يكشنبه ۹ بهمن ۱۳۸۴ - - ۳۹۱۰
صدا،آهن،دود
ترافيك ساكن، جزء لاينفك سيما و بافت شهري و حلقه گمشده اي به نام مديريت ترافيك
000780.jpg
عكس: ساغر امير عظيمي
سيدسعيد حسيني
وسايل نقليه برخاسته از نيازها، خواسته ها و اميال ما انسان ها هستند كه براساس نحوه استفاده و بهره برداري ما از آنها، اين امكانات قادرند تأثيرات بسياري را با شدت هاي متفاوت(مثبت يا منفي) بر تمام يا اغلب ابعاد و جوانب حيات جسمي و روحي ما انسان ها برجاي گذارند. اين امر در عصر سراسر ماشيني امروز و با روند رو به رشد تعداد و تنوع وسايل حمل و نقل عمومي و خصوصي كه براي مقاصد مختلف در خيابان هاي شهري و جاده هاي بين شهري، در تردد هستند و خصوصاً با عنايت به اثرات نامطلوب اين رشد فزاينده بر چارچوب زندگي خصوصي و اجتماعي بشري و محيط زيست موجودات، از جمله اتلاف ميليون ها ساعت از وقت بسيار گرانقدر شهروندان در صف هاي طويل اتومبيل ها، صرفه هزينه هاي چند صدميليوني و حتي ميلياردي براي احداث راه ها و خيابان هاي جديد و يا مرمت و بازسازي خيابان هاي فعلي و نيز تأثيرات منفي اين روند بر وضعيت منابع طبيعي در زمينه احداث و گسترش خيابان ها (1)و ساير تأسيسات مرتبط با سيستم حمل و نقل بار و مسافر در سطح شهرها، از بين رفتن و تخريب هسته مركزي شهرها، افزايش ميزان تصادفات و كاهش سطح ايمني افراد و افزايش ميزان مرگ و مير، ازدياد ميزان لطمات جسمي و روحي، آلودگي هاي صوتي، ايجاد دود و آلودگي هوا، لرزش در ساختمان و از بين رفتن آرامش حتي در خصوصي ترين فضاهاي زندگي بشر، سلب شدن ابتدايي ترين سرگرمي ها و تفريحات از شهروندان و كاهش كيفيت زندگي خصوصاً در ابرشهرها و... كه انسان ها را مجبور كرده است در اغلب ساختمانها با بستن پنجره ها و محروميت از هواي كاملاً پاك طبيعي، كشيدن حفاظ ها و پرده ها با اين قضيه كنار بيايند(سازش اجباري).
خواسته يا ناخواسته ترافيك و به خصوص نوع ساكن آن جزئي از پيكره و منظره شهرها به حساب مي آيد. اما آنچه در اين ميان بسيار تعيين كننده و حياتي است اينكه بايد اين ترافيك با مديريت مبتني بر دانش و تكنولوژي روز دنيا و با برنامه ريزي صحيح و اصولي مطابق با شرايط حاكم بر هر شهر و منطقه، به درستي هدايت و كنترل شود، تا در خدمت بهبود سيماي مطلوب شهري باشد نه هدردهي سرمايه هاي جسمي و روحي و مادي و معنوي ملي و مردمي.
باتوجه به شرايط گفته شده فوق و كمبود و به عبارت صحيح تر نبود يك مديريت كارآمد، قوي و البته مجهز به امكانات و اطلاعات كامل و مدرن و نيز برخوردار از نيروي كارماهر و متخصص و كارآزموده و نيز فقدان برنامه ريزي براي كنترل، تنظيم و هدايت بار ترافيكي سيستم هاي حمل ونقل به طور صحيح و اصولي براي بهره برداري مطلوب از آنها و دستيابي به يك سيماي مطلوب شهري در اغلب كلانشهرها و شهرهاي بزرگ كشور، كه متأسفانه مديريت ترافيك (Traffic Management) به حلقه مفقوده(2) سيستم هاي حمل ونقل اين شهرها تبديل شده و در سياست كاري آنها براي كنترل و هدايت ترافيك شهرها دارندگان وسايل نقليه موتوري در اولويت قرار گرفته اند و عابران پياده به حال خود رها شده اند (به حاشيه رانده شدن متن اصلي)، به شدت احساس مي شود. مديريتي كه از آن به عنوان مديريت ترافيك ياد مي شود و هدف غايي و اصلي آن استفاده از تكنيك ها، متدها و روش هاي اغلب نوين و به روزي است كه بتوان به كمك آنها از امكانات و تأسيسات موجود شهرها بهترين و پربازده ترين بهره برداري را كرد و وضعيت نامطلوب ترافيك جاده  ها و خصوصا خيابان ها را بهبود بخشيد، ضريب ايمني در آنها را افزايش داده و ميزان تأثيرات نامطلوب اين حجم بالاي ترافيك را تا حد امكان كاهش داد.
يك مديريت ترافيك ايده آل و كارآمد مي تواند با اعمال سياست هاي صحيح و منطقي در جنبه هاي مختلف، زمينه تحولات بسيار مؤثر، سازنده و چشمگير را در سيستم هاي حمل نقل شهري فراهم سازد. از جمله اين سياست ها و رهيافت ها مي توان به موارد زير اشاره كرد كه به كارگيري آنها در مديريت ترافيكي يك شهر مي تواند تا حدود بسيار زيادي مفيد و اثر بخش واقع شود.
فرهنگ سازي
رواج دادن فرهنگ پياده روي يا استفاده از وسايلي غير موتوري و فاقد آلايندگي مثل دوچرخه در بين مردم و شهروندان خصوصاً براي پيمودن مسيرهاي كوتاه و كاستن از ميزان استفاده افراد از وسايل نقليه شخصي براي سفرهاي كوتاه درون شهري مثلاً در مراجعه به مراكز تجاري، تفريحي و مراكز خريد و... كه لازمه اين كار فراهم كردن امكانات و تسهيلات مورد نياز براي تردد هرچه راحت تر، آسان تر و ايمن تر عابران پياده و دوچرخه سوارهاست. از جمله، اختصاص دادن بخش هاي معيني از خيابان  براي اين نوع ترددها(پياده يا دوچرخه) به صورت ويژه احداث پياده روهاي استاندارد و با عرض عبوري مناسب، سايه دار و داراي سقف يا هر محافظ ديگري براي شرايط نامساعد جوي و ريزش برف و باران ، تأمين امنيت عابران پياده و تأمين روشنايي كافي و نصب تيرك هاي خطر نما براي ممانعت از توقف اتومبيل ها در پياده روها و در نظر گرفتن جريمه هاي سنگين براي توقف آنها در مسيرها و محل هاي مخصوص عابران پياده و دوچرخه سواران، كاشت درختان سايه دار در مسيرهاي عبور عابران، در نظر گرفتن مكان هاي مناسب براي استراحت و رفع خستگي اشخاص، نصب پوستر با مضامين اجتماعي و آموزشي در طول مسير عبور عابران، احداث روگذرها و زيرگذرهاي مناسب از جمله پل هاي روگذر مجهز به پله برقي و ساير امكانات رفاهي.
وسيله نقليه شخصي خاموش
راهكار ديگر تشويق مردم به استفاده از وسايل نقليه عمومي(تاكسي ها، اتوبوس ها، مترو و...) در عوض استفاده از وسيله نقليه شخصي است، كه اين روند نيازمند فراهم كردن و ارائه تسهيلات مطلوب و مناسب در زمينه سيستم حمل ونقل عمومي (افزايش ظرفيت اصولي و با برنامه ريزي صحيح ناوگان حمل ونقل عمومي، در نظر گرفتن محل هاي انتظار سرپوشيده درايستگاه هاي اتوبوس، تأمين تسهيلات لازم و درخور براي صف كشيدن افراد و نيز در نظر گرفتن مكان هاي مناسب براي دادن اطلاعات ضروري به شهروندان و... ) و نيز اعمال يك سري محدوديت ها در مورد استفاده از وسايل نقليه شخصي و در واقع توليد جرياني مخالف در اين زمينه (محدوديت هاي طرح ترافيكي، تردد وسايل نقليه براساس زوج يا فرد بودن شماره پلاك ها، در نظر گرفتن عوارض جاده اي، اعمال محدوديت در استفاده از محل هاي پارك در سطح شهر و...)
ارائه تسهيلات لازم و كافي
افزايش سرعت سيستم هاي حمل ونقل به كمك روش هايي مثل يك طرفه كردن خيابان ها، تفكيك ترافيك در تقاطع وميادين، بهره گيري از سامانه خيابان بندي شطرنجي، زمان بندي صحيح و با برنامه ريزي دقيق براي چراغ هاي راهنما، سر و سامان دادن به وضعيت سرويس هاي عمومي و منظم كردن و تحت برنامه در آوردن فعاليت هاي آنها و راهكارهاي ديگر از اين دست كه در نهايت اين روند افزايش ظرفيت خيابان ها و اتصال بهتر شريان هاي حمل ونقل و خصوصاً بزرگراه ها، تنظيم و كنترل هرچه بهتر و بيشتر تردد وسايل نقليه ورودي و خروجي به خيابان ها را درپي خواهد داشت.
اولويت دادن به حمل ونقل عمومي
اولويت دادن به حمل ونقل عمومي و تردد اتومبيل هاي خاص از جمله ماشين هاي آتش نشاني، پليس، ماشين هاي آمبولانس. خصوصاً با در نظرگرفتن تسهيلات خاص از جمله مسيرهاي ويژه براي عبور اين وسايل.
- نصب علايم و تابلوهاي راهنما براي تردد افراد و وسايل نقليه موتوري و غيرموتوري.
-بازنگري سيستم هاي حمل و نقل در صورت بازده پايين آنها ايجاد تغييرات مورد نياز و در صورت لزوم تعويض كامل اين سيستم ها با سامانه هاي نوين و كارآمدتر به منظور افزايش راندمان كاري سيستم هاي حمل ونقل شهري .
- به كارگيري شيوه هاي با قابليت و توان اجرايي بالا به منظور كاهش دادن ميزان برخوردها و تصادم وسايل نقليه در محل اتصال شريان هاي حمل ونقل(ميادين، تقاطع ها و...) از جمله تأمين روشنايي كافي در مسيرها، نظارت مداوم و دقيق بر عملكرد صحيح و هماهنگ و نه اجباراً هم زمان چراغ هاي راهنما در تقاطع ها و...
- در يك مديريت ترافيك كارآمد و ايده آل بايستي سعي شود كه با به كارگيري روش هايي مناسب، ترافيك و حجم بالاي تردد وسايل نقليه از خيابان هاي شلوغ و پرازدحام مثل مناطق مركزي شهرها، خيابان هاي دسترسي به مراكز اداري و تجاري عمده و اصلي شهرها به مسيرهاي با بارترافيكي پايين منتقل شود. كه از جمله اين متدها مي تواند احداث كنارگذرها و ممانعت اجباري از ورود وسايل نقليه به اين مراكز پر ترافيك باشد.
اولويت تردد كاميون ها
در اولويت قراردادن تردد كاميون ها و ساير وسايل نقليه مخصوص حمل ونقل فرآورده هاي صنعتي و كالاهاي مورد نياز مصرف كنندگان در ساعات اوج ترافيك.
- افزايش تعداد سرنشين هاي اتومبيل ها و دادن امتيازات و حق عبورهاي ويژه به اتومبيل هاي چند سرنشينه و ممانعت از تردد اتومبيل هاي تك سرنشين و يا محدوديت در تردد آنها و ممانعت از ورود وسايل نقليه بيشتر به خيابان هاي پرترافيك خصوصاً در ساعات اوج ترافيك. در نهايت نبايد فراموش كرد كه خيابان هاي شلوغ و پرسر و صدا نيز مي توانند باعث مرگ شهرها! شوند . مرگي به ظاهر خاموش و تدريجي! البته به عبارت درست تر و منطقي تر اين ما هستيم كه با بي ملاحظگي و ندانم كاري آنها را محكوم به مرگ و نابودي مي كنيم تا جايي كه ديگر آنها هيچ نشاني از ابتدايي ترين معيارها و پارامترهاي يك شهر استاندارد و ايده آل براي زندگي انسان ها را با خود نخواهند داشت چه رسد به آرمان شهر. اين قبيل شهرها هرچند كه ظاهراً زنده اند اما همه ما مي دانيم زندگي آنها كاملاً بي روح است و اين روند معناي واقعي نيستي است.

واژه اي به نام ترافيك
ترافيك سرسام آور است و پرهياهو. بودن چند روزه در خيابان هاي تهران، وادارتان مي كند تا به اين تعريف ساده از اين واژه ساده تر برسيد. واژه ترافيك ساده است اما زماني كه مي خواهيد آن را سر خيابان هاي شهر تصور كنيد، پيچيدگي پيدا مي كند كه چندان گنگ و مبهم نيستند.
خط كشي هاي ناموزون و ساخت و سازهاي بي شمار و توليد بي حدو حصر را بچسبانيد به كمبود خيابان و اتوبان هاي فشرده تا بتوانيد با ترافيك راحت تر كنار بياييد. ترافيك واژه نيست، آن زمان كه در خيابان باران زده گريبان شما را مي گيرد و تأخير چندساعته اي را براي يك ملاقات مهم به بار مي آورد. ترافيك مي تواند به سادگي خوردن يك آب، شما را از كار و زندگي بيندازد و در اين ميان اگر پايتخت نشين باشيد چاره اي جز كنارآمدن با اين تك واژه ساده نداريد.

از كاروانسراها تا جايگاه هاي سوخت رساني
000777.jpg
خشايار كاشاني جو - تمركز جمعيت در مجتمع هاي زيستي و گسترش روند شهرنشيني همواره با ايجاد شبكه هاي ارتباطي جهت دسترسي به نقاط مختلف و هماهنگ با امكانات و نوع وسايل نقليه هر زمان، همراه بوده است. همنوا با توسعه شبكه هاي راه هاي دسترسي، ضرورت تامين و ايجاد ابنيه و فضاهاي خدماتي و رفاهي در امتداد اين مسيرها بيش از پيش احساس مي شد. كاروانسراهاي بين راهي در تاريخ معماري ايران نمونه هاي كاملي از يك چنين مجموعه هايي با عملكردهاي چندگانه هستند كه به دليل مكان يابي مناسب و ارتباطات پيوسته خود در كنار جاده هاي بين شهري، تمامي خدمات مورد نياز راكب و مركب را كه زمينه ساز سفري ايمن بين مبدا و مقصد بوده، فراهم مي آوردند.
امروزه و به ويژه با توجه به رشد فزاينده جمعيت شهرنشين و توليد و كاربرد روزافزون وسايل نقليه موتوري به نظر مي رسد كه اهميت ايجاد تسهيلات خدماتي - رفاهي در داخل شهرها و علاوه بر آن امكانات اقامتي - پذيرايي در محدوده شهرها كه بتوانند هم پاسخگوي حجم گسترده تردد و هم تنوع وسايل حركتي سواره باشند، افزايش يافته و جامع نگري در رابطه با جانمايي و تجميع انواع گوناگون خدمات مورد نياز به يك ضرورت بدل شده است؛ امري كه علاوه بر اثرات كالبدي از جنبه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي، كاركردي، امنيتي، رواني و... نيز مي تواند بر محيط شهرها و نحوه زندگي ساكنان آنها تاثيرگذار باشد.
جايگاه هاي سوخت رساني به عنوان مكان هايي كه تامين كننده اصلي ترين، بيشترين و عمومي ترين نياز وسايل نقليه موتوري هستند، در كشور ما و در عصر حاضر در واقع جايگزين فضاهاي خدماتي سنتي مربوط به سفر سواره همچون كاروانسراها شده اند، اما برخلاف همتايان سلف خود نه تنها هيچگونه امكانات و تسهيلاتي براي انسان ها به عنوان راكبين فراهم نكرده اند، بلكه حتي نسبت به ساماندهي و تمركز تمامي ديگر خدمات مورد نياز وسايل نقليه موتوري در كنار يكديگر و در رابطه با هم نيز بي توجه بوده اند.
براساس آمارهاي رسمي، تعداد جايگاه هاي سوخت رساني در سطح شهر تهران كه وسعتي بيش از 700 كيلومترمربع و جمعيت ساكني درحدود 8 ميليون نفر داشته و حدود 11 ميليون سفر سواره در روز توسط بيش از 2 ميليون وسيله نقليه در آن انجام مي شود، حتي به لحاظ كمي نيز در طول بيش از سه دهه اخير تغيير محسوسي نيافته است و اين درحالي است كه بنا بر مطالعات انجام گرفته توسط مراجع ذي ربط، شهر تهران در حال حاضر به حداقل 800 جايگاه سوخت رساني يعني چيزي بيش از هشت برابر تعداد جايگاه هاي موجود نيازمند است.
اخيرا، شوراي اسلامي شهر تهران در اقدامي منطقي و به منظور بهبود شاخص هاي زيست محيطي و كاهش آلودگي هوا و گسترش شبكه خدمات شهري، شهرداري تهران را ملزم به ارائه لايحه مطالعات جامع توسعه و ساماندهي جايگاه هاي سوخت رساني كرده است؛ طرحي كه بايد مواردي مانند تعداد مورد نياز، مكان يابي و امكان سنجي و برنامه زماني احداث جايگاه هاي سوخت اعم از CNG و دو منظوره!!، ضوابط ترافيكي و شهرسازي و ايمني، چگونگي احداث و بهره برداري از جايگاه ها و نحوه مشاركت حمل و نقل عمومي گازسوز در آن رعايت شود.
بررسي نحوه شكل گيري و عملكرد جايگاه هاي سوخت رساني در كشورهاي پيشرو و حتي برخي كشورهاي منطقه مبين اين واقعيت است كه اين مجموعه ها به صورتي چندمنظوره به ارائه خدمات رفاهي و اقامتي مناسب و متناسب جهت خودروها و سرنشينان آنها مي پردازند؛ امري كه به رغم وجود پيشينه ساخت كاروانسراهاي زيبا و كارا در تاريخ معماري و شهرسازي ايران و نيز گذشت بيش از يك و نيم قرن از استخراج نفت خام و افزون بر يك سده از ورود اولين اتومبيل سواري در كشور ما هنوز به واقعيت نپيوسته و جايگاه هاي سوخت رساني متداول و رايج بر محور تك عملكردي و منحصرا جهت تامين سوخت وسايل نقليه احداث مي شوند. همين موضوع باعث شده است تا ديگر خدمات متعدد مورد نياز اتومبيل ها همچون تعميرات مكانيكي و تامين لوازم يدكي، تعويض روغني ها، صافكاري ها، خدمات تزييني و الكتريكي خودروها، كارواش ها و... به صورتي پراكنده و نامنظم در سطح شهرها مستقر شده و علاوه بر ايجاد آلودگي هاي گوناگون زيست محيطي و صوتي به ويژه در جوار و درون مناطق و بافت هاي مسكوني، سفرهاي زائد درون شهري و در نتيجه افزايش ترافيك شهري و مصرف بي رويه سوخت را جهت دسترسي به آنها سبب شود و اين درحالي است كه تجميع تمامي خدمات مورد نياز اتومبيل ها در كنار جايگاه هاي سوخت رساني و به همراه ايجاد فضاهاي اقامتي و رفاهي همچون رستوران، نمازخانه، سرويس هاي بهداشتي، فضاهاي تجاري، فضاي سبز، فضاي توقف خودروهاي سنگين و شخصي و... در كنار جاده هاي بين شهري و بزرگراه هاي كمربندي اطراف شهرها، مزاياي ديگري همچون تشويق بخش خصوصي جهت سرمايه گذاري در ايجاد و راه اندازي اين مجموعه ها كه در حال حاضر به دليل تك عملكردي بودن جايگاه ها و درنتيجه بازده اقتصادي بسيار پايين راغب به مشاركت در احداث آنها نيستند، كاهش تصادفات جاده اي و آمار تلفات ناشي از آن، توسعه صنعت گردشگري، افزايش ضريب امنيت مسيرهاي بين شهري، رشد اقتصادي مناطق همجوار و... را داراست.
بنابراين، به نظر مي رسد كه نوعي جامع نگري درخصوص تهيه طرح ساماندهي و توسعه جايگاه هاي سوخت رساني شهر تهران به جهت پيش بيني عملكرد چندمنظوره اين مجتمع ها و توجه به موقعيت آنها در داخل يا محدوده شهر و وضع ضوابط و مقرراتي انعطاف پذير جهت انطباق با شكل هاي متفاوت ساختگاه پروژه و در عين حال افزايش قدرت ابتكار و خلاقيت طراحان و انگيزه سرمايه گذاران بخش خصوصي در احداث اين مجموعه ها ضروري باشد؛ طرحي كه بايد هرچه سريع تر و با بهره گيري از نظرات كارشناسان و متخصصان سازمان بهينه سازي مصرف سوخت كشور، شركت ملي پخش فرآورده هاي نفتي، وزارت مسكن و شهرسازي و ديگر سازمان هاي مسئول تدوين شود تا ضمن جلوگيري از تبعات نامناسب شكل گيري و توسعه كنوني اين جايگاه ها، اقدامات لازم نيز جهت هماهنگي ها و لحاظ شدن آن در طرح هاي جامع و تفصيلي جديد شهر تهران كه مراحل پاياني تهيه را طي مي كنند، به عمل آيد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |