حال ما خوب است
جشنواره فيلم فجر از ديروز آغاز شده؛ بشتابيد كه غفلت موجب پشيماني است
|
|
سال، تحويل شد؛ سال سينمايي ها و عشق سينماها. فقط هم همين سال تحويل است كه مي تواند يكباره 12روز جلوتر بيفتد. ديروز صبح، سال سينمايي ها تحويل شد و جشنواره فيلم فجر به بيست و چهارمين دوره اش رسيد.
خسرو نقيبي- انگار هنوز اين تغيير زماني باورمان نشده است. با هر كس كه حرف مي زني، مي گويد هنوز زمان مانده تا شروع جشنواره و وقتي يادآوري مي كني كه جشنواره از آخرين روز ماه نخست زمستان آغاز مي شود – يا حالا ديگر آغاز شده- به تكاپو مي افتد كه كلي كار نيمه كاره دارد و كارهايش به عادت هر ساله مانده براي لحظه آخر.
استوديوها هنوز مشغولند، فيلم ها قطع نگاتيو مي شود، كپي صفرها را مي كشند و اختلاف ها تازه بالا گرفته. در تعجيل جشنواره اما، وقتي براي اختلاف نظرها نمي ماند. همه چيز مسكوت مي ماند تا بيست و دوم بهمن ماه؛ نه، ببخشيد تا دهم بهمن ماه 1384 كه روز آخر جشنواره است و تكليف فيلم ها با منتقدان، مسئولان و مردم مشخص شده است.
بعد تازه مي شود نشست و فكر كرد كه چه اتفاقي افتاده؛ بدبينانه اش مي شود هياهوي بسيار براي هيچ و خوش بينانه اش مي شود پايان ضيافت سالانه. هيچ كدام اين نگاه ها اما نمي گويد كه چه اتفاق مهمي در اين 10 روز مي افتد كه حداقل يكي دو ماه هر آدم مرتبط با سينمايي را از خواب و خوراك مي اندازد.
ويژه نامه ها چاپ مي شوند، آدم ها با هم گفت وگو مي كنند، همه،ئ كل تسويه حساب هاي شخصي شان را كه نگه داشته اند تا زمان جشنواره براي ديده شدن و به چشم آمدن انجام مي دهند و در كنار همه اينها، فيلم ها هم به نمايش درمي آيند؛ هر چند ديگر نه از آن صف هاي رويايي خبري هست، نه از آن فيلم هاي دوست داشتني.
خب، اصل ماجرا مثل اينكه همين جاست. جشنواره وقت ديدن رفقا سر صف هاي طويل يا در سالن هاي ويژه است؛ وقت رفاقت هايي به عمر 10 روز. وقت سرما كشيدن كه البته جاي اين لذت را چند سالي است كه با جر و بحث هاي سالن مطبوعات عوض كرده ايم.
جشنواره بازها مي دانند كه در يكي- دو روز اول، معمولا جدول برنامه ها، فيلم مهمي را نمايش نمي دهد، پس از فردا تازه صف ها جلوي سينماها شكل مي گيرد. مي گويند نام بزرگي در جشنواره امسال نيست، اما اين خيلي هم اهميت ندارد؛ درست است كه كسي مثلا براي ديدن سگ كشي از شب قبل جلوي گيشه هيچ سينمايي نمي خوابد، اما اوضاع فيلم خوب ديدن، امسال كمي روبه راه تر از سال هاي قبل است. فيلم هايي كه به آنها اميد بسته ايم، اكثرا راضي كننده اند و در بدترين حالت، فيلم هاي متوسطي شده اند.
شايد حرص تان دربيايد كه چرا برخي فيلم ها مطابق انتظارتان نيستند، اما هيچ كدام آنقدر فيلم هاي بدي نيستند كه وقت خروج از سالن بگوييد: حيف وقت! . حداقل دو- سه فيلم خيلي خوب داريم، چهار- پنج فيلم خوب و يكسري فيلم متوسط. تازه امسال به لطف هيات انتخاب جشنواره، در بخش ميهمان هم اوضاع روبه راه است و چند فيلم خوب را بايد آن طرف ها جست وجو كرد. فيلم هاي خارجي امسال هم خوبند؛ پولانسكي، كايگه، جرج كلوني، گاوراس و... . چيزهاي خوب ديگري هم هست. در مجموع انگار حال ما خوب است يا بهتر بگويم، حال ما بايد خوب باشد. اين يك رسم و عادت سينمايي در زمان برگزاري جشنواره است.
آنقدر حاشيه رفتم كه اصل خبر فراموش شد. ليد خبر با قيد اتفاق، زمان و مكان مي شود چنين چيزي؛ جشنواره بيست وچهارم فيلم فجر از ديروز در تهران آغاز شده است . و ادامه اش را هم تقريبا اين روزها در همه جا مي شود خواند. اهميت خبر در همان جمله بالاست. جشنواره آغاز شده... .
|