پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۴
استراتژي قورباغه
پاشنه آشيل يك استراتژي
000933.jpg
دكتر حسن عباسي
مجله آمريكائي «تايم» در روز ۲ بهمن ۸۴ در مقاله اي به قلم «شانون» از جهت گيري استراتژيك غرب در مورد ايران پرده برداشته است. در مقاله شانون، از منظر ديپلمات هاي آمريكائي و اروپائي، استراتژي جديد! غرب بيان شده است: استراتژي قورباغه .
استراتژي قورباغه، يكي از استراتژي هاي كلاسيك است كه در ادامه روند بازي استراتژي ها، به عنوان آخرين دكترين غرب عليه جمهوري اسلامي ايران اتخاذ شده است.اتخاذ استراتژي قورباغه، در شرايطي است كه از زمان مطرح ساختن محور شرارت از سوي بوش رئيس جمهور آمريكا در زمستان ۱۳۸۰ تاكنون، سه دكترين آمريكائي - هويج و چماق (Carrot and Stick) ، پليس خوب پليس بد (Good Cop Bad Cop) ، مكانيسم ماشه (Trigger Mechanism) - و يك دكترين ايراني - جربزه مرغ (Chicken Strategy) - بازي استراتژي ها در صحنه كشمكش غرب بر سر پرونده هسته اي با ايران را رقم زده اند و اكنون پس از ناكارآمدي و شكست دكترين هاي قبلي، غرب رويكرد متفاوتي را با يك استراتژي كلاسيك آغاز نموده است.

استراتژي قورباغه چيست؟
فرانسوي ها، در الگوي غذائي خود، براي طبخ قورباغه، روش متفاوتي دارند: آنها قورباغه را كباب نمي كنند، بلكه آن را در ديگ مملو از آب سرد قرار داده، و آن ديگ را روي آتش قرار مي دهند. قورباغه، موجودي دوزيست و خونسرد است، و بدن آن روشي متفاوت براي گرم كردن خود ندارد. اين موجود، اگر يكباره به درون ديگ پر از آب جوش پرتاب شود، متوجه گرما شده و واكنش نشان مي دهد. اما زماني كه درون ديگ آب سرد قرار داده مي شود و آب درون ديگ به مرور به نقطه جوش مي رسد؛ او خيلي دير متوجه اين تغيير دماي اطراف خود شده و بدين ترتيب زنده زنده، آب پز مي شود.
دليل اين مسأله اين است كه قورباغه فاقد «حساسه»هاي لازم به هنگام دريافت تغييرات دمائي اطراف، مبتني بر خط قرمز بقاء خود مي باشد: در واقع ساختار بدن قورباغه بگونه اي است كه نمي تواند خط قرمز دمائي بقاء خود را تنظيم نمايد. بدن آن، آرام آرام خود را با تغييرات مثبت - گرمائي - دماي اطراف خود بگونه اي منطبق مي كند كه دماي درون و بيرون هماهنگ گردد؛ اما براي اين انطباق، خط قرمز و آستانه تحمل ندارد: منفعلانه، مدام به اين انطباق دماي درون بدن خود با بيرون ادامه مي دهد، تا اينكه زنده زنده، با تسليم خود به اين روند «انطباق» بپزد.
به نوشته شانون، ديپلمات هاي آمريكا - انگليس - فرانسه و آلمان، براي تحقق استراتژي قورباغه، سه گام اوّل را مشخص نموده اند:
۱- وارد آوردن فشار به ايران، براي اينكه به فعاليت هاي اتمي خود به صورت داوطلبانه خاتمه دهد.
۲- در صورت مصالحه ناپذيري ايران، پس از ۲ تا ۳ ماه، اين كشورها بايد يك پيشنهاد قوي به شوراي امنيت ارائه كنند.
۳- و در گام سوم، گفتگو براي دريافت مجوز بلوكه حساب هاي دولت ايران، و سپس زمينه سازي براي مراحل بعدي.
در اين ميان، «رايس» ، مأمور شده است كه روسيه و چين را براي استراتژي قورباغه هماهنگ و همراه سازد. با وجود اينكه شانون در معرفي و تبيين محورهاي استراتژي قورباغه، آن را از سوي ديپلماتهاي غربي، استراتژي نوين مي خواند، اما استراتژي قورباغه از عصر بوش پدر در مورد ايران دنبال مي شود. پس از بوش پدر، با روي كار آمدن دموكرات ها، «بيل كلينتون» دكترين مهار دوجانبه ايران و عراق را در دستور كار خود قرار داد، كه گام نخستين استراتژي قورباغه محسوب مي شد. در سال ۱۳۷۶ «ال گور» معاون اول بيل كلينتون، در يك جلسه داخلي در پاسخ به پرسش چيستي طرح نهائي مشترك دموكرات ها و جمهوري خواهان در آمريكا عليه ايران، اذعان نمود: ايران را اسكوئيز (Squeez) مي كنيم: ايران را چنان در آغوش مي فشاريم تا از فرط محبّت نابود گردد. البتّه اينگونه نشد. ايران آن را خنثي نمود و تاكنون غرب تنها به «محاصره» نظامي - اقتصادي دست يافته است و محاصره با در آغوش گرفتن دو مقوله متفاوت است.
در تحليل اتخاذ - يا طرح مجدد - دكترين قورباغه عليه ايران چند نكته وجود دارد:
الف- اتخاذ دكترين قورباغه عليه ايران، به معني شكست - يا كنارنهادن - دكترين شوك و بهت (Shock and Awe) است. دكترين شوك و بهت از مطرح ترين استراتژيهاي غرب در تحقق پروژه اصلاحات در خاورميانه بزرگ است و يكي از سناريوهاي احتمالي و رزرو ( ذخيره ) عليه ايران محسوب مي گردد.
با پذيرش استراتژي قورباغه، بايد اذعان نمود كه غرب دكترين شوك و بهت را در مورد ايران كنار نهاده است - و يا شايد براي فريب استراتژيكي، به كنار نهادن آن تظاهر مي كند.
با احتساب ناكارآمدي دكترين شوك و بهت عليه ايران، شمار دكترين هاي ناكارآمد آمريكا عليه جمهوري اسلامي در طول سه سال اخير، به چهار دكترين - هويج و چماق، پليس خوب پليس بد، مكانيسم ماشه، و دكترين شوك و بهت - مي رسد.
ب- اتخاذ استراتژي عليه هر كشور ديگري، در خلاء صورت نمي گيرد، از اين رو بايد واقعيت هاي صحنه را در نظر داشت؛ لذا هر استراتژي در سياست بين الملل، مستلزم در نظر گرفتن هر دو سوي مناقشه است. در اتخاذ استراتژي قورباغه، غرب يكسوي اين مناقشه است و ايران، ديگر بازيگر صحنه است.
ملاحظات اساسي غرب در اتخاذ اين استراتژي چه بوده است و با چه شناختي از درون ايران اين استراتژي را اخذ كرده اند؟
استراتژي قورباغه، زماني اخذ مي شود كه كشور هدف در تنظيم آستانه تحمل خود ضعف حس لامسه و «دمايش» نسبت به محيط پيراموني و جهاني داشته باشد. تصور بيودكترين غرب از انطباق شرايط ايران با موجود رشد نيافته اي - از حيث آستانه تحمل دمايش - همچون قورباغه، قياس مع الفارق است. حس لامسه ملّي براي سنجش دمايش، نيازمند سنسور (حساسه)هايي است. پرسش اوّل اين است كه اين سنسورها چيستند؟ پاسخ در اين است كه اين سنسورها، ۷۰ ميليون سلّول مردمي هستند كه در ۲۷ سال گذشته ميزان الحراره اقدامات ملّي در واكنش به دشمني هاي غرب بوده اند و پرسش دوم اينكه اين سنسورها چه چيزي را بايستي دريافت كنند؟ پاسخ اينكه اين سنسورها بايد دماي محيط جهاني اطراف ايران را دريافت كرده و سپس نسبت به آن واكنش صورت دهند.
رصد موارد كوتاه و بلندمدت در صحنه بين الملل، براي تبيين وضعيت دماي محيط اطراف جمهوري اسلامي، حكايت از ارزيابي غير واقعي غرب براي اتخاذ استراتژي مزبور دارد:
۱- فلسطين اشغالي: در انتخابات اخير، مردم فلسطين به حماس اقبال نموده و بي توجهي آنان به تهديد و تطميع آمريكا و رژيم صهيونيستي در اين خصوص، حكايت از شكست «نقشه راه» دارد. اين در حالي است كه شارون همچنان در اغماست.
۲- عراق اشغالي: شوك انتخابات عراق و پيروزي شيعيان، در محيط شبه دموكراسي خونين اين كشور، در سايه يك دولت خاكستري و نيمه مخفي با ۵۰۰۰ نفر «راسپوتين - مأمور» در درون سفارت آمريكا در بغداد. اين در حالي است كه با گذشت يك هزار روز از اشغال عراق، رقم عمليات چريكي اجرا شده در اين كشور از مرز ۶۰۰۰ عمليات گذشت، كه با احتساب ۱۰۰۰ عمليات چريكي در افغانستان در اين مدت، مي توان آن را نشانه آسيب پذيري جدي ماشين نظامي آمريكا و انگليس دانست.
۳- آمريكاي لاتين: در زير گوش ايالات متحده و در محدوده سرزميني دكترين «جيمز مونروئه» ، فيدل كاسترو تكثير مي شود؛ ونزوئلاي چاوز و بوليوي مورالس، فرزندان معنوي كوباي كاسترو هستند در حالي كه آمريكا مرگ او را انتظار مي كشد. دموكراسي هرچه خالص تر و انتخابات هرچه دموكرات تر، زيان غرب از آن بيشتر.
۴- كره شمالي: در روز جمعه ۷ بهمن ۸۴ اين كشور اعلام كرد تا زمان رفع كامل تحريم ها، هر نوع مذاكره را با آمريكا قطع مي كند. اين موضوع، به معني شكست دكترين قورباغه - كه از قضا، پس از مطرح شدن محور شرارت در زمستان ،۱۳۸۰ اين استراتژي براي مقابله با كره شمالي اتخاذ شد - ارزيابي مي شود.
۵- سوريه: اتخاذ دكترين شوك و بهت عليه سوريه، كه با شوك حاصل از ترور مشكوك «رفيق حريري» آغاز شد، هنوز براي غرب دستاورد چشمگيري نداشته است و اگر مقاومت سوريه ادامه يابد، قطعاً اين دكترين شكست خواهد خورد.
۶- هند و پاكستان: اين دو كشور همچنان براي انتقال خط لوله گاز ايران به هند با آمريكا در كشمكش هستند.
۷- اروپا:
- بحران انرژي: با پيدايش بحران انتقال گاز روسيه به اروپا، گرجستان، اتريش، مجارستان، بلغارستان، و ... اعلام نمودند كه در صدد ايجاد و بهره گيري از خط لوله گاز ايران به اروپا هستند. وابستگي به ايران در جهان روزافزون است.
- بحران اجتماعي: فقر، تبعيض و خشونت در غرب همچون دمل چركي سر باز نموده است. اغتشاشات خياباني فرانسه، كه در طول ۲۴ روز ناآرامي، ۱۰۲۰۰ خودروي سوخته بر دامن دولتمردان اين كشور نهاد، نشان از برملاشدن شكاف عظيم اجتماعي موجود در اروپا دارد.
- بحران اخلاقي: كه با تهديد علني اتمي جهان غير غربي، توسط «ژاك شيراك» ، با اعلام دكترين جديد انهدام سريع هسته اي فرانسه، نمايان شد.
۸- غرب:
- وابستگي روزافزون غرب به انرژي.
- گسترش روزافزون نظامي گري در غرب.
- كاهش مستمر مقبوليت و مشروعيت بوش و بلر در آمريكا و انگليس.
- شكست پروژه انقلاب هاي مخملي و رنگارنگ: شكست انقلاب سبز (زيتون) در لبنان و انقلاب صورتي در ايران.
- تنگناي غرب در برملا شدن پروژه قتل عام يهوديان در جنگ جهاني دوم توسط مسيحيان آلمان يا يكي از ايدئولوژي هاي برآمده از مدرنيته - ايدئولوژي نازيسم.
۹- جمهوري اسلامي ايران: شوك حاصل از انتخابات نهمين دوره رياست جمهوري در ايران كه برخلاف علايق و پيش بيني هاي غرب بود.
۱۰- كشف و دريافت «بلوف كبود» در سياست آمريكا. واقعيت دريافتي اين است كه آمريكا وقتي خود را قادر به انجام عملي ببيند، تمامي معادلات و قوانين بين المللي را ناديده گرفته و به اقدام دست مي زند. نمونه بارز آن اشغال غير قانوني عراق است كه بدون هماهنگي با شوراي امنيت سازمان ملل صورت پذيرفت. لذا فشار آمريكا بر آژانس بين المللي انرژي اتمي، به منظور پرونده سازي براي ايران و ارجاع آن به شوراي امنيت سازمان ملل، در جهت گرفتن مجوز محاصره اقتصادي، تحريم نفتي و يا حتي مجوز اقدام نظامي عليه ايران، بيشتر يك ترفند رواني - ديپلماتيك است.
۱۱- وضعيت بغرنج انرژي به گونه اي است كه اقتصاد جهاني به شيوه هاي مختلف، عدم تحمل خود از ارتقاء چندصد دلاري قيمت نفت در صورت بروز هر نوع وضعيت حادّ اقتصادي يا نظامي ميان آمريكا و ايران را اعلام نموده است.
ج- اما پاسخ ايران به استراتژي قورباغه چه مي تواند باشد؟ ساده ترين راه، حمله به استراتژي حريف است:
۱- دكترين قورباغه، همچون دكترين هاي قبلي غرب عليه ايران، يك استراتژي توهين آميز است. با پاي فشاري بر «چيكن استراتژي» مي توان بر روش عزتمند موازنه استراتژي ها تأكيد و تكيه نمود.
۲- صرفنظر از قابليت هاي ممتاز «چيكن استراتژي»، در تعامل و تبديل استراتژي غرب، مي توان استراتژي كلاسيك «ققنوس» را جايگزين استراتژي قورباغه نمود. در اين خصوص، طراحي دكترين «بيني نمرود» براي استراتژي «گلستان آتش ابراهيم» خنثي كننده استراتژي قورباغه خواهد بود.
۳- در نهايت، آنچه كمتر در نزد اصحاب رسانه ها و افكار عمومي مورد توجه واقع شده است، مسأله خنثي سازي، ناكارآمدي و بي اثري دسته اي از دكترين هاي شناخته شده و معتبر از سوي غرب در تقابل با ايران است. وضعيت ناكامي و تنگناي استراتژيست هاي آمريكائي، براي طراحي يك استراتژي كارآمد و مؤثر در برابر ايران، براي اوّلين بار عجز دستگاه هاي تصميم سازي و مراكز تحقيقات استراتژيك غرب را هويدا ساخته است.

امواج خروشان انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۷
دولت متزلزل ازهاري
000927.jpg
محمدمهدي سيفي
مقدمه:
نهضت عظيم مردم ايران عليه رژيم پهلوي، بدون ترديد يكي از بزرگترين وقايع سياسي، اجتماعي و فرهنگي در تاريخ اين مرز و بوم بود كه براي احياي هويت راستين خود و دستيابي به حقوق ازدست رفته صورت گرفت. نهضتي كه از سال ۴۲ به رهبري حضرت امام خميني (ره) شروع و در نهايت در بهمن ماه سال ۵۷ منجر به استقرار حكومت اسلامي شد. ماحصل فعاليت هاي گسترده، قيام هاي خودجوش مردمي، شخصيت ها و گروه هاي مختلفي است كه صرفا براي احياي حقوق خود و استقرار حكومت جمهوري اسلامي در برابر رژيم طاغوت پهلوي صورت گرفت.
در اين نوشتار دولت ازهاري (۱۵ آبان تا ۱۷ دي ۵۷) _ يكي از دولت هاي وابسته ودست نشانده رژيم پهلوي در سال ۵۷ به طور اجمال مورد بررسي تاريخي قرار خواهد گرفت.
پس از آن كه دولت شريف امامي در سركوبي انقلابيون و مخالفين رژيم ناتوان نشان داد جعفر شريف امامي در چهاردهم آبان ماه سال ۱۳۵۷ از نخست وزيري استعفا و جاي خود را به دولت نظامي ارتشبد غلامرضا ازهاري سپرد. در همان روز اول تشكيل دولت نظامي، ازهاري وزيراني را كه توانسته بود انتخاب كند، با خود به مجلس برد و با تعظيم به نمايندگان مجلس و نطق سياست مدارانه دست خود را روكرد. در دولت ازهاري هفت نفر نظامي و باقيمانده غيرنظامي بودند.
پس از استقرار دولت، فرصت هاي سياسي شاه پيوسته رو به نابودي گراييد. در آغاز آرامش كوتاهي در خيابان ها پديدار گشت و براي هر دو طرف امكاناتي فراهم شد تا به استحكام سنگرهاي خود بپردازند. با ادامه كار دولت نظامي، شاه سپهبد ناصر مقدم را مامور پيگيري تلاش هاي خود براي جلب رضايت گروه هاي سياسي به شركت در دولت ائتلافي كرده بود. مقدم بلافاصله از مهندس بازرگان كه به تازگي به ايران بازگشته بود مي خواهد باتوجه به سخنان توبه آميز شاه كه به گناهان گذشته خود اعتراف كرده است، دولت ائتلافي تشكيل دهد كه بازرگان در پاسخ؛ بي اعتمادي خود را نسبت به شاه اعلام مي دارد. همچنين حضرت امام خميني (ره) در پاسخ به سئوالات خبرنگاران راجع به دولت ازهاري اعلام داشت «شاه راست مي گويد. دولت نظامي موفق مي شود!؟ كار شاه جز فريب و نيرنگ نيست و گمان كرده است به صرف اعتراف، ملت از او دست برخواهد داشت.»
حضرت امام (ره) همچنين طي سخنراني براي ايرانيان مقيم نوفل لوشاتو مي فرمايد «مردم حكومت نظامي را ديده اند. ديگر چيز عجيبي نيست كه حالا به چشم مردم عجيب بيايد و بترسند. كسي خيال نكند حكومت نظامي راه حل است، يا آمريكا خيال كند به اين كه كودتاي نظامي بشود، رژيم را مي برد و نظاميان سركار مي آيند، مگر مي شود؟!»
در اين دوران، بسان هميشه كشورهاي آمريكا و شوروي تمامي حوادث داخلي ايران را مورد بررسي و ارزيابي قرار داده و گزارش هاي مختلفي در اين خصوص تهيه و به سران كشورهاي خود ارسال مي كردند، به طوري كه در يكي از گزارش هاي سوليون _ ديپلمات آمريكايي _ آمده بود «آيت الله خميني اين چنين كه مي گويند يك گاندي است و در اثر همسازي مردم و ارتش مي تواند نظام جمهوري اسلامي را پي ريزد كه داراي نفوذ غرب گرايانه و به مراتب نيرومندتر از رژيم فعلي خواهد بود» اما شوروي كه از روي كارآمدن دولت نظامي در ايران سخت برآشفته بود در پيامي تند، آمريكا را از دخالت در اوضاع ايران منع كرد كه كارتر در پاسخ اعلام داشت آمريكا قصد دخالت در امور ايران را ندارد.
درست در همين روزها كه اختلافات آمريكا و شوروي در زمينه مداخلاتشان در امور كشور رو به افزايش يافته بود، بار ديگر درگيري هاي تند خياباني و ابراز مخالفت مردم با رژيم شروع شد. در روز بيست و ششم آبان كه كماندوهاي گارد شاهنشاهي و نيروهاي ويژه آماده شده بودند تا قدرت نمايي نمايند، امام خميني (ره) اين روز را به عنوان روز ارتش اعلام كردند و مردم از صبح با سبد سبد گل به استقبال سربازان و نظاميان رفته و ارتش كه پيش از اين آمادگي خود را جهت پيوستن به قيام هاي مردمي اعلام كرده بود، زير باران گل ها و آفرين مردمي تحت تاثير فراوان قرار گرفتند.
با فرارسيدن مام محرم (آذرماه ۵۷) امام خميني طي پيامي با عرض تسليت فرارسيدن ماه محرم و آگاه ساختن مردم از اوضاع داخلي كشور، سربازان و ارتشيان را به ترك برادركشي دعوت كرد. ايشان در فرازهايي از اين پيام آورده است «شاه اگر به دست مردم نيفتد يك راه دارد و آن بركناري از ياغي گري و سلطنت غاصبانه است. اگر كسي از سياسيون با بودن شاه خائن درصدد به دست گرفتن حكومت باشد، مطرود و مخالف اسلام است و بر ملت است كه او را طرد كند، فرصت طلبان به جاي خود بنشينند كه پايگاهي ندارند.»
در شب اول محرم و ساعتي پس از آغاز زمان منع عبور و مرور، طبق يك طرح حساب شده از گوشه و كنار شهر فرياد «الله اكبر» ، «مرگ بر شاه» و «زنده باد خميني» طنين انداز شد. نظاميان در مواجهه با اين اقدام، شروع به تيراندازي هوايي نمودند، اما مردم پس از لحظاتي به خيابان آمده و شروع به تظاهرات ضدرژيم نمودند كه تيراندازي زميني شروع شد و هزاران گلوله شليك گرديد. همچنين به دستور ازهاري صدها تانك از مراكز نظامي بيرون آمد و در سطح شهر تهران تردد نمودند. در اين درگيري ها تعدادي از نيروهاي انقلابي به شهادت رسيدند. البته عكس العمل ازهاري در برابر اين گونه شعارهاي ضد رژيم در نوع خود جالب توجه است. وي صبح روز بعد از تظاهرات شبانگاهي با ايراد سخنراني در صحن مجلس ادعا كرد «كه صداهاي ديشب از نوارهايي بود كه اين سو و آن سو كار گذاشته بودند.»
000930.jpg
در چنين شرايطي كه اوضاع دقيقا برخلاف ميل رژيم پيش مي رفت، شاه با صدور دستور عدم ممانعت از تظاهرات مردم در روزهاي تاسوعا و عاشورا، از قدرت نمايي در اين دو روز خودداري كرد، لذا دولت ازهاري اعلام داشت «ارتش، خود را از مسير تظاهرات و راهپيمايي ها كنار خواهد كشيد و تنها درصورت آشوبگري مداخله خواهدكرد.» به دعوت آيت الله طالقاني و جمعيت ايراني دفاع از آزادي و حقوق بشر و تاييد حضرت امام خميني، راهپيمايي هاي عظيم در دو روز تاسوعا و عاشورا در سراسر كشور برگزار شد به طوري كه در روز تاسوعا حدود يك ميليون نفر از شهروندان تهراني براي اجراي مراسم عزاداري كه صرفا با هدف تظاهرات سياسي بود _ به سطح خيابان ها آمده و با حمل تابلوهاي بزرگي از امام خميني و ساير مبارزين شعارهاي ضدرژيم سر دادند.
فرداي آن روز هم - عاشورا - ميليون ها نفر از مردم سراسر ايران به خيابان ها ريختند و شروع به تظاهرات نمودند. در اين روز تظاهرات مردم اصفهان به درگيري كشيده شد.
در اين راهپيمايي قطعنامه هفده  ماده اي شامل مواردي از قبيل به رسميت  شناختن حضرت امام خميني به عنوان رهبر مردم، الغاي رژيم شاه و سلطنت، استقرار حكومت عدل اسلامي، آزادي زندانيان سياسي و ادامه اعتصابات تا سرنگوني حكومت شاه به تصويب رسيد.
با پايان يافتن راهپيمايي مردم در روز عاشورا، حضرت امام خميني از پاريس اعلاميه اي صادر كرد. در اين اعلاميه از راهپيمايي هاي روز عاشورا و تاسوعا به نام «رفراندوم عليه شاه جنايت كار» ياد شده بود و از شاه خواسته شده بود كه اراده ملت را بپذيرد و استعفا كند.
البته عصر روز عاشورا حادثه ديگري نيز به وقوع پيوست و آن گلوله بستن افسران و درجه داران وفادار به شاه در ناهارخوري افسران گارد شاهنشاهي در لويزان توسط سلامت بخش و اميدي عابد _ درجه داران گارد _ بود. اين موضوع توانست تاثير فراواني بر روحيه نيروهاي گارد در جهت عدم سركوبي انقلابيون بگذارد.
در مجموع راهپيمايي هاي محرم كل مشروعيت سلطنت را موكداً زير سئوال برد. درخواست هاي انقلابيون از شبكه ارتباطي مساجد، سريعا به سراسر كشور گسترش مي يافت و روز به روز رژيم شاه و دولت وقت متزلزل تر نشان مي دادند. همچنين پيام ها و اعلاميه هاي حضرت امام كه از پاريس مي رسيد با مسئوليت شهيد بهشتي كه نمايندگاني در سراسر ايران داشت توزيع و اطلاع رساني مي شد.
شاه كه در اين دوران موقعيت رژيم را متزلزل و آسيب پذيرتر از گذشته ديد، بلادرنگ براي تشكيل يك كابينه ائتلافي كوشش هاي خود را ازسر گرفت كه علي رغم رايزني با افراد مختلف موفق به چنين كاري نشد و اوضاع داخلي كشور روز به روز وخيم تر مي شد به طوري كه همه ادارات دولتي در اعتصاب بودند، نيروهاي نظامي و انتظامي در خيابان ها، بازيچه نوجوانان و جوانان بودند كه با آنها جنگ و گريز داشتند. قيمت ارزاق بالا رفته بود و برنج و شكر ناياب شده بود. ذخيره نفت پايين رفته و صف هاي طولاني در برابر شعب نفت تشكيل مي يافت و كارگران صنعت نفت ديگر به سر كارهاي خود بازنگشتند. فرار انفرادي سربازان و افسران از محل خدمت خود به طرز چشمگيري رو به افزايش بود. افراد نظامي از اجراي دستور تيراندازي به سوي مردم انقلابي خودداري مي كردند. آمريكايي هاي مقيم ايران به دليل ناامني در كشور به كشورشان بازمي گشتند و تظاهرات و درگيري هاي خياباني روز به روز درحال افزايش بود.
در شهر مذهبي مشهد با روشنگري هاي آيت الله سيد عبدالله شيرازي، آيت الله قمي و آيت الله خامنه اي در هدايت مردم عليه رژيم پهلوي، تظاهرات باشكوهي برگزار و در يكي از راهپيمايي ها درحالي كه حضرت آيت الله خامنه اي درحال ايراد سخنراني براي تظاهرات كنندگان بود، نيروهاي نظامي رژيم به مردم حمله ور و تعداد كثيري از جمعيت مجروح و همچنين به شهادت رسيدند. بدين سان دولت ازهاري نتوانست در برابر امواج خروشان اعتراضات مردمي مقاومت نمايد و در تاريخ ۱۶/۱۰/۵۷ ازهاري استعفا داد و اين امر موجبات نزديك ترشدن سرنگوني رژيم شاه و همچنين تثبيت شخصيت انقلابي و رهبري پيامبرگونه حضرت امام خميني شد.

سياست
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
علم
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |