در پي ساخت و ساز غيراصولي در اطراف ساختمان گيو و احتمال فروريزي
تركيدن بغضي غريب
|
|
سيدرضا موسوي حسيني *
احتمال يك تخريب
پس از انتقال مالكيت بنا از بنياد گيو به جهاد دانشگاهي، فكر احتمال تخريب و نوسازي اثر، سازمان ميراث فرهنگي استان تهران را بر آن داشت تا با جديت، پيگيري و تلاش تيم كارشناسي در سال ۱۳۷۸ طي سه روز كاري با عبور از مراحل مختلف ثبت اثر با دريافت شماره ۲۴۱۵ فهرست آثار ملي كشور به حفظ و حراست از اين بنا همت گمارد.با اين رويه مركز جهاد دانشگاهي اقدام به مرمت بنا با شيوه اي قابل قبول كرد و باعث شد تا حتي بدبين ترين افراد هم نسبت به عملكرد مناسب اين سازمان لب به تمجيد و تعريف بگشايند.
بناهاي تاريخي معدودي هستند كه پس از مرمت، كاربري همسان با كاربري اوليه شان داشته باشند. ساختمان گيو كه در ضلع جنوبي خيابان انقلاب، حدفاصل خيابان فلسطين و خيابان صبا قرار دارد، به همت جهاد دانشگاهي، مرمت و با كاربري فرهنگي مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر اين ويژگي، اين بنا، چهره خيابان انقلاب را كه در انبوه ساختمان هاي تجاري قرار دارد، زيبا و دلنشين كرده. هم اكنون اين بنا به دليل ساخت و ساز غيراصولي در محدوده حريم آن، در خطر ويراني قرار گرفته. گزارش زير، به قلم يكي از كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي، جزئيات دقيقي از اين اثر تاريخي و وضعيت امروز آن را به تصوير مي كشد.
* * *
سال ها پيش هنگامي كه براي رفتن به آموزشگاه زبان از مسير خيابان انقلاب به طرف چهارراه ولي عصر نگاهم به بناي سفيدرنگ، مرموز و قديمي با دودكش هاي پرتعداد و بلند كنار خيابان مي افتاد، تخيلاتي راجع به صاحبخانه و يا مشكل جالب توجه بنا و فضاي وهم انگيز داخل آن مي پروراندم.
با خود مي انديشيدم كه آيا ممكن است روزي بتوانم از داخل بنا ديدن و يا با صاحب آن گفت وگو كنم. چندين سال بعد از زمان دانشجويي پي بردم كه ديگر همكلاسان هم با اين بنا چنين حسي را تجربه كرده بودند، حتي بعد از آن در ميراث فرهنگي با موارد بسيار زيادي برخورد كردم كه اين اثر ارزشمند توجه بسياري از شهروندان را به خود جلب كرده بود.
صحبت از ساختمان تاريخي «گيو» است، بنايي كه امروزه در ضلع جنوبي خيابان انقلاب حدفاصل خيابان فلسطين جنوبي و صبا همچون شخصيتي پرابهت نظاره گر مردمي است كه از مقابل آن با چشماني پرسشگر عبور مي كنند.
رستم گيو يك زرتشتي تهراني كه شهرتش در نيكوكاري از مرزهاي كشور فرا رفته است. نيك نامي اش مورد تصديق خاص و عام است. وي در سال ۱۲۶۵ شمسي در تهران چشم به جهان گشود و با قرار دادن جمله «خوشبخت كسي است كه براي خوشبختي ديگران بكوشد» به عنوان سرلوحه كار و زندگي، آثار خير فراواني در سراسر كشور بنياد نهاد.
وي براي گسترش و حفظ موسسات خيريه و نيز بهره وري بيشتر مستضعفان در سال ۱۳۳۷ هجري شمسي بنياد رستم گيو را تاسيس و به تحقق نيت خيرش جامه عمل پوشاند. از جمله كارهاي وي ساخت دبستان ۱۲ كلاسه دخترانه گيو تهران، مجتمع فرهنگي- اجتماعي و مسكوني باغ تهرانپارس جهت مردم بي خانمان، ايجاد ساختمان درمانگاه عام المنفعه، واگذاري زمين به وزارت بهداري و... است.
ساختمان گيو در خيابان انقلاب بنايي است دو طبقه در زميني به مساحت ۲۰۰۰ متر كه اواخر قاجار به صورت كوشك در مركز باغي ساخته شده است.شمال اين باغ بعدها به دليل ايجاد خيابان شاهرضا در زمان پهلوي اول از بين رفت و بنا در لبه جنوبي خيابان واقع شد.
اين محل به صورت مسكوني تا سال ۱۳۴۰ مورد استفاده رستم گيو بوده و بعد از آن به عنوان دفتر بنياد گيو تا زمان حيات ارباب رستم گيو يعني پانزدهم مهرماه ۱۳۵۹ به فعاليت خود ادامه داد. بعد از اين تاريخ تا زمان خريد ملك توسط جهاد دانشگاهي تهران و پس از آن تا زمان آغاز عمليات مرمتي در سال ۱۳۸۱ به صورت متروكه باقي مانده بود.
زندگي دوباره
پس از انتقال مالكيت بنا از بنياد گيو به جهاد دانشگاهي، فكر احتمال تخريب و نوسازي اثر، سازمان ميراث فرهنگي استان تهران را بر آن داشت تا با جديت، پيگيري و تلاش تيم كارشناسي در سال ۱۳۷۸ طي سه روز كاري با عبور از مراحل مختلف ثبت اثر با دريافت شماره ۲۴۱۵ فهرست آثار ملي كشور به حفظ و حراست از اين بنا همت گمارد.
با اين رويه مركز جهاد دانشگاهي اقدام به مرمت بنا با شيوه اي قابل قبول كرد و باعث شد تا حتي بدبين ترين افراد هم نسبت به عملكرد مناسب اين سازمان لب به تمجيد و تعريف گشوده و همگي خوشحال از اينكه بالاخره بنايي همچون خانه گيو به امكان مرمتي درخور توجه و كاربري فرهنگي و علمي هم شأن وجوه معماري اش نائل آمده است.
تملك فروشگاه قديمي گل و گياه در بخش شمال شرقي عرصه و آزادسازي جناح شرقي بنا از معضل اخلال منظري، اثر تاييدي بود بر تكميل عمليات مرمتي و رسيدن به ايده آل تئوري هاي باز زنده سازي آثار.
اما اتفاقات بعد از آن كه هنوز شخصاً برايم قابل باور نيست، تصميم جديد مالكان فعلي جهت نابودسازي اثر است، گرچه احتمالاً تصور مي كنند تنها ايستايي بنا در محل ملك ضامن سلامت اثر مي باشد ليكن بايد گفت با ساخت و سازهاي وحشتناك پيرامون بنا از سمت غرب چسبيده به ديواره غربي و از سمت جنوب تا لبه جنوبي بنا، حكم نيستي اثر را امضا كرده اند.
طي ماه هاي گذشته، سازمان ميراث فرهنگي استان تهران طي نامه اي به شهرداري منطقه۱۱ با همت شوراي اماكن تاريخي منطقه مذكور به طور موقت جلوي عمليات ساختماني در محدوده ملك را گرفت، اما كارگاه ساختماني خانه گيو، به استناد مجوز سال هاي قبل مجدداً راه اندازي شد.
چند پرسش اساسي
توجه به نكات زير خالي از لطف نيست، اول اينكه با توجه به صراحت قانون آثار ثبتي در مورد عدم ساخت و ساز در عرصه هاي ثبت شده در فهرست آثار ملي كدام مرجع قانوني مي تواند حكم به غير از اين دهد.
دوم اينكه گودبرداري زمين به ارتفاع بيش از ۱۰ الي ۱۲ متر آن هم در فاصله چند متري اثري چنين پرارزش و ساخت بنايي در حداقل فاصله ممكن نسبت به آن را چگونه مي توان توجيه كرد.
سوم اينكه آيا بناي احداثي با نمايي كاملاً متفاوت و نامأنوس با اثر تاريخي بدون كوچكترين همخواني معماري در پلان و نما، به غير از ايجاد آشفتگي منظر چهره شهر چيز ديگري به همراه خواهد آورد؟
چهارم اينكه فكر كنيم آيا براي نابودي يك ارزش معماري لازم است زلزله اي همچون زلزله بم با قدرت و شدت بالا اتفاق بيفتد؟ آيا نمي شود در مركز پايتخت اسباب كامل چنين از هم پاشيدگي را فراهم كنيم؟
اصلاً آيا مي توان به فكر فضاي بيشتر براي آموزش جوانان كشور عزيزمان بود در حالي كه ساخت و ساز بي رويه در جوار يك اثر معماري ممتاز كه خود كلاسي آموزشي براي نسل هاي آتي است، اين گونه نگران كننده مي شود. ما با همان هزينه و حتي كمتر مي توانيم دولت را مالك فضاهاي ديگري كنيم كه بارها به عنوان آثار معماري معاصر شهر در محدوده حريم حفاظتي دانشگاه تهران به دفعات معرفي شده اند.
خانه گيو اثري است كه به دليل قرار گرفتن در موقعيت خاص شهري حامل تاريخ و نحوه گسترش شهر تهران طي دوره هاي گذشته است؛ اثري كه مي بايد زباني گويا براي دوستداران و پژوهشگران و مورخان مواريث فرهنگي در آينده باشد. از بنا ديدن كنيد؛ بغض غريبي گلوي شما را هم خواهد فشرد.
* كارشناس ابنيه تاريخي سازمان ميراث فرهنگي
|