تا چندي پيش «يوگا» (Yoga) را ورزشي ويژه براي درمان بيماري هاي عصبي- رواني و يا به عبارتي تسكين آلام بيماران مبتلا به مشكلات رواني مي دانستند و معتقد بودند يوگا در علم پزشكي جايگاهي ندارد، اما يافته هاي جديد پژوهشگران دانشگاه هاروارد در ژانويه ۲۰۰۶ نشان داد «يوگا» روش مطمئني در درمان بيماري هاي عضلاني- استخواني به ويژه مشكلات ستون مهره ها، كمر و پشت است. با اين يافته جديد و اثرات مثبت آن آشنا مي شويم.
اولين بارقه ها
پژوهشگران دانشگاه «هاروارد» با بررسي صد و يك بيمار مبتلا به درد ستون مهره ها، پشت و كمر دريافتند، يوگا به طرز چشمگيري مي تواند باعث درمان اين بيماران و كاهش دردهاي عضلاني- استخواني آنها شده و نياز آنها به عمل هاي جراحي و يا مصرف بيش از حد داروها را برطرف كند.
دكتر كارن جي شرمن در باره يوگا و اثرات مثبت آن مي گويد: «پيش از پژوهش تصور مي كرديم حركات ورزشي- نرمشي آرام روشي مناسب براي درمان بيماران مبتلا به دردهاي عضلاني- استخواني است و نرمش هاي پرتحرك و سخت تر يوگا باعث افزايش مشكلات اين بيماران شده و باعث تشديد بيماري آنها مي شود. اما آمار بالاي بيماران مبتلا به دردهاي عضلاني- استخواني در آمريكا و استقبال بسياري براي درمان به شيوه يوگا، ما را برآن داشت تا پژوهش هاي گسترده تري را انجام داده و در پژوهش ها بر روي نرمش هاي سخت يوگا متمركز شده و اثرات اين نرمش ها را بر بيماران بسنجيم.»
۱۲ هفته تحت درمان
دكتر شرمن و گروه او براي آگاهي از تأثير نرمش هاي يوگا بر بيماران مبتلا به دردهاي عضلاني، صدويك بيمار را به طور اتفاقي - بدون در نظر گرفتن ويژگي خاص- انتخاب كردند و سپس آنها را به دو گروه تقسيم كردند. هر دو گروه به مدت ۱۲ هفته تحت درمان با نرمش هاي يوگا قرار گرفتند.
در اين دوره درمان، بيماران مؤظف بودند تا طبق برنامه و به طور منظم نرمش هاي يوگا را انجام دهند. گروه دوم علاوه بر ورزش هاي گروهي به صورت ويژه و با استفاده از كتاب آموزش يوگا در منزل نيز ورزش هاي تكميلي را انجام بدهند؛ گروه دوم بيماراني بودند كه دردهاي عضلاني آنها به مراتب شديدتر از گروه اول بوده و براي درمان به نرمش هاي بيشتري نياز داشتند.
در پايان هفته دوازدهم هر دو گروه از اجراي نرمش ها راضي بودند و دردهاي عضلاني آنها نيز به طرز چشمگيري كاهش يافته بود؛ گروه دوم نيز با وجودي كه در ابتدا وضعيت نامناسب تري نسبت به گروه اول داشتند اما در پايان هفته دوازدهم وضعيت مناسبي داشتند و بسياري از مشكلات آنها كاملاً برطرف شده بود.
پژوهش هاي جديد تر
دكتر شرمن درباره تكميل پژوهش ها مي گويد: «براي تحقيق بيشتر تصميم گرفتيم پژوهش ها را يك بار ديگر به مدت سه ماه تكرار كنيم تا با اطمينان بيشتري در باره تأثير يوگا بر كاهش دردهاي عضلاني صحبت كنيم. به همين منظور هر دو گروه را تحت درمان تكميلي به مدت سه ماه قرار داديم.»
وي در ادامه مي افزايد: «در پايان سه ماه، بيماران گروه اول به طور كامل درمان شدند؛ تا حدي كه زندگي عادي را از سرگرفتند. گروه دوم نيز بهبود يافتند اما لازم بود تا تحت درمان با نرمش هاي كششي يوگا نيز قرار بگيرند تا مانند گروه اول بتوانند به طور كامل وضعيت عادي خود را بازيابند. فراموش نكنيم كه بعضي از بيماران گروه دوم حتي قادر به نشستن يا راه رفتن نيز نبودند اما با انجام تمرينات يوگا سلامت خود را بازيافتند.»
دكتر شرمن درباره تأثير يوگا بر درمان بيماران مبتلا به دردهاي عضلاني- استخواني معتقد است: «اين كه تمرينات يوگا دقيقاً توسط چه فرايندي بر عضلات و استخوان ها تأثير مي گذارند، مشخص نيست يا حداقل ما كاملاً از اين فرآيند آگاه نيستيم. اما مطالعات ما نشان مي دهد نرمش هاي يوگا نوعي هماهنگي بين عملكرد مغز، عضلات و استخوان ها ايجاد مي كند و با تأثير بر مغز و تنظيم عملكرد آن، پيام هاي عصبي رسيده به عضلات و استخوان ها را هماهنگ كرده و انسجام مي بخشد.»
چيزي مثل معجزه
ويني يوگا نوع ديگري از يوگا است كه با تأثير بر ساختارهاي مختلف بدن، بيماران را درمان مي كند. دكتر شرمن درباره فوايد ويني يوگا معتقد است: «ويني يوگا، مانند يوگا اثرات درماني بسياري دارد چرا كه عملكرد دستگاه هاي مختلف بدن را تنظيم كرده و باعث فرمان بري دستگاه هاي بدن از مغز مي شود.»
پژوهشگران معتقدند در بيماري هاي حاد ستون مهره ها، كمر و پشت مانند آسيب هاي جدي به اين بخش ها و يا مشكلاتي چون ديسك كمر، درمان با نرمش هاي يوگا كافي نيست بلكه مي توان يوگا را نوعي مكمل شيوه هاي درماني دانست.
دكتر شرمن مي گويد: «اگرچه ترديدي در تأثير معجزه آساي يوگا در درمان بيماري هاي ستون مهره ها، پشت و كمر وجود ندارد، اما براي درمان بيماري هاي حاد ستون مهره ها، بافت ها، عضلات و اعصاب، يوگا پاسخگو نيست و لازم است تا يوگا همزمان با درمان هاي ويژه تجويز شود. اما در مشكلات ديگر- به غير از آسيب ها- يوگا مهم ترين شيوه درمان است.»وي در پايان مي افزايد: «يوگا زماني درماني مناسب و پاسخگو است كه به درستي انجام شده و بيمار تحت درمان با اصول صحيح يوگا قرار بگيرد؛ ترديدي نيست كه انجام صحيح نرمش هاي يوگا راهي اصولي جهت درمان بيماريش هاي ستون مهره ها، كمر و پشت- غير از آسيب هاي جدي- است.»
مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهي
منبع: رويترز

پگاسوس
در ماه مارس سال ۲۰۰۱ ميلادي يك طرح مفهومي باعث تعجب همگان شد. در كشاكش تحقيقات روي هواپيماهاي بدون سرنشين، شركت نورتروپ گرومن با ارائه طرح ايكس _ ۴۷ ملقب به پگاسوس دست رقباي ديگر را از مدعي بودن در اين عرصه كوتاه كرد. هواپيماي ايكس _ ۴۷ يك جنگنده بدون سرنشين است كه با مهارت و ظرافت بسيار خاصي ساخته شده است و از تمامي خصوصيات رادارگريزي بهره مي برد و از نظر ظاهري بيشتر شبيه يك كايت است. بدنه آن از مواد مركب جاذب امواج رادار ساخته شده تا هيچ راداري به راحتي توانايي ديدن آن را نداشته باشند.
تست هاي اوليه و ابتدايي آن براي تاييد پايداري پروازي و وضعيت آيروديناميكي بود كه همگي به صورت سري انجام شد و گزارش خاصي از خصوصيات فني آن در دسترس نيست، ولي خصوصيات ظاهري آن ۳/۹متر طول و ۳/۲ متر عرض و فاصله دو سر بال حدود ۲/۹ متر است. مبناي قدرت ايكس _ ۴۷ را دو موتور شركت پرت وويتني با مدل D- JT15 تشكيل مي دهد.
ستاره تاريك
شركت بوئينگ و لاكهيد مارتين با كمك يكديگر تصميم به ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين جاسوسي گرفتند. هر دو شركت از ابرقدرت هاي صنعت هوا-فضا هستند و بايد ديد ضرب المثل «اگر آشپز دوتا شود، آش يا شور شود يا بي نمك» صادق است يا خير.
پروژه ستاره تاريك در راستاي ساخت يك هواپيماي بدون سرنشين براي مقاصد شناسايي و جاسوسي دنبال شد. ستاره تاريك هواپيمايي با ابعاد ۵ متر طول، ۵ متر ارتفاع و فاصله دو سر بال ۲۳ متر در سرعت هاي زير صوتي پرواز مي كند.
تمامي پروازهاي «ستاره تاريك» تنها از طريق يك كامپيوتر راهنمايي مي شود. ستاره تاريك مي تواند به صورت ثابت در آسمان و در مناطق مشخص پرواز كند و كل منطقه را تحت نظارت داشته باشد و به دليل رادارگريز بودنش، رادارهاي دشمن نمي توانند آن را شناسايي كند.
هزينه ساخت هر فروند از آنها ۱۰ ميليون دلار است و در زمان بسيار كوتاهي ساخته مي شود. ستاره تاريك مي تواند در ارتفاع ۴۵ هزار پايي پرواز كند و اگر در منطقه اي به صورت ثابت بماند قادر به عكسبرداري از شعاع ۵۰۰ مايلي زمين است. از زمان پرواز، ۸ ساعت در آسمان مي ماند.
تمامي اين توان را يك موتور ويليام رولز FJ44 براي ستاره تاريك مهيا مي كند. برخي منابع گزارش داده اند كه اولين پرواز آن در ماه فوريه سال ۱۹۹۹ انجام شده است. اين طرح به نيروي هوايي آمريكا ارائه شد تا آنها بين ميزان برد بالا يا خصوصيات رادارگريزي بالا، يكي را انتخاب كنند تا ميزان بودجه اي كه براي ساخت هر يك فروند ستاره تاريك خرج مي شود روشن شود كه نيروي هوايي آمريكا تمركز خود را روي برد آن گمارد و قرار شد هواپيمايي با ميزان برد بالا ساخته شود. نام اداري اين هواپيما« ۳-TIER» است.
عميد نمازي خواه

درد مداوم معده در بسياري از كودكان ممكن است به مشكلات روان شناختي و هيجاني در خانواده هاي آنها مربوط شود.
محققان مي گويند درمان مشكل درد وريدهاي شكمي عودكننده در كودكان نياز به توجه و ملاحظه عوامل روان شناختي دارد. آنها متوجه شده اند مادران كودكاني كه به طور مكرر از اين علايم شكايت مي كنند به احتمال زياد از افسردگي و اضطراب رنج مي برند.
اين بررسي از سوي دانشگاه «بريستول» انجام شده و مبناي آن تجربيات ۱۰هزار و ۲۰۰ خانواده است كه در اين پژوهش شركت كرده اند.دكتر «پائول رامكندني» روانپزشك و همكارانش كه اين بررسي را دنبال كرده اند به اين نتيجه رسيده اند كه ۵۵درصد كودكان شش ساله از درد معده در سال گذشته شكايت داشته اند و همچنين حدود ۸/۱۱ درصد كودكان، حداقل پنج بار در سال درد معده داشته اند؛ در اين ميان، دخترها بيش از پسرها تحت تأثير اين درد بوده اند. كودكاني نيز كه در سن شش سالگي از درد مداوم شكايت داشته اند، اغلب بيشتر همان كودكاني بودند كه از درد معده در سن ۲سالگي شكايت كرده بودند.
هنگامي كه محققان، ارزيابي هاي روان شناختي كودكان را مورد بررسي قرار دادند، متوجه شدند همان گونه كه انتظار داشتند آنها بيشتر از ۳ بار در سال مشكلات هيجاني داشته اند. همچنين در مادران اين كودكان نشانه هاي اضطراب و افسردگي بيشتري مشاهده شد.
شكايت رايج و عمومي
دردهاي شكمي عود كننده، يكي از بيشترين شكايت هاي عمومي دوران كودكي محسوب مي شود. اين درد معمولاً همراه با بيماري فيزيكي نيست. با وجود اين، مي تواند با ساير شكايت هاي فيزيكي مثل سردرد همراه باشد.
دكتر «رامكندني» درباره اين بيماري مي گويد: «درد معده در بسياري از كودكان، در تمام مراحل رشد وجود دارد و معمولاً نشانه يك بيماري دوران كودكي است كه به طور طبيعي مي تواند درمان شود.»
اين درد، درد شكمي عود كننده اي است كه اغلب به نظر مي رسد علت مشخصي ندارد، ولي به هر حال ما مي توانيم آن را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار دهيم. از جمله لازم است ما به دقت نقش احتمالي استرس و بيماري والدين را در برخي از خانواده ها در نظر بگيريم. در واقع، اين نكته كه استرس موجود در دوران كودكي و دردهاي شكمي حاصل از آن مي تواند تا زندگي بزرگسالي نيز ادامه يابد، اهميت توجه به اين مشكل در اوايل زندگي كودك را مشخص مي سازد.
مشاهدات ما در مورد رابطه اي كه بين دردهاي شكمي عودكننده و علايم احساسي- عاطفي در كودكان و والدين آنها وجود دارد، اين نظريه را تاييد مي كند كه پزشكان بايد در اين گونه موارد عوامل روانشناختي را به طور جدي در نظر بگيرند.
دكتر آلستر فوربس _ مدير مركز خيريه اختلالات گوارش- همچنين معتقد است:« متخصصان كودكان و بيماري هاي دستگاه گوارش كه اطلاعات كافي دارند هميشه اين موضوع را در نظر مي گيرند، چرا كه تازه ترين يافته هاي پژوهشي در اين زمينه بسيار سودمندند و به برداشت هاي قبلي ما، استحكام بيشتري مي بخشند.»
دكتر مايك كوهن _ عضو كميته برنامه ريزي مراقبت هاي اوليه بيماري گوارشي- در اين باره مي گويد: كودكاني كه با دردهاي شكمي عود كننده بزرگ مي شوند، اضطراب و افسردگي را در سطوح بالاتري تجربه مي كنند و ما چنين مشكلاتي را به طور مرتب در جراحي ها مشاهده مي كنيم.به همين دليل، آنچه به طور اساسي براي ما مطرح است، بررسي وضعيت بيماران از تمامي زواياست.
مترجم: معصومه كيهاني
منبع: بي بي سي نيوز