مصاحبه با دكتر سيدابوالقاسم مهري نژاد در مورد اختلال اوتيسم
زندان درون
|
|
سميه شرافتي
اوتيسم چيست و به چه كودكاني اوتيسم مي گويند؟
اصطلاح اوتيسم يا در خودفرورفتگي به كودكاني اطلاق مي شود كه با دنياي بيرون از لحاظ نگاه، گفتار، رفتار و ارتباط عاطفي با افراد هيچ ارتباطي ندارند. اين سندرم (نشانه) معمولاً از دوران كودكي و در دو سطح قبل از دو و نيم سالگي و بعد از سه سالگي بروز مي كند. شاخصه اصلي اين بيماري اين است كه اين كودكان گفتار ندارند و يك كودك عادي در يك سالگي تك واژه، در 16 و 15 ماهگي جملات كوتاه بدون فعل و در سه تا چهار سالگي تقريباً زبان شبه بزرگسالان را دارد، ولي اوتيسم ها اين روند تحول گفتار را طي نمي كنند و حتي در چهار سالگي كلمات را در حد چند واژه به كار مي برند. ويژگي دوم آنها علاوه بر محدوديت خزانه لغات به كارگيري ضماير به صورت معكوس است مثلاً من گفتم تو گفتي و يا اينكه جملات ديگران را عيناً تكرار مي كنند.
اين كودكان حتي قبل از اين كه گفتار پيدا كنند قادر به نگاه كردن مادر و تعقيب او با حركات چشم و لبخند زدن هم نيستند.
عكس العمل اين كودكان هنگام جدا شدن از والدين تا چه حد غيرطبيعي است؟
يك كودك معمولي، تقريباً در حدود يازده ماهگي هنگام جدا شدن از والدين به خصوص مادر از خود بي قراري نشان مي دهد، ولي اين كودكان رفتارهاي كاملاً سردي را در اين هنگام از خود نشان داده به طوري كه والدين را نگران مي كنند. اضطراب جدايي از والدين در اين كودكان به هيچ وجه مفهومي ندارد. اين كودكان خيلي به مادر وابسته نمي شوند و در دنياي بسته خود گوشه گيري و انزوا را اختيار مي كنند.
اصرار بر حفظ نظم در امور و رفتارهاي كليشه اي در اين كودكان به چه صورت است؟
اين كودكان خيلي بيشتر از كودكان عادي كه تا حدي نسبت به امور شخصي خود پافشاري دارند، در اين مورد اعتراض مي كنند، دائماً مراقب اين هستند كه كسي به وسايلشان نزديك نشود و امورشان همان نظم خاص خود را داشته باشند در غير اين صورت گريه مي كنند، جيغ مي زنند و از خود واكنش هاي جدي نشان مي دهند. علاوه بر اين وجود واكنش هاي كليشه اي مثل تكان دادن سر و نيم تنه و رفتارهاي قالبي در اين كودكان بسيار زياد ديده مي شود.
اوتيستيك ها از نظر هوشي در چه وضعيتي قرار دارند؟
اين كودكان از ابتدا از نظر هوشي مشكلي ندارند، اگرچه به تدريج و با مرور زمان به علت عدم رشد گفتار دچار عقب ماندگي و كم هوشي خواهند شد. اغلب اوتيستيك ها در صورتي كه درمان موثر به كار نگيرند دچار بهره هوشي زير 70 و عقب ماندگي ذهني شديد نيز خواهند شد.
بيماري اوتيسم تا چه حد شناخته شده است؟
به علت اينكه شيوع اين بيماري چندان زياد نيست ممكن است با ديگر بيماري هاي رواني دوران كودكي مثل اختلالات رت، آسپرگرو سايكوز (اسكيزوفرني) دوران كودكي اشتباه گرفته شوند، ولي امروزه متخصصان به راحتي مي توانند اوتيسم را تشخيص دهند. تنها مشكلي كه در اينجا وجود دارد اين است كه خانواده هاي ناآگاه اغلب كودك را در سنين بالاتر (4 تا 6سالگي) به پزشك متخصص ارجاع مي دهند، موقعي كه دوره حساس رشد گفتار كه سن 2 تا 6 سالگي است سپري شده و كودك هيچ گونه پيشرفتي نكرده است. اگر خانواده ها داراي اطلاعات كافي در مورد دوران رشد كودك باشند از 2 تا 3 سالگي كودك را به پزشك متخصص ارجاع مي دهند. هر چه زودتر خانواده ها كودك را ارجاع دهند، مسلماً درمان روي اين كودكان بهتر نتيجه مي دهد در غير اين صورت درمان روي اين كودكان زياد موثر نيست.
ميزان هوش عاطفي اين كودكان و توانايي آنها در برقراري رابطه عاطفي با اطرافيان چقدر است؟
والدين اين كودكان اغلب در برقراري ارتباط صحيح و عاطفي با آنها مشكل دارند و ارتباط شان با كودك ناقص است به طوري كه نمي توانند نيازهاي عاطفي كودكشان را برآورده كنند و او را به انجام رفتارهاي اجتماعي و عاطفي برانگيزانند، در نتيجه اين كودكان دچار ناكامي و ياس مي شوند و ترجيح مي دهند در همان دنياي محصور شده و بسته خود باقي بمانند. به طور كلي تعاملات اين كودكان با اطرافيان شان متحول و شكوفا نمي شود و هميشه نارسا باقي مي ماند.
در مورد علل بيماري اوتيسم برخي تئوري عوامل ژنتيكي را مي پذيرند و برخي نيز آن را به عوامل اجتماعي نسبت مي دهند به نظر شما كدام يك از اين عوامل قطعيت دارند؟
در مورد منشأ بيماري اوتيسم و ساير اختلالات رواني ديگر در حال حاضر شواهد كافي وجود ندارد. عده اي اوتيسم را مثل خيلي از اختلالات روان شناختي به نارسايي هاي عقب شناختي ناشي از ژن ها و نارسايي سيستم عصبي، آسيب هاي وارده به نرون ها و از طرف ديگر به عوامل رواني، رفتاري و اجتماعي نسبت مي دهند. همچنين عده اي از پژوهشگران نيز عقيده دارند كه اوتيسم به علت نارسايي سيستم مغزي در هنگام بارداري و يا دوره شيرخوارگي اتفاق مي افتد. تمامي اين عوامل مدنظر هستند، ولي هنوز دلايل كافي و مشخصي براي اينكه بتوانند علت و منشأ اين اختلال را مشخص كنند، و جود ندارد.
در گذشته معتقد بودند كه واكسن هاي تزريقي به كودكان داراي املاحي هستند كه اين املاح علت ايجاد بيماري اوتيسم در كودكان هستند، شما اين نظر را تا چه حد قبول داريد؟
در مورد اين فرضيه هم دلايل كافي وجود ندارد. تمامي اين فرضيه ها مبتني بر مشتي شواهد هستند كه بسيار ضعيف بوده و بايد بررسي بيشتري روي آن انجام شود.
آيا ميزان بروز اين بيماري رو به افزايش است؟
اگر به اوتيسم منشأ ژنتيكي بدهيم آمار ميزان بروز آن در تمام كشورها حتي در كشورهاي پيشرفته به يك ميزان است، ولي قالب اختلالات رواني از جمله اوتيسم معمولاً برآيندي هستند، يعني هم عوامل زيستي و هم عوامل محيطي در آن دخالت دارند از اين رو به علت اينكه جامعه ما يك جامعه عاطفي است و شيوه زندگي در آن برخلاف جوامع غربي گروهي است نه فردي ميزان شيوع اوتيسم در كشور ما به نسبت كشورهاي غربي كمتر است.
اختلال بيش فعالي تا چه حد با اوتيسم رابطه دارد؟
تعداد زيادي از اوتيستيك ها تا حدي بيش فعالي هم دارند و داراي سطح تحرك بالايي هستند . در كل در اختلالات رواني، فرد مبتلا علاوه بر اختلال شاخصي كه دارد داراي علايم و نشانه هاي ديگري از ساير بيماري ها هم هست، ولي ضرورتاً اوتيستيك ها داراي تحرك زياد نيستند.
درمان هاي در نظر گرفته شده براي اين افراد شامل چه اقداماتي است؟
درمان هاي مورد نظر براي اوتيسم علاوه بر دارو درماني (هالوپريدول و ريتالين) بيشتر شامل رفتار درماني است. در رفتار درماني و درمان هاي روان شناختي درمانگر بايد هرگونه كوشش در برقراري ارتباط را كه در كودك مي بيند تقويت كند و اين كار بايد در يك بستر ارتباطي انجام شود.
به طور كلي درمانگر بايد با شيوه هاي خلاقانه هرگونه بارقه اي در كودك اعم از نگاه كردن با چشم، گرفتن شي و... را مورد تشويق قرار دهد و به آنها پاداش هاي مطلوب را ارائه دهد و به دنياي بسته كودك وارد شود. اين تقويت نيز به صورت تفكيكي است، يعني درمانگر تقويت كننده هاي موثر كه كودك خواهان آن است را بعد از كوشش هاي ارتباطي به او اختصاص مي دهد.
اين درمان ها تا چه حد در برگرداندن كودك به اجتماع موثر هستند؟
در حقيقت علم ديگر تا الان روش ديگري جز اين روش ها به اين كودكان ارائه نداده، نكته مهم اين است كه در چه زماني اين درمان ها به كار گرفته شوند. مسلماً هر چه زودتر اقدام به درمان اين كودكان شود سير پيشرفت كودك مطلوب تر خواهد بود.
والدين با كودك اوتيستيك بايد چه رفتاري داشته باشند؟
والدين نيز بايد هر گونه كوشش هاي ارتباطي و اميدبخش را در كودك تقويت كنند. مادر و پدر مي توانند در كمك به كودك مبتلا به اوتيسم بسيار موثر باشند، ولي متاسفانه والدين اين كودكان در ارتباط با آنها نقص اساسي دارند و توانايي برون گرا كردن فرزند خود را ندارند از اين رو اغلب به مادران اين كودكان لقب Ice mother يعني مادران سرد و يخي را مي دهند. تاكيد ما بر اين است كه والدين كودكان خود را نسبت به هر محركي حساس كنند تا سمبول هاي ارتباطي و اجتماعي كودك ترغيب شود و بتواند دنياي دروني خودش را ابراز كند.
اگر كودك از ابراز دنياي دروني خود مايوس شود دچار درماندگي آموخته شده خواهد شد.
|