دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۴
سياست
Front Page

رژيم صهيونيستي و پرونده هسته اي ايران
001257.jpg
دكتر محمد مهدي مظاهري
رژيم صهيونيستي براي حفظ انحصار هسته اي خويش در خاورميانه، ضمن امتناع از پيوستن به معاهده «NPT» سعي نموده است با غير صلح آميز خواندن پرونده هسته اي ايران و حتي تهديد به حمله پيشگيرانه (Preemtive Attack) جلو فعاليت هاي هسته اي ايران را سد كند. رژيم صهيونيستي در هفته   هاي اخير با تكرار ادعاهاي واهي و امنيتي خواندن پرونده هسته اي ايران در تلاش است از همكاري هاي مستمر و سازنده بين ايران و روسيه و چين جلوگيري كند.
پس از ناكامي آمريكا و اسرائيل در منصرف ساختن ايران از حقوق حقه خويش يعني غني سازي اورانيوم و استفاده صلح آميز از دانش هسته اي در مصارف گوناگون و نيز همزمان با شروع تحقيقات هسته اي در ايران، دوره جديدي از حملات رسانه اي از سوي صهيونيزم جهاني شروع شده است. اين در حالي است كه شروع تحقيقات هسته اي از سوي ايران مغايرتي با مفاد NPT و ديگر قراردادهاي بين المللي ندارد و ايران همچنان آمادگي خود را براي حل و فصل مسالمت آميز مسائل هسته اي اعلام مي دارد. از سوي ديگر، رژيم صهيونيستي عامل گسترش تسليحات هسته اي در خاورميانه بوده و هست. اين رژيم مدتها از سياست ابهام و پنهانكاري در مسائل هسته اي پيروي كرده است، ولي افشاگري هاي «وانونو» و عكسبرداريهاي هواپيماي اكتشافي، بر بي اعتباري اين سياست صحه گذاشته است. در ادبيات هسته اي، از اين رژيم به عنوان ششمين كشور هسته اي جهان ياد مي كنند و در حال حاضر كارشناسان مسائل هسته اي تعداد بمب هاي هسته اي اين رژيم را بين ۱۰۰ تا ۲۰۰ كلاهك تخمين مي زنند. اين رژيم براي حفظ انحصار اتمي خويش حاضر است دست به هر اقدام جنون آميزي بزند. چنانكه در سال ۱۹۸۱ در حمله غافلگيرانه اي، راكتور هسته اي عراق، معروف به (osairk) را مورد هدف قرار داد و آن را در راستاي سياست بازدارندگي خويش دانست.
شكل گيري رژيم صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي به عنوان يك پديده غيرمشروع بوده است. از اين رو استمرار و بقاي اين رژيم نيز هميشه با برتري نظامي و تكنولوژيكي ميسر گشته است. اين رژيم بعد از شكست اعراب در تهاجم به آن، با پي گيري يك سياست دفاعي مبتني بر بازدارندگي هسته اي توانسته است اعراب را از رسيدن به اهداف خود بازدارد.
در طول جنگ ،۱۹۶۷ اين رژيم توانست با يك جنگ بازدارنده ضمن نابودي امكانات نظامي اعراب موازنه قوا را به نفع خويش تغيير دهد. سيزده سال بعد از گذشت اين جريان موفق بودن اين سياست كاملاً (درجنگ ۱۹۷۱) آشكار شد. چرا كه وجود تسليحات هسته اي اسرائيل مانع از آن شد كه ارتش متحد اعراب (سوريها و مصر) به دليل ترس از تلافي گسترده هسته اي دست به حملات شيميايي بر عليه شهرهاي اين رژيم بزنند و كارآمدي اين سياست در طول جنگ خليج فارس نيز به نوعي ثابت شد، چرا كه رژيم صدام با اشراف به توانمندي هسته اي اسرائيل از به كارگيري تسليحات شيميايي و بيولوژيكي عليه آن خودداري ورزيد.
با اين وجود، مجهز شدن اسرائيل به تسليحات هسته اي مانع از آسيب پذيري آن نشده است. اصولاً اين رژيم عليرغم صرف هزينه هاي هنگفت براي گسترش تسليحات كشتار جمعي خود داراي سه نقطه ضعف استراتژيكي است كه آن را در مقابل هر حمله احتمالي آسيب پذير مي سازد: ۱- مساحت كم؛ ۲- جمعيت كم؛ ۳- تمركز جمعيت در سه شهر حيفا در شمال، تل آويو و قدس غربي. رژيم صهيونيستي با اين نقاط ضعف و با ادراكي كه در حمله به كشورهاي عرب دارد، سعي كرده است طي يك جنگ رواني، بر روي حمله به ايران و وارد كردن ضربه پيش دستانه به ايران مانور دهد. اين درحالي است كه آزمايش موشك شهاب ۳ ايران به برد ۱۳۰۰ كيلومتر نشانگر اين امر است كه دوره باجگيري هسته اي رژيم صهيونيستي گذشته است. حتي ايران آمادگي كامل از طريق يگانهاي موشكي و هوايي براي وارد ساختن ضربه اول به اسرائيل را  دارد . در هر صورت اين رژيم براي رسيدن به اهداف خود و حفظ انحصار هسته ايش به چهار گزينه زير مي انديشد.
۱- با بزرگ نمايي خطر ايران و تبليغ عليه اين كشور كه خطر هسته اي براي امنيت جهان است، آمريكا را به دست زدن به اقدام نظامي عليه ايران متقاعد كند. در اين راه اطلاعات جاسوسي به دولت آمريكا بدهد و تلاش كند اين مسئله را به تلاش تحريك آميزش عليه ايران تحت ادعا و اتهام حمايت تهران از تروريسم گروه هاي فلسطيني، لبنان، مانند حماس و جهاد اسلامي، جبهه خلق و حزب ا... و حتي القاعده مرتبط سازد و نيز با تبليغات خود، ايران را كشوري برابر آمريكا نشان دهد كه در مقابل برنامه ها و سياست هاي واشنگتن در عراق سنگ اندازي و مانع تراشي مي كند.
۲- اينكه تلاش هاي ديپلماتيك خود را به سمت واشنگتن و مسكو و برلين و لندن و پاريس و ديگر كشورهاي بزرگ با هدف كشاندن آنها و نيز ارگانهاي بين المللي همچون شوراي امنيت، آژانس بين المللي انرژي اتمي و ... به اقدام و اعمال فشار براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران متمركز كند و كشورهايي كه با ايران همكاري هسته اي دارند به ويژه روسيه كه كشور اساسي و مهم در اين زمينه به شمار مي رود به توقف همكاري با تهران وادار سازد.
۳- اگر دو گزينه اول و دوم عملي نباشد محافل نظامي و امنيتي اسرائيل احتمال دست زدن به حملات هوايي عليه نيروگاه هاي هسته اي ايران همانند حمله به نيروگاه اتمي عراق در جولاي (۱۹۸۱) را بعيد نمي دانند، هر چند حمله عليه ايران خطرات و پيامدهاي ناگواري براي اسرائيل خواهد داشت ،زيرا علاوه بر اينكه به علت افزايش پايگاه هاي ايران و مساحت هاي زياد ميان آنها و طولاني بودن آنها تا اسرائيل، تل آويو از پاسخ مستحكم و قدرتمند تهران هراس و وحشت دارد به ويژه اينكه ايران موشك هاي پيشرفته اي در اختيار دارد كه به تل آويو هم مي رسد.
۴- در صورت شكست سه گزينه اول، اسرائيل با استفاده از اعمال خرابكارانه از داخل ايران عليه نيروگاه هاي هسته اي اين كشور وارد عمل مي شود.
در مقابل سناريوهاي فوق، ايران داراي توانمندي هاي منحصر به فردي است. جنگ هشت ساله با عراق تأثير عميق بر تفكر برنامه ريزان دفاعي ايران داشته است. برخورداري از ساختارهاي نظامي حرفه اي و سيستم هاي تسليحاتي پيشرفته؛ يك ضرورت اجتناب ناپذير است كه ايران در هنگام جنگ با عراق به آن واقف شد. حفظ منافع حياتي كشور در منطقه حساس خليج فارس، ايران را بر آن داشت ضمن بازسازي توانمنديهاي نظامي خويش از وابستگي هاي نظامي خود به خارج بكاهد و با گسترش منابع تأمين تكنولوژي قدرت عمل بيشتري داشته باشد. هر چند كه ايران- آمريكا، اسرائيل و رژيم بعثي عراق را به عنوان دشمنان خود قلمداد مي كرد ولي با آمريكايي ها مستقيماً درگير نشد. نابودي رژيم بعث نيز باعث شد كه عراق از گردونه دشمنان بالفعل ايران خارج گردد.
حجم عمده برنامه تسليحاتي ايران، از جمله تلاش براي دستيابي به سيستم هاي پيشرفته موشك هاي ميان برد و هواپيماهاي جنگنده است. اين تلاش ها ناشي از تجربيات ايران در جنگ تحميلي است.
در همين حال آزمايش اخير موشك شهاب ۳ و سخنان مقامات نظامي ايران، «مبني بر اينكه در صورت جدي بودن تهديد اسرائيل در حمله به مراكز هسته اي ايران، پايگاه هسته اي اسرائيل ديمونا را مورد هدف قرار خواهيم داد» بازتاب گسترده اي در سطح رسانه هاي دنيا داشت. در همين حال رسانه هاي صهيونيستي براي ايجاد ترس و وحشت در كشورهاي غربي از ساخت موشك شهاب ۴ با برد ۲۵۰۰ كيلومتر خبر داده بودند. اين رسانه هاي تبليغاتي صهيونيستي با اطلاعات دروغين و غلط درصدد القاي اين موضوع برآمده اند گويا ايران با دست گرفتن اين فناوري پيشرفته، اهدافي را خارج از خاورميانه به ويژه اروپا و آسيا دنبال خواهد كرد.
توانمندي بازدارندگي نظامي ايران در مقابل تهديدات بالفعل هسته اي اسرائيل همچنانكه اشاره شد بر ساخت و توسعه موشك هاي بالستيك اسكاد متمركز بوده است و در اين ميان ايران با داشتن ۵۰۰ نوع از اين موشك ها به ميزاني از بازدارندگي رسيده است. بيشتر موشك بالستيك ايران شامل شهاب ۱ با برد ۳۰۰ كيلومتر و شهاب ۲ با ۵۰۰ كيلومتر كه با توسعه سيستم آن به برد ۷۰۰ تا ۹۸۵ كيلومتر نيز رسيده اند مي تواند در صورت تهاجم مشترك آمريكا و اسرائيل پايگاه هاي اين كشور در منطقه  را مورد هدف قرار دهد. گرچه ايران گسترش توانمند تسليحاتي خويش را در راستاي سياست دفاعي خود ارزيابي مي كند و تجربيات گذشته اثبات كرده است ايران هيچ وقت آغازگر جنگ و ناامني در منطقه نبوده و نيست.
برخي از كارشناسان غربي ادعا دارند ايران توانسته است در اواخر جنگ تحميلي با توسعه فناوري موشكي به ساخت موشك شهاب ۳ با برد ۱۳۰۰ كيلومتر برسد . از سوي ديگر كارآمدي موشك اسكاد در جنگ دوم خليج فارس كاملاً آشكار گشت چرا كه عراق توانست با پرتاب موشك هاي اسكاد ضمن عبور از سيستم هاي حفاظتي موشكي اسرائيل «پاتريوت» آسيب پذيري سيستم دفاعي آن را ثابت كند. حتي سيستم پاتريوت آمريكا در مقابل تهاجم موشكي عراق به پايگاه هاي آمريكايي در عربستان عاجز ماند. از اين رو به نظر مي رسد در صورت اقدام اسرائيل براي تهاجم به مراكز هسته اي ايران، كل منطقه با يك بحران جدي مواجه خواهد گشت و خود اسرائيل و آمريكا از آن بي بهره نخواهند ماند.
به نظر مي رسد هياهوي تبليغاتي اسرائيل و نومحافظه كاران آمريكايي به رهبري بوش، در مورد پرونده هسته اي ايران در راستاي حذف هر گونه تهديد احتمالي براي اسرائيل و حفظ انحصار هسته اي آن در خاورميانه صورت مي گيرد. از اين رو اسرائيل بعد از حذف صدام براي تكميل تسلط خويش بر منطقه با كمك آمريكا درصدد منزوي ساختن ايران برآمده و در مقابل برنامه هاي صلح آميز هسته اي ايران مواضع خصمانه اي را اتخاذ كرده است. متأسفانه فضاي بين المللي در سايه تبليغات رسانه غربي و صهيونيستي با آنها هماهنگ شده است. بومي شدن فناوري هسته اي ايران در كشور باعث گشته است كه اسرائيل و آمريكا از ميان گزينه هاي مختلف حمله به تأسيسات اتمي را بيشتر مد نظر داشته باشند. ولي ترس از تلافي گسترده ايران، كاخ سفيد و تل آويو را سخت آشفته ساخته است. گرچه با توجه به سوابق رژيم صهيونيستي در حمله پيشگيرانه به زير بناهاي اقتصادي و نظامي اعراب در جنگ هاي گذشته، احتمال حمله به ايران از سوي آن رژيم مي رود، با اين وجود توانمندي ايران در وارد ساختن ضربه دوم، ويرانگر خواهد بود. بنابراين حمله به مراكز هسته اي ايران با توجه به توانمندي هاي دفاعي- نظامي ايران در سطح سياست اعلاني رژيم صهيونيستي باقي خواهد ماند و تهاجم به اسيراك هرگز تكرار نخواهد شد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   علم  |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |