|
|
|
|
|
مديريت بهره وري در خانواده
|
|
طرح : بزرگمهر حسين پور
وجيهه زحمتكش
در مديريت بهره وري باتوجه به منابعي كه در اختيار داريد با بهترين نحوه استفاده از آنها درصدد رفع نيازها و احتياجات برمي آييد. در خانواده هم منابعي از قبيل زمان، فضا، تجهيزات و آدم هايي براي انجام كارها وجود دارد. طرح برنامه براي استفاده صحيح از اين منابع را بهره وري خانواده مي ناميم. سرنوشت يك خانواده همان اندازه كه به قواعد، ارتباطات و نظام خانوادگي بستگي دارد، به نقشه هاي بهره وري نيز مربوط است. بهره وري از اين نظر مورد نياز است كه زندگي ديگران را بهبود بخشد. البته هرچه خانواده بزرگتر باشد، بهره وري آن نيز پيچيده تر مي شود.
براي حداكثر استفاده از آنچه هر كس دارد، ابتدا بايد دانست كه چه چيزهايي وجود دارد. متأسفانه در اغلب موارد، بيشتر توانايي افراد خانواده- به ويژه كودكان- هدر مي رود؛ زيرا توانايي آنان هرگز واقعا كشف نشده است. اگر كودكان اجازه داشته باشند يا تشويق شوند كه در سنين كودكي با تمام قوا در اختيار خانواده قرار بگيرند، پدر و مادر هم كمتر به ستوه مي آيند. يكي از بهترين پاداش ها براي هر فرد انساني اين است كه سودمند و مفيد باشد. شما هرگز نمي فهميد كه فرزندتان تا چه حد مفيد است، مگر اينكه به او فرصت دهيد آنچه را كه قادر است به شما نشان دهد. هر فرد به مهم بودن و به حساب آمدن و همچنين احساس كمك كردن و مفيدبودن، نياز دارد. بچه اي كه بتواند خود را همانند فردي با ارزش و اهميت ببيند، اگر حس كند كه كسي به بعضي از كمك هاي او نيازمند است و اين كمك ها صادقانه مورد توجه قرار مي گيرد و درباره اش به درستي داوري مي شود، مي تواند حس اهميت داشتن و با ارزش بودن را به دست آورد.
وقتي به آنچه كه بايد انجام شود واقف شويد، انتخاب بهترين فرد براي انجام كار، قدم بعدي و گاهي مشكلترين قدم است. بعضي خانواده ها فقط با فرمان پدر و مادر اداره مي شود. در برخي نيز پدر و مادر هيچ گاه تصميمي نمي گيرند و تصميم گيري هميشه با فرزندان است. بسياري از خانواده ها هميشه روش اقتدار را به كار مي برند و يا هميشه راي گيري مي كنند و از اين قبيل. هر روشي مناسب موقعيت خاصي است. آنچه مهم است اين است كه بهترين روش را كه مناسب آن موقعيت باشد، انتخاب كنيم. خانواده ها متوجه شدند كه در اوقات مختلف بايد از روش هاي مختلف استفاده كنند. خانواده هايي كه هميشه يك كار را به يك نفر ارجاع مي دهند، براي خود مشكل ايجاد مي كنند. تنوع در وظايف، مي تواند به ميزان زيادي از يكنواختي خسته كننده كارهاي خانوادگي بكاهد. طرح هاي خوب هم مي تواند مدت دار باشد: مثلا يك هفته، يك سال، تا ساعت هشت امشب، تا وقتي پدربرگردد يا وقتي كه قد شما سه سانتيمتر بلندتر شود.
كارهاي سخت خانواده را مي توان با استفاده از راه هاي خلاق و شاد و متنوع به تفريح تبديل كرد. دقت كنيد از كسي كه كارهاي خسته كننده را برعهده دارد نبايد متوقع باشيم كه به وقت انجام آنها شاد و خوشحال به نظر بيايد.
بعضي از خانواده ها آنقدر وقت خود را صرف مشاغل خانوادگي مي كنند كه ديگر وقتي براي لذت بردن از يكديگر برايشان باقي نمي ماند. وقتي چنين حالتي پيش مي آيد، افراد خانواده به غلط متقاعد مي شوند كه خانواده محلي است كه در آن بر دوش آنان باري سنگين گذاشته مي شود. اگر مشكل خانوادگي شما اين است كه كسب و كار مانع حظ بردن از يكديگر شده لازم است كه با دقت به اولويت و زمانبندي كارها بپردازيد. كارهاي خانوادگي را به دو گروه زماني اول و دوم تقسيم كنيد. مسلما گروه اول اولويت دارند (اگر بيش از پنج موضوع در اين گروه قرار داشته باشد، تعدادش بيش از حد است). گروه دوم كار خوبي است كه اگر موقعيت اجازه دهد، مي توان آن را هم در برنامه قرار داد.
در خانواده شما چه مقدار وقت براي تماس فردي با اعضاي خانواده مانده است؟ چه مقدار از اين وقت، شادي آفرين است و لذت بيشتري توليد مي كند؟ هرگاه متوجه شديد كه بيشترين وقت شما به كسالت و يا برخوردهاي ناخوشايند مي گذرد، حتما اشكالي در كار است. اين حالت موجب مي شود كه در افراد خانواده خود به چشم مزاحم بنگريد.
وقت خانوادگي را بايد به سه بخش تقسيم كرد:
۱ - وقت شخصي: زماني براي هر فرد كه تنها باشد. هر كس احتياج دارد كه وقتي را به تنهايي بگذراند. يكي از فريادهاي اندوهگين اكثر افراد خانواده اين است كه براي خود وقت و فرصت اختصاصي مي خواهند. هر عضو خانواده احتياج دارد كه محل يا فضايي را متعلق به خود بداند و در آن از استيلاي ديگران آسوده باشد. بزرگ يا كوچك بودن فضا مهم نيست، فقط تعلق داشتن به او مطرح است. احساس اينكه من جايي براي خود دارم بدين معني است كه من به حساب مي آيم .
۲ - وقت دو نفري: زماني براي بودن با هر يك از افراد ديگر. در اينجا اين سؤال مطرح است كه چگونه يك نفر مي تواند به ديگري مجال دهد كه او را بشناسد و چگونه هر يك از آنان با ديگري مشاركت و همراهي كند، به طوري كه هر دو سود ببرند؟
لازم نيست بر سر اينكه چه كسي حق دارد براي ديگري تكليف معين كند، نزاع كنيد. اين عقيده كه تو بايد وضع خود را با وضع من مطابقت بدهي براي دو طرف گران تمام مي شود. اگر ما بخواهيم براي انجام كاري آنقدر صبركنيم تا دو نفر احساسشان مانند يكديگر بشود، بايد هميشه صبر كنيم. اگر از ديگران بپرسيم كه در چه وضعي هستند و به آنان نيز موقعيت خود را بگوييم و بعد به گفتگو درباره واقعيت موجود بپردازيم، نتيجه بهتري به دست مي آيد.
۳ - وقت گروهي: زماني براي بودن با تمام اعضاي خانواده. براي فراهم آوردن چنين امكاني، اولين قدم اين است كه به اين نكته اهميت بدهيم و سپس راه هاي تحقق آن را بيابيم. اگر مسائل مربوط به كارهاي خانوادگي بدون حضور تمام افراد خانواده انجام شود، احتمال سوء تفاهم چندين برابر مي شود. مهم است كه همه اعضاي خانواده از جريانات مطلع باشند و به جاي ارتباط در گوشي كه امكان ساختن شايعه و سوء ظن را فراهم مي كند، تماس مستقيم داشته باشيم و واقعيت ها را خود بيازماييم. در خانواده هاي آشفته كه ارتباط در گوشي بسيار متداول است راه را براي انواع تحريف هموار مي كند. اين نوع خانواده ها در يك خانه زندگي مي كنند اما خيلي تجربه واقعي با يكديگر ندارند و از حضور حقيقي يكديگر بي بهره اند و تصور زندگي خانوادگي بيشتر فريب است تا واقعيت.
البته داشتن وقت گروهي، ضمانتي براي تمشيت موثر كارهاي خانوادگي نيست. مهم آن است كه زماني را كه شما به عنوان يك گروه با هم هستيد، چه پيش مي آيد؟ آيا سكوت برقرار است؟ آيا از اين وقت براي آشناتر شدن با بقيه افراد خانواده استفاده مي كنيد؟ درباره چه صحبت مي كنيد؟ آيا زماني است كه خوب گوش مي كنيد تا شادي ها، شكست ها، رنج ها و صدمه ها عيان شود؟ آيا براي نقشه هاي جديد و حل بحران هاي كنوني از اين فرصت استفاده مي كنيد؟
گردهمايي خانواده در پايان روز فرصتي است تا آنچه را كه در دنياي خارج از خانه اتفاق افتاده با يكديگر در ميان بگذارند و با يكديگر تجديد رابطه كنند و يك برنامه كامل تفاهم و رفع اختلاف را برگزار كنند.
آشنا شدن با نحوه استفاده از وقت و زمان يكي از عوامل موثر در هر ارتباطي است. هيچ دو نفري كاملا مثل هم از وقت استفاده نمي كنند. نحوه بهره گيري هر كس از زمان بستگي به آگاهي، دانش، انگيزه و علاقه او دارد. پيش بيني زمان براي اجراي تعهدات و دستورهاي برنامه امري اساسي است كه درك زمان، بخش مهمي از پيش بيني زمان است. نگرش ما نسبت به زمان به مقدار زيادي بر كارايي ما بر انجام كارها اثر مي گذارد. بي آنكه متوجه باشيم زمان، بر بسياري از افراد حكومت مي كند. متأسفانه بسياري از خانواده ها از كودكان مي خواهند، از زمان به نحو مفيدي استفاده كنند كه خود بزرگترها نمي توانند.
تمرين
۱ - در حال حاضر قادر به چه كاري هستيد؟
۲ - همه بنشينيد، يك فهرست از تمام كارهايي كه در خانواده شما بايد انجام شود تهيه كنيد.
۳ - آيا تمام كارهاي اساسي انجام نشده؟ يا شايد كارها بد انجام مي شود يا تعداد زيادي كار بر دوش يك فرد و تعداد كمي بر دوش ديگران گذاشته شده است؟ اگر هر يك از اين موارد صحت داشته باشد، شخصي در خانواده شما و يا ديگران مزاحم و مانع كارش شده اند.
۴ - چگونه تصميم مي گيريد كه چه كسي بايد يا مي تواند چه كاري را انجام دهد و در چه زماني؟
۵ - كارهاي خانوادگي گروه اول شامل چند موضوع مي شود؟
۶ - دو روز را در نظر بگيريد: يك روز تعطيل آخر هفته و يك روز از روزهاي وسط هفته، چه مدت زماني را همه اعضاي خانواده در كنار هم هستيد؟
۷ - در پايان هر روز امكاناتي را كه براي اوقات شخصي، دو نفري و گروهي داشته ايد محاسبه كنيد.
۸ - درباره خود و ارتباطتان با زمان فكر كنيد. نگاهي به فهرست تقسيم وقت خود بيندازيد.
* عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد قم
|
|
|
راههاي اجتناب از استرس
اگر شما از دوازده نفر بخواهيد كه استرس را تعريف كنند يا بگويند كه استرس چگونه بر آنها تأثير مي گذارد، احتمالاً با 12 پاسخ متفاوت روبه رو خواهيد شد. علت اين مسأله آن است كه تعريفي از استرس وجود ندارد كه همه با آن موافق باشند. آنچه براي يك شخص استرس زا است، ممكن است براي ديگران لذت بخش باشد. همچنين هريك از ما به صورت متفاوتي به استرس واكنش نشان مي دهيم.استرس مي تواند تأثيرات گسترده اي بر هيجانات، خلق و خو و رفتار بگذارد. برخي از علائم و نشانه هاي استرس عبارتند از:
سردردهاي مكرر، تپش قلب، كمردرد، گرفتگي عضلاني، سرد شدن و عرق كردن دستها و پاها، اختلالات گوارشي، بي اشتهايي يا پراشتهايي، بي خوابي، به هم ريختگي افكار، دشواري در يادگيري مطالب جديد، فراموشي و ... براي كاهش استرس چه بايد كرد؟
همان طور كه استرس براي هريك از ما متفاوت است، راهبرد واحدي نيز براي كاهش استرس وجود ندارد كه مانند يك نوشدارو عمل كند. پياده روي آرام و ديگر تمرين هاي حركتي، انواع مختلف مديتيشن و يوگا، عبادت كردن، تنفس عميق، ماساژدرماني، تصوير سازي ذهن، خود- هيپنوتيزمي، طب سوزني و پس خوراند زيستي براي كاهش استرس اكثر افراد بسيار مناسب هستند. همچنين برخي افراد دريافته اند كه گوش دادن به موسيقي، سرگرمي ها، كار داوطلبانه، داشتن دفترچه خاطرات روزانه، خنده، به تعطيلات رفتن و خريد كردن مي تواند به آنها براي آرام شدن كمك كند. همچنين داروهاي آرام بخش، مسكن ها، خواب آورها و داروهاي ضدافسردگي براي كاهش استرس برخي افراد تجويز مي شود. حمايت عاطفي قوي از سوي خانواده يا دوستان نيز يك استرس شكن قوي مي باشد.
ما گاهي اوقات، استرس را به علت عادات و صفاتي كه مي توانند اثرات زيانباري داشته باشند، براي خود ايجاد مي كنيم كه با استفاده از فنون بازسازي شناختي همچون تغيير رفتار مي توان آنها را كاهش داد يا حذف نمود. برخي از افراد براي كاهش استرسشان به مصرف سيگار، الكل و مواد مخدر متوسل مي شوند، اما اين راه حل هاي كوتاه مدت در درازمدت موجب استرس بيشتر مي گردد. همچنين استفاده طولاني مدت از داروهاي آرام بخش مي تواند منتج به وابستگي به داروها يا اثرات نامطلوب ديگري گردد.
رژيم غذايي مناسب، افراط نكردن در مصرف كافئين و ديگر محرك ها و زماني را صرف آرميدگي بدن كردن، مي تواند در كاهش يا جلوگيري از استرس سودمند باشد.در پايان بايد به اين نكته مهم اشاره كرد كه استرس يك پيامد اجتناب ناپذير زندگي انسان است. برخي از استرس ها مانند از دست دادن يك فرد محبوب مي باشد كه شما نمي توانيد از آن اجتناب كنيد و برخي ديگر از استرس ها نيز وجود دارد كه شما مي توانيد مانع آنها شويد يا بر آنها تأثير بگذاريد. شما بايد ياد بگيريد كه چگونه اين دو را از هم تشخيص دهيد تا هميشه ناكام نشويد.
ترجمه: مهدي ملك محمد
|
|
|
پنجره
اصلي فراموش شده
محمدرضا هاديلو
امروز يكي از اصول اساسي فرآيند توسعه، بهره وري و استفاده بهينه از امكانات است.
بهره وري، مقوله اي جامع و موثر در نظر گرفته مي شود كه بايد به صورت يك فرهنگ، تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي را در خانواده، مكان هاي كسب و كار، تحصيل و... دربرگيرد.
در واقع توسعه وقتي حاصل مي شود كه از منابع موجود حداكثر بهره برداري صورت گيرد، در چنين وضعيتي جامعه از تمام فرصت هاي ايجاد شده، با كمترين امكانات بيشترين استفاده را مي كند.
حسن مينايي رسا، كارشناس برنامه ريزي مي گويد: بهره وري، استفاده درست از فرصت ها، امكانات، قابليت ها و نيروهاست، كه با توجه به حركت روبه رشد جامعه ايراني به سمت توسعه و ترقي، لازم است، برنامه ها و شيوه هاي اصولي بهره وري به تمام افراد جامعه آموزش داده شود. يك زن خانه دار، يك جوان، كارگر، مهندس، مدير و به طور كلي تك تك اقشار مختلف جامعه بايد ياد بگيرند كه چگونه از فرصت هاي موجود بهترين استفاده را بنمايند.
او اضافه مي كند: يك برنامه ريزي درست باعث كاهش اتلاف وقت، انرژي و هزينه مي شود و متعاقب آن راندمان و بازده كاري بالا مي رود. متاسفانه برنامه ريزي به عنوان يكي از پايه هاي اصلي بهره وري كمتر مورد توجه قرار مي گيرد، در حالي كه با استفاده از آن مي توان در اكثر شرايط زندگي اجتماعي، اقتصادي و حتي سياسي به موفقيت هاي زيادي رسيد.
افزايش مهارت ها، آموزش و بهره گيري از تجربه هاي ديگران، برنامه ريزي و ميل به پيشرفت از عوامل موثر بهره وري هستند. اما بايد پرسيد، چرا در كشور ما بازده كاري پايين است. يا به زبان ساده تر، چرا كارمندان و كارگران ايراني با كار زياد و صرف انرژي مضاعف به هدف هاي دلخواه نمي رسند.
علي رسولي، دبير آموزش و پرورش مي گويد: عشق به كار و رضايت از شغل از مهمترين اركان بهره وري در جامعه است. وقتي يك معلم از نظر مالي تامين نباشد، علاقه خود را نسبت به شغلش از دست مي دهد. در اين صورت با اينكه از صبح تا ظهر مشغول تدريس است اما كارش بازده لازم را ندارد.
او ادامه مي دهد: به دنبال رفع نيازها، ايجاد علاقه ورضايت، بالا رفتن راندمان كاري قرار دارد. چطور ما مي توانيم از كارمنداني كه داراي دو شغل هستند، انتظار كار مثبت آن هم در سطح عالي داشته باشيم. آمارها نشان مي دهند افرادي كه داراي دو شغل هستند، هرگز نمي توانند، در كارهايشان به صورت ايده آل موفق شوند، چون انرژي آنها به جاي اينكه در يك نقطه تخليه شود در دو جا صرف مي شود و اين باعث افت بهره وري است.
به عقيده كارشناسان بهره وري با ماهيت و روند توسعه فرهنگ هر جامعه اي رابطه مستقيم دارد و با بالا رفتن بهره وري، فرهنگ جامعه نيز شكوفا مي شود.
مديريت اصولي مي تواند در افزايش بهره وري كمك موثري باشد. صحيح چيده نشدن مهره هاي مديريتي در كشور ما يكي از عوامل افت كاري و پايين آمدن بهره وري است. اگر ما بخواهيم با فشار يا زور بازده كاري را بالا ببريم، نتيجه حاصله عكس خواهد شد، وقتي اهداف يك سازمان براي كاركنانش مشخص نشود، كاركنان در تصميم گيري ها دخالت نمي كنند و احساس مسئوليت پايين مي آيد.
در اين نظام فرهنگ خوش خدمتي و چاپلوسي افزايش مي يابد و سرپرست به جاي بالا بردن سطح كيفي و كمي كار به دنبال گزينش افرادي مطابق ميل خود مي گردد.
در هر سازمان يا نظامي در درجه اول بايد كاركنان در تمام سطوح احساس مسئوليت كنند. با مشخص شدن اهداف و مسئوليت پذيري، آموزش، اختراع و نوآوري زياد و مشاركت به عنوان يك ارزش در جامعه مطرح مي شود، در اين حركت فرد ناخواسته در خانواده نيز احساس مسئوليت مي كند و بهره وري از حالت جمعي و اجتماعي، در زندگي فردي و شخصي نيز ارتقا مي يابد.
نقش خانواده در آموزش بهره وري به صورت يك فرهنگ در همه ابعاد زندگي فردي و اجتماعي افراد بسيار حائز اهميت است.
خانواده به عنوان كوچكترين و بنيادي ترين واحد اجتماعي، زمينه هاي ذهني و عاطفي انسان ها را كه بر كار آنها تاثير اساسي دارد پرورش مي دهد.
ايجاد فرهنگ بهره وري به صورتي كه ضامن تداوم و ارتقاي آن باشد، نيازمند توجه عميق در زمينه تعليم و تربيت و آموزش بهينه فرزندان در خانواده است. اين روش مي تواند مقدمه اي باشد تا به مرور زمان بهره وري را به صورت يك نگرش و فرهنگ عمومي درآورد.
خانم زاهدي، خانه دار، بهره وري را در استفاده صحيح از اسباب و وسايل و مصرف درست كالاها مي داند و مي گويد: حتما نبايد چيزي توليد بشود يا وسيله اي اختراع بشود، بلكه مصرف درست نيز نوعي بهره وري به شمار مي آيد. وقتي در زندگي اسراف نباشد و هر وسيله اي به اندازه عمري كه براي آن مشخص شده است، مورد استفاده قرار گيرد به اقتصاد خانواده و جامعه كمك مي شود.
علي عربلو نيز آموزش و دادن اطلاعات را در بالا بردن بهره وري موثر مي داند و مي گويد: بسياري از افراد با شنيدن كلمه بهره وري به فكر صنايع بزرگ با كارهاي عظيم مي افتند، ولي با آشنا كردن و ارائه اطلاعات بايد به مردم آموزش داد كه بهره وري در خانه، خانواده، محيط كار و حتي كارهاي شخصي نيز اهميت دارد. هنوز خيلي از افراد نمي دانند كه چگونه از وقت خود به بهترين صورت استفاده كنند يا نوع بهره گيري از امكانات پيرامون خود را آموزش نديده اند.
او با اين توضيح كه بيش از 10سال در كشور ژاپن مشغول به كار بوده است ادامه مي دهد: شعار اول ژاپني ها اين است كه بتوانند با دست خالي به توليد بپردازند. آنها به علم ، تكنولوژي يا وسايل اطراف خود بسنده نمي كنند و اعتقاد دارند بايد طوري آموزش ببينند كه در صورت نبود اين امكانات نيز بتوانند روي پاي خود بايستند و به خود متكي باشند. اما متأسفانه در ايران با وجود اين همه امكانات هنوز آموزشي در جهت استفاده درست از آنها ارائه نشده است و اگر هم آموزشي هست به صورت ثابت و در جا است و تغيير يا پيشرفتي در آن به چشم نمي خورد.
به راستي بايد از خود پرسيد آيا تاكنون در خريد، مصرف، انرژي و حتي برنامه ريزي هاي خود دقت و توجه لازم را كرده ايم؟!
با نگاهي به نوع مصرف در زندگي روزمره افراد مي توان به اين حقيقت پي برد كه بهره وري در زندگي ما بسيار كمرنگ است.
اتلاف وقت در صف اتوبوس ها، آگاه نبودن از مسئوليت هاي كاري، مصرف بي رويه انرژي، اسراف آب، نان و موادغذايي ديگر، ايجاد ترافيك با رفتارهاي نادرست و غير اجتماعي و هزاران نمونه ديگر كه هر روز با آنها در ارتباطيم جزو ناآگاهي هاي ما به شمار مي آيند. انسان ها در تمام طول تاريخ درصدد كسب حداكثر سود بوده اند و هرگز نمي توان كسي را يافت كه از ضرر راضي باشد. مي توان با آشنا كردن خانواده ها با شيوه هاي رسيدن به بهره وري و ارتقاي آن در مدارس، در نهايت جامعه اي آگاه با اصول بهره وري پرورش داد.
رحماني، مسئول يكي از كارگاه هاي توليدي مي گويد: كسي از كسي بازخواست نمي كند اگر به كسي مسئوليتي دادند بايد از او كار بخواهند. وقتي افراد را به حال خود رها كنند، اين وضع پيش مي آيد، فرق نمي كند، از يك كارگر ساده تا يك مدير ارشد، بايد در مقابل كارشان بازخواست شوند، فقط در اين صورت است كه بازده كار بالا مي رود، چون اشخاص در مقابل كارهايشان پاسخگو خواهند بود. بهبود و افزايش بهره وري نياز به برنامه و آموزش همه جانبه دارد.
|
|
|
جدول اعداد (سودوكو) 248
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
|
|
|