دوشنبه ۱۴ فروردين ۱۳۸۵ - - ۳۹۵۰
تهران نوروزي، تهراني ديگر
گل كوچيك وسط بزرگراه مدرس
شايد اينكه بگوييم مي شد در خلوتي نوروزي وسط بزرگراه شلوغي مثل مدرس فوتبال بازي كرد بزرگنمايي باشد اما دور از واقعيت نبود
فاطمه نوري
عكس  : گلناز بهشتي
003420.jpg
اين يك تهران ديگر است، شهري كه در هيچ مقطعي از سال به جز ايام تعطيلي نوروز نمي توان سراغي از آن گرفت، شهري كه شباهتي به يك ابرشهر
بي در و پيكر و مهارنشدني ندارد. تهران ايام عيد ثابت كرد كه ظرفيتش در همين حد است و تحمل اين جمعيت و ترافيك متورم را ندارد. احتمالا همه ما به فضاي تهران ظرف دو هفته گذشته عادت كرده ايم اما امروز كه به خيابان آمديد از ديدن حجم انبوه ماشين ها و آدم ها تعجب نكنيد. از امروز دوباره تهران همان تهران هميشگي است كه با عادات شهروندانش سازگاري بيشتري دارد؛ همان تهراني كه مردم دوباره براي فرار از آن به دنبال يك تعطيلي چندروزه ديگر در آينده اي نزديك يا دور خواهند گشت.
تماشاي البرز از يك خيابان شمالي جنوبي به سادگي قدم زدن در شلوغ ترين پياده روهاي شهر بود كه حالا خالي از رهگذران هر روز، ما را به سوي خود دعوت مي كرد... اين تصوير ابدي تهران در نوروز است. تهران كلانشهر
غول آساي مهاجران كه در اين تعطيلات طولاني بدون تحمل سنگيني بارترافيك زندگي كرده  است دوباره به حالت عادي خود بازگشته است.
تهران ساكت در نوروز، نشانه اي از حقيقت شهر
آدم هاي بي شمار است؛ زماني كه اين تجمع عظيم انساني در سراسر كشور پراكنده و آسمان آبي
مي شود، در حقيقت نوروز تنها شانس تهران براي تجربه روزهاي تميز و خلوت و براي ساكنان فرصتي يگانه براي لذت بردن از مواهب موقت شهروندي در شهري است كه باوركردني نيست همان شهر شلوغ و آشفته شب عيد باشد.
لذت بزرگي بود. مي توانستي پايت را روي پدال گاز بگذاري و مسافت يك ساعت و نيمه هر روزه را با سرعت هرچه تمام تر طي مي كني. انگار كه مي شد از زمان جلو زد، از لحظات و از دقايق، انتظار براي ماشين هاي پر از مسافر و اتوبوس هاي در حال انفجار بي معنا بود. حتي اين امكان وجود داشت كه طولاني ترين چراغ قرمز شهر را دزدكي رد كرد.
تهران در عيد، تهراني بود با جاده هاي كافي، بدون ذره اي نگراني از بابت كابوس رانندگي لاك پشتي در اتوبان ها، همان اتوباني كه محال بود كمتر از 14 ساعت در شبانه روز ترافيك را روي سينه خود تحمل كند، در تمام عيد از سبكي و سرعت اتومبيل هايي كه كيلومترشان به زير 60
نمي رسيد لذت مي برديم و لابد امروز اين اتوبان از ته قلب آسفالتش آرزو كرده، كاش هميشه اوضاع همين طور بود. طبق آمار ظرف 45 سال، بعد از سال 1320، جمعيت 8/6 برابر و مساحت 12 برابر شده است. اين سير كه در ابتداي سال 84 همچنان رشد صعودي خود را دارد، فقط در يك بازه دو هفته اي متوقف مي شود؛ زماني كه ساكنان، ناخواسته و به جهت تفريح شهر را به مقصدي، ترك مي كنند. اين وجه تعطيلا ت نوروزي آنقدر قابل ستايش است كه مي شود براي آن غزلي گفت!
قطعا هرگز به اين موضوع فكر نكرده بوديد كه يكي از خواص مهم تعطيلات، اجراي بي سروصداي تمركززدايي است در حالي كه تهران مقر اداره سراسري كشور است و ساختمان وزارتخانه ها، سازمان ها، ادارات و ... كارمندان آنها در تهران قرار دارند، فقط در نوروز است كه دليلي براي تمركز مشكل ساز نهادهاي دولتي در پايتخت وجود ندارد. وزرا، وكلا ، مديران، كارمندان و حتي دون پايگان با خاطره يك سال كاري به محل تولد خود برگشته و اطرافيان را در جريان تجارب خود قرار مي دهند. در عين حال نوروز فرصتي براي لمس مشكلات ولي نعمتان كه همان مردم باشند! نيز هست!
بيمارستان ها در اين دو هفته روزهاي چندان پرمخاطره اي را پشت سر نگذاشتند. اما لابد مردم به دليل اينكه فرصت كافي براي تفريح دارند، ديگر به بيماري فكر نمي كنند! ضمن اينكه درصد كثيري از بيمار جماعت رفته اند و اگر به مشكلي بربخورند، ناز طبيب را در همان محل سفر طلب
مي كنند. بنابراين پزشكاني كه در تعطيلا ت شيفت هستند، فشار كاري كمتري را تحمل مي كنند. اگر كاهش نرخ بيماري نيز يكي از محسنات عيد باشد، بايد براي عمو نوروز بوسه اي فرستاد.
سازمان هاي خدماتي با وجود آنكه مجبور به فعاليت هستند، دغدغه روزهاي عادي را ندارند، گرچه ممكن است به دليل سنت قديمي خوردن در ديد و بازديدهاي نوروزي، ميزان توليد زباله به نسبت جمعيت بالاتر از حد معمول باشد، اما حتي رفتگران فرصتي بيشتر براي استراحت و گيراندن سيگار در سايه سار يك درخت دارند؛ مثل همه ما.
پاتريك مك مانوس، طبيعت شناس طنزپرداز آمريكايي بحثي درباره انسان و روانشناسي تعطيلات دارد كه گرچه آميخته با طنز اما حاوي لحظات برجسته اي است كه برمي گردد به ميل دروني انسان به آرامش و سير در خويش و بازگشت به اصل و اين چيزها، اما آنچه موردنظر ماست اهميتي است كه او براي تعطيلات در بهبود محيط زيست شهرها، به ويژه شهرهاي پرجمعيت و آلوده، قائل است. او مي نويسد: انگار گرايش عميق جنس آدميزاد به بيكاري و ولنگاري باعث مي شود وقتي تعطيل است برخورد بهتري هم با محيط اطراف خود داشته باشد. گويا اجبار به حضور در اداره و كارگاه و فروشگاه و خلاصه محل كار كه براي گذران معاش و پر كردن بي هنر پيچ پيچ اش واجب است و از آن گريزي ندارد وامي داردش كه به فكر نوعي انتقام گيري بيفتد و همين است كه مظلوم ترين و دم دست ترين چيزها را براي تلافي درآوردن و دق دل خالي كردن انتخاب مي كند كه همانا محيط زيست است. از كجا مي گويم؟ آمار را نگاه كنيد. در ايام تعطيلات كريسمس ميزان آلودگي در شهرهاي آمريكا به كمتر از نصف مي رسد. !
البته مك مانوس به موضوعات ديگري هم اشاره مي كند كه نشان مي دهد اين كاهش آلودگي صرفا به خاطر فرار مردم از شهرهاي بزرگ نيست و اساسا تعطيلات با نوعي آرامش رواني عمومي همراه است كه تأثير قابل توجهي در كمتر آلوده كردن محيط توسط انسان ها دارد.
از اين منظر، تعطيلات نوروز را بايد تميزترين نوع تعطيلات در جهان دانست، چرا كه همه عوامل براي شادمان ساختن و آرامش روحي انسان در آغاز فصل بهار دست به دست هم مي دهند. آمارش را نداريم، كسي هم تا به حال به فكر اين نيفتاده تا در تعطيلات نوروز وضع آلودگي هواي شهرها را مطالعه كند، اما به طرز محسوسي مي بينيم كه در اين ايام شهرهاي بزرگي مثل تهران واقعا نفس
مي كشند. آخر آدم هاي نونوار اتوكشيده كه با خانواده به ديد و بازديد مي روند نمي توانند محيط را آلوده كنند؛ اصلا آلوده سازي محيط از هر نوع: هوا، سروصدا، بوق زدن و ... در ايام نوروز كه انسان ايراني خود را با كيان و نياكان پاك همبر و همكنار مي بيند، دون شأن است و افت دارد. بگذريم كه بعضي از همشهريان ما آلودگي را با خود به جاهاي ديگر مي برند كه اسباب تاسف است، اما هرچه و به هر دليل تهران در ايام نوروز پاك ترين روزهاي سال را مي گذراند.
مي خواستيم به اينجا برسيم كه چرا مردم، اكثرا نمي مانند تا تهراني را كه از اين طرف مي شود آن طرفش را ديد، خوب تماشا كنند و چرا در همين شهر آرام نمي گيرند تا از موهبت تهراني كه دو هفته در سال رنگ عوض مي كند، بهره ببرند؟ همين امروز، 14 فروردين كه سوت آغاز رسمي بازگشت دوباره تهران به زندگي عادي است، مي شود به اين سئوال پاسخ درستي داد. درحالي كه مردم مشغول ديده بوسي اند و شهر به شرايط طبيعي برمي گردد، شلوغ و پرازدحام ... اگر به البرز هم نگاه كنيد لابد تيرگي ناشي از دود ماشين هاي غايب در تعطيلات به چشمتان مي آيد كه آرام آرام البرز دست يافتني را از ما دور مي كنند. هزار نكته باريك تر از مو همين جاست. مردم تهران دلبسته همين شرايطند؛ دلبسته ترافيك، شلوغي، برخوردهاي غير منتظره، موقعيت هاي باورنكردني و هيجان و عجله اي كه در نوروز جاي خود را به آرامشي رخوتناك داده بود. اگر رويش را نداريد، ما به جاي شما فرياد مي زنيم:ما تهران عيد را دوست نداريم!؛ چه اگر دوست داشتيم، ممكن بود شرايط عيد را هميشگي كرد يا حداقل گامي به سوي آن برداشت... اينطور نيست؟
چيزي به پايان آبي هواي تهران نمانده. مردم از سفر برگشته اند تا كلانشهرغول آسا به زندگي عادي برگردد.

راپورت خبرنگار
دروغ آوريل
شوخي سيزده به در
هرچند بايد دروغ اول آوريل را دو روز قبل مي گفتيد اما به جرأت مي توان گفت، ديدن تهراني پاك و تميز جزو دروغ هاي اين روز به حساب مي  آيد . ديروز روز خوبي بود تا سيزدهمين روز اولين ماه سال را با يك جشن مختصر در كنار رودخانه بگذرانيد. با پشت هم قرار گرفتن اين دو روز _ اول آوريل و 13 فروردين _ سال خوبي را آغاز كنيد، اما اين روز براي حاشيه هاي تهران روز خوبي نبود.
دروغ روز اول آوريل، شبيه شوخي هاي سيزده به در است. روز اول آوريل، هر چهار سال يك بار با روز سيزده فروردين و هر سه سال با 12 فروردين در يك روز قرار مي گيرد۱۲، فروردين امسال با گفتن دروغ آوريل و 13 فروردين با شوخي هاي سيزده به در مي تواند براي شما شگون داشته باشد.
پيشينه و انگيزه برگزاري سيزده به در هرچه باشد، رسمي است كه در همه شهرها، روستاها و خانواده هاي ايران، برگزار مي شود. از قديم توصيه شده در اين روز از خانه بيرون آمده، به باغ و كشتزارها برويد و به قول معروف نحسي روز سيزده را به در كنيد.
در فرهنگ ايراني روز سيزدهم فروردين مانند شب آخرين چهارشنبه سال اهميت ويژه اي دارد. اگر با چهارشنبه سوري به استقبال نوروز مي رويم، با سيزده  به در نوروزمان را بدرقه مي كنيم.
به هر حال اگر نتوانستيد در اين روز به باغ و صحرا برويد، به خصوص اگر ساكن كلان شهري مانند تهران بوديد بهتر بود بعدازظهر، براي گره زدن سبزه و بيرون كردن نحسي سيزده به پارك نزديك خانه تان مي رفتيد.
با دگرگوني هاي صنعتي، شغلي، بزرگ شدن شهرها، فراواني وسيله هاي آمد و رفت سريع السير، وسيله هاي ارتباط جمعي و ... به ناگزير شهرداري هاي شهرهاي بزرگ، دشواريهاي آمد و رفت را پيش بيني مي كنند. فراواني اتومبيل و ديگر وسيله هاي آمد و رفت موتوري و نيز وسعت خانه سازي ها و شهرسازي ها، باعث شده كه خانواده ها، سال به سال راه دورتري را براي سيزده به در پشت سر بگذارند، تا سبزه و كشتزاري بيابند.
اما نابهنجاريهاي زندگي اجتماعي باعث نشده تا برگزاري اين روز را از ياد ببريم، با اين كه گفته مي شود با استفاده از تعطيلي هاي نوروز نزديك به ده ميليون تن از مردم به سفرهاي گردشي در درون كشور پرداخته و از جاي زندگي خود به دور بوده اند ولي ديگر ساكنان روستاها و شهرهاي سراسر ايران به ويژه در تهران بزرگ گروه ، گروه با بيرون آمدن از خانه ها سيزده به در باشكوهي را پشت سر گذاردند.
اما يك نكته تلخ در تمام اين سالها با اين روز همراه بوده است. با اين كه سيزده به در به عنوان روز انس با طبيعت به حساب مي آيد اما اگر بعد از اين روز سري به حاشيه شهر بزنيد، در حقيقت روز سيزدهم فروردين ماه به جاي اين كه براي مردم روز انس با طبيعت باشد روز تخريب آن است.
سيزده به در سال گذشته تنها در منطقه حفاظت شده خجير 14 آتش سوزي رخ داد كه ضررهاي غيرقابل جبراني را متوجه محيط زيست منطقه كرد.
در واقع شهروندان پس از استفاده از طبيعت فقط تلي از زباله را براي محيط زيست برجاي مي گذارند كه تا روزها پس از سيزدهم فروردين، مأموران محيط زيست مشغول تخليه مناطق طبيعي از زباله ها مي شوند.
پايمال كردن بوته ها، گياهان، شكستن سرشاخه ها، چيدن گلها، ريختن زباله هاي فسادناپذير و تهديد حيات وحش در مناطق پيراموني شهر تهران و به ويژه در مناطق حفاظت شده و پارك هاي ملي از جمله مشكلاتي است كه شهروندان در روز انس با طبيعت براي طبيعت به ارمغان مي آورند.
در اين ميان حواشي پارك ملي سرخه حصار و اطراف رودخانه هاي كرج و جاجرود مناطقي بود كه امسال نيز پس از ترك آنها مملو از زباله بود هرچند محيط زيست استان تهران تدابيري را براي جلوگيري از تخريب محيط زيست در اين روز در نظر گرفته بود باز هم چهره طبيعت مانند سال هاي گذشته شد. امسال مأموران گارد محيط زيست در تمام مناطق طبيعي استان تهران مستقر شدند تا همشهريان را براي استفاده بهينه از طبيعت و ممانعت و برخورد با مواردي كه نقض مقررات محيط زيست است، راهنمايي كنند. سيزده به در بيش از آن كه به سيزده مربوط باشد به دوازده مربوط است. دوازده روز نوروز نماينده 12 ماه سال است. بنابراين روز 13 روز خارج از تقويم است. روز بي نظمي است. روز پايان جشن است. روز جشني خارج از جشن است. جشن بعد از جشن است و بايد بدرقه شود.
سيزده به در بيش از هر چيز جشني روستايي است. تا همين صد سال پيش در ايران و تا همين زمان ما در بسياري از نقاط افغانستان و تاجيكستان و آسياي ميانه و نيز كردستان شهرها نيمه ر وستايي بوده اند يا شهر-روستا بوده اند و هستند. مفهوم اين جشن ها در زندگي كشاورزي و روستايي معناي واقعي خود را داشته و دارد. شهر اسطوره زداست. رفتارهاي خارج از مرام در چهارشنبه سوري شهري به خوبي اين را نشان مي دهد؛ اين تهي شدن از معناي اساطيري و آييني را. براي شهرزدگاني مثل ما حال سيزده به در نوعي آشتي با طبيعت گمشده ماست. در فرداي ما شهري ايراني خواهد بود كه پيوند ما را با طبيعت به بيشترين حد ممكن برساند. بدون آن، شهرهاي ما دوزخ هايي بر الگوي بهشت بيگانه خواهد بود.مرز روستا معمولاً رودي جاري است. رود مركز زندگي روستا است؛ چه به صورت آشكار آن جاري بر روي زمين و چه به صورت پنهان آن قنات. اين كه سبزه را به آب مي اندازند و رود، نشانه پايان جشن است. جشني كه در مرز روستا يا در مركز آن پايان مي يابد تا دوباره بازگرديم به خانه هامان و از فردا كار را آغاز كنيم به نظم معهود. انسان سيزده به در انساني آميخته با آب و سبزي و زمين و طبيعت و گستاخي و شهوت زندگي است.
ايرانيان قديم پس از دوازده روز جشن گرفتن و شادي كردن كه به ياد دوازده ماه سال است، روز سيزدهم نوروز را كه روز فرخنده اي است به باغ و صحرا مي رفتند و شادي مي كردند و در حقيقت به اين ترتيب رسمي بودن دوره نوروز را به پايان مي رسانيدند.

روبات هاي خدمت رسان در راهند
شهره مهرنامي
003417.jpg
- انبردست
- بفرما
- پيچ گوشتي
- بفرما
- سيم چين
- اين هم سيم چين
- كمي سريع تر. يكي عرق مرا پاك كند، خيلي دير شده، هنوز كوچه ياس مانده. اگر نرسيم فردا كوچه پر از بوي گند مي شود.
- استاد، فكر كنم آب داخلش رفته و سيم هايش اتصالي كرده.
- نه، احتمالاً يكي از كارگرهايي كه به خاطر حضور اين روبات كارش را از دست داده، اين دسته گل را به آب داده. هفته پيش هم يكي از روبات هاي باغبان، دراز به دراز روي چمن هاي بلوار افتاده بود كه فهميديم يكي از باغبان هاي قديمي آن را از كار انداخته!
- استاد، ما شنيديم تنها روبات هايي كه تا به حال خرابي نداشته اند، روبات هاي آتش نشان هستند. فقط چندتايي از آنها در يك آتش سوزي در آتش مانده و سوخته اند ولي جان چند نفر را نجات دادند.
- زياد صحبت مي كنيد، عجله كنيد الان صداي مردم درمي آيد.
- خب، يك روبات ديگر مي فرستيم.
- آن وقت بايد چند ساعت صبر كنيم تا بقيه از كار بازگردند كه بتوانيم يكي ديگر را بفرستيم، پس عجله كنيد.
***
شايد اين ديالوگي باشد كه در چند سال آينده بين كارشناسان روبات ساز رد  و بدل خواهد شد ؛ وقتي كه روبات هاي نظافتچي و باغبان، آتش نشان و امدادگر و... به جاي نيروي انساني وارد شهر شوند و قرار شود كه كارهاي اينچنيني به روبات ها واگذار شود. گاهي اتفاق مي افتد كه برخي از افراد كه كار خود را به خاطر حضور آنها از دست داده اند، دست به جناياتي زده و اين موجودات بي جان زحمتكش را از كار بياندازند.
گاهي هم اتفاق مي افتد كه از فرط كار زياد از كار بيافتند و شهر را با نبود خود مختل كند.
تمام اين داستان ها را گفتم براي اينكه بگويم قرار است اولين دوره مسابقات ملي روبات  هاي شهري اواسط آبان ماه به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در فرهنگسراي بهمن برگزار شود.
خب، همه اين را مي دانند كه سال ها پيش استفاده از تكنولوژي روباتيك در كشورهاي پيشرفته ايجاد شده و رواج دارد و شايد هم با حضور اين روبات  ها معضلات شهري در تهران كم شود. اين تكنولوژي از دهه۸۰ در ژاپن با ايجاد روبات هاي امدادگر براي معلولين به كمك انسان ها شتافت و از دهه 90 در دنيا نيز رايج شد كه كمترين آنها دستگاه هاي خودپرداز هستند كه مثلاً شب هنگام مي توان براي تهيه بليت از آنها استفاده كرد.
دبير علمي اين مسابقات مي گويد: مسابقات ملي روبات هاي شهري، اولين مسابقه  سراسري است كه بستري مناسب براي متخصصان در حوزه روبات هاي شهري فراهم مي كند. استفاده از فناوري صحيح در هر سازماني يك هدف است و شروع استفاده از روبات ها در خدمات شهري شهرداري تهران، گامي مثبت و مؤثر است كه هدايت آن موجب كاهش معضلات شهري مي شود.
محمدرضا كنگاوري ادامه مي دهد: بايد سيستم ها طوري طراحي شود كه مطابق با شرايط بومي باشد و تنها راه توليد چنين سيستم هايي براي تهران و ساير كلانشهرها، هدايت محققان بومي به سمت هدف مشخص است تا با بهره گيري و مجتمع سازي نتايج آنها بتوان به راهكارهاي بومي در اين زمينه رسيد كه يكي از راهكارها براي توسعه علوم و فناوري در كشورهاي توسعه يافته، برگزاري مسابقات تخصصي است چرا كه رقابت افراد باعث سنجش مهارت ها مي شود كه مسابقات جهاني روبوكاپ و مقبوليت آن در جوامع علمي و صنعتي مؤيدي بر اين مدعاست.
او يكي ديگر از اهداف برگزاري مسابقات روبات هاي شهري را ايجاد فرصتي برابر براي ارائه دستاوردهاي كار براي تيم هاي پژوهشي مي داند و مي گويد: مسابقات روبات هاي شهري در سه بخش كلي دانشجويي، ويژه و دانش آموزي و در 6رشته برگزار مي شود كه در بخش دانشجويي، دانشجويان مي  توانند در بخش هاي شبيه سازي امداد و نجات، روبات هاي امدادگر و روبات هاي خدمات رسان در اين مسابقات شركت كنند. در بخش دانش آموزي كه با هدف حمايت از انديشه هاي نو و ايجاد يك برنامه ريزي برگزار مي شود، دانش آموزان مي توانند در بخش هاي هزارتوي شهري، روبات هاي امدادگر و روبات هاي خط كشي مسير نمونه هاي خود را ارائه كنند.
كنگاوري مي گويد: معاونت خدمات شهري شهرداري تهران از طرح هاي كاربردي اين مسابقات در راستاي خدمات شهري شامل سوخت رساني، كنترل تقاطع، جابه جايي، نظافت شهري و... حمايت خواهد كرد.
مجتبي مسگرمشهدي قائم مقام دبير جشنواره در اين زمينه مي گويد: برگزاري نمايشگاه جانبي يكي ديگر از بخش هاي اين جشنواره است و پژوهشكده ها و كساني كه پيشنهادي در زمينه خدمات رساني با استفاده از اتوماسيون و روبات ها دارند، مي توانند با شركت در اين نمايشگاه كارهاي خود را ارائه دهند و با شركت هايي كه اسپانسر و حمايت كنندگان اين مسابقات هستند، معامله كرده تا كار خود را به توليد انبوه برسانند و از آنها در ارائه خدمات شهري استفاده كنند.
او وجه تمايز اين جشنواره با ديگر مسابقات را هدف اين جشنواره مي داند و مي گويد: هدف ما استفاده كاربردي از اين پژوهش هاست. ما مي خواهيم در بخش ويژه مسابقات عرضه كننده را با مصرف كننده روبه رو كنيم تا ايده هاي نو مطرح شود.
مسگر مشهدي ادامه مي دهد: سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران براي برگزاري اين مسابقات هزينه اي به طور مستقيم نكرده و هزينه برگزاري را شركت هاي صنعتي تأمين مي كنند كه تا به حال بالاي 100 ميليون تومان هزينه شده است. در هر حال از نوزدهم فروردين علاقه مندان مي توانند براي ثبت نام در اين مسابقه اقدام كنند. حتي از شهرستان ها هم متخصصان مي توانند با ارائه طرح خود يكي از شركت كنندگان باشند. يكي از عرصه هايي كه امروزه در بهره گيري از اتوماسيون و روبات ها پيشرفت فراواني كرده است، حوزه خدمات شهري است. تسهيل در عبور و مرور و كنترل ترافيك، فروش كارت هاي اعتباري و بليت در ايستگاه هاي اتوبوس و مترو، ارائه اطلاعات در معابر، خيابان ها، مراكز آبياري فضاهاي سبز شهري و... همه و همه تنها نمونه هاي كوچكي از به كارگيري تكنولوژي هاي مدرن اتوماسيون و روباتيك در ارائه خدمات به شهروندان است. از ديگر زمينه هايي كه امروزه دولت ها به صورت فعال و با صرف هزينه هاي فراوان به سرمايه گذاري در آن روي آورده اند، به كارگيري روبات هاي امداد و نجات در مهار بحران هاي شهري است. در حال حاضر سيستم هاي امداد و نجات روباتيك كه اغلب به صورت مجتمع و با عنوان سيستم هاي مديريت بحران شناخته مي شوند، در برخي از شهرهاي پيشرفته راه اندازي شده و در حال بهره برداري است. شايد تنها راه توليد چنين سيستم هايي براي تهران و ساير كلانشهرها، هدايت محققان بومي به سمت اين هدف مشخص است.
خلاصه قرار است از اين به بعد سالي يك بار اين مسابقه برگزار شود تا طرح ها در شهرها به مرحله اجرا در بيايد. منتظر روبات هاي خدمت رسان باشيد، شايد هم روزي همگي بتوانيم به فضا سفر كنيم و در مريخ مسكن كنيم.

سرنوشت تاريخي ساعت ها
003411.jpg
003414.jpg
ديگر همه به وقت نشناسي ما ايراني ها و به خصوص تهراني ها آگاهند. اين جمله كه تأخير يك ربعه يا نيم ساعته در تهران عادي است ،  ديگر ضرب المثل شده است. شايد به همين دليل هم كسي نسبت به از پاي درآمدن ساعت هاي تازه  رسته در ميدان ها و تقاطع ها حساسيت چنداني نشان نمي دهد.از دو سال پيش سازمان زيباسازي شهرداري تهران براي كمك به وقت شناسي تهراني ها، شروع به نصب ساعت هايي در ميادين، تقاطع ها و حتي برخي از ايستگاه هاي مهم اتوبوس كرد؛ اما پس از مدتي وقتي چشممان به اين ساعت ها افتاد، ناخودآگاه دلمان گرفت. در جايي ساعتي روزهاست كه از زمان عقب افتاده است، در جاي ديگري نصب پايه هاي پلي ريشه ساعت ديگري را زده است و كمي اين سوتر كاشتن تلويزيون شهري غول پيكري به دست سازمان زيباسازي، ساعت نصب شده توسط همان سازمان را مغلوب كرده و دراز به دراز روي زمين انداخته است.
عكس سمت چپ از روبه روي شهر بازي در بزرگراه چمران گرفته شده و سرنوشت يكي از ساعت ها را نشان مي دهد و عكس سمت راست هم از ضلع جنوبي پل پارك وي گرفته شده و تصويري از ساعتي كه در آن روزها به جاي ميز كار كارگران نصب تلويزيون به كار گرفته شده بود را نشان مي دهد.

شهر آرا
شهر تماشا
گزارش
جهانشهر
دخل و خرج
نمايشگاه
سلامت
|  شهر تماشا  |  گزارش  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  نمايشگاه  |  سلامت  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |