تبعات افزايش قيمت بنزين بر معيشت مردم
خشت اول كج بود
|
|
عكس:محمدرضا شاهرخي نژاد
الهام اناري
صرف حدود 5/4 ميليارد دلار براي تامين نياز مصرفي بنزين، آن هم بدون در نظر گرفتن هزينه هاي توليد بنزين در داخل، رقم چشمگيري ست.مصرف روزانه بيش از 60ميليون ليتر بنزين هم رقم چشمگيري ست.
بالا بودن ميزان مصرف بنزين از قرار ليتري 80 تومان آنجايي به معضل تبديل مي شود كه بدانيم هزينه هاي تامين آن از محل ثروت هاي عمومي ملت پرداخت مي شود و مصرف بنزين طبقات ثروتمند نسبت به كم درآمدها هشت برابر است؛ يعني مصرف ثروت هاي عمومي در بي عدالتي محض.اما زماني كه يكباره بحث افزايش شديد قيمت بنزين مطرح شد، باز هم نظرات مخالف و موافق بسياري را برانگيخت.برخي معتقدند افزايش قيمت ها، مصرف را كاهش مي دهد، اما برخي آن را بي تاثير مي دانند. بعضي اين اقدام را تورم زا و برخي بدون اثر پيش بيني مي كنند.
اما در اين ميان، عامه مردم مي خواهند بدانند كه اين افزايش قيمت هرچند كه تا سال آينده منتفي اعلام شده اگر اتفاق بيفتد، چه تاثيري در تغيير نرخ كالاها و خدمات دارد و تبعات مثبت و منفي آن چيست؟ اما از قديم گفته اند: خشت اول چون نهد معمار كج... .
اين سئوالي ست كه در گفت وگو با اقتصاددان ها مطرح كرديم، اما جالب آنجاست كه پاسخ آنها در مواقعي، كاملا ردكننده نظرات ديگري ست.
ثروتمندها ضرر مي كنند
دكتر جمشيد پژويان معتقد است افزايش قيمت بنزين در مجموع آثار مثبتي در پي خواهد داشت. قيمت پايين بنزين در درجه اول باعث مي شود ميزان مصرف به بيش از حد ضرورت برسد و بهينه نباشد.مصرف زياد بنزين، باتوجه به اينكه منابع نفت نامحدود است، تخصيص غيرموثر منابع را در پي دارد. ارزي كه براي واردات بنزين مصرف مي شود، بهتر است به نهاده هايي كه در رشد اقتصاد موثر است تخصيص يابد، اما در كشور ما بنزين هدر مي رود. افزايش قيمت بنزين باعث بهبود در تخصيص منابع مي شود، علاوه بر اينكه استفاده از اتومبيل هم كمتر شده و بر ترافيك - كه معضل شهر ماست- اثر مثبت مي گذارد. افزايش قيمتي كه همراه با كاهش اتلاف بنزين، آلودگي هوا و اتلاف وقت باشد، به نفع جامعه و مصرف كننده است.اما از طرفي باتوجه به افزايش درآمد دولت، بايد خدمات حمل و نقل عمومي و كمك به گروه هاي فقير بهبود يابد. در مجموع اين افزايش قيمت به نفع اكثريت جامعه است، ولي در اين ميان گروه هاي ثروتمندي كه تعداد اتومبيل بيشتري دارند، زيان مي بينند، در حالي كه گروه عمده جامعه روستانشين و شهرهاي كوچك كه اتومبيل شخصي ندارند، مي توانند از مزايايي كه دولت در قبال افزايش قيمت بنزين در اختيار جامعه قرار مي دهد، بهره مند شوند.
مسلما اثرات مثبت اين طرح در كوتاه مدت هم مي تواند نمايان شود. به محض افزايش قيمت، كاهش مصرف، كاهش آلودگي و ترافيك را داريم. دولت هم اگر برنامه داشته باشد، فورا از اين درآمد استفاده مي كند و از طرفي مي تواند كسر بودجه را از اين طريق تامين كند. دليل عمده تورم، كسر بودجه دولت است كه اگر رفع شود، تورم كاهش مي يابد.
موجب جهش قيمت كالاها و خدمات مي شود
اما دكتر حسين كدخدايي، نظرات ديگري دارد. او معتقد است كه افزايش قيمت بنزين باعث جهش قيمت انواع كالا و خدمات مي شود. طرح افزايش قيمت بنزين از سال ها پيش مطرح بود و حالا امسال باز هم به مجلس آمده است. قيمت هاي جديد تعيين شده و نهايتا با نظر مجلس و توافق با دولت به تصويب نهايي مي رسد، اما واقعيت اين است كه در جامعه ما حمل و نقل اهميت زيادي داشته و باتوجه به سطح زندگي عامه مردم تاثيرگذار است. آيا وسايل نقليه عمومي مي توانند پاسخگوي نياز حمل و نقل مردم باشند؟ اگر پاسخ منفي ست، پس آنها مجبورند از وسايل نقليه سواري، تاكسي ها و مسافركش ها استفاده كنند. در اين صورت اگر هزينه ها با نرخ جديد بنزين تمام شود، فوق العاده سنگين است و آثار آن قطعا دامن جامعه را خواهد گرفت، اما در صورتي كه يارانه و بنزين دولتي يعني سيستم چند نرخي حاكم شود، اين اثرات سوء تا حدودي تعديل خواهد شد.در بين عامه تصور اين است كه اگر نرخ را تعديل كرديم و به قيمت يكسان و بالايي رسيديم، مصرف اضافه و بي رويه از بين خواهد رفت، در حالي كه اين پيش بيني معقولي به نظر نمي رسد، زيرا كسي كه از طريق كار با وسيله نقليه امرار معاش مي كند، از اين بنزين استفاده كرده و مسلما اين افزايش قيمت را با كرايه بيشتري كه از مسافر مي گيرد، تعديل مي كند. ممكن است درآمدها پايين بيايد، ولي آنها بسرعت از كار خارج نمي شوند.
اما دولت در صورتي مي تواند با قدرت از اينگونه اقدامات حمايت كند كه قيمت هاي جديد را براي پنج سال تثبيت و حفظ كند كه باتوجه به نوسانات نقدينگي، نرخ تورم و مشكلاتي از اين دست، سيستم اقتصادي نمي تواند اطميناني داشته باشد. اگر حداقل در يك برنامه، قيمت ها حفظ شود، شديدا قابل دفاع است، اما باتوجه به نوسانات اقتصاد، امكانپذير نيست. از ديگر سو هيچ ترديدي نيست كه وقتي يك كالا به قيمت سنگيني تمام مي شود، جامعه بايد اين هزينه را بپردازد.
اما نكته ظريف در آنجاست كه برخي اقلام پايه مصرف عمومي هستند.تعداد زيادي از كساني كه ماشين دارند، با آن به جامعه سرويس مي دهند و امرار معاش مي كنند. به هر حال سال هاست كه در بخش مسكن نيز تسهيلات خاصي به سازندگان املاك داده شده كه اگر به قشر مرفه اين سرويس ها داده نمي شد، مسكن امروز مي توانست پاسخگوي نياز عمومي باشد.اما اگر بخواهيم يك شبه، نرخ واقعي بنزين را بگوييم، صحيح نيست؛ يعني نمي توان يك دفعه پا روي پله آخر گذاشت.تحميل فشارهاي تورمي جديد به جامعه، آثار نامطلوب اجتماعي پيش بيني نشده اي به بار مي آورد.افزايش قيمت بنزين مي تواند دستاويز و وسيله رواني براي آنهايي باشد كه مي خواهند قيمت ها را بالا ببرند، اگر به هزينه حمل و نقل 10 درصد اضافه شود، ممكن است قيمت كالاها 50 درصد افزايش يابد.شايد با پرداخت يارانه، تبعات سنگين اين امر تا حدودي تعديل شود، اما اگر بخواهيم در دو كفه مثبت و منفي تبعات را بسنجيم، كفه منفي سنگين تر است، مگر اينكه ما قيمت تمام شده روز را در نظر بگيريم، با قيمت كنوني بسنجيم و ميانگين اين دو را اعلام كنيم؛ يعني يكباره قيمت تمام شده را اعلام نكنيم. در اين راستا، استفاده از كارت هوشمند بنزين هم تا حدي از وخامت اوضاع مي كاهد.
باعث افزايش 25 درصدي كرايه ها مي شود
دكتر مهدي تقوي، از مخالفان گران شدن نرخ بنزين است.او عقيده دارد وقتي بنزين گران مي شود، بنگاه هايي كه بنزين و نفت و مشتقات آن جزو نهاده هاي توليدشان است، هزينه توليدشان بالا مي رود و در اين موقعيت دو حالت پيش مي آيد؛ يكي اينكه توليد پايين مي آيد، ديگر اينكه قيمت ها بالا مي رود و به اين طريق هزينه را پوشش مي دهند.
از طرفي هزينه حمل و نقل براي ماشين هايي كه بنزين سوزهستند، افزايش مي يابد و به دنبال آن قيمت هاي عمده و خرده فروشي كالا بالا مي رود.مسافركش هايي كه حجم عمده نقل و انتقالات روزمره را برعهده دارند با چهار و پنج برابر شدن بنزين، در خوش بينانه ترين حالت تا 25 درصد به نرخ كرايه ها مي افزايند.وقتي دولت نمي تواند پالايشگاه ها، خطوط مترو و اتوبوسراني را توسعه دهد، مردم مجبور مي شوند تاوان آن را بدهند.آيا با افزايش 25 درصدي نرخ كالاها و خدمات به حقوق ها هم 25 درصد اضافه مي شود، در اوضاعي كه فشار تورم روزبه روز بيشتر مي شود؟
نفت، ثروت ملي ست؛ ثروتي كه به خاطر نبود تجهيزات و امكانات كافي براي تبديل و استفاده در داخل كشور، به ارزاني فروخته مي شود. وقتي مديريت ها ضعيف است و توسعه ها كند صورت مي گيرد، مصرف كننده مجبور مي شود هزينه اشتباهات دولت را بپردازد.بنزين هرقدر گران شود، چيزي از مصرف كم نمي شود، چون سيستم مترو و اتوبوسراني ما ضعيف است.
ارزان فروختن نفت خام و گران خريدن بنزين، در هيچ اقتصادي توجيه ندارد.
به هر حال چاره چيست؟ آيا بايد مردم را به پياده روي زياد تشويق كنيم يا ماشين ها را گازسوز كنيم؟ اگر سيستم ماشين ها گازسوز شود، مترو توسعه يابد و خطوط اتوبوسراني كارآمد باشند، هيچ كس ماشين بيرون نمي آورد. استفاده از ماشين، استهلاك و هزينه تعمير را به دنبال مي آورد.افزايش قيمت بنزين، فشار اصلي را به خانواده هايي وارد مي كند كه زير خط فقر هستند يا جزو قشر متوسط كم درآمد جامعه، اما اين افزايش قيمت براي قشر مرفه هيچ تبعاتي ندارد.توزيع عادلانه درآمد، با اين افزايش قيمت ها منافات دارد.كارت هوشمند بنزين در اين ميان راهگشا نيست، اما خوب است. مثلا اگر براي هر ماشين 5 ليتر در روز در نظر بگيرند، مناسب است، آن هم به شرطي كه ممكن گردد براي شخصي هاي مسافركش تسهيلاتي در نظر گرفته شود.
|