سيد ابوالحسن مختاباد: مي توانيم در گوشه اي بنشينيم و به بي تحملي علي رهبري انتقاد كنيم. مي توانيم همانند شوراي سياستگذاري مركز موسيقي در انتخاب و به به و چه چه گفتن براي آمدن علي رهبري صفحه هاي مطبوعات را پركنيم و هنگام خداحافظي وي و ترك اركستر سمفونيك تهران و به ستوه آمدنش از مشكلات مالي سخني، نه در تأييد و نه در اعتراض بر زبان نياوريم.
مي توانيم همانند خانه موسيقي، كه يكي از وظايفش روشنگري و عرضه شفاف اطلاعات و نيز بيان مشكلات و دفاع از هويت صنفي تمامي موزيسين ها است، در گوشه اي بنشينيم و تنها به برخي جلسات داخلي باري به هرجهت اكتفا كنيم و دلمان خوش باشد كه منتخب ۵ هزار موسيقي دان اين كشوريم. مي توانيم نمايندگي ۵ هزار نفر را بر دوش داشته باشيم، اما در حركتهاي نمادين اينچنيني همان رفتاري را بروز دهيم كه چند سال قبل و هنگام استعفاي محمد رضا درويشي از خود بروز داديم،. و البته پس از اين حركت از جانب درويشي به لقب حياط خلوت مركز موسيقي مفتخر شويم.
شايد به مصداق اين مثل معروف كه كس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من، علي رهبري هم خود دست به قلم برد و در نامه اي كه مستقيما براي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نوشت، به زباني بسيار محترمانه و از منظر شفقت ورزي بر حال و روز موسيقي فخيم و فرهمند اين مرز و بوم، ضمن ارائه برخي مشكلات مشاهده شده، راه حل ها را نيز ارائه كرد و البته ابراز آمادگي خود را براي بازگشت و كار دوباره در همين آب و خاك اعلام نمود، تا پاسخ محكمي باشد براي برخي تريبون ها كه از فرار وي خبر دادند.
نامه رهبري نشان مي دهد كه راه گره گشايي از مشكلات نه به مانند خانه موسيقي و شوراي سياست گذاري مركز موسيقي، انفعال است وخموشي به وقت گفتن و نه به مانند برخي از منتقدان، هتاكي و نقدهاي غير منصفانه ؛ بلكه راه حل اصلي سخن گفتن كارشناسانه، شفاف و شجاعانه و از روي انصاف و بصيرت است كه رهبري سعي كرده است در نامه اش چنين كند.
آقاي محمد حسين صفار هرندي، وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي با سلام و سپاس از فرصتي كه براي مطالعه اين گزارش مبذول مي نماييد.
اينجانب در خرداد ماه امسال به دعوت مركز موسيقي وزارت تحت تصدي جنابعالي و توصيه شوراي سياستگذاري آن مركز و مدير و رهبر دائمي وقت اركستر سمفونيك و گروه كر با علاقمندي و شور و هيجان بسيار پس از سي سال دوري از وطن براي بررسي شرايط و امكانات ممكن جهت ارتقاء وضعيت كيفي اركستر سمفونيك و گروه كر به تهران آمدم. طي سه هفته اقامت و بازديد از مراكز مختلف هنري مانند هنرستان هاي موسيقي، اركستر سمفونيك، گروه كر و مشورتهاي به عمل آمده و اجراي برنامه با اين اركستر به اتريش مراجعت كردم.
ليكن پس از درگذشت نابهنگام استاد عزيز فريدون ناصري جهت مديريت و رهبري اركستر سمفونيك و كر دعوت گرديدم و طي تمرين هاي فشرده اي براي نخستين بار، پس از سي سال اركستر سمفونيك و گروه كر به اجراي كامل چهار قسمت سمفوني نهم بتهوون كه ازجمله پيچيده ترين و انساني ترين قطعات موسيقي علمي است، به نحو درخشاني موفق گرديدند و نشان دادند كه چه ظرفيت و توان عظيمي در جوانان با استعداد ايراني وجود دارد.
اكنون لازم مي دانم شمه اي از سوابق تحصيلي و هنري خود را نيز به اطلاع جنابعالي برسانم.
اينجانب فارغ التحصيل هنرستان عالي موسيقي ملي در ايران مي باشم كه موفق شدم با تلاش و كوشش خود و لطف خداوند با طي دوره عالي آهنگسازي و رهبري اركستر در آكادمي موسيقي و هنرهاي زيباي وين، با دريافت جايزه مخصوص اين آكادمي و فعاليت در اين موسسه عالي هنري، به عنوان آسيستان دوره عالي براي تصدي رياست دو هنرستان موسيقي ملي و هنرستان عالي موسيقي به ايران دعوت گردم، ليكن پس از سه سال با ابراز نارضايي مختلف نسبت به بعضي ناهماهنگي هاي مديريتي، تهران را ترك نموده، پس از شركت در مسابقات جهاني رهبري اركستر در فرانسه و كسب مدال طلا، همچنين مسابقات جهاني رهبري اركستر در سوئيس و به دست آوردن مدال نقره به دستياري استاد هربرت فون كارايان از رهبران بزرگ تاريخ موسيقي جهان در برلين پذيرفته شدم و سپس به مدت سه سال مديريت اركستر و رهبري دائم اركسترهاي مختلفي را در كشورهاي بلژيك، كرواسي، جمهوري چك و اسپانيا را به عهده داشته ام.
در اين ميان، رهبري بيش از يكصد و بيست اركستر را در سراسر جهان در بيش از يكصد و هشتاد شهر تجربه نموده ام و در سالنهاي اپراي بسياري در برن، پالرمن، مالگا، لندن، مان هايم، اشتوتگارت، ژنو، از يك تا شش ماه به رهبري اپراهاي مختلف از آثار ارزشمند موسيقيدانان بزرگ جهان پرداخته ام و هم اكنون بيش از يكصد و پنجاه اثر صوتي بصورت CD از اجراهاي اينجانب در سراسر جهان و در سرزمينهاي دور و نزديك منتشر و مورد بهره گيري ملل مختلف قرار گرفته است. همچنين اينجانب موفق به دريافت بالاترين مدال هنر از كشورهاي بلژيك، جمهوري چك و اسپانيا گرديده ام.
اكنون با تجربيات فاصله طي سالهاي بسيار فعاليت در حوزه موسيقي، لازم دانستم گزارشي از مشاهدات و شرايط حال و افق آينده را درخصوص موسيقي كشورمان به نظر جنابعالي برسانم و اينكه اين ديدار پرشكوه من از ميهن و شور و شوقي كه در من، خانواده من و دوستان موسيقيدان و مردم مهرباني كه با تشويق هاي خودشان اين ميل و علاقه من به خدمت به سرزمينم را صد چندان كرده اند تا چه اندازه مرا براي برداشتن گامهايي موثر براي ارتقاء هرچه بيشتر موسيقي كشور واداشته است.
مشاهدات مثبت
- تلاش و گرايش گسترده مردم براي آموزش موسيقي علمي و معنوي موجب شگفتي بسيار در من گرديد و چنين اشتياقي قطعا موجب ترقي فكر و انديشه در مردمان خواهد بود.
- سالن ها و فضا هاي فرهنگي بسياري كه طي اين سالها احداث گرديده اند، مسلما موجب رشد و ارتقاء فرهنگ كشور خواهد شد و اين اقدام را شايسته قدرشناسي بسيار مي دانم.
- علاقمندي و عطش بي سابقه اي كه در ملت ما براي شنيدن و درك موسيقي هاي متعالي و ارزنده وجود دارد، انگيزه و ادائي براي تقويت موسيقي اصيل با عيار مناسب در جامعه است و نشانه بارز آن در اجراي سمفوني نهم بتهوون كه از قطعات پيچيده موسيقي جهاني است و اشتياق گسترده از آن مرا به وجود توانايي نيل به معنويات در ملت خودمان مطمئن تر ساخت.
- تعداد كثير آموزشگاههاي رسمي موسيقي كه با مجوز وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي فعاليت مي نمايند، در جهان بي نظير است و طبعا اينگونه استقبال از اين موسسات اميد و انگيزه را در متوليان و مجريان امور هنري و هنرمندان و هنردوستان زنده نگاه مي دارد.
- اركستر سمفونيك و گروه كر تهران- برخلاف تصورات قبلي من بعلت سي سال دوري از وطن سالهاي بعد از انقلاب فعاليتهاي وسيع و موثري داشته است و در كليه مناسبتهاي مختلف فرهنگي، سياسي، مذهبي و بين المللي، تلاش هاي ارزنده اي نموده و تجربيات گرانقدري براي ارتقاء فعاليتهاي خود كسب كرده است.
- تحولات زندگي اجتماعي از جهت فضاهاي مسكوني و امكانات شهري به ويژه فضاي سبز گسترده شهر تهران نشانه بارزي از پيشرفت و ارتقاء سطح زندگي مي باشد. با اين سطح از پيشرفت و ترقي و جنبه هاي مثبتي كه مي توان به آنها افتخار نمود، براساس علاقه قلبي و تجربياتي كه در جهت شناخت بعضي تنگناها و روش بهبود آنها به دست آورده ام، لازم مي دانم مواردي را كه به نظر اينجانب مي تواند موجب بهره وري بهتر از ظرفيتهاي انساني و فيزيكي در اين بخش است را به استحضار جنابعالي برسانم.
هنرستانهاي موسيقي
جنابعالي مستحضر هستيد كه ارتقاء دانش و توانايي هنري و فرهنگي هنرجويان هنرستانها موجب بالابردن سطح ظرفيت و توان اجرايي در نهادهاي هنري فعال مانند اركسترها، گروهاي كر و حتي بخش آموزش، مي گردد و اين بخش هم اكنون با نوعي ضعف به ويژه در تربيت هنرمندان مورد نياز در سازهاي جهاني روبروست.پيشنهاد اينجانب اين است كه هر چه سريعتر كميته اي از هنرمندان مجرب و توانا در امر آموزش و برنامه ريزي نسبت به اين امر مهم اقدام نموده و امكانات لازم براي جوانان مستعد و علاقمند به يادگيري سازهاي مورد نياز در سطح حرفه اي و عالي فراهم گردد تا بتوان در آينده نزديك شاهد شكوفايي بيشتر اين جوانان هنرمند در عرصه هاي داخلي و حتي جهاني بود.
اركستر سمفونيك و گروه كر
علاقمندي و تلاش و استعداد اعضاي اركستر سمفونيك و گروه كر تالار وحدت، عليرغم مشكلات مختلف مالي و مسائل فني، موجب شگفتي اينجانب گرديد و تامين معيشت اين هنرمندان كه انسانهاي نايابي در كشور ما هستند و تربيت و ورود موفق آنان به اين عرصه هزينه هاي مادي و معنوي بسياري در برداشته است را از جمله الزامات حمايت هاي فرهنگي مي دانم. چنانكه در بسياري كشورهاي ديگر با تكيه و توجه به اينكه نيل به توانايي هاي هنري نيازمند وجود يك ظرفيت خدادادي است كه در هر كسي به وديعه گذاشته نشده، حمايت همه جانبه از اين هنرمندان را از اولويتهاي فرهنگي مي شمارند.
نوازندگان اركستر سمفونيك و خوانندگان گروه كر بايستي از يك سطح معيشتي برخوردار بوده و مجبور نباشند كه در چند گروه مختلف كاركنند و امكان تمركز بر كار اصلي و تمرينات در اوقات فراغت خود را داشته باشند.
همچنين، مناسب مي دانم كه اين دو بنياد هنري، داراي برنامه ريزي بلندمدت بوده، شورايي تخصصي نسبت به نظم، تقويت و حمايت از برنامه هاي آنان اقدام نمايند. در چنين شرايطي امكان تمرينات مستمر و فشرده و اجراي برنامه هاي بيشتر و آمادگي مناسب تر جهت اجراي برنامه هاي كيفي و پاسخگويي به علاقمندي و نياز ايرانيان براي دريافت پيام هاي فرهنگي ارزشمند و سازنده فراهم خواهد شد.
امكانات اجرايي تالارها
عليرغم اينكه تالار وحدت و سالن رودكي دو تالاري كه در اختيار برنامه هاي اركستر سمفونيك و گروه كر است، داراي مديريت اجرايي توانا مي باشد، ليكن به نظر مي رسد لازم است اين امكانات بتواند داراي برنامه ريزي بلند مدت براي تدوين برنامه هاي طولاني يكساله و دوساله باشد تا علاوه بر اشتغال اين امكانات در عموم روزهاي هفته و جلب و جذب برنامه هاي هنري اعم از اركستر سمفونيك و ساير فعالان بخش موسيقي و گروههاي هنري شهرستانها جريان مالي قابل ملاحظه اي نيز براي تقويت امكانات حقوقي براي نوازندگان و هنرمندان و حفظ و تقويت امكانات فني سالن ها فراهم گردد؛ به همين منظور لازم به نظر مي رسد، يك بخش برنامه ريزي هنري در كنار بخش اجرايي نتواند بهره وري از تجهيزات اين مجموعه را كه از جمله سالنهاي شاخص از جهت امكانات و تجهيزات در سطح جهان است افزايش داد. روند جديدي را براي ارتقاء امكانات مالي گسترش برنامه هاي اجرايي آن فراهم سازد.
ضمن ابراز خوشوقتي و سپاس بسيار از همكاري چند ماهه با مركز موسيقي و بنياد رودكي- شوراي سياستگذاري و اركستر سمفونيك و گروه كر، قدرداني از لطف و محبت بسيار هم ميهنان كه از پرشكوه ترين خاطرات زندگي من خواهد بود، تصديق مي نمايد كه با تنگناهايي كه در شرايط فعلي براي ارتقاء كيفي اركستر و گروه كر وجود دارد ( به ويژه از جهت حقوق و وضعيت معيشتي آنان) شرايط لازم براي خدمت موثر من وجود ندارد و بدين وسيله معذوريت خود را به اطلاع مي رسانم. بديهي است، چنانچه شرايط ذكر شده ميسر و جنابعالي شخصا ابلاغ نماييد، اينجانب با كمال اشتياق كليه تلاش، تجربه و تخصص خود را در ارتقاء كليه بخشهاي موسيقي كشورمان به كار خواهم گرفت و مطمئن هستم اين مجموعه مي تواند به جهانيان نشان دهد كه علاوه بر اينكه مي توان موسيقي جهاني را بشناسد، با همان زبان به نحو شايسته اي پيام مهر و دوستي را به ملل دنيا مي رساند.
با احترام - علي رهبري - وين ۲۱ نوامبر ۲۰۰۵