دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۸۵
جهش دوباره هنر سفالگري
علي مريخي
001200.jpg
چندي پيش در نگارخانه جهان نماي مجموعه فرهنگي- تاريخي نياوران، نمايشگاهي از سفالينه هاي خسرو به آ يين با عنوان سفالينه هاي خسرو برپا شد.آثار به آيين پيش از اين در كشورهاي عربي حوزه خليج فارس، فيليپين، هلند، قبرس و تاجيكستان به نمايش گذاشته شده و در ايران نيز نمايشگاه هايي در موزه آبگينه و نگارخانه هاي خورشيد و شيو، نمايشگاه اجلاس سران و نيز شركت در چهارمين، پنجمين و ششمين دوسالانه هاي سفال در موزه هنرهاي معاصر برپا بوده است.
به آيين در پاسخ به اين سوال كه هنر سفال ايران چه تفاوت هايي با هنر سفال در جهان دارد، مي گويد:تفاوت مي تواند در نوع نگرش هنرمند سفالگر باشد كه منطبق بر ويژگيهاي خاص بومي و نقوش محلي هر ناحيه است. هر كدام مورد استفاده خود و قوميت خود را شامل مي شوند، مثلاً گاوهاي مارليك از ديدگاه يكي از هنرمندان برجسته جهان از لحاظ حجم بي نقص ترين تنديس كاربردي زمان خود مي توانسته باشد كه تا به حال ساخته شده است. در دوران باستان دو دسته سفال وجود داشت: دسته اول به صورت ظروفي شامل سبو و كوزه هايي فاقد تزيين قاب ها و بشقاب ها كه در زندگي روزمره مورد استفاده قرار مي گرفتند و دسته دوم ظروفي كه در مراسم مذهبي يا تدفين مردگان رواج داشته و از اهميت خاصي برخوردار بوده مانند پيه سوزهاي مارليك كه به شكل گاوهاي سفالي بودند.(البته دسته سومي هم وجود داشت كه همان آجرهاي لعابي تزييني بود كه جزء ظروف به حساب نمي آمدند.)
امروزه در طبقه بندي پنج گانه سفال يا به عبارت متداول تر سراميك مانند آرتن ور- استون ور- پرسيلن و سراميك هاي تكنيكي خاص نه تنها در زندگي روزمره مردم مورد استفاده قرار مي گيرد بلكه در موارد خاص و تخصصي و فني نيز شايد از جهاتي حرف اول را مي زنند.
وي درباره اين كه چطور مي توان اين هنر را به بخش هاي ديگر هنر تعميم داد، مي گويد: هنر حجم سازي تعريف مشخصي دارد و همچنين طراحي و نقاشي و هر سه اين رشته ها در صنعت سفال سازي دخالت مستقيم دارند و اگر به پديده سفال سازي، هنر سفال سازي اطلاق مي شود ناشي از همين ديدگاه است. ضمناً در هنر معماري تزيينات آجري به صورت نقش برجسته ها و آجرهاي نقش دار لعابي نيز در زيباسازي بناها از دوران عصر تاريخي تاكنون مطرح بوده است.سفالينه هاي باستان با اينكه متعلق به دوران قديم هستند اما چنان به سادگي نزديك هستند كه گويا از كارهاي مدرن هستند- سفالينه  هايي كه امروز كار مي شوند هر چند داراي ظرافت و زيبايي هستند اما كمتر خلاقانه  اند و بيشتر تكرار كارهاي قديم است و گويا در اين باره انديشه نويي مطرح نمي شود.
هر هنري در هر جاي جهان زماني به اوج رسيده و زماني به نابودي نزديك شده است. مانند اوج همين هنر سفال سازي كه در دوره سلجوقي به اوج رسيد و در دوران قاجاريه و پهلوي به شدت به زمين خورد.
اما اين كه امروز هنر سفال سازي در ايران چه جايگاهي دارد و در نمودار صعودي يا نزولي خود در چه درجه اي قرار گرفته،صاحب نظران بايد نظر دهند، ولي من فكر مي كنم با تحولاتي كه بعد از انقلاب صورت گرفته اين پديده به سرعت در حال رشد است، چه در زمينه صنعتي و چه در زمينه هنري.

گزارشي از برپايي اولين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان زير ۲۵ سال
بيان قوي در آثار هنرمندان نوپا
الهه رحماني خاكي
001194.jpg
جشنواره هنرهاي تجسمي از ۱۶ الي ۱۹ تير در محل نگارخانه اصلي و شماره ۲ فرهنگسراي نياوران با هدف ارتقاء سطح هنري و حمايت از هنرمندان جوان ايراني در زمينه هاي نقاشي، طراحي، پوستر و تصويرسازي برگزار شد.
اين جشنواره كه به مناسبت اعلام سال آموزش هنر (۲۰۰۶) از سوي يونسكو برگزار شده، اولين جشنواره اي است كه مختص جوانان زير ۲۵ سال برپا شده است. در اين نمايشگاه موضوع و تكنيك و مواد مورد استفاده در آثار آزاد اعلام شده و هر هنرمند حداكثر با ۵ اثر امكان شركت در اين جشنواره را داشته است.طي فراخوان اعلام شده براي نمايشگاه، در مجموع ۳۲۶۰ اثر از ۱۱۵۰ هنرمند به دبيرخانه جشنواره ارسال شد كه از اين ميان ۲۷۰ اثر از ۱۶۳ هنرمند از سوي هيأت داوري براي شركت در بخش مسابقه جشنواره انتخاب شدند.
سيف الله پويا راد به عنوان مدير جشنواره و آيدين آغداشلو به عنوان رئيس هيات داوري جشنواره انتخاب شدند. ساير اعضاي هيات انتخاب را سيد محمد احصايي، فرح اصولي، آريا اقبالي و حسين خسروجردي تشكيل دادند. در اين جشنواره از ۲۱ استان كشور، آثار نقاشي، طراحي و تصويرسازي و پوستر دريافت شده كه نزديك به ۷۰ درصد از شركت كنندگان متعلق به شهرستانهاي كشور بوده اند.در حاشيه جشنواره هنرهاي تجسمي در فرهنگسراي نياوران كارگاه هاي تخصصي نقاشي روي شيشه، منقش نمودن اجسام پارچه اي و چيني با حضور ژنويو فونتانيه هنرمند زن فرانسوي برگزار شد.
همچنين آموزش و مسابقه نقاشي براي كودكان نيز همزمان با افتتاحيه جشنواره هر روز در فضاي باز اين فرهنگسرا برپا شد.
در راستاي ارزشيابي آثار رسيده، مدير جشنواره كيفيت اكثر آثار را خوب ارزيابي كرد و گفت: استعداد بالاي جوانان ايراني بر كسي پوشيده نيست و اميدوارم با گسترش فرصت هايي نظير جشنواره هنرهاي تجسمي، جوانان مجال بيشتري براي بروز توانمنديهاي خود بيابند.
آيدين آغداشلو درخصوص نحوه انتخاب اعضاي هيات داوري و در پاسخ به اينكه آيا بهتر نيست در كنار اساتيد حاضر در هيات انتخاب از متخصصين و هنرمندان جوان تر نيز كه از لحاظ سطح علمي و هنري و تجربه كاري در مرحله قابل قبولي قرار دارند، استفاده كرد گفت: «در ابتدا بايد خاطرنشان كنم كه ما در هيات انتخاب آثار هنرمندان ۲۵-۱۵سال را مورد ارزيابي قرار داديم و آثار نقاشي كودكان زير ۱۰سال را به طور كامل در معرض نمايش گذاشتيم كه عمدتاً از شهرستانها به خصوص تبريز فرستاده شده بود.
بيشترين آثار انتخابي متعلق به هنرمنداني بود كه يا فارغ التحصيل دانشگاه هاي هنر بودند و يا هنرجوي آموزشگاه هاي هنري، بنابراين با نگاهي به مجموعه آثار ارسالي مهارت بالاي هنرمندان جوان كاملاً روشن و واضح بود. هنگامي كه اين مجموعه را مشاهده كردم اين احساس را نداشتم كه با آثار نوپايي روبه رو هستم زيرا خيلي از آنها حتي قدرت شركت در بي ينال هاي كشوري را داشتند، به همين مناسبت اين نياز را احساس كردم كه داوري آنها نياز به اهل فن دارد كه بتوانند انتخاب كاملاً قابل قبولي را داشته باشند.
وي در ادامه و در پاسخ به اين سؤال كه به چه علت تركيب هيات داوري در اكثر نمايشگاه ها شناخته شده و حدوداً يكسان است گفت: در هيات هاي داوري تعداد معدودي افراد هستند كه جدا از گروه بندي هاي خاص از لحاظ تخصص و تجربه كاري در مرتبه بالايي قرار دارند و در كنار اين مهارت و بار عملي، داراي مجموعه آثار باارزشي نيز مي باشند. همچنين بي طرفانه به قضاوت آثار مي پردازند و در كنار تمام اين مسائل از سليقه خوبي نيز در انتخاب برخوردار هستند. به همين علت لازم مي دانيم از چنين افرادي در اكثر هيات هاي انتخابي استفاده كنيم.
آيدين آغداشلو درخصوص آثار به نمايش درآمده در جشنواره هنرهاي تجسمي گفت: بيشتر آثار در حد بسيار خوبي بودند و تجربه هنري هنرمندان كاملاً مشهود بود چنانچه در بسياري از آنها اگر سنشان را نمي دانستيم قادر به حدس زدن آن نبوديم.به نظر من اين جشنواره هنري بسيار نويد بخش بود زيرا نسل جوان ما فرصت بيان پيدا كردند.
در حاشيه مراسم افتتاحيه سه نفر از داوران اين جشنواره نظرات خود را درباره جشنواره و حضور بخش خصوصي در فعاليت هاي هنري اعلام كردند.
سيد محمد احصايي گفت: اين جشنواره را به هيچ وجه نبايد دست كم گرفت، برنامه ريزي خوب، حضور غيرمنتظره جوانان مستعد و هيأت داوراني كه شناخته شده اند نمايشگاهي را شكل داده است كه پيامدهاي هنري درخشاني را در پي خواهد داشت.احصايي گفت: در ميان آثار اين نمايشگاه نقاشي هايي را ديدم كه با ديدنشان به شوق و هيجان آمدم و باورم نمي شد كه يك جوان شهرستاني در نخستين سال هاي جواني به چنين توانايي برسد.
فرح اصولي نيز گفت: با اين اتفاق يك قدم به بلوغ هنري كشور نزديك شده ايم. چنانچه در همه كشورهاي پيشرفته، متولي هنر بخش هاي خصوصي است و ميزان سرمايه گذاري و مشاركت آنها نقش بسزايي در سرنوشت هنري هر كشور دارد. وي آثار اين جشنواره را بسيار خوب ارزيابي كرد وگفت: يكي ديگر از وجوه ارزشمند اين جشنواره بها دادن به جوانان است. شك نكنيد اين حركت ها سطح كار آنها را بالا خواهد برد و استعدادهاي نو و خلاق شناسايي مي شوند كه بعدها بسيار از آنها خواهيد شنيد.
حسين خسروجردي نيز گفت: هميشه بخش خصوصي در هنرهاي تجسمي حضوري پررنگ داشته است. مواد اوليه هنرهاي تجسمي توسط بخش خصوصي ساخته مي شود. اين جشنواره درواقع يك پيوند منطقي ميان توليدكننده مصالح هنري و هنرمندان بود.

نگاه
عميق ترين روياي فسرده در من
001197.jpg
نمايشگاه «افسردگي عميق تر» به شكل همزمان در نگارخانه هاي آبتين، زنگار، تهران و طراحان آزاد برگزار شد.
اين نمايشگاه به شكل حركتي خودجوش توسط گروهي از هنرمندان كشور در سطح بين المللي برنامه ريزي و اجرا شده است.
هنرمنداني كه در اين نمايشگاه آثار خود را ارائه كرده اند در حوزه هاي مختلف هنري از قبيل نقاشي، گرافيك، هنر چيدمان و پرفورمنس آرت فعال هستند.نگارخانه هاي فعال در اين نمايشگاه هر كدام به نمايش آثار يكي از اين حوزه هاي هنري اختصاص يافته اند. در اين ميان نگارخانه آتبين، نمايش آثار نقاشي و تصويرسازي را برعهده گرفته است.
آثار به نمايش درآمده در اين نگارخانه از كيفيت متفاوت و شيوه ها و سبك هاي مختلفي برخوردارند.يكي از اين آثار «نقاشي چيدمان» با عنوان «عميق ترين روياي فسرده در من» اثر پريس تنظيفي است كه در ميان انبوه آثار تصويرسازي و نقاشي به نمايش درآمده در اين نگارخانه، تمايلي به هنرهاي جديد را آشكار مي كند.
اين هنرمند در اثر خود يك نقاشي افقي ارائه كرده است كه با پارچه اي عمودي از سقف تا كف زمين يك شكل متقاطع به وجود آورده است. بر امتداد اين پارچه روي زمين تعدادي شمع روشن شده است.فرم تقاطع خط افقي با خط عمودي يادآور شكل صليب است و به نوعي جلوه گاه تقدس فناشدن را نمايش مي دهد كه با توجه به شمع هاي روشن شده در پاي اين اثر، اين حالت تشديد مي شود.
آنچه در اين اثر فنا مي شود در نقاشي آويخته شده بر ديوار به نمايش درآمده است. اين نقاشي اثري با تركيب بندي دوتكه است. در تكه سمت چپ بيننده، شكل صورت يك زن نمايش داده شده است كه در حالتي غمگين دچار نوعي استحاله شده و له شدن انسان زير فشار وارد بر ذهن و جسمش را نمايش مي دهد. استفاده از نوعي شكل هاي نزديك به نگارش فارسي در اين نقاشي در بالاي اين صورتك حالت تخريب را تشديد مي كند. در سمت ديگر اين اثر، فردي ديده مي شود كه در حالتي شبيه به صليب كشيده شدن قرار دارد و پارچه بر دست گرفته است.
پريس تنظيفي در مورد اثر خود مي گويد: اين اثر را با توجه به تنش ها و فشارهاي اجتماعي كه يك جامعه تحمل مي كند، به وجود آوردم. در اين اثر تلاش كردم درد و رنج خود را از برخي ناهنجاري هاي موجود در جامعه نشان دهم.
اين هنرمند با اشاره به آيات قرآن در مورد حضرت مسيح و پيامبري او گفت: مسيح خود را با درد و رنج تسليم كرد تا بشريت را نجات دهد. اما اكنون در جامعه شاهد هستيم كه بسياري را قرباني مي كنيم بدون آنكه متوجه مفهوم اعمال خود باشيم. اخبار جناياتي كه با نام هايي همانند آدم ربايي و زورگيري از بانوان در روزنامه ها درج مي شود نشانگر نوعي انحطاط است و بايد با تلاشي هنرمندانه با فرافكني خود جامعه را از شر آن رهايي داد.او با اشاره به قدرت بيانگرايي هنر و تأثير اثر هنري بر فرد گفت: يك هنرمند مي تواند با خلق اثر هنري به بازگويي دردهاي جامعه بپردازد و راهي براي رهايي جامعه از آن دردها خلق كند.
هنگامي كه يك اثر هنري با استفاده از مبناهاي ديني و باورهايي نظير روشن كردن شمع خلق مي شود، علاوه بر تأثير هنري خود، لايه هاي ديگري از ذهن مخاطب را نيز كه به باورهاي پايه اي و ذهني وي اختصاص دارد درگير اثر مي كند و به اين ترتيب تأثيري دوچندان مي يابد.در مورد اين اثر مي توان گفت كه تسليم خاص آن گونه كه مسيح بر صليب به آن دست زد در عارفي همانند حلاج در عرفان اسلامي تكرار مي شود. حلاج بر دار شد و از گفته خود دست برنداشت تا به اين ترتيب فدا شدن حلاج مايه نجات انسان شود.
آنچه حلاج به ذكر آن پرداخت، امروز براي انسان قابل درك و هضم است و ايستادگي حلاج بر آن موجب گسترش آن شده است.بنابراين استفاده از اين فرم و انديشه در اثر تنظيفي نيز با هدفي مشابه كاركرد يك اثر هنري را به سطحي بالاتر ارتقا مي دهد و مي تواند آن را در ارتباط با لايه هاي باورهاي ذهني مخاطب قرارداده، اثربخشي آن را چند برابر كند.
هنرمند در اين نقاشي چيدمان راه خود را تنها به اين تسليم خاص محدود نمي كند، بلكه با روشن كردن شمع در پاي اين اثر، مرثيه اي تام مي سرايد.
روشن كردن شمع با ايجاد نوعي فضاي روحاني همراه است و به اين ترتيب استمرار انديشه عرفاني پس از قرباني شدن حلاج را نشان مي دهد.
تنظيفي در مورد اين اثر مي گويد: هنرمند زبان جامعه است و تكيه گاهي براي پيشي گرفتن از موقعيت كنوني محسوب مي شود. اثر هنري يك بيان خردمندانه از سوي فردي است كه با نگاه تيزبيني خود دنياي پيرامونش را زير نظر گرفته و اكنون و پس از تجزيه و تحليل آن در ذهن خود به بازگويي آن پرداخته است.يك اثر هنري تمام ذهنيات يك هنرمند و برداشت او از فرهنگ و جامعه زمانش را دربردارد. در جامعه اي همانند ايران با موقعيت خاص تاريخي و فرهنگي به درازاي تاريخ بشري بيان هنرمند نيز چند لايه و پيچيده مي شود.اين امر خصوصيت فرهنگي اين كشور است و در آثار ادبيات، معماري و ديگر نمونه هاي فرهنگي آن نيز به خوبي نمايان است.
يك بنا با معماري ايراني نمايي از جهاني است كه به آن اعتقاد داريم و همين حالت در فرش ايراني نيز تكرار شده است. نقشه فرش ايراني نمايش جهان است و بازگوي اين تفكر كه همه چيز از بركت و فيض خدا به وجود آمده است.

هنر
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
شهرآرا
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |