آغاز سياست هاي جامع، زمينه ساز تحول در گردشگري
گردشگري خارجي
|
|
ماهرخ دانش نيا- انتظارشان را مي كشيم تا بيايند و بعد از بازگشتشان مشوق سايرين براي بازديد از جاذبه هاي گردشگري ايران باشند. بيايند و با وارد كردن ارز به كشور، چرخه اقتصادي را فعال تر و اشتغال را بيشتر كنند؛ اما خبري از آنها نيست. تعدادشان آنقدر كم است كه وقتي خود را با بحرين كه زماني يكي از استان هاي جنوبي كشورمان بوده است مقايسه مي كنيم تأسف مي خوريم. صحبت از توريست هاست؛ گردشگراني كه در حال حاضر حتي آمار دقيق و مشخصي از آنها به طور سالانه وجود ندارد.
طبق اظهارات مدير كل دفتر برنامه ريزي و آمار سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، آمار دقيقي از توريست ها موجود نيست و تنها آمار موجود، مربوط به تعداد مسافران ورودي به كشور است كه در سال 83 در حدود يك ميليون و 600 هزار نفر بوده است. از اين تعداد، درصد كمي را گردشگران و افرادي كه به قصد بازديد از جاذبه هاي طبيعي، فرهنگي و تاريخي ايران و در كل با هدف گردشگري وارد مملكت شده اند تشكيل مي دهند.طبق تعريف سازمان تجارت جهاني (WTO) گردشگر به كسي گفته مي شود كه وارد يك كشور ميزبان شده و بيشتر از 24 ساعت و كمتر از يك سال در آنجا اقامت مي كند و اين اقامت براي كار نيست. براساس تعريف همين سازمان، در هنگام ورود مسافران بايد 14 مشخصه از آنها مورد سؤال قرار گيرد كه از طريق آن مي توان تعداد گردشگران و ويژگي هاي آنها را سنجيد. اين 14 مشخصه بدين قرارند:
۱ - كشور مقصد 2- كشور مبدأ 3- مرز ورودي (زميني، دريايي، هوايي) 4- مليت 5- مدت اقامت 6- قصد سفر
7- سن 8- جنسيت 9- نوع وسيله نقليه 10- فردي يا گروهي بودن سفر 11- شغل 12- ميزان تحصيلات ۱۳-درآمد 14- ميزان هزينه كرد در كشور
مهندس اروجي در اين باره معتقد است كه سيستم آماري بايد از طريق نيروي انتظامي دريافت شود و جزء اقلام ثبتي اين ارگان است و به علت اينكه با نيروي انتظامي به نتيجه نرسيده ايم، فاقد آمار مورد نياز براي تشخيص گردشگران هستيم.
تقسيم بندي توريست ها
جهانگرداني كه به ايران سفر مي كنند انواع مختلفي دارند و مي توان آنها را در چند گروه مختلف تقسيم بندي كرد. عمده ترين آنها افرادي هستند كه با هدف آشنايي با فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي وارد كشور مي شوند كه درگروه جهانگردان فرهنگي قرار مي گيرند.
دسته اي ديگر با هدف زيارت و بازديد از اماكن مذهبي سفر مي كنند كه اين زائرين عمدتاً از كشورهاي عربي حوزه خليج فارس مانند كويت، بحرين، عربستان و كشورهايي چون عراق و پاكستان وارد مي شوند.
اكوتوريست ها گروه ديگري هستند كه با هدف ديدن جاذبه هاي طبيعي ايران در قالب تورهاي ماجراجويانه و گذران وقت در صحرا، كوير، كاروانسراها به ايران سفر مي كنند و اغلب آنها را گردشگران كشورهاي غربي تشكيل مي دهند.
كوهنوردان حرفه اي، صخره نوردان، اسكي بازان و ... نيز در اين تقسيم بندي در رده توريست هاي ورزشي قرار مي گيرند.
از آنجا كه ايران فرصت هاي اقتصادي قابل ملاحظه و عظيمي دارد، بسياري از شركت هاي بين المللي براي انجام معاملات بازرگاني و گفت وگوهاي تجاري به ايران مي آيند. در واقع، تجار گروه ديگري را در اين تقسيم بندي تشكيل مي دهند. توريسم درماني نيز شاخه اي ديگر از تقسيم بندي گردشگران است كه اتباع كشورهاي عربي بيشترين بخش در اين دسته را به خود اختصاص مي دهند. اين افراد گاه به دليل توان بالا و دانش و مهارت پزشكان ايراني براي اعمال جراحي زيبايي، قلب، بيماري هاي چشمي، بازتواني، فيزيوتراپي و گاه براي استفاده از آب هاي گرم معدني وارد ايران مي شوند.
مشكلات، كمبودها، راهكارها
براساس پيش بيني هاي صورت گرفته، صنعت گردشگري و توريسم در سال هاي آينده در صدر صنايع جهان خواهد ايستاد و كشورهاي دنيا درصددند تا با استفاده از امكانات موجود و بهره مندي از منابع مختلفي كه در اين زمينه در اختيار دارند چرخه اقتصادي فعال تر و درآمد ملي بالاتري داشته باشند. اين در حالي است كه در ايران بهترين فرصت ها و قابليت ها موجود است اما استفاده مناسب و بهينه اي از اين گونه امكانات در جهت بالا بردن آمار بازديدكنندگان خارجي صورت نمي گيرد و در اين راستا، مشكلات و مسائل مختلفي به چشم مي خورد. از مهمترين اين مشكلات، اطلاع رساني ضعيف و ناكافي در سطح جهاني است. به دليل تبليغات منفي رسانه هاي خارجي و وجود جو ناامني در منطقه خاورميانه، اكثر مردم دنيا از ايران تصوري منفي در ذهن دارند. معرفي جاذبه هاي گردشگري ايران در سطح جهاني از طريق سايت هاي اينترنتي و شبكه هاي ماهواره اي مي تواند گامي مؤثر در جهت تغيير ذهنيت منفي نسل جوان و گردشگر دنيا باشد.
اما مشكلات موجود در اين حوزه به مسأله اطلاع رساني و تبليغات ختم نمي شود؛ مشكلاتي چون كمبود ظرفيت مكان هاي اقامتي در اكثر نقاط توريستي، رستوران ها و سرويس هاي بهداشتي نامناسب در مكان هاي بين جاده اي و مانند آن، از جمله عواملي هستند كه خود باعث بروز بسياري مسائل ديگر مي شوند، به عنوان مثال خدمات بين جاده اي نامناسب مانع آن مي شود كه آژانس هاي مسافرتي امكان جابه جايي گردشگران از طريق زميني بين شهرهاي مختلف را داشته باشند. در نتيجه ناچار به جابه جايي مسافران از طريق هوايي- كه خود مشكلات خاص خود را دارد- مي شوند. در صورتي كه اگر توريست ها از طريق اتوبوس يا ميني بوس از شهرهاي مختلف عبور كنند از نظر اقتصادي براي كشور ميزبان باصرفه تر است زيرا در اين نوع سفر، امكان بازديد از مكان ها و جاذبه هاي ديدني و خريد در بين راه را پيدا كرده، پول بيشتري خرج كرده و در نتيجه ارز بيشتري وارد كشور ميزبان مي كنند.
مبحث مهم ديگر در رابطه با مسائل خاص مرتبط با گردشگري خارجي بحث سيستم بانكي و پولي كشور است. در حال حاضر به دليل پيشرفت تكنولوژي از يك سو و مسائل امنيتي از سوي ديگر، مردم دنيا خصوصاً گردشگران خارجي به جاي استفاده از پول نقد، از كارت هاي اعتباري استفاده مي كنند و به همين دليل سيستم بانكي ايران از مشكلات حاد توريست هاست.با توجه به مسائل مطرح شده به نظر مي رسد در زمان حاضر هيچ گونه تناسبي ميان ظرفيت ها و پتانسيل ها و جايگاه ممتاز ايران از نظر برخورداري از امكانات موجود با ميزان درآمد ملي سالانه از صنعت توريسم وجود ندارد.
اسرافيل شفيع زاده- كارشناس توريست- در اين باره معتقد است: جذب گردشگران نيازمند آماده سازي زيرساخت هاست. در ايران حداقلي از امكانات زيرساختي وجود دارد كه نيازمند به برنامه ريزي و سرمايه گذاري است. تأمين نيروي انساني و آموزش مديران و افراد مرتبط با اين حوزه، توجه به استقرار سيستم هاي كيفيتي و تلاش درجهت تنوير افكار عمومي نسبت به حقيقت جامعه ايراني از مهمترين اقداماتي است كه بايد صورت گيرد. از سوي ديگر مي توان با زير نظر گرفتن رقبا و حركات و استراتژي هاي آنان در زمينه صنعت گردشگري زمينه موفقيت در سال هاي آينده را فراهم كرد .
بختيار حدادي- مدير هتل عباسي اصفهان- نيز بهترين روش براي جذب گردشگران و خنثي كردن تبليغات منفي رسانه هاي جمعي را باز كردن پاي گردشگران به ايران مي داند تا پس از بازگشتشان، خود مبلّغ جديدي براي جذب سايرين باشند. وي كه در طول سال با توريست هاي بي شماري برخورد دارد تصور آنان را در هنگام ورود بسيار منفي مي داند، در حالي كه همه آنان در هنگام خروج، ذهنيت كاملاً مثبتي داشته و شرايط ايران را غيرقابل باور و برخلاف تصور قبلي شان عنوان مي كنند. در نتيجه خود اين گردشگران مبلّغان جديدي خواهند شد چون تأثير آنها از كتاب و پوستر بسيار بيشتر است.در حال حاضر كشورهاي همسايه در جذب گردشگران با پيشرفتي غيرقابل باور گوي سبقت را مي ربايند. در حالي كه كشورهايي مثل دبي و تركيه با سرمايه گذاري و برنامه ريز هاي دقيق و مدرن جايگاه بالايي در سطح جهاني را به خود اختصاص داده اند سرزمين هاي كوچكي مثل قطر و بحرين كه زماني از استان هاي جنوبي كشورمان بوده است با جذب سالانه يك ميليون گردشگر تبديل به رقباي جديدي براي ايران مي شوند. به نظر مي رسد در صورت در نظرنگرفتن راهكارهاي جديد و برنامه ريزي جدي و دقيق از سوي مسئولين و متوليان امر، وقوع چنين اتفاقاتي آينده صنعت توريسم كشور را به چالش بكشد.
|