گامهاي نوين مديريت شهري براي توسعه
|
|
سيد علي موسوي
در جهان امروز شهرها آن مفهوم اساطيري و باستاني خود را از دست داده اند و به عنوان پديده هايي پويا و ذي شعور قلمداد مي شوند كه مديريت بر آن نه تنها با تكيه بر شيوه هاي نوين است، بلكه در اداره آن نيز توجه به الزاماتي گريزناپذير است. اگرچه زندگي پرجاذبه با بهره گيري از ابزار مدرن ره آورد تمدني شهرهاي جديد است، اما بروز تناقضات و مشكلات فراوان در كنار زندگي رفاه زده شهري از زايش هاي ناميمون زندگي شهري است. براي چيره شدن بر اين مشكلات مديران شهري ناگزير از تكيه بر خرد جمعي اند؛ بهره مندي بيشتر از دانش و تجارب شهرونداني كه در مقام مديران شهري به اداره شهر ميپردازند. نوشته حاضر جستاري است در اين مقال.
در دنياي امروز شهر، واحد و سيستمي مجرد و مستقل از ساير شهرها و جهان پيرامون نيست. هر اتفاق و رويدادي در مقياس جهاني عملكردي در مقياس محلي نيز دارد و بالعكس. بنابراين علاوه بر عوامل محلي و منطقه اي و ملي، عوامل و فرآيند هاي فراملي و جهاني، تاثيرات تعيين كننده اي بر شهر و مكانيسم هاي آن دارند. از سويي عوامل موثر بر سرنوشت مكان هايي چون شهرها، امروزه متعدد و پيچيده و متداخل هستند، كه در اين بين عوامل اصلي و مسلط چون ترافيك و گستردگي پهنه شهري و فزوني جمعيت نقش بسزايي دارند، به ويژه اينكه در جهان جديد و در قرني كه همه چيز به عناصر شهري تبديل شده اند و شهرها نيز به عنوان مهمترين محل زندگي، كار، تفريح و اسكان انسانها درآمده اند. بي ترديد شهرها در عين پديد آوردن امكانات و شرايط زيستي، تناقضات و مسائل و مشكلات زيادي را هم به وجود مي آورند و گاه فقدان امكانات (خدماتي، شغلي و...) ازدحام و فشردگي جميعت، مشكلات فراواني را براي ساكنان اين شهرها به وجود مي آورد. كمبود امكانات مالي هزينه هاي سر سام آور و برنامه ريزي هاي فرهنگي و گاه نيز هدف گزيني هاي نادرست و مديران كم تجربه و شرايط اجتماعي و اقتصادي و بين المللي و ... محدوديت هاي بزرگي را براي زندگي در شهرها فراهم مي آورد.
از سويي يك شهر براي فراهم كردن زمينه ها و شرايط زندگي خوب براي عامه مردم مستلزم مديريت شهري كارآمد است. تا علاوه بر رفع نيازهاي اساسي مردم شرايطي را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند به سلسله مراتب بالاتري از نيازها از جمله خود شكوفايي و دسترسي به رفاه اقتصادي و اجتماعي برسند.
مرور گذشته
فعاليت دو دوره شوراي شهرها به ويژه شوراي شهر تهران تحولات خوبي را در عرصه هاي اجتماعي به وجود آورد. تحولاتي كه منجر به تغيير رويكرد مديران شهري در ارائه خدمات به شهروندان شد. از سويي انتخابات اخير نيز مبين ظهور افرادي كارآمد با توانمندي هاي قابل توجهي است. با توجه به تجارب فعاليت اين افراد كه در مشاغل گوناگون تجربه و دانش بسياري بدست آورده اند ، مي توان اميد آينده اي روشن تر را داشت. بي ترديد با تكيه بر تجارب منتخبان اين دوره مي توان انتظار داشت كه آنان در اهداف خود با موفقيت هاي بيشتري روبرو شوند و با ايجاد يك قالب و چار چوب به هم پيوسته از فعاليت هايشان در شوراي شهر به منظور تصميم گيري و سياست گذاري نتايج مطلوبي به ارمغان آورند و محصول اطمينان آنان كه توجه به كليه ابعاد و جنبه هاي مختلف شهر است نتايج ارزنده اي داشته باشد و در اين ميان به منظور نوآوري در تمامي سطوح از جمله بهره گيري از تجارب در ساماندهي پروژه هاي عمراني شهر نيز موفق شوند. به ويژه اينكه با ايجاد بينش مشترك ميان اعضاي شورا و همدلي بيشتر، مي توان اميد داشت كه آنان منشاء خدمات موثري باشند و اين همگرايي براي مردم بهترين نويد تحقق مديريت كارآمد است. همچنين ايجاد انگيزه و رشد و تعالي در شورا با تكيه بر مفاهيم خود ارزيابي و خود اظهاري مي تواند شوراي شهري برخاسته از نظر مردم را كارآمدتر دانست. در واقع تحولات فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي كه متاثر از ايدئولوژي مدرنيسم و گسترش شهرنشيني و پيدايش كلانشهرها است، تغييرات بنيادين را در ساختار و سازمان فضايي كالبدي شهرها به وجود آورده است. همانگونه كه قدرت برتر جهان امروز و تكنولوژي هاي منبعث شده از آن به نوعي تمام آنچه كه در فرايند تمدني امروز است را در سيطره خود دارد، شهرهاي توسعه يافته نيز چونان جهانداران پر قدرت و صاحبان واقعي تمدن امروزي هستند كه به رهبري شبكه شهري جهاني شباهت دارند و در راس آنان مديراني قرار دارند كه اعضاي شوراي شهر نام گرفته اند. آنان براي شهر، اقتصادي برتر و جامعه اي برتر را به وجود مي آورند كه با بهره گيري از شرايط مطلوب و ايده آل، حداكثر استفاده را از منابع خواهند برد. بي ترديد در كشورهاي توسعه يافته سعي و كوشش بر اين است كه شهرها همواره در عرصه هاي مختلف به ويژه هدايت و رهبري ديگر مراكز زندگي انسانها نقش آفرين باشند. استفاده از خرد جمعي و تكيه بر مديريت همگاني بر شهر امروزه بر اهميت و تاثير گذاري اين شهرها بيش از پيش افزوده است تا شهرنشيني اهميت بيشتر و قدرت فزونتري را موجب شود. اساسا شهر تبلور فضايي عملكردهاي انساني و در راستاي بر طرف كردن نيازهاي مردم طراحي شده است. بنابراين در هر دوره و زماني با توجه به دانش و علم بشر ونيازها و خواسته هاي او شرايط اجتماعي اقتصادي و ايدئولوژيكي و سياسي سكونتگاه هايي به وجود مي آيند كه داراي ويژگي هايي همسان است و به نوعي در خدمت رفع نيازهاي بشري قرار مي گيرند. از اين رو است كه شوراهاي شهر به عنوان يكي از اركان مديريت شهري اهميت ويژه اي پيدا كرده است و اين اهميت را اعضاي شوراي شهر بايد به خوبي درك كرده و با تفكرات رفورميستي و با برنامه ريزي هاي نوين شهري توسعه پايدار را در شهرها به وجود آورند و در ساختار و وضعيت فعلي تحولاتي نوين كه شايسته آن شهرها است ايجاد كنند.
از آنجا كه در كشور در حدود هشت كلانشهر وجود دارد توجه به اقليم و اقتضائات اين شهرها داراي اهميت ويژه اي است. اصفهان و شيراز از مراكز فرهنگي كشور محسوب مي شوند و مشهد و قم نيز داراي ويژگي زيارتي فرهنگي است. تهران و كرج نيز به لحاظ مركزيت مورد توجه اند و تبريز نيز از شهرهايي است كه داراي سابقه تاريخي ارزشمندي است. هركدام از اين شهرها جايگاه ويژه و خاصي دارند كه با توجه به شرايط و ويژگي هاي اين شهرها بايد برنامه ريزيهاي خاص در آنها انجام پذيرد و اعضاي شوراي شهر اين شهرهاي بزرگ با رسالتي كه دارند برنامه ريزي هاي خود را ارائه داده و در جهت پيشبرد آن رسالت سعي و اهتمام ورزند. البته در ايران شهرهايي از نوع شهرهاي صنعتي و تجاري و سياحتي چندان به چشم نمي خورد كه اعضاي شوراهاي شهر اينگونه شهرها در كنار وظايف خود بايد توجه به موقعيت اين گونه شهرها داشته باشند و اقدامات ويژه اي در اين مورد انجام دهند تا در زمينه هاي مختلف توجه به رشد شهر با تكيه بر استعداد آن داشته باشند.
بنابراين در شناخت شهر بايد به كاركردهاي آن توجه ويژه اي كرد. عمده اين كاركرد ها به دو بخش تقسيم مي شوند. اول اينكه شهرها پس از دوران جديد و بروز رويكردهاي صنعتي كاركردي غير كشاورزي يافته و در جهان جديد عمدتا به توليد ابزار صنعتي و فراصنعتي روي آورده اند و دوم اينكه اغلب شهرها با توجه به توليداتشان فعاليت هاي تازه اي را در پيش گرفته اند و بيش از آن كاركرد به مبادله كالا مي پردازند و به عنوان مركزي براي داد و ستد و تجارت مطرح شده اند. يعني اينكه فعاليت هاي غير كشاورزي بر اقتصاد شهر غلبه دارد و رويكرد تاريخي تمايز شهرها نمودي روشن تر يافته است.
از اينرو تكيه بر فعاليت هاي شهري موجب بروز تحولات گسترده در شهر ها شده است و در پي آن اتخاذ سياست هاي نويني در عرصه مديريت شهري اجتناب ناپذير است.
|