يكشنبه ۲۱ آبان ۱۳۸۵
ورزش
Front Page

گزارشي از مسلمان شدن ستاره هاي بزرگ فوتبال امروز
ستاره ها يكي يكي سجده مي كنند
احسان رضايي - نيما عليزاده
006582.jpg
راسته كه كاكا مسلمون شده؟ اين يكي از موضوعات اصلي بحث در اتاق هاي گفت وگوي اينترنتي در چند هفته گذشته بود و اسم هافبك برزيلي آ.ث. ميلان، يكي از 10 كلمة مورد جست وجو در سايت گوگل. همه مي خواستند از ماجرا سر دربياورند. به خصوص كه رسانه هاي اروپايي كاملا در اين مورد سكوت كرده بودند. مسلمان ها همراه با كلمات شاد به هم خبر مي دادند و در برابر انكارها، عدم تكذيب كاكا را دليل مي آوردند.
بقيه هم يا انكار مي كردند يا مي نوشتند كه برايشان خبر مهم نيست! روز 20 اكتبر، سايت رسمي هواداران كاكا، خبر را خيلي كوتاه اعلام كرد.بله. اسم كاكا، شده است عبدالرحمان.
خبر اسلام آوردن كاكا را روزنامه عربستاني الرياضه (يعني ورزش) روز 13 اكتبر اعلام كرد. متن خبر اين بود كه كاكا در سفري كه به كويت داشته، اسلام خودش را علني كرده است.
ابراهيم رديعان، خبرنگار اين روزنامه، كاكا را در حالي كه توي يك كتابفروشي كويت داشته چند جلد كتاب درمورد اسلام مي خريده، ديده و كنجكاو شده. از كاكا درمورد تمايل اش به دين اسلام سؤال كرده و ستارة برزيلي تعريف كرده كه يك دوست كويتي قبلا او را با اسلام آشنا كرده است. همان جا هم تلويحا خبر از تغيير مذهبش مي دهد.
كاكا در حرف هايش به آن خبرنگار مي گويد: من به دين صلح ايمان آوردم، در حالي كه امر دين كاملا شخصي است و هر انساني در اين زمينه آزاد است.
كسي حق دخالت در اين موضوع را ندارد و من هم به صورت كاملا مستقل مسلمان شدم.اميدوارم پس از مسلمان شدن، نظر هيچ كس درخصوص من تغييري نكند، خصوصا مسؤولان و اعضاي باشگاه ميلان و همچنين تيم ملي برزيل و البته همة دوستان و طرفداران من.كاكا يك حرف جنجالي ديگر هم زده بود كه روزنامه الرياضه آن را تيتر كرده بود: من براي مسلمان شدن به دنيا آمده ام.ريكاردو كاكا، كه تا پيش از اين هم به داشتن اعتقادات عميق مذهبي معروف بود، گفته است كه اسم خودش را از ريكاردو به عبدالرحمان تغيير داده، ولي لقبش همچنان كاكا باقي خواهد ماند.
اما ماجراي اسلام آوردن يك ستاره، محدود به همين مورد كاكا نيست.كافي است سري به سايت
دايره المعارفي ويكي پديا بزنيد و دنبال عبارت Convert to Islam بگرديد تا يك ليست بلندبالاي چهارصد پانصد نفري از كساني كه در همين سال هاي اخير، مذهب خودشان را به اسلام تغيير داده اند، پيدا كنيد.
در اين ليست كه كامل هم نيست (و مثلا اسم كاكا را ندارد)، اسم 26 ورزشكار هم هست كه بعد از محمدعلي كلي، فوتباليست هايشان معروف تر هستند. معروفترين اسم اين ليست، تيري آنري، مهاجم فرانسوي آرسنال است.
ماجراي مسلمان شدن آنري در جريان جام جهاني 2006 رو شده بود.خبرنگارها به عكسي كه آنري را در حال سجده بعد از گل زدن نشان مي داد، بند كرده بودند و از او مي پرسيدند كه آيا مسلمان شده؟ آنري فقط جواب داده بود كه مذهب يك امر شخصي است و اين، يعني كه مسلمان شده است.بعد از جام جهاني، خبرها جدي تر شد. آنري در نمازجمعة شهر لندن شركت مي كرد.
اين خبر را ماهنامة مصري وفد منتشر كرد، همراه با مصاحبه اي از آنري كه علت كنار گذاشتن آن پنهان كاري را حرف هاي زيدان عنوان مي كرد: زيدان به من گفت كه اگر كسي بايد خجالت بكشد، آن هايي هستند كه براي مذهب ما مسلمان ها احترام قائل نيستند. آنري و زيدان، تنها مسلمان هاي تيم ملي فرانسه نيستند.
جز جبرئيل سيسه كه از اصل مسلمان بوده، در همين ماه گذشته خبر مسلمان شدن فرانك ريبري، ستارة اين تيم در جام جهاني هم منتشر شد.
ريبري كه همسري مسلمان و الجزايري دارد، خبر تغيير مذهبش را خودش در ماه سپتامبر به خبرگزاري ها داد و گفت كه از اين به بعد، اسمش بلال است.
به اين فهرست، نيكولا آنلكا، ستارة فوتبال فرانسه را هم بايد اضافه كرد كه بدون هيچ ابايي، اجازه داد تصويرش در لباس سفيد احرام، در مطبوعات فرانسه چاپ بشود.آنلكا كه اسم اسلامي جديدش، بلال عبدالسلام است، در زمان جام جهاني به حج رفته بود.
مطبوعات فرانسه، تصاوير حج او را همراه با اين حرفش چاپ كرده بودند كه: براي من، در دست گرفتن جام جهاني هيچ ارزشي ندارد، بلكه نگهداشتن دين اسلام است كه از همة دنيا برايم مهم تر است.
روزنامه الشروق الجزاير البته معتقد است تعداد مسلمان هاي تيم ملي فرانسه از اين هم بيشتر است.
اين روزنامه، در گزارشي با تيتر تيم ملي فرانسه؛ آيا دين خود را هم مثل رنگ پوست بازيكنان تغيير مي دهد؟ به مسألة گسترش دين اسلام در ميان فوتباليست هاي ملي پوش فرانسه پرداخته و نوشته است احتمالا ديويد ترزگه، ليليان تورام و پاتريك ويه را هم مسلمان هستند، ولي اين مطلب را علني نمي كنند.
اين گزارش را الشروق در 30 مارس منتشر كرده است؛ درست دو روز بعد از اين كه خبر اسلام آوردن فيليپ تروسيه، سرمربي سابق تيم ملي فرانسه منتشر شد.خبر مسلمان شدن تروسيه را خبرگزاري دولتي مراكش منتشر كرد.فيليپ تروسيه كه آن موقع، همراه همسرش در مراكش به سر مي بردند، به مسجد جامع رباط رفتند و پيش مفتي مراكش، اسلام خودشان را اظهار كردند.
بعد از اين ماجرا، تروسيه به خبرنگارها گفته بود كه تحت تأثير معنويت و سادگي اسلام قرار گرفته است.
او گفته بود اسمش ديگر فيليپ نيست، بلكه عمر است.همان طور كه نام همسرش از دومينيكه به آمنه تغيير كرده.به جز تروسيه، يك مربي مشهور فرانسوي ديگر هم هست كه مسلمان شده است.
برونو متسو، مربي سنگال در جام جهاني قبلي، در زمان حضورش در سنگال اسلام آورده بود.او براي ازدواج با همسرش رقيه ايمان آورده و اسم خودش را به عبدالكريم تغيير داده بود.ماجراي اسلام آوردن ستاره هاي فوتبال، آنقدر زياد و پرشتاب شده است كه يكي از سؤال هاي مطرح در اتاق هاي گفت وگوي ورزشي، مسلمان بودن يا نبودن باتيستوتاست. آخر اسم كوچك او هم گابريل عمر است.
اگرچه تصوير او در حالي كه پس از گل صليب به خود مي كشد از ياد كسي نرفته، اما در موجي كه بلند شده، ممكن است او هم يك اسم اسلامي براي خودش اختيار كرده باشد.
ناگهان اسلام، ناگهان ريبري
دوستان فرانك ريبري، روزهايي را به ياد دارند كه او به خاطر بيكاربودن، سرگردان و حيران در كوچه پس كوچه هاي شهر كوچك بولوني پرسه مي زد.
اما يك معجزة باورنكردني، اين جوان 23 ساله را تبديل به ستارة رقابت هاي جام جهاني كرد.
او با فرانسه در فينال اين مسابقات حضور داشت و حالا بزرگ ترين باشگاه هاي دنيا، خواهان به خدمت گرفتن بازيكني به نام فرانك ريبري هستند.
يك دريبل كوچك، پاي چپ به پاي راست، كوتاه و ظريف باعث مي شود تا دفاع حريف به راحتي جا بماند.يك گل زيبا به اسپانيا، همه چيز را تغيير مي دهد تا فرانسه در مسير قهرماني قرار بگيرد. باعث و باني آن هم كسي نيست جز فرانك ريبري.
او ناگهان بهترين فوتبال دوران زندگي اش را تا 23 سالگي به نمايش گذاشت و همين باعث شد ليون، آرسنال و بايرن مونيخ، به شدت خواهان به خدمت گرفتنش باشند.اما نكته مهم تر اين كه ريبري يك فوتبال شاداب، با طراوت و پرهيجان بازي مي كند كه هر هوادار با هر سليقه اي را راضي مي كند.
اما زندگي ريبري، داستان يك زخم است. ??سانتي متر در سمت راست صورت و 10 سانتي متر روي پيشاني. دشمنانش او را پيشاني
پوست كنده صدا مي زنند. اما طرفدارانش لقب صورت زخمي  را روي ريبري گذاشته اند. يك تصادف بود. در زمان بچگي ام با اتومبيل تصادف كرديم و من از پنجرة ماشين به بيرون پرتاب شدم. خيلي شانس آوردم كه زنده ماندم.اين حادثه به نوعي زندگي ام را دچار تغيير كرد و از همان دوران بود كه انگيزه و تلاشم براي موفقيت چندين برابر شد. بولوني، شمال فرانسه.
خانوادة ريبري در يك شهرك با جمعيتي كمتر از 12 هزار نفر زندگي مي كردند كه 60 درصد اين جمعيت، بيكار بودند. فرانك آن روزها را به خوبي به ياد دارد: من يك جنگجو هستم و حتي زماني كه به نقطة صفر مي رسم، باز هم خودم را بازنده نمي دانم.
او زماني كه 10 سال داشت، مي توانست بدون هيچ مشكلي 400 روپايي با توپ فوتبال بزند. استعدادش در 13سالگي او را به شهر ليل برد تا در يك مدرسة استعداديابي ثبت نام كند.
اما طولي نكشيد كه به خاطر مشكلات درسي، از مدرسه اخراج شد و دوباره نزد پدر و مادرش بازگشت.به نظر مي رسيد كه تبديل به جواني سست و بي انگيزه شده است.حتي زماني كه در دوران نوجواني در باشگاه بولوني بازي مي كرد، هيچ كس به او اعتقاد نداشت، طوري كه حقوق ماهيانه اش 150 يورو بود! يك پيشنهاد از جنوب فرانسه، دوباره اميدواري را در او به وجود آورد. اما باشگاه دسته سومي آلس، به دليل مشكلات اقتصادي نمي توانست حقوق بازيكنان خود را پرداخت كند. در نتيجه، ريبري كه اجاره نشين بود، به دليل عدم توانايي در پرداخت اجارة خانه اش، مجبور شد دوباره به شمال برگردد. همه چيز نشان از انساني بي اراده داشت.
دوران بيكاري ريبري باعث شد وجهه اش در شهر را هم از دست بدهد، طوري كه همه او را يك جوان بي عرضه و بي اراده مي دانستند. زيرا كسي كه در سن جواني به دنبال پركردن فرم دريافت حقوق بيكاري باشد، نمي تواند فرد مفيدي براي جامعه محسوب شود.
در همين اوضاع بود كه پدر ريبري، برايش در كنار خود در يك كارگاه ساختماني كاري دست و پا كرد. فرانك از صبح تا غروب سخت كار مي كرد.
او مي گويد: كاركردن در كنار پدرم برايم افتخار بزرگي بود و چيزهاي بسياري از او ياد گرفتم.كار كردن در يك ساختمان، باعث شد زحمت كشيدن را به معني واقعي تجربه كنم. اما از دنياي فوتبال هم فاصله نگرفت و طولي نكشيد كه باشگاه دسته سومي برتاني او را به خدمت گرفت.
يك تحول ديگر در زندگي ريبري باعث شد اين بار به درستي راهش را ادامه بدهد: ازدواج با زني مسلمان.
ريبري در يك مصاحبه با مجلة اكيپ گفت: ازدواج با همسرم واهبه باعث شد دينم را تغيير دهم و مسلمان بشوم. همسرم هم خيلي به من كمك كرد و هميشه در كنارم بود. واقعا خوشحال هستم كه مسلمان شدم.
دين اسلام در سخت ترين شرايط زندگي ام به من آرامش داد، طوري كه درونم را توانستم به خوبي كنترل كنم. من قبل از هر مسابقه نماز مي خوانم.
سال???? بود كه ريبري به باشگاه متس پيوست و در ماه آگوست همان سال هم به عنوان بهترين بازيكن ماه در ليگ يك شناخته شد. اما يك درگيري فيزيكي در رستوران باعث شد تا رئيس باشگاه به قولي كه براي بالابردن دستمزد ريبري داده بود، عمل نكند.ريبري از متس جدا شد و اين باشگاه گالاتاسراي تركيه بود كه او را به خدمت گرفت. در فينال جام حذفي ليگ تركيه، ريبري مقابل فنرباغچه علاوه بر گلي كه به ثمر رساند، دو پاس گل ديگر هم ارسال كرد. به همين خاطر در ورزشگاه علي سامين به هواداران گالاتاسراي هر روز شعار دوستت داريم، ريبري، ريبري، ريبري را سر دادند.
ولي باز هم تاريخ تكرار شد و چون گالاتاسراي نمي توانست حقوق بازيكنانش را پرداخت كند، ريبري مجبور شد اين تيم را ترك كند و به مقصد بعدي اش يعني مارسي برود.
در اين تيم با مربيگري خوان فرناندز، مربي سابق ريبري در باشگاه متس، او روز به روز فوتبال زيباتري از خودش به نمايش گذاشت.تا اين كه مزد زحماتش را از دومنك سرمربي تيم ملي فرانسه گرفت و با اين تيم به جام جهاني آلمان سفر كرد.
و حالا باشگاه هاي بزرگ دنيا به دنبال او هستند، اما مدير فني باشگاه مارسي مي گويد: به هيچ قيمتي حاضر نيستم او را از دست بدهيم. اين حرف را خوزه آنيگو مي زند كه فرد بسيار خطرناكي است و در فرانسه وجهه بسيار بدي دارد. او فصل گذشته، مدير مالي باشگاه المپيكو را در رسانه ها تهديد به قتل كرد و درست در زماني كه صحبت از انتقال ريبري به گوش مي رسيد، چند مرد ناشناس، او را در خانه اش تهديد كردند. به هر حال، ريبري مدت زيادي در مارسي نخواهد ماند.
او مي گويد: تا چند وقت پيش در خيابان ها پرسه مي زدم، اما حالا با داشتن تجربة حضور در يك جام جهاني، باز هم مي خواهم پيشرفت كنم و دوست ندارم در يك نقطه باقي بمانم.
* اين مطلب بر گرفته از هفته نامه همشهري جوان است.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   شهرآرا  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |