عكس:مسعود خامسي پور
مهمترين نوع مشاركت در امور شهري مشاركت شهروندان در طراحي، تدوين و اجراي طرح هاي توسعه شهري است.
طرح هاي توسعه شهري پيوند بارزي با زندگي شهروندان دارند و مشاركت آنان در تهيه و اجراي اين طرح ها ضروري است
گروه شهري- نقد علمي يكي از شاخصه هاي توسعه يافتگي است. نقد در ذات خود، تشخيص، تدقيق و تفكيك محاسن و معايب يك موضوع مشخص و واحد است. نقد علمي، تشخيص و تفكيك عالمانه سره از ناسره به منظور تدقيق عملِ علمي، توسعه علم و نهايتاً تحقق توسعه است. نقد در جوامع توسعه نيافته يا وجود ندارد و يا اگر هم وجود دارد، مسموم به بينش و روش عوام گرايانه، اهداف و اغراض شخصي و يا گروهي است. اين نوع نقد و اين جوامع، نه مدافعِ علم و عالم، كه قاتل و مقتلِ علم و عالمان اند.
حوزه شهرسازي و مديريت شهري مدرن كشور، به جهت عدم سابقه تاريخي و درون زايي و تقليد از نظام شهرسازي و مديريت شهري غرب، هميشه محل آزمونِ بدفهمي هاي كساني بوده كه به اصطلاح شهرساز ناميده مي شده اند. اين عارضه بدخيم، تاروپود شهرسازي و معماري سنتي كشور را از هم گسسته است. طرح جامع و تفصيلي جديد شهر تهران، نقطه اتفاق انتخاب اين مسير درست بوده است. مسلم است كه اين اتفاق نمي تواند جامع و مانع باشد. اينكه آيا مسيري كه در اين خصوص انتخاب شده است، همه حقيقت است يا خير؟ پاسخ آن منفي است. اما اين مسير، آغاز درست يك تجربه است. اين شروع، متأثر از چند دهه تجربه آكادميك و اجرايي در زمينه شهرسازي و برنامه ريزي شهري كشور است. طرح جامع و تفصيلي جديد شهر تهران، خود كارگاه تجربه، تدقيق و تثبيت يك مسير درست است. اما راه ناهموار و افق بي منتهاست.
در خصوص طرح جامع جديد شهر تهران، تاكنون اظهارنظرهاي رسمي و غيررسمي متعددي شده است كه مي توان آنها را در سه دسته زير تقسيم بندي كرد:
۱ - گروهي كه به رسم و قاعده نقد علمي، ضمن نقاط قوت، نقاط ضعفي را به طرق مختلف يادآوري كرده اند كه اغلب آنها در حد بضاعت، امكانات و فرصت موجود و وظايف و مأموريت ها، در طرح هاي جامع و تفصيلي اعمال شده است.
۲ - گروهي كه از سر دلسوزي اما عجله و ناآشنايي، به انتقاداتي پرداخته اند كه اغلب آنها پس از مذاكره و يا رجوع به مستندات طرح جامع، به آن قانع شده اند.
۳ - گروهي كه به رغم ناآگاهي يا آگاهي، انتقاداتي را بر طرح هاي جامع و تفصيلي جديد شهر تهران وارد كرده اند كه هم از حيث روش و هم از حيث منش، مسموم و محتوم به زياده خواهي، تماميت خواهي و غرض ورزي بوده است. طرح جامع و تفصيلي شهر تهران هر روز بيش از ديروز، سند وفاق جمعي شد و بيش از پيش بر حقانيت آن صحه گذاشته شده است. طرح جامع، مراحل بررسي همزمان در چند مرجع مرتبط را پشت سر گذاشت و به مرحله تصويب نهايي نزديك شده است.
با اين وجود برخي بر اين عقيده اند كه طرح جامع جديد شهر تهران نيز مانند طرح هاي گذشته با رويكرد مكانيستي و بدون توجه به شرايط، فرهنگ و هويت ملي و محلي تهيه شده است؛ اما بايد گفت رويكرد مكانيستي مبتني بر رابطه علّي خطي است. از اين نگاه، شهر همانند ماشيني است كه از تأثيرگذاري خطي برخي عوامل فيزيكي- مهندسي بر هم، شكل گرفته است. هرگونه اختلال در يك عامل، موجب ميرايي و يا اختلال جدي كل دستگاه شهر مي گردد. در اين ديدگاه، تعامل سيستماتيك عوامل متكثرِ طبيعي و انساني ناديده گرفته مي شود. در نظام هاي شهرسازي امروز، رويكرد مكانيستي، كاملاً منتفي است. شهرسازي امروز در مرز تعلقات مهندسي و سياسي و اجتماعي قرار گرفته است.
بنابراين چگونه مي توان طرح جامع جديد شهر تهران كه براي تهيه آن دو سطح مطالعات فرادست و پشتيبان، يعني نظرسنجي از شهروندان و متخصصان و دولتمردان، بررسي طرح ها و برنامه هاي بالادست، مطالعات مديريت، ماليه، اجتماعي، اقتصادي، حمل و نقل و ترافيك و زيست محيطي و سپس برنامه ريزي چشم انداز، اهداف و راهبردها انجام شده است را مكانيستي دانست؟ رويكرد روش شناختي طرح جامع جديد شهر تهران نه تنها مكانيستي نيست، بلكه سيستمي است. در اثر همين جامع نگري سيستماتيك بوده است كه ساختار فضايي كلانِشهر تهران در طرح جامع جديد بر بنيادهاي طبيعي- اكولوژيك، مانند ارتفاعات، تپه ماهورها، رود- دره ها و بنيادهاي تاريخي- فرهنگي استوار و راهبردهاي احياي آن تدوين و در طرح تفصيلي تدقيق گرديد. اگرچه رويكرد تجهيز شهر تهران در طرح جامع جديد بر شاخصه هاي مدرني چون تجهيزات پيشرفته حمل و نقل عمومي و سيستم هاي هوشمند مديريت و مقاومت سازه اي مستحدثات است، اما در راستاي توجه به شرايط، فرهنگ و هويت ملي و محلي بوده است كه رويكرد فلسفي اين طرح بر شاخصه هاي پسامدرني چون تكثر، پويايي، پايداري، هويت مكاني و محلي و غيره مبتني گشت و در سازمان فضايي محله محور طرح انعكاس يافته است. بر همين اساس بوده است كه برخلاف گذشته، تأكيد بر كاهش حمل و نقل شخصي و ماشيني و افزايش حمل و نقل عمومي و توجه ويژه به شبكه پياده راه ها و تردد پياده شده است. يكي از انتقادات وارده بر طرح جامع جديد شهر تهران اين است كه اين طرح نيز مانند طرح هاي گذشته، بيشتر معطوف به ساختار كالبدي شهر بوده و از جامعيت لازم براي توسعه شهر برخوردار نيست.
قبل از هر چيز يادآوري اين نكته ضروري است كه طرح جامع شهري، ماهيتاً يك نوع برنامه ريزي و طرح ريزي فضايي- كالبدي است. از اين رو اگرچه طرح جامع شهري متأثر از تمام مولفه هاي فرابخشي و بخشي است، اما برنامه يا طرح توسعه شهر نيست. طرح جامع در سلسله مراتب طرح هاي توسعه شهري، آخرين سطح برنامه ها و طرح هاي موضوعي توسعه شهر است. در تكميل فاصله بين اين برنامه با برنامه استراتژيك توسعه شهر (اولين سطح)، انواع برنامه ريزي هاي موضوعي طبيعي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي، مديريتي، حمل و نقل، مسكن، تجهيزات و غيره قرار مي گيرد.
علاوه بر اين، در رويكرد راهبردي كه طرح جامع جديد شهر تهران بر اساس آن تهيه شده، برنامه ريزي شهري (موضوعي فضايي- كالبدي) با طرح تفصيلي به اتمام نمي رسد. فاصله طرح راهبردي و طرح تفصيلي مذكور با طرح هاي ميان سطحي مختلف شهري تكميل مي گردد. طرح تفصيلي نيز مستقيماً منتهي به برنامه هاي اجرايي نمي گردد. حدفاصل طرح تفصيلي تا برنامه هاي اجرايي را طرح هاي موضعي و پروژه هاي توسعه و عمران شهري مي پوشانند. در تمام طرح ها و برنامه هاي مذكور، رعايت رويكرد سيستمي و جامع نگري، لازم و ضروري است. بنابراين برنامه ريزي مسائل غير فضايي شهر، مقدم و لازمه برنامه ريزي شهري است. به عبارت ديگر، بايد به فرابخشي يا فراموضوعي و بين بخشي يا بين موضوعي انديشيد، اما بخشي يا موضوعي برنامه ريزي كرد.
اما از آنجا كه برنامه ها و طرح هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، زيست محيطي و مديريتي شهر تهران قبلاً تهيه نشده بود، در تهيه طرح جامع جديد شهر تهران، به مطالعات اجمالي در زمينه هاي مذكور پرداخته شده است. تكميل آن مطالعات و تهيه برنامه ها و طرح هاي موضوعي نيز در راهبردهاي طرح جامع جديد تصريح شده است. هيچ موضوعي از موضوعات حيات شهر را نمي توان بي ارتباط و بدون توجه به موضوعات ديگر در نظر گرفت. طرح جامع جديد شهر تهران هم با اين رويكرد روش شناختي و پس از انجام و تلفيق سه سطح مطالعات فرادست و تدوين چشم انداز، اهداف و راهبردها و مطالعات پشتيبان در تمام زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، زيست محيطي و مديريتي تهيه شده است. طرح جامع جديد شهر تهران با تلاقي و درهم آميختگي نتايج تمام مطالعات مذكور به تدوين راهبردهاي كلان و سپس تدقيق ساختار فضايي شهر در مقياس شهر و حوزه ها و نهايتاًً تدقيق آن در طرح تفصيلي در مقياس مناطق، نواحي و محلات شهري پرداخته است. از سوي ديگر افرادي بر اين عقيده اند كه طرح جامع جديد شهر تهران بر خلاف روش معمول برنامه ريزي، از ابتدا فاقد هدف مشخص بوده است، يا اينكه اهداف اوليه آن در طول تهيه طرح تغيير كرده است.
هيچ برنامه ريزي بدون هدف امكان پذير نيست. پروژه تهيه طرح جامع و تفصيلي جديد شهر تهران هم از همان ابتدا (مرحله طراحي) داراي هدف مشخصي بوده كه در راهنماي تهيه آن كه به تصويب شوراي راهبري نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران نيز رسيده، درج شده است. اما ذكر اين نكته لازم است كه اهداف اوليه طرح از نوع اهداف كيفي و آرماني است.
اهداف كمي و مأموريت طرح بعد از مرحله شناخت و تحليل وضع موجود و براي مرحله برنامه ريزي و طرح ريزي طرح تعيين مي گردد.
اهداف كيفي مي تواند در مراحل تكميل شناخت موضوع، تدقيق شوند. طرح جامع شهر تهران از همان ابتدا بر آن بوده تا سندي را تهيه نمايد كه بتواند هدايت ساخت و سازها و فعاليت هاي توسعه و عمران و نهايتاً توسعه فضايي شهر تهران بر عهده بگيرد.
برخي بر اين عقيده اند كه طرح جامع جديد شهر تهران به مسائل اساسي شهر، مثل زلزله، مديريت بحران و آلودگي ها بي توجهي يا كم توجهي كرده است؛ در حالي كه هر يك از مواردي مثل زلزله، مديريت بحران و آلودگي ها، خود از موضوعات برنامه ريزي هاي مستقل بخشي قبل از تهيه طرح جامع اند. بطور مثال، موضوع زلزله از زيربخش هاي برنامه ريزي محيطي، موضوع مديريت بحران از زيربخش هاي برنامه ريزي مديريت و ايمني شهر و موضوع آلودگي از زيربخش هاي برنامه ريزي محيطي، حمل و نقل و ترافيك و حتي بهداشت و سلامت شهر است. بنابراين برنامه ريزي در آن حوزه ها خارج از وظايف، مأموريت ها و اختيارات طرح جامع است. اما در زماني كه آن برنامه ريزي ها انجام نشده باشد، در تهيه طرح جامع فقط مي توان به مطالعات اجمالي اقدام نمود. طرح جامع جديد شهر تهران در حد فرصت، بضاعت و امكان موجود، از تمام ظرفيت هاي موجود استفاده نمود و در مواردي هم به مطالعات اختصاصي دست زد.
اين موارد منتهي به اسناد، ضوابط و ملاك عمل و راهبردهاي توسعه شهري و يا تعريف طرح هاي موضوعي و موضعي شده اند. بديهي است كه هر يك از موضوعات مذكور پس از تكميل و تدقيق مطالعات، ضمن تهيه طرح ها و برنامه هاي موضوعي، موجب اصلاح مستمر طرح جامع و تفصيلي مي گردند.
برخي معتقدند كه طرح جامع جديد شهر تهران نيز مانند طرح هاي گذشته، با اهداف آرمانگرايانه و بدون توجه به شرايط و الزامات اجرايي و تحقق پذيري آنها تهيه شده است.
در طرح جامع جديد شهر تهران در حدي كه شرايط و فرصت ايجاب مي كرده است، سعي شده است تا شرايط مشاركت فراهم گردد. البته مديريت تهيه طرح جامع جديد شهر تهران هم از عارضه ساختاري و تاريخي مذكور مديريت شهري كشور در امان نبوده است.
طرح جامع و تفصيلي شهر تهران با الگوي راهبردي- ساختاري و روش پهنه بندي و سلسله مراتب طرح جامع شهري، طرح هاي موضوعي، طرح تفصيلي پايه و طرح هاي موضعي تهيه شده است. وقتي طرحي منتهي به راهبردها و تعريف پهنه ها و ساختارهاي كلانشهري، راهبردهاي تهيه طرح هاي موضوعي، تدقيق پهنه ها و ساختارهاي كلانشهر در طرح تفصيلي، پهنه هاي مختلط عملكردي در مقياس طرح جامع و تفصيلي و تدقيق طرح تفصيلي و طرح هاي موضوعي در طرح هاي موضعي و گاهي تدوين ضوابط و ملاك عمل اقدام مي گردد، چگونه مي تواند آرمانگرا و منتهي به نقشه هاي صلبي باشد؟ براي پرهيز از آرمانگرايي و سلب حقوق مالكيت خصوصي بوده است كه طرح جامع جديد شهر تهران از تثبيت كاربري ها روي پلاك هاي ثبتي خودداري كرد و تحقق پهنه هاي خدماتي را موكول به تهيه و اجراي برنامه هاي اجرايي مديريت شهري با پرداخت حقوق برابر كاربري واحد مسكوني براي كليه اراضي خصوصي شهر تهران كرده است. در راستاي توجه و فراهم آوردن الزامات تحقق پذيري طرح جامع جديد شهر تهران بوده كه اين طرح به مطالعه مستقل و مفصل ساختار مديريت و ماليه شهري و ارائه راهبردهاي اصلاح ساختاري لازم در آن پرداخته است. در همين راستا بوده كه اين طرح به جاي روش خطي معمول گذشته، به روش فرايندي روي آورده و سلسله مراتب، تعامل و فرآيند طرح ها و برنامه هاي توسعه شهري، از برنامه ريزي راهبردي تا برنامه هاي اجرايي ميان مدت و كوتاه مدت را در نظر داشته است. از همين رو اين طرح ساختار هماهنگ و يكپارچه و مشاركتي تهيه طرح هاي توسعه شهري را با تأسيس نهاد دائمي تهيه و بازنگري مستمر طرح ها و برنامه هاي توسعه شهري تهران از طريق تهيه و ارائه لايحه مربوطه به مراجع ذيربط پيشنهاد كرده است.
يكي از انتقادات وارده بر طرح جامع جديد شهر تهران اين بوده كه اين طرح با تثبيت جمعيت، آنهم با محدود ساختن تراكم ساختماني، موجب تداوم فاصله شمال و جنوب شهر تهران از يكسو و مسكوت ماندن ساماندهي بافت هاي فرسوده از سوي ديگر شده است. در حالي كه رشد و توزيع جمعيت تابع مؤلفه هاي مختلفي خارج از زيربناي مسكوني يا توسعه صرف فيزيكي است.
واقعيت اين است كه توسعه افقي شهر تهران به حداكثر ممكن رسيد و سطوح داخلي آن نيز كاملاً اشباع شده است. افزايش تراكم ساختماني شهر تهران هم به دليل حفظ منظر، مسائل اجتماعي، محدوديت ظرفيت شبكه و تجهيزات آن امكان پذير نيست. بنابراين ظرفيت جمعيت پذيري شهر تهران محدود، قابل اندازه گيري و در ارتباط مستقيم با بازسازي محدوده داخلي فعلي شهر تهران است. علاوه بر اين، بدون تحديد جمعيت، امكان تدوين اهداف كمي و حتي كيفي و برنامه ريزي و كنترل توسعه ميسر نيست. از اين رو جمعيت شهر تهران در افق طرح جامع جديد بر اساس مطالعات جمعيت شناسي و با توجه به روندهاي تحول آن در چند دهه اخير تعيين شده است. اما طرح جامع جديد بر خلاف طرح هاي قبلي، جمعيت و برنامه ريزي سطح و سرانه خدمات را قطعي نكرده است. در اين طرح، حداقل جمعيت شهر تهران بر اساس يك رابطه رياضي و منطقي بين نرخ رشد جمعيت، سطح اشغال زمين، تراكم ساختماني، سطح كاربري مسكوني، سرانه مسكوني، سرانه زيربناي مسكوني، بعد خانوار و غيره به ميزان 7/8 ميليون نفر اما حداكثر جمعيت شهر تهران با لحاظ ساير مسائل احتمالي و نظر شوراي اسلامي شهر تهران به ميزان 1/9 ميليون نفر در نظر گرفته شده است. بر همين اساس، برنامه ريزي طرح جامع جديد براي جمعيت حداكثري 1/9 انجام شده است. برخلاف برداشت هاي موجود، طرح جامع شهر تهران، جمعيت حوزه ها و مناطق شهر تهران و نهايتاً عدم تعادل فضايي- اجتماعي- اقتصادي موجود را تثبيت نكرده است، بلكه طرح جامع جديد در صورت تحقق، توزيع جمعيت در بين حوزه ها و مناطق شهر تهران را متعادل مي كند. در اين ارتباط برخي مناطق داراي مازاد جمعيتي خواهند شد كه در درازمدت، همانند روند طبيعي كل دوره حيات شهر، در مناطق داراي گنجايش توسعه ساختماني توزيع خواهند شد.
از سوي ديگر، اراضي ذخيره مشخصي در كل شهر تهران براي پذيرش جمعيت مازاد برخي مناطق و محدوده هاي مداخله نوسازي بافت هاي فرسوده درنظر گرفته شده است. در خصوص بافت فرسوده هم واقعيت اين است كه بهسازي، نوسازي و بازسازي شهر با حفظ سرانه هاي مسكوني و زيربناي مسكوني موجود، محدوديت شبكه، تجهيزات و زيرساخت ها، امكانات و تراكم جمعيت موجود امكان پذير نيست. از سوي ديگر، در طرح هاي موضوعي و موضعي نوسازي، مكانيزم افزايش توان اقتصادي جمعيت سرريز فضاهاي نوسازي براي تأمين فضاي اسكان در نقاط ديگر شهر بايد در نظر گرفته شود. از اين رو طرح ساماندهي بافت هاي فرسوده شهر تهران به عنوان يكي از مهمترين طرح هاي موضوعي شهر تهران در اولويت قرار گرفته و توسط سازمان نوسازي شهر تهران در دست انجام است. طرح جامع در اين خصوص داراي راهبردهاي مشخصي است. در ضمن، اين طرح، محدوده بافت هاي فرسوده شهر تهران را مشخص و اولويت بندي كرده است. همچنين به موازات طرح جامع و تهيه طرح جامع موضوعي نوسازي بافت هاي فرسوده شهر تهران توسط سازمان نوسازي شهر تهران، مركز مطالعات و برنامه ريزي و نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران، پروژه طراحي نظام مداخله ساماندهي بافت هاي فرسوده شهر تهران را در دست اقدام دارد.
يكي از اشكالات وارده بر طرح جامع جديد شهر تهران اين بوده است كه اين طرح فاقد يك مكانيزم مشاركتي بوده و تمامي دستگاه ها، تشكل هاي غيردولتي و مردم در آن حضور نداشته اند.
مشاركت در شكل مدرن و امروزين آن مربوط به جوامع باز و دموكراتيك و اوج آن در نظام هاي ليبرال- دموكراسي مدرن غربي است. از اين رو مشاركت در جوامع سنتي با مفهوم مشاركت در جوامع مدرن كه براساس تصميمات شخصي،آگاهانه و داوطلبانه و در قالب نهادهاي دموكراتيك و غيردولتي صورت مي گيرد كاملاً متفاوت است. مفهوم مشاركت ارتباط تنگاتنگ و مرتبط با مفهوم شهروندي دارد كه در آن حقوق، وظيفه، نقش و مسئوليت شهروندان مشخص و نهادينه شده است. از اين رو مشاركت مبنا و معرف اصلي و جزيي از حقوق و وظايف شهروندي است كه مي تواند به گونه هاي مختلف تحقق يابد. پس مشاركت واقعي شهروندان مستلزم تصويب و تضمين حقوق و مسئوليت ها، شرايط مناسب براي مشاركت و برآوردن انتظارات اعضاي جامعه است. از اين رو مشاركت مي تواند در اشكال و مراتب مختلف انجام پذيرد. در هر حال تحقق مشاركت مستلزم برخي پيش نيازهاست كه عمده ترين آن عبارت از ضرورت، انگيزه، فرصت، قدرت، فايده، اثربخشي، توانمندي و پاسخگويي است. آنچه كه در دوران معاصر با تقليد از دنياي غرب در فرايند تجددگرايي وارد كشور شده است، هم از حيث محتوي و هم از حيث روش به جهت عدم زمينه هاي تاريخي، اجتماعي و سياسي با آنچه كه در دنياي غرب مطرح بوده و هست تفاوت دارد. مشاركت در امور شهري در سطوح و حوزه هاي گوناگون ميسر است. مهمترين نوع مشاركت در امور شهري، مشاركت شهروندان در طراحي، تدوين و اجراي طرح هاي توسعه شهري است. طرح هاي توسعه شهري پيوند بارزي با زندگي شهروندان دارند و مشاركت آنان در تهيه و اجراي اين طرح ها ضروري است.
در طرح جامع جديد شهر تهران در حدي كه شرايط و فرصت ايجاب مي كرده است، سعي شده است تا شرايط مشاركت فراهم گردد. البته مديريت تهيه طرح جامع جديد شهر تهران هم از عارضه ساختاري و تاريخي مذكور مديريت شهري كشور در امان نبوده است. از اين رو، اينكه آيا نمي شد بر وسعت و حوزه مشاركت سازمان تهيه طرح مذكور افزود، شكي نيست. برخي زمينه ها و ظرفيت هاي مرتبط موجود در اين خصوص كه در مراحل اوليه تهيه آن طرح پنهان مانده بودند، در مراحل بعدي مورد استفاده قرارگرفته اند. سازمان اجرايي تهيه و تصويب طرح جامع جديد شهر تهران از ابتدا بصورت مشاركتي طراحي و تنظيم شده بود، اما اين سازمان غالباً از عوامل رسمي مديريت شهري و جامعه حرفه اي تشكيل شده بود. اين طرح علاوه بر موافقتنامه و نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي مشترك في مابين وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداري تهران، مركب از شورايي بوده است كه در آن شورا، نمايندگان نهاد، شهرداري تهران، وزارت مسكن و شهرسازي، وزارت كشور، سازمان مديريت و برنامه ريزي، شوراي اسلامي شهر تهران، مهندسين مشاور و چندتن از دانشگاهيان شركت داشته اند. اين شورا تمام فرايندهاي طرح را بررسي و تصويب كرده است. اينكه گفته شده است شوراي راهبري طرح جامع بعد از مدتي تعطيل شد و امور طرح جامع به دست يك نفر در نهاد متمركز شد، اينگونه نبوده است. تعداد جلسات و حضور شورا در اوايل طراحي پروژه و تصويب موارد آن بيشتر تشكيل مي شده است. اما با اتمام طراحي و نظارت تهيه طرح جامع، لزومي به تشكيل جلسات مذكور مشاهده نشده است. بعد از اين مرحله، مرحله هماهنگي و هدايت تهيه و سپس بررسي و تصويب طرح بوده است كه در كميته هاي فني مربوطه و مراجع رسمي آن صورت مي گرفته و از حوزه اختيارات و وظايف شوراي راهبري خارج بوده است. نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي هم اكنون موضوع تشديد فعاليت مجدد آن شورا را براي بررسي نظام و مكانيزم هاي تكميلي بعد از تصويب و اجرا و بازنگري طرح جامع در راستاي لايحه تشكيل نهاد دائمي طرح هاي توسعه شهري تهران را مد نظر دارد.
برخي انتقاد مي كنند كه در زمينه طرح جامع اطلاع رساني لازم صورت نگرفته است.
اطلاع رساني در مرحله تهيه طرح جامع جديد شهر تهران بيشتر به ساختار سازمان اجرايي تهيه آن مرتبط است. به عبارت ديگر، نوع و سازمان مشاركت تهيه طرح است كه ميزان اطلاع رساني در اين خصوص را مشخص مي كند. ضمن اينكه رسانه ها و جرايد هم امكان هماهنگي و اخذ خبر را داشته اند و اقداماتي هم در اين خصوص از آن طرق صورت گرفته است. از سوي ديگر، در مرحله تهيه طرح جامع، امكان اطلاع رساني مسائل تخصصي در دست اقدام تهيه و نهايي نشده آن طرح را نمي توان به اطلاع عموم مردم رسانيد. اما پس از تهيه و در مرحله بررسي، اطلاع رساني وسيعي صورت گرفته است. برگزاري كارگاه هاي عمومي طرح جامع و تفصيلي، ارائه نتايج مطالعات طرح جامع در
وب سايت مركز (نهاد)، برگزاري جلسه و درخواست ويژه نامه از روزنامه همشهري، درخواست اخذ مجوز نشريه ويژه و مصاحبه با بسياري از ارباب جرايد و رسانه ها و نشست هاي تخصصي و نقد از اين جمله بوده است.
يكي ديگر از مهم ترين انتقادات وارده بر مديريت تهيه طرح جامع جديد شهر تهران اين است كه موضوع نهادينه كردن و رسميت بخشيدن به نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران به رغم اينكه در موافقتنامه في مابين وزارت مسكن و شهرسازي و شهرداري تهران بر عهده مديريت آن نهاد موقت گذاشته شده بود، مغفول مانده است.
اگرچه در ابتدا بيشتر وقت و تلاش مديريت نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران صرف امور جاري و فراهم آوردن مقدمات شروع مطالعات و تهيه طرح جامع و تفصيلي، مثل استقرار، سازماندهي دستگاه مديريت، تنظيم شرح خدمات، انتخاب مشاور، عقد قراردادها و غيره شده است، اما بعد از آن و به موازات مطالعات طرح جامع و تفصيلي و پس از برگزاري جلسات متعدد و بررسي هاي به عمل آمده، موضوع نهاد و تهيه لوايح و طرح هاي مربوطه موكول به مطالعه تخصصي و تفصيلي شد و انجام اين مطالعه و تهيه طرح ها و لوايح مربوطه به مشاور ذيصلاحي (مركز مطالعات و تحقيقات شهرسازي و معماري ايران) واگذار گرديد. مطالعات مذكور در موعد مقرر انجام شد و نتايج آن ارائه گرديد.يكي از ايرادات وارده بر مديريت و نظارت تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي اين است كه اين امر مهم تحت تأثير مشاورين تهيه كننده آن طرح ها قرار داشته و حتي برخي از اعضاي شوراي راهبري طرح هاي جامع و تفصيلي نيز به مشاور تهيه آن طرح ها تبديل شده اند.
قبل از هر چيز ذكر اين نكته ضروري است كه حجم امور همزمان تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي و سپس طرح هاي موضوعي و موضعي نيازمند دستگاه نظارتي چند لايه اي گسترده و مشاركتي اي بوده كه امكان آن، هم از مركز (نهاد) سلب بوده و هم در دستگاه مشاركتي تهيه طرح هاي جديد مورد پذيرش نبوده است. از اين رو ارزيابي مطالعات طرح هاي جامع توسط نيروهاي كارشناسي در اختيار نهاد تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران انجام پذيرفت و ارزيابي طرح تفصيلي هم به مشاوري واگذار شد كه به جهت شركت در تهيه طرح جامع و آشنايي كامل با آن و برخورداري از كميته هاي كاري مختلف، مناسب ترين گزينه در اين خصوص بوده است. نمايندگان رسمي نهاد هم در تمام مراحل بررسي و ارزيابي آن طرح حضور داشته اند. اما هماهنگي هاي مناطق با هم به نمايندگان منتخب خود مشاورين مناطق كه به كميته هاي حوزه ها و مركزي تقسيم مي شد واگذار شده است. از اين رو مشاورين هيچ اعمال نفوذي در ارزيابي ها نداشته اند. اما بصورت مشاركتي در پيشبرد امور هماهنگي مؤثر بوده اند. هماهنگي هاي طرح هاي جامع و تفصيلي هم در كميته مشتركي از نمايندگان نهاد، مشاور طرح جامع و مشاورين مناطق انجام شده است. از اعضاي شوراي راهبري هم كسي بعداً مشاور تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي نشد،بلكه در اين شورا، مشاور طرح جامع و نماينده مشاورين مناطق كه رئيس كميته هماهنگي مشاورين مناطق هم بوده است جهت اطلاع و هماهنگي هاي لازم حضور داشته اند. برخي بر اين عقيده اند كه مديريت تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي از هرگونه انتقادي در فرايند تهيه طرح هاي مذكور گريزان بوده است. همين شرايط موجب تغيير جدي كادر مديريتي نهاد و مديريت طرح هاي جامع و تفصيلي شده است.
همانطور كه در بند 7 اين نوشتار آمده است، سازمان سياست گذاري، تهيه و ارزيابي طرح هاي جامع و تفصيلي جديد شهر تهران يك سازمان نسبتاً گسترده اما مشاركتي تخصصي بوده است. از ويژگي هاي هر سازمان مشاركتي، تصميم گيري بر اساس گفتمان و حداكثر آراست. بنابراين چگونه ممكن است مديريت تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي داراي روش يكجانبه نگري بوده باشد. البته احتمالاً رفتار مديريتي مديريت تهيه طرح هاي جامع و تفصيلي در اتخاذ تصميم نهايي از سرجمع نقطه نظرات موجود، با يكجانبه نگري و انتقادناپذيري اشتباه شده است. اين از ويژگي هاي مديريت پروژه در شرايط فرهنگي فعاليت هاي اداري و حتي حرفه اي جامعه ماست. اگر قرار باشد ما به اتفاق آرا و يا حداكثر آرا در اين موارد اقدام نماييم، با توجه به عدم فرهنگ مشاركتي لازم، محدوديت منابع و زمان به نتيجه نمي رسيم. ناگفته نماند كه زياده خواهي، تماميت خواهي و خودباوري و حذف ديگران از مهمترين ويژگي هايي است كه افراد را از مشاركت آزاد و يا رقابت سالم در جامعه محروم مي كند. ما هنوز ياد نگرفته ايم كه ضمن اختلاف سليقه، نظر و روش بتوانيم با هم كار مشترك بكنيم. بخشي از جابجايي ها و تحولات سازمان اجرايي مديريت طرح هاي جامع و تفصيلي شهر تهران نيز ناشي از اين مسائل بوده است.
يكي از اشكالات وارده به مديريت طرح جامع جديد شهر تهران، شكل گيري يكباره مشاور و انتخاب مدير پروژه غيرمرتبط با آن بوده است.
اهميت، ماهيت و گستره مسائل كنوني شهر تهران كه مد نظر طرح جامع جديد قرار گرفته است با آنچه كه در گذشته مطرح بوده،كاملاً متفاوت است. رويكرد نظري، روش شناسي و روش تهيه طرح جامع جديد شهر تهران نيز با طرح هاي قبلي كاملاً فرق دارد. از سوي ديگر، هيچ يك از مشاورين شهرسازي و معماري موجود داخلي تجربه تهيه طرحي به اندازه و اهميت طرح جامع جديد شهر تهران و با رويكرد و روش شناسي و روش همزمان و فرايندي طرح هاي توسعه شهري را نداشته اند. همچنين از مشاور مادر خارجي نيز به جهت رعايت مسائل سياسي- امنيتي نمي توانستيم استفاده نماييم. بنابراين تنها راهِ پيش رو، ايجاد شركت جديد متشكل از چند شركت موجود صنفي بوده است. واقعيت ديگر اين بوده است كه افراد حائز شرايط مديريت اين مشاور و پروژه طرح جامع و تفصيلي جديد شهر تهران الزاماً در مشاوريني كه وجود دارند موجود نبوده اند و يا مشاورين حائز شرايط، درگير پروژه ها و تعهدات جاري ديگر بوده اند. از اين رو مشاور جديد از مشاركت و مشاورت ذيصلاح ترين افراد صنفي و حرفه اي كشور تشكيل شد. پس از تجهيز مشاور و انجام اقدامات لازم در اين خصوص، موضوع انتخاب مدير پروژه مطرح شد. به جهت اهميت پروژه و حساسيت آن، برخي از افرادي كه مورد نظر بوده اند، اين مسئوليت را نپذيرفتند. تا اينكه مدير فعلي پروژه تهيه طرح جامع جديد تهران، به جهت سابقه چندين ساله حرفه اي خود، به اجبار حاضر به قبول آن شده است. اگرچه ايشان تحصيلات مستقيم شهرسازي ندارند و بيشتر در حوزه برنامه ريزي توسعه اجتماعي و منطقه اي كار كرده اند، اما با مسائل شهري نيز بخوبي آشنا بودند و نگاه جامع به مسأله و طرح جامع شهر تهران را داشته اند.
يكي از ايرادات وارده بر طرح جامع جديد شهر تهران اين بوده است كه برخي سياست هاي جاري دولت، مثل خروج شركت هاي دولتي از شهر تهران در آن لحاظ نشده و برنامه هاي دستگاه هاي ديگر را اخذ و لحاظ نكرده است.
به نظر مي رسد كساني كه اين انتقاد را بر طرح جامع جديد شهر تهران داشته اند، يا با نوع، مقياس، اهداف و مأموريت هاي طرح جامع جديد و يا با مكانيزم تهيه آن آشنايي ندارند. براي تهيه طرح جامع جديد شهر تهران، كليه مصوبات حكومت، از جمله دولت در خصوص شهر تهران بررسي شد و در تدوين چشم انداز، اهداف و راهبردهاي آن مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع خروج شركت هاي دولتي از شهر تهران يك موضوعِ در مقياس اجرايي است و با مقياس طرح جامع فاصله فراواني دارد. همچنين اين موضوع منتهي به برنامه مصوب و قابل استنادي نشده است تا بتوان آن را در تهيه طرح جامع مورد استفاده و ملاك عمل قرارداد. علاوه بر اين، عدم دخالت چنين تصميمي در طرح جامع جديد شهر تهران، هيچ خدشه اي را به اين طرح وارد نمي كند. اين مورد و موارد مشابه ديگر در صورت قابليت توجيه علمي و اجرايي، احتمالاً مي توانند در تدوين راهبردهاي طرح جامع مورد استفاده قرارگيرند.
در خصوص اخذ و لحاظ برنامه هاي ساير دستگاه هاي مديريت شهري در طرح جامع جديد شهر تهران، اين اتفاق افتاده است. دستگاه هايي كه از برنامه هاي مشخصي برخوردار بوده اند، برنامه هاي آنها اخذ و در طرح جامع و تفصيلي نيز لحاظ شده است. شركت آب و فاضلاب، برق، گاز، شركت حمل و نقل ريلي تهران و حومه، راه آن بين شهري، نيروهاي نظامي و انتظامي، مديريت بحران و پدافند غير عامل، از اين جمله اند. اين اطلاعات در قالب طرح هاي موضوعي و موضعي در نقشه هاي طرح جامع و تفصيلي شهر تهران جانمايي و مشخص شده اند. حتي پروژه هاي اجرايي- عمراني شهرداري تهران در روي نقشه هاي طرح تفصيلي مناطق شهر تهران جانمايي شده اند.
برخي بر اين عقيده اند كه مديريت طرح جامع تهران سعي كرده است اين طرح را با حذف مراجعي چون شوراي برنامه ريزي استان و يا تأييد شهرداري تهران به تأييد و تصويب شوراي اسلامي شهر تهران و شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران برساند.
چگونه مي توان مراجع رسمي و قانوني بررسي و تأييد و تصويب طرح جامع را به خواست مديريت تهيه آن حذف كرد؟ موضوع از اين قرار بوده است كه پيشنهاد شده بود به جهت اينكه شهر تهران نياز مبرم و عاجل به طرح و برنامه جديد دارد، در صورت امكان فرايند بررسي و تصويب طرح جامع جديد شهر تهران با تصويب شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران، تجميع و كوتاه شود. بر اساس همين پيشنهاد، فرايند مذكور بطور همزمان در كميته هاي مشترك شوراي برنامه ريزي استان و شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران انجام شد. همزمان با اين اقدام، طرح جامع در شوراي اسلامي شهر تهران نيز مورد بررسي مقدماتي قرار گرفت. بديهي است كه بررسي رسمي طرح جامع در شوراي اسلامي شهر تهران بايد با پيشنهاد مستقيم شهردار محترم تهران باشد. قبل از اين اقدام نيز لازم است طرح مذكور به تأييد شهردار محترم تهران برسد. اگرچه به جهت اينكه مراحل ارزيابي و تأييد طرح جامع در خود نهاد تهيه آن طرح كه نماينده مشترك شهرداري و وزارت مسكن و شهرسازي است صورت پذيرفت و لزومي به ارزيابي مجدد آن در مرجع ديگري نبوده است، اما تنوير خاطر مجموعه سازمان شهرداري و خصوصاً شهردار محترم تهران ضروري بوده است.
بنابراين بررسي اوليه و اصلاح همزمان طرح جامع جديد شهر تهران در چند مرجع قانوني به موازات هم در راستاي كاهش زمان بررسي و تصويب رسمي و نهايي از ويژگي هاي مثبت اين طرح بوده است. علاوه بر اين، طرح تفصيلي مناطق نيز همزمان با بررسي طرح جامع، با استفاده از نتايج ميانكاري فرايند تصويب آن طرح، در كميته هاي مربوطه، مورد بررسي قرار گرفت و آماده ارائه و بررسي و تصويب در جلسات كميسيون ماده 5?است. بديهي است كه هرگونه اصلاح احتمالي در طرح جامع و تأثير آن بر طرح تفصيلي، آن اصلاحات در طرح تفصيلي اعمال مي گردد. مكانيزه بودن اين طرح ها در محيط GIS، اين امكان را به راحتي ميسر كرده است. بنابراين كليه تشريفات قانوني بررسي و تصويب طرح جامع و تفصيلي شهر تهران رعايت شده و مابقي آن هم رعايت خواهد شد.