يكشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۵
اجتماعي
Front Page

حادثه راكنترل كنيد
004848.jpg
هيچ كس دوران كودكي خود را بدون دردسر و اتفاق نگذرانده است؛ مشت خوردن، خراشيدگي و كبودشدن، مانند تاب خوردن و فوتبال بازي كردن كودكان، بخشي از زندگي كودكي آنهاست. خوشبختانه، بيشتر اين مشكلات با پانسمان كردن و كمپرس آب يخ و البته يك بوسه، درمان مي شود اما گاهي اوقات، دردسرهاي ناگواري پيش مي آيد. با استفاده از تجارب پزشكان مي توانيم بر اتفاقات و حوادث دوران كودكي فائق آييم.
* وقتي فرزند ۳ساله شما روي تختخوابش كه نزديك پنجره است بالا و پايين مي پرد، شيشه مي شكند و دستش مي برد:
-با دقت تكه هاي بزرگ شيشه را درآوريد و دستش را زير آب قرار دهيد و دقت كنيد كه كجاي دستش بيشتر بريده شده، سپس محل بريده شده را با يك دستمال تميز ببنديد و تا ۱۰ دقيقه محل را فشار دهيد تا خونريزي آن بند آيد. اگر خونريزي ادامه دارد يا تكه اي شيشه در زخم مانده يا زخم عميق تر از آن چيزي است كه فكر مي كنيد شايد به استخوان رسيده يا تاندوني پاره شده باشد، خود را به نزديك ترين درمانگاه برسانيد كه در صورت نياز طبق نظر پزشك عكسبرداري شده و در صورت لزوم، بخيه شود. در غير اين صورت، او را براي معاينه نزد پزشك متخصص ببريد.
* اگر ضربه سريع توپ بسكتبال به سر فرزندتان، باعث بيهوشي او شده است؛
-هرگز او را تكان ندهيد چون ممكن است ضربه به ستون مهره ها يا مغز وارد شده باشد. خيلي سريع با اورژانس تماس بگيريد. اگر فرزندتان حواسش را حتي براي چند دقيقه از دست داده اما بعد از مدتي هوشيار  شده، به نزديك ترين بيمارستان مراجعه كنيد تا از نظر هوش آزمايش شود. اگر فقط يك ضربه جزئي (مثل يك خراشيدگي كوچك) وارد شده باشد، خود شما مي توانيد آن را درمان كنيد. با استفاده از كمپرس آب يخ و شربت ايبوپروفن براي جلوگيري از التهاب، فرزندتان را آرام كنيد. البته اگر علائمي مانند خواب آلودگي، سرگيجه و استفراغ ادامه دار بود، نشان دهنده اين است كه ضربه، جدي و خطرناك بوده و حتماً فرزندتان بايد تحت مراقبت هاي پزشكي قرار گيرد.
* اگر دست فرزندتان با چاي داغ سوخت: سوختگي با مايعات داغ بسته به درجه حرارت آن، به سه دسته سوختگي درجه يك و دو و سه تقسيم مي شود. در چنين شرايطي سريعاً هر مايع سردي كه در دسترس تان بود را روي محل سوختگي بريزيد تا سوزش آن را كم كند. ريختن هر ماده سرد و يخي روي محل سوختگي، باعث خنك شدن آن شده و درد و سوزش آن را تسكين مي دهد.
اگر مايع داغي روي بلوز يا شلوار فرزندتان ريخت، خيلي سريع لباس را از تن او درآوريد. سپس، محل سوختگي را زير آب سرد نگه داشته يا با يك پارچه نم دار و خيس، آن را بپوشانيد چون سرما محل سوختگي را تسكين مي دهد. محل سوختگي و تاول ها را با دقت نگاه كنيد؛ اگر اندازه تاول ها از كف دست فرزندتان بزرگ تر است او را حتماً به درمانگاه ببريد. اگر تاول ها نسبت به اندازه كف دست او كوچك تر بود با پزشك او تماس بگيريد تا اگر لازم شد براي معاينه و آزمايش نزد او برويد.
* اگر فرزندتان با پاي برهنه روي ميخ زنگ زده اي رفت و پوستش مجروح شد:
- اصلاً نترسيد. اگر واكسيناسيون او به موقع و سر وقت انجام شده باشد، بيماري كزاز، او را تهديد نمي كند و در حقيقت پاگذاشتن روي يك ميخ زنگ زده، خطرش كمتر از راه رفتن با يك كفش كتاني قديمي و كهنه است كه پر از ميكروب و باكتري است كه در صورت وارد شدن به سيستم گردش خون، باعث عفونت مي شود. اگر ميخ در پاي فرزندتان گير كرده، هنگام بيرون كشيدن آن حواس او را پرت كنيد، يا به درمانگاه برويد. به عبارت ديگر اگر خودتان مي توانيد آن را بيرون آوريد، به زخم و علائم آن براي تشخيص عفونت دقت كنيد. اگر نوك ميخ در پا ماند، حتماً كودك را به درمانگاه ببريد تا تحت مراقبت هاي ويژه قرار گيرد.
* اگر فرزندتان در هنگام آوردن توپش از زير درخت توسط نيش زنبور گزيده شد:
- اگر كودك شما سابقه آلرژي و حساسيت دارد و خس خس او بيشتر شده، نمي تواند خوب صحبت كند يا هر مشكل تنفسي پيدا كرد، سريعاً به اورژانس خبر دهيد ولي اگر مي دانيد كه به نيش زنبور حساسيت ندارد، او را در وان آب سرد گذاشته و براي كاهش تورم، از داروي آنتي هيستامين استفاده كنيد و محيطي آرام و راحت برايش فراهم كنيد. اگر نيش زنبور به راحتي قابل رؤيت است، آن را با دقت با يك شيء نوك تيز خارج كنيد. اگر فرزندتان توسط زنبورهاي زيادي گزيده شده، حتماً با دكترش تماس بگيريد تا نحوه درمان را توصيه كند.
* هنگام بازي در حياط، شي ء نوك تيزي وارد چشم فرزندتان مي شود؛
- به طور ذاتي، ما در چنين مواقعي چشم را كاملاً باز كرده و دنبال جراحت يا خراشيدگي مي گرديم، اما اين كار كاملاً اشتباه است؛ هرگونه دستكاري در چشم، باعث عوارض بعدي مي شود. اگر كره چشم پاره شده يا اطراف آن سوراخ شده، آن را با يخ بپوشانيد يا براي كاهش خونريزي يا چرك كردن، محل را فشار دهيد.
بهترين راه اين است كه فرزندتان را آرام كنيد(حتي گريه مي تواند باعث وخيم ترشدن جراحت شود) و با دقت، محل را با يك گاز يا يك پارچه تميز بپوشانيد. پوشاندن چشم شايد براي فرزندتان مشكل باشد و آن را چنگ بزند. او را آرام كنيد زيرا ممكن است با اين كار قرنيه خراشيده شود و در اين صورت بستن چشم، سوزش و خارش را كم مي كند. سپس به نزديك ترين بيمارستاني كه مجهز به وسايل چشم پزشكي است مراجعه كنيد كه در صورت نياز به جراحي، فوراً اقدام شود و در غير اين صورت، يك خراشيدگي ساده ممكن است با آنتي بيوتيك درمان شود.
* انگشت فرزندتان لاي در ماشين گير مي كند؛
- دست او را به آرامي خارج كنيد و با استفاده از تكه اي يخ، التهاب و درد آن را كاهش دهيد و سعي كنيد انگشتش را روي يك آتل يا حتي يك مقوا قرار دهيد. سپس براي انجام عكسبرداري به بيمارستان برويد. حتي اگر فرزندتان قادر به حركت دادن انگشتش است، احتمال شكستگي وجود دارد. گاهي اوقات ممكن است چنين صدماتي باعث جراحت هايي مانند سياه شدن ناخن يا خون مردگي زير ناخن شود كه با كوچك ترين فشار درد مي گيرد. دكتر متخصص مي تواند با سوراخ كردن ناخن، خون را بيرون بكشد و درد و ناراحتي را از بين ببرد.
* فرزندتان بالاي درخت رفته و ناگهان مي افتد و ديگر قادر نيست كه پايش را تكان دهد؛
- به جاي اينكه او را تكان داده و به بيمارستان ببريد، بهتر است با اورژانس تماس بگيريد. اگر با شدت به زمين افتاده و استخوان ران (بلند ترين استخوان پا كه بلندي آنان از زانو تا باسن است) شكسته باشد، به همان اندازه پا، در ناحيه گردن و كمر نيز احساس درد مي كند. گاهي اوقات، وقتي فرزندتان دردها وجراحت هاي متعددي دارد، شما به طور طبيعي روي جراحتي كه از همه بيشتر و مهم تر است متمركز مي شويد اما حتي اگر كودك در مورد يكي از آنها شكايتي نمي كند، ممكن است جراحت ديگري نظير ضربه سر، وخيم تر باشد.
* فرزند ۳ ساله شما از سه چرخه اش مي افتد و دندان جلويش مي شكند؛
- اكثر دندانپزشكان سعي در درست كردن دندان شيري كودكان ندارند، بنابراين دهان فرزندتان را با آب بشوييد و خونريزي و التهاب آن را با يك كيسه يخ كنترل كنيد. اگر دوست نداريد كه دندان فرزندتان ۳ يا ۴ سال ديگر به صورت شكسته باشد، موضوع را براي درست كردن دندان او به پزشك بگوييد تا او اقدام كند. اگر دندان دائمي فرزندتان شكست، مثل بالا عمل كنيد، اما سعي در پيداكردن دندان شكسته تا قبل از خشك شدن آن داشته باشيد. سپس آن را در آب تميز قرار دهيد و مراقب باشيد كه ريشه آن حركت نكند. سپس آن را در يك فنجان شير بگذاريد، چون شير، محيطي خنثي براي بهبود و حفاظت دندان دارد. در صورت نزديك بودن مطب، فرزندتان را همراه دندانش نزد دندانپزشك ببريد و در غير اين صورت، سريعاً به نزديك ترين مركز دندانپزشكي مراجعه كنيد.
منبع:parents
ترجمه: رزيتا شاهرخ

خاطرات زندگي روزانه

در زندگي روزمره هريك از ما اتفاقات و رويدادهاي كوچك و بزرگ فراواني وجود دارند كه گرچه به سرعت مي گذرند، اما مي توانند قابل توجه باشند و در ميان خاطرات زندگي مان ماندگار شوند؛ اتفاق هايي كه آنها را براي دوستان و همكاران خود تعريف مي كنيم و گاه بعد از گذشت چند سال همچنان شنيدني و شيرين هستند؛ از يك ماجراي جالب در زمان خدمت نظام وظيفه تا خاطره از يك ميهماني خانوادگي و... هر يك از اين خاطرات كوتاه چون يك عكس يادگاري در آلبوم ذهن باقي مانده اند.
شما هم مي توانيد با ارسال خاطرات شيرين زندگي خود به آدرس روزنامه همشهري در ورق زدن آلبوم خاطرات با ما همراه شويد.
***
004845.jpg
كفش دزد
تابستان بود و مدرسه ها تعطيل شده بود. من، مادرم، مادربزرگم و خاله ام براي زيارت به مشهد رفتيم. نزديك حرم امام رضا(ع) در يك اطاق منزل گرفتيم. بعد از استراحت براي زيارت به حرم رفتيم. صحن حرم خلوت بود.
من جلوي صحن نشستم و كفشهاي خانواده را نگه داشتم كه بعد از زيارت آنها، نوبت من شود. در همين وقت خانمي آمد به من گفت پسرم اين يك ريال را بگير و از اين مغازه بغل شمع نظري بخر و اين ده شاهي هم مال خودت. من قبول كردم رفتم شمع خريدم و برگشتم ديدم كه كفش ها نيست و يك جفت گيوه خودم باقي مانده است. گريه كردم، خانواده آمدند گفتند چه شد؟ ماجرا را تعريف كردم، نتيجه اي نداشت. بازار كفاشها نزديك بود، هر كدام يك جفت كفش نو خريدند.
اكنون من ۶۴ سال دارم و آن موقع ۱۱ ساله بودم.
د . م ـ معلم بازنشسته

سوءتغذيه، تهديدي براي كودكان

نداشتن اطلاعات كافي در مورد غذاهاي روزانه و ميزان سود و زيانهاي آن موجب شده تا خانواده هاي ايراني رفتار غذايي مناسبي نداشته باشند و اين امر منجر به سوءتغذيه و پيامدهاي ناگوار آن در كودكان شده است.
دكتر حمدالله كرمي فر فوق تخصص متابوليسم و رشد كودكان به ايسنا گفت: اهميت دادن به برنامه غذايي كودكان يكي از مسائلي است كه بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد؛ چرا كه در حال حاضر با موارد زيادي از سوء تغذيه در بين كودكان رو به رو هستيم.
وي با بيان اين كه سوءتغذيه به علت ناكافي بودن غذا، نامناسب بودن غذا و يا به علت اختلال در هضم و جذب غذاست، گفت: در حال حاضر، به نظر مي رسد كه مشكلات تغذيه اي به دليل ناآگاهي هاي تغذيه اي خانواده ها و يا نحوه تغذيه آنهاست.
وي در ادامه گفت: انتخاب نوع غذا و تهيه كردن آن، كيفيت و كميت غذا در سنين مختلف، شيوه غذا دادن به كودكان، رفتارهاي تغذيه اي و روش غير صحيح غذا دادن به كودكان، تغذيه اجباري، تغذيه با پاداش، تغذيه با موادي كه ارزش غذايي ندارند، مانند: لواشك، پفك، چيپس، نوشابه هاي گازدار و تنقلات كم ارزش، عدم شروع تغذيه تكميلي به موقع و همچنين وجود باورها و عادت هاي غلط غذايي همه از عواملي هستند كه در ايجاد سوء تغذيه و يا عدم آن دخيل هستند.
دكتر كرمي با تاكيد بر اين كه چه نوع مواد غذايي باعث رشد كودكان مي شود، افزود: استفاده از غذاهايي كه داراي انرژي، پروتئين، ويتامين ها و املاح كافي باشند تاثير مثبتي بر روند رشد كودكان مي گذارد. اضافه كردن گوشت مرغ، ماهي و گوسفند به برنامه غذايي كودكان و استفاده از حبوباتي چون عدس، لوبيا و نخود و منبع غني پروتئيني تخم مرغ بسيار توصيه مي شود. همچنين براي سلامتي و شادابي بيشتر كودكان، خوردن سبزيجات و ميوه جات تازه جهت تأمين املاح و ويتامين هاي مورد نياز بدن آنها يكي از ملزومات برنامه غذايي محسوب مي شود.
وي درباره غذاهاي مقوي و مغذي گفت: مي توان با اضافه كردن مقداري روغن به غذاي كودك انرژي آن را افزايش داد و آن را مقوي نمود؛ همچنين با اضافه كردن مواد پروتئيني كه براي رشد كودك ضروريست مي توان غذا را مغذي نمود.
وي همچنين در رابطه با شايعه شيوع تيروئيد تصريح كرد: درمورد شيوع كم كاري تيروئيد در كودكان اگر منظور كم كاري مادرزادي باشد آمار بالايي گزارش نشده و به طور كلي شيوع آن در ايران ۱ در  ۳۰۰۰ نفر بوده است و در مورد كم كاري اكتسابي تيروئيد شيوع آن در كودكان سن مدرسه هم  ۰۸/۰ درصدست و شيوع بالايي گزارش نشده است.
دكتر كرمي در جواب اين سوال كه آيا پدر و مادرهاي كوتاه قد مي توانند با استفاده از هورمون رشد صاحب فرزنداني با ميانگين قدي بلندتر از آنها باشند، گفت: در مورد استفاده از هورمون رشد در كوتاه قدي ژنتيكي مطالعات زيادي انجام شده كه در بعضي مطالعات گفته شده تاثيري در قد نهايي ندارد. ولي بعضي مطالعات مؤثر بودن آن را گزارش كرده اند. به طور كلي، هورمون رشد در بسياري از انواع كوتاهي قد مؤثر است.

وضعيت زنان در هند
004833.jpg

ترجمه: الهام صادقي
«شما با نگاه به وضعيت زنان يك ملت مي توانيد از آن كشور سخن بگوييد.»
جواهر لعل نهرو با لحاظ فقر و گرسنگي دست كم هفت حوزه تبعيض عليه زنان در هند وجود دارد:
۱- سوءتغذيه: هند بالاترين نرخ سوء تغذيه در كودكان را دارد چرا كه سنت اين كشور چنين اقتضا مي كند كه زنان در طي زندگي خود همواره آخرين لقمه و كمترين لقمه را بخورند حتي زماني كه باردار هستند. زنان داراي سوءتغديه بچه هايي داراي سوءتغذيه به دنيا مي آورند و اين چرخه دائماً ادامه دارد.
۲- وضعيت بهداشتي نامطلوب: زنان در قياس با مردان از امكانات بهداشتي كمتري برخوردارند و بسياري از زنان در هنگام وضع حمل به دليل بيماري هايي كه به آساني قابل درمان است مي ميرند، شرايط كاري و آلودگي محيط زيست سلامتي زنان را آسيب پذير مي كند.
۳- عدم آموزش مناسب: خانواده ها به آموزش دختران كمتر از پسران اهميت مي دهند و بيشتر از پسران مانع رفتن آنها به مدرسه مي شوند. اين امر يا به دليل استفاده آنها در خانه است يا به دليل ترس از سوءاستفاده  از آنهاست.
۴- كار طاقت فرسا: زنان ساعت هاي طولاني تري را كار مي كنند و كار آنها سخت تر از مردان است. در عين حال كار آنها به حساب نمي آيد. مردان مي گويند زنان مانند بچه ها مي خورند و هيچ كار نمي كنند و پيشرفت فناوري در كشاورزي بر زنان اثر منفي برجاي گذاشته است.
۵- عدم مهارت كافي: در حوزه استخدام خاصه در امر كشاورزي به زنان توجه نمي شود.
۶- سوءاستفاده: در سال هاي اخير خشونت عليه زنان در هند رو به افزايش گذاشته است. آزار و اذيت جنسي، هتك حرمت و جنايت هاي ديگر نمونه هايي از آن هستند. ترس از تجاوز آرمان هاي زنان را از ميان مي برد. سقط جنين و كودك كشي از اشكال ديگر خشونت نسبت به زنان در جامعه هند به شمار مي رود.
۷- ضعف: هر چند كه در قانون اساسي براي زنان حقوق مساوي در نظر گرفته شده اما حمايت قانوني در مواجهه با سنت هاي قالب و مردسالارانه چندان كارآمد نيست. زنان نمي توانند تصميم بگيرند كه با چه كسي ازدواج كنند و عمدتاً مانند بچه ها شوهر داده مي شوند. از مفسرهاي قانوني مختلف براي محروم كردن زن ها از ارث استفاده مي شود.
گره ناگشودني
بزرگترين تراژدي كه بشر امروز با آن مواجه است گرسنگي مزمن است: پديده اي غيرقابل تحمل كه روزانه جان ۲۴۰۰۰ نفر از ما را مي گيرد. زندگي براي يك پنجم انسان ها مبارزه براي بقاء آنهم در شرايط فقر مدام است.
روز به روز زندگي يك ميليارد انسان به دليل گرسنگي مزمن كوتاهتر و آسيب پذيرتر مي شود روز به روز يك ميليارد نفر فرصت ها و امكانات بهداشتي و زندگي مولد را از دست مي دهند.
افرادي كه گرسنگي مزمن دارند و در فقر شديد به سر مي برند .نمي توانند شرايط خود را تغيير بدهند و به خودكفايي برسند .نفوذ آشكار اين وضعيت را در زندگي زنان مي توان مشاهده نمود آنها به همراه بچه ها قربانيان اصلي گرسنگي هستند و به هيچ عنوان نمي توانند به گرسنگي خود و خانواده هايشان پايان دهند.
پروژه گرسنگي بر آن است كه گرسنگي دائم در هند و ساير نقاط جهان كه در آن گرسنگي همچنان معضلي اجتماعي است. عمدتاً معلول حاشيه راندن، انقياد و ضعيف نمودن زنان است. افزون بر اين سركوب زنان ريشه در بافت جامعه هند، سنت ها، نظام هاي حقوقي و آموزشي و خانواده دارد. طرفه آن كه عمده اقدامات در راستاي رفع گرسنگي در دست زنان است.
در گذشته زنان مسئوليت اوليه رفاه خانواده شان را داشتند. در عين حال نمي توانستند به گونه اي نظام مند به منابع مورد نياز جهت انجام اين مسئوليت خطير كه خود شامل آموزش، بهداشت،  آموزش شغلي و آزادي در تصميم گيري هاي خانوادگي است دسترسي داشته باشند. هدف مقاله حاضر به دست آوردن فهمي مشترك در خصوص وضعيت زنان در هند و تأثير آن در تداوم گرسنگي در اين كشور است. موضوعات هفتگانه اي كه پيشتر ذكر گرديد وضعيت اسفبار زنان را با تأكيد بر زنان روستايي در هند نشان مي دهد.
زنان در آمار
هند با جمعيتي بالغ بر نهصد و هشتاد و نه ميليون نفر دومين كشور پرجمعيت دنياست.
از اين تعداد ۱۲۰ ميليون را زنان تشكيل مي دهند كه در فقر به سر مي برند. هند ۱۶% جمعيت جهاني را به خود اختصاص داده اما تنها ۴/۲ درصد از سرزمين اين كشور داراي منابع طبيعي متراكم است. بيش از ۷۰% جمعيت هند از طريق منابع زميني ارتزاق مي كنند كه ۸۴% از كساني كه اقتصاد كشاورزي را پيش مي برند زنان هستند. هند يكي از معدود كشورهايي است كه در آن جمعيت مردان از زنان بيشتر است و اين عدم تعادل روز به روز بيشتر مي شود. نرخ مرگ ومير در نواحي روستايي بيشترين ميزان را در سطح جهان دارد. از نگاه جهاني در هند در ازاء هر ۱۹ درصد تولد ۲۷درصد مرگ و مير وجود دارد. به نظر مي رسد كه بيشترين مرگ و مير در زنان بين سنين ۱ و ۵ سال صورت مي گيرد و نرخ بالاي مرگ و مير منجر به كاهش زنان در جمعيت هند شده است. چاترجي(۱۹۹۰) چنين تخمين مي زند كه مرگ ومير دختران جوان در هند در قياس با پسران بيش از ۳۰۰ هزار نفر در سال است و از هر ۶ نوزاد كه مي ميرد يك نوزاد به دليل تبعيض جنسي جان خود را از دست مي دهد. از پانزده ميليون نوزاد دختري كه در هند به دنيا مي آيد تقريباً ۲۵% از آنها به ۱۵ سال نمي رسند. هند اولين كشوري است كه يك طرح كنترل جمعيت در خانواده را رسماً در سال ۱۹۵۲ ارائه كرد. در عين حال جمعيت اين كشور از ۳۶۱ ميليون در سال ۱۹۵۱ به ۸۴۴ ميليون در سال ۱۹۹۱ افزايش يافت. نرخ كل زاد و ولد در هند ۸/۳% است. اين ميزان با استانداردهاي جهاني مطابق است اما ميزان خالص افزايش جمعيت منجر به احساس حفظ رشد جمعيت به مثابه يكي از ۶ هدف مهم برنامه پنج ساله هشتم شده است.
از سال ۱۹۷۰ استفاده از شيوه هاي بارداري مدرن بين ۱۰ تا ۴۰ درصد افزايش يافته البته استفاده از اين روش ها در شمال و جنوب هند بسيار متغير است. برجسته ترين جنبه استفاده از شيوه هاي بارداري در هند ضدعفوني كردن است كه در بيش از ۸۵% شيوه هاي باروري مدرن استفاده مي شود. زناني كه از امكانات استرليزاسيون بهره مي  برند. ۹۰% تمام كساني كه از اين امكانات بهره مند مي شوند را در برمي گيرند.
قانون اساسي هند به زنان حقوق مساوي با مردان داده است اما سنت هاي مردسالارانه قوي، همچنان اعمال نفوذ مي كند و زندگي زنان را تعريف و تعيين مي كند. در اغلب خانواده هاي هندي يك دختر مايه دردسر محسوب مي شود و بايد معتقد باشد كه او پايين تر و حقيرتر از مرد و بدلي براي اوست. پسران ستايش مي شوند و محترم شمرده مي شوند، مادر يكصد پسر بودن خود يكي از بركات خداوندي در آيين هند محسوب مي شود.
ريشه ايده هندي رفتار مناسب با زنان را مي توان در قوانين وضع شده توسط مانو در ۲۰۰ قبل ميلاد جستجو كرد: در مورد يك دختر جوان، زن جوان يا حتي يك زن ميانسال هيچ چيز نبايد به طور مستقل انجام گيرد و حتي در خانه شخصي خودش يك دختر در دوران كودكي بايد تابع پدرش، در جواني تابع شوهرش و زماني كه شوهرش مرد بايد تابع پسرانش باشد. يك زن هيچ گاه نبايد مستقل عمل كند. ۲۰۰۰ قبل از ميلاد مطالعه اي در مورد زنان(ssp) ۲۰ روستا را در ۴ منطقه در ايالت ماهاراشترا قرار دارند به اين شيوه بررسي كرده است.
مسئله اصلي كه زنان با آن در مبارزه هستند بقاء است. درآمد كم وعدم استخدام عمده ترين دغدغه هايي است كه اين زنان را آزار مي دهد. بقاء دل مشغولي دائمي است و در اصل، بقاء يعني غذا .عمده ترين مسائل عبارتند از نبود مايحتاج اساسي مانند غذا، آب، سوخت و خوراك (علوفه) و امكانات بهداشتي، افزون بر اين تخريب محيط زيست و اينكه اغلب مشاغل سنتي آنها كاركرد خود را از دست داده است شرايطي است كه ادامه زندگي و تأمين خانواده را براي زنان بسان گذشته بسيار دشوار ساخته است.
سوء تغذيه زنان
نرخ بالاي سوء تغذيه در جنوب آسيا عميقاً ريشه در نابرابري زنان و مردان دارد. بي توجهي مردان به دختران و زنان نخستين دليل عمده سوء تغذيه بچه ها در جنوب آسيا است. اين مسئله در ساير نقاط دنيا كمتر مشاهده مي شود. مسئله مذكور در مقاله اي تحت عنوان راز آسيا كه در سال ۱۹۹۶ از سوي يونيسف منتشر شد مورد بررسي قرار گرفته است در اين مقاله نرخ سوءتغذيه كودكان در جنوب آسيا با نرخ سوءتغذيه كودكان در آفريقا مقايسه شده است. براين اساس مي توان گفت كه سوء تغذيه در جنوب آسيا شديدتر است دليل عمده اين مسأله آن است كه زنان در جنوب آسيا در قياس با آفريقا از حق آزادي و اظهار نظر كمتري برخوردارند. قضاوت و ابراز وجود و استقلال در اين منطقه به شدت محكوم مي شود. ميليون ها زن در جنوب آ سيا براي آنچه كه مايل به انجام آن هستند را نيز براي تأمين خواسته هاي فرزندانشان از دانش، ابزار و آزادي لازم و كافي برخوردار نيستند. نابرابري هاي جنسي در تغذيه از دوران كودكي تا بزرگسالي كاملاً مشهود است. در واقع جنسيت به لحاظ آماري عمده ترين ملاك سوءتغذيه در ميان جوانان است و سوء تغذيه علت اساسي و مستقيم مرگ ومير در ميان دختران زير ۵ سال به شمار مي رود.
زنان در دوران كودكي دوره شيرخوارگي كمتري داشته و كمتر از اين موهبت بهره مند مي شوند.
مردان در كودكي و بزرگسالي به خوبي تغذيه مي شوند ميزان مصرف كالري در زنان ميانسال تقريباً هزار برابر كمتر از مردان است. آمار مذكور در ايالت پنجاب گرفته شده است.
مقايسه مطالعات خانواده ها در نقاط مختلف كشور(هند) نشان مي دهد كه برابري تغذيه بين مردان و زنان در ايالات شمالي در قياس با ايالات جنوبي كمتر است.
بنابر پژوهشي در مورد كم خوني، بيش از ۹۵% دختران سنين ۶ تا ۱۴سال در كلكته حدود ۶۷% در حيدرآباد، ۷۳% در دهلي نو و حدود ۱۸% در مدرس به اين عارضه مبتلا بودند. اين پژوهش همچنين نشان مي دهد كه شيوع كم خوني در ميان زنان ۱۵ تا ۲۴سال و ۲۵ تا ۴۴ سال از الگوهاي يكساني تبعيت مي كند. كم خوني علاوه بر افزايش خطرات در دوران بارداري احتمال ابتلاي زنان به بيماري هايي نظير سل را افزايش مي دهد و از توانايي زنان براي انجام فعاليت هاي روزمره نظير پرداختن به امور خانه، مراقبت از بچه ها و كار در مزرعه مي كاهد. عمده فعاليت هاي جسماني مانند پياده روي در يك مسير معمولي هر فردي كه به كم خوني شديد مبتلاست را به ستوه مي آورد.
وضعيت بهداشتي زنان
بقاء از طريق چرخه عادي زندگي بزرگترين منبع چالش زنان به شمار مي رود. شيردادن به بچه هاي دختر به مدت كم نشان از تقابل شديد به داشتن فرزندان پسر دارد. اگر زنان به طور خاص مايلند كه فرزند پسر داشته باشند عمداً سعي مي كنند پس از آنكه نوزاد دختري به دنيا آوردند مجدداً باردار شوند. در مقابل زنان آگاهانه پس از به دنيا آمدن فرزندان پسر به منظور مراقبت بيشتر از او، از بارداري مجدد پرهيز مي كنند.
نخستين روشي كه والدين نسبت به فرزندان دختر خود واكنش تبعيض آميز نشان مي دهند بي توجهي نسبت به دختر در هنگام بيماري اوست. دخترها در هنگام بيماري كمتر به دكتر فرستاده مي شوند. براساس مطالعه اي كه در پنجاب انجام گرفته هزينه هاي پزشكي كه صرف پسرها مي شود ۳/۲برابر بيشتر از دختران است.
مرگ و مير مادران
نرخ مرگ و مير مادران در هند در مناطق روستايي نسبت به ساير كشورهاي جهان از همه بالاتر است. از جمله عواملي كه در افزايش ميزان مرگ و مير زنان در هند مؤثر است عدم تمايل به دريافت مراقبت هاي بهداشتي به هنگام بارداري است. از نگاه آنها بارداري وضعيتي موقتي است كه مي گذرد. آمارهاي ملي حاكي از آن است كه تنها ۴۰% تا۵۰% زنان از مراقبت هاي بيش از زايمان برخوردار مي شوند.
اسناد و مدارك مربوط به ايالت هاي بيهار، راجاشان، اوريسا، اوتار، پرادش، ماها راشترا و گجورات نشان مي دهد كه كمتر از ۵ تا۲۲ درصد زنان و بچه ها در مناطق روستايي و ۲۱ تا ۲۵درصد در مناطق شهري از خدمات بهداشتي برخوردارند.
برآوردها نشان مي دهد كه بيماري هاي مربوط به بارداري يك چهارم تمام مرگ و ميرهاي رايج در ميان زنان ۱۵ تا ۲۹ سال را تشكيل مي دهد. البته دو سوم از آنها قابل پيشگيري هستند. در هند براي هر بيماري مربوط به زنان و مادران حدود بيش از ۲۰ زن از نبود امكانات بهداشتي مناسب رنج مي برند. پژوهشي كه در مناطق روستايي ماهاراشترا براساس آزمايشات فيزيكي صورت گرفت نشان داد كه حدود ۹۲% از زنان از يك يا چند بيماري مربوط به زنان و زايمان رنج مي برند.
تأثير شغل بر بهداشت مادران
شرايط كاري بر مرده زايي و به دنيا آمدن نوزاد نارس تأثير مي گذارد. كارهايي كه طي آن زنان مجبورند ساعت ها در يك وضعيت بمانند به شدت بر سلامتي باروري آنها تأثير مي گذارد. پژوهشي در ناحيه ساحلي ماهاراشترا( كه در آنجا شاليزارهاي برنج وجود دارد) نشان داد كه ۴۰% از تمام نوزادان مرده در ماههاي جولاي تا اكتبر به دنيا مي آيند. اين پژوهش همچنين نشان داد كه عمده تولدها طي ماه هاي جولاي و آگوست رخ مي دهند، ماه هاي كاشت برنج.
تأثير آلودگي بر زنان
- آب و هواي آلوده و نبود بهداشت عمومي سلامتي زنان را بيشتر تهديد مي كند.
تأثير آلودگي و فاضلاب هاي صنعتي بر سلامتي مسأله قابل بررسي است.
سانديا ونكاتسواران در نشريه محيط زيست، توسعه و فاصله جنسيت، مي گويد: سوءتغذيه عمدتا در ميان زنان شايع است و ميزان پايين متابوليسم و ساير مشكلات بهداشتي، در توانايي آنها در فائق آمدن بر استرس ها تاثير مي گذارد.
خطر دود ناشي از سوزاندن خرده هاي چوب، نخاله ها و سرگين به مدت سه ساعت برابر است با دود كردن ۲۰پاكت سيگار. در مورد زناني كه دست كم ۳ساعت از روز را به آشپزي، خاصه در نواحي فاقد تهويه مناسب مي پردازند اين تاثير شامل مشكلات مربوط به چشم، مشكلات تنفسي، برونشيت هاي مزمن و سرطان ريه نيز مي شود.
بر اساس مطالعه اي كه توسط سازمان بهداشت جهاني در سال ۱۹۹۱ انجام گرفت، زنان بارداري كه در مجاورت دود ناشي از سوزاندن مواد مزبور به آشپزي مي پردازند تقريبا ۵۰درصد بيشتر در معرض خطر به دنيا آوردن نوزادان مرده قرار دارند.
كم خوني، شخص را در برابر ابتلا به مسموميت ناشي از منواكسيدكربن- كه يكي از آلاينده هاي اصلي دود به حساب مي آيد- آسيب پذيرتر مي كند. نظر به تعداد زنان هندي كه كم خون هستند(۲۵ تا ۳۰درصد در گروه هاي سني توليدكننده و تقريبا۵۰درصد در دوره سه ماهه سوم) اين حساسيت به ابتلا به مسموميت ناشي از منواكسيد كربن كمك مي كند. افزون بر اين، همزمان با افزايش جمعيت، بيماري هاي ناشي از فضولات نظير بيماري كرم قلاب دار شايع مي شوند. افرادي كه پابرهنه كار مي كنند بسيار آسيب پذيرند و تحقيقات نشان داده كه بيماري كرم  قلاب دار در ميان زنان روستايي عمدتا ناشي از درصد بالاي كم خوني در ميان آنهاست.
ادامه دارد

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   فرهنگ   |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |