صدا،آهن،دود
ترافيك ساكن، جزء لاينفك سيما و بافت شهري و حلقه گمشده اي به نام مديريت ترافيك
|
|
عكس: ساغر امير عظيمي
سيدسعيد حسيني
وسايل نقليه برخاسته از نيازها، خواسته ها و اميال ما انسان ها هستند كه براساس نحوه استفاده و بهره برداري ما از آنها، اين امكانات قادرند تأثيرات بسياري را با شدت هاي متفاوت(مثبت يا منفي) بر تمام يا اغلب ابعاد و جوانب حيات جسمي و روحي ما انسان ها برجاي گذارند. اين امر در عصر سراسر ماشيني امروز و با روند رو به رشد تعداد و تنوع وسايل حمل و نقل عمومي و خصوصي كه براي مقاصد مختلف در خيابان هاي شهري و جاده هاي بين شهري، در تردد هستند و خصوصاً با عنايت به اثرات نامطلوب اين رشد فزاينده بر چارچوب زندگي خصوصي و اجتماعي بشري و محيط زيست موجودات، از جمله اتلاف ميليون ها ساعت از وقت بسيار گرانقدر شهروندان در صف هاي طويل اتومبيل ها، صرفه هزينه هاي چند صدميليوني و حتي ميلياردي براي احداث راه ها و خيابان هاي جديد و يا مرمت و بازسازي خيابان هاي فعلي و نيز تأثيرات منفي اين روند بر وضعيت منابع طبيعي در زمينه احداث و گسترش خيابان ها (1)و ساير تأسيسات مرتبط با سيستم حمل و نقل بار و مسافر در سطح شهرها، از بين رفتن و تخريب هسته مركزي شهرها، افزايش ميزان تصادفات و كاهش سطح ايمني افراد و افزايش ميزان مرگ و مير، ازدياد ميزان لطمات جسمي و روحي، آلودگي هاي صوتي، ايجاد دود و آلودگي هوا، لرزش در ساختمان و از بين رفتن آرامش حتي در خصوصي ترين فضاهاي زندگي بشر، سلب شدن ابتدايي ترين سرگرمي ها و تفريحات از شهروندان و كاهش كيفيت زندگي خصوصاً در ابرشهرها و... كه انسان ها را مجبور كرده است در اغلب ساختمانها با بستن پنجره ها و محروميت از هواي كاملاً پاك طبيعي، كشيدن حفاظ ها و پرده ها با اين قضيه كنار بيايند(سازش اجباري).
خواسته يا ناخواسته ترافيك و به خصوص نوع ساكن آن جزئي از پيكره و منظره شهرها به حساب مي آيد. اما آنچه در اين ميان بسيار تعيين كننده و حياتي است اينكه بايد اين ترافيك با مديريت مبتني بر دانش و تكنولوژي روز دنيا و با برنامه ريزي صحيح و اصولي مطابق با شرايط حاكم بر هر شهر و منطقه، به درستي هدايت و كنترل شود، تا در خدمت بهبود سيماي مطلوب شهري باشد نه هدردهي سرمايه هاي جسمي و روحي و مادي و معنوي ملي و مردمي.
باتوجه به شرايط گفته شده فوق و كمبود و به عبارت صحيح تر نبود يك مديريت كارآمد، قوي و البته مجهز به امكانات و اطلاعات كامل و مدرن و نيز برخوردار از نيروي كارماهر و متخصص و كارآزموده و نيز فقدان برنامه ريزي براي كنترل، تنظيم و هدايت بار ترافيكي سيستم هاي حمل ونقل به طور صحيح و اصولي براي بهره برداري مطلوب از آنها و دستيابي به يك سيماي مطلوب شهري در اغلب كلانشهرها و شهرهاي بزرگ كشور، كه متأسفانه مديريت ترافيك (Traffic Management) به حلقه مفقوده(2) سيستم هاي حمل ونقل اين شهرها تبديل شده و در سياست كاري آنها براي كنترل و هدايت ترافيك شهرها دارندگان وسايل نقليه موتوري در اولويت قرار گرفته اند و عابران پياده به حال خود رها شده اند (به حاشيه رانده شدن متن اصلي)، به شدت احساس مي شود. مديريتي كه از آن به عنوان مديريت ترافيك ياد مي شود و هدف غايي و اصلي آن استفاده از تكنيك ها، متدها و روش هاي اغلب نوين و به روزي است كه بتوان به كمك آنها از امكانات و تأسيسات موجود شهرها بهترين و پربازده ترين بهره برداري را كرد و وضعيت نامطلوب ترافيك جاده ها و خصوصا خيابان ها را بهبود بخشيد، ضريب ايمني در آنها را افزايش داده و ميزان تأثيرات نامطلوب اين حجم بالاي ترافيك را تا حد امكان كاهش داد.
يك مديريت ترافيك ايده آل و كارآمد مي تواند با اعمال سياست هاي صحيح و منطقي در جنبه هاي مختلف، زمينه تحولات بسيار مؤثر، سازنده و چشمگير را در سيستم هاي حمل نقل شهري فراهم سازد. از جمله اين سياست ها و رهيافت ها مي توان به موارد زير اشاره كرد كه به كارگيري آنها در مديريت ترافيكي يك شهر مي تواند تا حدود بسيار زيادي مفيد و اثر بخش واقع شود.
فرهنگ سازي
رواج دادن فرهنگ پياده روي يا استفاده از وسايلي غير موتوري و فاقد آلايندگي مثل دوچرخه در بين مردم و شهروندان خصوصاً براي پيمودن مسيرهاي كوتاه و كاستن از ميزان استفاده افراد از وسايل نقليه شخصي براي سفرهاي كوتاه درون شهري مثلاً در مراجعه به مراكز تجاري، تفريحي و مراكز خريد و... كه لازمه اين كار فراهم كردن امكانات و تسهيلات مورد نياز براي تردد هرچه راحت تر، آسان تر و ايمن تر عابران پياده و دوچرخه سوارهاست. از جمله، اختصاص دادن بخش هاي معيني از خيابان براي اين نوع ترددها(پياده يا دوچرخه) به صورت ويژه احداث پياده روهاي استاندارد و با عرض عبوري مناسب، سايه دار و داراي سقف يا هر محافظ ديگري براي شرايط نامساعد جوي و ريزش برف و باران ، تأمين امنيت عابران پياده و تأمين روشنايي كافي و نصب تيرك هاي خطر نما براي ممانعت از توقف اتومبيل ها در پياده روها و در نظر گرفتن جريمه هاي سنگين براي توقف آنها در مسيرها و محل هاي مخصوص عابران پياده و دوچرخه سواران، كاشت درختان سايه دار در مسيرهاي عبور عابران، در نظر گرفتن مكان هاي مناسب براي استراحت و رفع خستگي اشخاص، نصب پوستر با مضامين اجتماعي و آموزشي در طول مسير عبور عابران، احداث روگذرها و زيرگذرهاي مناسب از جمله پل هاي روگذر مجهز به پله برقي و ساير امكانات رفاهي.
وسيله نقليه شخصي خاموش
راهكار ديگر تشويق مردم به استفاده از وسايل نقليه عمومي(تاكسي ها، اتوبوس ها، مترو و...) در عوض استفاده از وسيله نقليه شخصي است، كه اين روند نيازمند فراهم كردن و ارائه تسهيلات مطلوب و مناسب در زمينه سيستم حمل ونقل عمومي (افزايش ظرفيت اصولي و با برنامه ريزي صحيح ناوگان حمل ونقل عمومي، در نظر گرفتن محل هاي انتظار سرپوشيده درايستگاه هاي اتوبوس، تأمين تسهيلات لازم و درخور براي صف كشيدن افراد و نيز در نظر گرفتن مكان هاي مناسب براي دادن اطلاعات ضروري به شهروندان و... ) و نيز اعمال يك سري محدوديت ها در مورد استفاده از وسايل نقليه شخصي و در واقع توليد جرياني مخالف در اين زمينه (محدوديت هاي طرح ترافيكي، تردد وسايل نقليه براساس زوج يا فرد بودن شماره پلاك ها، در نظر گرفتن عوارض جاده اي، اعمال محدوديت در استفاده از محل هاي پارك در سطح شهر و...)
ارائه تسهيلات لازم و كافي
افزايش سرعت سيستم هاي حمل ونقل به كمك روش هايي مثل يك طرفه كردن خيابان ها، تفكيك ترافيك در تقاطع وميادين، بهره گيري از سامانه خيابان بندي شطرنجي، زمان بندي صحيح و با برنامه ريزي دقيق براي چراغ هاي راهنما، سر و سامان دادن به وضعيت سرويس هاي عمومي و منظم كردن و تحت برنامه در آوردن فعاليت هاي آنها و راهكارهاي ديگر از اين دست كه در نهايت اين روند افزايش ظرفيت خيابان ها و اتصال بهتر شريان هاي حمل ونقل و خصوصاً بزرگراه ها، تنظيم و كنترل هرچه بهتر و بيشتر تردد وسايل نقليه ورودي و خروجي به خيابان ها را درپي خواهد داشت.
اولويت دادن به حمل ونقل عمومي
اولويت دادن به حمل ونقل عمومي و تردد اتومبيل هاي خاص از جمله ماشين هاي آتش نشاني، پليس، ماشين هاي آمبولانس. خصوصاً با در نظرگرفتن تسهيلات خاص از جمله مسيرهاي ويژه براي عبور اين وسايل.
- نصب علايم و تابلوهاي راهنما براي تردد افراد و وسايل نقليه موتوري و غيرموتوري.
-بازنگري سيستم هاي حمل و نقل در صورت بازده پايين آنها ايجاد تغييرات مورد نياز و در صورت لزوم تعويض كامل اين سيستم ها با سامانه هاي نوين و كارآمدتر به منظور افزايش راندمان كاري سيستم هاي حمل ونقل شهري .
- به كارگيري شيوه هاي با قابليت و توان اجرايي بالا به منظور كاهش دادن ميزان برخوردها و تصادم وسايل نقليه در محل اتصال شريان هاي حمل ونقل(ميادين، تقاطع ها و...) از جمله تأمين روشنايي كافي در مسيرها، نظارت مداوم و دقيق بر عملكرد صحيح و هماهنگ و نه اجباراً هم زمان چراغ هاي راهنما در تقاطع ها و...
- در يك مديريت ترافيك كارآمد و ايده آل بايستي سعي شود كه با به كارگيري روش هايي مناسب، ترافيك و حجم بالاي تردد وسايل نقليه از خيابان هاي شلوغ و پرازدحام مثل مناطق مركزي شهرها، خيابان هاي دسترسي به مراكز اداري و تجاري عمده و اصلي شهرها به مسيرهاي با بارترافيكي پايين منتقل شود. كه از جمله اين متدها مي تواند احداث كنارگذرها و ممانعت اجباري از ورود وسايل نقليه به اين مراكز پر ترافيك باشد.
اولويت تردد كاميون ها
در اولويت قراردادن تردد كاميون ها و ساير وسايل نقليه مخصوص حمل ونقل فرآورده هاي صنعتي و كالاهاي مورد نياز مصرف كنندگان در ساعات اوج ترافيك.
- افزايش تعداد سرنشين هاي اتومبيل ها و دادن امتيازات و حق عبورهاي ويژه به اتومبيل هاي چند سرنشينه و ممانعت از تردد اتومبيل هاي تك سرنشين و يا محدوديت در تردد آنها و ممانعت از ورود وسايل نقليه بيشتر به خيابان هاي پرترافيك خصوصاً در ساعات اوج ترافيك. در نهايت نبايد فراموش كرد كه خيابان هاي شلوغ و پرسر و صدا نيز مي توانند باعث مرگ شهرها! شوند . مرگي به ظاهر خاموش و تدريجي! البته به عبارت درست تر و منطقي تر اين ما هستيم كه با بي ملاحظگي و ندانم كاري آنها را محكوم به مرگ و نابودي مي كنيم تا جايي كه ديگر آنها هيچ نشاني از ابتدايي ترين معيارها و پارامترهاي يك شهر استاندارد و ايده آل براي زندگي انسان ها را با خود نخواهند داشت چه رسد به آرمان شهر. اين قبيل شهرها هرچند كه ظاهراً زنده اند اما همه ما مي دانيم زندگي آنها كاملاً بي روح است و اين روند معناي واقعي نيستي است.
واژه اي به نام ترافيك
ترافيك سرسام آور است و پرهياهو. بودن چند روزه در خيابان هاي تهران، وادارتان مي كند تا به اين تعريف ساده از اين واژه ساده تر برسيد. واژه ترافيك ساده است اما زماني كه مي خواهيد آن را سر خيابان هاي شهر تصور كنيد، پيچيدگي پيدا مي كند كه چندان گنگ و مبهم نيستند.
خط كشي هاي ناموزون و ساخت و سازهاي بي شمار و توليد بي حدو حصر را بچسبانيد به كمبود خيابان و اتوبان هاي فشرده تا بتوانيد با ترافيك راحت تر كنار بياييد. ترافيك واژه نيست، آن زمان كه در خيابان باران زده گريبان شما را مي گيرد و تأخير چندساعته اي را براي يك ملاقات مهم به بار مي آورد. ترافيك مي تواند به سادگي خوردن يك آب، شما را از كار و زندگي بيندازد و در اين ميان اگر پايتخت نشين باشيد چاره اي جز كنارآمدن با اين تك واژه ساده نداريد.
|