دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۴ - - ۳۹۲۶
چقدر اسفند خوب است!
مجموعه شرايط در آخرين ماه سال دست به دست هم داده تا بازار سينما پرستاره و با نمايش چند فيلم تازه همراه باشد
001746.jpg
عكس: هادي مختاريان
مسعود پويا
چهارشنبه سوري محبوب ترين فيلم جشنواره از روز چهارشنبه روي پرده رفته و در كنار آن بربادرفته با بازي محمدرضا فروتن و نيكي كريمي هم اكران شده است. از اين  دو فيلم پرستاره كه بگذريم، كودكانه ساخته مسعود كرامتي و شب به خير و موفق باشي ساخته جرج كلوني هم همزمان به نمايش درآمده اند و اين جدا از چپ دست است كه دو سه هفته اي است نمايش اش آغاز شده؛ اسفند آرام سينماها بيش از هر زمان ديگري شلوغ به نظر مي رسد. تا همين چند سال پيش در فاصله روزهاي پاياني بهمن تا آستانه نوروز فيلم مهمي بر پرده سينماها نقش نمي بست و سينماها عموماً فيلم هاي اكران دو و سه را به نمايش مي گذاشتند. اگر هم فيلم تازه اي اكران مي شد عموماً كاري بود كه سازندگانش نااميد از اكران مناسب، تن به نمايشش در فصلي نامناسب داده بودند.
اما چند سالي است كه ماجرا كمي تغيير كرده. وقتي كه يك تهيه كننده تصميم گرفت رخوت اكران اسفند را تبديل به فرصتي مطلوب براي نمايش فيلم هايش كند.
چهار سال پيش هدايت فيلم در حالي كه قصد داشت پارتي را در اكران نوروزي به نمايش درآورد، ترجيح داد موعد 12 هفته اي اكران فيلمش كمي زودتر آغاز شود. به اين ترتيب پارتي كه جزو فيلم هاي نوروزي بود در اسفند ماه روي پرده آمد و برخلاف پيش بيني ها، اتفاقاً خوب هم فروخت. فيلمي كه در جشنواره نوزدهم سر و صداي زيادي به پا كرده بود، چند روز پس از پايان جشنواره اكران و با استقبال گرم تماشاگران روبه رو شد.
استقبالي كه يك عده آن را به همخواني حال و هواي فيلم با فضاي روز جامعه نسبت دادند ولي پذيرش اين نكته هم در اصل مطلب تغييري ايجاد نمي كرد.
پارتي در ماه كسادي سينماها خوب فروخته بود. هر چند اين تجربه موفق باعث نشد تا سال بعد هم اين ماجرا تكرار شود، تا اينكه دو سال بعد باز هم مرتضي شايسته تصميم گرفت فيلم نوروزي اش را زودتر از موعد اكران كند. بوتيك در جشنواره بيست و يكم به شدت مورد توجه قرار گرفته بود. فيلمي كه هيأت انتخاب جشنواره آن را شايسته حضور در بخش مسابقه ندانسته بودند، سيمرغ بهترين فيلم اول را گرفت و منتقدان آن را بهترين فيلم جشنواره ناميدند. در شرايطي كه فيلم پوشش رسانه اي فوق العاده اي داشت و مطبوعات پر شده بود از مطالب ستايش آميز درباره بوتيك ؛ تهيه كننده تصميم گرفت فيلمش را در شرايطي كه هنوز تب جشنواره هم نخوابيده اكران كند. بوتيك با وجود حال و هواي تلخش گيشه پررونقي يافت؛ فيلمي متعلق به اكران نوروزي كه قدري زودتر اكران شد و اين به نفعش هم تمام شد. در واقع بوتيك بخش قابل توجهي از فروشش را هم در اين ايام به دست آورد. روزهايي كه بوتيك فيلم بي رقيب اكران و تنها فيلم تازه روي پرده بود. در واقع بوتيك پيش از آمدن رقباي قدري چون كما و مارمولك اصطلاحاً بار خودش را بست.
امسال هم در شرايطي وارد اسفند ماه مي شويم كه دو فيلم پر ستاره به نمايش درآمده اند. نمايش چهارشنبه سوري از همان منطق اكران بوتيك و پارتي تبعيت مي كند. فيلمي نوروزي كه به خاطر درخشش در جشنواره و فضاي مطلوب رسانه اي (كه مي تواند كاركرد تبليغي فوق العاده اي داشته باشد) يك ماه زودتر از موعد اكران شده است در كنار ارزش هاي فيلم صرف حضور بازيگراني چون هديه تهراني، ترانه عليدوستي و حميد فرخ نژاد مي تواند در جلب توجه مخاطب مؤثر باشد.
چهارشنبه سوري ترجيح داد به جاي آن كه تا خرداد روي پرده بماند، اكران اسفند را هم در اختيار داشته باشد. خرداد ماهي كه اتفاقاً، خيلي هم وسوسه برانگيز نيست. چون جداي از اينكه فصل امتحانات مدارس و دانشگاههاست، بعيد است در زمان برگزاري جام جهاني فوتبال كسي به فكر سينما رفتن باشد! به اين ترتيب به نظر مي رسد كه چهارشنبه سوري از همين حالا يك گام از ديگر فيلم هاي اكران نوروز پيش باشد.
بربادرفته فيلمي كه همزمان با چهارشنبه سوري به نمايش درآمد، شرايط كاملاً متفاوتي دارد. اولين ساخته بلند صدرا عبداللهي كه در سال 81 مقابل دوربين رفت و به دلايل مختلف و متنوع تا امروز امكان نمايش نيافت.
بربادرفته با وجود آنكه فيلم متعارفي نيست به خاطر حضور دو ستاره مهم سينماي ايران، فيلم كم اميدي در گيشه به نظر نمي رسد. البته بربادرفته به عنوان فيلمي كه سه سال در انبار مانده از آن فيلم هايي است كه گويا تنها اكران شده تا اكران شده باشد! فيلم ديگري كه البته كمي زودتر از دو فيلم ياد شده به نمايش درآمده چپ دست است. فيلمي كه نمايشش در اين فصل تنها حاصل اغتشاش در جدول اكران است و قطعاً هنگامي كه تهيه كننده اش قرارداد اكران آن را امضا مي كرد، تصور هم نمي كرد فيلمش در اين فصل به نمايش درآيد.
نمايش اين فيلم كمدي در ماه محرم كمي عجيب و دور از انتظار بود.
در نهايت حاصل كار، نمايش فيلم هايي متنوع در اسفند ماه است. شايد اين سنت در سال هاي بعد هم ادامه يابد و ديگر از اسفند به عنوان ماه مرده اكران ياد نشود. دست كم در اسفند امسال مجموعه شرايط دست به دست هم دادند تا بازار سينما در ماه آخر سال داغ باشد.

مرور جشنواره 24
بهانه هاي كوچك ما
امروز: زمستان است(رفيع پيتز)
ساجده شريفي
اسمش را توصيه نمي شود گذاشت، فقط يك هشدار كه پيش از ورود به سينما بهتر است ذهنمان خالي باشد و به خودمان بقبولانيم كه توقع نداشته باشيم از يك رمان شاهكار و شعر ماندگار ادبيات ايران تصويري بي نظير ببينيم.
زمستان است . در تمام كش و قوس هاي فيلم واقعاً زمستان است. برف مي بارد و گاه آرام روي لانگ شات ها مي نشيند و از دهان تمام عابران بخار بيرون مي آيد. ميترا حجار پشت قاب پنجره چشم انتظار مسافري رفته است و روايت از انتهاي رمان دولت آبادي آغاز مي شود. مرد آهنگر به خاطر تعطيلي كارگاهش به مهاجرت تن مي دهد و مرد جوان ديگري كه عاشق تفريح است و در آينه توالت هاي عمومي سعي مي كند هميشه مرتب باشد، پي كار به تعميرگاهي مي رسد و به زن؛ زني كه خبر مرگ شوهرش را آورده اند.
زن (ميترا حجار) با محب (سعيد اركياني) ازدواج مي كند و سيكل باطل بيكاري و مهاجرت، سامان كوتاه خاتون و دختر كوچكش را باز بر هم مي زند. سفر دولت آبادي با فيلمنامه رفيع پيتز از انتها روايت مي شود و از نيمه فيلم تماشاگر مي پذيرد كه به دنبال اتفاق نباشد.
بازيگران محلي اند. تنها نشانه بازيگر حرفه اي، ميترا حجار است كه او هم فقط حضور دارد و بازي نمي كند. چند ديالوگ كوتاه و باقي رفت و آمدها و خيرگي هاي چهره اي كه بسياري معتقدند در كلوز آپ دوربين آنقدر دوست داشتني نيست كه با بازي مستمرش.صداي شجريان هم هست با آواز زمستان است مهدي اخوان ثالث و موسيقي به يادماندني حسين عليزاده كه آواز را به كمال مي رساند و قطعات سالانه اش بر تيتراژ فيلم مي نشيند.بازيگران محلي هم خوب بازي مي كنند. ما فريب مي خوريم كه عليرضا نيك صولت واقعاً محب است و سعيد اركياني (عليرضا)، هاشم عبدي (مختار)، ناصر مداحي (اوستا اصغر)، صغري قاسمي (بي بي)، حسين حاج بيگي (قهوه چي) و ديگراني كه فريب بازي، اصل بنيادين يك فيلم سينمايي است.
اما چرا كار هنوز اين همه كم دارد؟
عنوان سينماي اقتباسي به خودي خود انتظارات را بيشتر مي كند. آن هم اقتباس از رمان دولت آبادي با چاشني شعر اخوان و صداي شجريان. فيلم بلند است. بلندتر از حد روايتش. روايت ناقص است. تماشاگر را غافلگير نمي كند. براي ادامه خيرگي اش اطلاعات كافي نمي دهد. از روايت و فرم بايد قطع اميد كرد. گرچه نام حسن حسندوست را بر تارك تدوين فيلم نمي توان ناديده انگاشت.فضاي فيلم را اما نمي توان دوست نداشت؛ شاعرانگي زمستاني كه در تمام داستان حضور دارد. نگاه هاي عميق، بيان ديالوگ هاي دوست داشتني و پرسوناژهايي كه با وسواس تراش خورده اند و حريم فردي شان آن قدر دنياي پيچيده و مجزايي است كه مي شود داستان مستقلي از فيلم باشند.
مي شود زمستان است را به خاطر بهانه هاي كوچكي دوست داشت به شرط آنكه هر توقعي را پيش از ديدن فيلم از ذهن پاك كرد. به بهانه صداي شجريان كه بعد از سال ها دوباره روي پرده سينما شنيده مي شود و ياد دلشدگان علي حاتمي كه بي اختيار مي آيد. به بهانه تصاوير پرهجوم زمستاني كه محمد داوودي گرفته است يا لوكيشن هاي دور از ذهن اطراف تهران، ابهر و اراك كه ظاهراً با وسواس و كنكاش پتيز يافت شده اند. بهانه هاي كوچك مي توانند به نگاه هاي پرحسرت خاتون و بي حسي صورت حجار هم بسنده كنند.دست از نام پر طمطراق سينماي اقتباسي برداشتن و نام دولت آبادي، اخوان و شجريان را به فراموشي سپردن، دوست داشتن زمستان است را ممكن تر مي كند.

از صبح تا شب
حميدرضا پورنصيري
با نام سيروس مقدم كه حتماً آشنا هستيد. همان آقاي كارگرداني كه تخصص اش استفاده از فيلمنامه هاي ده قسمتي براي ساخت سريال هاي 40 قسمتي است. تا به حال هم مجموعه هاي ماندگاري مانند پليس جوان ، مسافر و ريحانه را براي تلويزيون ساخته و گويا جام جمي ها آن قدر از نتيجه راضي بوده اند كه باز هم به او سفارش هاي تازه داده اند. نتيجه اش هم مجموعه اي ست با عنوان نرگس كه جناب مقدم آن را براي شبكه سه مي سازد و اين روزها روي ميز تدوين قرار دارد. اين طور هم كه به نظر مي رسد براي پخش در تابستان سال آينده آماده خواهد شد. در نرگس بازيگراني همچون حسن پورشيرازي، مهرانه مهين ترابي، پوپك گلدره، عاطفه نوري، پوراندخت مهيمن و مهدي سلوكي حضور دارند و ايرج محمدي و مهران مهام هم آن را تهيه كرده اند. در خلاصه داستانش هم آمده: داستان زندگي زني به نام نرگس محتشم كه به همراه مادر و خواهرش نسرين در خانه اي كه عمويشان به طور موقت در اختيارشان قرار داده، زندگي مي كنند. از سوي ديگر نسرين با پسري به نام بهروز كه از خانواده متمولي است، آشنا مي شوند. آن دو سعي مي كنند اختلافات ميان خانواده ها را از ميان ببرند اما... با توجه به سابقه اي كه از سيروس مقدم در ذهن دارم احتمال مي دهم اين اما خيلي طولاني تر از اين حرف ها باشد و حداقل چهل قسمتي طول بكشد. در ضمن چند وقت پيش هم خبري شنيدم كه قرار است براي اولين بار يك مجموعه غيرطنز در قالب مجموعه هاي نود قسمتي ساخته شود كه كارگرداني اش برعهده همين جناب سيروس خان مقدم است، اما نمي دانم كه نرگس همان مجموعه است يا آقاي كارگردان سريال ديگري هم براي ما در آستين دارند.از اين حرف ها كه بگذريم باز هم پيشنهاد اول امروزم برنامه سينماي ديگر است كه حتماً مي دانيد اختصاص دارد به آثار سينمايي كه جاي ديگري نمي توانيد پيدايشان كنيد و در واقع تنها برنامه تلويزيون است كه براي طرفداران فيلم هاي كوتاه و مستند ساخته مي شود. چون تجربه هم ثابت كرده كه معمولاً عمر اين گونه برنامه ها چندان بلند نيست و پس از يك دوره، به فراموشي سپرده مي شوند پيشنهاد مي كنم آن را از دست ندهيد. از فيلم هاي اين هفته اش متأسفانه اطلاعي ندارم اما اين را مي دانم كه ساعت 21:30 از شبكه دوم پخش مي شود. طرفداران مجموعه شب هاي برره هم حتماً حواس شان هست كه پخش برنامه محبوب شان چند روزي ست دوباره از سر گرفته شده و به روال سابق در حوالي ساعت 20 از شبكه سوم پخش مي شود. البته دوشنبه  شب ها از همين شبكه سوم مجموعه ديگري هم پخش مي شد با عنوان گارد ساحلي كه چند هفته اي ست به پايان رسيده و گويا هنوز مجموعه اي به عنوان جانشين آن معرفي نشده و شايد امشب بتوانيد يك سريال تازه از اين شبكه ببينيد. هرچند كه معمولاً تلويزيوني ها در اواخر سال ترجيح مي دهند مجموعه تازه اي را شروع نكنند. شبكه يك هم دوشنبه هفته پيش قسمت اول از فيلم شاه خاموش را پخش كرد و احتمالاً امشب مي توانيد قسمت دوم آن را ببينيد. اگر يادتان باشد چند ماه پيش مجموعه اي از همين شبكه پخش مي شد با نام روزهاي به ياد ماندني كه تورج منصوري آن را كارگرداني كرده بود. اين فيلم شاه خاموش درواقع قسمت هاي اوليه همان مجموعه است كه دو، سه سال پيش قبل از اتمام مجموعه، به صورت فيلم سينمايي تدوين شد و در جشنواره هم به نمايش درآمد و روي پرده سينماها هم رفت. در اين فيلم - سريال محمدرضا فروتن و مهتاب كرامتي در كنار علي نصيريان نقش هاي اصلي را برعهده دارند و همايون شهنواز -همان كارگردان سريال دليران تنگستان - آن را پس از سال ها دوري از سينما كارگرداني كرده است. شاه خاموش در مديوم سينما اصلاً گزينه جذابي نبود ولي شايد در صفحه كوچك تلويزيون موفق تر باشد. حالا كه به انتهاي مطلب امروز رسيدم همچون همه دوشنبه ها يادآوري مي كنم كه نود را ببينيد.

خبرسازان
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
عكاس خانه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  عكاس خانه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |