در مقابل جريان روزمره زندگي
در همه اين سال ها ناتالي پورتمن از حضور ميان ستارگان زن هاليوودي پرهيز داشته و اگر جنگ هاي ستاره اي را ناديده بگيريم، با انتخاب هايش ستاره جريان سينماي متفاوت آمريكا بوده است
|
|
ناتالي پورتمن در كودكي به اروپا مهاجرت كرده است و شهرتش به خاطر بازي در لئون لوك بسون بوده، با اين حال آمريكايي ها و مخاطبان عام، او را به نقش ملكه آميدالاي مجموعه جنگ هاي ستاره اي مي شناسند. فيلم تازه اش وي به نشانه انتقام از اواخر اسفندماه روي پرده رفته است...
جنگ هاي ستاره اي زندگي ات را به هم ريخت؟
هميشه تصور مي كردم اگر تنهايي در خيابانها قدم بزنم همه دورم جمع مي شوند و برايم دردسر درست مي كنند و ديگرنخواهم توانست تنهايي به جايي بروم، اما هنوز هم بسياري از مردم من را نمي شناسند. شايد در هفته فقط يك نفر من را بشناسد كه طبعاً نمي توان نتيجه گرفت كه زندگي ام به هم ريخته. شايد بهترين نتيجه گيري اين باشدكه جنگ هاي ستاره اي يك فيلم كودكانه عالي بوده. الان مي توانم به بيمارستان كودكان بروم و براي آنها هم خيلي جالب است كه ملكه آميدالا به ديدنشان رفته است و اين تنها حالتي است كه دوست دارم به من به عنوان يك ستاره سينما نگاه كنند چون آنها احساس
مي كنند كه حالشان بهتر شده است.
آيا كار كردن در فيلم ها نسبت به آن موقعي كه يك دختر دوازده ساله در فيلم لئون بودي فرق كرده است؟
وقتي كوچك بودم، آدم ها سعي مي كردند فضاي شادي برايم به وجود بياورند تا يك بازي خاص را از من بگيرند كه فكر نمي كردند قادر به انجام آن باشم. وقتي بزرگتر مي شوي، آنها از تو انتظار دارند كه بتواني آن را بازي كني و ديگر لوست نمي كنند. اما با اين وجود، من همچنان به اين كار به عنوان يك شغل مفرح و شاد نگاه مي كنم.
مطمئناً لحظات مشكلي هم در كار وجود داشته است؟
هميشه لحظاتي وجود دارند كه شما با آدم هايي مواجه مي شويد كه نمي توانند بخوبي منظورشان را به ديگران منتقل كنند. اين مسأله مي تواند شما را اذيت كند، اما من بسيار خوش شانس بودم كه با كارگردان هايي مثل وين ونگ، مايكل مان، لوك بسون و جورج لوكاس كار كرده ام كه همگي آدمهايي بزرگ، مهربان و دوست داشتني بوده اند و همين طور بازيگراني مثل سوزان ساراندون و آل پاچينو. عموماً آدم هايي كه نقش هاي متوسط بازي مي كنند آدم هاي پردردسري از آب در مي آيند.
چگونه سعي كردي يكي از اين ملكه هاي جوان مضحك (اشاره به ستارگان زن جوان هاليوود) نشوي؟
خيلي جالب است كه تا حالا حتي با يكي از فيلمنامه هاي اين چنيني هم برخورد نكرده ام. نمي دانم كه آيا مشاورم چنين فيلمنامه هاي احمقانه اي را براي من نمي فرستد يا آنكه آنها اصلاً خودشان چنين فيلمنامه هايي را به من پيشنهاد نمي كنند. بنابراين واقعاً در چنين شرايطي قرار نگرفته ام كه بخواهم انتخاب كنم.
اين روزها در دانشكده مشغول به تحصيل هستي. آيا سينما در درس هايت مشكلي ايجاد نكرد؟
شايد خيلي خوش شانسم كه دوستان دانشجويم حسابي هواي من را دارند و در درس ها به من كمك مي كنند.
هم اتاقي هايت مي بايست خيلي خوشحال باشند كه با يك بازيگر معروف شريكند...
فكر نمي كنم هم اتاقي هايم زياد به اين موضوع اهميت بدهند. منظورم اين است كه يكي از آنها قهرمان تنيس است، يكي اهل مجارستان است اما براحتي مي تواند چهل صفحه انگليسي بنويسد و... بايد بگويم كه موفقيت من در زمينه اي است كه رسانه هاي گروهي به مراتب بيشتر از آن خبردار مي شوند تا كارهايي كه هم اتاقي هاي من در آن پيشرفت كرده اند. همگي آنها آدمهايي فوق العاده باهوشي هستند و زندگي هاي خوبي دارند، بنابراين فكر نمي كنم كه خيلي تحت تأثير من قرار بگيرند.
آيا شده است كه گروه نمايش دانشكده از تو بخواهد كه در كارهاي دانشكده شركت كني؟
فكر مي كنم اگر ورزشكار بودم و در تيمشان بازي نمي كردم عصباني مي شدند. اما آنها من را به اين دليل كه بازيگر هستم در دانشكده ثبت نام نكرده اند و فكر نمي كنم كه توقعي هم از من داشته باشند.
اينكه هم دانشجو هستي و هم بازيگر، چه مشكلاتي دارد؟
فكر مي كردم امسال خيلي راحت باشم چون در هيچ فيلمي بازي نمي كنم. اما بعد ناگهان دوتا از فيلم هايم شروع شدند كه اين مسأله كمي برايم مشكل بود. اما همه دوستانم در دانشگاه كارهاي فوق برنامه اي دارند كه وقتشان را با آنها
مي گذرانند و من تنها كسي نيستم كه كارهاي ديگري هم دارم.
اين فيلم آخري (وي به نشانه انتقام) هم كه حسابي وقت گير بود.
فقط وقت گير نبود. برخلاف جنگ هاي ستاره اي كه فكر مي كرديد روزهايم را به هم ريخته، اين فيلم زندگي عادي ام را به هم ريخت.
|