چهارشنبه ۹ آذر ۱۳۸۴ - - ۳۸۶۲
سالن هاي سينما تكاني مي خورند
006546.jpg
اگر در اين يك هفته ديدن سر در سينما فرهنگ با عكس هاي حكم در شرايطي كه فيلم هنوز اكران نشده، كلافه تان كرده يا يكي- دو ماهي ست كه عكس ها و پوسترهاي مكس را در سينماها مي بينيد اما از خود فيلم خبري نيست، بايد بگوييم كه هر دو اين فيلم ها از امروز اكران مي شوند.
كيان محمدي- تقريبا به يك بازي بامزه تبديل شده؛ از اكران سينماهاي تهران حرف مي زنيم. بعد از فيلم هايي كه از عيدفطر يا كمي قبل از آن اكران شده اند، هيچ خبري از فيلم هاي تازه نيست و كافه ترانزيت هم پتانسيل زيادي براي جذب مخاطب نداشت.
دراين مدت چند بار گفته شد كه فيلم هاي تازه مسعود كيميايي، بهمن فرمان آرا، سامان مقدم و عليرضا داودنژاد اكران خواهد شد و حتي از نمايش قطعي فيلم يك تكه نان به كارگرداني كمال تبريزي صحبت به ميان آمد، اما با اين همه تا همين ديروز هم خبري از نمايش فيلم هاي تازه نبود.
هفته قبل گفته شد كه فيلم هاي حكم ، مكس و هشت پا از دوم آذرماه روي پرده مي روند و سه هفته بعد هم يك بوس كوچولو فيلم تازه فرمان آرا اكران مي شود، اما نه تنها چهارشنبه هيچ فيلمي روي پرده نرفت كه گفتند فيلم فرمان آرا هم تا جشنواره نمايش داده نمي شود.
امروز اما اگر اتفاق خاصي نيفتاده باشد- فيلم هاي حكم و مكس اكران شده اند و گويا نمايش فيلم عليرضا داودنژاد يعني هشت پا هم با يكي- دوهفته فاصله، مسير نمايش فيلم هاي تازه را امتداد خواهد بخشيد.
نكته جالب درباره نمايش دو فيلم حكم و مكس اين است كه سامان مقدم، دستيار و شاگرد قديمي مسعود كيميايي بوده و حالا استاد و شاگرد در نبرد گيشه با هم رقابت خواهند كرد. درباره هر دو فيلم در چند روز آينده به تفصيل در همين صفحه خواهيم نوشت، اما اگر مي خواهيد با يكسري اطلاعات كلي در همين آخر هفته به ديدن يكي از اين دو فيلم برويد، بايد بگوييم كه حكم، بيست و پنجمين ساخته مسعود كيميايي، كارگردان قديمي سينماي ايران است كه سال قبل هم در تابستان، فيلم سربازهاي جمعه را روي پرده داشت.
اين فيلم، كلكسيوني از ستارگان سينماي ايران را در اختيار دارد. عزت الله انتظامي،  ليلا حاتمي،  بهرام رادان،  مريلا زارعي، پولاد كيميايي، لادن طباطبايي و خسرو شكيبايي بازيگران اين فيلم تازه كيميايي هستند كه مي گويند حال وهوايش تا حدي شبيه يكي از فيلم هاي قديمي اين فيلمساز يعني سرب است، اما مكس سامان مقدم پس از يكي - دو سال وقفه سرانجام روي پرده مي رود. داستان فيلم درباره يك نامه اشتباهي ست كه سبب مي شود يك خواننده به جاي يك رهبر اركستر به ايران بيايد و همين اتفاق، موقعيت هاي طنزآميزي ايجاد مي كند كه با توجه به حضور كمدين هايي چون فرهاد آئيش، محمدرضا شريفي نيا و رامبد جوان و حضور بازيگراني چون گوهر خيرانديش و پگاه آهنگراني احتمالا حاصل جذابي خواهد داشت.
يك نكته ديگر هم درباره اين دو فيلم بايد گفت. اينكه حكم فيلمي بشدت تلخ و سياه است و مكس اثري كميك كه گويا حتي براي يك لحظه هم از خنداندن تماشاگر بازنمي ايستد. با اين دو فضاي بشدت متفاوت، بايد ديد تماشاگران سينماي ايران كدام يك از اين دو گونه سينمايي را براي تماشا برخواهند گزيد. تجربه قديمي ما درباره سليقه سينماروهاي ايراني مي گويد: مكس در اين ميدان موفق تر خواهد بود.
اما شايد نام كيميايي در كنار بازيگراني مثل انتظامي، حاتمي، رادان و شكيبايي بتواند در برابر سليقه قديمي مخاطبان هم ايستادگي كند. بايد صبر كرد و ديد.

هري پاتر 4 در تهران
006540.jpg
بله؛ دقيقا تيتر را درست خوانده ايد. هنوز يك هفته هم از اكران چهارمين قسمت هري پاتر در جهان نگذشته كه نوشته هري پاتر 4 رسيد پشت شيشه اكثر فروشگاه هاي محصولات فرهنگي به چشم مي خورد.
علي حسيني - از پياده رو كنار ميدان وليعصر(عج) كه رد مي شوم، يكباره خشكم مي زند. پشت شيشه كاغذي چسبانده اند با اين متن: هري پاتر 4 رسيد فكر مي كنم كه اشتباهي  شده. حتي فيلمبازان حرفه اي هم به فاصله يك هفته نسخه پرده اي( اصطلاحي براي فيلم هايي كه از روي پرده سينماها به طور غيرقانوني ضبط شده اند) فيلم هاي تازه را به دست مي آورند و مي بينند.
وقتي وارد مي شوم و از صاحب مغازه مي پرسم، مي گويد كه بله، فيلم رسيده است و فقط بايد نيم ساعتي منتظر بايستي تا پس از يكي- دو نفر ديگر فيلم را برايت روي CD رايت كنيم . بعد هم همكارش غري مي زند كه ساعت 9:30 شب است و خسته شده و مي خواهد برود. براي همين امشب، هري پاتر، بي هري پاتر از آن همكار مي پرسم كه اگر اينقدر استقبال بوده، چرا تعداد بيشتري CD حاضر نكرده و او جواب مي دهد كه از صبح تا حالا حدود 100 نسخه از فيلم را فروخته است.
قضيه آنقدر كنجكاوي برانگيز هست كه به خانه نروم و چرخي در فروشگاه هاي همان اطراف بزنم. دو فروشگاه ديگر كه مي خواهند كركره هايشان را پايين بكشند هم نسخه اي از فيلم برايشان نمانده و اين يعني عشق كتاب ها همان طور كه دو ماه قبل در يك هفته كتاب ششم را به چاپ سوم رساندند، حال از فيلم هم همان استقبال را كرده اند، بويژه اينكه فيلم تازه، در آن سوي آب ها هم با استقبال عجيبي روبه رو شده و لقب چهارمين افتتاحيه بزرگ تاريخ سينما را به دست آورده است. ساعت 10 شب به فروشگاه ديگري مي روم. آنها مي گويند كه به دليل وضعيت مشابه با فيلم قبلي مجموعه هري پاتر فكر مي كرده اند كه با كمبود نسخه روبه رو شوند و براي همين صبح 200 نسخه آماده كرده اند كه حالا ده- بيست تايي بيشتر نمانده است. فروشنده اين فروشگاه البته آنقدر هم با انصاف هست كه بگويد اين CD كيفيت خوبي ندارد و اضافه مي كند كه اولين DVD پرده اي فيلم را همين حالا گرفته و من فردا مي توانم نسخه اي با كيفيت به مراتب بهتر را از او تحويل بگيرم. نكته جالب تر اين است كه فروشنده مي گويد اين را از صبح به بسياري از خريداران گفته، ولي آنها بي توجه گفته اند كه كيفيت مهم نيست و مي خواهند همين امشب فيلم را تماشا كنند.
بد نيست درباره قيمت هاي اين نسخه ها هم بدانيد. در شرايطي كه موسسات ويدئويي ايراني براي فروش رفتن فيلم هايشان آنها را روي CD ، با برچسب هاي فقط يكهزارتومان به فروش مي رسانند، قيمت CDهاي كپي شده هري پاتر و جام آتش در پايين ترين حالت 2هزارتومان است و اين رقم تا 4هزارتومان هم بالا مي رود. اين را هم شنيده ام كه قيمت نسخه DVD پرده اي در يكي- دو روز اولي كه به تهران رسيده حدودا 30هزارتومان بوده است و برخي از عشق هري پاترها هم اين نسخه را خريداري كرده اند.
نتيجه آخر اين نوشته  هم كه خب، كاملا معلوم است. چرا نبايد با نمايش فيلم هايي از نوع هري پاتر كه مخاطب فراواني دارند و به لحاظ اخلاقي هم با مشكل خاصي روبه رو نيستند، اين  بازار را به شكل قانوني در اختيار بگيريم تا خيلي ها از عطش مخاطبان براي رها شدن از كنجكاوي هايشان سوء استفاده نكنند.

آدم ها
سردرد كلاري
وسوسه فيلمسازي بد دردي ست. رويايي ست. سردرد خاص خودش را دارد. ببينيد و بشنويد كه محمود كلاري فيلمبردار مشهور ايراني مي خواهد دومين فيلم بلندش را به جشنواره فجر امسال برساند. يعني تا 2 ماه ديگر فيلم آماده است.
آرش ميري- محمود كلاري را به عنوان فيلمبردار مي شناسيم. فيلمبرداري دو فيلم از علي حاتمي ( مادر و دلشدگان )، فيلمبرداري سه فيلم آخر فرمان آرا ( بوي كافور، عطر ياس ، خانه اي روي آب و اين آخري كه از آخر آذر اكران مي شود: يك بوس كوچولو )، به علاوه فيلمبرداري سه فيلم از محسن مخملباف ( سلام سينما ، نون وگلدون و گبه ) همه شان نقطه هاي درخشان سابقه كلاري در مقام يك فيلمبردار است.
سال 75 كلاري اولين فيلمش را ساخته به نام ابر و آفتاب كه به خاطر همين فيلم جايزه ماردل پلاتاي آرژانتين را گرفت. ويژگي اين جايزه چيست؟ عرض مي كنم؛ اين جايزه، بزرگترين جايزه نقدي  جهان است كه به عنوان سرمايه فيلم بعدي كارگردان در اختيارش قرار مي دهند. با اين حركت آرژانتيني ها، كلاري مجبور شد كه در كشورشان فيلم بسازد.
به داستان فيلم اول توجه كنيد كه در ادامه به كار مي آيد. كلاري در فيلم ابر و آفتاب درباره پيرمردي صحبت مي كند كه نقش اول فيلمش است. خلاصه داستان را اين طور نقل مي كنند: يك گروه فيلمساز قصد دارند سكانس آخر فيلمشان را فيلمبرداري كنند، اما هوا مساعد نيست و موقعيتي كه كارگردان مي خواهد به وجود نمي آيد.
در همين زمان از تهران به هنرپيشه اول فيلم كه پيرمردي سالخورده است، اطلاع مي دهند كه همسرش در بيمارستان بستري شده و او بايد خود را به تهران برساند... . به اين پيرمرد دقت كنيد و بعد خلاصه فيلم تازه كلاري را بخوانيد: فيلمسازي ايراني براي شركت در يك جشنواره خارجي عازم آرژانتين است. او پيش از مسافرت با بازيگر سالخورده فيلم قبلي خود ملاقات مي كند .
اين بازيگر سالخورده، همان پيرمرد فيلم قبلي ست. فيلم تنها به يك مشكل فني برخورد كرد كه كلاري خبر مي دهد كه بخشي از مسائل فني براي آماده سازي نهايي فيلم را به وسيله دستگاهي كه در عروج فيلم موجود است انجام خواهيم داد و تقريبا مشكل حل شده و نيازي به خارج از كشور نيست .
بعد از اين خبر هم خودش ادامه مي دهد كه اميدواريم با آماده سازي نهايي، فيلم به جشنواره امسال برسد . اگر اين خبر،  درست از آب دربيايد، اين بار بايد منتظر هنرنمايي تازه فيلمبردار كهنه كار سينماي ايران باشيم.

كتابخانه
گاهي به آسمان نگاه كن
006495.jpg
آسيب شناسي جمهوري اسلامي در انديشه شهيد مطهري موضوع كتابي ست كه نام گاهي به آسمان نگاه كن را بر خود دارد.
رحيم بختياري- كتاب نام جديدي بر خود ندارد. از زماني كه كمال تبريزي فيلم گاهي به آسمان نگاه كن را ساخت، اين عبارت در جايگاه هاي گوناگوني استفاده شده است. از سوي ديگر بررسي انديشه هاي شهيدمطهري نيز موضوع جديدي نيست، اما با اين حال خواندن كتاب چند حسن دارد. كتاب با نقل قول بلندي از كتاب پيرامون انقلاب اسلامي آغاز مي شود كه در آن شهيد مطهري در مورد ايجاد انحراف در انقلاب ها و بر سركار آمدن فرصت طلبان هشدار مي دهد.اين يكي از دلايلي ست كه بايد انديشه هاي بنيانگذاران انقلاب را بازخواني كرد. از سوي ديگر بررسي فاصله امروز ما با آنچه متفكران اصلي انقلاب پيش از استقرار جمهوري اسلامي ترسيم مي كردند نيز ضروري ست. شايد توضيح واضحات باشد اگر بگوييم كه بازخواني انديشه هايي كه آغازگر يك تحول بوده اند، نسبتي با بنيادگرايي ندارد و بالعكس مي تواند انحرافات احتمالي را اصلاح كند.پس از مقدمه، كتاب با بررسي انديشه هاي شهيدمطهري در مورد روحانيت و حضور اين نهاد در پست هاي دولتي آغاز مي شود. آنجا كه شهيد مطهري مي گويد: امروز هر بچه دبستاني اين قدر مي داند كه جمهوري اسلامي يعني جامعه اسلامي با رژيم جمهوري... و در ادامه، تصور يكي بودن جهموري اسلامي و جمهوري آخوندي را باطل مي داند. پس از آن موضوعات فرهنگي مورد توجه قرار مي گيرند. اين بخش به آزادي در جمهوري اسلامي نيز مي پردازد. آخرين عنوان كتاب مبارزه با آفات انقلاب است. شهيدمطهري شش اصل را به عنوان آفاتي كه ممكن است انقلاب اسلامي به آنها دچار شود، ذكر مي كند؛ نفوذ انديشه هاي بيگانه، تجددگرايي افراطي، ناتمام گذاشتن، رخنه فرصت طلبان، تغيير نيت ها و ابهام طرح هاي آينده.كتاب گاهي به آسمان نگاه كن را سيدمرتضي مفيدنژاد جمع آوري كرده و ناشر آن فرانديش است، به كمك موسسه فرهنگي- هنري شهيدآويني با قيمت 600 تومان. ناشر در پشت جلد كتاب نوشته كه هر كس خواست، مي تواند براي چاپ اثرش با آنها تماس بگيرد. شماره تلفن تماس مجموعه كتاب دانشجويي 33355577 است. البته مي توانيد با
صندوق پستي 338-17185 نيز مكاتبه كنيد.

سينماي خانگي
از دل عصيان
زير پوست شهر هفتمين فيلم رخشان بني اعتماد است كه چه در نمايش عمومي و چه نزد منتقدان داخلي و خارجي بسيار موفق بود.
بزرگمهر كياني طوبي، زن كارگري ست كه زندگي فقيرانه اي دارد و برخلاف عقيده شوهرش محمود و پسر بزرگش عباس،  دوست دارد در همان خانه محقرش زندگي كند.
پسر كوچكترش علي - كه به مادر سواد مي آموزد، به مسائل سياسي علاقه مند است و هرازگاهي پايش به كلانتري كشيده مي شود. عباس كه روياي سفر به ژاپن دارد و در يك كارگاه پوشاك كار مي كند، به دختري دل بسته است.
محبوبه دختر كوچك طوبي نيز در دبيرستان مشغول به تحصيل است و با معصومه دختر همسايه رابطه صميمانه اي دارد. در اين ميان محمود و عباس پنهاني قباله خانه را به معمار كه خريدار خانه است، مي دهند.
اين در حالي ست كه پس از فرار معصومه از خانه، طوبي بناچار در پي قباله به خانه مي آيد تا با گرو گذاشتن، دختر را آزاد كند، ولي در مي يابد كه از قباله خبري نيست. از سوي ديگر شركت اخذ ويزا هم تقلبي از آب در مي آيد و عباس تمام پول خانه را باخته و به كار قاچاق روي مي آورد، اما به واسطه دخالت علي، تمام مواد مخدري را كه همراه دارد از كف مي دهد و فراري مي شود. در انتها طوبي كه تمام زندگي اش را باخته، جلوي دوربين تلويزيوني حرف مي زند و درددل مي كند.
نكته مهمي كه نشان مي دهد زيرپوست شهر فيلم جامعه امروز است، اينكه بني اعتماد براي نگارش اين فيلمنامه 16سال وقت صرف كرده. بازي هاي فيلم هم همگي درحد خوب هستند. بازي گلاب آدينه در نقش طولي يكي از بهترين نقطه هاي فيلم است.
اين داستان بيش از هرچيزي نشان مي دهد كه زيرپوست شهر تا چه حد دغدغه هاي اجتماع معاصرش را دارد و تا چه حد به مناسبات روزانه اين اجتماع نزديك است. فيلم در ساختار ويژگي هاي فراواني دارد كه تسلط رخشان بني اعتماد را بر ابزار روايي كارش نشان مي دهد و بازي هاي درخشان فيلم بويژه گلاب آدينه و محمدرضا فروتن- هم مخاطب را كاملا در دل اتفاقات و درگيري هاي فيلم قرار مي دهد.
زيرپوست شهر در زمان نمايش عمومي با استقبال خوبي مواجه شد و بعدتر در جشنواره هاي مختلف هم مورد استقبال قرار گرفت. معني اين حرف اين است كه فيلم هم براي مخاطب خاص ديدني  ست و هم براي مخاطبان خاص تر. در آمارهاي شبكه نمايش خانگي هم زير پوست شهر از پرطرفدارترين ها بوده است و همين مي تواند اصلي ترين دليل پيشنهاد امروز سينماي خانگي باشد.

مائده هاي زميني
كباب كوبيده از نوع ماهي
006492.jpg
بزرگترين كباب كوبيده ماهي قرار است توسط 25آشپز و كمك آشپز به وزن 750 كيلوگرم در پارك شاهد كرمانشاه پخته شود. ما هم اين خبر را بهانه كرديم تا طرز تهيه كباب كوبيده ماهي را به شما آموزش دهيم.
ساراي قشقايي- يادم مي آيد كه ماهي، غذاي متداول ما ايراني ها سر سفره غذا نيست. اول طبخ ماهي فقط در چند نوع خلاصه مي شد تا اينكه اين موجود ليز و خوش خوراك وارد سبد غذايي مردم شده و فرهنگسازي در مورد آن موثر واقع شد. بعد نوع طبخ اين غذا تنوع پيدا كرد تا حالا رسيد به كباب كوبيده ماهي كه شك ندارم اغلب شما آن را نخورده ايد. كباب كوبيده ماهي غذاي خالص صرفا با گوشت ماهي نيست. برخي از آشپزها اين غذا را با كمي گوشت قرمز مخلوط مي كنند تا طعم بهتري بگيرد و البته در موقع به سيخ كشيدن چسبندگي لازم را پيدا كند.
كارشناسان مي گويند استفاده از ماهي جنوب از آنجا كه تيغ كمتري دارد براي طبخ اين غذا مناسب تر است. مواد لازم براي تهيه كوبيده ماهي براي چهار نفر عبارت است از 500 كيلوگرم گوشت ماهي چرخ كرده ، 100 گرم گوشت قرمز چرخ كرده، 5 عدد پياز متوسط و مقداري ادويه و نمك كه به ميزان دلخواه به مواد اين كباب اضافه مي شود. ابتدا تيغ ماهي را به شيوه اي كه در اين مقال نمي گنجد از گوشت جدا مي كنيم و آن را در چرخ گوشت مي ريزيم. بعد 100 گرم گوشت قرمز چرخ كرده را به گوشت سفيد افزوده و خوب ورز مي دهيم. با رنده كردن 5 عدد پياز بوي زهم ماهي و گوشت را بگيرد. مقداري زردچوبه و ادويه را به مواد اضافه كرده و بازهم خوب ورز مي دهيم. مقدار ورز دادن گوشت در ماندگاري آن روي سيخ كباب تاثير زيادي دارد. وقتي مواد آماده شد سيخ پهن كباب را دست گرفته و با دست ديگر يك مشت گوشت را از مواد كنده و به سيخ مي چسبانيم، بعد با انگشتان همان دست گوشت را روي سيخ پهن مي كنيم. سيخ ها را روي زغال گذاشته و با حرارت ملايم آن را كباب مي كنيم. اگر از اين دستور پخت سر درآورديد مي توانيد اين غذا را تهيه كنيد، در غير اين صورت در روز يازدهم آذرماه به كرمانشاه برويد و تكه اي از كباب كوبيده 750 كيلوگرمي را كه دستپخت آشپزهاي خبره است تناول كنيد.

آب و هوا
بي باراني
006498.jpg
اين روزها نه باراني مي آيد و نه بادي مي وزد، پس مهم ترين پديده در شهرهاي بزرگ، آلودگي هواست.
سياوش بختياري- در حالي كه نزديك به يك سوم از آذرماه را نيز پشت سر گذاشته ايم و تنها دو دهه تا پايان پاييز راه است، هنوز هوا نه آنچنان سرد شده و نه بارش را شاهد هستيم. پس از ورود اولين موج سرماي جدي در اواخر آبان ماه به كشور، انتظار مي رفت كه فصل سرما به طور جدي آغاز شده باشد كه چنين نشد. اين وضعيت تنها به آلودگي شديد هوا و افزايش بيماري هاي فصلي انجاميده است، البته آسمان صاف و بدون ابر، دماي هوا را پس از غروب خورشيد بسيار بالا مي برد.آنچه جدول نشان مي دهد كاهش دماي هوا در روز پنج شنبه است، البته اين سردي چندان زياد نيست و در حد دو يا سه درجه خلاصه مي شود.تنها نقطه در كشور كه آسماني ابري دارد، شمال است كه به نظر مي رسد از روز آينده آسماني ابري و باراني داشته باشد.از همه اينها كه بگذريم انتظار فصل سرماست كه هنوز برآورده نشده و ادامه اين وضع مي تواند نگران كننده باشد.

در شهر
آواز در آستانه زمستان
006489.jpg
فكر مي كنيد همين الان كه صفحه راهنماي روزنامه را مطالعه مي كنيد در شهر چه خبر است؟ اگر خيلي به امور فرهنگي علاقه منديد و دوست نداريد از برنامه هاي جاري در فرهنگسراها و مراكز تفريحي جابمانيد، اين چند خبر را مطالعه كنيد.
سعيده امين- آنهايي كه نمايش هاي پري صابري را ديده يا به تماشاي كنسرت گروه چهل دف رفته اند، حتما خواننده خوش صداي اين گروه ها سهيلا پورگرامي را مي شناسند. حالا قرار است كه او در كنسرت موسيقي گروه آواي مهرباني كه به سرپرستي پروانه حاجي غلامحسين برگزار مي شود، بخواند. كنسرت موسيقي بانوان از شنبه دهم آذر به مدت سه روز در سالن خليج فارس فرهنگسراي نياوران برپا خواهد شد و گروه آواي مهرباني با حضور مينو قاسم پور (نوازنده قانون و سنتور)، نيوشا بريماني (كمانچه)، ژاله عابر (بربط)، نازنين پدرثاني، سيما مستفشار، رويا احمدي، آسيه مرزاني، زهرا رنج پور و پريا صفاداران (دف) به اجراي برنامه خواهند پرداخت. اين كنسرت قرار است در دو بخش اجرا شود. بخش اول در دستگاه ماهور كه شامل تصنيف هاي زدست محبوب ، بيا تا گل برافشانيم ، دگر باره ، عشق تو است و بخش دوم در دستگاه شور كه شامل تصنيف ها و آوازهايي براساس اشعار حافظ و مولاناست، اجرا مي شود. امروز آخرين روز نمايشگاه نقاشي جلوه هاي ذهن است.
مهناز پوتي و شاگردانش محبوبه خاني،  سميرا غلامي، ندا هاشم پور، مهرنوش زحمتكش و نگار گنجي 25اثر خود را در ابعاد مختلف با تكنيك رنگ روغن و سبك كوبيسم و سورئال به نمايش گذاشته اند.آنهايي كه تا به حال اين نمايشگاه را نديده اند، مي توانند از ساعت 10 صبح تا 19 به فرهنگسراي بانو واقع در خيابان وليعصر(عج)،  ضلع شمالي پارك ساعي، كوي ساعي مراجعه كنند.علاقه مندان به ورزش اسكي كه چندان هم از امكانات موجود براي اسكي راضي نيستند، توجه كنند. اولين پيست اسكي خصوصي ايران در منطقه دربندسر آغاز به كار كرد. اين پيست داراي 2 تله اسكي چكشي، يك تله اسكي بشقابي و دو خط تله سي يژ دو نفره و چهار نفره است كه با مجوز فدراسيون اسكي به بهره برداري رسيد. اين پيست در فاصله يك ساعته از تهران قرار دارد و از قابليت برگزاري ليگ، پخش تلويزيوني، برگزاري جشن ها و فستيوال هاي زمستاني و تابستاني در كنار دوچرخه سواري كوهستان و كوهنوردي برخوردار است.

نگاه
حادثه يا بي توجهي
سهراب نيكخواه
روزنامه نگاري از چند نظر شغل عجيبي ست. يكي هم آن است كه در روزهاي تعطيل روزنامه نگاران مشغول كار هستند تا فردا روز نامه  روي دكه باشد. روز دوشنبه كه به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) كل كشور تعطيل رسمي بود، بنابر عادت هميشگي به قصد حضور در محل كار از خانه خارج شدم. در يكي از مناطق تقريبا مسكوني تجاري اين شهر بزرگ دود غليظي آسمان را فرا گرفته بود. بعد از آنكه اندكي جلوتر رفتيم معلوم شد در يكي از طبقات يك برج سر به فلك كشيده، آتش سوزي رخ داده است. دود سياهي از يكي از پنجره ها بيرون مي آمد و آسمان را فرا مي گرفت. البته پرسنل زحمتكش آتش نشاني در محل حضور داشتند و مشغول كار بودند.ولي چرا در يك روز تعطيل كه همه مراكز اداري و تجاري بسته هستند، بايد آتشي عظيم در بگيرد و همه چيز را بسوزاند؟ اينچنين حادثه اي چندي پيش در كتابخانه دانشكده حقوق دانشگاه تهران رخ داد و هزاران مرجع نفيس و ارزشمند را طعمه حريق كرد. در فصل تابستان كه خانواده ها به قصد سفر ازخانه خارج مي شوند نيز از اين دست اتفاقات را بسيار شاهديم. جرقه اي كوچك كه همه چيز را مي سوزاند يا تركيدگي لوله آبي كه سيل را منجر مي شود و ... . تمامي اين حوادث زماني اتفاق مي افتند كه كسي براي مقابله با آنها در محل حاضر نيست. تا همه چيز نسوزد و همسايه ها متوجه وضعيت نشوند و به نيروهاي امدادرساني اطلاع ندهند، نمي توان كاري كرد و بدين ترتيب فاجعه رخ مي دهد. علل بروز چنين حوادثي را به دو دسته كلي مي توان تقسيم كرد.
الف: بي مبالاتي: كارشناسان آتش نشاني بارها و از طرق مختلف به مردم هشدار داده اند كه هنگام خروج از منزل يا محل كار شيرهاي گاز را ببندند، برق را خاموش كنند، از بسته بودن پنجره ها مطمئن شوند و ... .جدي گرفتن اين نكات ايمني براي زماني كه يك محل براي بيش از چند ساعت خالي از سكنه مي شود، جدي تر است. بسياري از حوادث به خاطر توجه نكردن به همين نكات بظاهر ساده رخ مي دهند.
ب- فرسودگي ساختمان ها: كتاب هاي دانشگاه تهران در حالي سوختند كه پيش از آن نسبت به فرسودگي سيستم برق رساني دانشكده حقوق هشدار داده شده بود و مي شد با صرف اندكي پول از وقوع حادثه اي اينچنين زيان آور و اسفبار جلوگيري كرد. فرسودگي ساختمان ها در شهرها و روستاهاي كشور، موضوعي ست كه همه به آن واقفند، اما هيچ كس كار اساسي در اين مورد انجام نمي دهد. يكي از دلايلي كه نمي توان به طور جدي نسبت به ايمن سازي ساختمان هاي فرسوده اقدام كرد، هزينه زياد آن است. درصورتي كه با هزينه كمي مي توان سيستم هاي برق و آبرساني ساختمان ها را سر و ساماني داد تا حداقل از بروز حوادث كوچك جلوگيري كرد. شايد نتوان ساختماني را از نو ساخت، اما قطعا مي توان برق كشي آن را بررسي كرد و اگر ايرادي دارد، پيش از وقوع هر اتفاقي آن را تعمير كرد.
نكته آخر در اين باره لزوم توجه به بيمه است. بيمه حوادث، راهي ست كه مي تواند به آسيب ديدگان پس از وقوع چنين مسائلي كمك كند. پرداخت پول براي بيمه هزينه اضافي نيست.

از صبح تا شب
حميد رضا پور نصيري
چهارشنبه است و باز نوبت به تئاتري ها مي رسد تا حسابي از تلويزيون فيض ببرند؛ ساعت 21:15 كه زمان پخش مجله تئاتر است و يك ساعت بعد از آن در حوالي ساعت 22:15 نوبت به پخش تله تئاتر جديدي به نام آنوا مي رسد كه داستانش درباره   دختري ست به همين نام.
آنوا را داود دانشور كارگرداني كرده و مينو زاهدي، رضا امامي و حسن مهماني بازيگرانش هستند. دو قسمت هم بيشتر نيست و هفته آينده مي توانيد قسمت پاياني اش را تماشا كنيد، اما در ميان ديگر برنامه هاي نمايشي تلويزيون هم مي توانيد در حوالي ساعت 20:45 همچون هفته هاي گذشته قسمت ديگري از شبي از شب ها را تماشا كنيد يا اينكه ترجيح بدهيد به سراغ شبكه دوم برويد و حدود ساعت 21:30 لبه تاريكي را ببينيد كه سعيد سلطاني آن را ساخته و دانيال حكيمي، يكتاناصر و رويا تيموريان در كنار پژمان بازغي و محمدعلي كشاورز بازيگران اصلي آن هستند.
روح مهربان شبكه يكي ها هم يكي - دو هفته اي هست كه شروع شده و اين مجموعه را هم مي توانيد اگر اتفاق خاصي نيفتد حدود ساعت 22:10 تماشا كنيد. درضمن اگر يكي - دو ساعت بعد از لبه تاريكي، دلتان براي سازنده اش تنگ شد، مي توانيد مجموعه پس از باران را تماشا كنيد كه چند سال پيش از شبكه سوم پخش مي شد و به رغم پربيننده بودن، به لحاظ كيفي چندان مجموعه دندان گيري نبود. ساعت پخش اش هم ساعت 1:15 از شبكه اول است.
چند روز پيش هم يك اتفاق باورنكردني و قابل ستايش افتاد كه من به عنوان نويسنده اين ستون، هنوز نتوانسته ام آن را باور كنم. آن اتفاق عجيب هم اين بود كه شبكه تهراني ها در يك حركت غافلگيركننده، تمام فيلم هاي سينمايي را كه قصد دارند تا آخر آذر ماه نمايش دهند، با ذكر تاريخ و ساعت معرفي كردند. البته همان طور كه مي دانيد چنين كاري در ديگر نقاط دنيا چيز عجيبي نيست و يكي از روش هاي مهم جذب مخاطب است، اما متاسفانه در اين سوي دنيا چنين عملي چندان جانيفتاده و به همين خاطر بايد اميدوار بود كه اين اتفاق تنها به همين ماه منحصر نشود. خلاصه كه برطبق همين برنامه اعلام شده، امشب مي توانيد حدود ساعت 22 به تماشاي فيلم سينمايي خداحافظ تگزاس بنشينيد كه محصول سال 1966 سينماي ايتالياست.
فيلم در ژانر محبوب آن سال ها، يعني وسترن ساخته شده و فرانكو نورو، كول كتاچ و اليسا فونتس نقش هاي اصلي آن را برعهده دارند. كارگردان آن هم فرديناندو  بالدي ست.
اگر هم از سبك و سياق برنامه طلوع ماه خوشتان مي آيد و گفت وگوي داريوش ارجمند با يكي از مفاخر علمي، فرهنگي يا هنري را مي پسنديد، مي توانيد حوالي ساعت 23 امشب از طريق شبكه اول به تماشاي اين برنامه بنشينيد، هرچند كه اين برنامه نسبت به سري اولش افت كرده، اما هنوز هم جذابيت هايي براي تماشا كردن دارد.

تهرانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
در شهر
محيط زيست
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  در شهر  |  محيط زيست  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |