نگاه
گزارشي از جشنواره پيام پيامبر در موزه ملي قرآن كريم
يادگارهاي ماندگار آن سيرت رباني
|
|
الهه رحماني خاكي
گشوده شدن درهاي آسمان، مشاهده بهشت، تنها رفتن حضرت محمد(ص) به عرش اعلا، ملاقات حضرت خاتم(ص) با ديگر پيامبران، سوار شدن ايشان بر مركبي با نام براق و... از عناوين تصاويري است كه جلوه متعالي حضرت محمد(ص) را در قالب آثار چاپ سنگي در كنار متون زيباي داستاني به صورت نظم و نشر از گذشته هاي بسيار دور و به دست هنرمنداني با ذوق به يادگار مانده است.
موزه ملي قرآن كريم براي نخستين بار تصاويري از معراج پيامبر(ص) را به صورت چاپ سنگي در جشنواره اي با نام پيام پيامبر در دهه اول شهريور ماه به نمايش گذاشت. اين تصاوير در قالب 140 تابلو از 17 چاپ مختلف معراج نامه و از كتب مختلف جمع آوري شده كه تعداد 22 تابلو متشكل از 60 تصوير از اين مجموعه در جشنواره پيام پيامبر به معرض نمايش درآمدند.
موزه ملي قرآن همزمان به نمايش آثار هنري قرآني در قالب خوشنويسي، نسخ خطي و تابلو و كتب اسلامي و قرآني در طبقات دوم و سوم اين موزه كه در مكاني بسيار معنوي و زيبا قرار دارد، پرداخته بود.
آثار اين نمايشگاه به همت علي بوذري، تصويرگر و پژوهشگر ايراني و با همكاري پروفسور اولريش مازرلف، استاد ايران شناسي دانشگاه گوتينگن آلمان جمع آوري شده است و از منابع موجود در كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران در تهران، كتابخانه آستان قدس رضوي در مشهد و كتابخانه هاي خارج از كشور از جمله: در برلين Staatsbibiothek Preussischer Kulturbesitz ،كتابخانه Ecole Dationale des Langues orientales Vivantes در پاريس، كتابخانه British Library در لندن و كتابخانه دانشگاه كمبريج استفاده شده است.براساس تحقيقات انجام شده از سوي اين پژوهشگر در خصوص چاپ سنگي نخستين تصاوير معراج پيامبر از كتاب جامع التواريخ خواجه رشيدالدين فضل الله به دست آمده است. خلق چنين تصاويري بر اساس رشد گونه اي از نقاشي مذهبي با محوريت شخصيت مقدس از اواخر قرن هفتم هجري آغاز شد.به نظر مي رسد به دليل اعتقاد عميق و علاقه وافري كه ايرانيان از آغاز ورود اسلام به كشور نسبت به پيغمبر خود داشته اند، چنين تصاويري از اين شخصيت والاي مذهبي را در مراحل مختلف زندگي دنيوي و معنوي و براساس سبك نقاشي و كتاب آرايي دوران به صورت چاپ سنگي و در كنار نسخ خطي در آن كتاب ها از خود برجاي گذاشته اند، چنانچه در آثار به نمايش گذاشته شده شاهد هستيم كه در تصاوير مختلف در دوران هاي زماني متفاوت به نحوه طعام خوردن پيامبر و آدابي كه ايشان در آن هنگام رعايت مي كردند، توجه شده است؛ چه در مختصربودن غذايشان و چه در سپاس گفتن ايشان به پروردگار به دليل نعمتي كه در اختيارشان نهاده شده است.
در معراج نامه هاي مختلفي كه به صورت نظم و نثر از سال هاي 1268 ه.ق/۱۸۵۱ م الي 1305ه.ق/۱۸۸۷م بر جاي مانده اند؛ شاهد هستيم كه در مورد موضوع فوق الذكر در حدود هشت تصوير مختلف با توضيحات و مكتوبات لازم در همان دوران به يادگار مانده اند.معراج نامه اي به تاليف شجاعي مشهدي وجود دارد كه در مورد آن مي توانيم به هشت نگاره از نگاره هاي اين كتاب اشاره كنيم كه به داستان معراج اختصاص دارد. اين بخش از معراج نامه حاوي هفده نگاره به كتابت شخصي با نام نصرالله بوده و ناشر آن نيز ملامحمدعلي صحاف معرفي شده است.
از آثار چاپي مربوط به معراج پيامبر در اين كتاب مي توان به تصويري تحت عنوان حضرت محمد و ملائك اشاره كرد كه تصوير پيغمبر را در ميان فرشتگان نشان مي دهد، همه رو به سوي پيامبر ايستاده و آن حضرت با صورت نوراني بر تختي جلوس كرده است و يا با تصوير ديگري با نام گشوده شدن درهاي آسمان روبه رو مي شويم كه نگارنده در اثر، سعي بر ارجح جلوه دادن مقام روحاني و معنوي پيغمبر داشته است كه چنين عروج ملكوتي را براي ايشان به تصوير كشيده است. در اثري ديگر، ملاقات حضرت محمد(ص) را با ديگر پيامبران شاهد هستيم كه ايشان بالاتر از سايرين ايستاده و مشغول صحبت با آنان است.
با ورود صنعت چاپ به ايران در سده سيزدهم هجري قمري مقارن با نوزدهم ميلادي، نسخه هاي كمتري تدوين شده، ولي داستان معراج پيامبر همچنان جزو موضوعات محبوب كتب چاپ سنگي باقي مانده است. اولين معراج نامه چاپ سنگي، معراج نامه اي به نثر است كه در سال 1263 ه.ق/۱۸۸۷ م به چاپ رسيده و تنها يك چاپ از اين متن وجود دارد.ديگر آثار قابل توجه در اين نمايشگاه را آثاري با اين عناوين تشكيل مي دهند: جلوس حضرت محمد بر كرسي نور، ملاقات حضرت با ابوجهل، سرلوح كتاب، سوارشدن حضرت بر براق با سري به شمايل يك زن تاج دار و دمي همانند دم طاووس و پاهايي به شكل شتر كه حضرت سوار بر اين موجود افسانه اي در دنياي خاكي و معنوي مي تازد و به مشاهده شگفتي هاي خلقت مي پردازد و اين آثار كه صرفاً به صورت سياه وسفيد روي بوم هاي بزرگ به چاپ درآمده، در عين سادگي و قدمت در ترسيم افراد و اجسام، با ديدي زيباشناسانه به نگرشي فرازميني به زندگي پيغمبر پرداخته و ذهن مخاطب را نه تنها به شخصيت زميني پيغمبر معطوف مي سازد، بلكه به رويارويي او با حالات و عوالم معنوي و فرازميني پيامبرمان كه كمتر انساني به آن دست يافته متوجه مي سازد و با اين كلام و قلم هنرمندانه ساده چه زيبا مخاطب را تحت تاثير خود قرار مي دهد.
|