متهم پرونده قتل زنان خانه دار پايتخت
من اولين قرباني بودم
متهم رديف اول ،صحنه جنايت را بازسازي مي كند
|
|
|
|
|
|
گروه حوادث:مهديه مصطفايي- متهم رديف اول پرونده جنجالي (قتلهاي سريالي زنان خانه دار پايتخت) در جلسه محاكمه مدعي شد تمامي قتلها از سوي دختر جوان همدستش صورت گرفته و او هيچ نقشي در جنايتها نداشته است .
جلسه محاكمه دختر و پسر جواني كه مطبوعات به آنها لقب «قاتلان سريالي زنان خانه دار پايتخت» دادند، صبح ديروز درحالي برگزار شد كه صحن علني دادگاه كيفري استان تهران مملو از جمعيتي بود كه براي شركت در محاكمه عاملان يكي از جنجالي ترين پرونده هاي پايتخت در سال گذشته به آنجا آمده بودند.
با ورود عليرضا متهم رديف اول به صحن دادگاه، اولياي دم سه مقتول جنايت در حاليكه فرياد مي زدند او جنايتكار است خواستار قصاص متهم بودند، با حضوراعظم متهم رديف دوم در جلسه دادگاه جنب و جوش و اعتراضات خانواده مقتولان افزايش يافت كه با دخالت ماموران آرام گرفت.
پس از شروع جلسه به رياست قاضي عزيز محمدي و با حضور چهار قاضي مستشار دادگاه، نماينده دادستان تهران در جايگاه قرار گرفته و به بيان كيفرخواست خود پرداخت.
قاضي حيدري در كيفرخواست خود با اشاره به اينكه اين حادثه باعث جريحه دار شدن احساسات عمومي شده است به تشريح ماجراي قتل سه زن بيگناه به نامهاي فرحناز، مهناز و شهره از سوي دو متهم درجريان سرقتهاي زنجيره اي پرداخت.
بنا به كيفرخواست نخستين قتل در تاريخ ۲۶ آذرماه به وقوع پيوست كه طبق گزارش ماموران كلانتري ۱۰۳ گاندي زن خانه داري به نام فرحناز در حاليكه دست و پايش با طناب قرمز بسته شده بود در اتاق خواب خانه خود به قتل رسيده بود، دومين قتل در ۶ دي ماه به ماموران گزارش شد كه با حضور ماموران در صحنه قتل مشخص شد مقتول به نام مهناز به شيوه اي مشابه در حاليكه دست و پاي وي نيز با طناب قرمز بسته شده بود به قتل رسيده است.
در جريان سومين جنايت در تاريخ ۱۱ دي ماه نيز زني به نام شهره به شيوه اي كاملا مشابه دو جنايت قبلي به قتل رسيد، باگزارش سه قتل مشابه در حالي كه تحقيقات گسترده اي در اين باره از سوي بازپرس اصغر زاده آغاز شده بود، با نقد شدن يكي از چك هاي مسافرتي در خيابان آفريقا نخستين سرنخ به دست ماموران افتاد و عليرضا شناسايي شد.
بررسي هاي بعدي نشان داد آخرين تماس تلفني با خانه فرحناز ( نخستين مقتول جنايت) نيز از خيابان آفريقا كه خانه عليرضا در آنجا واقع بود صورت گرفته است.
در بازجويي هاي صورت گرفته عليرضا به ارتكاب قتل با همدستي دختر دانشجويي به نام اعظم اعتراف كرده و در توضيح انگيزه خود از جنايت گفت: از سه ماه قبل به خاطر مشكلات مالي كه داشتم تصميم به سرقت گرفتم، براي اين كار در روزنامه ها خانه هايي را كه مالكانشان قصد فروش داشتند پيدا كرده و به همراه همدستم اعظم و به بهانه خريد به اين خانه ها رفته و هنگامي كه متوجه مي شديم زن صاحبخانه تنها است اقدام به سرقت كرده و براي آنكه شناسايي نشويم او را با ضربات چاقو مي كشتيم.
نماينده دادستان در ادامه به اعترافات صريح متهم رديف دوم در مراحل مختلف تحقيق و بازجويي پرداخته و با بيان جزئيات قتلها ، براي هر دو متهم خواستار كيفر قانوني شد.
عليرضا: قاتل اعظم است من كسي را نكشتم
پس از تقاضاي قصاص از سوي خانواده مقتولان حادثه، متهم رديف اول در حالي كه رنگ به چهره نداشت از جاي خود بلند شد، او در حالي كه سعي مي كرد خونسردي خود را حفظ كند خطاب به هيأت قضات گفت: من كسي را نكشته ام و اتهام را قبول ندارم. به خاطر اعظم قتل را قبول كردم. چون تحت فشار بودم.
عليرضا در پاسخ به سئوال هيأت قضات مبني بر اينكه به خاطر چه موضوعي تحت فشار بودي گفت: اعظم يك سال مرا تحت فشار قرار داده بود. او از من عكس و فيلم هايي داشت كه مي توانست زندگيم را به هم بريزد.
وي با اشاره به جزئيات حوادث اتفاق افتاده خطاب به قاضي گفت: به خاطر حفظ زندگيم با اعظم همكاري كردم. قرار نبود قتلي اتفاق بيفتد.اولين قتل كاملا غافلگيرانه رخ داد.
وي با اشاره به اينكه انسان خونسردي است و هشت مرتبه به خانه هاي زنان تنها رفته است ادامه داد: من هيچ پيشنهاد قتلي به اعظم ندادم. اعظم حدود دو سال مرا آزار داد كه از ۱۰۰ بار قتل بدتر بود. او مي دانست كه قبلا زني در زندگيم بوده به همين خاطر مرا تهديد مي كرد و من مجبور بودم براي همه نقش بازي كنم.
وي با تشريح نحوه قتل ها و قسمتي از بازسازي صحنه قتل در دادگاه مجدداً مدعي شد كه او تنها دست و پاي قربانيان را مي گرفته و اعظم ضربات مرگبار را وارد مي كرده است اما اين اظهارات عليرضا با ضربات وارده بر مقتولان مطابقت نداشت و قاضي با اشاره به تناقض گويي هاي عليرضا از وي خواست تا واقعيت را بگويد.
وي همچنين درخصوص اينكه اگر اعظم قاتل بوده پس چرا در هيچ يك از قتل ها لباس وي خوني نبوده است گفت: چون اعظم كاپشن تنش مي كرد و لباس خوني اش پيدا نبود.
من نخستين قرباني عليرضا بودم
پس از دفاع متهم رديف اول و وكيل وي، اعظم با قدم هايي لرزان در جايگاه حضور يافت. او در حالي كه مدعي بود از حرف هاي عليرضا شوكه شده است ضمن رد اتهام معاونت در قتل گفت: مي دانم گناهكارم و بايد مجازات شوم اما واقعيت اين است كه در هيچ يك ازمراحل قتل ها حضور نداشتم. ۹ ماهي بود كه عليرضا ورشكست شده بود. او به خاطر فساد اخلاقي بادرآمدي كه به دست مي آورد نمي توانست زندگيش را بگذراند. او مرا فريب داده و به من گفت: به خاطر بدهي ها تحت فشار است و زندگي اش در حال نابودي است و من به خاطر آن كه به او علاقه داشتم، خواستم تا به او كمك كنم.
دختر جوان در ادامه افزود: وقتي عليرضا به من پيشنهاد شركت در سرقتها را كرد گفت شايد در اين سرقت ها قتل هم اتفاق بيفتد كه من در آن مرحله از همكاري با او امتناع كردم. اما او با تلفن هاي مكرري كه زد مرا اغفال كرد و به اين ترتيب من خودم نخستين قرباني او بودم. من مي خواستم ره صد ساله را يك شبه بروم. عليرضا دائماً مي گفت با اين كار آينده ات تأمين مي شود. دختر جوان در ادامه افزود: در اين سه جنايت من تنها دست و پاي مقتولان را بستم و واقعيت قتلها را نمي دانستم. در قتل دوم وقتي لباس عليرضا خوني شد از او پرسيدم چه كاري كرده اي كه او گفت: مي خواست مقاومت كند كه من تنها او را زخمي كردم.
وي در پاسخ به سئوال قاضي مبني بر اين كه مگر روزنامه ها را نمي خواندي و اصلاً چرا وقتي فهميدي قتل اتفاق افتاده در جنايت دوم شركت كردي بيان داشت آقاي قاضي من روزنامه نمي خواندم از صبح در رستوراني كار مي كردم و اصلاً فرصت روزنامه خواندن نداشتم. من گناهم را قبول دارم و مي دانم اگر من اين مرد را همراهي نمي كردم، مرتكب جنايت نمي شد.
در پايان جلسه علني و پس از دفاع اعظم، جلسه غيرعلني برگزار شد. قرار است حكم درخصوص پرونده ظرف مدت قانوني صادر شود.
|