چهارشنبه ۸ آذر ۱۳۸۵
ادبيات
Front Page

گفت وگويي كوتاه با محمد رضا عبدالملكيان- دبير جايزه كتاب سال دفتر شعر جوان
اعتقادي به جايزه هاي شعر نداريم
007272.jpg
زهير توكلي
* هر سال شما براي هنرجويان دوره سالانه اي دفتر شعر جوان يك كنگره پاياني مي گذاشتيد، چرا امسال اين كنگره برگزار نشد؟
- ما به اين جمع بندي رسيديم كه دوره هايمان از نظر زماني كوتاه است. يعني عملاً  از اواخر پاييز تا اواسط تابستان: حدود نه ماه. بنابراين تصميم گرفتيم كه دوره ها را به حدود پانزده ماه افزايش دهيم لذا امسال برخلاف سال هاي ديگر، بهار فراخوان داديم و اوايل تابستان دوره را شروع كرديم و اين دوره تا اواخر تابستان سال ديگر طول خواهدكشيد. كنگره پاياني هم آخر شهريور ماه برگزار خواهد شد.
* بد نيست قدري بيشتر براي خوانندگانمان درباره اين دوره ها توضيح دهيد.
- اين دوره ها را من، قيصر امين پور، ساعد باقري، فاطمه راكعي و مرحوم سيدحسن حسيني پايه گذاري كرديم. از سال 68 در كتابخانه پارك شهر، شاعراني مثل حميدرضا شكارسري، چيستا يثربي،  ابوالفضل پاشا، افشين علا و منصوره نيكوگفتار از بچه هاي دوره اول و دوم ما بودند. جمع بندي ما اين است كه موفق بوده ايم. حد متوسطي از سليقه هاي ادبي از طيف هاي كاملا كلاسيك تا طيف هايي كه اصلا شعر كلاسيك را شعر نمي دانند، در سليقه حاكم بر گردانندگان و هنرجويان اين دوره ها هست و مهم تر اين كه در اين دوره ها استعدادها همديگر را پيدا مي كنند و به يك ديالوگ مشترك در يك نسل مي رسند.در اين 18 سال حدود 70 مجموعه شعر چه به صورت گزيده آثار جمعي و هم به صورت دفترهاي شعر مستقل از شاعران جوان منتشر كرده ايم.
* چرا. پس از اين همه سال هنوز تبديل به يك نهاد صنفي فراگير نشده ايد. زمزمه تشكيل نهاد  صنفي اين روزها از طرف برخي از شاعران به گوش مي رسد، پيش از اين هم نهادهاي ديگري مثل انجمن قلم يا كانون نويسندگان، چنين دورنماهايي را البته در سطحي فراتر از شعر (يعني همه نويسندگان) براي خود تعريف كرده اند؛ به نظر مي رسد كه گروه موسس خانه شاعران، شاعراني چون قيصر امين پور يا محمدرضا محمدي نيكو يا جنابعالي مجموعاً  مقبوليت خوبي چه از نظر حرفه اي و چه از نظر فكري بين طيف هاي مختلف شاعران داريد. چرا اين اتفاق براي خانه شاعران نيفتاده است؟
- تشكيل يك نهاد صنفي دوندگي هاي اداري زيادي مي طلبد كه رفقاي شاعر ما در خانه شاعران غير از من كه سي سال كارمند وزارت كشاورزي بوده ام، حوصله اين طور كارهاي اداري را ندارند. غير از آن ما هميشه در معرض خطر انحلال بوده ايم. در كشور ما كم اعتنايي هايي نسبت به تشكل هاي هنري به طور عام وجود دارد. ما ده سال در كتابخانه پارك شهر بوديم، به اينجا رسيديم كه ديگر در آنجا نمي توانيم ادامه دهيم چون از ما گزارش كار مي خواستند يا انتظار برگزاري مجامع و برنامه هاي سفارشي را از ما داشتند. بعد هم كه از سال 79 به محل كنوني دفتر شعر جوان در خيابان دولت آمديم و خانه شاعران را هم تأسيس كرديم تا همين الان شايد يك چهارم انرژي ما صرف انتقال فوايد چنين تشكلي و ضرورت ادامه حيات آن به مسئولان بوده است. همين پارسال صحبت از تخليه اينجا بود. ما مي گفتيم اين كتيبه خانه شاعران كه بر سردر اين عمارت وجود دارد، نبايد محو شود و اينجا بايد خانه شاعران بماند؛ اگر مشكلتان ماييم حرفي ديگر است.والا هر گروه ديگري از شاعران به اينجا بيايند باز اينجا بايد خانه همه شاعران باشد. انصافاً  هم تلاش ما همين بوده است و تا حدود زيادي موفق شديم و الان عملاً  90-80 درصد آدم هاي واقعي اهل شعر به اينجا رفت و آمد دارند يا لااقل آن دلبستگي ها و همگرايي ها وجود دارد.درباره تشكل صنفي و آن دوستمان كه اشاره كرديد، من به ايشان هم گفتم كه ما حمايت مي كنيم منوط به اينكه اولاً  شعار همه  ما اين باشد كه در فكر سبقت از هم باشيم، اما به همديگر پشت پا نزنيم. ثانياً  واقعاً  تشكل صنفي باشيد. اين را صراحتاً  به ايشان گفتم كه هر وقت امضاي آن شاعراني كه در طيف مقابل هستند، جمع شد، ما هم امضا مي كنيم والا نمي شود كه ما خودمان دور هم جمع شويم و اسم خود را تشكل صنفي بگذاريم. اينكه زحمتي ندارد، ما همين طوري هم باهم هستيم. خلاصه كلام اينكه اينجا ما چند نفر هستيم كه دنبال دلمان هستيم، در درجه اول شاعريم و مي خواهيم با همه شاعران مراوده داشته باشيم. اگر ديگراني هم باشند كه دنبال دلشان باشند، ما استقبال و حمايت مي كنيم.
* مرسوم شده است كه جشنواره ها و كنگره هاي شعر براي پشتيباني از شاعران جوان برگزار مي شود. شما در دفتر شعر جوان براي اولين بار كه چنين پرچمي را بالا برديد، از شكل جشنواره و كنگره فاصله گرفتيد و جايزه كتاب سال برگزار كرديد. مقايسه اين دو روش از زبان شما بايد شنيدني باشد.
- ما هيچ وقت اعتقاد به جايزه دادن به شعر نداشته ايم و نداريم. وقتي مي گويي شعر درباره ... و موضوع براي شعر تعيين مي كني، سفارش شعر داده اي و اين از همان اول سد راه آن آزادي ذهني كه بستر خلاقيت شاعر است، خواهد شد. در كنگره هاي سالانه اي هم كه ما در پايان هر دوره آموزشي براي هنرجويانمان گذاشته ايم، اگر هديه كوچكي هم فراهم شده است، آن را به همه داده ايم آن هم به يك اندازه و نخواسته ايم كه آن دلهره ها، رقابت ها، حسادت ها و سرانجام دشمني بين شاعران جوان بر سر جايزه شعر به وجود بيايد، اما جايزه كتاب موضوعش فرق مي كند، شاعري كه كتابش را چاپ مي كند معمولاً  مجموعه شعرهايي را كه در يك دوره زماني چند ساله در حالت ها و موقعيت هاي مختلف سروده است، در كتاب  مي آورد و علي القاعده ننشسته است براي موضوع خاصي شعر بگويد. ممكن است در داوري نگرش موضوعي نسبت به كتاب شعري شود كه البته ما از آن پرهيز داشتيم. مهم تر از اين ايجاد فضا و جريان سازي است كه در يك جايزه جدي مثل جايزه هاي كتاب تعقيب مي شود چون هر اتفاقي بخواهد بعدها بيفتد، جرقه آن در همين مقطع سني زده مي شود و شاعران بزرگ اكثراً  شاكله خلاقيت شان هماني است كه در سن جواني شكل گرفته است.
* آقاي باقري در سخنراني كه در مراسم اختتاميه داشتند، به عنوان يكي از اعضاي گروه داوري  نهايي، اشاره به برخي از آسيب ها و آفت  هاي شعر جوان كردند؛ از جمله سايه پورنوگرافي هاي مد روز بر برخي از اشعار يا دست اندازي هاي غيرمتفكرانه و باز هم مد روز به مقدسات. اين دو مسئله علي القاعده بايد براي همه ما جدي باشد. صحبت از شك نيست زيرا شعر جاي شك است و به همين علت همجوار با فلسفه قرار مي گيرد. همچنين سخن از آن جهش هاي خلاقانه  خاصي كه در نقطه اتصال حس زيبايي شناسي و عشق مجازي پديدار مي شود و در ادبيات كلاسيك مان هم نمونه هاي زيادي از آن داريم نيست؛ بلكه صحبت از هنجار شكني هايي است كه معمولاً  زيبايي و بداعتي در آن نمي بينيم و ژرف ساخت آن خارج از دنياي شعر است يعني اعتراض سياسي- اجتماعي، حالا كه صحبت از جريان سازي است، شما چه برنامه اي براي جهت دهي به اين ماجراها داريد، لابد مطلعيد كه در برخي از همين كتاب هاي برگزيده اين جايزه نيز شعر هايي كه به شدت از چنان آسيب هايي مخدوش هستند، وجود دارد.
- اشاره  شما بسيار خوب بود. حقيقت آن است كه حرف هاي ساعد در اين زمينه دغدغه دفتر شعر جوان نيز هست. خود من در اين فكر بودم كه گزينشي از بين 16 كتاب راه يافته به مرحله نهايي يا 6 كتاب برگزيده انجام دهم و دفتر آن را منتشر كند، شايد هم جلساتي براي نقد تك تك اين دفترها بگذاريم ولي نكته اش اين است كه ما قدم اول را براي همدلي و همگرايي برمي داريم و قدم بعدي را براي نقد و آسيب شناسي، وقتي شاعر جوان ببيند كه ما به عنوان يك شاعر براي خلاقيت او احترام قائل شده ايم و به عنوان يك تشكلي كه خواه ناخواه نزديكي هايي با تفكر حاكميت داريم، او را به رسميت مي شناسيم و به خاطر شعرش به او جايزه مي دهيم، علي القاعده قلبش براي ديالوگ ما (و نه فقط گوش و زبانش) پذيرش پيدا مي كند.

جايزه ها نتوانستند جريان سازي كنند

در كشوري كه جايزه كتاب سال شعر تق  و لق است و در ميان عناوين جايزه كتاب سال در جايزه كتاب سال يك خط دو خط در ميان عنوان شعر را در كنار ساير عناوين حاضر مي بينيم و در شرايطي كه جشنواره ها و كنگره هاي قارچ مانند دولتي و شبه دولتي، قشري خلاق از شاعران جوان را به سمت سفارش زدگي و رقابت بر سر شعر سوق مي دهند، افتتاح جايزه كتاب سال شعر جوان و برگزاري نسبتاً موفق آن، دلگرم كننده است؛ آن هم توسط نهاد نيمه خصوصي اي كه در دو دهه اخير مجموعاً كارنامه قابل قبولي در پرورش و حمايت از شعر جوان كشورمان داشته است؛ يعني دفتر شعر جوان.پيش از اين در سال هاي اخير موسسه كارنامه در جايزه كتاب سال شعر، بخش جداگانه اي براي شعر جوان در نظر مي گرفت- و صد افسوس كه اين جايزه امسال برگزار نشد- اما با نظري به برگزيدگان جايزه كارنامه حس مي كنيم كه مانند اكثر قريب به اتفاق جايزه هاي مشابه خصوصي و دولتي جهت گيري فكري و ايدئولوژيك را در پشت سر خود داشته است، اما دفتر شعر جوان مجموعاً در جلب اعتماد نسل جوان در گرايش هاي مختلف فكري موفق بوده است و گواه آن تنوعي است كه در كتاب هاي برگزيده از نظر خط و ربط فكري مي بينيم. اين جايزه با فراخوان دفتر شعر جوان در ارديبهشت ماه شروع شد. محدوده زماني كتاب ها نيز استثنائاً براي اولين دوره، دوساله تعيين گرديد يعني سال هاي 83 و 84 . پس از پايان مهلت فراخوان، 200 كتاب به دبيرخانه جايزه كتاب سال رسيد. در ادامه راه و از همان جرقه هاي آغازين كار، بنياد نويسندگان و هنرمندان كه نهادي است وابسته به سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران و خانه شعراين بنياد به ياري دفتر شعر جوان آمدند و شوراي سياستگذاري جايزه با تركيب صادق كرميار (رييس بنياد نويسندگان و هنرمندان)، عبدالجبار كاكايي (رييس خانه شعر)، محمدرضا عبدالملكيان (دبير دفتر شعر جوان و دبير جايزه كتاب سال) و ساعد باقري (عضو هيأت مديره خانه شاعران) شكل گرفت.اسماعيل اميني، سيدمحمد ضياء قاسمي و فاطمه سالاروند در مرحله اول اين جايزه داوري كردند و پس از انتخاب 35 كتاب و يك بررسي مجدد، 19 كتاب به گروه داوري نهايي مركب از دكتر مرتضي كاخي، عنايت سميعي، عبدالجبار كاكايي، ساعد باقري و حافظ موسوي معرفي شد. در بررسي اوليه داوري پاياني سه اثر به سرعت و به اتفاق از گردونه خارج شدند و در نهايت 16 كتاب باقي ماند. اين كتاب ها از اين قرار بوده اند : نيمي از صورتت را عاشقم ، سروده حسين شكربيگي، انتشارات فرآگاه‎/ به تمام زبان هاي دنيا خواب مي بينم سروده شبنم آذر، نشر ثالث‎/ گريه هاي امپراتور سروده ابوالفضل نظري، چاپ اول دفتر شعر جوان، چاپ دوم : هزاره ققنوس تصوير برفك است شهره شجيعي چاپ اول: دفتر سخن گستر (دبيرخانه دائمي چاپ آثار ادبي دانشجويان كشور)/ زيبايي ام را پشت در مي گذارم ، سروده آيدا عميدي، موسسه انتشاراتي آهنگي ديگر‎/ آغوش من كوه مي زايد ، سروده سارا سيامكي، انتشارات نقش خورشيد‎/ رنگ هاي رفته دنيا ، سروده گروس عبدالملكيان، چاپ اول و دوم: آهنگي ديگر‎/ آخرين انسان ، سروده محمد مفتاحي، انتشارات فرآگاه‎/ قطار روم خراسان ، سروده ناصر حامدي، دفتر شعر جوان‎/ وقتي هر عابر يك ايستگاه باشد سروده بهرام رحيمي، نشر صمديه‎/ مرده هاي حرفه اي ، سروده علي محمد مؤدب، موسسه انتشاراتي هزاره ققنوس‎/ نقل هاي كوچك رنگي ، سروده راضيه بهرامي، دفتر شعر جوان‎/ كشور دلواپسي ، سروده اميرجواد يونسي، انتشارات داستان سرا‎/ جن هاي نارنجي، هدا حدادي، نشر قو‎/ روايت هاي آبي از كسي شايد شبيه من، احسان مهتدي، نشر آرويج‎/ حبسيه هاي يك ماهي كه دل به دريا زد، عليرضا بديع، ني نگار مشهد.
بنا به گفته عبدالملكيان، اين 16 كتاب در 4 جلسه فصل تك تك مورد بحث و بررسي قرار گرفته اند و سرانجام در آخرين جلسه كه روز جمعه نوزدهم آبان ماه، حدود 10 ساعت طول كشيد، جمع بندي نهايي به انتخاب سه كتاب برگزيده و به سه كتاب تقديري منجر شد به اين شرح: كتاب هاي برگزيده به ترتيب رتبه: 1- نقل هاي كوچك رنگي، راضيه بهرامي 2- زيبايي ام را پشت در جا مي گذارم، آيدا عميدي 3- گريه هاي امپراتور، ابوالفضل نظري كتاب هاي تقديري به ترتيب رتبه: 1- به همه زبان هاي دنيا خواب مي بينم، شبنم آذر 2- مرده هاي حرفه اي، علي محمد مؤدب 3- رنگ هاي رفته دنيا، گروس عبدالملكيان اين بود گزارشي مختصر از آغاز و انجام نخستين جايزه كتاب سال اما...
يكي از قسمت هاي مهم اختتاميه، سخنراني نسبتاً مبسوط ساعد باقري بود، او علاوه بر اين كه عضو گروه داوري نهايي بود، يكي از اعضاي هيأت مديره خانه شاعران نيز هست و برخي از نكاتي كه او به عنوان آسيب شناسي شعر جوان كه به قول خودش: دستاورد او و ساير داوران از داوري اين جايزه بوده است، شنيدن دارد.ساعد باقري به 11 مورد آفت و آسيب در شعر جوان اشاره كرد كه مجموع اين آفت ها كمابيش شمايل شعر به اصطلاح دهه هفتاد را در ذهن ترسيم مي كرد. بد نيست اين 12 مورد را فهرست وار با هم مرور كنيم: 1- تصنع و ساختگي بودن زبان شعر 2- ناسازوار بودن و بي اندامي شعرها. توگويي شعر مجموعه اي از فيش برداري هاي جداگانه است 3- ناآگاهي از سرشت زبان فارسي 4- مدزدگي و تقليدهاي كليشه اي بدون تمايز سبكي 5- روايت هاي داستاني به نظم درآمده كه بي شباهت به داستان هايي به سبك جريان سيال ذهن نيستند 6- ناشي گري در سطرنويسي شعرهاي آزاد 7- ذوق زدگي از كاربرد يك تكنيك و تكرار آن تا سرحد لو رفتن شاعر و حتي زدگي خواننده در يك كتاب 8- صراحت نثروار و گزارشي زبان شعر 9- پورنوگرافي غيرشاعرانه و مد روز 10- دست اندازي هاي مد روز به مقدسات 11 - تاثير برخي از ترانه ها در زاويه نگاه كوچه بازاري به عشق تا آن جا كه موارد فحش هاي عصبي و ادبي به معشوق در كتاب هاي داوري شده كم نبوده است 12- استفاده از شبكه  كلمات تهوع آور و مشمئزكننده؛ انگار قرار است به شعري كه پس از خواندن آن بالا بياوريم جايزه داده شود .آنچه ساعد باقري به آن اشاره كرده است، مي تواند لااقل موضع دفتر شعر جوان تلقي شود. از ميان اين موارد برخي نيز از حساسيت هاي فكري اين دفتر آب مي خورد مثل موارد شماره 10، 11و 12. بايد ديد دفتر شعر جوان در رسالتي كه براي خود در نظر گرفته است، در ادامه راه چه خواهد كرد. يكي از مهمترين نقيصه هاي جوايز ادبي در كشور ما اين است كه جريان ساز نيستند، يك جريان خاص كه قبل از جايزه و بعد از آن به تقديم و تاخير و متمايز كردن و برجسته سازي چهره هايي در يك نسل و ايجاد جريان نقد خاص خود دست بزند، معمولاً ديده نمي شود در همين جايزه دفتر شعر جوان، كتاب اول يعني نقل هاي كوچك رنگي سروده راضيه بهرامي، سادگي خاصي در بيان شعر دارد و به وضوح پيداست كه شاعر آن، عمداً خواسته است برخلاف جريان پيچيده گويي و بازيهاي پرتراكم زباني در شعر دهه هفتاد، شعر بگويد. پنج كتاب ديگر برگزيده هم بر همين منوال است؛ مثلاً گريه هاي امپراطور ، اولين دفتر غزل هاي ابوالفضل نظري، در موج غليظ غزل دهه هفتاد (با عناوين مختلفي چون غزل پست مدرن، غزل فرم، غزل متفاوت و...)، يك حركت خلاف آمد عادت بوده است: احياي سبك هندي و بيت- محوري اين سبك در يك بافت فانتزي، شيك و شكيل و همه پسند . اينها همه اعلام موضع هاي غيرمستقيم اين دفتر در قبال جريان هاي شعري روز است اما به نظر مي رسد كه دفتر شعر جوان بايد قدم هاي بلندتر و استوارتري براي جهت دهي به شعر جوان بردارد.

حواشي مراسم
* از ميان 6 كتاب مرحله نهايي فقط يكي، شعر كلاسيك است.
* محمدرضا عبدالملكيان در سخنانش به طور ويژه از فرزاد اديبي گرافيست معتبري كه عنوان گرافيست حرفه اي شعر و داستان برازنده اوست، تقدير كرد. از 16 كتاب راه يافته به مرحله پاياني، طرح پنج كتاب اثر اوست.
* جاي خالي عمران صلاحي واقعاً آزاردهنده بود. به گفته عبدالملكيان او هم يكي از داوران مرحله نهايي بود اما...
* دكتر مرتضي كاخي، انيس و جليس اخوان  ثالث، با حضور خود در گروه داوري وزن خاصي به اين جايزه بخشيد. او در مراسم اختتاميه علاوه بر اين كه به بي سابقه بودن چنين استقبالي (200 كتاب شعر جوان) اشاره كرد چنين گفت: باور نمي كردم كه شعر جوان فارسي توانسته باشد موجوديت خود را هنوز هم تا بدين پايه حفظ كند باشد، غوغاها و گرد و غبارها آن قدر شعر را فداي سبك كرده بود و به قدري دل همه دوستداران ادب پارسي از اين وضع مغشوش شكسته بود كه قابل باور نبود از شعر جوان فارسي شكل و شمايل قابل دفاعي باقي مانده باشد. دكتر كاخي سخنانش را با اين جمله به ياد ماندني به پايان برد: خوشحالم كه اين اتفاق پيش از مرگ من  افتاد
* زرتشت اخوان ثالث، يادگار آن استاد فقيد، از ميهمانان برنامه بود و در هنگام اهداي جوايز به روي صحنه آمد.
* برائت خودم را از همه شعرهاي خوبي كه انتخاب شده اند و همه شعرهاي خوبي كه انتخاب نشده اند اعلام مي كنم اين جمله رندانه اي بود كه دكتر قيصر امين پور در سخنان كوتاهش گفت. او تأكيد داشت كه: من واقعاً پرهيز دارم كه شعري را متر كنم قيصر امين پور مشاور علمي اين جايزه بود. او اين بيت را هم به اين اعلام برائت ظريفش اضافه كرد:
آسوده در كنار چو پرگار مي شدم
دوران چو نقطه عاقبتم در ميان گرفت

|  ادبيات  |   اقتصاد  |    اجتماعي  |   سياست  |   شهرآرا  |   ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |