چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۸۵
ونداليسم؛ واكنش خصمانه به محروميت و اجحاف
آزار اشياء
006369.jpg
006372.jpg
عكس: راهب هماوندي
هانيه ورشوچي منفرد
نگاه به پديده  اي همچون ونداليسم در مرحله اول كمي غريب است؛ پديده اي كه جامعه شناسان از آن به ويرانگري عمدي و رفتارهاي غيرمسئولانه ياد مي كنند؛ حال آنكه ونداليسم در همه جا بيداد مي كند و تقريباً همه ما شاهد عوارض آن بوده ايم. كم و بيش آثار آن را روي در و ديوارهاي شهرها، ترن ها، سينماها، آسانسورها، پارك هاي عمومي و كيوسك هاي تلفن و به شكل وسيع در مدارس مي بينيم.
مدارس، هدف نخستين وندال هاست. آنان شيشه كلاس ها را مي شكنند، وسايل آموزشي و لوازم التحرير مدرسه را تخريب مي كنند يا به سرقت مي برند. كتابخانه  ها و كتاب هايشان تحت تاراج وندال ها و تخريب و تهاجم آنها قرار دارد. علاوه بر مدارس، كليه تأسيسات، اموال، متعلقات و اماكن و وسايل عمومي نظير وسايل حمل و نقل عمومي، وسايل ارتباطي، علائم ترافيك، پل ها، جاده ها، هتل ها، موزه ها و نظاير آن به وفور و كراراً در معرض تخريب و آماج يورش خصمانه وندال ها قرار دارند. اينها قسمتي از كتاب ونداليسم دكتر محسني تبريزي است. در اين كتاب آمده است: ونداليسم، پديده اي جهاني است و اهداف وندال ها و عملكرد آنان بدون توجه به اينكه در چه كشوري باشند، بسيار شبيه هم است.
وندال ها در عين حال در يك گروه سني معين واقع اند و ونداليسم، خاص گروه سني معيني است. بر اساس تحقيقات انجام شده، كودكان، نوجوانان و جوانان بين سنين 10تا۲۵سال بيش از ديگر گروه هاي سني به ونداليسم روي مي آورند. همچنين موارد ونداليسم در مناطق شهري به مراتب بيش از مناطق روستايي است. در شهرها به علت تراكم جمعيتي، تراكم اخلاقي،  وجود پاره فرهنگ هاي مختلف، تشتت ارزش ها، رقابت فردگرايي و تضعيف روحي جمعي بيش از مناطق روستايي مشهود است.
از سوي ديگر غالب وندال ها مجرد و از نظر تحصيلي ناموفق اند. اغلب آنها با سرخوردگي ها، شكست ها و ناكامي هاي مختلفي در زمينه هاي تحصيلي، حرفه اي، مالي، اجتماعي و خانوادگي مواجه بوده، داراي نوعي شخصيت پرخاشگر، بي ثبات، ضدجامعه، نامطمئن، كينه جو، ناآرام، كنجكاو، انتقام جو، ناشكيبا و در عين حال مأيوس اند. آنان متعلق به خانواده هاي ازهم پاشيده و داراي مناسبات و روابط خانوادگي نامطلوب با تجارب ناموفق از فرآيندهاي جامعه پذيري و فرهنگ پذيري اند.
ونداليسم براي كساني كه در شهرهاي بزرگ و پرجمعيت زندگي مي كنند، پديده اي ملموس و مشهود و واقعيتي تلخ و در عين حال گريزناپذير است كه به عنوان يكي از نمودهاي زندگي اجتماعي جامعه مدرن و ماشيني، بروز و حضور دارد. در واقع تغيير زندگي ساده مبتني بر روابط عاطفي و همدلي به يك زندگي مبتني بر روابط رسمي و بي روح همراه با فردگرايي مفرط، رقابت سرسختانه و عقل گرايي ارمغاني جز شكست ها و عقده هاي رواني پنهاني و اميال سركوب شده و آرزوهاي ناكام مانده و تشديد احساسات درماندگي نداشته است. از اين رو در همه شهرهاي بزرگ، همه روزه شاهد ويرانگري تعهدي و رفتارهاي غيرمسئولانه و ضداجتماعي وندال هايي هستيم كه عمداً كمر به تخريب و نابودي هر آنچه زيباست و هر آنچه متعلق به همگان است، بسته اند.
دكترداورشيخاوندي- آسيب شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه- در اين خصوص مي گويد: تخريب اموال عمومي زماني بيشتر ديده مي شود كه ميان برخي مسئولان و مردم همبستگي تضعيف شده است.
وي مي گويد: اين اعمال اعتراض افراد نسبت به چيزي است كه به دست نياورده اند و با تخليه هيجاني همراه است. در واقع مي توان گفت حسن اين اعمال اين است كه افراد به جاي خودآزاري يا دگرآزاري به شيء آزاري مي پردازند و اين امر سبب مي شود كه درگيري هاي بين فردي كاهش يابد.
به نظر جرم شناسان، ونداليسم به عمل آسيب رساني اشياء گفته مي شود و عمدتاً متوجه اموال و اشياء است تا اشخاص؛ چنانچه متوجه شخص نيز باشد اموال فرد مورد نظر است نه خود فرد.
دكتر شيخاوندي با اشاره به نظر فرويد مي گويد: انسان داراي دو گرايش ميرايي و زايايي است. در گرايش ميرايي، افراد با تخريب كردن ارضاء مي شوند. به نوعي گرايش افراد به خشونت بيشتر است. اين حس گاهي اوقات در كودكان نيز ديده مي شود؛ آنها نه از جنبه شناختي بلكه با خشم و بدون تفكر و به طور مستمر، اسباب بازي هايشان را خراب مي كنند و اين اخطاري است كه والدين در سنين كودكي بايد آن را جدي بگيرند زيرا ونداليسم نيز نوعي علاقه به تخريب با هيجانات عاطفي شديد است.
وي يادآور مي شود: متأسفانه اسباب بازي هاي امروز فرزندان ما تفنگ، كلت كمري و بازي هاي كامپيوتري اكشن است كه والدين علاوه بر خريداري اين اسباب بازي ها، كودكانشان را به بازي هاي رزمي تشويق مي كنند و به نوعي كودكان، راه هاي خشونت ابزاري را دروني مي  كنند.
وي با اشاره به گرايش افراد به تخريب بعد از مسابقات حساس كه يكي از مظاهر ونداليسم است، عنوان مي كند: پيشنهاد من اين است كه پس از اتمام مسابقه، در استاديوم كنسرت اجرا شود تا علاوه بر اينكه تماشاچيان هيجانات شان را تخليه مي كنند به خروج تدريجي تماشاگران نيز كمك شود و از ازدحام جمعيت و عواقب بعدي آن پيشگيري به عمل آيد.
ونداليسم، مرضي نوظهور و مدرن در جامعه جديد است كه عكس العملي خصمانه و واكنشي است كينه توزانه به برخي از صور فشارها، تحميلات ناملايمات، حرمان ها و اجحافات بيروني و اجتماعي و... در بسياري از شهرهاي بزرگ به صورت مشكل اجتماعي حاد مطرح است كه نه تنها سلامتي و امنيت جامعه را به مخاطره مي اندازد بلكه هزينه  هاي مالي گزافي را تحميل ماليات دهندگان و ساكنين اين شهرها مي كند و به نوعي ونداليسم را به مثابه يك آسيب و درد اجتماعي مي توان تلقي كرد.

روند بهبودي 70 هزار معتاد در انجمن معتادان گمنام
50 تا 70 هزار نفر در ايران و 750 هزار نفر در سراسر دنيا در انجمن معتادان گمنام روند بهبود را طي مي كنند.
آنتوني ادمونسون، مدير اجرايي دفتر خدمات جهاني معتادان گمنام در كارگاه آموزشي مركز ملي مطالعات اعتياد ايران با اشاره به اين كه هيچ راهي براي رشد انجمن هاي NA وجود ندارد جز اين كه بتوانند ارتباط قوي با اعضاي حرفه اي برقرار كنند، اظهار كرد: 53 سال پيش انجمن NA با شكل گيري خود تصور مي كرد در آينده نزديك تبديل به انجمني جهاني شود، اما در 20 سال اول شكل گيري تنها جايي كه اين انجمن رشد يافت آمريكا بود. وي ادامه داد: امروز بيش از 43 هزار جلسه هفتگي به 65 زبان مختلف در انجمن هاي معتادان گمنام سراسر دنيا برگزار مي شود. ادمونسون با اشاره به اين كه نشريات انجمن NA نيز به بيش از 20 زبان دنيا ترجمه مي شود، ادامه داد: در حال حاضر در ايران نيز هفته اي 5400 جلسه براي معتادان گمنام برگزار مي شود. به گفته مدير اجرايي دفتر خدمات جهاني معتادان گمنام هم اكنون اين انجمن به جز ايران در چين و هند و ساير كشورهاي خاورميانه نيز در حال رشد است. وي با اشاره به اين كه اعتياد، فراتر از مصرف مواد مخدر است، تصريح كرد: اصلاً ادعا نداريم كه NA راه حل بيماري معتادان است؛ چراكه رشد و پيشرفت NA طي 53 سال گذشته خود شاهدي بر موفقيت اين انجمن بوده و اصل بنيادي آن، ما را از اظهار نظر در خصوص بحثهاي خارجي دور مي كند. آنتوني ادمونسون با اشاره به اين كه NA هيچ كمك مالي از هيچ نهاد دولتي و غيردولتي دريافت نمي كند، اظهار كرد: به علاوه ما از اظهار نظر در خصوص جايگزين شدن چيزي به جاي مواد مخدر، يا دخالت در سياست هاي كشورهاي ديگر در اين حوزه اجتناب مي كنيم. وي در پاسخ به اين كه نظر مديران NA در خصوص استفاده از متادون درماني يا انجام آزمايشات پزشكي براي معتادان در انجمن، گفت: NA هيچ تفاوتي بين ماده مصرفي معتادان قائل نشده و پذيراي همه آنهاست و در اين زمينه براي هر انجمني نيز كه با هر روشي در حوزه معتادان فعاليت مي كند آرزوي موفقيت دارد.
به گزارش ايسنا مدير اجرايي دفتر خدمات جهاني معتادان گمنام ادامه داد: به علاوه در خصوص آزمايش معتادان نيز هيچ عقيده اي براي تشخيص اين بيماريها نداريم و تنها تمركزمان بر روي رهايي از اعتياد است. وي همچنين در پاسخ به نظر مديران NA براي خروج اين انجمن از گمنامي تصريح كرد: ما عقيده اي به اين امر نداريم چرا كه منظورمان از گمنامي فراهم كردن فضايي امن براي معتادان است.
تام مك آل، عضو هيات امناي دفتر خدمات جهاني معتادان گمنام نيز در پاسخ به سؤالي پيرامون نحوه نظارت سازمان بر جلسات انجمن در ساير كشورها، گفت: نظارت خاصي روي گروهها نداريم. نماينده هاي مختلفي از سراسر دنيا در كنفرانس جهاني ما حضور پيدا مي كنند و به علاوه از راههاي مختلفي نيز با رابطان خود در ارتباط هستيم و مي دانيم چه اقداماتي صورت مي گيرد.

غربالگري بيم ها و اميدها
دكتر يونس لطفي
در نگاهي سلامت محور به جامعه و مردم، امروزه در غالب كشورها، طرح هاي غربالگري در بدو نوزادي انجام و نوزادان حداكثر تا يك ماه اول زندگي در خصوص شنوايي غربالگري مي شوند. تشخيص كم شنوايي و يا ناشنوايي نوزادان و كودكان در حال حاضر بر اساس شرح حال باليني و مراجعه به مراكز بهداشتي- درماني صورت مي گيرد و اين در حالي است كه سازمان بهزيستي و وزارت بهداشت و درمان هيچ گونه مداخله اي جهت تشخيص و توان بخشي زودرس نوزادان انجام نمي دهند؛ البته سازمان بهزيستي در سال هاي اخير فعاليت هايي در اين مورد انجام داده است ولي اقداماتش بر اساس قانون مصوب نمي باشد و اجراي آن همگاني نيست. بنابراين جهت شناسايي ناشنوايان از بدو تولد لازم است كه قانون غربالگري بيماري ها به خصوص ناشنوايي در بدو تولد تصويب شود.گفتني است بيشترين خدمات سازمان بهزيستي در اين مورد، تنها به ارائه سمعك هاي كم كيفيت و خدمات تربيت شنوايي و گفتار درماني محدود مي شود؛ بر اين اساس پيشنهاد مي شود سازمان بهزيستي ابتدا برآوردي از تعداد كودكان ناشنواي متولد شده در هر سال و ميزان كم شنوايي آنان داشته باشد، سپس بودجه لازم را جهت خريد سمعك باكيفيت در اختيار خانواده هاي تحت پوشش قراردهد. البته در اين مسير خانواده نيز بايد به صورت مستمر، عضو فعال تيم توان بخشي باشد.
لزوم اهميت معاينه كامل كودكان در مراكز بهزيستي و حتي بخش خصوصي در اين است كه از موارد ناشنوايي همراه با بيماري هاي ديگري مثل بيماري هاي كليوي، قلبي و به خصوص بيماري چشمي- كه در ميزان يادگيري كودك اهميت ويژه اي دارد- مطلع مي شويم؛ بنابراين معاينه بايد به صورت كامل انجام شود.
با توجه به جمعيت بالاي كشور و خدمات محدود سازمان بهزيستي، پيشنهاد مي شود اين سازمان با چاپ كتاب هايي به زبان ساده در جهت آموزش خانواده ها نسبت به خدمت رساني به ناشنوايان اقدام كند. سازمان بهزيستي همچنين مي تواند با استفاده از رسانه هاي ديداري و شنيداري و تهيه پوستر و بروشور نسبت به آگاهي عمومي در اين مورد، اقدام كند.
دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي نيز در كنار سازمان بهزيستي مي تواند با كمك سازمان مديريت و برنامه ريزي به داير كردن گروه آموزشي ناشنوايان در كليه مراكز بهداشتي و درماني و بيمارستان و مراكز كارخانجات صنعتي پرداخته و نسبت به راه اندازي پست سازمان ناشنوايي شناسي اقدام كند.

جدول اعداد (سودوكو) 208
006405.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

پنجره
گمشده اي به نام وجدان كاري
مرضيه سبزعليان
كسي را مي شناسي كه وجدان نداشته باشد؟ آن هم از نوع كاري اش. فقط كافي است كمي منصف باشيم تا ردپاي گمشده وجدان را در مراودات دوستانه و اداري خود پيدا كنيم.
همين قدر كه يك روز كاري مان را مرور كنيم، كافي است تا بعضي جاها خودمان يا آدم هايي را ببينيم و پيدا كنيم كه وجدان ندارند، البته از نوع كاري اش! مفهوم وجدان در فرهنگ اسلامي- ايراني ما همان محكمه و قاضي دروني افراد كه بخش عمده آن شامل مسائل اخلاقي و مذهبي مي شود،است شايد كمتر فكر كرده ايم به اينكه تا چه حد در زندگي روزمره و ميان مشغله كاري مان دچار بي وجداني شده ايم.
اصلاً چقدر وجدان كاري را مي شناسيم، چند بار حكايت يك مو از خرس كندن را تكرار كرده ايم؟
چقدر به يادمان مانده، وقتي كه مدير، رئيس، كارمند يا حتي راننده بوده ايم به پشتوانه همان حكايت آنقدر مو از آن خرس بيچاره كند ه ايم كه امروز به طاسي افتاده است.
چندبار پيش آمده كه هيچ احساس تعلق خاطري به فضا و موقعيت كاري مان نكنيم؟ باور كنيد آن وقت ما آدم هايي مي شويم كه نه تنها وجدان كاري نداريم بلكه انضباط كاري را هم به خطر انداخته ايم و به دنبال آن بهره وري مفيد را كاهش داده ايم.
اما دكتر اصغرمهاجري، جامعه شناس و استاد دانشگاه نظر جالبي درباره افزايش وجدان كاري دارد. وي با اشاره به طرح هاي كوتاه مدت و موقتي مانند؛ طرح تكريم ارباب رجوع، نامگذاري سال پاسخگويي و... مي گويد: بايد هوشيار باشيم كه وجدان كاري شير آب نيست كه هر وقت خواستيم آن را باز كنيم، اداره ها و مراكز كاري ما كه مملو از وجدان كاري شدند و هر وقت به نظر كافي رسيد، شير آب را ببنديم. در مقدمه اي كه دكتر مهاجري از دوكلمه وجدان و انضباط كاري مي دهد مي توان به تأثير مستقيم آن در بهره وري مفيد پي برد.
وجدان و انضباط كاري دو مفهوم پويا در حوزه هاي جامعه شناسي- اقتصاد و مديريت هستند كه اولين نتيجه حضور آنها افزايش سطح بهره وري است و به نوعي وجدان و انضباط كاري از مفاهيم پويا و اصلي در مباحث علوم انساني و مديريتي هستند. از طرفي اين مفاهيم تعريف ثابتي ندارند بلكه وابسته به زمان و مكان هستند، به عبارتي در هر جامعه و در هر زمان متناسب با فرهنگ آن جامعه تعريف مي شوند.
دكتر مهاجري با اشاره به اينكه اين روزها بحث انضباط كاري رواج يافته و حتي در بعضي از اداره ها و شركت ها درباره واژه جديد مسئوليت اجتماعي شركتي يا همان وجدان و انضباط كاري طرح ها و برنامه ريزي هايي شده است، مي گويد: چنانچه فردي وارد سيستم يك اداره يا شركت شود علاوه بر رعايت قوانين و ديسيپلين مرسوم و شناخته شده آن مركز مجبور به پذيرش تعهد و مسئوليت هاي اجتماعي خاص آن فضاي كاري مي شود و اين امر در دراز مدت مي تواند به پوياشدن سيستم و افزايش سطح بهره وري مفيد كمك كند. البته دكتر مهاجري شرط موفقيت اينگونه طرح ها را وجود يك سيستم خبره، آگاه و هوشيار مي داند كه مؤلفه ها و نيازهاي اجتماعي- اقتصادي روز جامعه را بشناسد و به دنبال كسب اين آگاهي ها آن را به مديران و برنامه ريزان منتقل كند. در واقع كاركرد اين طرح انتقال آگاهي هاي به روز شده از جامعه، شركت ها، اداره ها و مراكز كاري، به مديران و برنامه ريزان است. طوري كه آنها از اين متغيرهاي اثربخش آگاه شوند و همچنين شرايط و امكاناتي را فراهم كنند كه مديران و برنامه ريزان بتوانند به موقع سيستم گردش كار و اطلاعاتي خود را متناسب با تعريف وجدان و انضباط كاري، همگام با زمان و مكان بازسازي كنند. دو واژه وجدان و انضباط كاري زماني به ثمر مي نشينند كه محصول فرهنگ و عادات اجتماعي ما باشند.
دكتر مهاجري عملكرد و تأثير آموزشي خانواده، رسانه ها، گروه همسالان، نهادهاي آموزشي، پرورشي، مذهبي و سياسي را عامل شكل گرفتن فرهنگ يك ملت مي داند و مي گويد: يكي از ثمرات درخت تنومند فرهنگ و تمدن همين دو واژه وجدان و انضباط كاري هستند. اما چرا باتوجه به اينكه ما ايرانيان مدعي هستيم از فرهنگ غني و متمدني برخورداريم شاهد تولد اين دو فرزند خلف وجدان و انضباط كاري نبوده ايم؟
وي معتقد است شايد در بعضي موارد اغراق كرده ايم، زيرا هر زماني كه ملتي بخواهد درباره فرهنگ و پيشينه تمدني خود حرف بزند، آن را غني و پويا قلمداد مي  كند، از طرف ديگر فرهنگ ما بالقوه بوده و هيچ گاه به فعليت نرسيده و شكوفا نشده است. در واقع ما خمير مايه اوليه را داشته ايم اما نتوانسته ايم آن را عملياتي كنيم.
به عبارت ديگر اين فرهنگ و تمدن غني كه از آن صحبت مي كنيم جزو ژن فرهنگي ما نشده است. در هر صورت در حال حاضر اين دو مفهوم مورد بحث كه نتيجه مستقيم آن بهره وري مفيد است، در فرهنگ كاري غايب هستند و يكي از دلايل آن اينكه فرهنگ و تمدن ما زاينده و پوياي اين دو واژه نبوده و همچنين سيستم اداره هاي ما هشداردهنده، كنترل كننده و متولد اين واژه ها نبوده است.
ما به همان اندازه كه احتياج به اصلاح ساختاري و كلي در نظام اداري و مناسبات اجتماعي خود داريم، نيازمند آموزش در حوزه شناخت وجدان كاري و حتي پرورش احساس نياز به اين واژه هستيم. اين در حالي است كه در بسياري از مناسبات اداري و اقتصادي و حتي حقوقي خود، كم كاري، كارشكني ها و حتي امروز و فردا كردن كاركنان را امري عادي در جهت سير كار اداري خود مي دانيم و كمتر پيش آمده اين نوع رفتارها را نوعي توهين و تنبلي كاركنان و كارمندان قلمداد كنيم.
دكتر مهاجري همه اين نوع رفتارها و سكوت ها را ناشي از آن مي داند كه در جامعه امروز حتي احساس نياز به وجود وجدان و انضباط كاري از طرف مردم و مخاطبان شكل نگرفته و معتقد است پس چگونه مي توانيم وقتي زمين زاينده و بارور كه همان فرهنگ و پيشينه تمدني ما است و همچنين نياز به وجود آمدن اين واژه ها را نداريم توقع به دنيا آمدن دو فرزند وجدان و انضباط كاري را از فرهنگ و سيستم كاري خود داشته باشيم.
دكتر مهاجري در پاسخ به اينكه ما بارها ميان مراودات اداري و حتي مناسبات معمول روزمره مانند خريد و يا افزايش كرايه تاكسي ها و... شاهد اعتراضات مردمي بوده ايم و آيا اين همان نياز جامعه به وجود وجدان كاري نيست؟مي گويد: منظورتان همان يك يا چند نفري است كه در يك اداره، اتوبوس يا هر جايي به عملكردهاي ناقصي كه از عدم وجدان كاري نشأت گرفته اعتراض هاي كوتاه و گذرا مي كنند، همين، نه. منظور من وجود اين احساس نياز جزئي و گذرا نيست، بلكه هدف آن احساس نيازي است كه فرد و اجتماع را وادار به حركت كند و باور مردم را تغيير دهد.
دكتر مهاجري تردد عابران و شيو ه هاي مرسوم و غلط رانندگي را يكي از مشخصه ترين نوع از رفتارهاي اجتماعي مي داند كه فاقد وجدان و انضباط كاري است.
وي معتقد است اگر ما به جايي رسيديم كه من عابر باور داشتم و پذيرفتم زماني مي توانم از عرض خيابان عبور كنم كه چراغ من سبز باشد و عملكرد ديگر عابران مرا وسوسه به نقص قوانين نكرد، يا يك راننده دور از چشم پليس راهنمايي و رانندگي كمربند ايمني را بست و سبقت غيرمجاز نگرفت، آن وقت اين احساس نياز به برقراري نظم اجتماعي همه گير و فراگير شده است. سپس زمان آن فرا مي رسد كه مسئولان و مديران اجتماعي وارد عرصه شوند و به اين احساس نياز پاسخ دهند. در واقع آن زمان بايد عوامل فرهنگساز و باورساز جامعه آموزش هاي تربيتي خود را آغاز كنند و به اين احساس نياز و حركت خودجوش نظم و جهت بدهند و براي افزايش و ارتقاي آن برنامه ريزي آموزشي و اصولي ارائه دهند.
تا هنگامي كه برخي مسئولان بدون مشاركت مردم يك اجتماع براي آنها طرح و برنامه ريزي كنند و مردم جامعه تنها مجري كار باشند، فاصله ميان جامعه و دولت از ميان نمي رود و مهم ترين بازخورد منفي آن وجود حس طلبكارانه اجتماع در مقابل تمام مشكلات از دولت است. چرا كه جامعه تنها مجري بوده و تمام نقص ها در تصميم گيري ها را منوط به دولت مي داند و در چنين شرايطي كمتر اتفاق مي افتد اعضاي يك جامعه خود را در سود و ضررهاي دولت دخيل بدانند و شايد همان حكايت يك مو از خرس كندن از همين سيستم اداري- اقتصادي ناشي شده باشد.
بنابراين دكتر مهاجري معتقد است تا زماني كه فعاليت ها و مشاركت هاي مردمي در اداره امور اقتصادي- اجتماعي كشور و در نتيجه فعاليت هاي بخش خصوصي گسترش نيابد، نمي توانيم از مردم يك جامعه توقع داشته باشيم براي فضاي كاري خود بدون حس خودخواهي و تأمين نيازهاي فردي تلاش كنند. در واقع مردم و اجتماع بايد بتوانند خود را در منفعت و زيان حاصل از فعاليت و شغلي كه انجام مي دهند، سهيم بدانند، خود را مستقل از منافع دولت ندانند و تنها در اين شرايط است كه مي توانيم شاهد فضاي كاري باشيم كه كاركنان آن احساس تعلق خاطر و مسئوليت بيشتري به كار خود دارند.
دكتر مهاجري اجراي اصل 144 قانون اساسي را راهكار مناسبي براي ايجاد چنين فضاي كاري مي داند، البته به شرط آنكه دقيق طرح ريزي و اجرا شود. افزايش وجدان كاري و به دنبال آن بالا رفتن سطح بهره وري مفيد مانند بسياري از مسائل و مشكلات راهكار خاص خودش را مي طلبد. دكتر مهاجري با اشاره به چندين راهكار مهم مي گويد: براي خلق انضباط و وجدان كاري بايد فعاليت هاي متعدد و مستمري انجام داد كه مهم ترين آن انجام پژوهش هاي علمي بسيار است تا جايي كه موفق شويم ديوار بلند بي اعتمادي ميان نظام دانشگاهي و اجرايي را فرو بريزيم و ارتباط تنگاتنگ و مستقيمي ميان تحقيقات دانشجويي و طرح هاي اجرايي برقرار كنيم.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |