چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۸۵
اجتماعي
Front Page

به مناسبت روزجهاني بدون دخانيات
بالاتر از سياهي
005493.jpg
عكس ها :مسعود خامسي پور
زاهد الدين سلگي
از زماني كه معضلي به نام «اعتياد» جامعه را با چالش مواجه ساخت و جوامع دريافتند كه اعتياد خانمانسوز است و معتاد انگل جامعه، استفاده از آن ممنوع و براي كساني كه به هر نوعي با آن در ارتباط هستند- چه از آن استفاده مي كنند و چه آن را براي كساني كه استفاده مي كنند تهيه مي كنند- مجازات هايي در نظر گرفته شد. هدف نهايي همه اين اقدامات نيز اين بود كه جامعه اي سالم و عاري از مواد مخدر به وجود آيد و انسان ها در دام اين بلاي خانمانسوز گرفتار نشوند. با همه اين اقدامات آنچه را كه در عالم واقع شاهد آن هستيم، چيز ديگري است.
اعتياد معضلي جهاني است و اكثر جوامع كم و بيش با چنين معضلي دست به گريبانند گرچه براي كساني كه آن را در سطح جامعه ترويج مي كنند و يا از آن استفاده مي كنند و با نام «معتاد» شناخته مي شوند مجازات هايي وجود دارد، ولي روز به روز دامنه اعتياد وسيع تر شده و قشر بيشتري از جمعيت جهان را تهديد مي كند. كشور ما كه در مسير ترانزيت مواد مخدر قرار دارد نسبت به كشورهايي كه در فاصله دورتري از مركز توليد آن قرار دارند آسيب پذيرتر است. ايران به لحاظ جغرافيايي همسايه بزرگترين كشور توليد كننده خشخاش و مخدرهاي طبيعي است كه به طور متوسط سالانه حدود ۵ هزار تن مواد مخدر توليد مي كند و سرمايه گذاري اي كه ايران در راه مبارزه با مواد مخدر در طي سال هاي بعد از انقلاب انجام داده از بسياري كشورها بيشتر بوده است. طي اين سال ها سهم ايران در مبارزه با باندهاي مافيايي قاچاق مواد مخدر به شهادت رسيدن حدود ۴ هزار نفر از بهترين جوانان كشورمان بوده است، با اين حال و مبارزه پيگير با عوامل توزيع كننده مواد مخدر در طي ساليان گذشته،مصرف انواع مواد مخدر در ايران رشد روزافزوني داشته است. از سال ۵۶ تا ۸۰ تعداد معتادان كشور سير صعودي داشته و ۱۰ برابر شده است! و اين امر به معناي قرار گرفتن سرمايه هاي انساني كشور در معرض نابودي جمعي است. تا چند سال پيش مصرف عمده مواد مخدر به ترياك و هروئين محدود مي شد. در ساليان اخير مواد مخدر شيميايي نيز به موارد فوق افزوده شده است به طوري كه در تهران موادي مانند شيشه، كراك و قرص هاي اكستازي و در شهرستان ها ترياك مصرف كننده بيشتري دارد. گرچه توزيع كنندگان اين مواد براي تشويق جوانان به استفاده از موادي مانند قرص هاي اكستازي با اين حربه كه اين مواد اعتيادزا نيستند، آنها را فريب مي دهند ولي گذشته از خطرات فراواني كه قرص هاي اكستازي به همراه دارد و تاكنون نيز حوادث دلخراشي را باعث شده است، اعتياد فقط جنبه فيزيكي ندارد، وابستگي به مواد مخدر كه همان اعتياد است، ممكن است جنبه رواني داشته باشد.
جواناني كه از اين نوع قرص ها استفاده مي كنند از نظر رواني به آنها وابسته مي شوند به طوري كه استفاده آنها از اين قرص ها به صورت روزانه و مرتب ادامه پيدا مي كند و بعد از مدتي آثار زيانبار و خطرات مرگباري كه مصرف اين نوع قرص ها به همراه دارد، آنها را به انواع بيماري هاي قلبي و ديگر بيماري ها مبتلا مي سازد و خطر مرگ هر لحظه در كمين آنهاست.
وقتي از يك فرد معتاد به مواد مخدر علت گرفتار شدن او به دام اعتياد را جويا مي شويم، پاسخ او فقط در يك كلمه نهفته و خلاصه مي شود: «سيگار» ، شايد به گمان بسياري از افراد سيگاري طرح اين موضوع چندان خوشايند نباشد اما واقعيت اين است كه به محض در دست گرفتن اولين نخ سيگار در ميان انگشتان، فرد احساس مي كند كه با فرستادن دود سيگار به درون ريه هايش مي تواند يك تفريح و سرگرمي جذاب براي خود فراهم كند و اين گونه است كه او براي ارضاي ريه هاي آلوده به ناچار به مصرف مواد مخدر روي مي آورد.در حال حاضر بيش از يك ميليارد و ۳۰۰ ميليون نفر در سراسر جهان سيگار مي كشند كه ۸۴ درصد آنها در كشورهاي در حال توسعه زندگي مي كنند. در كشور ما حدود ۱۲ ميليون سيگاري سالانه ۵۴ ميليارد نخ سيگار دود مي كنند و سالانه نزديك به ۳۷۰ ميليارد تومان صرف درمان بيماري هاي ناشي از مصرف سيگار آنها مي شود. همچنين ۲/۶۷ درصد پسران و ۹/۷۹ درصد دختران اولين سيگار را از روي كنجكاوي مي كشند. ۴/۲ درصد پسران همراهي با جمع و ۱۳ درصد دختران نيز كسب لذت را دليل اصلي مصرف سيگار بيان مي كنند. اعتياد عامل ۴۰ درصد سرقت ها، ۵۵ درصد طلاق ها، ۶۵ درصد كودك آزاري ها و همسرآزاري ها و بيش از ۷۰ درصد ابتلا به ايدز در كشور است. بنا بر آمار رسمي پزشكي قانوني در سال گذشته حدود ۵ هزار معتاد جان خود را از دست دادند و البته آمار غيررسمي مرگ ومير معتادان بسيار بيشتر است.
سوءمصرف تاريخي
پيشينه استفاده بشر از مواد مخدر به صدها سال مي رسد. برده داران آمريكايي به كارگران سياهپوستي كه در بندرگاه ها كار مي كردند، كوكائين مي دادند تا درد كارهاي كمرشكن خود را تحمل كنند. در نيروهاي مسلح آمريكا نيز در دوران جنگ جهاني دوم، توزيع سيگار به منظور سازگاري با استرس هاي جنگ، امري مرسوم بود. همچنين در جنگ جهاني دوم قرص هايي كه امروزه از آنها با نام اكستازي نام مي بريم در بين سربازان آلماني توزيع مي شد. اين قرص ها با ايجاد توهم در بين سربازان حس ترس را در آنان از بين مي برد و بي محابا جلو مي رفتند. خلبانان آمريكايي نيز از آمفتامين براي بيدار ماندن در عمليات طولاني مدت استفاده مي كردند. به هر حال اين داروها امروزه جز ناتواني پيشرونده چيزي از خود به جا نمي گذارند و در حال حاضر بلاي جان بشريت شده اند.
اعتياد چيست
اعتياد يك بيماري زيست شناختي، روان شناختي و اجتماعي است كه معني لغوي آن به معناي «عادت كردن» است و در اصطلاح و عرف اجتماعي به معناي نوعي از مواد مخدر است كه ترك اين عادت بسيار مشكل و براي كساني كه اراده اي قوي ندارند غيرممكن است و تا لحظه مرگ آنان را همراهي مي كند. عوامل متعددي در اتيولوژي سوءمصرف و اعتياد موثر هستند كه در تعامل با يكديگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتياد مي شوند. عوامل موثر بر فرد، محيط فرد و تمامي علل و عوامل درهم بافته اي هستند كه بر يكديگر تاثير مي گذارند. درك تمامي علل و عوامل زمينه اي موجب مي شود تا روند پيشگيري، شناسايي، درمان و پيگيري به طور هدفمند طرح ريزي شود، بنابراين آشنايي با عوامل زمينه ساز و مستعدكننده در مقابل آن ضرورت دارد كه در ادامه مورد بررسي قرار مي گيرد.
عوامل مخاطره آميز فردي
دوره نوجواني، استعداد ارثي، صفات شخصيتي (صفات ضداجتماعي پرخاشگري، اعتماد به نفس پايين) و اختلال هاي رواني (افسردگي اساسي، نگرش مثبت به مواد) از عوامل مخاطره آميز فردي است كه هركدام در شرايط خاصي مي تواند شخص را در معرض خطر اعتياد قرار دهد و اتخاذ شرايط ويژه در ارتباط با هريك از عوامل فوق براي پيشگيري از انحراف شخص به سوي اعتياد امري ضروري است.
موقعيت هاي مخاطره آميز
ترك تحصيل، بي سرپرستي و دوره نوجواني از موقعيت هاي مخاطره آميزي است كه نوجوانان و جوانان را به شدت نسبت به اعتياد آسيب پذير مي كند. نوجواني دوره انتقال از كودكي به بزرگسالي و كسب هويت فردي و اجتماعي است. در اين دوره، ميل به استقلال و مخالفت با والدين به اوج مي رسد و نوجوان براي اثبات بلوغ و فرديت خود ارزش هاي خانواده را زير سؤال مي برد و سعي در ايجاد و تحليل ارزش هاي جديد خود دارد. مجموعه اين عوامل علاوه بر حس كنجكاوي و نياز به تحرك، تنوع و هيجان، فرد را مستعد مصرف مواد مي نمايد. فرار از خانه، معلوليت جسمي، ابتلا به بيماري ها يا دردهاي مزمن، حوادثي مانند از دست دادن نزديكان يا بلاياي طبيعي ناگهاني نيز ممكن است منجر به واكنش هاي حاد رواني شوند. در اين حالت فرد براي كاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده مي كند. بي سرپرستي و ترك تحصيل نيز باعث فشار مضاعف بر نوجوانان و جواناني مي شود كه هيچ گونه تجربه زندگي و رويارويي با مشكلات و تنگناهاي زندگي را نداشته اند، در اين گونه مواقع شخص احساس مي كند كه روي آوردن به مواد مخدر آخرين پناهگاه اوست و نقطه سقوط وي از همين جا شروع مي شود.
صفات شخصيتي
عوامل مختلف شخصيتي با مصرف مواد ارتباط دارند. از اين ميان، برخي از صفات تشديدكننده احتمال اعتياد هستند. افرادي كه با ارزش ها يا ساختارهاي اجتماعي مانند خانواده، مدرسه و مذهب پيوندي ندارند و يا از عهده انطباق، كنترل يا ابراز احساسات دردناكي مثل احساس گناه، خشم و اضطراب برنمي آيند بيشتر در معرض اعتياد قرار دارند. صفاتي مانند عدم پذيرش ارزش هاي رايج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نياز شديد، احساس فقدان كنترل بر زندگي خود،  اعتماد به نفس پايين، نداشتن اراده مخالفت در برابر پيشنهادهاي خلاف ديگران و نبود مهارت هاي اجتماعي نيز جزو عوامل آسيب پذيركننده شخص در برابر اعتياد به شمار مي رود. از آنجا كه اولين مصرف مواد، معمولاً  از محيط هاي اجتماعي شروع مي شود هر قدر فرد قدرت تصميم گيري و مهارت ارتباطي بيشتري داشته باشد، بهتر مي تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت كند.
اختلال هاي رواني
در حدود ۷۰ درصد موارد، همراه با اعتياد اختلال  هاي ديگر روانپزشكي نيز وجود دارد. شايع ترين تشخيص ها عبارتند از: افسردگي اساسي، اختلال شخصيت ضد اجتماعي، اختلال وسواسي- جبري، اختلال پانيك، مانيا، اسكيزوفرني.
نگرش مثبت به مواد
افرادي كه نگرش ها و باورهاي مثبت و يا خنثي به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتيادشان بيش از كساني است كه نگرش هاي منفي دارند. اين نگرش هاي مثبت معمولاً  عبارتند از: كسب بزرگي و تشخص،  رفع دردهاي جسمي و خستگي، كسب آرامش رواني،  توانايي مصرف مواد بدون ابتلا به اعتياد.
005472.jpg
۱۰ خرداد (۳۱ مي) روز جهاني بدون دخانيات است. در جهاني كه روزي بدون دخانيات ندارد، غول سياه اعتياد هر روز و هر ساعت انسان هاي بي شماري را در كام خود فرو مي برد، با اين همه اشتهاي اين ديو پليد سيري ناپذير است. اشتهاي او براي صيد جوانان بي تجربه و ساده دل بسيار زياد است. گويي با سقوط هر جواني در چاهي به نام اعتياد، اين غول پليد فربه تر مي شود. با سياه پوش شدن هر خانواده اي در غم فرزند خود، غول سياه اعتياد، سياهي خود را بر جامعه بيشتر تحميل مي كند، گرچه فرهنگ ما مي گويد «بالاتر از سياهي رنگي نيست» ولي اگر امروز به فكر درمان اين سياهي نباشيم، شايد روزي فرا رسد كه رنگي بالاتر از سياهي نيز وجود داشته باشد و آن رنگي نيست جز «رنگ سياه اعتياد» .
خانواده
خانواده اولين محل رشد شخصيت، باورها و الگوهاي رفتاري فرد است. اما خانواده علاوه بر اين مي تواند منبعي براي اختلال نيز  باشد. ناآگاهي والدين، ارتباط ضعيف والدين و كودك، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج يا آشفته و از هم گسيخته، احتمال ارتكاب به انواع بزهكاري ها مانند سوء مصرف مواد را افزايش مي دهد. همچنين والديني كه مصرف كننده مواد هستند باعث مي شوند فرزندان با الگوبرداري از رفتار آنان مصرف مواد را يك رفتار هنجار تلقي و رفتار مشابهي پيشه كنند.
تأثير دوستان
تقريباً  در ۶۰ درصد موارد، اولين مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ مي دهد. ارتباط و دوستي با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد كننده قوي براي ابتلاي نوجوانان به اعتياد است. مصرف كنندگان مواد، براي گرفتن تأييد رفتار خود از دوستان، سعي مي كنند آنان را وادار به همراهي با خود نمايند. گروه «همسالان» به خصوص، در شروع مصرف سيگار و حشيش بسيار مؤثر هستند. بعضي از دوستي ها، صرفاً  حول محور مصرف مواد شكل مي گيرد. نوجوانان به تعلق به يك گروه نيازمندند و اغلب پيوستن به گروه هايي كه مواد مصرف  مي كنند براي آنها بسيار آسان است. هر چند پيوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم كمتر باشد، احتمال پيوند او با اين قبيل گروه ها بيشتر مي شود.
كمبود امكانات فرهنگي، ورزشي، تفريحي، حمايتي و مشاوره اي
كمبود امكانات لازم براي ارضاي نيازهاي طبيعي رواني و اجتماعي نوجوانان و جوانان از قبيل كنجكاوي، تنوع طلبي، هيجان، ماجراجويي، مورد تأييد و پذيرش قرار گرفتن و كسب موفقيت بين همسالان، موجب گرايش آنان به كسب لذت و تفنن از طريق مصرف مواد و عضويت در گروه هاي غيرسالم مي شود.
در زندگي افراد، موقعيت ها و مشكلاتي پيش مي آيد كه آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار مي دهد. نبود امكانات لازم يا عدم دسترسي به خدماتي كه در چنين مواقعي بتواند فرد را از نظر رواني، مالي، شغلي، بهداشتي و اجتماعي حمايت نمايد، فرد را تنها و بي پناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعي رها مي كند.
توسعه صنعتي، مهاجرت، بيكاري محروميت اقتصادي و اجتماعي
توسعه صنعتي، جوامع را به سمت شهري شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق مي دهد. مهاجرت باعث مي شود تا فرد، براي اولين بار، با موانع جدي برخورد نمايد. جدايي از خانواده، ارزش هاي سنتي و ساختار حمايتي قبلي به تنهايي ، به انزوا و نااميدي فرد مي انجامد. كم سوادي، فقدان مهارت هاي شغلي، عدم دسترسي به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدوديت در تأمين نيازهاي حياتي و اساسي زندگي و تلاش براي بقا، فرد را به مشاغل كاذب يا خريد و فروش مواد مي كشاند و يا براي انطباق با زندگي سخت روزمره و شيوه جديد زندگي به استفاده از شيوه هاي مصنوعي مانند مصرف مواد سوق مي دهد.
* *  *
موارد فوق به طور مختصر عواملي بود كه ممكن است شخص را آسيب پذير كرده و در معرض اعتياد به مواد مخدر قرار دهد. پيشگيري هميشه بسيار ساده تر از درمان است. اگر شخصي معتاد شد، درمان او علاوه بر اين كه هزينه هاي فراواني را بر خانواده و جامعه تحميل مي كند، در بسياري از موارد با موفقيت همراه نيست و حتي پس از موفقيت در درمان، امكان بازگشت معتاد به اعتياد دوباره بسيار زياد است و مراقبت هاي پس از اعتياد تا سالها بايد همراه او وجود داشته باشد كه اين گونه مراقبت ها هميشه و براي همه افراد مقدور نيست، پس بهترين، موفق ترين و به صرفه ترين راه در مبارزه با اعتياد همان پيشگيري است، اگر ما بتوانيم مراحل پيشگيري را با موفقيت طي كنيم در جدال نفس گير و طاقت فرساي مبارزه با مواد مخدر حتماً  موفق خواهيم بود و در آن صورت مي توانيم اميدوار باشيم كه در آينده «روز جهاني بدون دخانيات» را در «جامعه اي بدون اعتياد »جشن بگيريم.

نگاه امروز
راه دشوار مبارزه با دخانيات

فريبرز بيات
روز جهاني بدون دخانيات (۳۱ مه) را در حالي سپري مي كنيم كه اخبار هر روز بر دامنه نگراني ها مي افزايد و تصويري نه چندان روشن و خوشايند از آينده جمعيت جوان كشور ترسيم مي كند.سن استعمال دخانيات و مصرف سيگار در كشور كاهش يافته و به ۱۲ و ۱۳ سالگي رسيده است. از سوي ديگر آمارهاي رسمي حاكي است ۳ درصد از نوجوانان كشور سيگار مي كشند كه بيشتر آنها را نيز دانش آموزان تشكيل مي دهند.چنانچه شيوع مصرف قليان در بين نوجوانان، جوانان و زنان كشور، آلودگي و اعتياد ۱۲ درصد جمعيت بزرگسال كشور به مصرف سيگار و نيز مرگ ومير سالانه ۵۰ هزار نفر به علت مصرف سيگار را نيز به موارد بالا بيفزائيم تصوير آينده اين نسل را بسيار تيره و تار خواهيم يافت.
در چنين شرايطي و در حالي كه شركتهاي خارجي و واردكنندگان داخلي به رقابتي سخت براي تسخير بازار وسيع و جوان ايران مشغولند، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي طرح جامع كنترل و مبارزه ملي با دخانيات را به تصويب رساندند.به موجب اين طرح فروش مواد دخاني به افراد زير ۱۸ سال و مصرف آن در اماكن يا وسايل نقليه عمومي ممنوع است.نمايندگان مجلس همچنين تصويب كردند پيامهاي سلامتي و زيانهاي دخانيات بايد به صورت مصور حداقل ۵۰ درصد هر طرف پاكت سيگارهاي توليدي و وارداتي را پوشش دهد.ماده ديگري از اين طرح نيز استفاده از تعابير گمراه كننده مانند؛ ملايم، لايت، سبك و امثال آن روي پاكتهاي سيگار را ممنوع كرده است.حساسيت نمايندگان مجلس به موضوع كنترل مصرف دخانيات قابل تقدير و به جا و نشان دهنده اهميت آنها به سلامت نسل نوجوان و جوان كشور است، اما سؤال اينجاست كه سهم قانون و اهرم هاي كنترل بيروني در شكل دهي به رفتاري كه از انگيزش ها و سائق هاي   دروني ريشه مي گيرد تا چه اندازه است؟ سهم و وظيفه ساير دستگاه هاي آموزشي، فرهنگي، تبليغي و رسانه اي در اين زمينه چيست؟ الگوهاي تلويزيوني و سينمايي در فيلم ها و برنامه هاي نمايشي چه ميزان در فرهنگ سازي در زمينه گرايش به سيگار نقش دارند؟ نظام آموزشي در مدارس و دانشگاهها كدام آگاهي ها و الگوها را به نسل نوجوان و جوان كشور مي دهند؟ همچنين تصاوير،  مطالب و تبليغات ساير رسانه هاي مكتوب و شفاهي چه پيامهاي مستقيم ياغيرمستقيمي به نسل جوان و نوجوان كشور منتقل مي كنند؟
اگرچه مجلس هرگونه تبليغ مغاير با اين قانون را منع كرده است اما چه تضميني براي اجراي آن وجود دارد؟ حال اگر اهرم هاي قانوني بيروني بر شدت منع و محدوديت فروش و مصرف سيگار پاي بفشارند اما از سوي ديگر اهرم هاي انگيزشي و دروني كه از سوي دستگاههاي فرهنگي، تبليغي، آموزشي و رسانه اي تغذيه مي شوند پيام و تصويري مغاير بدهند و مصرف سيگار را نشانه بلوغ و استقلال، نماد پرستيژ، منزلت و جايگاه اجتماعي و نيز آرام بخش و نشاط آور و انرژي زا معرفي كنند، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
آيا اين دوگانگي كه يكي بر فشار، اجبار و جريمه و تنبيه متكي است و ديگري كه بر نيازآفريني و دروني سازي فرهنگ در فضاي شكاف فرهنگ رسمي و غيررسمي، ميل و اشتياق زايدالوصف نوجوانان و جوانان به مصرف سيگار را بيش از پيش دامن نخواهد زد؟ البته اين موضوع از اهميت و ارزش كار نمايندگان در تصويب اين قانون نمي كاهد اما اجرايي و عملي شدن و مهمتر از آن تأثير و پيامدهاي اين قانون را در غياب همكاري دستگاههاي فرهنگي كشور به طور جد مورد ترديد قرار مي دهد. اميد كه چنين نشود.

|   اجتماعي  |   انديشه  |   شهرآرا  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |