امشب و فردا شب مي توانيد فيلم هايي با حال و هواي متفاوت تماشا كنيد؛ ارتباط فرانسوي و چگونه گرينچ كريسمس را دزديد؟ .
رضا مسلمي ـ ارتباط فرانسوي يكي از آن فيلم هاي ناب تاريخ سينماست؛ فيلمي كه ژانر پليسي را مي توان به بعد و قبل از آن تقسيم كرد.
ارتباط فرانسوي در سال 1971 توسط ويليام فريدكين ساخته شد و ماجراي واقعي دو پليس نيويوركي  است كه درگير پرونده اي مي شوند و در گيرودار اين پرونده با دو فرانسوي برخورد مي كنند كه تازه پا به خاك آمريكا گذاشته اند، اما پس از مدتي، هنگامي كه دارند به نتيجه مي رسند و از ماجرا سر در مي آورند، مافوق شان پرونده را مي بندد و آن را بايگاني مي كند... .
مهمترين حسن فيلم در منتقل كردن حس تعليقي ست كه لازمه اينگونه فيلم هاست. در كنار اين، ارتباط فرانسوي يك فصل تعقيب و گريز دارد كه جزو فصول ماندگار تاريخ سينماست و هنوز هم با اينكه بيش از 30 سال از ساخته شدن آن مي گذرد و جلوه هاي ويژه در سينما پيشرفت چشمگيري كرده است، اما هر سكانس تعقيب و گريزي با اين فصل از ارتباط فرانسوي مقايسه مي شود. علاوه بر اين نكته و اينكه فيلم، كارگرداني درخشاني هم دارد، بازي هاي بازيگران اصلي اش ـ مخصوصا جين هاكمن ـ بسيار چشمگير است. در اين فيلم علاوه بر هاكمن، رناندو ريو، روبي شايدر و بيل هيكمن هم بازي مي كنند كه طبق شنيده ها قرار است فردا شب در حوالي ساعت 22:30 از شبكه سوم و برنامه صد فيلم به نمايش درآيد.اما گويا سينما يكي ها به  مناسبت سال نو مسيحي تصميم گرفته اند اين هفته فيلم سرخوشانه اي را نمايش دهند كه بيشتر مناسب حال افراد
كم سن و سال خانواده است. چگونه گرينچ كريسمس را دزديد؟ كه گويا قرار است با عنوان خلاصه شده گرينچ امشب به نمايش درآيد ماجراي موجود عجيب و غريبي به   همين نام است كه از كريسمس تنفر دارد و به همين خاطر در شب كريسمس تصميم مي گيرد به دهكده نزديك محل زندگي اش برود و تمام نشانه ها و علائم كريسمس را بدزدد.همان طور كه بالاتر گفتم فيلم حال و هوايي كودكانه دارد و جزو آن دسته از آثاري  است كه براي ماه هاي پاياني سال ميلادي ساخته مي شوند. گرينچ براساس كتابي از دكتر زئوس و توسط ران هاوارد كارگرداني شده؛ همان كسي كه چند ماه پيش فيلم ناموفق مرد سيندرلايي را روي پرده داشت و اين روزها در سكوت خبري مشغول
آماده كردن فيلمي براساس كتاب جنجال برانگيز كد داوينچي  ست. عمده شهرتش را هم مديون فيلم يك ذهن زيبا ست كه چند سال پيش توانست چند اسكار مهم را براي او به ارمغان بياورد. هاوارد در چگونه گرينچ كريسمس را دزديد؟ از جيم كري در نقش اصلي با يك گريم عجيب استفاده كرده و نقش هاي فرعي را به تيلر مامسن، جفري تمبر و كريستين بارانسكي سپرده است. اين فيلم را ـ اگر اتفاق غيرمنتظره اي نيفتد ـ مي توانيد در حوالي ساعت 22:30 امشب از شبكه يك و از طريق برنامه سينما يك تماشا كنيد.

ديگر لازم به گفتن نيست؛ همه مي دانند آخر هفته اي ابري و باراني خواهيم داشت.
سياوش بختياري - هواي تهران به گونه اي شده است كه اگر يك روز هم باران نبارد آلودگي خفه كننده مي شود. يكي دو بارش جزئي در اين هفته هوا را اندكي صاف كرد ولي دوباره هوا آلوده شد. آخر هفته دوباره هوا بهتر مي شود.
اگر قصد سفر داريد مواظب جاده هاي لغزنده و خطرناك باشيد؛ به خصوص اگر مقصدتان غرب، شمال غرب و شمال كشور است. ارتفاعات بيشتر نقاط كشور برفي هستند و بساط برف بازي برپا.

پس از يك روز ابري ماه در فاصله شب و روز خود نمايي مي  كند و پرندگان،پنجشنبه را پرواز مي كنند.
photo: Ap/Matthew S.Gunby

سومين ساخته فرزاد موتمن نامش يادآور اولين فيلم پازوليني است و خودش هم آنقدر نشانه هاي آشنا دارد كه هر فصلش شما را به ياد فيلمي بيندازد.
شهاب مهدوي كمتر كسي مي توانست پيش بيني كند فرزاد موتمن بعد از شب هاي روشن ، فيلمي چون باج خور را بسازد.اگر فيلم را ببينيد متوجه مي شويد كه كارگردان تمام سعي اش را كرده تا فيلمي جذاب و تماشاگرپسند بسازد. مثلا از يك الگوي آشنا و امتحان
پس داده بهره گرفته و كوشيده داستانش را بدون حشو و زاويد تعريف كند و ريتم تندي داشته باشد؛ آنقدر تند كه حوصله تماشاگر سرنرود. فريبرز عرب نيا و نيكي كريمي بازيگران اصلي باج خور  هستند. عرب نيا در نقش اسي همان شمايل آشناي خودش را ارائه مي دهد؛ همان ياغي كله شق و بامعرفت فيلم هاي كيميايي كه بنا به سليقه كارگردان اينجا كمي سردتر است و گرما و جذابيت مثلا سلطان را ندارد. در عوض نيكي كريمي در نقشي كاملا متفاوت از پرسوناي ثابت خود ظاهر شده است. در خصوص اينكه كريمي در ايفاي اين نقش تازه موفق بود يا خير، روايت ها مختلف است... . ايرج نوذري در نقش منفي قابل قبول و پذيرفتني است، بدون اغراق هاي هميشگي اش و كاملا در خدمت خلق كاراكتر حاج توفيق. شاهد احمدلو هم كه به گفته خود كارگردان، انگار همان نوجوان فيلم گروهبان است كه بزرگ شده است. باج خور قرار بوده فيلمي نوآ ر باشد؛ به سبك پيچ تند( چرخش كامل) ساخته اليور استون و از نمونه هاي كلاسيك غرامت مضاعف بيلي وايلدر. اين اتفاقي است كه بيشتر در مرحله اجرا و كارگرداني افتاده وگرنه ايرج افشار، فيلمنامه نويس فيلم، بيشتر به ياد الگوهاي سينماي خياباني دهه 50 بوده است. فيلم تمام كوشش خود را مي كند كه مفهومي  از شهر نشان ندهد؛ اگر هم تهران را در فيلم مي بينيم بيشتر شب است تا به فيلم نوآر نزديك شويم. در حين تماشاي فيلم توصيه مي كنيم به تيتراژ و فصل افتتاحيه (خروج اسي از زندان ) و سكانسي كه اسي و رعنا كنار هم نشسته اند و از گذشته شان مي گويند دقت كنيد؛ به خصوص اين آخري كه گرماي فوق العاده اي دارد و شما را به شخصيت هاي فيلم نزديك مي كند؛ تنها فصل گرم فيلم سرد موتمن.

اول و دوم دي ماه(پنج شنبه و جمعه) گروه ماه ريز كنسرت دارند؛ كنسرتي براي علاقه مندان به  سه تار، تار و بربط.
آيدا آزا د- سرپرستي اين گروه 9 نفره را هادي اينانلو برعهده دارد. خودش نوازنده سنتور است و هماهنگي گروه را انجام مي دهد. محمد شوقي سرخوش (نوازنده ني)، آبتين غفاري (نوازنده تنبك)، بابك شاه گلدي (نوازنده تار)، حسين  اينانلو (نوازنده بربط و سه تار)، علي  صحفي (نوازنده تار)، حسام اينانلو (نوازنده كمانچه)، مهرزاد ميناپور (همخوان) و مهسا دام رودي (همخوان) بقيه اعضاي گروه ماه ريز را تشكيل مي دهند. اين گروه از سال 78 تاسيس شده و تا امسال به طور متوسط هر سال يك كنسرت قطعي داشته. كنسرت امسال اول و دوم دي ماه در فرهنگسراي نياوران برگزار مي شود. ساعت كنسرت 18 است و در دو بخش اصفهان و نوا اجرا مي شود. اگر بخواهيد بليت بخريد، مي توانيد برويد گيشه فرهنگسراي نياوران و فروشگاه بهجت. البته تا الان حق داريد كه هيجان زده نشويد اما بدانيد كه هفت تصنيف قرار است در دو بخش اجرا شود و به گفته يكي از اعضاي گروه: حداقل شش - هفت ماهي مي شود كه تمرين مي كنيم . تا به حال كاست نداشته اند و از اين مجموعه سي دي يا كاست رسمي به بازار نيامده. تنها يك سي دي؛ تنها يك سي دي كه مربوط به اجراي
مرداد ماه در تالار فارابي به همراه بهمن رجبي است در بازار وجود دارد كه اين حضور مجوزي ندارد، اما اميدوارند كه تا پايان سال بتوانند در دنياي پر از صداي صوت و تصوير حاضر شوند. تا به امروز هم مشكلي برايشان پيش نيامده. خودشان مي گويند امسال راحت تر از سال هاي ديگر مجوز گرفته اند. يكي از اعضاي گروه، محمد شوقي سرخوش، داستان كنسرت پارسال شان را اين طور تعريف مي كند: پارسال تا چاپ پوستر هم پيش رفتيم، ولي گفتند كنسرت تان لغو شده. تا آنكه چند روز مانده به اجراي كنسرت، گفتند اشكالي ندارد، اجرا كنيد به شرط آنكه صداي خانم ها كم باشد و همه گروه بخوانند . و به اين ترتيب ديگر اجراي كنسرت شان قطعي است. گيشه فرهنگسراي نياوران و فروشگاه بهجت.

يك جشنواره خيلي بزرگ در مورد هرچيز ي كه فكرش را بكنيد برگزار خواهد شد.
سوده فهيم اين جشنواره خيلي بزرگ در زمينه فيلم، فيلمنامه، نمايشنامه، برنامه هاي تلويزيوني، عكس، مقاله، گزارش، نشريه، مراسم آييني، موسيقي محلي و نمايش هاي كوتاه است كه در روزهاي پنجم و ششم بهمن ماه توسط مراكز فرهنگي و هنري دولتي و خصوصي برپا مي شود.انگيزه هاي زيادي در رابطه با اين جشنواره وجود دارد. موضوع آن زن و روستا ست و براي ايجاد انگيزه در هنرمندان شهري و روستايي براي پرداختن به مسائل زنان و دختران روستا برپا مي شود.هدف جشنواره ملي عذرا شناسايي، تقدير و تشويق صاحبان آثار آموزشي، ترويجي، فرهنگي و هنري است كه توسط دفتر امور زنان روستايي، معاونت ترويج و نظام بهره برداري وزارت جهاد كشاورزي و همچنين همراهي موسسه فرهنگي و هنري شقايق روستا برگزار مي شود.
پنجمين جشنواره ملي عذرا در قالب بخش هاي مسابقه شامل رسانه هاي ديداري- شنيداري و رسانه هاي نوشتاري و بخش جنبي شامل الگوهاي برتر زن روستايي، سازمان هاي برتر، تقدير از كارشناسان برگزيده استان ها و اجراي آيين هاي محلي، نمايش مونولوگ و موسيقي محلي طراحي و پي ريزي شده است.براي برگزاري اين جشنواره، مراكزي چون بانك كشاورزي، شبكه اول و سوم سيما، انجمن سينماي جوانان ايران، سازمان مركزي تعاون روستايي، اتحاديه هاي تعاوني عشاير ايران و گروه راديويي تلويزيوني جهاد همكاري خواهند كرد.
قطعا جشنواره جذابي خواهد بود. ورود براي عموم هموطنان آزاد است. همه شهرونداني كه در زمينه نقش و تاثير زنان و دختران روستايي در جامعه كشاورزي فعاليت دارند، مي توانند تا تاريخ 24 دي ماه سال جاري، آثار خود را به نشاني دبيرخانه جشنواره، بالاتر از ميدان وليعصر(عج)، بعد از سينما استقلال، كوچه شهيد غرايي عتيق، پلاك 30، طبقه سوم ارسال كنند يا با شماره هاي 2-88913291 تماس بگيرند.

گاهي درست كردن يك شيريني در منزل از رفتن به قنادي و خريدن يك جعبه يك كيلويي از همان نوع آسان تر است.
ساراي قشقايي اگر در عصر يك روز زمستاني هوس كرديد چاي داغ يا قهوه بنوشيد، هيچ چيز بهتر از چند عدد شيريني كوكيز نمي تواند كام شما را شيرين كند. كوكيز يك نوع شيريني كم شيرين است؛ يعني خوردن چند عدد از آن هم دل آدم را نمي زند، كنار چاي يا قهوه خيلي مي چسبد و البته در ميان ما ايراني ها هم بسيار طرفدار دارد. اين شيريني قابليت آن را دارد كه با كاكائو، قهوه، نارگيل يا حتي كشمش نيز طبخ شود. براي تهيه كوكيز ابتدا بايد مواد لازم را تهيه كنيم. آرد سفيد 2 و يك چهارم ليوان، شكر سه چهارم ليوان، تخم مرغ 2 عدد، روغن  نباتي نصف ليوان، وانيل يك قاشق چايخوري، نمك يك چهارم قاشق مرباخوري، شكلات مايع يك ليوان، بادام زميني يا پسته يك ليوان. مواد لازم براي تهيه اين نوع شيريني بسيار ارزان و قابل دسترس و طبخ آن نيز بسيار آسان است. براي تهيه اين شيريني ابتدا روغن جامد و كره را با هم مخلوط مي كنيم و آنقدر مي زنيم تا خوب به خورد هم برود. شكر قهوه اي را هم به آن اضافه مي كنيم. وانيل و تخم مرغ را جداگانه مي زنيم تا كمي كف كند. بعد مايع را داخل مخلوط روغن و شكر مي ريزيم. باز هم آنقدر هم مي زنيم تا كمي شل شود. حالا نوبت به آرد مي رسد كه با بكينگ پودر و نمك مخلوط كرده و به مايه قبلي اضافه كنيم. شكلات مايع را گرم مي كنيم و بادام زميني را داخل آن مي ريزيم؛ البته اين مخلوط كمي سليقه اي ست، يعني شما مي توانيد به جاي بادام زميني، از بادام درختي، پسته يا فندق يا مخلوط همه آنها استفاده كنيد. مايه شكلات و بادام را داخل مخلوط به دست آمده ريخته و خوب هم مي زنيم. از طرف ديگر داخل سيني فر را با فويل يا ورق شيريني پوشانده و چرب مي كنيم. مايه
به دست آمده را به شكل دايره دايره درون سيني فر مي ريزيم و آن را در فر با درجه حرارت متوسط به مدت 15 الي 20 دقيقه مي گذاريم تا طلايي رنگ شود. بعد كه شيريني ها را از فر درآورديم و گذاشتيم خنك شد، آن را در سيني گذاشته و با چايي ميل مي كنيم.

حميد رضا پور نصيري
قبل ترها، يعني آن قديم ها كه مسابقه هاي تلويزيوني ارج و قربي داشتند و تهيه كننده ها براي اينگونه برنامه ها حسابي پول خرج مي كردند و هنوز مسابقه هاي تلفني اختراع نشده بود، به نظر مي رسيد اوضاع بهتر بود و حداقل در ميان مسابقات ريز و درشت شبكه هاي مختلف، شايد چيز دندان گيري براي تماشا كردن پيدا مي شد. نمونه هايي كه بعضا هم موفق بودند مثل مسابقه بزرگ و حافظه برتر و نه بر يك يا قبل تر از آنها مسابقه هفته و ثانيه ها حتي اگر اكثرا از نمونه هاي آن ور آبي كپي برداري شده بودند، اما حداقل دلمان خوش بود كه سازندگانشان زحمت كشيده اند و براي ساختن اين برنامه ها عرق ريخته اند. اما الان از آن موج تنها يك مسابقه سيمرغ باقي مانده كه محمد حسيني با مشخصات خاص خودش آن را اجرا مي كند و هر پنج شنبه ـ يعني امشب ـ در حوالي
ساعت 23 مي توانيد تماشايش كنيد، اما هدف از اين همه مقدمه چيني اين نبود كه اين مسابقه را معرفي كنم، بلكه مي خواستم بگويم متاسفانه گويا از شنبه هفته آينده، يك مسابقه تلفني ديگر هم به جمع اينگونه برنامه ها اضافه خواهد شد؛ مسابقه اي به نام رد پا كه جواد يحيوي مجري اش است و قرار است از شبكه تهران به نمايش درآيد و چون با هيچ دليل و منطقي نمي توانم با اينگونه برنامه هاي زمان پركن كنار بيايم، پيشنهاد مي كنم تحت هيچ شرايطي وقتتان را پاي آنها تلف نكنيد. بدترين قسمت اين مسابقه ها هم جايي است كه آقاي مجري سعي مي كند ميان تلفن ها، جملات نغز و نصيحت آميز بخواند.
از اين مصيبت بزرگ ـ مسابقه هاي تلفني ـ كه بگذريم امروزتان را مي توانيد با تماشاي سريال هاي شبي از شب ها ، روح مهربان ، لبه تاريكي و مسافر سحر پر كنيد كه به جز آخري، بقيه شان در فاصله ساعت هاي 1 تا 3 بعدازظهر پخش مي شوند. آن آخري هم در ساعت 19 از شبكه تهران پخش مي شود و جهانگير الماسي در كنار پروانه معصومي نقش هاي اصلي اش را برعهده دارند و راستش را بخواهيد تنها تماشاي پنج دقيقه اش كافي بود تا تلويزيون را خاموش كنم. علاوه بر اين ها در ساعت 21 هم قسمت ديگري از مجموعه پرده عشق به نمايش درمي آيد. در ضمن ساعت 20:15 هم مي توانيد از شبكه 3 فيلم سينمايي وسوسه هاي شيطاني را ببينيد كه محصول كشور آمريكاست و اد هريس، مكس فن سيدو و بوني
بدي لاو در آن بازي مي كنند. به همين خاطر حواستان باشد كه شب هاي برره امشب در حوالي ساعت 22:30 و بعد از اخبار شبانگاهي به نمايش درمي آيد. تازه، اگر هم دلتان يك سريال پليسي از نوع ايتاليايي خواست مي توانيد ساعت 23:10 از شبكه تهران مظنونين را تماشا كنيد.
فردا صبح را هم كه مثل هميشه پيشنهاد مي كنم با شليك نهايي آغاز كنيد، هرچند كه مي دانم پس از تماشاي مظنونين در شب قبلش نمي شود به راحتي پاي يك سريال ايراني، آن هم در ساعت 8:30 نشست، اما ديدن چند بازيگر دوست داشتني مثل جمشيد اسماعيل خاني و رضا كيانيان و سياوش تهمورث خالي از لطف نيست.
بعد از آن هم گويا شبكه يك براي ساعت 16 فيلم سينمايي پل اژدها را در نظر گرفته است. براي برنامه صد فيلم اين هفته هم دو منبع مختلف، دو فيلم متفاوت را اعلام كرده اند. يكي اعلام كرده كه فيلم طرفدار ساخته توني اسكات پخش مي شود و ديگري گفته فيلم كلاسيك ارتباط فرانسوي از اين برنامه به نمايش درمي آيد و به نظر مي رسد كه احتمال گزينه دوم بيشتر باشد.
به هرحال ساعت 22:30 فردا شب حواستان به اين برنامه باشد كه تابه حال انصافا نااميدمان نكرده و اكثرا فيلم هاي خوبي انتخاب كرده است.
راستي، من امروز يادم رفت بگويم كه ايران بهشتي ديگر را ببينيد؟! ساعت 12:30، شبكه يك. يادتان نرود!

ادبيات داستاني
مسير كمي دور است، اما بازخواني ادبيات كهن آنقدر جذابيت دارد كه بشود اين مسير طولاني را تا جنوب تهران رفت. از ساعت 14 تا 16 در فرهنگسراي بهمن، ادبيات كهن بازخواني مي شود. يك برنامه از سوي كانون شعر و ادبيات فارسي در خانه فرهنگ فرزانگان (ميدان هلال احمر نارمك) برپاست كه محمدرضا احمدي آن را اداره مي كند و ساعت اجرايش هم 15 تا 17 است. اگر بخواهيد به هر دو برنامه مي رسيد.

شعرخواني
يك برنامه شب شعر با حضور كريم قنبريان در فرهنگسراي اشراق برپاست. ساعتش هم از 16 تا 18 است. اما پيشنهاد ما اين يكي ا ست؛ برنامه اي در نمازخانه حوزه هنري با حضور سيدضياء قاسمي كه به بررسي شعر افغانستان اختصاص دارد. ادبيات افغان در اين چند سال همواره در كانون توجه بوده و اين برنامه هم جذاب به نظر مي رسد. ساعت برگزاري: 15 تا 17.

مكس (سامان مقدم)
سينماهاي قدس، كانون، قيام، جوان، عصر جديد 2، پارس 1، جمهوري، ايران 3، ماندانا، شاهد، بهمن 2، تهران 1، گلريز 1 و ملت

يك بوس كوچولو (بهمن فرمان  آرا)
سينماهاي عصر جديد 1، صحرا، فرهنگ 1، ايران 2، مركزي 1، جي 2، گلريز 2 و سپيده 2

حكم (مسعود كيميايي)
سينماهاي اروپا، ايران، تهران، دهكده، سعدي، فرهنگ 2، فلسطين 2، كانون، گلريز و مركزي

يك زن، يك مرد (آزيتا حاجيان)
سالن اصلي تئاتر شهر ساعت 19

آواژيك (پانته  آ بهرام)
تالار قشقايي تئاتر شهر

ليلي نيكونظر
پاييز امسال تمام شد. پاييز غم انگيز 84 تمام شد؛ وقتش شده كه جوجه هاي مرده مان را بشماريم. جوجه مرده، از آن رو كه فصل نحس امسال، تا دلش مي خواست جان گرفت و مصيبت آورد. آدم هاي زيادي را از دست داديم؛ آدم هاي بزرگ زيادي را از دست داديم. آنقدر كه همين صفحه راهنما و خصوصا همين ستون نگاه و يادداشت بيشتر به صفحه آگهي هاي تسليت و ستون ترحيم مانند شده بود. اما گذشت؛ فصل بد زرد تمام شد دوره اش و به اميد آن هستيم كه روزهاي بهتر برسد، خبرهاي خوش بيايد، آدم هاي استثنايي متولد بشوند و دوره ماتم هاي كوچك و بزرگ تمام شود. اميدواريم دي ماهي كه مي آيد، كودكي مدادرنگي هايش را در دست بگيرد و نقاشي بكشد و چندين سال ديگر جاي مميز را بگيرد. كودك حساس و با هوش ديگري شعر بگويد و واژه بياورد و چندين سال ديگر آتشي ديگري باشد يا همان كودكي كه يك جعبه مقوايي يا كارتون كاهي رنگي را سوراخ كرده و هر روز از آن تو- انگار كه مجري تلويزيون باشد- براي همبازي هايش برنامه كودك اجرا مي كند، چند سال ديگر نوذري ديگري باشد. زمان مي گذرد و فصل هاي بد تمام مي شوند. شايد كه فردا روز بهتري باشد. هر چند كه پشت روز خوب، شايد يك چله سرد بلند باشد. زندگي شايد همين باشد. اما فصل بدمان دارد مي گذرد و شايد خبرهاي خوشي در راه باشد.
جشنواره تئاتر در راه است. وقت ديدن يك نمايش خوب است. روزهاي سرد جشنواره فيلم فجر در راه است. وقت ديدن يك فيلم عالي است. همين صفحه شهر تماشا و صفحه راهنماي خودمان پر از خبر و گزارش و گفت وگو مي شود. پر از حس هاي تازه، نويد آدم هاي بهتر، ساختن، آفرينش، خلق. شايد وقت خواندن يك رمان خوب باشد. يك داستان كوتاه شاهكار.
شايد به زودي برف بيايد. وقت ايستادن پشت پنجره و سركشيدن يك ليوان چاي داغ است. درست است؛ شايد فصل خوبي در راه باشد؛ پر از اتفاق هاي بهتر. زمستان امسال مي تواند پر از بارش باشد، پر از تحول، پر از هيجان. مي تواند فصل غرقه شدن در قطعه زمستان اخوان باشد. اصلا فصل خواندن غزل هاي تازه باشد. فصل كشف ترانه هاي خوب. نفس زندگي همين است؛ بد و خوبش مي گذرد. زندگي ادامه دارد. شايد كه شهر تماشاي ما پر از نگاه و تماشا شود، شايد؛ زندگي حتما همين است.
اصلا بي خيال جوجه هاي مرده شويم. اصلا فكر نكنيم. اين بار پشت سرمان را نگاه نكنيم. خودش كه گذشت، نحسي هايش هم مي گذرد. خاطره هاي بد هم كمرنگ مي شوند. خاك هم سرد است. مصيبت مرده هايمان هم فراموش مي شود. از تلخي آن سقوط 68 نفره هم كم مي شود.
خوشبيني  وظيفه مان است. مجبوريم از حجم آلاينده هاي نگاهمان كم كنيم. مهم نيست اگر هوايي هم كه تنفس مي كنيم پر از سرب وسرطان باشد. شايد هوا هم بهتر شود. ممكن است فردا صبح يك باران مفصل بيايد. تا آخر زمستان، به اندازه صدزمستان برف بيايد و شهر شسته شود. مي توانيم خيال كنيم تيتر روزنامه هاي اين ماه ها كه در راه است، پر از اميد و بساماني است. شايد طالع بيني دي و بهمن و اسفندت پر از نويد اتفاق هاي خوب باشد. اينها همه ممكن است.
پاييز 84 تمام شد. پاييز دودآلود 84 تمام شد. پاييز سقوط 68 نفره تمام شد. پاييز سوگواري شاعران و محفل عزاي نقاشان اين شهر تمام شد.
به گمانم فصل خوبي در راه است. به گمانم فردا روز خوبي باشد اگر دلت مي خواهد چندبار با هم تكرارش كنيم. به گمانم فردا روز خوبي باشد ... .