گروه حوادث - آزاده مختاري: دختري كه طي يك اقدام غافلگيرانه نقشه قتل والدين خود را كشيده بود، با دستور قضايي آزاد است.
به گزارش« همشهري »، ۱۷ دي ماه بدن نيمه جان مردي به نام هوشنگ _ ت به بيمارستان لقمان و زني به نام بهروزه به بيمارستان شهريار انتقال يافت. وضعيت هر دو بيمار به حدي نامناسب بود كه آنان را به بخش ICU انتقال دادند. آن زوج ميانسال توسط دامادشان كه به تازگي براي تعطيلات كريسمس از آمريكا به ايران آمده بود، به بيمارستان انتقال يافتند.
بهروزه و هوشنگ كه هر دو دچار مسموميت شديد بودند تحت درمان ويژه قرار گرفتند. پزشكان در ابتدا اميدي به زنده ماندن هيچكدام نداشتند، وضعيت جسمي هوشنگ وخيم تر از همسرش بود. تلاشهاي پزشكي ادامه يافت، تا امروز كه هر دو بيمار زنده مانده اند.
يكي از نزديكان زوج به همشهري گفت: مسبب مسموميت بهروزه و هوشنگ دختر آنان به نام ليندا است. اين دختر بعد از انتقال والدينش به بيمارستان در كلانتري ۱۳۷ خيابان نصر تحت بازجويي قرار گرفت. و به مسموم كردن پدر و مادر خود به طور تدريجي در مدت يك ماه اعتراف كرده است.
وي در ادامه افزود: ليندا در جريان بازجويي هاي پليس در خصوص انگيزه ارتكاب اين عمل گفته است: چندي پيش پسري كه مقيم كشور آمريكا است، به ايران آمده و به عنوان خواستگار به خانه ما آمد. من اشتياق زيادي براي ازدواج با او داشتم. ولي والدينم موافق اين وصلت نبودند. مخالفت آنان ضربه روحي بزرگي به من وارد كرد. به همين دليل تصميم گرفتم به طور تدريجي با مسموم كردن آنان منجر به مرگشان شده و مانع ازدواج خود را برطرف كنم.
بر پايه اين گزارش وضعيت جسمي هوشنگ پدر ليندا بسيار وخيم بوده و سه شنبه هفته گذشته با تلاش پزشكان بيمارستان لقمان احياء دوباره شده است. بهروزه مادر ليندا نيز با اتصال لوله تنفسي زنده بوده و هيچ يك قادر به تكلم نيستند و در بيهوشي بسر مي برند.
پرسنل هر دو بيمارستان در گفتگوي تلفني حضور دو بيمار را در بيمارستانهاي مذكور تاييد كرده و علت انتقال آنان را مسموميت شديد ناشي از مصرف تدريجي مواد شيميايي عنوان كرده اند.
تورنگ رئيس مركز اطلاع رساني كاتب نيز در اين خصوص گفت: اين دختر با صدور قرار وثيقه از سوي بازپرس دوم دادسراي سعادت آباد آزاد است.
شنيده ها بيانگر اين مطلب است كه اين خواستگار با دختر همدست بوده و نامبرده نيز با قرار وثيقه از سوي بازپرس دادسراي سعادت آباد آزاد است.

قاضي براي كشف حقيقت راهي دشوار پيش روي خود دارد. بايد از بين واقعيت و عدالت بگذرد و نظر به اينكه حقيقت هرگز يك امر مطلق و قطعي و ثابت نمي باشد،بهترين و سهل ترين راه براي رسيدن به آن اين است كه قاضي بايد آشنايي كامل به علوم مرتبط به حقوق جزا داشته باشد و يا از كارشناسان مجرب و خبره استفاده نمايد.
يكي از دانش هاي خيلي مهم در امر قضاوت دانش  روانشناسي است. قاضي يا خود بايد روانشناس باشد و يا از روانشناسان مجرب و زبده استفاده نمايد، زيرا يكي از عناصر مهم و حياتي جرم عنصر رواني آن مي باشد و مسئوليت كيفري هر شخص نيز بر اساس آن در نظر گرفته مي شود. براي پيدايش هر جرم عنصر رواني ضروري است و براي تحقق عنصر رواني در جرائم عمدي بايد قصد مجرمانه وجود داشته باشد كه به آن نيت مجرمانه يا جنايت كارانه نيز گفته اند و آن عبارت از معرفت فاعل به نامشروع بودن عمل ارتكابي خويش مي باشدو يا ميل و خواستن قطعي و منجر به انجام عمل و يا ترك عملي كه قانون آنرا نهي كرده است.
تحقق قصد مجرمانه به عنوان يك كيفيت و پديده رواني مانند هر رفتار ديگر مسبوق به وجود مقدماتي است زيرا وقتي توجه آگاهانه و يا تمايل شخص به هدف معيني مانند ارتكاب پديده  مجرمانه معطوف مي شود به طور طبيعي يك سلسله فعل و انفعالات و ارزيابي هايي از ذهن انسان (شخص) پيرامون نحوه دسترسي به آن هدف صورت مي گيرد. معمولاً بعد از قصد يك عمل و تصديق آن كيفيتي نفساني و رواني در نزد شخص حاصل مي شود كه آنرا اراده مي نامند. بنابراين براي آنكه قصد مجرمانه به اراده ارتكاب جرم منتهي گردد وجود مقدماتي ضرورت پيدا مي كند. صاحب نظران اسلامي مقدمات تشكيل يك عمل ارادي را به ترتيب ذيل بيان كرده اند:
۱- هاجس، نخستين مرتبه از مراتب تشكيل قصد است و آن حالتي است كه تحت تأثير غرايز دروني و عوامل بيروني در روان آدمي آشكار مي گردد.
۲- خاطر، مرتبه اي است از تشكيل قصد كه در آن جريان شكل گيري قصد نمايان مي شود ولي ناپايدار است.
۳- حديث نفس، حالت پيشرفته تشكيل قصد است كه بر پايه تداعي معاني استوار مي گردد و در آن توجه شخص به موضوع خاصي، از بين ساير موضوعات، معطوف مي شود.
۴- هم، مرتبه اي از تشكيل قصد است كه در آن حالت دودلي در زمينه تصميم گيري در انجام يا انصراف از يك عمل نزد شخص آشكار مي گردد.
۵- عزم، مرتبه نهايي تشكيل قصد در روان آدمي و حالتي است كه در آن ترديد و دودلي جاي خود را به اتخاذ تصميم و عزم و جزم خواهد داد، و جرياني است كه نيت و قصد باطني شخص را در قالب عمليات خارجي و محسوس از قوه به فعل آشكار ساخته و تصميم شخص را به انجام دادن يا ترك يك عمل تكميل مي كند.
مبادي اوليه تشكيل قصد مجرمانه يعني مراتب و خاطر كه تحت تأثير عوامل تحريكي و دروني و بيروني است به طور ناخودآگاه ظاهر مي شود و ناپايدار و زودگذر است و علي الاصول قابل بحث و توجه نمي باشد و به دنبال آن ساير مراتب قصد به صورت حديث نفس و هم خودنمايي مي كند. در اين دو مرحله نيز با اينكه فكر شخص به انجام دادن يا ترك يك عمل معطوف مي شود اما هنوز قصد مجرمانه فاقد آثار خارجي و نيز قابل ضبط و كشف است، آخرين مرحله از مراحل تشكيل قصد مجرمانه يعني زمانيكه عزم و تصميم خلل ناپذير شخص به ارتكاب فعل مجرمانه يا ترك وظيفه است، به صورت عمل ظاهر مي شود به طوري كه اگر آثار خارجي آن قابل كشف و رويت باشد موجب مسئوليت كيفري خواهد بود.
در حال حاضر اصول اجراي مجازات كه پيامد وقوع جرائم هستند بر پايه اثبات مسئوليت كيفري مجرم استوار مي گردد.
مسئوليت كيفري عبارت است از الزام شخص مكلف به پاسخ گويي آثار و نتايج عمل مجرمانه اي كه مرتكب شده است، بنابراين تحقيق مسئوليت كيفري موكول به آن است كه انسان بالغ و عاقل از روي ميل و اختيار خود دست به ارتكاب جرم زده باشد و بر اين اساس در صورتي كه براي قاضي دادگاه محرز شود كه مجرم در حين ارتكاب فاقد شعور و آگاهي لازم بوده است يا اينكه از روي اجبار مرتكب جرم شده است، غير مسئول شناخته مي شود كه در اين خصوص در علم روانشناسي بحث هاي زيادي شده است.
در حقوق جزا يكي از موضوعات اساسي و مهم بررسي جنبه هايي از رفتار انسان به عنوان جرم است، زيرا شخصي كه مرتكب جرم مي شود علاوه بر اينكه تحت تاثير عوامل نامساعد محيط اجتماعي خود قرار مي گيرد داراي شخصيت و خصوصيات رواني ويژه اي است كه بر حسب آنها به ارتكاب جرم دست مي زند به همين جهت است كه براي شناخت علل بزهكاري بايد علاوه بر عوامل اجتماعي جرم ساخت شخصيت مجرمين را نيز مورد مطالعه قرار داد.

گروه حوادث: كارآگاهان اداره دهم آگاهي تهران بزرگ، زير نظر بازپرس هنرمند در حالي پيگيري پرونده قتلهاي سريالي تهران را ادامه مي دهند كه بازپرس پرونده در مورد آخرين دستاوردها اعلام كرد ما اميدواريم به زودي پرونده به نتيجه دلخواه برسد. وي در مورد جزئيات پيگيري هاي پليسي سكوت كرد.
به گزارش خبرنگار همشهري ۲۸ آبان ماه جسد زني جوان كه با ۳۶ ضربه چاقو به قتل رسيده بود در منزل مسكوني اش واقع در منطقه ميرداماد كشف شد. عامل جنايت دستان و پاهاي اين زن خانه دار را با طناب قرمزرنگ بسته بود و ضربات چاقويي كه بر گردن مقتوله وارد شده بود صحنه دلخراشي را ايجاد كرده بود. بازپرس هنرمند و كارآگاهان اداره دهم مركز وقتي با اين جسد برخورد كردند نمي دانستند با قاتلي زنجيره اي كه كمر به قتل زنان خانه دار بسته است مواجه هستند. جسد مقتوله كه مينا نام داشت به پزشكي قانوني انتقال يافت، هنوز پليس آگاهي در حال تحقيقات اوليه بر روي اين پرونده بود كه وقوع يك قتل ديگر كه قرباني آن نيز زني خانه دار بود به اطلاع بازپرس حسيني رسيد. اين جنايت در شهرك غرب رخ داده بود. مقتوله مهناز نام داشت و او نيز مورد حمله قاتلي قرار گرفته بود كه چند ضربه به گردن قرباني خود وارد كرده بود. جسد مهناز در حاليكه دستها و پاهايش با طنابي قرمزرنگ بسته شده بود توسط همسرش كشف شد. وقوع دومين جنايت با روش يكسان سوءظن بازپرس جنايي و پليس آگاهي تهران را براي مواجه بودن با يك قاتل سريالي برانگيخت ، ولي قبل از آنكه اين تصور بررسي شود جنايت سوم به فاصله پنج روز رخ داد. قرباني سوم اين قاتل سريالي زني بود به نام شهره كه در آپارتمان مسكوني اش واقع در سه راه ضرابخانه تهران به قتل رسيده بود.
دست ها و پاهاي اين زن نيز توسط طناب قرمز بسته شده بود.
دو سه جنايت با فاصله پنج روز رخ داده بود قرباني ها همه زن و خانه دار بودند. از محل جنايات پنج سرقت با ارزشي انجام شده بود و اين مسئله امكان حمله سارقان مسلح را منتفي مي كرد. ماموران تشخيص هويت آگاهي هيچ ردپايي از قاتل يا قاتلان در صحنه جنايات پيدا نكردند. پليس با قاتلي حرفه اي مواجه بود كه با انگيزه اي مبهم مرتكب سه جنايت سريالي شده بود.
كارآگاهان اداره دهم آگاهي با دستور قضايي پيگيري هاي مداوم خود را براي دستگيري عامل يا عاملان اين جنايت آغاز كردند.
در جريان تحقيقات پليسي معلوم شد قبل از ارتكاب هر يك از سه جنايت، آگهي فروش منازلشان در يكي از روزنامه هاي صبح چاپ شده بود. زوج جواني با مشخصات يكسان به عنوان مشتري ، به منزل هر سه قرباني مراجعه كرده بودند.در اين ميان، هر چند سردار طلايي فرمانده نيروي انتظامي تهران احتمال عضويت هر سه قرباني در يك شركت هرمي را كم رنگ دانست اما بررسي اين جنبه نيز توسط پرسنل آگاهي تهران بزرگ ادامه خواهد يافت. اين در حالي است كه خانواده هاي قربانيان نيز اعلام كرده اند سه قرباني در هيچ شركت هرمي فعالت نداشته اند. از سوي ديگر انتشار اخبار متناقض در مورد چهره نگاري قاتل و همدستش ابهام در مورد اين عمليات پليسي را دامن زده است.هر چند به نظر مي رسد با درج جزئيات اين قتل ها و پيگيري هاي پليسي قاتل و همدست از ادامه جنايات خود منصرف شده اند، اما بررسي عملكرد ساير قاتلان زنجيره اي در ايران نيز نشان مي دهد، بدون توجه به انتشار اخبار قتل ها در رسانه ها، از يك ماه تا يك سال فاصله ميان دو قتل نيز ديده شده است. آنان نيز با تسكين موقتي انگيزه ، مدتي به زندگي عادي ادامه داده و سپس با تحريك مجدد عصبي وعاطفي جنايات خود را ازسر گرفته اند.
بازپرس هنرمند كه رسيدگي اين پرونده ويژه برعهده اوست روز گذشته به خبرنگار ما گفت: «تحقيق بر روي اين پرونده به طور مداوم ادامه دارد و پليس به سرنخهايي رسيده است كه من احتمال مي دهم قاتل شناسايي و همراه و همدستش بازداشت شود.»
وي در خصوص آخرين اخبار در مورد دستاوردهاي تازه پليسي بر روي اين پرونده گفت: «بيان عملكرد پليسي و چاپ كردن آن در جرايد راه رسيدن به قاتل را سخت مي كند. اگر كمي صبر پيشه كنيد با بازداشت عامل اين جنايت همه خرسند خواهيم شد.»
هنرمند در خاتمه گفت: «بر روي اين پرونده نيز همانند پرونده ترور قاضي مقدس چند اكيپ پليسي در اداره آگاهي تهران بزرگ در حال بررسي هستند و من مي توانم اين اطمينان را بدهم كه پرونده اين جنايت هم همانند پرونده ترور قاضي مقدس به نتايج مثبتي خواهد رسيد.»

گروه حوادث: بعد از گذشت دو ماه از بازداشت مظنون به ارتكاب قتل قاضي مقدس با انجام تحقيقات مداوم از مظنون در اداره آگاهي، وي همچنان منكر ارتكاب اين جنايت است.
به گزارش همشهري، روز يازدهم مردادماه سال جاري قاضي مقدس رئيس دادسراي ارشاد با شليك گلوله به ناحيه سرش در خودرو شخصي خود در خيابان احمد قصير به قتل رسيد. از روز وقوع اين جنايت پليس آگاهي تهران با تيم هاي ويژه زيرنظر بازپرس هنرمند رسيدگي بر روي اين پرونده را آغاز كردند.
رسيدگي ها بر روي اين پرونده ادامه يافت تا اينكه اوايل آذرماه كارآگاهان اداره يكم تحت يك عمليات پليسي فردي به نام علي اشرف را كه از سارقان مسلح سابقه دار و فراري از زندان بود با شليك چند گلوله دستگير كردند.
بعد از انجام تحقيقات از متهم مذكور در بيمارستان مقامات قضايي وي را به عنوان متهم ترور قاضي مقدس معرفي كردند. اكنون بعد از گذشت يك ماه و نيم از دستگيري اين متهم علي اشرف در جريان بازجويي هاي پليسي كه توسط كارآگاهان اداره دهم از وي درخصوص ترور قاضي مقدس صورت گرفت سكوت اختيار كرده و منكر ارتكاب اين جنايت است. اين در حالي است كه منابع قضايي معتقد هستند اسناد و مدارك لازم براي اثبات ارتكاب به اين جنايت توسط نامبرده را در اختيار دارند.
پليس آگاهي با دستور بازپرس پرونده دستگيري دو همدست ديگر اين متهم را نيز در دستور كار خود قرار داده است ولي تاكنون خبري در مورد بازداشت آنها اعلام نشده است.

سايت جنايي : زني كه از ترس عكس العمل بد دوست پسرش كودك تازه متولد شده خود را به قتل رسانده و سپس جنازه وي را در حالي كه در يك پلاستيك مشكي پيچيده شده در يك سطل آشغال انداخته بود از سوي دادگاه عالي ايالت داكوتاي جنوبي مقصر شناخته شد .
لوريز شولتز پس از توافق با دادستان پرونده با اعتراف به گناه خود از سوي دادگاه متهم به يك مورد قتل درجه دوم شده و در حال حاضر در انتظار حكم نهايي دادگاه بسر مي برد. بر اساس قوانين قضايي دادگاه، وي با حداقل ۱۰ سال حبس روبه رو است . قرار است جلسه نهايي دادگاه در روز بيست و هشتم فوريه سال جاري تشكيل و حكم نهايي دادگاه اعلام شود. دادستان پرونده پيش از توافق با متهم از وي درخواست كرد تا در مقابل هيئت منصفه سوگند ياد كند كه همسر فعلي و دوست پسر وي در زمان ارتكاب جرم در به قتل رساندن فرزندشان نقشي نداشته است .
لورين در دادگاه اعلام كرد كه از آنجا كه وي مهماندار هواپيما بوده ، پس از بارداري از كار اخراج شده است اما هرگز به همسر و خانواده اش در اين خصوص چيزي نگفته بود.وي در خصوص روز حادثه به دادستان پرونده گفت : نيمه شب بود كه احساس درد بسيار شديدي كرده و در نتيجه بلافاصله از خواب بيدار شدم و به خوبي مي دانستم كه مي توانم با رساندن خود به بيمارستان فرزندم را به دنيا آورم اما از خانواده ام خجالت كشيده و از طرف ديگر از عكس العمل همسرم نيز آگاه نبودم. در نتيجه درد را تحمل كرده و پس از آنكه فرزندم به دنيا آمد وي را به قتل رساندم. درست پس از به قتل رساندن وي بود كه تازه از كرده خود پشيمان شده و به اين دليل به شدت ترسيده بودم. جسد كودكم را در يخچال گذاشتم . زماني كه به خود آمده و مي توانستم تصميم گيري كنم او را در يك ملافه پيچيده و سپس در پلاستيك مشكي بزرگي گذاشتم . وي گفت : زماني كه همسرم به منزل آمد از ميزان خوني كه بر روي زمين ريخته بود تعجب كرد اما من به وي گفتم كه دستم با چاقو بريده است . قرار است دادگاه ظرف چند روز آينده با هيئت منصفه جلسه اي تشكيل داده و در خصوص اتهامات متهم صحبت كند .

گروه حوادث: سرنوشت دختري كه اوايل دي ماه امسال در كانال آب اطراف فلكه دوم صادقيه افتاده است، با توجه به تلاش ماموران انتظامي و امداد و نجات همچنان در پاره اي از ابهام است.
به گزارش همشهرِي، اين دختر جوان كه فاطمه (۳۰ساله) نام دارد، در يكي از مراكز مشاوره شرق تهران در زمينه تدوين مقالات روانشناختي، كار مي كرد.
عصر روز حادثه، چهارم دي ماه امسال ساعت ۴۵/۱۶ در حالي كه به شدت باران مي باريد، فاطمه از محل كارش در حوالي ميدان رسالت خارج شد. در فلكه دوم صادقيه زماني كه قصد پياده شدن از اتوبوس را داشت ناگهان به داخل كانال آبي كه دريچه آن باز بود، افتاده است.
برادر فاطمه مي گويد: زماني كه تاخير خواهرم در شب حادثه، غيرمنتظره شد، با فرض اينكه وي به خانه بستگان رفته باشد جستجو را آغاز كرديم و با پيگيري و مراجعه به بيمارستان و پزشكي قانوني و تشكيل پرونده مفقودي در اداره آگاهي مركز و كلانتري ۱۳۸ موضوع را ادامه داديم اما متاسفانه به نتيجه خاصي نرسيديم.
اين در حالي است كه پس از درج خبري در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار متوجه شديم ظاهرا خواهرم در كانال آب افتاده است. به اين ترتيب، مراتب را به آتش نشاني و شهرداري منطقه ۵ اعلام كرديم. اما علي رغم تلاشهاي زياد و مستمر ماموران آتش نشاني و شهرداري منطقه ۵ براي جستجو در كانال آب، تاكنون هيچگونه نتيجه اي حاصل نشده است.
برپايه اين گزارش، از كليه كساني كه در آن شب مستقيما شاهد اين حادثه بوده اند، خواهشمنديم با
شماره تلفن ۰۹۱۲۱۴۶۹۴۹۸ و يا ۰۹۱۲۵۲۲۸۲۲۰۰ تماس بگيرند تا به كشف چگونگي حادثه كمك كرده و خانواده اي را از نگراني نجات دهند.