سه شنبه ۲۰ دي ۱۳۸۴ - - ۳۸۹۷
براي همه كس و هيچ كس
نظرها درباره جشنواره موسيقي فجر متفاوت است اما فعلا مسئله اين است كه جشنواره از فردا آغاز مي شود
000063.jpg
عكس: عطا الله طاهر كناره
آيدا آزاد
بيست و يكمين جشنواره موسيقي فجر از 21 تا 29 دي ماه برگزار مي شود. با وجود بيست و يكمين تجربه هنوز هم حرف و حديث هاي زيادي حول و حوش جشنواره وجود دارد.
از ابتدا حرف ديگري زده بودند؛ گفتند دوره بيست و يكم جشنواره موسيقي فجر به دليل همزماني و نزديكي با ماه محرم برگزار نمي شود. در مدت كمتر از يك هفته، محسن شريفي - مدير روابط عمومي مركز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي - در گفت وگو با خبرگزاري مهر، اين خبر را تكذيب كرد. تاريخ دقيق اين خبر 20/8/1384 است؛ جشنواره موسيقي فجر بي شك امسال برگزار خواهد شد و زمان دقيق برگزاري آن از 28 دي ماه تا اول بهمن ماه است . كمي بعدتر تاريخ جشنواره به 21 تا 30 دي ماه تغيير پيدا كرد و مدير روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنان از شايعه پراكني صحبت كرد؛ به نظر من اين شايعه پراكني ها از سوي افرادي است كه مي خواهند ساختار جديد وزارت ارشاد را بسته نشان دهند، در حالي كه خوشبختانه سيستم جديد از موسيقي خيلي حمايت كرده است .
بعد از مشخص شدن زمان دقيق برگزاري جشنواره و اعلام فراخوان، بيش از 130 گروه موسيقي براي حضور در جشنواره بين المللي موسيقي فجر اعلام آمادگي كردند. علاوه بر اينها تاكنون 66 گروه از شهرهاي مختلف براي حضور در جشنواره بين المللي موسيقي ثبت نام كرده اند.
آذربايجان شرقي، اصفهان، كرمانشاه، لرستان، خراسان رضوي، آذربايجان غربي، گلستان، كردستان، مازندران، فارس، گيلان، همدان، چهارمحال و بختياري، خوزستان، سيستان و بلوچستان، مركزي، خراسان شمالي، ايلام و ... از جمله استان هايي هستند كه گروه هاي موسيقي شان براي حضور در جشنواره اعلام آمادگي كرده اند.
براي هر جشنواره اي اهدافي خاص در نظر مي گيرند. يكي از اهداف جشنواره موسيقي فجر، آشنايي هنرجويان جوان با موسيقي علمي و فني ديگر كشورهاست. اين را از خودمان درنياورده ايم؛ شاهين فرهت به نقل از روابط عمومي دفتر امور موسيقي چنين اهدافي را مشخص كرده. قراراست اين هدف به واسطه برنامه هاي بين المللي و به خصوص جشنواره بين المللي موسيقي فجر تحقق پيدا كند. شاهين فرهت علاوه بر اينها گفت: هزينه سفر به كشورهاي ديگر براي آشنايي با نوع و چگونگي اجرا براي بسياري از هنرجويان جوان كشور، بالا و سخت است، بنابراين با دعوت از گروه هاي سطح بالا و نام آور خارجي براي حضور در جشنواره بين المللي موسيقي فجر مي توانيم اين مسير را براي مخاطبان علاقه مند فراهم آوريم .
هوشنگ كامكار در صحبت هايش به نكته ديگري اشاره مي كند؛ نكته اي درست خلاف نظر شاهين فرهت. سرپرست و آهنگساز گروه موسيقي سنتي كردي كامكارها به خبرگزاري مهر مي گويد: ما گروه هاي دست پنجم خارجي را هم در جشنواره نداريم. اين گروه هاي خارجي بيشتر به گفته سفارتخانه ها و از روي آشنايي هاي محلي به ايران دعوت مي شوند، نه براساس معيارهاي هنري و موسيقايي، در نتيجه سطحشان بسيار پايين است .
سطح پايين يا بالاي موسيقي فجر موضوع تازه اي نيست. نظرات مختلفي در اين باره وجود دارد. مهدي نامدار، آهنگساز و نوازنده موسيقي سنتي كه تاكنون كنسرت هاي زيادي را در زمينه اجراي قطعات براساس اشعار شاهنامه فردوسي برگزار كرده است، مي گويد: امسال در جشنواره موسيقي فجر شركت نمي كنم، چون كار جديدي براي ارائه به اين جشنواره نداشتم و بسيار متعجم از گروه هايي كه هر سال به اجراي كارهاي تكراري در اين جشنواره مي پردازند و سطح و كيفيت اين جشنواره كه به عنوان اصلي ترين جشنواره موسيقي ايران شناخته مي شود را پايين مي آورند.
علاوه براينها خيلي از موسيقي دان ها، سطح پايين جشنواره موسيقي فجر را به حضور كمرنگ افراد سرشناس موسيقي ايراني در جشنواره موسيقي فجر ربط مي دهند. مهدي نامدار در ادامه صحبت هايش
به خبرگزاري مهر گفته: در حال حاضر در جشنواره موسيقي فجر با كساني روبه رو هستيم كه روي كارشان نه تحقيقي كرده اند و نه پژوهشي و همين طور هر سال با همان كارهاي قبلي شركت مي كنند . از ادامه صحبت هاي اين آهنگساز و نوازنده موسيقي سنتي مي توانيم به عنوان شروع حرف هاي هوشنگ كامكار استفاده كنيم؛ من، بسياري از موسيقي دانان را مي شناسم كه حقشان است كه در اين جشنواره شركت كنند و هنرشان را در اختيار علاقه مندان قرار دهند، اما... .
كامكار اين حرف ها را به شكل ديگري به خبرگزاري مهر زده است؛ اغلب گروه هاي شركت كننده، دانشجويي هستند يا گروه هايي هستند كه خودشان دوست دارند در جشنواره حاضر شوند. حضور اين گروه هاي موسيقي در كنار هم فايده چنداني نمي تواند براي موسيقي ايران داشته باشد .
گفت وگوي بهمن مه آبادي، سرپرست گروه موسيقي سل با خبرگزاري دانشجويان ايران ايسنا نوعي ديگر از گله گذاري هاي نزديك جشنواره است؛ ما اصلا مشكلي با مسئولان موسيقي نداريم. آنها جز حمايت، همدردي و كمك هاي احتمالي، مسئله اي را براي ما به وجود نمي آورند، اما در سطوح پايين تر، كساني كه مسئوليت هاي مهمي در مديريت اجرا و صحنه ندارند، متاسفانه به دليل همراهي نكردن با هنرمندان و صاحبان فكر و انديشه، اعمالي را انجام مي دهند كه گاه دور از ذهن و درك افراد است .
در همين نزديكي هاي جشنواره است كه مراسم بزرگداشت زنده ياد ايرج بسطامي هم برگزار مي شود. شايد نتوانيم اينها را به هم ربط بدهيم، اما اگر دقتمان را بيشتر كنيم اين شكايت ها در امتداد هم هستند. پرويز مشكاتيان آهنگساز در اين مراسم گفته: ما هميشه وقتي قدردان هنرمندان مي شويم كه ديگر در ميان ما نيستند. بعد از درگذشت ايرج بسطامي بسياري از شركت ها به تكاپو افتادند تا نوارها و آثار بسطامي را منتشر كنند .
اهالي موسيقي به دو دسته تقسيم مي شوند. اين تقسيم بندي اگر به سرسري ترين شكل ممكن صورت گيرد، شامل دو دسته منتقدان دولت جديد و طرفداران است.
پري ملكي، سرپرست گروه موسيقي خنيا درباره جشنواره اخير به خبرگزاري مهر گفت: روند برگزاري جشنواره بين المللي موسيقي فجر در اين دوره در مقايسه با دوره هاي گذشته از انسجام و برنامه ريزي برخوردار است. برنامه ريزي، انتخاب گروه ها، دعوت از گروه هاي بزرگ و پيشكسوت و ... در مقايسه با روند برگزاري جشنواره سال هاي ديگر از نظم بهتري برخوردار بود و اين نشان از مديريت با فرهنگ جشنواره امسال دارد .
مدير مسئول ماهنامه تخصصي موسيقي فرهنگ و آهنگ در ادامه صحبت هايش گفته: موسيقي ما سال هاست جدي گرفته نشده است و كساني هم كه در اين حوزه در سطوح مختلف كار مي كنند، در طول زمان به اين ناهماهنگي ها عادت كرده اند. از سويي آنها هم با مشكلات مختلف خود روبه رو هستند. اين مشكلات و محدوديت ها باعث شده است تا حس بي تفاوتي به همه منتقل شود. اين حس بي تفاوتي حتي گريبانگير موسيقي دانان ما هم شده است .
نظرات مختلفي درباره تجربه بيست و يكم موسيقي فجر كه از بيست و يكم تا سي ام دي ماه برگزار مي شود، به زبان مي آورند؛ هرچه باشد براي اهالي موسيقي چنين جشنواره اي مهمترين اتفاق سال است. حق دارند كه برايش نگران باشند.

دل نوشته ها
از چهارگوشه فرهنگ
سيدحسام الدين فروزان
۱ - زمان گرگ عنوان فيلمي است از ميشل هانكه كه چند وقت پيش شبكه 4 خودمان آن را پخش كرد. اين فيلم براساس يك شعر كلاسيك آلماني كه درباره آخرالزمان است، ساخته شده. فيلم زمانه اي را نشان مي دهد كه در اثر يك بيماري فراگير، قحطي شده است و آب و غذا به اندازه كافي نيست. آدم ها مثل گرگ ها به جان هم افتاده اند و براي بقا تلاش مي كنند. بيشتر فضاي فيلم در تاريكي و هواي مه آلود و سردي و تلخي مي گذرد. در نتيجه يك فاجعه همه گير، نظم اجتماعي برداشته شده و انسان ها به بدويت بازگشته اند و براي زنده ماندن دست به هركاري مي زنند. همسايه به همسايه پناه نمي دهد، چرا كه خود گرسنه است. زمانه، گرگ است و مهر و محبت و عواطف انساني رخت بربسته اند. شايد هنوز جهان ما با آنچه در فيلم مي بينيم فاصله داشته باشد، اما چندان بعيد هم نيست. نام فيلم، تركيب زمان گرگ چنان بار تلخي و دهشتي با خود دارد كه نمي توان فراموشش كرد.
2 - چاپ تازه مرشد و مارگاريتا رمان معروف ميخائيل بولگاگف درآمده است. اين كتاب مدت ها ناياب بود و حتي در بازار زيرزميني ميدان انقلاب هم پيدا نمي شد، اما حالا مي شود به راحتي مثل هر كتاب عادي ديگري آن را خريد و خواند. ديگر مهم نيست كه زماني چقدر دنبالش مي گشتيم و نمي يافتيم. يك چيز وقتي زياد و فراگير شد در نظر ما عادي و پيش پاافتاده مي شود. معمولا در نگاه ما چيزهاي كمياب و ديرياب ارزش بيشتري دارند.
۳ شكي نيست كه بيشتر تلويزيون هاي لوس آنجلسي يك فاجعه هستند نه يك تلويزيون. يك اتاق و يك دوربين و يك آقاي كراواتي يا خانمي با لباس ميهماني كه آنجا مي نشينند و به تلفن ها جواب مي دهند، به اضافه مقاديري شو و كليپ دست چندم و مقداري تحليل سياسي (تحليل؟) و فحش و فضاحت. اينها را هر تماشاگر عادي مي بيند و كم مايگي شان را درمي يابد. واقعا عجيب است كه چطور در نزديكي هاليوود و در سرزميني كه چشمگيرترين كارهاي تصويري توليد مي شود، چنين چيزهايي هم روي آنتن مي رود و اسمش هم تلويزيون مي شود. اينكه جماعت ايراني اين همه پرت باشند باوركردني نيست. يعني جماعت سرگرمي ساز ايراني پس از بيست و اندي سال زندگي در فرنگ چيزي ياد نگرفته اند؟ پس چرا كارهاي امروزشان از آنچه قبل از انقلاب مي ساختند هم ضعيف تر است؟در كنار اين اما و اگرها، نقد چنين برنامه هاي سبكي توسط صدا و سيما جاي تعجب دارد.
۴ برنامه طنز شب هاي برره طرفداران زيادي دارد. اصطلاحات برره اي بين مردم رواج پيدا كرده و كلي جوك باتربيتي و بي تربيتي درباره شخصيت هاي برره ساخته اند. مي گويند مهران مديري و نويسندگانش آينه اي برابر جامعه ما گرفته اند و تصوير رفتارهاي ناهنجار خودمان را نشانمان مي دهند. رياكاري، چاپلوسي، منفعت طلبي و مادي گرايي و دهن بيني و ظاهرگرايي و هزار و يك عيب ديگر در رفتار ما ايرانيان هست، اما كاركرد مهم طنز چيست؟ مگر قرار نيست به آن چيزي كه طنز اشاره مي كند توجه كنيم و اصلاحش كنيم؟ مگر نبايد بهتر شويم؟ ما كه هر روز همانيم كه ديروز بوديم. كداممان رفتاري را در خود تغيير داديم؟ به گمان من طنز اصلي اينجاست كه اين جامعه دارد به خودش مي خندد و باز هم به همان طور بودن ادامه مي دهد.

خبرسازان
ايرانشهر
تهرانشهر
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |