يكشنبه ۵ آذر ۱۳۸۵
گفت وگو با دكتر ابوالحسن فقيه، رئيس سازمان بهزيستي كشور
خشونت خانگي در صدر آسيب هاست!
007122.jpg
مينا شهني
عكس ها:مسعود خامسي پور
رشد پرشتاب آسيب ها و ناهنجاريهاي مختلف از جمله ويژگيهاي جوامع در حال گذار و كشورهايي است كه نوعي جابجايي ارزشها يا بحرانهاي مختلف اقتصادي - اجتماعي - فرهنگي يا سياسي را تجربه مي كنند. بخشي از اين ناهنجاريها از جابجايي نقش ها در بين گروههاي مختلف اجتماعي ناشي مي شود. تغيير نقش زنان در جوامع در حال گذار از كار خانگي صرف و تدبير منزل به حضور در صحنه هاي اجتماعي، كسب درآمد، افزايش تحصيلات و آگاهي ها و به دنبال رشد مطالبات حقوقي زماني كه در برابر انتظارات سنتي مردان از زنان قرار مي گيرد به تنش ها و خشونت هاي خانگي دامن مي زند، تا جايي كه امروز دكتر ابو  الحسن فقيه رئيس سازمان بهزيستي كشور در گفت و گو با همشهري اعلام مي كند خشونت خانگي مهم ترين معضلي است كه نيازمند توجه همه جانبه است. بسياري از آسيبهاي اجتماعي را شايد بتوان ثمره خشونتي دانست كه در خانه ها اعمال مي شود و آموزش تنها كليد پيشگيري است. كليدي كه ميان دستهاي مسئولان دست به دست مي شود.
*اگر بخواهيد وظايف سازمان بهزيستي را اولويت بندي كنيد اولويت اولتان چيست؟ اولويت شخص شما؟
- به طور شخصي قطعاً من پيشگيري را انتخاب مي كنم براي اينكه بسياري از آسيب هاي اجتماعي واقعاً قابل پيشگيري است و به راحتي مي توان جلوي بسياري از آسيب ها را گرفت شايد واقعاً از طرف مردم و دولت كوتاهي شده است.
* مردم چرا؟
- مردم در صورت بروز مشكل براي جلوگيري از تكرار آن مي توانند اقدام كنند.
*شما مردم را به دليل پايين بودن سطح آگاهي به كوتاهي كردن متهم مي كنيد.
- بله به دليل كمبود آگاهي، اگر كسي صاحب يك فرزند معلول مي شود براي جلوگيري از تكرار اين آسيب بايد اقدام كند. مردم وقتي مشكل دارند بايد به دنبال حل آن باشند.
* فكر نمي كنيد امكانات دور از دسترس است يا دسترسي به امكانات سخت است؟
- در حقيقت دولت بايد كارهايي را انجام بدهد، كارهاي خوبي هم در اين 7-6 ساله انجام شده است. ما مدعي نيستيم كه پوشش كامل شده و معتقديم دسترسي براي آحاد جامعه بايد امكان پذير باشد.
* فكر مي كنيد چند درصد مردم را پوشش مي دهيد؟
- ما الان به عنوان مثال برنامه ملي پيشگيري از تنبلي چشم را داريم كه توانستيم 67درصد جمعيت هدف را پوشش دهيم. با چهار سال تلاش هنوز 33 درصد از جمعيت هدف ما بيرون مانده كه اميدواريم تا پايان امسال افراد تحت پوشش اين طرح به 86 درصد برسد. ولي دوطرفه است يعني خود مردم هم بايد بيايند و حداكثر همكاري را بكنند.
* اين كه مي گوييد مردم بايد بيايند چه طور بايد آگاهي پيدا كنند؟
- ببينيد كسي كه در خانواده اش مشكل دارد بايد براي حل اين مشكل مراجعه كند.
* يعني فكر مي كنيد وقتي به مردم فشار مي آيد بايد اقدام كنند؟
- البته اين رافع مسئوليت دولت نيست اينكه مثلاً دولت بايد بنشيند تا خود مردم بيايند، منظور من اين است كه بهترين راه پيشگيري، مشاركت خود مردم است.
* تا اينجا كه درباره معلوليت هاي جسمي صحبت كرديم، ولي وقتي بحث به پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي مي رسد وضع فرق مي كند، فكر مي كنيد در پيشگيري، از آسيب هاي اجتماعي هم برنامه به همين مرتبي است؟
- نه اينقدر مرتب نيست، دلايل بروز آسيب هاي اجتماعي به اندازه اي كه در آسيب هاي جسمي قابل شناسايي است مشخص نيست، چون در مورد آسيب هاي اجتماعي پيچيدگي بيشتر است. در طرح پيشگيري از نابينايي علت نابينايي در ايران قابل شناسايي است، ولي مسائل اجتماعي خيلي پيچيده تر است و ريشه يابي دلايل آن هم سخت تر است.
*اصلاً براي پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي كاري انجام مي دهيد؟
- قطعاً اين كار را مي كنيم.
*چند درصد مردم را تحت پوشش داريد؟
ما دنبال اين نيستيم كه براي پيشگيري فقط يك دستگاه خاص بايد كار كند و مسئول پيشگيري باشد، به عقيده ما پيشگيري بايد وارد فرايند زندگي مردم شده و در زندگي مردم نهادينه شود و اين كار همه دستگاه هاست. همه دستگاه ها بايد يك درصدي از بودجه شان را به پيشگيري اختصاص بدهند، به همان ترتيبي كه همه دستگاه ها درصدي از بودجه شان را به پژوهش اختصاص مي دهند.
* نقش آموزش چه مي شود؟
- ما در سال گذشته۴۱۴ هزار دانش آموز را تحت پوشش برنامه هاي آموزش مهارت هاي زندگي قرارداديم.
* در چه مقطعي؟
-تمامي مقاطع.
*شما از اين عدد راضي هستيد؟
- عدد بزرگي است كه در سال 85 به 700 هزار نفر مي رسد و تصور كنيد كه چقدر بايد كار شود تا اين عدد در طول يك سال دو برابر شود يعني ببينيد چقدر سرمايه گذاري و برنامه ريزي لازم است.
* پيشرفت خوبي به نظر مي رسد؟
- بله ولي ما 14 ميليون دانش آموز داريم، اما فقط موفق شديم تنها۵ درصد آنها را آموزش بدهيم. بهتر است كه آموزش و پرورش آموزش مهارت هاي زندگي را به عنوان يك درس در برنامه ساليانه دانش آموزان سراسر كشور جا بدهد تا اين جمعيت 14 ميليوني تحت آموزش كامل قرار بگيرند.
* فكر مي كنيد اين كار چقدر تأثيرگذار خواهد بود؟
- به اعتقاد من اصلاً يكي از كليدهاي پيشگيري آموزش است.
* به اين شيوه اي كه الان انجام مي شود؟
- بله بچه هاي ما در مدرسه سواد ياد مي گيرند، ولي مناسبات و روابط اجتماعي را نمي آموزند، از طرف ديگر نقش تربيتي خانواده روز به روز كاهش پيدا مي كند مسايل اقتصادي سبب شده كه پدر 2تا۳ شيفت كار مي كند مادر در بسياري از خانواده ها بيرون از خانه كار مي كند. باهم بودن در خانواده كم شده و فرصت تربيت را از خانواده مي گيرد با كاهش نقش تربيتي خانواده، نقش ساير عوامل پررنگ مي شود و بچه ها در مدرسه كنار همكلاسي در محله و پاي ماهواره و تلويزيون تربيت مي شوند.
* در واقع گروه همسالان و رسانه ها تربيت كننده كودكان مي شوند؟
-  فرزندان بيشترين تأثير را از گروه همسالان و رسانه ها مي گيرند. آموزش مهارت هاي زندگي كه ما براي دانش آموزان در نظر گرفته ايم پرهيز مدار است.
* فكر مي كنيد در آموزش پرهيز مداري ضروري است؟
- آموزش مهارت هاي زندگي يعني اينكه ابعاد معنوي وجوه افراد را تقويت كنيم، تقويت معنويت فقط به معناي انجام احكام ديني نيست معنويت يعني همان كه در دين مبين اسلام به عنوان تقوا ياد مي شود اينكه دانش آموز راحت به هر خواسته اي تن ندهد.
* و فكر مي كنيد اين آموزش مهارت زندگي را افزايش مي دهد؟
- اين آموزش بايد مداوم باشد فكر نكنيد دانش آموزي كه سال اول دبستان آموزش مهارت هاي زندگي گرفت راه هاي ماهرانه زندگي كردن را آموخته و همين كافي است به عقيده كارشناسان اين آموزش ها بايد سال هاي بعد بايد تكرارشود.
* يعني در سال هاي بعد اطلاعات بيشتري در اختيار دانش آموزان قرار مي گيرد؟
- بله سال به سال آموزش ها كامل تر شود. اين بايد در برنامه هر ساله آموزش و پرورش جا بگيرد. با استمرار اين آموزش ها ما مي توانيم پس از سال ها نقش اثربخشي اين برنامه را ببينيم. يعني وقتي بچه هاي ما از اول دبستان آموزش ديدند در راهنمايي، دبيرستان و دانشگاه مشكلات كمتري بروز مي كند و ما دانش آموزان معتاد كمتري را در دبيرستان ها خواهيم داشت.
* براي شروع فكر نمي كنيد بهتر بود ابتدا همه كلاس اولي ها را آموزش بدهيد.
- به نظر نمي رسد آموزش به اين صورت نتيجه بخش باشد. گروهي معتقدند كار پايه اي انجام شود و گروه ديگري اصرار دارند كار باسرعت بيشتري به اتمام برسد در اين بين ما فكر مي كنيم كه انجام كار بايد تركيبي از اين دو نگرش را در خود داشته باشد كار بايد پايه اي و با سرعت انجام شود. اگر بخواهيم هر سال يك پايه را آموزش دهيم دوازده سال وقت نياز داريم.
* براي انجام اين كار به همكاري ساير سازمان ها نيازمنديد؟
- بله، سازمان بهزيستي توانايي تهيه منبع و آموزش مربيان و معلمان را دارد. ما به دنبال تصدي گري در اجراي اين برنامه ها نيستيم و سعي داريم اجراي كامل برنامه آموزش مهارت هاي زندگي توسط آموزش و پرورش انجام شود.
* با NGO (سازمان مردم نهاد) ها براي شركت در اين آموزش ها وارد مذاكره نشده ايد؟
- الان در واقع همين سازمان ها كار را پيش مي برند. حرف ما اين است كه به جاي ما كه تصدي گري اجرا را به عهده بگيريم، تصدي گري را به آموزش  و  پرورش بسپاريم.
007125.jpg
* و آموزش پرورش چرا قبول نمي كند؟
- اين سؤالي است كه بايد از آموزش وپرورش پرسيد نكته اين است كه با پوشش كامل جمعيت دانش آموزي اثرات اين آموزش ملموس و قابل درك خواهد بود. ما معتقديم كاربزرگي است.
* تاكيد داريد كه در فضاي كنوني مهم ترين كاري كه براي پيشگيري از بروز آسيب ها در كشور بايد انجام شود همين آموزش است؟
- يكي از برنامه هاي اصلي و نه تنها برنامه شايد آموزش باشد، يكي از مهم ترين كارهايي كه بايد انجام داد آموزش مهارت هاي زندگي است. ما از پيش دبستاني كه آموزش پايه ريزي مي شود تا دبيرستان جزوه و كتاب داريم. اين كتاب ها در دو بخش براي مربيان و دانش  آموزان آماده شده است.
* اگركه ما از همين امسال آموزش را شروع كنيم، فكر نمي كنيد تجهيز و گسترش خانه هاي امن در كنار آموزش، زمينه بروز خشونت هاي خانگي را كاهش مي دهد؟
- به هر حال بايد به خانه هاي امن هم جدي فكر كرد.
* پيشگيري از كدام دسته آسيب ها را در اين آموزش ها گنجانده ايد؟
- متناسب با سن، به عنوان مثال آموزش هاي پيش از ازدواج معلوليت را هم به عنوان يك آسيب مد نظر قرارمي دهد و در واقع معلوليت به عنوان يك آسيبي كه بعد اجتماعي هم دارد مورد بحث قرار مي گيرد.
* شما براي پيشگيري از معلوليت ها برنامه آموزشي هم داريد؟
- معلوليت بيشتر از آنكه بعد پزشكي داشته باشد، بار اجتماعي دارد چون به هر حال خواست معلول اين است كه در جامعه زندگي كند اما جامعه اي كه مناسب سازي نشده و حمل و نقل مناسبي ندارد، پذيراي فرد معلول نيست و همين جا ما شاهد بروز يك مشكل اجتماعي هستيم. الان شما از يك معلول بپرسيد بيشتر از اينكه ضايعه نخاعي هستي در رنجي يا از اينكه نمي تواني از امكانات شهري بهره ببري، پاسخي كه دريافت مي كنيد قطعاً بر عدم برخورداري از امكانات شهري تاكيد دارد، پيشنهاد ما گنجاندن مشاوره ژنتيك پيش از ازدواج است، انجام مشاوره ژنتيك و برخورداري از آموزش هاي حين زندگي، به خانواده كمك مي كند تا به هنگام بروز مشكلات با قدرت بيشتري براي حل آن اقدام كند.
* ولي دولت توانايي انجام اين كارها را ندارد؟
- مسلما.
* در اين شرايط چطور انتظار داريد با استقبال مردم روبه رو شويد؟
- ما به پيشگيري اجتماع محور اعتقاد داريم. در تمام دنيا ثابت شده كه اين روش موثرترين راه براي برخورد با آسيب هاست. همين طور كه اجتماع باعث شده يك نفر دچار آسيب شود، اجتماع هم مي تواند براي حل اين مشكل به فرد آسيب ديده كمك كند پيشگيري اجتماع محور يعني اينكه خود مردم توانا شده و با شناسايي نيازهاي واقعي شان بتوانند براي رفع اين نيازها تلاش كنند.
* فكر مي كنيد تا حالا در جذبNGO ها به عنوان مشاركت مردم چقدر موفق بوده ايد؟
- در بعضي زمينه ها خيلي موفق بوديم. در برخي ديگر با موفقيت بسيار كمي روبه رو شده ايم.
*در كدام زمينه ها موفق بوديد؟
- در بخش اعتياد.
* در پيشگيري از اعتياد يا درمان؟
- در پيشگيري، چون ما پيشگيري را هم جلوگيري از بروز قلمداد مي كنيم و هم جلوگيري از عود دوباره آسيب، به تاخير انداختن آن و يا محدودكردن عوارض يك آسيب.
*جمعيتي كه تحت پوشش پيشگيري از اعتياد قرار گرفتند، چند نفر بودند؟
- اگر مقصود شما پيشگيري سطح اول است سال گذشته 3 ميليون و 900هزار نفر تحت پوشش پيشگيري اجتماع محور يعني پيشگيري سطح يك قرار گرفتند.
* يعني اين يك شاخص موفقيت است؟
- بله، يعني NGO ها وارد قصه اعتياد شدند ولي به عنوان مثال در مورد كودكان كار و خيابان فقط 3يا۴ NGO فعاليت مي كنند درحالي كه در مورد اعتياد آمار افرادي كه مايل به همكاري هستند خيلي بالاتر است.
* علت اين تفاوت را در چه مي بينيد؟
علت اصلي مي تواند از بسته ماندن فضا در مورد برخي آسيب ها ناشي شود. در بسياري از زمينه ها فضا باز نشده و تعامل مورد نياز هنوز ايجاد نشده است. توجه تمام مملكت الان به اعتياد جلب شده. ستاد مبارزه با مواد مخدر داريم كه رئيسش رئيس جمهور است. اينها نشانه توجه جامعه به يك معضل است و سبب جلب توجه مردم مي شود. مردم مي بينند كه يك ستاد است و رئيس جمهور و وزرا در يك زمينه خاص كار مي كنند، يعني يك مشكل در مملكت پذيرفته شده حالا مردم هم ترغيب مي شوند كه براي حل اين مشكل همكاري كنند، اگر در مورد ساير مسائل هم نيازمند ترغيب مردم باشيم بايد در ابتدا مسئولان مملكتي به مشكل توجه كرده و آن را بپذيرند تا مردم مشتاق به شركت در حل مسأله شوند.
*يعني ميزان توجه مردم از نوع توجه و اهميت دولت تاثير مي گيرد؟
- بله، مي شود گفت حساسيت اين گونه در دولت ايجاد و به مردم منتقل مي شود. در حقيقت سعي دولت به تلاش مردم مسير و جهت مي دهد، بعد خود مردم برنامه ريزي و اداره كننده خواهند شد و ما به عنوان هدايتگر عمل مي كنيم. الان ما نياز داريم به اينكه نقاط آسيب خيز كشور به مردم اعلام شود تا بسيج براي كنترل آسيب در مردم شكل بگيرد. يعني اينكه همه امكانات جمع شده و با كمك مردم مسائل اجتماعي مورد بررسي قرار بگيرد.
* شما معتقديد درصورت معرفي نقاط آسيب خيز مردم دست به كار برطرف كردن آن خواهند شد؟
- ما اعتقاد داريم مسائل اجتماعي را خود مردم به شكل بهتري حل خواهند كرد، به عنوان مثال وقتي حساسيت كمرنگ شده نقش خانواده در تربيت فرزند به مردم منتقل شود، نقش خانواده ها در تربيت فرزندشان بالا مي رود.
دو تصور افراطي در كنترل آسيب ها به چشم مي خورد يكي اينكه آسيب هاي اجتماعي را بايد با اعمال كنترل هاي شديد ريشه كن كرد و نگرش دوم صحه گذاشتن بر بحث ولنگاري اجتماعي است به اين معنا كه گروهي معتقدند همينه كه هست .
وضعيت كنوني حاصل پيشرفت تكنولوژي و ارتباطات است و كاري نمي شود كرد. ما معتقديم كه هيچ يك از اين دو فرضيه براي بهبود شرايط كارگر نيست. ما بايد بين اين دو نظريه عمل كنيم.
* با توجه بـه آمار موجود نظر مي دهيد؟
ما يك سري مسائل ثبت شده داريم كه نشانگر تاثير مداخله و آگاهي دادن به مردم است. به عنوان مثال در مهار خودسوزي در ايلام با همكاري مردم و ارگان هاي مختلف جواب داد.
*خيلي روند كند پيش مي رود؟
- بله، پيشروي خيلي كند انجام مي شود به دليل اينكه ما تنهاييم. اگر ساير ارگان ها همكاري كنند، سرعت بيشتري مي گيرد.
* يعني علاوه بر حساسيت دولت نيازمند همكاري جدي مديران مياني نيز هستيد؟
- بله، ما بايد تغيير نگرش ايجاد كنيم اول در مسئولان بعد در مردم و سرانجام در جامعه هدف هم بايد اين تغيير نگرش را داشته باشيم اما در مرحله اول بايد نگرش مسئولان تغيير داده شود.
* حالا شما به عنوان يك مسئول مستقيم فكر مي كنيد بعد از اعتياد كدام آسيب در كشور ما وضعيت بحراني دارد كه بخواهيم شاخك هاي مردم را حساس كنيم؟
- خشونت عليه زنان.
* خشونت خانگي؟
- خشونت خانگي كه باعث فرار دختران و كار كودكان و بروز ساير آسيب ها مي شود.
* فكر نمي كنيد كه راهيابي به درون خانواده به دليل بافت خاص موجود دركشور كار مشكل و غيرممكني است؟
- بله، ما بافت سنتي داريم.
* مثلاً وقتي همسايه اي زنش را كتك مي زند هيچ كس دخالت نمي كند؟
- ما يك سري مسئولان سنتي داريم كه مي توانند به راحتي به درون خانواده نفوذ كنند مثلا روحانيون محل مي توانند نقش فعالي در اين زمينه داشته باشند، در روضه هايي كه برگزار مي شود براي خانم ها توضيحات لازم را ارائه بدهند اثرگذاري روحانيون خيلي زياد است.
* اين براي خانم هاست ولي آقايان چه؟ نفوذ به مردها كار سخت تري است بويژه در مورد خشونت هاي خانگي؟
- به نظرم معتمدين محله توانايي انجام اين كار را دارند چنانچه خود مردم كمك كنند مي توان اين مشكل را حل كرد.
*همه اعضاي خانواده ترجيح مي دهند اين ماجرا را بسته نگه دارند؟
- اينجا ما نيازمند همان تغيير نگرش هستيم كه قبلا گفتم.
* شما فكر مي كنيد با شيوه هايي كه برشمرديد مي شود اين تغيير را ايجاد كرد؟
- نقش دولت در جا افتادن مشكلات اساسي است. در دولت هنوز بسياري از موارد مهم به عنوان يك مشكل تلقي نمي شود. نكته مهم ديگر توجه به اين نكته است كه بسياري از آسيب ها ممكن است براي هركسي پيش بيايد، حوادث در كمين همه هست ما الان تصور مي كنيم كه يك خانواده اي كه فقر ندارد منسجم و پايدار است ولي يك اتفاق سبب به هم خوردن اين تعادل مي شود ما بايد اين مسأله را جا بيندازيم كه جمعيت هدف پيشگيري همه مردم هستند.
* در جرايمي كه در خانواده رخ مي دهد، مشكلي كه ما داريم اين است كه اگر كسي از شرايطش شاكي باشد جايي از او حمايت نمي كند. شما فكر مي كنيد گسترش خانه هاي امن و يا برطرف شدن موانع قانوني براي كودكان بدسرپرست، نه به معناي به هم ريختن بنياد خانواده، چقدر در بهبود شرايط تاثير دارد؟ مثلا اگر يك مردي مطمئن باشد كه همسرش پس از كتك خوردن سواي طول درمان از حمايت هاي قانوني خوبي برخوردار خواهد شد، احتمالاً كمتر همسرش را آزار بدهد؟
- هر دو بايد باشد. اگر ما تمام انرژي مان را صرف گسترش خانه هاي امن بكنيم ممكن است شاهد پيامدهاي نامناسبي باشيم. همچنان كه با حذف اين خانه ها نيز زخم هاي جامعه عميق تر مي شود. برطرف كردن مشكلات قانوني نيز مكمل اين ماجراست. هر چند تبليغ خانه هاي امن را توصيه نمي كنم و بسياري از مخالفت هايي كه با خانه هاي امن مي شود به همين دليل است.
* تعطيلي برخي مراكز نيز در پي همين مخالفت هاست؟
- اين تصور براي مخالفين پيش آمده كه خانه  هاي امن بنياد خانواده را ضعيف مي كنيد در صورتي كه ما مي گوييم به هرحال كساني كه مورد ظلم قرار مي گيرند بايد يك سرپناهي داشته باشند، ولي بايد حواسمان جمع باشد كه اصل بر تقويت خانواده است. الان تبليغ اينها شايد اصلا درست نباشد.

نگاه
جاده آينده از امروز مي گذرد
سينا قنبرپور
دكتر ابوالحسن فقيه رئيس سازمان بهزيستي گرچه مدت كوتاهي است در اين جايگاه به فعاليت مشغول است اما ديدگاه هاي مترقي و اساسي براي كار در اين سازمان دارد. به عبارت ديگر فقيه همان نگاهي را دارد كه سازمان به آن احتياج دارد اما به نظر مي رسد بايد علاوه بر نگاه اين رئيس جوان برنامه هاي ديگري هم به عنوان مكمل و گاه به عنوان برنامه اصلي در تصميمات اين سازمان لحاظ شود. براي نمونه دكتر فقيه در گفت وگويي اعلام كرده است: كودك فقير و بي خانواده امروز، اعدامي 20 سال آينده است . در مصاحبه با همشهري نيز اين متخصص پزشكي قانوني تاكيد دارد كه ما 12 سال (و در واقع بهترين سالهاي عمر يك انسان در يادگيري) را در اختيار داريم، ولي هيچ آموزه  مناسبي به او براي مصون ماندن از آسيب هاي اجتماعي نمي دهيم. فقيه معتقد است آموزش و پرورش در كتابهاي خود حتي يك سطر آموزشي براي پيشگيري از اعتياد يا... ندارد.
آنچه در نگاه اول از سخنان اين مدير جوان مي توان برداشت كرد اين است كه او نگاه بلندمدت و موثري را در پيش دارد كه نقطه قوت كار اوست اما به نظر مي رسد همين فرد خوش فكر از امروز جامعه غافل مانده است. به هر حال نمي توان 20 سال آينده را در نظر گرفت بي آن كه از امروز گذشت.
نكته اينجاست كه اگر به همراه مبارزه و پيشگيري بلندمدت، برنامه اي براي كوتاه مدت و ميان مدت جامعه و آسيب هايش در نظر گرفته نشود آن وقت از كنترل همين امروز هم بازمي مانيم.
با اين وصف اگر دكتر فقيه توجه نداشته باشد كه عمر مديريت ها در كشور ما 4 يا حداكثر هشت سال است عملاً نمي تواند براي 12 سال تحصيلي دانش  آموزان هم برنامه ريزي كند. به عبارت ديگر اگر فقيه از ابزارهاي موثرتر از آموزش و پرورش بهره نگيرد نمي تواند هدف مترقي خود يعني پيشگيري را محقق كند. به هر حال همه ما به اين شعار معتقديم كه پيشگيري ارزانتر از مبارزه است. پس اگر همين امروز و در ايامي كه فقيه سكان سازمان بهزيستي را در دست دارد نتوان از رسانه ها به ويژه راديو و تلويزيون استفاده كرد فردا دير شده است. تجربه تيزرهاي موفق تلويزيوني سيا ساكتي پليس و حتي راهيابي آنها به بازار سي دي هاي كنار خياباني نشان داد اگر محتواي آموزشي جذاب باشد و در مدت زماني كه در يك تيزر تلويزيوني خلاصه شود مي توان در كوتاه مدت و ميان مدت به كنترل آسيب پرداخت و براي پيشگيري بلندمدت زمان خريد. پس همين جا بايد تاكيد كنيم برنامه هاي كوتاه مدت را در اولويت قرار دهيد. ما منتظر يك سيا ساكتي در بحث هاي مربوط به سازمان بهزيستي هستيم.

رشد۴۰۰درصدي حاشيه نشيني
بر اساس آخرين اعلام وزارت بهداشت رشد جمعيت به طور متوسط در كشور حدود 2/1 درصد است، مهاجرت بي رويه به حاشيه شهرها، رشد جمعيت اين مناطق را تا 400 درصد هم رسانده است.
مهاجرت بي رويه به حاشيه شهرهايي مانند تهران، رشد جمعيت در اين مناطق را به شدت بالا برده، به عنوان مثال در حال حاضر جمعيت شهريار كه در نزديكي تهران است با رشدي در حدود۰۰ 4 درصد در حال افزايش است و اين مسئله برنامه ريزي براي توسعه، تامين نيازهاي مردم و ارائه خدمات شهري و بهداشتي- درماني به اين مناطق را با مشكل مواجه كرده است. رشد جمعيت ناشي از زاد و ولد در كشور به طور كلي بين يك درصد در برخي استانها مانند يزد تا حدود 2 درصد در سيستان و بلوچستان متغير است و اين طيف رشد جمعيت البته در شهرهاي مختلف هر استان نيز متفاوت است اما مسئله مهاجرت بي رويه افزايش جمعيت را در مناطق حاشيه اي بسيار بيش از زاد و ولد در اين مناطق نشان مي دهد.
از سوي ديگر از نظر توزيع امكانات به خصوص در حوزه سلامت اين افزايش شديد جمعيت دولت را در تامين نيازهاي مردم حاشيه نشين با مشكل مواجه كرده است.

جدول اعداد (سودوكو) 223
007128.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
سياست
شهرآرا
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  شهرآرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |