محمدمهدي سيفي
مقدمه:
نهضت عظيم مردم ايران عليه رژيم پهلوي، بدون ترديد يكي از بزرگترين وقايع سياسي، اجتماعي و فرهنگي در تاريخ اين مرز و بوم بود كه براي احياي هويت راستين خود و دستيابي به حقوق ازدست رفته صورت گرفت. نهضتي كه از سال ۴۲ به رهبري حضرت امام خميني (ره) شروع و در نهايت در بهمن ماه سال ۵۷ منجر به استقرار حكومت اسلامي شد. ماحصل فعاليت هاي گسترده، قيام هاي خودجوش مردمي، شخصيت ها و گروه هاي مختلفي است كه صرفا براي احياي حقوق خود و استقرار حكومت جمهوري اسلامي در برابر رژيم طاغوت پهلوي صورت گرفت.
در اين نوشتار دولت ازهاري (۱۵ آبان تا ۱۷ دي ۵۷) _ يكي از دولت هاي وابسته ودست نشانده رژيم پهلوي در سال ۵۷ به طور اجمال مورد بررسي تاريخي قرار خواهد گرفت.
پس از آن كه دولت شريف امامي در سركوبي انقلابيون و مخالفين رژيم ناتوان نشان داد جعفر شريف امامي در چهاردهم آبان ماه سال ۱۳۵۷ از نخست وزيري استعفا و جاي خود را به دولت نظامي ارتشبد غلامرضا ازهاري سپرد. در همان روز اول تشكيل دولت نظامي، ازهاري وزيراني را كه توانسته بود انتخاب كند، با خود به مجلس برد و با تعظيم به نمايندگان مجلس و نطق سياست مدارانه دست خود را روكرد. در دولت ازهاري هفت نفر نظامي و باقيمانده غيرنظامي بودند.
پس از استقرار دولت، فرصت هاي سياسي شاه پيوسته رو به نابودي گراييد. در آغاز آرامش كوتاهي در خيابان ها پديدار گشت و براي هر دو طرف امكاناتي فراهم شد تا به استحكام سنگرهاي خود بپردازند. با ادامه كار دولت نظامي، شاه سپهبد ناصر مقدم را مامور پيگيري تلاش هاي خود براي جلب رضايت گروه هاي سياسي به شركت در دولت ائتلافي كرده بود. مقدم بلافاصله از مهندس بازرگان كه به تازگي به ايران بازگشته بود مي خواهد باتوجه به سخنان توبه آميز شاه كه به گناهان گذشته خود اعتراف كرده است، دولت ائتلافي تشكيل دهد كه بازرگان در پاسخ؛ بي اعتمادي خود را نسبت به شاه اعلام مي دارد. همچنين حضرت امام خميني (ره) در پاسخ به سئوالات خبرنگاران راجع به دولت ازهاري اعلام داشت «شاه راست مي گويد. دولت نظامي موفق مي شود!؟ كار شاه جز فريب و نيرنگ نيست و گمان كرده است به صرف اعتراف، ملت از او دست برخواهد داشت.»
حضرت امام (ره) همچنين طي سخنراني براي ايرانيان مقيم نوفل لوشاتو مي فرمايد «مردم حكومت نظامي را ديده اند. ديگر چيز عجيبي نيست كه حالا به چشم مردم عجيب بيايد و بترسند. كسي خيال نكند حكومت نظامي راه حل است، يا آمريكا خيال كند به اين كه كودتاي نظامي بشود، رژيم را مي برد و نظاميان سركار مي آيند، مگر مي شود؟!»
در اين دوران، بسان هميشه كشورهاي آمريكا و شوروي تمامي حوادث داخلي ايران را مورد بررسي و ارزيابي قرار داده و گزارش هاي مختلفي در اين خصوص تهيه و به سران كشورهاي خود ارسال مي كردند، به طوري كه در يكي از گزارش هاي سوليون _ ديپلمات آمريكايي _ آمده بود «آيت الله خميني اين چنين كه مي گويند يك گاندي است و در اثر همسازي مردم و ارتش مي تواند نظام جمهوري اسلامي را پي ريزد كه داراي نفوذ غرب گرايانه و به مراتب نيرومندتر از رژيم فعلي خواهد بود» اما شوروي كه از روي كارآمدن دولت نظامي در ايران سخت برآشفته بود در پيامي تند، آمريكا را از دخالت در اوضاع ايران منع كرد كه كارتر در پاسخ اعلام داشت آمريكا قصد دخالت در امور ايران را ندارد.
درست در همين روزها كه اختلافات آمريكا و شوروي در زمينه مداخلاتشان در امور كشور رو به افزايش يافته بود، بار ديگر درگيري هاي تند خياباني و ابراز مخالفت مردم با رژيم شروع شد. در روز بيست و ششم آبان كه كماندوهاي گارد شاهنشاهي و نيروهاي ويژه آماده شده بودند تا قدرت نمايي نمايند، امام خميني (ره) اين روز را به عنوان روز ارتش اعلام كردند و مردم از صبح با سبد سبد گل به استقبال سربازان و نظاميان رفته و ارتش كه پيش از اين آمادگي خود را جهت پيوستن به قيام هاي مردمي اعلام كرده بود، زير باران گل ها و آفرين مردمي تحت تاثير فراوان قرار گرفتند.
با فرارسيدن مام محرم (آذرماه ۵۷) امام خميني طي پيامي با عرض تسليت فرارسيدن ماه محرم و آگاه ساختن مردم از اوضاع داخلي كشور، سربازان و ارتشيان را به ترك برادركشي دعوت كرد. ايشان در فرازهايي از اين پيام آورده است «شاه اگر به دست مردم نيفتد يك راه دارد و آن بركناري از ياغي گري و سلطنت غاصبانه است. اگر كسي از سياسيون با بودن شاه خائن درصدد به دست گرفتن حكومت باشد، مطرود و مخالف اسلام است و بر ملت است كه او را طرد كند، فرصت طلبان به جاي خود بنشينند كه پايگاهي ندارند.»
در شب اول محرم و ساعتي پس از آغاز زمان منع عبور و مرور، طبق يك طرح حساب شده از گوشه و كنار شهر فرياد «الله اكبر» ، «مرگ بر شاه» و «زنده باد خميني» طنين انداز شد. نظاميان در مواجهه با اين اقدام، شروع به تيراندازي هوايي نمودند، اما مردم پس از لحظاتي به خيابان آمده و شروع به تظاهرات ضدرژيم نمودند كه تيراندازي زميني شروع شد و هزاران گلوله شليك گرديد. همچنين به دستور ازهاري صدها تانك از مراكز نظامي بيرون آمد و در سطح شهر تهران تردد نمودند. در اين درگيري ها تعدادي از نيروهاي انقلابي به شهادت رسيدند. البته عكس العمل ازهاري در برابر اين گونه شعارهاي ضد رژيم در نوع خود جالب توجه است. وي صبح روز بعد از تظاهرات شبانگاهي با ايراد سخنراني در صحن مجلس ادعا كرد «كه صداهاي ديشب از نوارهايي بود كه اين سو و آن سو كار گذاشته بودند.»
|
|
در چنين شرايطي كه اوضاع دقيقا برخلاف ميل رژيم پيش مي رفت، شاه با صدور دستور عدم ممانعت از تظاهرات مردم در روزهاي تاسوعا و عاشورا، از قدرت نمايي در اين دو روز خودداري كرد، لذا دولت ازهاري اعلام داشت «ارتش، خود را از مسير تظاهرات و راهپيمايي ها كنار خواهد كشيد و تنها درصورت آشوبگري مداخله خواهدكرد.» به دعوت آيت الله طالقاني و جمعيت ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر و تاييد حضرت امام خميني، راهپيمايي هاي عظيم در دو روز تاسوعا و عاشورا در سراسر كشور برگزار شد به طوري كه در روز تاسوعا حدود يك ميليون نفر از شهروندان تهراني براي اجراي مراسم عزاداري كه صرفا با هدف تظاهرات سياسي بود _ به سطح خيابان ها آمده و با حمل تابلوهاي بزرگي از امام خميني و ساير مبارزين شعارهاي ضدرژيم سر دادند.
فرداي آن روز هم - عاشورا - ميليون ها نفر از مردم سراسر ايران به خيابان ها ريختند و شروع به تظاهرات نمودند. در اين روز تظاهرات مردم اصفهان به درگيري كشيده شد.
در اين راهپيمايي قطعنامه هفده ماده اي شامل مواردي از قبيل به رسميت شناختن حضرت امام خميني به عنوان رهبر مردم، الغاي رژيم شاه و سلطنت، استقرار حكومت عدل اسلامي، آزادي زندانيان سياسي و ادامه اعتصابات تا سرنگوني حكومت شاه به تصويب رسيد.
با پايان يافتن راهپيمايي مردم در روز عاشورا، حضرت امام خميني از پاريس اعلاميه اي صادر كرد. در اين اعلاميه از راهپيمايي هاي روز عاشورا و تاسوعا به نام «رفراندوم عليه شاه جنايت كار» ياد شده بود و از شاه خواسته شده بود كه اراده ملت را بپذيرد و استعفا كند.
البته عصر روز عاشورا حادثه ديگري نيز به وقوع پيوست و آن گلوله بستن افسران و درجه داران وفادار به شاه در ناهارخوري افسران گارد شاهنشاهي در لويزان توسط سلامت بخش و اميدي عابد _ درجه داران گارد _ بود. اين موضوع توانست تاثير فراواني بر روحيه نيروهاي گارد در جهت عدم سركوبي انقلابيون بگذارد.
در مجموع راهپيمايي هاي محرم كل مشروعيت سلطنت را موكداً زير سئوال برد. درخواست هاي انقلابيون از شبكه ارتباطي مساجد، سريعا به سراسر كشور گسترش مي يافت و روز به روز رژيم شاه و دولت وقت متزلزل تر نشان مي دادند. همچنين پيام ها و اعلاميه هاي حضرت امام كه از پاريس مي رسيد با مسئوليت شهيد بهشتي كه نمايندگاني در سراسر ايران داشت توزيع و اطلاع رساني مي شد.
شاه كه در اين دوران موقعيت رژيم را متزلزل و آسيب پذيرتر از گذشته ديد، بلادرنگ براي تشكيل يك كابينه ائتلافي كوشش هاي خود را ازسر گرفت كه علي رغم رايزني با افراد مختلف موفق به چنين كاري نشد و اوضاع داخلي كشور روز به روز وخيم تر مي شد به طوري كه همه ادارات دولتي در اعتصاب بودند، نيروهاي نظامي و انتظامي در خيابان ها، بازيچه نوجوانان و جوانان بودند كه با آنها جنگ و گريز داشتند. قيمت ارزاق بالا رفته بود و برنج و شكر ناياب شده بود. ذخيره نفت پايين رفته و صف هاي طولاني در برابر شعب نفت تشكيل مي يافت و كارگران صنعت نفت ديگر به سر كارهاي خود بازنگشتند. فرار انفرادي سربازان و افسران از محل خدمت خود به طرز چشمگيري رو به افزايش بود. افراد نظامي از اجراي دستور تيراندازي به سوي مردم انقلابي خودداري مي كردند. آمريكايي هاي مقيم ايران به دليل ناامني در كشور به كشورشان بازمي گشتند و تظاهرات و درگيري هاي خياباني روز به روز درحال افزايش بود.
در شهر مذهبي مشهد با روشنگري هاي آيت الله سيد عبدالله شيرازي، آيت الله قمي و آيت الله خامنه اي در هدايت مردم عليه رژيم پهلوي، تظاهرات باشكوهي برگزار و در يكي از راهپيمايي ها درحالي كه حضرت آيت الله خامنه اي درحال ايراد سخنراني براي تظاهرات كنندگان بود، نيروهاي نظامي رژيم به مردم حمله ور و تعداد كثيري از جمعيت مجروح و همچنين به شهادت رسيدند. بدين سان دولت ازهاري نتوانست در برابر امواج خروشان اعتراضات مردمي مقاومت نمايد و در تاريخ ۱۶/۱۰/۵۷ ازهاري استعفا داد و اين امر موجبات نزديك ترشدن سرنگوني رژيم شاه و همچنين تثبيت شخصيت انقلابي و رهبري پيامبرگونه حضرت امام خميني شد.