هشدار دكتر علي نجفي توانا،جرم شناس:
جرايم جايگزين اعتراض اجتماعي
|
|
سينا قنبرپور
بزهكاري پديده اي است كه به نحو احسن از روش هاي نو و مدرن براي پيشبرد كار خود بهره مي برد .
اين جمله را دكتر علي نجفي توانا، جرم شناس و استاد حقوق جزاي دانشگاه درباره تغيير در آمار وقوع جرم سال 84 نسبت به سال 83 مي گويد.
فرماندهان پليس در مقايسه آمار وقوع جرايم سال 84 و۸۳ بر افزايش وقوع جرايم به عنف تأكيد داشتند و اين استاد دانشگاه تغيير در ارتكاب چنين جرايمي را مورد بررسي و تأمل قرار داده است.
ارتكاب جرم به صورت جمعي مهم ترين نكته قابل توجه در اين تغيير وضعيت است. دكتر نجفي توانا مي گويد: از نظر آسيب شناسي جنايي، برخي جرايم صرفاً براي ارضاي غرايض طبيعي واقع نمي شوند و ناشي از يك سري محروميت هاست .
همين مساله آسيب شناسي و كالبد شكافي تغييرو تحول جرم را اهميت مي بخشد، به ويژه آنكه بسياري تحليلگران و فعالان حوزه زنان مي گويند برجسته سازي چنين جرايمي با هدف محدودسازي فعاليت زنان صورت مي گيرد.
دكتر نجفي توانا جمعي شدن ارتكاب جرم، تغيير در بزهكاري، تمايل به ابراز خشونت در بزهكاري و فرضيه محدودسازي زنان را در گفت وگوي زير مورد بررسي قرار داده است.
***
* جناب نجفي توانا، سردار اسماعيل احمدي مقدم فرمانده نيروي انتظامي در مقايسه آمار سال جاري و سال 83 از افزايش 10درصدي وقوع جرايم به عنف خبر داده است. وضع اين جرم در پايتخت نيز قابل توجه است.
سردار طلايي اعلام كرد وقوع جرم با افزايش 34 درصدي مواجه بوده، با اين وصف آيا مي توان يك تغيير جهت در روند جرايم را از اين آمار و ارقام نتيجه گرفت؟ البته با اين توضيح كه تا قبل از اين كمتر شاهد وقوع چنين جرايمي بوده ايم.
جرم واكنش افراد جامعه نسبت به برخي محرك هاي اجتماعي است. بنابراين وقتي شرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و... تغيير يابد، قطعاً ما با دگرگوني در اشكال جرم مواجه مي شويم.
به عبارت ديگر برخي اعمال مجرمانه فراموش مي شوند و برخي رفتارهاي بزهكارانه ديگر جايگزين مي شود. نمونه اين وضعيت را در جرايم كامپيوتري مي توان لمس كرد. جرايم رايانه اي بزه هايي هستند كه نتيجه فناوري جديدي در عرصه زندگي فردي- اجتماعي و به ويژه خانواده ها راه يافته اند و نمود و ارزش جديدي ايجاد كرده اند كه ساز و كار تازه اي را به وجود آورده است.
بايد تأكيد كنم بزهكاري پديده اي است كه به نحو احسن از روش ها و ساز و كارهاي جديد و مدرن براي پيشبرد كار خود بهره برداري مي كند. جرايم به عنف نيز از چنين شرايطي پيروي مي كنند كه عمده ترين بخش آن يعني تجاوز به عنف به همان جرايم جنسي تعبير مي شود. در اين باره نيز مي توان تحليلي از چگونگي افزايش اين جرم به دست داد. ببينيد از منظر آسيب شناسي جنايي، چنين اقداماتي نتيجه نياز شديد جنسي هستند و اين نياز وقتي با موانعي در راه برآورده شدن مواجه مي شود، به دنبال مفري مي گردد تا به مطلوب برسد.
در حال حاضر مشكلات اقتصادي موجب تأخير در وقوع امر ازدواج شده است. بيكاري و فقدان اشتغال كافي زمينه اعتراض به قانون شده و همين بستري مي سازد كه در آن احترام گذاشتن به عرف و قانون كاهش مي يابد.
* درباره اين نياز شديد جنسي چه مي توانيم بگوييم. ما معمولاً درباره مسائل جنسي به راحتي نمي توانيم صحبت كرده و بحث كنيم. آيا اين مساله در وقوع چنين جرايمي مؤثر است؟
- قطعاً تأثير دارد. توجه داشته باشيد نياز شديد جنسي را مي توان از دو راه رديابي كرد. و مشكلات اجتماعي اقتصادي بر سر راه روابط مشروع جنسي، بيماريهاي جنسي و جرايم مربوط به تجاوزات كه بعضاً ناشي از اختلالات شخصيتي و يا عقده هاي مربوط به ضمير ناخودآگاه افراد است. اما برخي تجاوزات به دليل هجمه پديده هاي غريزي و فشار ناشي از غريزه به دليل سخت شدن ازدواج و تشكيل خانواده است.
* جناب نجفي توانا، در اين تغيير چه چيزي از آن پديده هاي نو و مدرن ديده مي شود كه شما به آن اشاره كرديد و گفتيد بزهكاري از پديده هاي مدرن به خوبي بهره برداري مي كند؟
كاملاً مشخص است. مظاهر جديد مثل استفاده از ماهواره، اينترنت و ويدئو يا ساير وسايل ارتباط جمعي به وسيله بزهكاران به خوبي مورد استفاده قرار مي گيرد. با اين وسايل تصاويري عريان از روابط جنسي پخش مي شود كه تحريك كننده اند و ميل جنسي را تشديد مي كنند. بدين ترتيب فشاري مضاعف برفرد وارد مي شود كه به دليل فراهم نبودن راههاي درست، مشروع و بنابر عرف جامعه براي ارضاء اين ميل برقراري رابطه جنسي به تعرض جنسي تغيير شكل مي دهد خواه با جنس مخالف يا موافق.
* در چنين شرايطي شما فكر مي كنيد پليس و دستگاه قضايي بايد چه برخوردي بكنند؟
- توجه داشته باشيد كه در كشورهاي اروپايي هم چنين معضلي وجود دارد اما به دليل آنكه در كشور ما موانعي وجود دارد اين معضل به بحران تبديل مي شود. با اين وصف به نظر من در كشورهاي خارجي پليس و دستگاه قضايي با جرايم بسيار شديدتر از آنچه ما عمل مي كنيم برخورد مي كنند. براي لمس بهتر اين مسئله بايد بگويم كه مواد مخدر مثال مناسبي است. در برخورد با پديده مواد مخدر و ولگردي با اين كه قانون به صراحت منع كرده است اما در عمل به درستي به آن عمل نمي شود و به نوعي شاهد تساهل و تسامح در مواجهه با آن هستيم. شايد به دليل كميت زياد معتادان و ولگردان اين اتفاق روي داده باشد يا بحث كودكان خياباني به همين نحو ولي چنين موضوعي نبايد بستر اغماض را به وجود آورد زيرا چنين برخوردي اقتدار و قدرت پليس و دستگاه قضايي را نزد بزهكاران ضعيف مي كند. نتيجه اين مي شود كه بزهكاران نمي ترسند و مردم هم احساس حمايت نمي كنند.
* يك نكته اي كه در ماجراهاي اخير مد نظر است بحث جمعي بودن عمل مجرمانه است. اين پرسش را از ديگر كارشناسان اجتماعي جنايي جويا شده ايم تا بتوانيم نظرات را جمع كرده و از اين گفتگوها نتيجه اي بگيريم. چرا در ماجراهايي نظير باند كركسها اعضاي باند موسوم به روح سرگردان و... يك جمع جوانان بزهكار دست به تعرض مي زنند در حالي كه ماهيت رابطه و عمل جنسي اقدامي خصوصي است؟
- از نظر آسيب شناسي جنايي، برخي جرايم صرفاً براي ارضاء غرايز طبيعي به وقوع نمي پيوندند. به عبارت ديگر برخي محروميت ها سبب مي شود كه افرادي از عمل به هنجارها دست بكشند خود را در معرض يك خودآزمايي قرار دهند. نشان دادن مهارت ، خودنمايي ، رقابت و ويژگي هايي از اين دست مؤلفه هايي هستند كه پس از يكسري سرخوردگي ها در روابط اجتماعي از افراد ياد شده سر مي زند. اين ويژگي را مي توان در ارتكاب سرقت ميان سارقان به وضوح ديد. گاهي اين مؤلفه هاي سبب ارتكاب جرم براي خودنمايي، رقابت و.... به صورت انفرادي مي شود ولي در مواردي نظير بحث مورد نظر شما جرم به صورت جمعي به وقوع مي پيوندد. همه اين واكنش ها نشانه بيماري شخصيت و بيماريهاي خاص روحي است.
* يك فرضيه اي از سوي برخي فعالان مسائل زنان مطرح مي شود و آن فرضيه متوجه ناامن كردن فضا براي زنان است. در اين فرضيه احتمال داده مي شود كه چنين اعمال مجرمانه اي عليه زنان صورت مي گيرد تا حضور اجتماعي زنان و فعاليت آنها از بيم قرباني شدن كمتر شود. شما درباره چنين فرضيه اي چه تحليلي داريد؟
- فكر نمي كنم اين فرضيه در جامعه كنوني ما قرين صحت باشد. حتي اگر بر فرض محال هم چنين باشد نمي توان از اين نوع روشها نتيجه اي مثبت براي حصول به مقصود گرفت. در ايران زنان به نقش خود آشنا شده اند و مقتضيات علمي و اجتماعي و اقتصادي و... نيز سبب شد تا فعاليت آنها به طور مستمر جريان داشته باشد. از طرف ديگر سطح دانش زنان افزايش پيدا كرده و فعاليت و حضور اجتماعي زنان بر اين اساس توسعه يافته است. با اين وصف گمان نمي كنم چنين روشي با نيازها و ضرورتهاي اجتماعي كه منجر به حضور زنان در فعاليت هاي اجتماعي شده مطابقت داشته باشد.
|