بچه ها را چگونه اجتماعي كنيم
استقلال كودكانه
|
|
ندا نصيري
عكس:عطاالله طاهر كناره
كودكان وقتي با بيگانه اي روبه رو مي شوند خجالتي هستند. در صورتي كه اين كمرويي در غالب موارد فقط ظاهري است و دليل آن، اين است كه كودكان وقتي با موقعيتي جديد روبه رو مي گردند، ابتدا يك دوره بررسي و مشاهده را طي نموده و سپس وارد عمل مي شوند. پس دقت داشته باشيد كه با عجله سعي نكنيد كه اين دوره بررسي و مشاهده را كوتاه كنيد، زيرا فقط و فقط باعث ايجاد اضطراب در كودك خود مي شويد. غالباً مشاهده مي شود كه برخي از بزرگسالان در اين مواقع درصدد جرأت بخشيدن به كودك خود هستند و برخي ديگر پا را از آن هم فراتر گذاشته و به او ياد مي دهند: به آقا سلام كن ، پسرم، عموجان را ببوس ، عزيزم براي خانم توضيح بده كه توي مهد كودك چه چيزهايي ياد گرفتي و...
علت اين امر آن است كه براي بزرگسالان درك رفتار كودك در برابر يك فرد ناآشنا مشكل است، زيرا كودك هنوز تعارفات معمول در اين گونه مواقع را بلد نيست و به همين علت به اصطلاح شروع به غريبي كردن مي كند. چه توقعي از فرزند خود داريد؟ آيا خود شما با اين سن و سالتان، با هر كسي كه براي نخستين بار با او آشنا مي شويد، راحت هستيد؟ آيا مدت زماني هر چند كوتاه را به بررسي خصوصيات آن فرد اختصاص نمي دهيد؟
با اين وجود چنانچه فرزند خود را به برقرار كردن تماس هاي مستقيم با افراد ناشناس عادت دهيم طول مدت اين دوره بررسي و مشاهده به نحو قابل ملاحظه اي كوتاه خواهد شد وانگهي اين امر موجب اجتماعي شدن بيشتر وي شده و او را قادر خواهد ساخت كه به زودي با شرايط و موقعيت هاي تازه سازگار گردد و همواره درصدد خواهد بود تا علائق مشترك بين خود و فرد ناشناس را دريافته و با وي به تبادل نظر و ايجاد رابطه بپردازد. هر چند اين دوره بالاخره بايد طي شود ولي تنها با كمك والدين است كه فرزندان مي توانند در زماني كوتاه تر به اين موقعيت دست يابند. اين اتفاق نيز همانند تمامي كارها نياز به برنامه ريزي و هماهنگي والدين با يكديگر دارد تا گام به گام اقدامات مناسب را در جهت اجتماعي شدن فرزند خود به مرحله اجرا درآورند. اين مقاله چهار راهكار را در جهت بهبود اين وضعيت به شما پيشنهاد مي كند. انجام اين كارها نه تنها كودكي دلنشيني را براي فرزند شما پديد مي آورد، بلكه حتي كمك مي كند تا اين گونه كودكان در بزرگسالي نيز افرادي قوي، مصمم، با اراده و اجتماعي بار بيايند .
۱ - تماس و ارتباط كودك با اطرافيان را زياد كنيم.
كودكي كه تمام مدت را در منزل پيش پدر و مادر
مي ماند جز دنياي محدود و كوچك، چيزي را درك نخواهد كرد، اما چنانچه مرتباً در تماس با سايرين باشد بالعكس خيلي زود اجتماعي خواهد شد. اگر او را از سنين پايين مثلاً چهار، پنج ماهگي عادت به ماندن با ساير كودكان شيرخوار در مهد كودك داده باشيم، به احتمال زياد در يكي، دو سالگي به راحتي با ساير كودكان و بزرگسالان ارتباط برقرار مي كند. هر چند ماندن يك كودك چهار، پنج ماهه در شيرخوارگاه مشكلات خاص ديگري مانند مبتلا شدن به انواع بيماري ها را نيز براي خود به همراه دارد كه بالطبع والدين بايد به آنها نيز بينديشند. بهترين كاري كه روانشناسان پيشنهاد مي كنند حضور دو تا سه روز در هفته اين اطفال آن هم به مدت كوتاه در مهد كودك است. اين گونه موارد نشان داده است كه اين كودكان در بزرگسالي بسيار خوب و راحت با ديگران ارتباط برقرار مي كنند. مرحله بعد كار زماني است كه كودك شما به راه مي افتد و توان بازي كردن با ديگران را دارد. در اين مرحله بايد دامنه ارتباطات اجتماعي آنها را گسترده تر كنيم و رفت وآمد به برخي از اماكن عمومي را نيز به برنامه خود بيفزاييم.
به طور مثال در يك پارك هزاران عامل وجود دارد كه در او انگيزه بازي با ساير كودكان را بيدار مي كند. چنانچه در زمين بازي پارك ها مي توانيد شاهد تبادل انديشه كودك خود با دو سه كودك همسال او باشيد. اگر به دقت به مشاهده و بررسي بر روي كودكان بپردازيم خواهيم ديد كه تماس هاي آنها كمتر جنبه لفظي دارد و بيشتر در زمينه نگاه كردن به يكديگر، استفاده مشترك از برخي اشياء، ساختن كوه ها و تپه هاي شني است، بدون اينكه سخني بين آنها رد و بدل گردد و صحبت كردن آنها بيشتر با بزرگسالان است. مثلاً كودكي مي گويد: مامان بيا آنچه را ساخته ام ببين. در اين موقع با ماست كه فرزندمان را تشويق نمائيم و تماس هاي بعدي او را تدارك ببينيم و از اين موضوع نترسيم كه شايد بعد از اين به طور مرتب از ما بخواهد كه او را به پارك بياوريم.
۲ - در رفت و آمدها همواره براي او توضيح دهيم به خانه چه كسي مي رويم و يا چه كسي به ديدن ما مي آيد.
آيا تاكنون پيش آمده كه از چند روز قبل استرس يك ملاقات جديد در شما به وجود بيايد؟ آيا تا به حال حس بدي نسبت به ملاقات فردي كه نمي شناسيد داشته ايد؟ خب، وقتي كه ما بزرگسالان نسبت به يك ملاقات جديد چنين احساسي داريم پس از فرزندان خردسال خودمان چه انتظاري مي توانيم داشته باشيم؟!
بعضي از كودكان از شنيدن خبر يك ملاقات جديد ناراحت مي شوند، زيرا ملاقات هاي جديد آنها در گذشته همواره همراه با فاجعه بوده است. يعني بدون پيش بيني قبلي و داشتن مجال آشنايي از آنها خواسته اند رفتارهايي را انجام دهند كه مانع درك موقعيت به وسيله آنان شده است. بنابراين چنانچه بدين مطلب توجه نشود اين خطر در پيش خواهد بود كه فرزند ما ياد بگيرد كاملاً در لاك خود فرو رفته و عادت كند كه سرخ شود، رنگ خود را ببازد، در خود فرو رود و خود را به پدر يا مادر خويش بچسباند يا دست آنها را بگيرد و آنقدر بفشارد كه غرق عرق شود و يا پا به فرار گذاشته و شروع به دويدن و جست و خيز كردن به گونه اي نامأنوس نمايد.
بنابراين بدين منظور بايد مقدماتي از اين دست را به گوشش زمزمه كنيم: امشب عده اي از دوستان ما به اينجا مي آيند، آقايي را خواهي ديد كه ريش بلندي دارد و خانمي مي آيد كه من هم او را نمي شناسم. فقط مي دانم كه اسمش مهري است و خانم آن آقايي است كه ريش بلندي دارد. يك پسر بچه ده ساله به نام شاهين هم مي آيد كه خيلي خوب فوتبال بازي مي كند و... . در خلال همين توضيحات است كه فرزند ما مايل خواهد شد از نخستين ملاقات چيزهاي بيشتري بداند. مثلاً ممكن است بپرسيد: آيا ريش شما به صورت ديگران فرو مي رود؟ . نخستين كلمات بچه ها با افراد غريبه معمولاً موجب خنده مي شود و وسيله خوبي براي جا افتادن اولين ملاقات خواهد بود و از طرف ديگر ديده مي شود كه نخستين قدم از سوي كودك در اين راه برداشته مي شود.
در چنين ملاقات هايي اگر كودكان هم سن و سال فرزندمان نيز حضور دارند، بايد به سرعت سعي در كشف علائق مشترك آنها داشته باشيم نه اينكه به زور رابطه صميمانه اي را به آنها القاء كنيم. بهترين كار در اين مواقع تحريك حس كنجكاوي دو كودك نسبت به همديگر است. اين مسأله موجب سازگاري سريع آنها مي شود. مثلاً به فرزند خود بگوييم: آيا مي داني كه پيمان خيلي خوب نقاشي مي كشد؟ راستي آرزو هم نقاشي هاي خيلي جالبي دارد فكر مي كنم شما سه تا بتوانيد ساعت ها با هم نقاشي بكشيد.
۳ - هر از چندگاه درباره اشخاصي كه اخيراً با آنها آشنا شده است، با او صحبت كنيم.
براي ما تصور اين مطلب هم مشكل است كه آنچه فرزندمان مي بيند يا انجام مي دهد برايش تازگي دارد و براي همين هست كه درك فوري آنها برايش ناممكن است. همچنين نبايد از كودك خود توقع داشته باشيم كه اگر فردي را يك بار ديد، ديگر او را فراموش نكرده و با او غريبي نكند. اين كار تنها از طريق يادآوري مكرر والدين امكان پذير است... اگر مي خواهيد كه در مهماني سه چهار ماه آينده نيز با مشكل مهماني قبلي با همان مهمانان ثابت روبه رو نشويد، به يادآوري افراد حاضر در مهماني قبل بپردازيد.
به طور مثال به او بگوييد: آيا ريش بلند آن آقا را يادت هست؟ آيا به خاطر داري كه شاهين چقدر خوب فوتبال بازي مي كرد؟ آيا مژگان را كه فريادهاي بلندي مي كشيد، به خاطر مي آوري؟ البته دقت داشته باشيد كه كودكان فردي را خوب به ياد مي آورند كه ما بتوانيم خصوصيات او را به طوردقيق شرح بدهيم. به طور مثال روزي مهتاب و مادرش در خيابان سوگل و مادر او را پس از شش ماه ملاقات كردند. مادر به مهتاب گفت: مهتاب جان، اين همان سوگلي است كه بستني اش را روي دامن من ريخت. راستي به نظر مي آيد كه موهايش را هم كوتاه كرده است.
اين گونه يادآوري ها به تقويت حافظه فرزند شما كمك زيادي مي كند و سبب مي شود كه در مهماني ها و رفت و آمدهاي خانوادگي و دوستانه هم به فرزند شما خوش بگذرد و هم شما يك نفس راحت از گريه ها و نق زدن هاي مدام فرزند يكي دو ساله خود بكشيد.
۴ - او را به تدريج با افرادي كه مي شناسد تنها بگذاريم.
مادر سپهر كه فرزند دو سال و نيمه خود را گاه گاه به پارك محل خود مي برد با خانمي از همسايگان آشنا شده است. وي اكنون هفته اي چند بار آن خانم را مي بيند. آن دو بر روي نيمكتي كنار هم مي نشينند و در حالي كه فرزندانشان در محل بازي پارك مشغول بازي هستند، صحبت مي كنند. آنها عادت دارند كه با هم به اين پارك بيايند و اغلب اوقات جلو منزل يكديگر منتظر يكديگر مي شوند. روزي دوست جديد به مادر سپهر گفت: وقتي مي خواهي براي خريد بروي مي تواني فرزندت را پيش من بگذاري. سپهر نيز به خاطر اينكه زياد اين خانم و فرزندش را در پارك مي ديد، به خانه آنها مي رفت و مي دانست كه مادرش پس از انجام خريد هاي خود بازمي گردد. از آن روز به بعد اين كودكان به خانه هم مي روند و حتي تا نصف روز پيش هم مي مانند.
اينگونه ملاقات هاي روزافزون براي كودك بسيار مؤثر است و پدر و مادر حس مي كنند هر بار كه فرزندشان به خانه برمي گردد چيزهاي بسياري را كه قبلاً نمي دانست ياد گرفته است البته نكته بسيار مهمي نيز در اين قبيل ملاقات هاي دوستانه فرزند شما با دوستانش وجود دارد كه بسيار حائز اهميت است و آن ديد باز شما و مراقبت هاي لحظه به لحظه تان از اين گونه رفت و آمدهاست. زيرا ممكن است اصول خانواده دوست فرزندتان با اصول اساسي خانواده شما يكسان و هماهنگ نباشد و پس از مدتي شما در تربيت فرزند خود به مشكل بربخوريد. راه جلوگيري از اين اتفاق، عدم رفت و آمد فرزندان با همديگر نيست بلكه مراقبت و حضور دورادور ولي آگاه والدين در اين رابطه است وانگهي اين خود نوعي آماده سازي كامل فرزند براي فرستادن وي به مهد كودك و سپس مدرسه است. از سوي ديگر وسيله خوبي است كه گاه گاه فرزند را از خود جدا ساخته و حس اسارت ناشي از حضور مداوم او را در منزل از بين ببريم.
|