دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۸۵
چشم انداز دلار به عنوان ارز نفتي
نفوذ به دژ دلار
ترجمه: حسين لطفي
001191.jpg
دلار ارز غالب در اقتصاد جهاني به شمار مي آيد و تاكنون نيز در برابر چالش هاي مختلف و رقيب تراشي ها مقاومت كرده است. در مسأله راه اندازي بورس نفت ايران پيش از آنكه به ساختار و شرايط چگونگي كاركرد اين بورس توجه شود به احتمال مبادله نفت بر حسب يورو در آن توجه شده است و تني چند از كارشناسان بين المللي مبادله نفت بر اساس يورو در بورس ايران را آغازگر دوران افول شديد دلار دانسته اند، حال آنكه دلار چندين دهه است كه بر مبادلات نفت و ديگر مواد خام مهم جهان سايه افكنده است. مقاله زير به بررسي اثرات واقعي و تئوريك راه اندازي يك بورس نفت مبتني بر يورو بر جايگاه دلار در نظام اقتصادي جهان پرداخته است.
از زماني كه نيكسون، رئيس جمهور آمريكا استاندارد طلا را كنار گذاشت و نرخ ارز «دلار» را جايگزين آن در مبادلات ساخت، اعضاي اوپك نيز پذيرفتند كه نفت را فقط بر حسب دلار به فروش برسانند. اين امر موجب گسترش و سلطه سريع دلار در بازارهاي جهاني شد و اكنون ذخاير خارجي بانك هاي مركزي در سراسر دنيا از دلار تشكيل شده است. هم اكنون با احتساب نفت ۷۰ دلاري و عرضه و تقاضاي روزانه بيش از ۸۰ ميليون بشكه نفت، ارزش مالي طلاي سياه در هر روز به ۶/۵ ميليارد دلار مي رسد و با توجه به رقم چشمگير فوق، هيچ تعجبي ندارد كه خريداران و فروشندگان نفت تمامي راه ها را براي افزايش سهم خود از درآمدهاي بالقوه و بالفعل نفت بيازمايند. درآمد ماهانه نفت در جهان (برحسب معاملات ۲۰ روزه در ماه) به ۱۱۰ ميليارد دلار مي رسد كه يك سوم آن روانه كشورهاي عضو اوپك مي شود، كه اين سؤال را در پي دارد كه اين همه پول كجا مي رود؟ بر اساس آمارهاي اخير وزارت خزانه داري آمريكا اعضاي اوپك تاكنون فقط ۱۲۰ ميليارد دلار دارايي هاي مستقيم دلاري دارند كه تقريباً نيمي از آن اوراق بهادار و نيمي ديگر اوراق قرضه آمريكايي است. بر اساس گزارش بانك مركزي سانفرانسيسكوي آمريكا،  ذخاير ارزي كشورهاي جهان در حال تنوع است و موقعيت دلار در بسياري از كشورهاي جهان در حال افول است. چين غول اقتصادي جديد جهان به طور رسمي اعلام كرده است بخشي از دارايي هاي فاركس خود را (از طريق ايجاد ذخاير استراتژيك نفت) از دلار به نفت تبديل خواهد كرد.
قيمت نفت و نوع پرداخت آن براي كشورهاي صادركننده نفت از اهميت حياتي برخوردار هستند. مهمترين مسأله براي صادركنندگان نفت، ناتواني آنها در اثرگذاري بر قيمت نفت صادراتي خودشان است. بخش اعظم درآمد نفت به جيب عرضه كنندگان نفت و فرآورده هاي نفتي به مصرف كنندگان نهايي مي رود و نه توليدكنندگاني همچون ايران، روسيه و يا عراق. اين بورس كالاي نيويورك و بورس بين المللي نفت لندن هستند كه تعيين مي كنند نفت سبك ايران و يا نفت سنگين عربستان چقدر مي ارزد و آنها هستند كه براي نفت كشورهاي مختلف، قيمت تعيين مي كنند. به علاوه، نحوه قيمت گذاري نفت بيش از آنكه به كيفيت نفت و محل تحويل آن بستگي داشته باشد، توسط بورس بازي ها و دلال بازي هاي حاكم بر بورس ها تعيين مي شود، حال آن كه اين بورس بازي ها هيچ گاه نبايد عامل واقعي قيمت باشند.
ارز مورد مبادله، ديگر شاخصه تجارت نفت است. به طور سنتي قيمت  نفت كشورهاي مختلف توسط دلار ارزش گذاري و مبادله مي شود. البته از هر نوع ارزي مي توان براي پرداخت ها استفاده كرد، اما ارزش گذاري و قيمت گذاري نفت همواره بر حسب دلار انجام گرفته است. در اين وضعيت، هم فروشندگان و هم مصرف كنندگان ترجيح مي دهند كه به منظور اجتناب از هزينه هاي اضافي تراكنش هاي مالي، همواره از دلار براي مبادله نفت استفاده نمايند. در واقع، اين سيستم قيمت گذاري نفت (و البته ديگر مواد خام مهم) است كه وضعيت دلار آمريكا به عنوان ارز حاكم بر ذخاير ارزي كشورهاي جهان را تثبيت كرده و مي كند. با اين وجود، تغييرات اخير در آرايش نيروهاي بازار نفت كه با كسري تجاري و كسري بودجه عظيم و بي سابقه آمريكا و تقويت روزافزون يورو همراه شده است، تلاش هاي مختلفي را براي ايجاد تغييرات جدي در عرصه سياست و اقتصاد جهاني به دنبال داشته است. برخي كارشناسان معتقدند كه آمريكا به اين دليل به عراق حمله كرد كه صدام حسين در برنامه نفت در برابر غذا خواستار دريافت يورو به جاي دلار شده بود. در سپتامبر ۲۰۰۰ صدام حسين اعلام كرد كه عراق ديگر براي نفت صادراتي خود در چارچوب برنامه نفت در برابر غذا، «دلار» قبول نمي كند. وي همچنين خواستار تبديل ۱۰ ميليارد دلار از حساب ذخاير عراق نزد سازمان ملل به يورو شد. «ويليام كلارك»، كارشناس مسائل امنيتي و محقق مسائل ارز نفتي، معتقد است كه تصميم صدام حسين براي مبادله نفت بر حسب يورو موجب واژگوني حكومت وي توسط آمريكا شد. البته كلارك خاطرنشان مي كند كه تصميم صدام صرفاً يك تصميم سياسي و براي ضربه زدن به آمريكا بود، اما نهايتاً موجب تقويت دريافتي هاي عراق در عصر پاياني صدام به علت افزايش ارزش يورو در برابر دلار شد، هر چند كه واژگوني رژيم صدام حسين تمام شد. اما زماني كه ناوگان هوايي آمريكا به بغداد حمله كرد و عراق اشغال شد، نفت عراق مجدداً به دلار فروخته شد.
برخي كارشناسان همچون كلارك معتقدند كه جنگ عراق، آخرين جنگي نبود كه آمريكا براي ثبات «دلارهاي نفتي» و يا «نفت دلاري» به راه انداخت. امسال ايران بورس نفت خود را راه اندازي خواهد كرد كه مبادلات نفت و فرآورده هاي نفتي در آن به يورو و نه دلار انجام خواهد شد. اين طرح، نگراني جدي جامعه نفت خصوصاً در آمريكا را به دنبال داشته است. دلايل بسياري وجود دارد كه بازار معاملات نفتي ايران خيلي سريع مي تواند به رقيب بورس هاي لندن و نيويورك تبديل شود. بيش از يك سوم صادرات نفت ايران به كشورهاي اروپايي است، ايران در نزديكي بزرگترين واردكنندگان نفت و گاز جهان يعني اروپا، هند و چين قرار گرفته است و ايران با ۱۳۰ ميليارد تن ذخاير قطعي نفت، ۱۰ درصد كل ذخاير جهاني را در اختيار دارد.
توليدكنندگان بزرگ نفت در آمريكاي لاتين خصوصاً ونزوئلا نيز از فروش نفت به يورو حمايت مي كنند. كشورهاي حاشيه خليج فارس،  روسيه و چين، نيز نسبت به مبادله نفت به يورو بي ميل نيستند. طي سه سال اخير تهران از فروش نفت خود به آسيا و اروپا بر حسب يورو سخن گفته است. شكي نيست كه مبادله نفت بر حسب يورو جايگاه دلار در ذخاير ارزي جهان را به مخاطره خواهد انداخت. اما اين سخن كه روي آوردن ايران به مبادله نفت بر حسب يورو سلطه دلار در اقتصاد جهاني را نابود مي كند، سخن احمقانه اي است، زيرا نفت مي تواند بر حسب يك واحد پول قيمت گذاري شود و پرداخت ها به واحد پول ديگري صورت بگيرد. با توجه به شرايط فعلي به نظر مي رسد كه با توجه به ضعف ساختاري اقتصادي ايران، در صورت راه اندازي بورس نفت ايران، حجم فروش و مبادله نفت در آن بسيار اندك باشد. افزون بر اين، مبادلات عمدتاً به صورت قرارداد كاغذي صورت خواهد گرفت و نه عرضه واقعي نفت. آنچه كه واقعاً مي تواند بر ارزش دلار اثر بگذارد و موجب تغيير در ذخاير ارزي كشورها شود، روي آوردن اكثر قريب به اتفاق خريداران و فروشندگان واقعي به واحد پولي به جز دلار در پرداخت ها خواهد بود. آغاز به كار يك بورس نفتي مبتني بر دلار به خودي خود بر دلار و ارزش برابري آن با ديگر ارزها اثري نخواهد گذارد و بلكه پرداخت هاي عظيم (همچون مورد عراق) به يورو به جاي دلار مي تواند بر ارزش دلار تأثير بگذارد و در چنين صورتي است كه انحصار دلارهاي نفتي تضعيف خواهد شد و متعاقباً اقتصاد آمريكا نيز آسيب خواهد ديد. اما در شرايط كنوني، دلار به عنوان ارز غالب در مبادلات نفتي هيچ گونه تهديد محسوسي را احساس نمي كند. حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد صادرات جهان و ۶۰ درصد ذخاير ارزي كشورهاي دنيا بر اساس دلار است. همچنين ۸۰ درصد كل مبادلات ارزي و ۷۰ درصد كل اعتبارات بانكي در سطح دنيا نيز تحت كنترل دلار قرار دارند. كارشناسان خبره مالي روسيه به عنوان يكي از بزرگترين اقتصادها و توليدكنندگان نفت و گاز جهان، تاكنون نسبت به احتمال شكستن انحصار دلار در بازار نفت، با شك و ترديد نگاه كرده اند. «ويكتور گراسچنكو» رئيس سابق بانك مركزي روسيه در اين زمينه معتقد است: «اگر شما بخواهيد در بازار نفت به تجارت بپردازد، بي گمان از دلار استفاده خواهيد كرد. من معتقدم كه طي ۱۰ سال آينده هيچ كس نفت را بر حسب يورو، روبل، يوآن و يا هر ارز ديگري قيمت گذاري نخواهد كرد و قيمت نفت در هر صورت و با توجه به حجم اقتصاد آمريكا بر اساس دلار تعيين خواهد شد و فقط چين مي تواند به ارزي به غير از دلار روي بياورد.» به هر حال هم اكنون قيمت نفت بر اساس دلار تعيين مي شود و نه يورو. به همين دليل، ترجيح هر گونه قرارداد نفتي به دلار است مگر اينكه فرآيند «پرداخت»در يك مبادله نفت بر اساس يورو انجام گيرد. در صورتي كه قيمت گذاري محموله هاي عظيم نفت بر حسب يورو آغاز شود، قراردادهاي يورويي نفت نيز منعقد خواهد شد. كارشناسان كشورهاي صادركننده نفت مدت ها است كه درباره ضرورت ايجاد فضايي براي اثرگذاري بر قيمت هاي جهاني نفت صحبت مي كنند. در شرايط فعلي و با تغييرات صورت گرفته در بازارهاي مالي و ارزي جهان، وظيفه فوق از اولويت بيشتري برخوردار شده است. اصلاحات مؤسسات مالي جهاني همچون صندوق بين المللي پول و بانك جهاني به زودي كامل خواهد شد. بسياري از كارشناسان اين اصلاحات را اصلاح سيستم حاكم «برتون وودز» بر مديريت پولي جهان مي دانند كه بر بهبود شاكله قيمت گذاري نفت تمركز دارد.
اخيراً روسيه نيز اقداماتي براي كاهش وابستگي به دلار در مبادلات نفتي انجام داده است و به منظور افزايش نقش مسكو در قيمت گذاري نفت اقدام به مبادله داخلي نفت بر حسب روبل نموده است. ولاديمير پوتين - رئيس جمهور اين كشور- نيز پيشنهاد كرده است كه صادرات عمده روسيه همچون نفت و گاز در داخل كشور بر حسب روبل مبادله شوند. هدف از پيشنهاد وي تشويق مصرف كنندگان عمده انرژي روسيه به اندوختن ذخاير ارزي روبل به منظور خريداري از بازار روسيه است. اين امر موجب تقاضاي جهاني براي روبل روسيه خواهد شد و روبل نيز همچون يورو و دلار در بازارهاي خارجي نيز مورد استفاده قرار خواهد گرفت. پوتين از دستور خويش هدف تقويت جايگاه روبل در جهان را در انديشه دارد، اما «دستورات»، هيچ گاه در اقتصاد بازار كارايي ندارند. لندن و نيويورك به طور سنتي مراكز مبادله مواد هيدروكربوري در سطح جهان بوده اند. تلاش هاي ايران، عراق و شايد در آينده ونزوئلا براي قيمت گذاري نفت بر حسب يورو، تراز عرضه-مصرف نفت در بازار را تغيير نخواهد داد و هيچ گاه اين سه كشور را به مراكز تجارت جهاني نفت يا مراكز تعيين فرمول قيمت گذاري نفت تبديل نخواهد كرد. با اين وجود نبايد فراموش كرد كه با پيوستن روسيه به متقاضيان اصلاحات در سيستم قيمت گذاري و پرداخت نفت در بازارهاي جهاني، انحصار دلار ديگر يك ديوار غيرقابل نفوذ نخواهد بود و زماني كه مبادله نفت بر حسب ارزهاي ديگر آغاز شود، تسلط دلار بر بازار نفت نيز پايان خواهد پذيرفت.
حالت خوش بينانه
در اين زمينه نشريه بيزينس ويك معتقد است كه هرچند بورس نفت ايران براي به بهره برداري رسيدن و كسب توان رقابت با بورس هاي لندن و نيويورك راهي طولاني و دشوار در پيش دارد، اما از لحاظ تئوريك پيامدهاي منفي براي اقتصاد آمريكا در پي خواهد داشت. كارشناسان بازار معتقدند در صورتي كه بازار بورس ايران موفق شود و يا اينكه ايران صرفاً تقاضاي مبادله نفت بر اساس يورو كند، بانك هاي مركزي كشورهايي كه در اين بورس فعال شوند، به تدريج مجبور خواهند شد كه بخشي از ذخاير دلاري خود را به يورو تبديل كنند، كه اين امر به كاهش ارزش دلار و نقش مبادلاتي آن در بازارهاي بين المللي منجر خواهد شد. مبادلات نفت در سطح جهان در شرايط كنوني تحت كنترل دلار است وچه به صورت فروش مستقيم ميان توليدكنندگان و مصرف كنندگان و چه به صورت عرضه در بازارهاي بورس لندن و نيويورك، تمامي مبادلات بر حسب دلار انجام مي شوند. اگر روزي توليدكنندگان بزرگ نفت جهان «اجازه بدهند» و يا در حالت بدتر از خريداران نفت «بخواهند» كه بابت نفت به آنها يورو بدهند، در آن صورت شكي نيست كه از ارزش دلار كاسته خواهد شد كه بي گمان به ضرر منافع اقتصادي آمريكا خواهد بود. به علاوه، اگر اعضاي اوپك تصميم بگيرند كه ديگر به جاي نفت فروشي خود دلار طلب نكنند، دلار موقعيت خاص خود در ذخاير ارزي جهان را از دست خواهد داد. اگر دلار موقعيت خاص خود در ذخاير ارزي جهان را از دست بدهد، آمريكا مجبور خواهد شد كسري حساب جاري عظيم خود را با مازاد تجاري اش خنثي كند كه اين امر فشارهاي تورمي را در اين كشور شديداً افزايش خواهد داد. اما تمامي برآوردهاي فوق بر اين پيش شرط استوار است كه روي آوري از دلار به يورو به صورت عظيم و در سطح چندين كشور صورت گيرد و نه اينكه فقط به يك بورس تازه از راه رسيده همچون بورس نفت ايران محدود شود. البته در صورت تحقق شرايط فوق، افزايش قيمت نفت و قدرت يافتن يورو در عرصه معاملات نفتي تنها يك بازنده خواهد داشت: آمريكا. اين كشور با داشتن ۵درصد جمعيت جهان يك سوم كل نفت توليدي دنيا را مصرف مي كند. مبادله واقعي نفت بر حسب يورو به كشورهاي اروپايي و شركاي تجاري آنها سود فراواني خواهد رساند و احتمال نفوذ آمريكا بر اوپك را نيز كاهش خواهد داد.
منبع: مركز مطالعات انرژي آكادمي علوم روسيه

سايه روشن
سقوط دلار
دلار پس از افزايش شديد در برابر يورو در سال هاي ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ از اواخر سال ۲۰۰۱ دوره افت خود را آغاز كرد و طي دوره دو ساله ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ بيش از يك سوم ارزش خود را در برابر يورو از دست داد و از آن زمان تاكنون كاهش ارزش آن ادامه دارد. بسياري از كارشناسان اقتصادي معتقدند كه به علت رشد روزافزون كسري تجاري آمريكا كاهش ارزش دلار ادامه خواهد داشت. در واقع، بزرگترين عامل كاهش ارزش دلار افزايش كسري تجاري آمريكا است. مصرف كنندگان آمريكايي تمايل زيادي به خودروهاي ژاپني، لباس هاي چيني، ماشين آلات آلماني و گوشي هاي تلفن همراه فنلاندي پيدا كرده اند. آمريكا براي چندين دهه متوالي خصوصاً پس از جنگ جهاني دوم كه كالاهاي آمريكايي رقيبي در آسيا و اروپاي جنگ زده نمي ديدند با مازاد عظيم تجاري روبه رو بود. اما اين مازاد عظيم تجاري با رشد اقتصادي كشورهاي ديگر، آغاز جريان سرمايه هاي خارجي به سمت آمريكا و تمايل مصرف كنندگان آمريكايي به خريد كالاها و خدمات خارجي به تدريج تغيير يافت و به سمت كسري رفت. علاوه بر كسري تجاري آمريكا، عوامل داخلي ديگري نيز بر سقوط دلار تأثير گذاشته اند. رسوايي هاي حساب سازي در غول هايي همچون انرون، تيكو، ورلدكام و بسياري ديگر از شركت هاي آمريكايي موجب كاهش اعتبار در بازار سهام و اوراق بهادار آمريكا شد و نهايتاً روند كاهش رونق بازارهاي مالي آمريكا از سال ۲۰۰۱ بدين سو را به دنبال داشت. در اين شرايط، سرمايه گذاران خارجي ترجيح دادند كه به جاي سرمايه گذاري مستقيم در بازارهاي مالي آمريكا، سهام هاي خود را نقد كنند كه اين امر موجب خروج سرمايه از بازارهاي مالي آمريكا شد. كسري بودجه دولت آمريكا نيز بر كاهش اعتماد سرمايه گذاران اثر گذاشت. پس از چندين سال مازاد قابل توجه بودجه در آمريكا، دولت بوش در سال ۲۰۰۳ ماليات ها را شديداً كاهش داد و در مقابل هزينه هاي نظامي افزايش يافتند كه موجب كسري بودجه ۴۵۵ ميليارد دلاري دولت وي شد. دلار در دهه ۱۹۹۰ نيز با مشكلات فراواني روبه رو بود اما توانست خود را در سطح بالايي نگه دارد. البته به علت قيمت گذاري كالاهاي آمريكايي در بازارهاي جهان بر حسب دلار پرقدرت، تراز حساب جاري آمريكا وخيم شد. اما بازارهاي مالي آمريكا در دهه ۱۹۹۰ رشدي عظيم و حبابي را پشت سر گذاشتند كه ميلياردها دلار سرمايه خارجي را جذب خود نمودند. دلار همچنان ارز فيزيك غالب در مبادلات جهاني است و در بسياري از كشورهاي جهان به جز آمريكا نيز حكومت مي كند. بر اساس محاسبات بانك مركزي آمريكا در سال ۲۰۰۳ از ۶۸۰ ميليارد دلار ارز در جريان، ۴۰۰ ميليارد دلار آن در خارج از آمريكا در جريان بود. بنابراين به نظر مي رسد كه براي كاستن از قدرت سلطه دلار در بازارهاي مالي جهان تنها يك بورس يورويي (همچون بورس نفت ايران) كافي نباشد، اما شايد آيندگان آغاز مبادله نفت در بورس نفت ايران بر حسب يورو را آغاز روند افول و سرنگوني دلار آمريكا بدانند.

اقتصاد
اجتماعي
انديشه
فرهنگ
شهرآرا
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  فرهنگ   |  شهرآرا  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |