يكشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۵
ورزش در محلات
004869.jpg
مريم رضايي
توپ و زمين
بر خلاف سالهاي دورتر كه برخي بازي ها در حد يك منطقه و محله و در حقيقت بومي بود. امروزه در تهران بزرگ شايد كمتر بتوان نشاني از اين نوع بازي هاي بومي و فولكلور گرفت.
اما حكايت توپ پلاستيكي و دوچرخه و زماني براي دويدن با كفش هاي مدرسه بر سنگفرش هاي كوچه و خيابان ها، هنوز هم جاري و رايج است و چه بسيار از نام آوران بزرگ رشته هاي ورزشي كه از همين كوچه پس كوچه هاي شهرمان سر از بزرگترين باشگاه هاي ورزش ايران و جهان برمي آورند.
يادم است كه همين چند روز پيش بود كه صداي تلفن گروه ورزشي همشهري بلند شد و از آن سوي سيم تلفن صداي كودكي خجول، به آرامي از من پرسيد: كجا فوتبال حرفه اي بازي كنم. مي خواهم يك فوتباليست بزرگ شوم! پرسيدم چند سالته؟ گفت: ۹ سال. محمد كوچك از اسلامشهر به فكرش رسيده بود تا با مشورت گروه ورزشي همشهري روياي بزرگ كودكي اش را تحقق بخشد، تا آينده چه پيش آورد!
محمدهاي بسياري در كوچه  پس كوچه هاي شهر ما با صداقت، معصوميت و شوق و اشتياق فراوان ساعات بسياري را پا به توپ مي گذرانند و چه بسيار شوق ها و روياهايي كه در هاله اي از ابهام در كوچه خاطرات كودكي جا مي ماند و به ثمر نمي نشيند!
اما آن روز، با محمد كوچك خيلي حرف زدم و از امكانات محله شان پرسيدم و به او گفتم: منتظر باش كه شايد شهرداري منطقه شما نيز طرح ايجاد زمين چمن را در محله شما در آينده اجرا كند و تو آن قدر خوب بازي كني كه صيد شكارچيان فوتبال در محله ها شوي.
قصه مشترك
محله، نخستين مكاني است كه كودك جرأت پيدا مي كند تا در آن خود را بيابد. دست مادر و پدر را رها كند، در آن خريد كند تا كم كم مسلط به همه جاي آن شود.
محله، شايد نخستين مكاني باشد كه كودك اجازه مي يابد ساعاتي را در آن به تنهايي و در جمع دوستان به بازي و تفريح بپردازد.
صداي بچه ها در اكثر محله ها با يك توپ پلاستيكي نه فقط در زمان اكنون، بلكه از گذشته هاي بسيار دورتر همواره به گوش مي رسد و خواهد رسيد.
هنوز هم همسايه ها، گله مند بازي بچه ها در حياط كوچك مجتمع هاي مسكوني و يا كوچه هاي باريك محله مي شوند و خواهند شد. هنوز هم مانند هميشه كودكان دغدغه  يك دل سير بازي بدون غر ولند بزرگترها را در دل دارند!
اين قصه مشترك، زندگي همه ماست كه برخي آن را همواره زنده نگاه مي داريم و برخي خيلي زودتر از آنچه كه فكرش را بتوان كرد آن را به تل خاطرات دست نايافتني مي سپاريم و گم مي كنيم.
اما يك كارشناس جامعه شناسي در اين باره چنين مي گويد: محله مانند خانواده اولين و اصلي ترين بافت جوامع انساني است و بنيادي ترين جزء زندگي شهروندي محسوب مي شود و همان گونه كه اصلاح جوامع انساني بدون اصلاح خانواده متصور نيست، بهبود زندگي شهروندي نيز از «محله» آغاز مي شود.
004872.jpg
500 محله، ۵۰۰ زمين چمن
تشكري نيا، مدير شركت توسعه فضاهاي فرهنگي ورزشي شهرداري تهران مي گويد: واقعيت اين است كه ايجاد امكانات ارزان و عمومي ورزش در محله ها علاوه بر نقش سازنده اي كه بر سلامتي شهروندان دارد از اين طريق بسياري از معضلات جسمي ناشي از كم تحركي زندگي ماشيني و شهري نيز رفع مي شود و اين حركت در سلامت روح و روان شهروندان نيز بسيار مؤثر است و به طور طبيعي يك شهروند سالم و با روحيه در بهبود شرايط زندگي خود و ديگر همشهريانش مشاركت و تعامل بيشتر و سازنده اي خواهد داشت.
وي مي گويد: همين نگرش موجب شد كه مديريت شهر تهران نگاهي به ساماندهي محله هاي اين شهر بزرگ و حواشي آن كند و براي ۲۲ منطقه تهران بزرگ، برنامه بزرگي را طراحي و به اجرا درآورد.
تشكري نيا مي گويد: اگر تأمين نيازهاي محله در ابعاد مختلف مانند تأمين امنيت، بهداشت، آموزش و پرورش و... مهم است، اما بي شك يكي از مهمترين زيرساخت ها در ارتقاي كيفي زندگي شهروندي در محله هاي تهران پرداختن به بحث ورزش است. گذشته از آن يافتن استعدادهاي درخشان ورزشي هميشه از محله ها آغاز شده است و هر چه امكانات ورزش در محله ها بيشتر و ارزان تر شود استعدادهاي بيشتري شكوفا و كشف خواهد شد.
وي تصريح مي كند: علاوه بر همه اينها بايد بسياري از آسيب ديدگي هاي جدي و مهم ورزشكاران حرفه اي امروز را در نتيجه ورزش در مكان هاي نامناسب و با وسايل غيراستاندارد در مراحل اوليه ورزش آنها در محله دنبال كرد.
مجري شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهرداري تهران در ادامه مي گويد:  بر اساس حقايق ياد شده، مديريت شهر تهران مصمم به ايجاد امكانات مناسب ورزشي در سطح مناطق ۲۲ گانه تهران و محلات آن شده است و اين تصميم در قالب طرح ۵۰۰ زمين چمن، ۵۰۰ محله به اجرا درمي آيد.
مرحله اول اين طرح كه در اوايل ارديبهشت ماه جاري با افتتاح ۱۰۰ زمين چمن آغاز شد حركت نويني است در طراحي فضاها و كاربري هاي ورزش تهران.
امروز ۱۰۰ زمين چمن مصنوعي با بهترين شرايط و استانداردهاي جهاني در محلات مختلف شهر بهره برداري شده است و از اين زمين ها ۳ ناظر فيفا، دادكان رئيس فدراسيون فوتبال و برخي از مسئولان فوتبال كشور نيز بازديد كرده اند.
انقلاب ورزش در ايران
كارشناسان فيفا پس از بازديد از اين زمين ها و تأييد كيفيت آنها،  اين حركت را انقلاب ورزشي در ايران ناميده اند كه از تهران آغاز شده است. آنها مي گويند اين حركت مي تواند به عنوان الگو و نمونه  در بسياري از شهرهاي ديگر جهان به اجرا درآيد و فدراسيون جهاني فوتبال آن قدر تحت تأثير اين حركت سازنده قرار گرفته است كه اعزام كارشناسان و مربياني را براي آموزش در اين زمين ها پيشنهاد كرده است.
قرار است عوامل اجرايي اين طرح بزرگ تا پايان امسال ۴۰۰ زمين چمن مصنوعي ديگر را در سطح مناطق تهران به اجرا درآورند كه البته حركت نخستين از محله هاي جنوبي تهران بزرگ آغاز شده است.
اهالي محل، پيشقدم شدند
تشكري نيا درباره يكي از خاطرات خود در خصوص اجراي زمين هاي چمن در محله ها مي گويد: در يكي از زمين ها در محله اي در شهر ري، زماني كه مي خواستيم چمن مصنوعي را نصب كنيم ديدم پشت حصارها حدود ۳۰ بچه با يك توپ پلاستيكي منتظر ايستاده اند. با توجه به اين كه نصب چمن حدود ۶ تا ۷ روزي زمان مي برد به طرف آنها رفتم و گفتم چرا اينجا ايستاده ايد هنوز چند روزي كار هست.
آنها فقط مرا نگاه كردند. يكي از پرسنل با صداي بلند به من گفت: آقا بچه ها از روز اول خاكبرداري «هر روز» با توپ اينجا هستند!
وي مي گويد: همين طور يكي از زمين هاي چمني كه شب سال نو آماده شده بود بايد تحويل داده مي شد اما پايان سال بود و همه درگير بودند. ۴-۳ روزي از سال گذشته بود كه براي بازديد رفتيم تا ببينيم چگونه زمين را تحويل اهالي محل دهيم. با كمال تعجب ديدم كه اهالي خودشان تابلوي بزرگي جلوي محوطه زمين چمن نصب كرده  و روي آن برنامه اي از ۸ صبح تا ۱۲ شب را براي گروه سني مختلف نوجوان، جوان و بزرگسال محله ترتيب داده بودند!
اولويت ها و نيازهاي زندگي شهري
توسعه جغرافيايي شهر تهران و افزايش روزافزون جمعيت و دشواري تردد در اين كلان شهر، روز به روز تكيه بر امكانات و تجهيزات موجود يا آتي را كه بر مبناي الگوهايي در سطوح ملي و منطقه اي و يا حتي ناحيه اي شهر طراحي شده باشند، ناممكن تر مي سازد.
بسياري از امكانات ضروري و مورد نياز شهروندان در نقاطي از شهر وجود دارد كه به دليل دسترسي سخت و دشوار به آن، بسياري از خير استفاده از آن مي گذرند! حتي با فرض سهولت دسترسي يكسان به امكانات، نمي توان الگوي واحدي را براي رفع نيازهاي شهرونداني كه از نقاط مختلف جغرافيايي شهر و يا از طبقات مختلف اقتصادي يا با سليقه هاي متنوع اجتماعي و فرهنگي هستند، تدارك ديد و يا متوقع بود كه امكانات متمركز شهري به گونه اي يكسان در اختيار همه و مورد پذيرش همه شهروندان قرار گيرد.
از جمله تدابيري كه مديران اغلب كلان شهرها در مقابله با تورم نيازهاي شهرهاي بزرگ جهان انديشيده اند، تمركز زدايي و رويكرد به كوچكترين واحدهاي شهري يعني محله هاي شهر است.
در حقيقت با توجه به واحد محله، امكان در نظر گرفتن تجانس ها و اشتراكات فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي شهروندان را مقدورتر مي سازد و تخمين اولويت ها و نيازها را به واقعيت نزديك تر مي كند.
محله، الگوي مؤثر تمركززدايي
كارشناسان شهري بر اين باورند كه با محور قرار دادن محله به عنوان الگوي تمركز زدايي خدمات و تجهيز شهري، مي توان مانع از هدر رفتن سرمايه ها و تدابير و امكانات شهري شد. زيرا در برنامه ريزي توسعه خدمات و امكانات در سطح محله، با تكيه بر هويت آن و نيازهاي فرهنگي آن، تعريف ميانگين هاي اقتصادي و اجتماعي و شناخت ويژگي هاي ساكنان محله از لحاظ سطح درآمد، قدرت خريد، سطح تحصيلات و غيره و نيز مشاوره با معتمدان محلي، ذائقه هاي فرهنگي اهالي محله و... مي توان ضريب اطمينان به ضرورت واقعي و عملي از سازه هاي شهري را تخمين زد و افزايش داد و با تكيه بر همين اطمينان بر ضمانت امكان جلب مشاركت سرمايه هاي بخش خصوصي در محله ها افزود.
در غير اين صورت احداث هر نوع سازه شهري با فرض وجود نياز عمومي شهروندان و بر مبناي الگوي متمركز در سطوح كلان ملي، شهري و يا منطقه اي هميشه با مخاطراتي رو در رو است كه ممكن است با شكست مواجه شود. در حقيقت بي علاقگي شهروندان، مي تواند مؤيد عدم توفيق يك برنامه كلان باشد.
004875.jpg
دسترسي محلي، ذائقه محلي
شهرداري تهران با در نظر گرفتن دو نكته اساسي يعني دسترسي محلي و تناسب با ذائقه  محلي، محوريت محله را در دستورات خود گنجانده است و اميدوار است كه از اين طريق بتواند در خدمات رساني و برنامه ريزي شهري غيرمتمركز توفيق حاصل آورد و شهروندان نيز با كمترين تردد و تحمل هزينه هاي مادي و رواني در رفع نيازهايشان اقدام كنند.
نور فردي، كارشناس شهري در اين باره مي گويد: در سطح كلان ما مي دانيم كه در شهر ما بسياري چيزها را كم داريم يا نداريم، اما راه حل عملي براي بهبود نيازها، شناسايي دقيق عرضه و تقاضاي واقعي و اجرايي است. فرض كنيد ممكن است در منطقه اي در جنوب تهران از امكانات ورزش اسكيت يا اسكي روي چمن بي بهره باشد، يعني كمبود يا نبود عرضه. اما اين كمبود يا نبود عرضه در آن مناطق خاص هرگز به معناي ظرفيت بالقوه براي ايجاد اين امكانات يا خدمات نيست. زيرا ممكن است در آن محلات، بسته به ذائقه عمومي، وضعيت اقتصادي ساكنان و اولويت هاي ورزشي و فرهنگي از ديد مردم، تمايل چنداني نيز براي استفاده از چنين امكاناتي وجود نداشته باشد يعني كمبود يا نبود تقاضا. اما در مقابل ممكن است محله هايي از چند زمين فوتبال يا سالن سينما بهره مند باشند، اما تقاضاي محله در اين موارد با توجه به كميت و تركيب جمعيت همچنان بالا باشد. ملاحظه مي شود كه ضرورت شناخت بين عرضه واقعي و تقاضاي واقعي تا چه حد اهميت دارد.
ورزش مقوله عام و مشترك
ورزش به عنوان مشغله اي مشترك و عام و دائمي، جايگاه و اولويت خود را ميان عموم اين رشته ها و مشغله هاي شهري حفظ كرده است و درست به دليل همين موقعيت عام و مشترك بودن نياز و گرايش به ورزش است كه ضرورت تأمين و افزايش سرانه كافي ورزشگاه در سطح كلان معنا مي دهد. اما تفسير عملي و اجرايي اين ضرورت را بايد با وضعيت موجود در كوچكترين واحدهاي شهري يعني محلات جست وجو كرد. كارشناسان ورزشي بر اين باورند كه با توجه به ميانگين سني جمعيت و پيشينه هاي فرهنگي و اجتماعي و نيازهاي آشكار شهروندان، از جمله عام ترين اين نيازها امكانات ورزشي در حجم و ميزان كافي است. اين كارشناسان بارها از سرانه ناكافي و فقير سطح ورزش انتقاد كرده اند.
انحصار ورزش شكسته مي شود
بيشترين فضاهاي ورزشي موجود، در نگاه نخست در ابعاد كلان ورزشي يعني استاديوم هاي بزرگ و در نگاه خاص در انحصار طبقات خاص اجتماعي قرار دارد،ضمن آن كه از لحاظ پراكندگي مطلوب جغرافيايي در سطح كشور برخوردار نيستند و به طور عمده در يكي دو منطقه محدودند.
اگر نياز به ورزش و ورزشگاه و تجهيزات ورزشي، ضرورتي انكارناپذير است كه هست، وقت آن رسيده است كه ورزش از انحصار طبقات و وابستگي به هزينه ها و شرايط اقتصادي خاص خارج شود و در اختيار عموم مردم قرار گيرد.
رويكرد به انبوه سازي و ساخت ورزشگاه هاي كوچك با هزينه هاي حداقل و با كيفيت مطلوب و كميت بيشتر در سطح محله ها، با در نظر گرفتن ذائقه هاي فرهنگي و سلايق ساكنان محلات، از تدابير نوين مديريت شهري است.
رشته ها و امكانات ورزشي در اين مكان ها مي تواند به ساده ترين و عمومي ترين شكل ممكن و بر اساس علائق طيف جمعيتي محله شكل گيرد و برقراري ارتباط حتي ميان نسل هاي مختلف براي رشته هايي مانند ورزش هاي كشتي، فوتبال، جودو، واليبال، بسكتبال، ورزش هاي باستاني و پهلواني و غيره فراهم شود.

نگاه
توزيع زمين ورزشي در محله
نسل جوان هميشه نسل شور و جنب و جوش و تحرك بوده است و خواهد بود. با اين حال شرايط محيطي، امكانات و شيوه هاي زندگي و كار از مهم ترين قيدهاي به فعل درآوردن مصدر تحرك اند. زندگي در خارج از شهر، هم به واسطه  هواي سالم و طبيعت سرشار و هم به يمن نياز به كار بدني روي زمين يا دريا و تماس و چالش مداوم با مظاهر طبيعي حيات، ورزيدگي و پرورش نيروهاي بدني و پيوند جسم با پيكر طبيعت را با خود همراه دارد؛ اما زندگي در شهر- به ويژه كلان شهر عظيمي چون تهران امروز- چنين نيست. پيشه هاي مدرن كه درصد بزرگي از نسل جوان بدان ها اشتغال مي يابند اغلب از امكان تحرك ضمن كار بي بهره اند،  نسبت امكانات موجود و فضاهاي لازم براي گرايش هاي شخصي به ورزش با تراكم جمعيت كلان شهر معمولاً نسبتي ناچيز است و راه هاي دسترسي به اين امكانات و فضاها- گاه در آن سوي شهر- همراه با مشكلاتي چون آلودگي هوا و راه بندان و با توجه به وقت زيادي كه در ساعات روزانه مي طلبد، مدام پيچيده تر و ناپيمودني تر مي شوند. با اين همه مسأله نياز نسل جوان به ورزش و تحرك صرفاً خاص كلان شهر تهران يا كشور ما نيست. به ويژه با گسترش حيرت انگيز فن آوري رايانه اي كه در همه كشورها، نسل جوان را به صورت انبوه و طي ساعات متوالي، ساكن و بي تحركي بر صندلي مي نشاند و تمايزي ميان وضعيت بدني در ساعات كار و ساعات تنوع ايجاد نمي كند.
نياز به ورزش و مقابله با پيامدهاي سكون هر روزه و عوارضي چون اضافه وزن، تغيير شكل تدريجي استخوان بندي، خمودگي جسماني و تأثيرات روحي و رواني آن در تمام جهان به مسأله اي جدي بدل شده است. در عين حال امكانات ورزشي شهر ما در قياس با بسياري از شهرهاي دنيا اگر بيشتر نباشد كمتر نيست، اما مشكل مهم ديگر، تمركز اين امكانات در محدوده هايي خاص از شهر است كه به دليل مشكلات آمد و شد، طول مسيرهاي دسترسي و هزينه هاي سنگين استفاده، بهره وري از امكانات ياد شده را به انحصار ساكنان همان محلات درمي آورد و در نتيجه به تبعيضي جغرافيايي و در مواردي طبقاتي منجر مي شود. به همين دليل چيزي كه مشكل شهر را در اين زمينه برطرف مي كند تنها خود امكانات نيست، كثرت، تنوع و فراگيري آن است.
با مجموعه اين دلايل است كه تصميم مديريت شهري به احداث ۵۰۰ فضاي ورزشي در ۵۰۰ محله تهران، به انقلابي شبيه است؛ اقدامي كه فرصت سلامتي را ميان همه اقشار جامعه به يكسان تقسيم مي كند و امكان تحرك و جنب و جوش را پيش روي همه نمايندگان نسل جوان و البته نسل هاي ديگر نيز مي گذارد. اكنون نه تنها همه كس خواهند توانست بدون صرف وقت و هزينه سنگين در محله خود به فضا و امكانات ورزشي متعارف و استاندارد دسترسي بيابند بلكه چشم انداز ورزش قهرماني كشور نيز با حضور انبوه جوانان ايراني در اين عرصه روشن تر و اميدواركننده تر خواهد بود.براي اجراي طرح به اين نكات توجه جدي شده است: 
۱- توجه به ورزش محلات به عنوان تأ مين زيرساخت هاي ورزش قهرماني ۲- توزيع زمين ها در سطح محلات: ترغيب جوانان و نوجوانان به ورزش ؛ ايجاد احترام متقابل بين شهروند و مديريت شهري؛ دسترسي آسان و پرهيز از سفرهاي بلند شهري براي رسيدن به فضاهاي ورزشي
۳- استفاده از مصالح مناسب براي پرهيز از آسيب ديدگي هاي معمول ورزشكاران در دراز مدت.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |