دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۵
شهرآرا
Front Page

تهران شهر نيمه مدرني كه هويت محلي و شهروندي را فراموش كرده است
شهرنشين هستيم، چون اينجاييم
006639.jpg
مرضيه سبزعليان
شهرنشيني فرهنگ و مدنيت
تعريف شده اي دارد كه در چارچوب مدنيت شهري، هويت شهري شكل مي گيرد، اما متأسفانه ما نتوانسته ايم ساكنان كلان شهرها را در قالب مدنيت با مشخصه هاي شناخته شده شهرنشيني همگام كنيم.
تا زماني كه ساكن شهرهاي بزرگ شويم اما همگام با توسعه شهر، رشد و حركت نكنيم، تنها كالبد فيزيكي شهر را ساخته ايم و از كالبد دروني شهر، نشاط آدم ها و هويت شهرنشيني غافل شده ايم.
ويژگي بارز كشورهاي در حال توسعه رشد بسيار سريع شهرنشيني و مهاجرت كنترل نشده از روستاها و شهرهاي كوچك به كلان شهرهايي است كه مركز تجمع و تمركز امكانات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... شده اند.
هر چند كه طي سال هاي اخير با پديده  بازگشت جمعيت شهرنشين به مناطق حومه مواجه شده ايم اما همچنان با افزايش مهاجرت به كلان شهرها و گسترش سريع زندگي شهرنشيني روبه رو هستيم، بدون آن كه توانسته باشيم هويت كامل شهرنشيني مطابق با چارچوب و تعاريف بين الملل را پيدا كنيم.
هر چند ما ايرانيان هويت هنري و مذهبي شاخص و ديرينه اي داريم اما نتوانسته ايم هويت شهروندي مناسبي پيدا كنيم زيرا مدنيت ما شكل قوي به خود نگرفته است و ما در اين مورد در حد متوسط كشورهاي جهان سوم باقي مانده ايم، اين در حالي است كه خيلي از كشورهاي آسيايي هويت شهروندي قوي تري در مقايسه با ما دارند.
مطالعات سازمان ملل تحت عنوان شاخص توسعه انساني كه همه ساله ميان كشورهاي جهان انجام مي شود، كمك شايان توجهي به شناخت ميزان رشد و ركود هويت شهرنشيني و مدنيت ميان كشورهاي جهان مي كند. در شاخص توسعه انساني يك سري مباني كلي مانند آمار مرگ و مير، تولد نوزادان، افزايش سواد، استفاده از خدمات فرهنگي، تعداد دانشجويان يك كشور و... بررسي مي شود كه به مجموع اين تحولات امتيازاتي داده مي شود و در نهايت از مجموع اين امتيازها يك شاخص به دست مي آيد كه بيانگر رشد هويت شهرنشيني مردم يك شهر و كشور است.
معاونت طرح و برنامه سازمان زيباسازي شهرداري تهران درباره شاخص توسعه انساني مي گويد: ميزان استفاده مردم از مراكز فرهنگي، عمومي، تئاترها، فرهنگسراها و خدمات اجتماعي و رفاهي، مانند استفاده مناسب از خدمات حمل و نقل عمومي به جاي خودروهاي شخصي و پايبندي به قوانين شهري راهنمايي و رانندگي و... بيانگر رشد توسعه انساني يك جامعه است و همه اين عوامل نشان مي دهد مردم يك جامعه آگاهانه يا ناخودآگاه مي خواهند به بهبود اوضاع خود كمك كنند. در واقع شهر مركز مدنيت است و درجه مدنيت كشور از روي همين شاخص ها بررسي مي شود و زماني كه اين شاخص ها افزايش يابد نشان دهنده ارتقاء هويت شهروندي يك شهر و كشور است. اما متأسفانه وقتي هويت شهر را در قالب مدنيت مي سنجيم و شاخص ها را ارزيابي مي كنيم، مي بينيم ما هنوز از استانداردها و تعاريف بين المللي مدنيت و شهرنشيني عقب هستيم.
آموزش و هويت شهري
معاونت طرح و برنامه سازمان زيباسازي معتقد است: شهرنشيني، فرهنگ و مدنيت تعريف شده اي دارد كه در چارچوب مدنيت شهري، هويت شهري شكل مي گيرد اما متأسفانه ما نتوانسته ايم ساكنان كلان شهرها را در قالب مدنيت با مشخصه هاي شهرنشيني همگام كنيم و تا زماني كه ساكن شهرهاي بزرگ شويم اما همگام با توسعه شهر، رشد و حركت نكنيم، شهر آبادي نخواهيم داشت. اما براي رسيدن به مدنيت و هويت شهروندي گام اول آموزش چارچوب شهروندي از همان سال هاي ابتدايي تحصيل است. چرا كه اين دانش آموزان مديران اجرايي آينده هستند و تا زماني كه يك مدير مدنيت و چارچوب آن را نشناسد، چطور مي تواند طراحي شهري و مديريت شهري صحيح داشته باشد. در واقع همان طور كه ما به كودكان خود مدنيت مذهبي و ايراني را آموزش مي دهيم تا بتوانيم آموزه هاي مدنيت شهري را هم داشته باشيم. هر چند سازمان زيباسازي مي تواند از نمادهاي شهري به عنوان ابزارهاي آموزشي استفاده كند و در حال حاضر به وسيله تابلوهاي تبليغاتي و نمايشگرها.... در سطح شهر پيام هاي شهروندي را القاء  مي كند، اما اين گونه آموزش ها براي افراد بزرگسال جامعه و حتي مسئولان كارايي چنداني ندارد چرا كه ما در زمان فراگيري و آموزش الگوي مناسب شهري نداشته ايم و اكنون اين پيام ها چندان گره گشا نيست، پس در نتيجه بايد آموزش را از سطوح مياني و پايين تر آغاز كنيم.
نكته ديگري كه معاونت طرح و برنامه سازمان زيباسازي، به آن اشاره كرد و آن را راهكاري براي گسترش و آموزش هويت شهري دانست، تهيه و تبيين يك منشور اخلاقي شهروندي است كه در آن، حوزه اختيارات و وظايف مردم و مسئولان تعريف شود.
وي با اشاره به اينكه شايد لازم باشد اين طرح و پيشنهاد به كميسيون فرهنگي- اجتماعي شوراي شهر ارائه شود، اجراي آن را در درازمدت مؤثر ارزيابي كرد و گفت: حتي اين منشور مي تواند به عنوان يك چارچوب و بخشي از وظايف شهرداري ها در گسترش هويت شهري تعريف شود.
اما جاي ترديد نيست كه آموزش پيگير و اصولي براي افراد جامعه به ويژه آن دسته كه در سن آموزش هستند، مي تواند تأثيرات كاربردي بر گسترش فرهنگ شهروندي و ترويج مدنيت در ميان ساكنان يك شهر و كشور داشته باشد. مهندس مهدي گلشن معاون آموزش و امور مناطق سازمان زيباسازي در اين باره مي گويد: بار اصلي آموزش بر دوش نهاد آموزش و پرورش گذاشته شده است اما سازمان زيباسازي، بخشي از فعاليت هايش را به بعد آموزشي و فرهنگي اختصاص داده است؛ چنان كه در حال حاضر در سطح شهر تهران حدود 30 تا 40درصد از فضاهاي تبليغاتي مانند تابلوها، بيلبوردها، نمايشگرها و... در قالب طرح هاي گرافيكي و نوشتاري به آموزش و ارائه پيام هاي شهروندي و شهرنشيني مي پردازند. علاوه بر اين، طي تابستان حدود دوازده تور تحت عنوان شهروندي براي دانش آموزان تدارك ديده شد كه طي اين سفرهاي يك روزه، دانش آموزان با اصول شهرنشيني و هويت محله هاي قديمي، آشنا مي شدند. يكي ديگر از فعاليت هاي سازمان در حوزه شهرنشيني و آموزش چارچوب مدنيت، توزيع 300هزار نسخه برنامه فرهنگي در آغاز مهرماه بود كه پشت اين برنامه هاي هفتگي، پيام هاي آموزشي درج شده بود.
مهندس گلشني با اشاره به اينكه ما زماني در امر آموزش موفق مي شويم كه آموزش را از سنين كودكي آغاز كنيم و مخاطب اصلي ما آنها باشند، به رايزني هايي كه با آموزش وپرورش داشته اند تا بتوانند آموزش در بعد شهرنشيني و زيباسازي را به متون آموزشي مدارس بكشانند، اشاره كرد.
جايي براي بودن
مردمي كه پيشينه تاريخي- فرهنگي و... خود را ندانند يا آن قدر از آن فاصله گرفته باشند كه ديگر در مراودات و مناسبات روزانه زندگي آنها دخيل نباشد و در مجموع هويت گذشته خود را فراموش كرده باشند، نمي توانند شهر و آينده خود را بسازند.
از زماني كه طي 30- 40سال گذشته، شهرها، شهرك ها و مجتمع هاي مسكوني به سرعت ساخته شدند، سپس آدم هايي از نقاط مختلف كشور با فرهنگ ها و پيشينه سنتي مختلف به آن تزريق شد، هويت محله اي از بين رفت و معني همسايه تغيير كرد.
اين در حالي است كه اگر به شهرهاي گذشته ايران نگاه كنيم متوجه ساختار به سامان  آنها مي شويم كه داراي معني و محتوا بوده اند. ساختار كوچه ها، عرض معابر، شكل ميدان ها و... همه به گونه اي بوده است كه بين مردم يك شهر، ارتباط محله اي و هويت اجتماعي ايجاد مي كرده است كه همه اين عوامل، يك ساختار فيزيكي و كالبدي با عنوان محله به وجود مي آورده است.
اما شايد طرح تازه شهرداري و سازمان زيباسازي به عنوان مركز محله بتواند اين هويت محلي، اجتماعي ازدست رفته را احياء كند.
مهندس گلشني با اشاره به اينكه ما در گذشته مراكز و پاتوق هايي در شهرها و حتي روستاها داشته ايم كه محل تجمع اهالي و بيان مشكلات و ارائه نظرات بوده است، گفت: طرح مركز محله با انتخاب و بهسازي يك مركز از هر محله اي سعي در ارتقاي هويت محله و شهروندي دارد.اما مركز محله به مفهوم يك ساختمان يا بنا نيست، بلكه فضايي روباز از يك نقطه از محله است كه امكان تردد و تجمع افراد را فراهم مي كند و به عنوان مركزي براي انتقال اطلاعات، ارائه راهكار براي رفع مشكلات محله و مركزي براي ارتقاء مناسبات و ارتباطات مردمي تبديل مي شود.

مهندس گلشني مركز محله را صرفاً يك كانون اجتماعات مردمي دانست و گفت: اين مركز در اختيار خود مردم است و نقشي جز تقويت كاركردهاي گروهي و جمعي، از آن انتظار نمي رود.
اما اين مراكز محله از طريق شوراياران و معتمدان محلي با شهرداري هاي مناطق در ارتباط هستند و در واقع شوراياران، نماينده مردم در شهرداري ها هستند براي انتقال مشكلات و اعلام نيازها و برعكس، نماينده شهرداري ها ميان مردم هستند براي اطلاع رساني و انتقال پيام شهرداري ها به مردم محله. البته در طرح مركز محله، ارتباط بي واسطه شهرداري ها با مردم محله در نظر گرفته شده است.
مهندس گلشني با اشاره به اينكه 371 محله در شهر تهران وجود دارد كه هر كدام ده شورايار دارند، گفت: اينها پتانسيل هاي مناسبي هستند براي آنكه بتوانيم با همياري اين شوراياران و ايجاد مراكز محله، مشاركت هاي مردمي را جلب كنيم و مباحث آموزش شهروندي و شهرنشيني را مؤثرتر از قبل داشته باشيم.
وي با اشاره به اينكه نخستين همايش شوراياران و شهرداري ها براي ايجاد مركز محله در دوم شهريور سال جاري برگزار شد، گفت: پس از بهسازي و انتخاب يك مركز محله، تعيين اولويت ها و نيازهاي محله اي هر منطقه، حداكثر از اواسط سال 86 به بعد، طرح مراكز محله عملياتي خواهد شد.
به بيان ديگر، روند رويكرد محله گرايي در شهرداري ها و تعامل آنها با شوراياري ها طي دوره جديد توانسته است به عنوان نخستين گام هاي گسترش فرهنگ شهروندي مطرح شود. معاونت طرح و برنامه سازمان زيباسازي با اشاره به فعاليت هايي مانند ايجاد مركز محله كه در آن شهرداري ها مي توانند در سلسله مراتب پايين تري غير از شوراها با شوراياران و معتمدان محلي و حتي اهالي يك محل نه به صورت تشريفاتي، بلكه عملياتي، تعامل و مشاركت داشته باشند، گفت: مديريت هماهنگ و منسجم شهري، تنها در صورتي محقق مي شود كه بتوانيم اداره محله ها را به خود اهالي بسپاريم و هويت شهروندي و محله گرايي را تقويت كنيم.
وي ايجاد صندوق هاي وام، مركز فروش اوراق مشاركت محلي و تعامل و همكاري ميان دو محله همسايه را از اهداف بلندمدت طرح زنده سازي هويت و بهسازي محلات شهر تهران در راستاي گسترش فرهنگ شهروندي ذكر كرد.

زاويه ديد
تهران و سه چالش پيش رو

گروه شهري - كلان شهرها پديده اي جهاني هستند. اين پديده زماني كه جامعه صنعتي مرحله گذر را طي مي كرد به نرمي و آهستگي با انفجار فضايي پيش مي رود .
در اينگونه شهرها ساكنين شهرها جايگاه ويژه  اي پيدا مي كنند و در نظام مديريت، مردم هدف قرار مي گيرند به همين دليل بايد در موضوعات و تصميم گيري ها حضور داشته باشند .
در واقع يكي از اصول اداره شهر اين است كه تمام عناصري كه در مديريت شهري موثر هستند بايد بتوانند به سهم خود در اين امر مشاركت كنند .
مهمترين چالشهاي پايداري كلانشهر تهران، ايجاد اشتغال، درآمد متناسب باافزايش جمعيت، تامين زيرساختها، خدمات رساني شهري، رفع آلودگي محيط زيست و منابع طبيعي است ،به همين دليل مديريت شهري در صورتي مي تواند موفق باشد كه از پايين ترين تا بالاترين سطح در آن -مديريت كلان شهري، مديريت شهري، مناطق شهري، نواحي شهري و محلات شهري- به عنوان لايه هاي سياستگذاري و تصميم گيري وجود داشته باشند .
در سال هاي اخير سطوح اول و آخر در تهران مفقود شده واخيراً نظام سطح چهارم درحال شكل گرفتن است و اين نقص بزرگي در مديريت شهر تهران است كه به تازگي در جهت رفع آن اقدام شده است.
اين در حالي است كه در دنيا نظام مديريت شهري به سمت تلفيق هرچه بيشتر حركت مي كند. در يك طيف حكومت شهري و در قسمت ديگر مديريت مردمي شهرها مطرح شده است. به عبارتي بحث مشاركت از نظر كيفيت و كميت مورد نظر قرار مي گيرد .
در نظام مديريت مردمي، هدف اين است كه همه حضور داشته باشند، همه عناصري كه در مديريت شهري موثر هستند بايد بتوانند به سهم خود در اين امر مشاركت كنند ازجمله عناصر دولتي ، محلي، بخش خصوصي و...
لازمه اين موضوع نيز، مشروعيت مديريت شهري، شفافيت، پاسخگويي و محاسبه پذيري، پوشش دهي به همه اقشار مشاغل و غيرمشاغل شهري ا ست.
براي رسيدن به مديريت واحد شهري و برخورداري از مشاركت مردمي در اين زمينه بايد شورا و شهرداري تهران توانمند  شوند.
سرگذشت تهران نشان مي دهد كه در حالي كه جمعيت به آن هجوم مي آورد، تمام عواملي كه پشتيبان توسعه هستند را از ميان بــرداشته اند.

|  اقتصاد  |    اجتماعي  |   انديشه  |   سياست  |   شهرآرا  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |