يونيسف براي كودكان ايراني
پلي به سوي آينده
فرورتيش رضوانيه
سازمان جهاني يونيسف (unicef)، صندوق كودكان سازمان ملل متحد موظف است به دفاع و حمايت از حقوق كودكان پرداخته و در تامين نيازهاي اساسي به آنها ياري رساند و با افزايش فرصت ها، امكان شكوفايي كامل استعدادهايشان را فراهم كند. يونيسف در شرايط اضطراري نيز در جهت حمايت از كودكان امدادرساني مي كند و ضمن هماهنگي با ديگر موسسه هاي وابسته به سازمان ملل متحد و سازمان هاي بشردوستانه، تسهيلات ويژه خود را در زمينه واكنش سريع براي تسكين درد و رنج كودكان و مراقبان آنها در اختيار همكارانش قرار مي دهد. يونيسف با ديگر همتايان خود، براي دستيابي به اهداف توسعه پايدار انساني مورد قبول جامعه جهاني و تحقق آرمان صلح و پيشرفت اجتماعي كه در منشور سازمان ملل متحد آمده است، تلاش مي كند.
دفتر يونيسف در تهران
آقاي يان پيتر كلايبرگ - مسئول موقت دفتر يونيسف (صندوق كودكان سازمان ملل unicef) در ايران -
43 ساله و اهل هلند است. تحصيلات كلايبرگ جغرافياي اجتماعي است و از 9 سال قبل از سوي سازمان يونيسف در كشورهاي تايلند، كره شمالي و بنگلادش فعاليت كرده است. پيش از آن نيز در وزارت امور خارجه هلند مسئول چند پروژه بوده و در اتيوپي و غرب آفريقا با سازمان بين المللي كار (ILO) همكاري داشته است. او از تابستان 2003 يعني دو سال و نيم قبل مسئوليت پروژه هاي يونيسف در تهران را بر عهده دارد. كلايبرگ همكاري دولت جمهوري اسلامي ايران و بخش هاي مختلف آن را مثبت ارزيابي مي كند و معتقد است كه بدون همكاري هاي صورت گرفته، انجام پروژه ها ممكن نبوده است. او از ايران به عنوان كشوري در حال توسعه اما ثروتمند نام مي برد كه جوانان زيادي با ظرفيت ها و توانايي هاي فراوان دارد كه فعاليت در آن بسيار موثر است. دفتر سازمان يونيسف در ايران با همكاري وزارت هاي كشور، امور خارجه، قوه قضائيه، بهداشت درمان و آموزش پزشكي و آموزش و پرورش برنامه مشترك همكاري ميان سازمان صندوق كودكان سازمان ملل متحد و دولت جمهوري اسلامي ايران را اجرا مي كنند كه شامل رشد و تكامل دوران خردسالي، آموزش دختران و توانمندسازي زنان، اچ آي وي- ايدز و حمايت از كودكان است. برنامه هايي كه يونيسف در ايران اجرا مي كند پنج ساله است كه در برنامه سال 2005 تا 2009 ميلادي اين سازمان، ايدز براي نخستين مرتبه در آن گنجانده شده است. پيش تر در ميان كشورهاي خاورميانه، اقدامات مثبت جمهوري اسلامي ايران با هدف مبارزه با ايدز چشمگير بوده است.
يان پيتر كلايبرگ درباره آمار موجود درباره مبتلايان ايدز در ايران مي گويد كه ارقام كنوني همه سطوح جامعه را در برنمي گيرد. به گفته او طبق گزارش اهداف توسعه هزاره، تنها 9 درصد از افراد 15 تا 24 سال در ايران درباره راه هاي پيشگيري يا انتقال بيماري ايدز اطلاعات دقيق دارند. بيشتر مردم رفتارهاي پرخطر انجام مي دهند و با اين حال اينگونه مي پندارند كه ايدز آنها را تهديد نمي كند و اتفاق تنها براي ديگران رخ مي دهد. طبق گزارش انجمن تنظيم خانواده ايران، از بين دختران 15 تا 24 ساله ، يك سوم آنها حتي يك راه پيشگيري از ابتلا به ايدز را نيز نمي دانند. يونيسف قصد دارد با كمك دولت، پيش از اينكه بيماري ايدز در ايران اپيدمي و فراگير شود، آن را متوقف كند، زيرا در صورت رخ دادن اين اتفاق، فعاليت هاي ديگر سازمان يونيسف در ايران بيهوده خواهد بود. اين سازمان در تلاش است با همكاري مشترك دانشگاه جان هاپكينز (ايالت كاليفرنيا، شهر بالتيمور)، مركز مديريت بيماري هاي وزارت بهداشت، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، انجمن تنظيم خانواده و دانشكده هاي علوم پزشكي، برنامه راهكارهاي ارتباط با جوانان را به مرحله اجرا برساند. طرح آموزش مهارت هاي زندگي شامل 50 تمرين براي دانش آموزان داراي موضوعات اعتماد به نفس، پرهيز از رفتارهاي پرخطر و گرفتن تصميم درست در زندگي توسط سازمان جهاني يونيسف تدوين شده و در كشورهاي مختلف اجرا شده است. اين طرح توسط دفتر يونيسف در تهران مطابق با فرهنگ ايراني و ارزش هاي مذهبي اصلاح شده و اكنون در اداره سلامت و بهداشت مدارس وزارت آموزش و پرورش در مرحله بررسي قرار دارد.
مسئول دفتر يونيسف مي گويد: بسياري از مردم به اشتباه تصور مي كنند زماني كه ما با نوجوانان درباره راه هاي پيشگيري از ايدز صحبت مي كنيم، قصد داريم آنها را به انجام رفتارهاي پرخطر تشويق كنيم. اين در حالي ست كه واكسن ايدز، اطلاعات و دانش درباره اين بيماري ست . اين طرز فكر ممكن است در ميان خانواده ها، سازمان هاي دولتي يا هر جاي ديگري وجود داشته باشد. بسياري از مردم تصور مي كنند كه استفاده از ليوان يا حوله و حتي دست دادن با فردي كه مبتلا به ايدز است، بيماري را منتقل مي كند. به گفته كلايبرگ آموزش بزرگسالان هنوز در برنامه يونيسف قرار ندارد و از آنجايي كه يونيسف صندوق كودكان سازمان ملل است و بيشتر جمعيت ايران كودكان و نوجوانان هستند، در حال حاضر تمركز اين سازمان متوجه آموزش كودكان و نوجوانان است. در اين ميان برخي نوجوانان در محيط هاي پرخطر مانند خانواده اي كه فرد معتاد در آن وجود دارد، زندگي مي كنند و به طور كل دسترسي به همه ممكن نيست. به همين منظور يونيسف تلاش مي كند با ياري هنرمندان، ورزشكاران و هنرپيشه ها، الگوهاي مثبت را با هدف آموزش همسالان ايجاد كند. يكي ديگر از برنامه هاي يونيسف اجراي برنامه خدمات دوستدار نوجوان است تا نوجوانان 15 تا 24 ساله بدون خجالت، پرسش هاي خود را درباره ايدز تلفني بپرسند يا به صورت ناشناس آزمايش HIV از آنها گرفته شود. پيشتر طرح مشابهي نيز با مشاركت يونيسف و سازمان بهزيستي با عنوان خط ياري كودك در شهر بم اجرا شد و نوجوانان در تماس با شماره هاي اعلام شده پرسش هاي خود را درباره مسائل مختلف مطرح كردند.
ايدز
مهم نيست كه آمار مبتلايان ايدز در كشور چه تعدادي ست. زماني كه مشخص نيست اين بيماري با چه سرعتي در حال گسترش در جامعه است، بايد اينگونه پنداشت كه همه مردم مبتلا به ايدز هستند. بيماري ايدز از راه هاي مختلفي از فرد آلوده سرايت مي كند، اما شدت و راه هاي انتقال آن به سادگي سرماخوردگي نيست. بسياري از مردم اطلاعات بسيار كمي درباره ايدز دارند. اين بيماري نشانه هاي زيادي ندارد و هميشه خود را نشان نمي دهد و نمي توان مطمئن بود كه با يك بار انجام آزمايش خون، ويروس خود را نشان دهد. خيلي ها از انجام آزمايش خون و نتيجه آن هراس دارند. بسياري از افراد وقتي متوجه مي شوند كه به ايدز مبتلا هستند، در اين رابطه با كسي صحبت نمي كنند و حتي براي درمان نيز اقدامي انجام نمي دهند. سازمان يونيسف با كمك وزارت بهداشت اين اطمينان را به مردم مي دهد كه بدون ذكر نام خود آزمايش داده و در صورت مثبت بودن نتيجه، باز هم به صورت ناشناس راه درمان را در پيش گيرند.
درباره ايدز نبايد با خجالت و رودربايستي صحبت كرد. اگر يكي از راه هاي انتقال اين ويروس، روابط جنسي نبود بسياري از مردم حتي نام آن را هم نمي شنيدند. ما به محض اينكه متوجه مي شويم شخصي كه در كنارش هستيم مبتلا به ايدز است، از او فاصله مي گيريم و تلاش مي كنيم كه ديگر با او هيچ تماس نداشته باشيم. بيشتر ما به اشتباه تصور مي كنيم هر كسي كه به ايدز مبتلاست، از راه رفتارهاي جنسي مبتلا شده است. در كشور ما ارتباط پدر و مادرها با فرزندانشان نادرست است. آنها افكار غلط را از كودكي در مغز بچه ها فرو مي كنند. آنها بچه شان را تهديد مي كنند كه اگر غذايش را نخورد، آقاي پليس را صدا مي زنند. پس با گستردگي توانايي ها و امكانات پليس، نسل هاي آينده بيشتر از پيش و از همان دوران كودكي از پليس ترسانده مي شوند و همان كودكان در آينده هنگام رخ دادن شرايط اضطراري، براحتي نمي توانند در خيابان از پليس كمك بخواهند يا عدد 110 را شماره گيري كنند. والدين مي ترسند درباره مسائل جنسي با كودكان يا نوجوانان خود صحبت كنند و به آنها اطلاعات صحيح ارائه دهند. پدر و مادرها با تنبيه يا گفتن عبارت هاي بده، زشته و جيزه، از صحبت كردن با بچه ها فرار مي كنند و ترجيح مي دهند كه فرزندشان از همسالان و دوستان خود در محل زندگي يا مدرسه اين مسائل را پرسش كند و بياموزد. اين در حالي ست كه مشخص نيست آن نوجوان از چه كسي، چه چيزي را چگونه خواهد شنيد و آموخت. زماني كه نوجواني قصد دارد در كنفرانس آموزشي ايدز شركت كند، والدين به او اجازه رفتن نمي دهند و علاوه بر اينكه خودشان چيزي نمي گويند، ترجيح مي دهند كه فرزندشان اصلا در هيج جاي ديگري نيز چيزي درباره مسائل جنسي نشود. آنها فكر مي كنند كه اگر دختر يا پسرشان با چگونگي رابطه جنسي آشنا شود، به آن علاقه مند شده و به آن سمت گرايش پيدا مي كند. مردم تصور مي كنند كه هنگام آموزش راه هاي مقابله با ايدز، تنها درباره مسائل جنسي بحث مي شود.
همه از يك بيمار مبتلا به ايدز فرار مي كنند و او را فردي منحرف مي دانند. هيچ وقت در اين كشور براي هيچ چيزي فرهنگسازي صحيح نشده است. وجود خط هاي قرمز، ضعف هاي متعدد موجود در سازمان تلويزيون دولتي، بي حوصلگي، سهل انگاري و عدم توانايي نويسندگان تلويزيون در پروراندن داستان، ايجاد جذابيت و پرداختن به مسائل مختلف از مشكلاتي ست كه تلويزيون هيچ زماني در آموزش و اطلاع رساني مبارزه با ايدز موفق عمل نكرده است. نويسندگان هنگام نگارش سناريو، چند هفته خود را در خانه حبس مي كنند و بدون تحقيق و پرسش درباره مسائل تخصصي مختلف، آن را در متن داستان مي گنجانند.
امروز رانندگان ايراني با يك اتومبيل چنان رفتار مي كنند كه در قديم، مردم سوار بر گاري و درشكه مي شدند. هنوز موتورسواران كاسكت بر سر نمي كنند و آن را تجمل گرايي و مخصوص اروپا مي دانند. در كشور ما دانش آموزان در كتاب هاي درسي هيچ علمي كه در آينده به آن نياز داشته باشند را فرا نمي گيرند و تنها براي كسب نمره، معدل و قبولي در كنكور تلاش مي كنند و بيشتر دانشجويان نيز در تلاش هستند بدون دردسر مدرك تحصيلي خود را بگيرند. روزانه سرمايه هنگفت نهفته در ميليون ها تن زباله قابل بازيافت به علت عدم آگاهي مردم هدر مي رود. هنگام بروز مشكلي سخت در خانواده، فرزندان از خانه فرار مي كنند، ولي پس از پشيماني، هنگامي كه به خانه بازمي گردند، از سوي والدين طرد مي شوند. در كشوري كه فرهنگسازي نمي شود، اطلاع رساني غلط اثرات منفي جبران ناپذيري بر جامعه دارد و غيرقابل بخشايش است.
در كشوري كه جامعه آن كتاب نمي خوانند و علاقه زيادي به اخبار روزنامه ها و اينترنت ندارند، تلويزيون، گسترده ترين رسانه جمعي ست. بر اساس يك تحقيق هر چه از پايتخت دورتر شويم، مردم به تلويزيون بيشتر توجه مي كنند و در مناطقي خاص، مردم هر چيزي تلويزيون نشان مي دهد را باور مي كنند و آن را تنها رسانه معتبر كشورشان مي دانند. در چنين شرايطي تلويزيون وظيفه بسيار سنگيني را بر عهده دارد و مي توان از طريق آن فرهنگسازي موثري را اجرا كرد.
راه دشوار
سازمان يونيسف راه بسيار دشواري را در پيش دارد. تا چه اندازه مي توان به يان كلايبرگ و همكارانش در اجراي برنامه ها ياري رسانيد؟ آيا مي توانيم قبول كنيم و به سايرين نيز بگوييم كه تنها علت ايدز، رفتارهاي جنسي ناسالم نيست و آموزش مبارزه با ايدز، دعوت به رفتارهاي خطرناك نيست؟
|