پنج شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۴۳ - May . 8, 2003
نشست تخصصي بررسي مسائل مطبوعات كودك و نوجوان
گروه اجتماعي: كارشناسان و استادان روزنامه نگاري، علوم اجتماعي و ادبيات كودك و نوجوان، بعد از ظهر جمعه ۱۹/۲/۸۲ در نشستي تخصصي، به بررسي مسائل مطبوعات كودك و نوجوان مي پردازند.
در اين نشست، دكتر هادي خانيكي پيرامون رسانه ها و گفت وگوي ميان نسل ها، فريبرز بيات درباره نقش و كاركرد آگهي در مطبوعات كودك و نوجوان، بهزاد غريب پور در زمينه گرافيك نشريات كودك و نوجوان و مرتضي مجدفر درباره كاركرد آموزشي نشريات كودك و نوجوان سخنراني مي كنند.
برنامه ديگر اين نشست، ميزگردي است با عنوان چرا مطبوعات مستقل كودك و نوجوان نداريم؟ كه با شركت محمدعلي شاماني، دكتر هديه شريفي، پوپك صابري، شادي صدر و سيدعلي كاشفي خوانساري تشكيل مي شود.
گفتني است اين نشست را انجمن نويسندگان كودك و نوجوان با همكاري ستاد برگزاري جشنواره مطبوعات برگزار مي كند و نمايشگاه مطبوعات كودك و نوجوان از گذشته تا حال نيز برنامه جنبي آن است كه در آن نمونه هايي از نشريات مختلف و آثار مرتبط در معرض ديد علاقه مندان قرار مي گيرد.
اين نشست از ساعت ۳۰/۱۴ تا ۱۹ در سالن كنفرانس شماره يك نمايشگاه بين المللي تهران و در حاشيه دهمين جشنواره مطبوعات برگزار مي شود و حضور در آن براي همه علاقه مندان آزاد است.

خدشه  به استقلال  كانون  وكلا به  زيان  نظام  تمام  مي شود
گروه اجتماعي : «بهمن  كشاورز» رئيس  هيات  مديره  كانون  وكلاي  دادگستري  گفت :زيان  خدشه  واردكردن  به  استقلال  كانون  وكلا تنها متوجه  وكلاي  دادگستري  نيست  واين  زيان  متوجه قوه  قضاييه ، قواي  سه گانه  و در نهايت  نظام  است .
وي  روز چهارشنبه  درهمايش  سراسري  كانونهاي  وكلاي  دادگستري  كشور در اصفهان اضافه كرد:تنها كانونهاي  مستقل  وكلا هستند كه در دنياي  پرآشوب  فعلي  مي توانندمدافع  نظام  و دستگاه  قضايي  باشند و در دنياي  امروزه  بين  كانونهاي  مستقل  وكانونهاي  غيرمستقل  تفاوت  جدي  قايل  مي شوند. وي  افزود: هم اكنون  ۱۵۸ كانون  وكلاي  جهان  از وجود دو نظام  دفاع  قضايي  درايران  آگاهي  يافته  و مطلع  شده اند كه  باوجود كانونهاي  مستقل  وكلا با مديران انتخابي ، نهادي  وابسته به  قوه  قضائيه  در صدد فعاليتي  موازي  است .
كشاورز همچنين  توسعه  بي رويه  دانشكده هاي  حقوق  رايكي ازعوامل  توسعه  بيكاري وكلا در كشور عنوان  كرد و گفت : تا ۲۵ سال  قبل  حداكثر پنج  دانشكده  حقـوق  دركشور فعال  بود و اين  در حالي  است  كه  اين  رقم  به  ۵۴ دانشكده  رسيده  است .
وي  تربيت  وكيل  و مشاور براي  محاكم  موضوع  ماده  ۱۷۸ را يكي  ديگراز مشكلات مهم  اشتغال  وكلا عنوان  كرد و گفت : دانش  آموختگان  دانشكده هاي  حقوق  با توقع اشتغال  جذب  اين  دانشكده ها مي شوند و اين  در حالي  است  كـه  شهرهاي  كشور باتوجه  به  آمارها، گنجايش  حذب  وكيل  را ندارند. وي  گفت : جذب  وكيل  موضوع  ماده  ۱۷۸ و اعطاي  پروانه  وكالت  و مشاوره ، طرح مطالعه  نشده اي  است  كه  عوارض  آن زودتر از موعد پيش  بيني  شده ، رخ  نـشان  داده است .
رئيس  هيات  مديره  كانون  وكلاي  دادگستري  مركز همچنين  گفت : بتازگي  نامـه اي از سوي  بازرسي  كل  كشور مبني  بر بازرسي  از كانون  وكلا ارسال  شده  كه  بر اساس قانون ، چنين  حركتي  در حد وظايف  سازمان  بازرسي  نيست  و مجوز قانوني  نـداردوكانون  به  عنوان  يك  تشكل  غيردولتي  تنها تحت  نظارت  عاليه  كشوراست .
دوازدهمين  همايش  سراسري  كانونهاي وكلاي  دادگستري  كشورباهدف  بررسي  عملكرد، چالشها و مسايل  پيش  رو و تبادل  نظر ميان  كانونهاي  وكلاي  سراسر كشـور به مدت  سه  روز در شهر اصفهان  برگزار مي شود.

رسانه ها مهمترين گروه مرجع تصميم گيري در جامعه هستند
گروه اجتماعي: رسانه ها و بالاخص مطبوعات بايد به عنوان مهمترين گروه مرجع تصميم گيري در سطوح مسئوليتهاي نظام و به عنوان گروه معتمد مشورت مردم به شمار آيند و محترم شمرده شوند.
احمد پورنجاتي، رئيس كميسيون فرهنگي مجلس، كه در محل نمايشگاه بين المللي مطبوعات حاضر شده بود در بازديد از غرفه خبرگزاري دانشجويان ايران، ضمن بيان اين مطلب به خبرنگار ايسنا گفت: مطبوعات حلقه ارتباطي بسيار مهمي در روابط اجتماعي به شمار مي روند، لذا آنها مي توانند نقش هدايت كننده و آرام بخش داشته باشند و به درك درست مواضع و گرايشات مختلف سياسي كمك كنند.
دكتر پورنجاتي با بيان اينكه مطبوعات در سرنوشت كشور بسيار مؤثر هستند، تأكيد كرد: مطبوعات اگر درست و بجا عمل كنند، مي توانند كشور را به سمت تعالي سوق دهند؛ اما اگر غيرمسئولانه برخورد كنند، دچار يك چالش هزينه بر و فرساينده اي خواهند شد. رئيس كميسيون فرهنگي مجلس ادامه داد: مطبوعات به دليل اينكه با آسيب هاي بيروني متعددي مواجه بودند و همچنين از يك بنيه و ساختار حرفه اي تمام عياري بهره مند نبودند، عملاً از نظر موجوديت و بقا و استمرار فعاليتشان دچار يك بي ثباتي و تزلزل بودند، اما خوشبختانه در سالهاي اخير با يك جامعه مطبوعاتي حرفه اي مواجه هستيم. دكتر پورنجاتي، با تأكيد بر اينكه در چنين شرايطي بايد اهتمام جدي مطبوعات به تقويت توانمندي هاي حرفه اي آنها باشد، ادامه داد: افرادي كه وارد عرصه فعاليت مطبوعاتي مي شوند، نبايد به اين حرفه به عنوان يك شغل اضطراري براي گذراندن امور زندگي نگاه كنند، بلكه حضور در اين حرفه بايد به عنوان عرصه فعاليت فرهنگي مؤثر در جامعه تلقي شود. وي در پايان با ابراز تأسف از اينكه در زمينه تخصصي كار مطبوعاتي دچار كم و كاستي هاي زيادي هستيم، گفت: افرادي كه در عرصه مطبوعاتي مشغول فعاليت هستند، بايد بدانند كار روزنامه نگاري يك تخصص است كه نيازمند آموزه هاي روزآمد است.

مطبوعات پايه هاي وفاق ملي را تقويت مي كنند
گروه اجتماعي: بازرس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران گفت: طرح انتقادهاي ترقي خواهانه و سازنده توسط مطبوعات موجب تقويت پايه هاي وفاق ملي مي شود.
به گزارش ايرنا «محمدرضا كريمي» در نشستي كه در حاشيه جشنواره مطبوعات برگزار شد، افزود: وفاق ملي يعني احترام به حاكميت قانون و همه گروهها و جناحها بايد احترام به قانون را در راس فعاليتهاي خود قرار دهند.
وي ادامه داد: وفاق ملي تركيبي از گزاره هاي مختلف و متنوع است كه عامل فرآيند اتحاد و همبستگي براي اين وفاق در سطح جامعه، مطبوعات محسوب مي شوند.
به گفته بازرس انجمن صنفي روزنامه نگاران ايران، انتقال وقايع در سطح جامعه، انعكاس حقايق و شفاف سازي امور بر عهده مطبوعات است. هر چه مطبوعات بتوانند مسايل را شفاف تر منعكس سازند، پايه هاي وفاق ملي مستحكم تر خواهد شد.
در جشنواره مطبوعات كه در كنار نمايشگاه بين المللي كتاب تهران برگزار شده است ۸۳۰ نشريه در ۶۸۰ غرفه شركت كرده اند.

نمايشگاه عكس ترافيك تهران در تصوير گشايش مي يابد
دومين نمايشگاه گروهي عكسهاي ترافيكي تحت عنوان ترافيك تهران در تصوير طي مراسم ويژه اي با حضور تعدادي از اعضاي شوراي اسلامي شهر تهران و همزمان با دومين هفته شروع به كار اين شورا صبح شنبه بيستم ارديبهشت گشايش خواهد يافت.
به گزارش روابط عمومي سازمان حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران در اين نمايشگاه كه با شعار «ترافيك روان - هنر پويا» در معرض ديد علاقه مندان قرار خواهد گرفت به موضوعاتي مانند ترافيك و شهروندان كوچك، راهبندان ناشي از سد معبر در معابر پياده و سواره، ترافيك و معلولان و نابينايان، راهبندان ناشي از آب گرفتگي در معامبر، خودروهاي فرسوده، موتورسيكلت  سواران متخلف، اسراف در مصرف بنزين و حمل بار غيرمجاز از سوي خودروها پرداخته شده است. بنابراين گزارش اين نمايشگاه در برگيرنده ۷۰ عكس ترافيكي از پيمان گل سرخ، اميد صالحي و جواد منتظري مي باشد . گفتني است محل برگزاري نمايشگاه ترافيك تهران در تصوير، نگارخانه آينه شهر به نشاني انتهاي خيابان پاسداران، ضلع جنوبي بوستان نياوران، شماره ۸۴۲ مي باشد.

همايش سبز با هدف  آموزش  پيشگيري  از سوءمصرف  مواد مخدر
013275.jpg
گروه اجتماعي: همايش  سبز با هدف  پيشگيري  از سوءمصرف  مواد مخدر روز چهارشنبه  در اردوگاه  شهيد سليمان  خاطر سنندج  آغاز به  كار كرد.
به  گزارش  خبرگزاري  كانون  دانش  آموزي  (پانا) مركز استان  كردستان ، علي قاسمي  رئيس  سازمان  دانش آموزي  استان  در آيين  آغاز به  كار اين  همايش  گفت :۲۵۰ تن  از دختران  دانش آموز در دو روز با حضور در كارگاه هاي  آموزشي  با راه هاي  پيشگيري  از سوءمصرف  مواد مخدر آشنا مي شوند.
وي  تأكيد كرد: با ايجاد زمينه هاي  تقويت  اعتماد به  نفس  در جوانان  مي توان  از بروز ناهنجاري هاي  اجتماعي  جلوگيري  كرد.
رئيس  خبرگزاري  پانا در كردستان  افزود: خودشناسي  و شناخت  قابليتهاي  فردي ، يكي  از زمينه هاي  مهم  تقويت  اعتماد به  نفس  در انسان  است  كه  برجسته  شدن  آن از بروز هر ناهنجاري  در فرد و جامعه  ممانعت  مي كند.
كارشناسان  بهزيستي  استان  كردستان  در اين  همايش  در سه  كارگاه  تخصصي  راه هاي  پيشگيري  از سوءمصرف  مواد مخدر را به  دانش آموزان  آموزش  مي دهند.

۵ درصد مردم استان سيستان و بلوچستان معتادند
گروه اجتماعي: مدير كل بهزيستي سيستان و بلوچستان گفت: آمارهاي غيررسمي نشان مي دهد پنج درصد جمعيت استان معتادند.
به گزارش ايسنا، دكتر شكيبا كه در دومين همايش سراسري معاونين اداري بهزيستي استانهاي كشور در چابهار سخن مي گفت، دليل اين امر را همجواري با كشورهاي افغانستان و پاكستان و وجود زمينه هاي انجام فعاليتهاي غيرقانوني نظير قاچاق دانست. وي افزود: حضور ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار مهاجر افغاني در سيستان و بلوچستان، افزايش بي رويه جمعيت ناشي از چندهمسري، فقر و نرخ بالاي بيكاري ما را با چالش هاي فراواني روبروكرده است. مديركل بهزيستي سيستان و بلوچستان تعداد معلولين اين استان را ۱۴۸ هزار نفر عنوان كرد و گفت: از اين تعداد ۶۳هزار نفر نيازمند حمايتند كه تنها يك هزار و ۹۳۲ نفر آنها تحت پوشش قرار گرفته اند.

افسردگي و اضطراب از اختلالات شايع كودكان و نوجوانان است
گروه اجتماعي: افسردگي، اضطراب، بيش فعالي و كمبود توجه از شايعترين اختلالات روانپزشكي در بين كودكان و نوجوانان است.
رئيس انجمن روانپزشكان كودك و نوجوان در حاشيه همايش سالانه پزشكان كودكان ايران با اشاره به شيوع اختلالات روانپزشكي در سنين كودكي و نوجواني از خانواده ها خواست براي رفع اين عوارض با روانپزشك مشورت كنند.
دكتر جواد علاقبندراد در گفت و گو با گروه اخبار علمي ايرنا افزود: هنوز آمار دقيقي از ميزان اختلالات روانپزشكي در كشور نداريم، ولي تحقيقات نشان داده كه در كشورهاي پيشرفته ۲۰درصد كودكان به نوعي نيازمند كمكهاي روانپزشكي شامل مشاوره، راهنمايي و آموزش و درمان هستند.
اين متخصص هشدار داد :«آمار اختلالات روانپزشكي بالا است و نپرداختن به اين موضوع عوارض جدي به دنبال دارد.»
وي دوران رشد را زماني مناسب براي پيشگيري از اختلالات روانپزشكي دانست و متذكر شد: ممكن است اين عوارض در بزرگسالي قابل جبران نباشد.
علاقبند راد عوامل ايجاد اختلالات روانپزشكي كودك و نوجوان را متنوع و شامل مجموعه اي از عوامل وراثتي، سرشتي، محيطي و خانوادگي دانست.
اين متخصص با تأكيد بر وجود مشكل فرهنگي در جامعه گفت: ذهنيت ما به شكل سنتي و تاريخي اين است كه ساده ترين مشكل را انكار كنيم، اين امر موجب شده كه هنوز بيماريهاي روانپزشكي كودك و نوجوان از سوي مسئولان بهداشتي و مديريت جامعه به عنوان بيماري شناخته نشود و پيامد آن فقدان برنامه ريزي صحيح است.
اين روانپزشك كودك و نوجوان از اختلالات خواب، غذا خوردن، كنترل ادرار و مدفوع، اضطراب جدايي و پرتحركي به عنوان مشكلات دوران نوزادي و از لجبازي و رفتارهاي مقابله اي به عنوان مهمترين مشكلات قبل از دبستان نام برد.

كنترل بچه هاچقدر و تا كجا؟
012965.jpg
بچه هاي شما به محدويت نياز دارند
ايجاد محدوديت براي بچه ها براي ايجاد رفتارهاي مثبت در آنها بسيار مهم و ضروري است. اگر بتوانيم به خوبي روش مورد نظر خود را پياده كنيم، بچه ها هم آن را دنبال خواهند كرد، چون مي خواهند رضايت ما را جلب كنند. وقتي زمان محدود كردن يا دستور دادن به آنها مي رسد، بيشتر ما توانايي  انجام آن را نداريم. ما زياد صحبت مي كنيم، بسيار احساساتي هستيم و توانايي بيان احساسات خود را نداريم. اگر بايد به آنها بگوييم كه كاري را انجام دهند، مثلاً دعوا را تمام كنند، اسباب بازي هايشان را جمع كنند يا به رختخواب بروند، بهتر است ۱۰ روش زير را به كار ببريم.
صريح و رك باشيد
اغلب از خود و پدران و مادران ديگر اين جمله ها را مي شنويد: «خودت كارت را انجام بده.» و يا «شلوغ نكن.» چنين راهنمايي هاي كلي ممكن است براي افراد مختلف معاني گوناگوني داشته باشد. اگر رفتاري را كه از آنها انتظار داريم به طور مستقيم و به روشني بيان كنيم، بچه ها بهتر متوجه منظورمان خواهند شد. يك دستور ويژه به آنها مي گويد كه چه كاري بايد انجام دهند: مثال: «در يك كتابخانه آهسته صحبت كن.» يا «وقتي مي خواهيم از خيابان رد شويم، دست مرا بگير.» اين روشي است كه فرزندانتان شما و دستورات تان را بهتر مي پذيرند.
به آنها فرصت انتخاب بدهيد
در بسياري موارد مي توانيد به آنها انتخاب هاي محدودي را ارائه كنيد تا تصميم بگيرند و در نتيجه از شما اطاعت كنند. دادن آزادي در انتخاب، به كودك احساس قدرت و تسلط مي دهد در حالي كه گستاخي او را كم مي كند. مثال: «وقت خواب است، آيا قبل از خواب به حمام مي روي؟» يا «وقت لباس پوشيدن است، خودت لباست را انتخاب مي كني يا من اين كار را انجام دهم.»
قاطع باشيد
در موارد مهم كه نتيجه آن عدم پذيرش والدين از طرف فرزندان است، بايد قاطعانه محدوديت را پياده كنيم. محدوديت قاطع به آنها مي گويد كه بايد رفتار ناخوشايند خود را كنار بگذارند و فوراً آن طور كه مي خواهيد عمل كنند. براي مثال: «همين حالا به اتاقت برو.» يا «اسباب بازي براي پرت كردن نيست.» اين گونه دستورات همراه با تغيير صدا و به صورت دستور و قيافه جدي بهتر است. از طرف ديگر، قاطع نبودن در چنين مواردي، موجب مي شود كه بچه ها فكر كنند در انجام دادن يا انجام ندادن كاري قدرت انتخاب دارند. مثال: «چرا اسباب بازي هايت را به اطراف پرتاب مي كني؟» يا «تكليفت را انجام مي دهي؟»، «همين حالا بيا خانه؟»، «اميدوارم كه بتواني كارهايت را خودت انجام دهي؟» اين طور دستور دادن هنگامي به كار مي رود كه از بچه  مي خواهيد كاري را انجام دهد، ولي انجام آن ضرورتي ندارد. براي رفتارها و كارهايي كه بايد انجام شوند، بهتر است در دستور دادن قاطع باشيد.
دستورات مثبت به كار ببريد
بچه ها دستور انجام بده را بهتر از انجام نده مي پذيرند. دستورات نكن يا بس كن، تنها به آنها مي گويد كه چه كاري قابل قبول نيست، ولي توضيح نمي دهد كه به جاي آن چه كاري بايد انجام دهند. به طور كلي، بهتر است به آنها مستقيماً بگوييم كه چه كاري انجام ندهند،نه اينكه چه كاري انجام ندهند. پدران و مادران منفي دستور منفي و والدين مثبت دستور مثبت به كار مي برند.
مستقيماً خود را درگير نكنيد و رودرروي بچه ها نايستيد
وقتي مي گوييد: «مي خواهم كه همين حالا به رختخواب بروي.» ممكن است بين خود و فرزندتان كشمكش ايجاد كنيد. روش بهتر، مطرح كردن قانون است. مثلاً، اعلام كنيد: «ساعت ۸ است، وقت خواب.» و به ساعت اشاره كنيد. در اين حالت، هر گونه كشمكش يا احساس بد بين ساعت و او خواهد بود. خوشبختانه، هنگامي كه به جاي گفتن: «دوست ندارم در خانه توپ بازي كني.»، مي گوييد: «خانه جاي توپ پازي نيست.» بچه ها از قانون بدشان خواهد آمد نه شما.
توضيح دهيد چرا اين محدوديت ها بايد اجرا شوند
وقتي افراد درستي يك قانون را درك كنند، مثلاً از آسيب رساندن به خود و ديگران پرهيز كنند، آن را بهتر اجرا خواهند كرد. بنابر اين وقتي قانوني را در خانه اجرا مي كنيد، توضيح دهيد كه چرا افراد خانواده بايد از آن پيروي كنند. درك علت اجراي قوانين به آنها كمك مي كند كه رفتار درستي داشته باشند. به جاي توضيح مفصل و طولاني، مختصر و خلاصه شرح دهيد. مثال: «ديگران را نزنيد، چون آسيب مي بينند.» يا «وقتي اسباب بازي را از بچه هاي ديگر مي گيري، ناراحت مي شوند چون هنوز مي خواهند با آن بازي كنند.»
راه  چاره اي نشان دهيد
هر وقتي كه بچه ها را محدود مي كنيد، سعي كنيد راه كارهاي قابل قبولي ارائه نماييد. با انجام اين كا ر، شكايت آنها كم مي شود و احساس محدوديت كمتري خواهند داشت. مثال: مي دانم كه از وسايل آرايش من خوشت مي آيد ولي اينها براي بازي نيستند. به جاي آن برايت كاغذ و مداد شمعي آورده ام.»، مثال ديگر: «نمي تواني پيش از شام شكلات بخوري، ولي مي تواني بعد از شام بستني و شكلات مورد علاقه ات را بخوري.» با ارائه راه حل، به بچه ها مي آموزيد كه عين حالي كه احساسات و تمايلاتشان براي شما مهم و قابل قبول است، راه چاره اي براي آن وجود دارد و ياد مي گيرد كه از قوانين پيروي كند.
كاملاً منطقي باشيد
يك قانون اصلي محدود كننده، از عدم اجراي آن پيشگيري مي كند. با يك برنامه مشخص(مانند وقت خواب ساعت ۸ يا۸:۳۰)، تقريباً نمي توان مقابله كرد. قوانين مهم و برنامه هاي هميشگي بايد هر روز اجرا شوند، حتي اگر خسته باشيد يا دلايل ديگري وجود داشته باشد.
رفتار بد را سرزنش كنيد، نه بچه ها را
هر چقدر هم كه رفتاري كه از بچه سر زده، بد باشد، آن رفتار را سرزنش كنيد، نه خود بچه ها را. مثلاً به جاي گفتن «پسر بد» (سرزنش كردن كودك)، بگوييد «دعوا ممنوع» (تقبيح رفتار).
احساسات خود را كنترل كنيد
پژوهش ها نشان مي دهد كه وقتي پدرها و مادرها عصباني هستند، فرزندان خود را بيشتر مورد تنبيه زباني و بدني قرار مي دهند. اوقاتي وجود دارد كه بايد خونسردي خود را حفظ كنيم، نفس عميق بكشيم و تا ۱۰ بشماريم. هدف ما آموزش رفتار درست به بچه هاست و هنگامي كه عصباني هستيد، آموزش مؤثر نخواهد بود. بنابر اين به جاي واكنش سريع و خشمگين در برابر بچه و گفتن اين جمله كه «چه كار كردي؟»، يك دقيقه صبر كنيد، با حفظ خونسردي بپرسيد: «چه خبر است؟».
همه والدين بايد راهنماي انجام رفتار درست به بچه ها باشند. هر چقدر توانايي بيشتري در اجراي محدوديت هاي مورد نظر خود داشته باشيد، با بچه ها به تفاهم بيشتري مي رسيد و آنها مقاومت كمتري در برابر اين محدوديت ها نشان خواهند داد و نتيجه آن، داشتن محيط دلپذير براي پدر و مادر و بچه هاست.

هفت راهكار براي متوقف كردن عصبانيت( بخش دوم)
چند نصيحت براي پيشگيري از عصباني شدن
012955.jpg
۳) حل مشكل
بعضي اوقات عامل اصلي عصبانيت و درماندگي ما، مشكلات بسيار واقعي و گريزناپذيري هستند كه در زندگي ما رخ مي دهند. همه عصبانيتهاي ما بيجا نيستند بلكه غالباً عصبانيت واكنشي سالم و طبيعي نسبت به مشكلات به شمار مي رود. همچنين يك باور فرهنگي هم وجود دارد، مبني بر اينكه «هر مشكلي راه حلي هم دارد» و همين فرهنگ است كه گاه باعث بوجود آمدن حس درماندگي در انسان مي شود. چون هميشه هم راه حل وجود ندارد. بهترين برخورد نسبت به چنين شرايطي مواجه شدن با آن مشكل است و مهم  اين است كه بفهميم چگونه با مشكل روبه رو شده و با آن دست و پنجه نرم كنيم.
براي حل مشكل خود، نقشه اي بكشيد و در طول اجراي آن، سير پيشرفت خود را كنترل كنيد. عزم خودرا جزم نماييد تا نقشه خود را به بهترين شكلي به عمل آوريد ولي يادتان باشد اگر پاسخ آن طور كه خواستيد نشد، نبايد خودتان را تنبيه كنيد. اگر با تمام سعي و تلاش جهت حل مشكل به كاري دست بزنيد و براي مواجه شدن با آن مشكل تلاش كنيد، احتمال از دست دادن صبر و تحملتان بسيار كم تر مي شود حتي اگر مشكل همان موقع حل نشود.

۴) ارتباط بهتر
افراد عصباني تمايل دارند سريع عمل كنند و زود هم به نتيجه برسند و بعضي از آن نتايج مي تواند بسيار بي دقت و ناصحيح باشد. اگر شما درگير بحثي داغ شديد، اولين كار اين است كه كمي آرام باشيد و بدون شتاب به واكنشهايتان فكر كنيد. اولين چيزي را كه به فكرتان مي رسد به زبان نياوريد. كمي آرام بگيريد و به دقت درباره چيزي كه مي خواهيد بگوييد، فكر كنيد، در عين حال به دقت به چيزي كه ديگران مي گويند، فكر كنيد و در پاسخ دادن عجله نكنيد.
همچنين به علت اصلي عصبانيت گوش دهيد. براي مثال، شما به آزادي عمل و فضاي شخصي معيني نياز داريد و «طرف مقابل شما» ارتباطات و نزديكي بيشتري را مي طلبد، هرگاه طرف، شروع به شكايت از فعاليت هاي شماكرد شروع به معامله به مثل نكنيد و او را در نقش زندانبان، رييس زندان يا مايه مزاحمت و عذاب وجدان نبينيد.
بسيار طبيعي است هنگامي كه انسان مورد انتقاد قرار مي گيرد، حالت تدافعي پيدا كند و بهتر است متقابلاً با او نجنگيد بلكه بايد ببينيد در وراي اين كلمات چه چيزي گفته مي شود: شايد پيام فرد، اين باشد كه مورد غفلت و يا بي مهري قرار گرفته است، براي اينكه انسان نقش خودش را دراين موارد مورد بررسي قرار دهد بايد صبر و تحمل زيادي داشته باشد و شايد به فضاي باز بيشتري نياز پيدا كند و اجازه ندهد عصبانيت خودش يا فرد ديگر، بحث را از موضوع خارج سازد. خونسردي مي تواند مانع بروز فاجعه شود.
۵) شوخ طبعي كنيد
«شوخي ساده» مي تواند به شيوه هاي مختلفي خشم را خنثي كند. اول اينكه، شوخي مي تواند براي يافتن چشم انداز متعادل به شما كمك كند. وقتي كسي عصباني مي شود ناسزا مي گويد يا با عبارت هاي كنايي ديگري به او اشاره مي كند، بهتر است آن لغت را به تصوير بكشيد. اگر شما در همين كار همكارتان را «آشغال» يا «موجودي تك سلولي» فرض مي كنيد، تصور كنيد، يك كيسه بزرگ پر از آشغال يا يك آميب پشت ميز همكار شما نشسته است و دارد با تلفن صحبت مي كند يا به جلسه مي رود. هر وقت ناسزايي نسبت به كسي به ذهن شما مي آيد، آن ناسزا را به تصوير بكشيد. اگر مي توانيد، عكس واقعي آن چيز را بكشيد. اين كار از شدت و اندازه خشم شما مي كاهد و بدين ترتيب مي توان روي شوخي براي برطرف كردن شرايط پرتنش حساب كرد.
بنا به گفته دكتر دفن بيكر، پيام اصلي افراد بسيار عصباني اين است:«همه چيز بايد آن طور كه من مي گويم پيش برود.» افراد عصباني مايلند، احساس كنند كه از نظر اخلاقي حق به جانب آنهاست و هرگونه مانع يا تغييري در نقشه هاي آنها توهيني غيرقابل تحمل محسوب مي شود و آنها به هيچ وجه نبايد آن را تحمل كنند.
به پيشنهاد دكتر دفن بيكر وقتي تمايل شديدي براي پيش بردن منظور خود احساس مي كنيد، خودتان را در نقش حكمران والامقام تصور كنيد كه تمام خيابانها و مغازه ها و فضاهاي دفتري را در تملك دارد و به تنهايي در اين مسير گام برمي دارد و همه مردم در اين مكانها در برابرتان سرتعظيم فرود مي آورند. شما مي توانيد، جزييات دقيق تري را به صحنه هاي خيالي خود اضافه كنيد تا فرصت بيشتري براي خود فراهم آوريد و تشخيص دهيد. تا چه اندازه مي توانيد غيرمعقول باشيد. در بكار بردن شوخي دو احتياط واجب است: اول اينكه سعي نكنيد با شوخي و خنده، مشكلات خود را از سرخود باز كنيد بلكه از شوخي استفاده كنيد تا به شكل سازنده تري با آن مواجه شويد؛دوم اينكه به شوخي هاي طعنه آميز و ناهنجار تن ندهيد، زيرا اين نيز مشكل ديگر بروز ناسالم عصبانيت است.
اين روشها، اجتناب از بيش از اندازه جدي گرفتن خود است. عصبانيت احساسي جدي است كه اگر خوب بررسي نشود شما را به خنده وامي دارد.
۶) محيط خود را عوض كنيد
بعضي اوقات اين محيط اطراف ماست كه باعث ايجاد خشم و عصبانيت ما مي شود. مشكلات و مسئوليت هاي زندگي بر روي دوش فرد سنگيني مي كند و باعث مي شوند احساس كند گير افتاده است و همين احساس باعث مي شود از دست همه افراد و چيزهايي كه باعث آن بوده اند خشمگين و عصباني شود. در اينجاست كه فرد بايد به خودش فرصت استراحتي دهد و مطمئن شود كه براي «وقت شخصي» خود برنامه ريزي كرده است. اين برنامه ريزي بايد در اوقات پرتنش روز باشد. براي مثال، مادر شاغلي را در نظر بگيريد كه قانوني ثابت و پابرجا را در منزل حاكم كرده است، بدين معني كه وقتي از كار برمي گردد تا ۱۵ دقيقه «هيچ كس حق ندارد با او صحبت كند، مگر اينكه جايي آتش گرفته باشد.» بعد از اين وقت محدود و  آرام بخش ، او احساس مي كند كه آرامش و آمادگي بيشتري دارد تا به تقاضاهاي كودكان خود پاسخ گويد، بدون اينكه بر سر آنها داد بكشد.
۷) چند نصيحت كوچك براي پيشگيري از عصبانيت:
الف) تنظيم زمان: اگر شما و همسرتان هنگامي كه شب ها بر سر موضوعي با هم مشغول صحبت مي شويد، صحبت تان به بحث و جدل مي كشد، علت آن را بايد يا در خستگي تان دنبال كنيد و يا شايد حواس هر دو تا متوجه موضوع ديگري است ويا اين امر يك عادت شده است. پس سعي كنيد، درباره موضوعات مهم، زمان صحبت خود را تغيير دهيد تا اين گفت وگو به بحث تبديل شود و نه به مشاجره.
ب) اجتناب: اگر هر بار كه از جلوي اتاق به هم ريخته كودكتان عبور مي كنيد، منظره اين اتاق، شما را عصباني مي كند، در اتاق را ببينديد. شما مجبور نيستيد به هر چيزي كه باعث عصبانيت شما مي شود، نگاه كنيد. نگوييد، «خوب بچه من بايد اتاق را كاملاً تميز كند تا من عصباني نشوم!» مهم اين است كه شما بايد خود را خونسرد نگه داريد.
ج) يافتن روشهاي ديگر: اگر رفت و آمد روزانه در ترافيك شما را خشمگين و مستأصل مي كند، براي خود برنامه اي در نظر بگيريد. مثلاً راه رفت و آ مد ديگري را امتحان كنيد،  راهي كه تراكم كمتر يا مناظر بهتري دارد. حتي مي توانيد روشهاي ديگر را همچون استفاده از اتوبوس يا قطار رفت و برگشت استفاده كنيد.
آيا به مشاوره نياز داريد؟
اگر احساس مي كنيد، عصبانيت شما غيرقابل كنترل است و بر روي روابط شما يا بر روي موضوعات مهم زندگي تان اثر مي گذارد، پس بايد براي آموختن روشهاي مهار كردن عصبانيت جلسات مشاوره را در مد نظر داشته باشيد. يك روانشناس يا متخصص بهداشت روان مي تواند براي تغيير نحوه تفكر يا رفتارتان به شما كمك كند.
چنانچه روزي با يك روانپزشك صحبت كرديد، از او بخواهيد روشهاي خود را براي مهار كردن عصبانيت به شما ارائه دهد. بايد مطمئن شويد كه اين دوره درماني صرفاً يك دوره آموزشي نيست كه شما را در تماس با احساساتتان و تشريح آنها قرار دهد. چون در بيشتر مواقع مشكل شما دقيقاً همين احساسات و تشريح آنهاست، بلكه بايد شيوه ايشان طوري باشد كه در طول ۸ تا ۱۰ هفته از يك فرد كاملاً عصباني به فردي نسبتا عصباني تبديل شود.
ممكن است شما به تعليماتي جهت خودباوري نياز داشته باشيد
درست است كه افراد عصباني بايد ياد بگيرند، به جاي تهاجم و پرخاشگري به خودباوري برسند و به نحو مناسبي از حق خود دفاع كنند، وليكن مشكل اينجاست كه اغلب كتابها و دوره هاي پرورش خودباوري، مخاطبان خود را افرادي مي دانند كه به اندازه كافي عصباني نمي شوند و تصورشان اين است كه مخاطبين آنها افرادي بي تفاوت و ساكت تر از مردم عادي هستند، يعني افرادي كه اجازه مي دهند، ديگران روي حقوق آنها پا بگذارند و اين درست بر خلاف تصوري است كه افراد عصباني از خود نشان مي دهند. با همه اينها اين كتابها مي توانند،  ترفندهاي مفيدي در جهت خودباوري ارائه دهند.
يادتان باشد، شما نمي توانيد خشم را حذف يا نابود كنيد و اساساً اين تفكر نادرست است. علي رغم تمام تلاشهاي شما، چيزهايي كه باعث عصبانيت شما مي شوند، وجود دارند و گاهي اوقات عصبانيت شما هم قابل توجه و منطقي است. زندگي مملو از ناكامي، درد، صدمه و اعمال غيرقابل پيش بيني افراد ديگر است. شما نمي توانيد همه چيز را عوض كنيد ولي مي توانيد ميزان تأثيرگذاري اين وقايع را بر روي خود، تغيير دهيد. چنانچه پاسخهاي خشم خود را به شيوه مطلوبي كنترل كنيد، مي توانيد مانع از ناراحتي بيشتر، در طول زندگي خود باشيد.
از سري مقالات انجمن روانشناسي آمريكا- سال ۲۰۰۲
مترجم: فروزان دهباشي شريف

حرفي نزنيد كه نخواهيد به آن عمل كنيد
012960.jpg
وقتي مي گوييم كه فلان شخص، فلان حرف را زده است و يا اين كه مي گوييم در تلويزيون فلان حرف را زده اند، تنها به اين موضوع فكر مي كنيم كه حرف شامل اين مي شود كه يك سري لغات را از دهان بيرون بياوريم تا بدين ترتيب به ديگران بفهمانيم كه ما هم وجود داريم. اما حرف زدن تنها اين نيست كه مجموعه لغاتي را بدون آن كه به معناي آنها توجه كنيم از دهان خود بيرون بياوريم و بدين ترتيب بگوييم كه ما هم حرف مي زنيم. البته اين نوع از حرف زدن در واقع حرف هايي مي باشند كه اصطلاحاً به آنها حرف هاي يه من يه غاز مي گويند و اشخاصي كه از اين نوع حرف ها مي زنند اكثراً مردم، آنها را به عنوان آدم هاي شوخ مي پندارند و اين نوع آدم ها فقط حرف هاي چرت و پرت مي زنند و باعث خنداندن ديگران مي شوند و اين اشخاص به آنچه مي گويند توجهي نمي كنند. البته ناگفته نماند كه اين نوع حرف زدن نوعي هنر مي باشد و هر كسي نمي تواند چرت و پرت پشت سر هم رديف كند و باعث خنداندن ديگران بشود. البته در تمامي موارد اين موضوع عموميت ندارد و گاهي بايد حرف هاي جدي را در قالب اين نوع حرف ها زد.
حال اگر كمي ديد فكر خود را وسيع تر كنيم، به اين نكته پي مي بريم كه حرف در واقع نوعي بيان فعاليت مغزي ما مي باشد كه اين فعاليت ممكن است مفيد يا مضر باشد و يا اين كه يك فعاليت براي خنداندن ديگران باشد، در هر حال همان طور كه گفته شد، حرف زدن در واقع نوعي بيان از فعاليت مغزي ما مي باشد و مسلماً ما انتظار داريم، وقتي كه حرفي را مي زنيم ديگران به آن توجه كنند و به آن ترتيب اثر بدهند. به عنوان مثال وقتي كه شما به سوپرماركت محل تان مي رويد و تقاضاي يك عدد بيسكويت مي كنيد، در مقابل اين حرفي كه زده ايد كه در واقع نوعي بيان از فعاليت مغزي شما مي باشد، انتظار داريد صاحب سوپرماركت اين خواسته شما را فوراً اجابت نموده و بيسكويت درخواستي را به شما تحويل بدهد و شما هم در مقابل به حرف صاحب مغازه كه همان پرداخت بهاي بيسكويت مي باشد اهميت داده و پول را به او پرداخت مي نماييد. بدين ترتيب بين حرف شما و عمل صاحب مغازه يك ارتباط لازم و ملزومي به وجود مي آيد و شما علت، و عمل مغازه دار، معلول مي باشد. اما در اين حالت بين حرف و عمل يك واسطه قرار مي گيرد و منجر به آهسته انجام شدن حرف شما مي شود. اما گاهي هم چنين است كه شما فعاليت مغزي خود را به زبان نمي آوريد و به طور مستقيم خودتان به فعاليت مغزيتان عمل مي كنيد. به عنوان مثال به فروشگاه مواد غذايي مي رويد و مواد مورد نيازتان را برداشته و پول آنرا به صندوق فروشگاه تحويل مي دهيد و بدين ترتيب باز بين حرف شما و عمل شما يك ارتباط لازم و ملزومي به وجود مي آيد ولي در اين حالت بين حرف و عمل يك واسطه قرار نمي گيرد و منجر به آهسته انجام شدن حرف شما نمي شود و شما در اين مورد به سرعت كار خود را انجام مي دهيد و به خانه برمي گرديد و بدين ترتيب شما به طور مستقيم به حرف خودتان ترتيب اثر مي دهيد و نياز خود را برطرف مي كنيد.
حال اگر اين توضيحات را جمع بندي بكنيم و آن را كمي گسترده تر كنيم، به اين سؤال پي مي بريم كه علت پيشرفت كشورها مخصوصاً كشورهاي اروپايي چه چيزي مي باشد؟ در واقع علت پيشرفت كشورها اين است كه آنها براي حرف و عمل، ارزش مجزا قائل هستند و آنها را به طور درهم در يك كفه ترازو نمي گذارند و با يك نوع وزنه اندازه گيري نمي كنند. مردمان اين كشورها قبل از اين كه حرفي را بزنند، بسيار آن را در ذهن خود بالا و پايين مي كنند و به اصطلاح آن را پخته مي كنند و بعد از اين كار آن را به زبان مي آورند و بعد از اين كه حرف خود را به زبان آوردند، انتظار دارند كه به آن عمل شود و يا اين كه علت عمل نكردن به حرف شان را براي آنها توضيح بدهند. همين ارتباطي كه بين حرف و عمل در اين كشورها ايجاد شده است سبب مي شود كه در اين كشورها هر كس در جاي خود قرار بگيرد و با همكاري بخش هاي برنامه ريزي با بخش هاي اجرايي و يا با همكاري اشخاصي كه طرح هايي را به بخش هاي اجرايي مي دهند و با همكاري بخش هاي اجرايي با اين اشخاص باعث پيشرفت كشور خود شده اند.
در واقع يكي از عامل هاي موفقيت آميز در پيشرفت هر كشور اين است كه بين حرف و عمل يك ارتباط مناسب برقرار شود و بعد از اين كه حرفي زده شد و يا اين كه طراحي ارائه شد بلافاصله در جهت بررسي كردن آن اقدام شود و با شخصي كه اين طرح را ارائه داده است گفت وگو شود تا طرح را براي آنها توضيح بدهد و صرفاً با كاغذبازي هاي الكي طرح هاي مفيد را فاقد صلاحيت اعلام نكنند و يا اين كه زمان بررسي طرح را براي سال هاي آينده قرار دهند و طرحي را كه فقط ۱ ساعت توضيح نياز دارد، ۶ ماه آن را با كاغذبازي بررسي نكنند. اما گذشته از اين حرف ها، در صورتي كه بين حرف و عمل ارتباطي برقرار نشود و اين دو عامل پيشرفت كشورها ارزش خود را از دست بدهند چه اتفاقي مي افتد؟ در صورت بروز چنين پديده اي مشكلات بسياري براي اين نوع كشورها و جامعه مردمي و صنعتي آن به وجود مي آيد. وقتي كه حرف ارزش خود را از دست مي دهد، در نهايت هم طرحي ارائه نمي شود و افراد نابغه و يا افرادي كه داراي فعاليت مغزي بالايي هستند، فعاليت هاي مغزي خود را به زبان نمي آورند و آنها را با سكوت خود مدفون مي كنند و طرح هاي خود را كه باعث اصلاح و آباداني كشور مي شود پيش خود نگه مي دارند و بدين ترتيب در سالهاي متمادي، اين نوع عملكرد باعث عقب افتادگي اين كشورها مي شود و وقتي كه حرف نباشد، طرحي هم نيست و وقتي كه اين دو نباشند مسلماً كار و عملي هم انجام نمي شود، كه در نهايت باعث سقوط يك كشور و دخالت كشورهاي پيشرفته در امور داخلي آنها مي شود. وقتي كه برنامه اي نباشد كه بتوان بر اساس آن عمل كرد اين موضوع باعث مي شود كه اشخاص در سر جاي خود قرار نگيرند و كسي كه طراح خوبي است در بخش اجرايي انجام وظيفه كند و كسي كه عملكرد قوي دارد و در بخش اجرايي مفيد تر مي باشد در بخش برنامه ريزي قرار بگيرد و با اين جابه جايي مشكلات بسياري براي جامعه به وجود مي آيد. زيرا از آنجا كه بخش هاي اجرايي ارتباط بيشتري با مردم دارند، فقط حرف مي زنند و به مردم وعده و وعيد مي دهند اما كسي پيدا نمي شود كه به حرف هاي آنها جامه عمل بپوشاند و نيازها و خواسته هاي كشور را برآورده سازد و در واقع با همكاري اين دو بخش بتوانند باعث پيشرفت كشور خود مانند كشورهاي توسعه يافته بشوند. در اين صورت است كه در بخش هاي مختلف جامعه تضادهايي به وجود مي آيد و آثار منفي اي هم در جامعه ايجاد مي شود. به عنوان مثال مردم به مسئولين بي اعتماد مي شوند و حرف هاي آنها را به باد مسخره مي گيرند، اشخاص به هم دروغ مي گويند و بسياري از كارهاي ديگري را كه از لحاظ اخلاقي درست نمي باشد، انجام مي دهند. البته مشكلات زيادي در اين صورت به وجود مي آيد كه نمي توان همه آنها را ذكر كرد. به همين علت براي اين كه اين مقاله را در اين مرحله به پايان برسانم، جمله اي را كه از شخص مسني شنيده ام، براي شما مي نويسم كه اگر مفيد بود حتماً از آن استفاده كنيد.
حرفي را به زبان نياوريد مگر اين كه بخواهيد به آن عمل كنيد.
غفار دشتي نژاد

اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
علمي فرهنگي
گلستان كتاب
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |