چهارشنبه ۲۸ دي ۱۳۸۴ - - ۳۹۰۲
كامل ترين حركت براي تفكيك زباله در تهران
سرمايه اي از نان خشك و قوطي حلبي
000342.jpg
عكس: هادي مختاريان
فاطمه نوري
ايستاده بود جلو در خانه و دو كيسه آبي رنگ را طوري گره زده بود كه افتادنشان روي زمين هم باعث نشود محتويات آن روي موزاييك هاي سرد و يخ زده پياده رو ولو شود. وانت بار آبي رنگ كه درون كوچه پيچيد راننده دست برد سمت دكمه اي و صدا در فضاي زمستاني كوچه پيچيد، سكوت رفت و همسايه ها يكي در ميان جلو در خانه ها پيدايشان شد. با ايستادن ماشين، زن جوان كه كنار دست راننده نشسته بود پياده شد و زنگ خانه هايي را زد كه احتمال مي داد صداي موزيك را نشنيده باشند. همسايه ها كيسه هاي آبي رنگ را كه محتوي زباله هاي خشك طول يك هفته بود را تحويل آنها مي دادند و كيسه هاي جديد را دريافت مي كردند. اين ساده ترين و ابتدايي ترين روش تفكيك از مبدا زباله هاي خانگي است كه مدت چنداني نيست در برخي از مناطق 22گانه شهرداري در حال اجراست. در ابتدا ديدن اين صحنه كمي عجيب به نظر مي رسد، اما براي ساكنان مناطقي كه سازمان خدمات شهري شهرداري منطقه آنها، 8-7 ماهي است اين طرح را اجرا مي كنند، اين طرح كاملا شناخته شده است.
اجراي طرح تفكيك و جمع آوري زباله به روش تر و خشك از منطقه 6 شهرداري تهران آغاز شده، بر همين اساس اين طرح كه با آموزش و مشاركت دانش آموزان تهراني و همكاري آموزش وپرورش و شهرداري مناطق دنبال مي شود قرار است تمام مناطق 22گانه پايتخت را دربرگيرد.
طبق برنامه زمانبندي شده اداره كل آموزش و مشاركت هاي اجتماعي شهرداري تهران تا پايان سال جاري بيش از 300 هزار دانش آموز تهراني تحت اين آموزش ها قرار خواهند گرفت.
بهينه سازي روش ذخيره سازي، جمع آوري، بازيافت و بازگشت پسماندها، خالص سازي زباله هاي خشك (مواد مصنوعي) براي بازيافت مواد به چرخه توليد، جلوگيري از هدر رفتن سرمايه هاي ملي، كمك به اقتصاد كلان كشور، به حداقل رساندن دفن زباله و حذف آن در آينده و ارتقاي سطح فرهنگ عمومي در برخورد با پسماندها از اهداف اصلي اين طرح محسوب مي شود.
دراين روش، زباله ها در محل توليد به دو قسمت تر و خشك تفكيك شده و به صورت جداگانه در دو مخزن يا كيسه نگهداري مي شود، زباله هاي تر طبق روال هر شب راس ساعت 21 در كيسه هاي تيره رنگ به صورت سربسته، جلو واحدهاي ساختمان ها قرارمي گيرند.
زباله هاي خشك نيز پس از فشرده سازي در كيسه هايي به رنگ روشن ريخته شده و در روز و ساعتي مشخص كه از سوي شهرداري اعلام مي شود، تحويل پيمانكاران مربوطه مي شود. از نظر احمد نوريان معاون اجتماعي شهرداري تهران- تفكيك زباله هاي تر از خشك علاوه بر جلوگيري از گسترش آلودگي هاي ناشي از پسماندها به لحاظ اقتصادي نيز مقرون به صرفه است.
علاوه بر اين تفكيك زباله از مبدا حركتي براي زيباسازي و پاكيزگي محسوب مي شود كه به حفظ منابع طبيعي نيز كمك مي كند.
طي دو ماه گذشته 13 هزار نفر از شهروندان تنها در ناحيه 7 شهرداري منطقه ما تحت آموزش طرح چهره به چهره تبديل بازيافت مواد قرار گرفته اند، هر چند پيش از اين منطقه 5 در رقابت هاي آموزشي اداره بازيافت و تبديل مواد توانست رتبه نخست را به دست بياورد، اما ساير مناطق نيز در اين ميان توانسته اند قدم هاي خوبي بردارند.
ابهريان رئيس اداره بازيافت و تبديل مواد منطقه 5- با اشاره به اينكه آموزش چهره به چهره شهروندان در راستاي اهداف عاليه و برنامه ريزي اين اداره قرار دارد، گفت: آموزش طرح تفكيك زباله از مبدا طي دو ماه گذشته در دو محله ناحيه 7 به طور مستقيم توسط كارشناسان اين اداره صورت گرفته و 13 هزار نفر از اهالي ساكن در منطقه 5 به جمع خانواده هاي آموزش ديده تفكيك زباله از مبدا افزوده شدند .
تفكيك زباله از مبدا در منطقه 13
پس از آغاز طرح تفكيك زباله از مبدا كه در چند ماه پيش تا به حال در مناطق مختلف شهرداري آغاز شد هر منطقه اي به فراخور تراكم جمعيت و موقعيت مكاني فعاليت هاي خود را در پيش گرفت، در اين ميان منطقه 14 به عنوان يكي از مناطق 22 گانه شهرداري، از ابتكار عمل بيشتري برخوردار بوده است.
طبق طرح عنوان شده در دفترچه نظام فني اداره بازيافت و تبديل مواد، مناطق از دو روش براي آموزش مي توانند استفاده كنند. در روش اول آموزشگرها به همراه بروشورهاي مختلف به در منازل رفته و در كمتر از دو دقيقه در مورد زباله خشك و تر و نحوه تفكيك آنها براي شهروندان توضيح مي دهند.
به گفته عزيزي در اين روش، آموزشگر توضيح مي دهد كه صرفه جويي هاي حاصل از كاهش هزينه ها براي افزايش وسايل حمل و نقل عمومي استفاده مي شود. در روش دوم آموزشگر به همراه كيسه و مخزن زباله و ماشين به در منازل مراجعه كرده و در يك دوره زماني مثلا هفته اي يك بار زباله هاي تفكيك شده را تحويل گرفته و كيسه هاي جديد را در اختيار ساكنان قرار مي دهد.
مهندس عزيزي، مسئول اداره بازيافت شهرداري منطقه 13 توضيح مي دهد كه هر منطقه موظف است يكي از اين دو روش را استفاده كند، با اين وجود بعد از امتحان روش اول در منطقه، آموزشگرها از 4 ماه پيش تا به حال موظف شدند تا از روش دوم استفاده كنند كه اين كار توانسته موفقيت هاي خوبي را در منطقه به دنبال داشته باشد.
آموزشگران منطقه 13 در مراجعات خود به در منازل، كارت هاي رنگي را كه نشان دهنده روزهاي هفته است تحويل مي دهند. ارائه اين كارت ها در آخر هر ماه از سوي ساكنان، اين امكان را فراهم مي كند تا اهالي محل در قرعه كشي كه با اهداي جوايز به عنوان نوعي ابزار تشويق براي آنها در نظر گرفته شده است، شركت كنند.
مهندس عزيزي مي گويد: يكي از مشكلات اساسي اين موضوع و همكاري ناهماهنگ اهالي در ابتداي كار، بي اعتمادي از تداوم اين حركت در منطقه بود، به همين منظور آموزشگران سعي كردند تا با استمرار و تداوم هر روزه كار اين بي اعتمادي را تغيير دهند.
در منطقه 13 به دليل برخورداري از معابر و خيابان هاي باريك، هنوز از چرخ دستي براي جمع آوري زباله استفاده مي كنند اما يكي از برنامه هاي اين اداره در سال آينده حذف اين چرخ دستي ها از ناوگان حمل و نقل زباله در اين منطقه است.
هزينه 140 ميليارد ريالي
معاون اسبق خدمات شهري شهرداري تهران پيش از اين از اختصاص 140 ميليارد ريال بودجه براي ساماندهي، جمع آوري و بازيافت زباله در سال جاري خبرداده بود. به گفته محمد جواد محمدي زاده بهينه سازي ايستگاه هاي موقت حمل زباله در مناطق 6، 15 و 20 احداث ايستگاه هاي موقت حمل زباله در مناطق 5، 17، 18 و 22 با اعتباري بيش از 46 ميليارد ريال از جمله طرح هاي در دست اجرا در حوزه مديريت پسماند ها طي سال جاري خواهد بود.
زماني كه از مهندس عزيزي در اين مورد سؤال مي كنيم او نيز معتقد است: اگر افزايش همكاري منازل و اجراي طرح تفكيك از مبدا 30 تا 40 درصد هم بتواند مفيد باشد، مي تواند 50 درصد هزينه ها را كاهش دهد. از سوي ديگر دولت برخي از كارخانه هاي توليدي را موظف كرده برخي از مواد اوليه را از مواد بازيافت شده، تامين كنند.
در اجراي اين طرح تبليغات تصويري و تلويزيوني صورت نمي گيرد، مهندس عزيزي معتقد است: اين موضوع تاثير مثبت به دنبال دارد و مي تواند روند مشاركت مردمي در اين زمينه را افزايش دهد.
بازار سياه بازيافت
دو نكته در بازيافت زباله بيش از همه توجهمان را به خود جلب مي كند. بعد از شروع اين طرح در برخي از نواحي، عده اي از افراد به در منازل مراجعه كرده و به اين بهانه كه كارمند شهرداري هستند اقدام به فروش كيسه و سطل زباله به شهروندان مي كنند و حتي براي نصب سطل زباله در مجتمع هاي مسكوني به ازاي هر واحد 2000 تومان دريافت مي كنند. مهندس عزيزي جهت توصيح در مورد برخورد با اين موارد و اطلاع به شهرداري مي گويد: تمامي ماموراني كه به در منازل مراجعه مي كنند روي لباس خود نشانه شهرداري دارند و از طرفي حق ندارند هيچ وجهي از شهروندان دريافت كنند.
هواي سرد زمستان به صورتم مي خورد، دست هايم را در جيبم مي كنم و كنار دختر 20 و چند ساله اي مي ايستم كه كيسه هاي آبي رنگ به دست دارد. لبخند از چهره اش دور نمي شود. سر صحبت را باز مي كنم و از ميزان دريافتي اش در هر ماه مي پرسم طبق قانون وزارت كار، حقوق ما هم ساعتي محاسبه مي شود. بيشتر آموزشگرها دانشجو هستند و نمي توانند به طور تمام وقت كار كنند. اما ساعت كار روزانه 8:30 صبح تا 4 بعدازظهر است . مي پرسم نهايتا حقوقتان در آخر ماه چقدر است؟ مي خندد و مي گويد: 100 هزار تومان،  اگر اضافه كاري هم داشته باشيم، با پاداش 110 هزار تومان مي شود .
بازيافت زباله در هوستون
يكي از روش هاي مناسب براي رسيدن به راهكاري اساسي در هر كاري استفاده از تجربه كشورهايي است كه آن كار را تجربه كرده اند.
بازيافت زباله هاي منازل بزرگترين و عمومي ترين برنامه سازمان بازيافت شهرداري هوستون است. از سال 1990 جمع آوري زباله ها به صورت دو هفته اي يك بار و تنها براي منازلي به كار مي رفت كه داراي جعبه هاي مخصوص جمع آوري مواد بازيافتي بودند، اما پس از گذشت مدتي علاوه بر 27 هزار منزلي كه داراي جعبه هاي بازيافتي بودند، 190 هزار منزل ديگر كه براي جمع  آوري زباله هايشان از كيسه هاي آبي رنگ استفاده مي كردند نيز به اين برنامه اضافه شدند.
پس از مقايسه مزايا و معايب هر دو روش جمع آوري، شهرداري روش سطل هاي زباله را برگزيد و در سال 1991 از سوي شهرداري به 19 هزار منزلي كه از كيسه هاي آبي استفاده مي كردند، سطل هاي سبزرنگ براي جمع آوري زباله هاي بازيافتي داده شد.
مواد بازيافتي مورد تاييد شهرداري شامل: روزنامه ها، مجلات، كتابچه راهنماي تلفن، قوطي هاي كنسرو، قوطي هاي آلومينيومي، كتابچه هاي تبليغاتي، مقواهاي فشرده شده، بطري هاي پلاستيكي نوشيدني و بطري هاي شير و آب است كه بايد جدا از زباله هاي عادي منزل در سطل هاي سبز رنگ ريخته شود، سطل هاي مذكور در حدود 18 ليتر گنجايش دارند و از 25 درصد پلاستيك بازيافتي و 75 درصد مواد اوليه ساخته مي شود.
روغن هاي مصرفي نيز از طرف سازمان بازيافت جمع آوري مي شود. براي جمع آوري آنها بايد روغن را در ظرف تميزي ريخته و در كنار سطل زباله قرار داد.
پس از تصويب طرح، سطل هاي سبز رنگ به علت بيشتر بودن حجم آنها برنامه جمع آوري زباله از هفته اي يك بار به دو هفته يك بار تغيير كرد، اين تغيير جواب مثبت ديگري مانند جلوگيري از اشتباه در مناطق جمع آوري و صرفه جويي در مصرف سوخت و آلودگي را نيز به همراه داشت.
خدمات جمع آوري دوهفته اي براي بخش هاي مختلف شهر بهتر است، زيرا شهروندان مي توانند از پر بودن سطل زباله هاي بازيافتي در روز جمع آوري اطمينان داشته باشند. اطلاعات مربوط به بازيافت مواد توسط پرسنل اين حوزه در جلسات شهري، مدارس و به صورت پيام هاي بازرگاني در سراسر شهر پخش مي شود.علاوه بر اين اطلاع رساني ماموران اين حوزه وظيفه پخش كتاب هاي راهنما و كتابچه هاي تبليغاتي را در هنگام جمع آوري برعهده دارند.
راهنماي استفاده از برنامه هاي بازيافت زباله هاي هوستون در قسمت زباله هاي حياط منازل مي گويد: چمن هاي هرس شده و شاخه و برگ هاي درختان نبايد در جعبه هاي زباله كه با ماشين جمع آوري مي  شوند، ريخته شود آنها را بايد در كيسه هاي محكم و مقاوم يك بار مصرف ريخته به شرطي كه وزنشان بيشتر از 50 پوند نباشد. كيسه ها را بايد براي جمع آوري جداگانه در روز مخصوص در حدود 3 فوتي سطل هاي زباله قرار دهيد. شاخه هاي كوچكي كه كمتر از 4 فوت بلندي، 18 اينچ ضخامت و كمتر از 50 پوند وزن دارند را دسته بندي كنيد. زباله هايي كه با كاغذ ، مواد پلاستيكي و هرنوع زباله ديگري مخلوط باشند، پذيرفته نمي شود.

آموزش هاي شهروندي
مشكل اساسي در نهادينه كردن فرهنگ شهرنشيني در تهراني و به خصوص برنامه تفكيك زباله از مبدا، نبود آموزش مناسب و كافي است. شهروندان تهراني به طور پراكنده با مسائل مربوط به بازيافت و دستورالعمل هاي آن آشنا مي شوند اما اين اطلاعات پراكنده به هيچ حركت عملي و نهايي ختم نمي شوند. اما برخلاف همه اين اتفاقات در منطقه 13 حركتي متفاوت و كامل انجام شده است.

پايتخت چهار فصل
در تهران 700 كيلومتر مربعي و در شهري كه اختلاف ارتفاع بلندترين و پايين ترين نقطه آن حدود يكهزار و 500 متر است، همه چيز امكان دارد. پايتخت يك كشور چهارفصل، بايد خودش هم چهارفصل داشته باشد
000339.jpg
عكس: محمد رضا شاهرخي نژاد
احسان ناظم بكايي- اولين برف زمستاني بخشي از شهر را سفيدپوش كرد. اين چند تصويري كه در پايين مي خوانيد و مي بينيد را خود شما هم اين روزها ديده ايد؛ روزهايي كه وقتي برف شديد در شمال شهر مي آمد و اين خبردر جنوب شهر آفتابي با SMS مي رسيد، چيزي شبيه يك جوك بي نمك بود. مگر مي شود در شهري هم برف ببارد و هم باران و هم آفتاب بتابد؟ بله! در تهران 700كيلومتر مربعي و در شهري كه اختلاف ارتفاع بلندترين و پايين ترين نقطه آن حدود يكهزار و 500 متر است، همه چيز امكان دارد. پايتخت يك كشور چهارفصل، بايد خودش هم چهارفصل داشته باشد.
بزرگراه بابايي
همه چيز در هاله اي از سفيدي قرار دارد. برف، تند و ريز بر زمين مي نشيند. روي شاخه درخت هاي كاج پارك جنگلي لويزان، كپه هاي برف نشسته است و شاخه ها روي همديگر خم شده اند. از لابه لاي حجم هاي برف، برگ هاي سوزني كاج ها كه سبز تيره اند، بيرون زده اند و دارند اتوباني را مي بينند كه اتومبيل ها به سختي از آن عبور مي كنند.
چند تا كارگر سبزپوش با چوب افتاده اند به جان درختچه هاي وسط بزرگراه و آنها را تكان مي دهند تا زير سنگيني برف نشكنند.
زير پل، جايي كه ديگر برف نمي بارد، چند تا اتومبيل ايستاده اند و جلوي چرخ هايشان يك رديف زنجير پهن كرده اند. راننده ها در حال تقلا هستند تا هرچه زودتر، زنجيرها را دور لاستيك بپيچانند.
بزرگراه صدر
انگار همه ريخته اند بيرون. ترافيك قفل شده. تا چشم كار مي كند اتومبيل است و چراغ هاي قرمزرنگ ترمز و برفي كه تند مي بارد و خود را از بين ماشين ها رد مي كند تا به آسفالت برسد و آب شود. بخار روي شيشه ماشين ها را گرفته و بچه هاي كوچكي كه حوصله شان سر رفته است، دارند با انگشتشان شكل هاي جورواجور مي كشند. صف اتومبيل ها، تكاني به خودش مي دهد. يكي از اتومبيل ها تا مي خواهد حركت كند، سر مي خورد. لاستيك هاي صاف جلويش درجا مي چرخد. انتهاي اتومبيل به سمت چپ منحرف مي شود و تَ...رَق مي خورد به اتومبيل كناري. كلاف سردرگم ترافيك، يك گره ديگر مي خورد.
تجريش
برف، نيمه بالايي گنبد امامزاده را پوشانده. مسافرها تا وسط خيابان آمده اند. اتومبيلي گران قيمت با شيشه هاي بالاكشيده و بخارزده با سرعت از چاله پرآبي رد مي شود و آب گل آلود را نثار مسافرها مي كند. صداي بد و بيراه بلند مي شود. چند لحظه بعد چرخ جلو همان اتومبيل در چاله اي بزرگ تر فرومي رود و گير مي كند. راننده جوان پياده مي شود و از عابران مي خواهد كه اتومبيلش را يك هل كوچك بدهند. كرايه تاكسي ها چند برابر شده و هر از چند گاهي ميله چتر مسافر هيجان زده اي، در سر و صورت مسافر كناري فرو مي رود. چند تا كارگر با پاروهاي نوشان داخل كوچه، پس كوچه ها مي شوند. گوش ها، بيني ها و دست ها از سرما سرخ شده اند و بخاري كه از دهان خارج مي شود، زياد نمي تواند آنها را گرم كند.
خيابان آفريقا
جواني با كت و شلوار و كراوات مشكي، كنار پژو شش در سياهي ايستاده است. روي دستگيره هر كدام از درها و در جلو و عقب ماشين دسته هاي گل زده اند، ولي يك لايه برف روي آنها را پوشانده است. گل هاي كوچك آفتابگردان از شدت سرما مچاله شده اند. دسته بزرگ گل كه روي كاپوت جلو چسبانده شده، وارفته و روي صفحه آهني جلو پهن شده است. جوان سعي مي كند يكي از دسته گل هايي كه به دستگيره وصل شده را مرتب كند كه ناگهان كنده مي شود و در جوي گل آلود آب مي افتد و مي رود.
آن سوتر، كارگري روي تيرآهن ايستاده و با جرثقيل بالا مي رود. روي شاخه ديگر آهني، يك مرد ديگر درست شبيه يك پرنده نشسته و دارد دو تا بخش آهني را جوش مي دهد. نور سفيد و شديد جوش در لابه لاي ريزش برف گم مي شود.
خيابان شريعتي
بلندتر بگو لااله... . تابوت با پارچه ترمه اي كه رويش كشيده شده، روي دست ها حركت مي كند و از كنار خيابان به ماشين الگانس نزديك مي شود. يك لايه برف روي ترمه را پوشانده. چند نفري كه جلوي تابوت را گرفته اند، بي خيال گل و شلي كه به شلوارشان مي چسبد، گريه مي كنند، ولي بقيه، نگاهشان به كف خيابان و چاله هاي احتمالي است و مواظبند تا اوضاع نامناسب جوي تاثيري روي كت و شلوار و لباس مشكي و اتوكشيده شان نداشته باشد. بين خانم هايي هم كه پشت سر تابوت حركت مي كنند، چند نفري هستند كه زير دست هاي يكي ديگر را گرفته اند. برف روي سر همه نشسته است.وقتي تابوت به الگانس مي رسد، راننده، سيگار نصفه و نيمه اش را پرت مي كند روي برف ها و مي رود تا تابوت را در صندوق جا بدهد.
سيدخندان
باران هم شريك برف شده است. آب از كنار ستون هاي پل مي سرد پايين. ته بن بست، چند تا بچه برف نديده دارند از ملغمه برفابه و گل، آدم برفي درست مي كنند و هر از چندگاهي گلوله هاي برفي شان را كه بيشتر تيره قهوه اي است تا سفيد، به سر و بدن هم مي كوبند.
عابري با يك كاپشن بهاره و در حال لرزش از سرما، خودش را به زور مي چپاند داخل اتوبوسي كه از فرط شلوغي درش نيمه باز است.
خيابان پيروزي
آسمان ابري است، ولي زورش همين چند قطره باراني است كه روي شيشه اتومبيل مي  چكد تا برف پاك كن به صورت زجرآوري روي شيشه كشيده شود و آن را جمع و روبه رو را تارتر كند. راننده از اينكه اتومبيلش را ديروز با لنگ برق انداخته و حالا اين باران نصفه و نيمه آن را دوباره كثيف كرده، حسابي دلخور است. اتومبيلي با يك لايه برف روي سقفش، نگاه همه را به سمت خودش جلب مي كند. راننده فكرمي كند احتمالا يارو از جاده چالوس يا شمشك مي آيد. خيابان و ماشين ها در مخلوطي از گل و خيسي و نم، غوطه مي خورند.
خيابان آهنگ
روي صفحه موبايل حك مي شود: داري مي آي بالا مواظب باش؛ اينجا حسابي برف گرفته، خيابونا بسته س . صاحب موبايل لبخندي مي زند و از اين شوخي بي نمك، خنده اش مي گيرد. ابر پنبه اي شكل از روي خورشيد كنار مي رود و نور خورشيد، شاخه هاي درخت چنار را كه به خاطر باران ديشب نم زده و مغز پسته اي شده اند، براق مي كند؛ شاخه هايي كه هنوز چندتايي برگ زرد ازشان آويزان است و تلوتلو مي خورد. چند لحظه بعد دوباره خورشيد پشت تكه ابر ديگري پنهان مي شود.
مسيلي كه از بالا مي آيد، مثل شيركاكائوي غليظ شده است و آب گل آلود و پرهياهويش ديوانه وار خود را به ديوارها مي كوبد.
شهر ري
خورشيد در آسمان مي درخشد. فقط در شمال، مقداري ابر متراكم و تيره ديده مي شود. انگار از اينكه پشت كوه ها گير كرده اند، ناراحت هستند. هر از چند گاهي تكه ابري هم از روي خورشيد رد مي شود تا خود را به رفقايش برساند.
راديو از شهروندان عزيز تهراني مي خواهد اتومبيل هايشان را به زنجير چرخ و وسايل ايمني لازم مجهز كنند. مردي كه با كاپشن در حال عبور است، مي ايستد و كاپشنش را درمي آورد و روي دستش مي گذارد و راهش را ادامه مي دهد. در زمين خاكي، بچه ها با لباس هاي آستين كوتاه فوتبال بازي مي كنند. هاله اي از خاك دورشان را گرفته است.

روي موج 95
سفر چهلم
000378.jpg
سيدداوود عطايي
راديو تهران هر هفته به سراغ يكي از محلات پايتخت مي رود و پس از پرس و جو از اهالي در مورد مشكلاتشان با شهردار آن منطقه به گفت و گو مي نشيند .سوژه هفته گذشته،محله لاله زار بود.
اين دفعه برخلاف 39سفر پيش، دير به برنامه رسيدم. چرا؟ نمي دانم. شايد تقصير برف و خيابان و ماشين - اين معجزه قرن بيستم - باشد. به هر حال بعد از حدود 20 دقيقه تاخير، وقتي وارد شهرداري منطقه 12 واقع در خيابان فياض بخش شدم، بچه هاي برنامه را ديدم كه با استقرار در مكان شهرداري در حال ارسال امواج براي مردم تهران بودند. يك طرف، مجري با شهردار منطقه 12 آماده گفت وگو مي شد و در جاي ديگر گزارشگر برنامه به همراه خبرنگار پرشيطنت همشهري محله به بررسي سؤالات خودشان مشغول بودند.
آقاي رضوي - شهردار منطقه 12 - با 59 سال سن و تجربه شهرداري شهر كاشان كه منجر به نمونه شدن وي از طرف سازمان فرهنگي يونسكو شده بود، قصد داشت بر منطقه اي مديريت شهري داشته باشد كه خود يك كشور است، در قالب يك منطقه. منطقه 12 با دارا بودن 360 هزار سكنه ثابت و 700 هزار سكنه متغير در روز با معضلاتي همچون بحث جمع آوري زباله، بافت هاي قديمي و فرسوده، عرض كم خيابان ها و گذرگاه ها روبه روست، ضمن اينكه وزارتخانه ها و ادارات دولتي در اين منطقه مشكل عبور و مرور و ترافيك را از يك طرف و بحث آلودگي را از طرف ديگر به منطقه وارد مي كنند. وجود چشم ناظران شوراي شهر و از آن مهمتر شهردار پايتخت بر عملكرد شهردار منطقه 12، حساسيت و اهميت كار آقاي رضوي را دوچندان كرده است. با اين شرايط مي توان فهميد شهردار منطقه 12 با چه مشكلاتي دست به گريبان است. حفظ و احياي ابنيه تاريخي، مرمت بافت هاي فرسوده و تعريض خيابان هاي قديمي باتوجه به توريستي بودن منطقه 12 از خواسته هايي بود كه شهردار را ملزم به جديت در اجراي اين موارد كرده بود. وجود بازار و حريق هاي آن از سؤالاتي بود كه شهردار درصدد پاسخگويي به آن برآمد: تلاش هاي زيادي شده است تا اين چنين حريق هايي اتفاق نيفتد، ولي بازار از بافت متراكم و قديمي و فاقد نكات ايمني برخوردار است . او همچنين قصد آينده شهرداري منطقه 12 را مبني بر عدم صدور مجوز پايان كار به ساختمان هاي احداث شده در بازار بدون رعايت نكات ايمني اعلام كرد.عدم همكاري مردم در تخليه به موقع زباله، هزينه هنگفتي به اين شهرداري و كلا شهر تهران تحميل كرده است. شايد شنيدن مبلغ يكصد و 50 ميليارد تومان براي تخليه زباله، آدم را به فكر فرو ببرد كه با اين پول مي شود چه كارها كرد كه در اصل مثل خود زباله اين پول هم به زباله تبديل مي شود. درآمد حاصل از عوارض يكصد و 70 هزار واحد تجاري در شهرداري منطقه 12 شايد اين امكان را به اين منطقه بدهد كه در انجام امور و خدمات رساني شهري فعاليت بيشتر و بهتري انجام دهد، به شرط اينكه برخي از عوارض يكدفعه رشد 10 تا 12 برابري نداشته باشد. نكته آخر كه در گفت وگو با شهردار منطقه 12 بسيار مهم بود، همكاري اين شهرداري در راه اندازي چهار مركز ارائه ميوه براي شهروندان منطقه تا قبل از پايان سال جاري است. اين موضوع، قول خوبي براي عيد نوروز 85 كه در انتظار همشهري هاي منطقه 12 و همه مناطق ديگر است. در حالي گفت وگو با شهردار منطقه 12 را به پايان مي برديم كه وقت برنامه به آخر رسيده بود و باز هم فرصت نشد از تئاتر پارس و خيابان لاله زار و مشكلاتشان بپرسيم.اميدوارم مسئولان فرهنگي كشور فكري هم به حال وضعيت تئاتر كشور بكنند.

ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
شهر آرا
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |