پنج شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۸۲- سا ل يازدهم - شماره ۳۰۴۳ - May . 8, 2003
تأكيد وزير ارشاد بر ايجاد نمايشگاه دائمي كتاب در كشور
گروه علمي فرهنگي: وزير فرهنگ  و ارشاد اسلامي  مجدداً بر برپايي  نمايشگاه  دائمي  كتاب  تأكيد كرد و گفت : برپايي  اين  نمايشگاه  به  برنامه ريزي  دقيق  و هماهنگ  نياز دارد.
احمد مسجد جامعي  روز چهارشنبه  در ديدار با اعضاي  كميسيون  فرهنگي  مجلس  كه  در محل  نمايشگاه  كتاب  برگزار شد، افزود: در تمام  مراحل  اجراي  اين  طرح  بايد تمامي  نهادها شركت  داشته  باشند تا به  سرانجام  مطلوب  برسد.
وي  با اشاره  به  ماده  ۱۴۸ قانون  ماليات هاي  مستقيم ، اظهار داشت : امسال  و پس  از طرح  معافيت  مالياتي  توليدات  فرهنگي  براي  خانواده ها، براي  نخستين بار به  جاي  سرانه هاي  فردي ، بحث  سرانه  خانواده  را مطرح  كرديم .
اين  طرح  براي  حمايت  فرهنگي  از خانواده ها به  اجرا گذاشته  شده  تا بتوان  منابع  مالي  فعاليت هاي  فرهنگي  خانواده ها را تأمين  كنيم .
مسجدجامعي  ادامه  داد: براساس  اين  سياست  سال  گذشته  توليد فيلم هاي  سينمايي  كودكان  افزايش  يافت .
وي  تأكيد كرد: سياست  كلي  وزارت  فرهنگ  و ارشاد اسلامي  اين  است  كه فرهنگ  در خدمت  خانواده ها باشد و هم اكنون  نيز جلوه هاي  مختلف  اين  سياست ها در حال  طراحي  است .
وزير فرهنگ  و ارشاد اسلامي  در اين  ديدار همچنين  از برگزاري  نخستين  نمايشگاه  بين المللي  كتاب  كودك  و نوجوان  خبر داد.

در ۸ مركزمشاوره درتهران بانوان مددكار به كمك نيروي انتظامي آمدند
گروه اجتماعي: بانوان متخصص در مشاوره مددكاري اجتماعي و مطالعات خانواده در ناجا در ۸ مركز مشاوره در سطح تهران بزرگ به ارائه خدمات رايگان مشاوره اي و روانشناسي مي پردازند.
به گزارش روابط عمومي ستاد فرماندهي نيروي انتظامي سركار خانم دكتر فردوس قماشچي مشاور فرماندهي و رئيس دفتر امور زنان نيروي انتظامي با بيان اين مطلب افزود: در حال حاضر در ۸ كلانتري تهران از بانوان در رشته هاي مشاوره مددكاري اجتماعي، مطالعات خانواده و روانشناسي استفاده مي گردد.
وي از وجود حداقل يك مركز مشاوره در تمامي مراكز استانها خبر داد و اظهار داشت: بسياري از خانواده ها دريافته اند كه مي توانند مسائل خانوادگي و نيازمنديهاي مشاوره اي خود را از طريق اين مراكز برطرف كنند.
دكتر فردوس قماشچي همچنين فعاليت گروهي از فارغ التحصيلان، دانشگاه علوم انتظامي ناجا به عنوان پليس زن را خاطرنشان ساخت و اظهار اميدواري كرد آنان در برخورد با بانواني كه نياز به خدمات پليس دارند، كمك شايسته اي را به جامعه برسانند.
وي در خصوص برنامه هاي دفتر امور زنان ناجا گفت: اين دفتر با هدف ارتقاي سطح كارايي و دانش حرفه اي كاركنان زن نيروي انتظامي در پيشگيري از بروز جرايم برنامه هاي خود را از فروردين ماه امسال آغاز كرد.

وزير آموزش و پرورش:
اداره مدارس به بخش خصوصي واگذار نمي شود
013270.jpg
گروه علمي فرهنگي: وزيرآموزش  وپرورش  گفت:اداره  مدارس  به  بخش  خصوصي  واگذار نمي شود.
«مرتضي  حاجي» سه شنبه  شب  در حاشيه  مراسم  افتتاح  ساختمان  آموزش  و پرورش بروجن  درگفت  وگو باايرنا افزود: بر اساس  ماده  ۸۸ قانون  بودجه  تنها طرحهاي  عمراني  غير آموزشي  كه  كار احداث  و تكميل  آنها بيشتر از يكسال  به  طول  كشيده  است  ، شامل  طرح  واگذاري  مي شود.
وي  ميهمانسراها، درمانگاه ها و خدمات  جنبي  كه  توسط آموزش  وپرورش  ايجاد شده  و به  صورت  پروژه هاي  نيمه تمام  درآمده اند را شـامل  اين  ماده   قانوني  دانـست  و گفت : طرح هاي  مدرسه سازي  يك  ساله  هستند و شامل  اين  بند از قانون  نمي شوند.
حاجي  اين  قانون  را تدبير دولت  و مجلس  درجهت  كاهش  بار مسئوليت  دولت  ذكــركرد. وي  همچنين  تامين  آموزش  همگاني  وامنيت  بهداشت  ودرمان  را از وظايف  حاكميت  دانست  و گفت  : آموزش  و پرورش  از وظايف  حاكميت  است  و قابل  تفويض  بــه  ديگري  نيست  و دولت  بايد امكان  تحصيل  رايگان  را براي  همه  فراهم  كند.
گروه علمي فرهنگي: وزير آموزش  وپرورش  گفت:اداره  مدارس  به  بخش  خصوصي  واگذار نمي شود.
«مرتضي حاجي» سه شنبه شب  در حاشيه  مراسم  افتتاح  ساختمان  آموزش  و پرورش بروجن  درگفت  وگو با ايرنا افزود: براساس  ماده  ۸۸ قانون  بودجه  تنها طرحهاي عمراني  غير آموزشي  كه  كار احداث  و تكميل  آنها بيشتر از يكسال  به  طول  كشيده  است  ، شامل  طرح  واگذاري  مي شود.
وي  ميهمانسراها، درمانگاه ها و خدمات  جنبي  كه  توسط آموزش  وپرورش  ايجاد شده  و به  صورت  پروژه هاي  نيمه تمام  درآمده اند را شـامل  اين  ماده   قانوني  دانـست  و گفت : طرح هاي  مدرسه سازي  يك  ساله  هستند و شامل  اين  بند از قانون  نمي شوند.
حاجي  اين  قانون  را تدبير دولت  و مجلس  درجهت  كاهش  بار مسئوليت  دولت  ذكر كرد.
وي  همچنين  تامين  آموزش  همگاني  و امنيت  بهداشت  و درمان  را از وظايف  حاكميت  دانست  و گفت: آموزش  و پرورش  از وظايف  حاكميت  است  و قابل تفويض  بــه  ديگري  نيست  و دولت  بايد امكان  تحصيل  رايگان  را براي  همه  فراهم  كند.

برگزاري نمايشگاه كتاب توسط نهادهاي غيردولتي امكان پذير نيست
گروه علمي فرهنگي: برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب توسط نهادهاي غيردولتي مانند اتحاديه ناشران در شرايط كنوني چه از جهت فرهنگي و چه از جهت اقتصادي امكان پذير نيست.
سيد محمد مهدي پور فاطمي نايب  رئيس كميسيون فرهنگي مجلس در سومين روز برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب تهران با حضور در سراي ايران با اعلام اين مطلب گفت: دولت براي برگزاري نمايشگاه بين المللي كتاب و حضور ناشران و ميهمانان خارجي در اين نمايشگاه از مدتها قبل رايزني هايي را با آنها انجام داده و براي حضور آنها در ايران تمام مسائل امنيتي و رفاهي در نظر گرفته شد.
اين در حالي است كه يك سازمان غيردولتي در شرايط كنوني نمي تواند اين امكانات را فراهم كند.
وي اظهار داشت: به اعتقاد من نهادهاي غيردولتي و ناشران مي توانند در كنار نمايشگاه بين المللي كتاب كه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي برگزار مي شود نمايشگاه ديگري را با همكاري ناشران شهرستاني برگزار كنند كه البته اين كار هم بايد با نظارت دولت انجام شود چرا كه امروز هويت ديني ما ايجاب مي كند كه دولت روي كالاهاي فرهنگي به ويژه كتاب نظارت مستمر داشته باشد.

راه اندازي هنرستان هاي خدمات شهري
گروه علمي فرهنگي: مدير كل دفتر كار و دانش وزارت آموزش و پرورش گفت: در سال تحصيلي آينده هنرستان هاي خدمات شهري در كشور راه اندازي مي شود. «اسفنديار چهاربند» روز چهارشنبه در همايش كارورزان جوان خراسان در مشهد افزود: در اين هنرستانها دروسي كه مرتبط با خدمات شهري باشد، براي دانش آموزان تدريس مي شود. به گفته وي وزارت كشور موظف شد تا استانداردهاي مورد نياز خدمات شهري را با همكاري وزارت آموزش و پرورش تدوين كند. «چهاربند» تجهيز و بهينه سازي هنرستانهاي كار و دانش را از برنامه هاي مهم دفتر كار و دانش وزارت آموزش و پرورش برشمرد و گفت: در سال جاري ۱۴۰ ميليارد ريال براي تجهيز اين هنرستانها اعتبار تخصيص داده شد.

راز اين باغ را جز باغبان نداند
012945.jpg
شهر تازه بيدار شده است و من با ديدن شعاع آفتاب و برفهاي البرز از لاي پرده پنجره ام، به نرمي از رختخواب برمي خيزم تا صبحي ديگر آغاز كنيم.
امروز جمعه است. مي تواند شنبه،  يكشنبه و يا هر روز ديگري نيز باشد. ولي هر چه هست، كسي در خيابان نمي دود، صداي بوق ماشين ها ... شنيده نمي شود. سكوتي ناآشنا، مرا صدا مي زند. به ياد مي آورم كه چگونه يك هفته سپري شده است: اتوبوس، هواي آلوده، صف نانوايي و... خيالي نيست!  امروز آسمان آبي است و من در جست وجوي باغي سبز مي خواهم از سنگ و آهن دور شوم، كجا؟ شايد گوشه پاركي در دل اين شهر بزرگ، شايد كنار درختي كه هنوز نفس مي كشد. ديدن چهره خمارآلود پسر جوان بر روي نيمكت پارك، پيرزني كه با نگاه ثابتش رهگذران را مي شمارد، لحظه اي مرا با خود به باغ خيالاتم مي برد.
از خانه بيرون مي آيم. آگهي تبليغاتي پوستر فيلم هاي در حال اكران سينما ها مرا با خود همراه مي كند. سينما ديدن شخصيت هاي گريم شده كه با همديگر حرف مي زنند و صداي مرا نمي شنوند! كمي سرگردانم. كتاب راهنماي شهر را ورق مي زنم. «كاخ موزه هاي سعدآباد» ؛ كجاست؟ «در پهنه پرطراوت كوهپايه هاي توچال و دره سرسبز در بند، بخش دل انگيزي از شمال تهران شكل مي گيرد كه مجموعه سعدآباد با يك ميليون و صد هزار متر مربع وسعت در اين گسترده غنوده است.»
كنار خيابان مي ايستم. بار ديگر واژه ها را مرور مي كنم... «پهنه پرطراوت... دل انگيز... غنوده است.» به يقين در دره سرسبز جويباري روان است. كاج و چنار، افرا، نارون و اقاقيا روييده اند و ... در طول مسير تا شمال تهران در تاكسي به آخرين باري كه نام سعدآباد را در كتاب تاريخي خوانده بودم كه فكر مي كردم، در پيمان سعد آباد به سال ۱۳۱۶ هجري شمسي در چادري مقابل كاخ شهوند و كاخ سبز كنوني بين وزراي امور خارجه ايران، تركيه، عراق، افغانستان براي تدوين خط مشي آينده خود در جامعه ملل پيماني امضا شد، اين عهدنامه داير بر عدم تعرض ميان چهار دولت مزبور براي تأمين و استقرار صلح و امنيت در خاور نزديك بود.»
از تاكسي پياده مي شوم و مسير را تا درب ورودي مجموعه پياده مي روم. شيب جاده، مرا به ياد كوهنوردي هاي صبح جمعه مي اندازد. چهره سربازي كه با نگاه سردش به ميهمانان خوش آمد گويي مي كند، مرا از خيال خوش بيرون مي آورد. ميله هاي حريم مجموعه، نتوانسته است درختان بلند را پنهان سازد.
شنيدن صداي آب در دل دره سبز، غنودن زير درختان بلند و غوطه ور شدن در تاريخ احساس غريبي به من مي دهد.
بليت لطفاً!
پياده به سوي باغها و درختان مي روم. فضا بسيار عجيب است. سكوت و سكوت از آنهمه سروصداي شهر خبري نيست. چند مرد و زن در گوشه اي آرام حرف مي زنند. چشمانشان برق مي زند. گويي گنجي يافته اند. كودكي در آغوش پدرش خوابيده است، شايد براي او خواب هم، نوعي بيداري است.
باغ زيبايي است.
مي شنوم و رد مي شوم.
كمي دورتر، پشت درختان و شايد خيلي دورتر، دامنه البرز را مي بينم. درختان بي برگ در كنار كاج هاي هميشه سبز، شاخه هاي خشك خود را به آسمان كشيده اند: مردي كه دو دستش را براي شكر خدا به آسمان بلند مي كند. صداي پاي خود را مي شنوم. بيش از پيش احساس تنهايي مي كنم. كمي آزاردهنده است. دوست دارم كسي را بيابم و مثل من از سنگ و آهن، دود و خاك گريزان باشد. آشنايي مي خواهم و با من سخن بگويد؛ سكوت اين باغ سرشار از ناگفته هاست.»
جاده آسفالتي در لاي درختان بي محابا پيش مي رود. شيب تند جاده نفس را مي گيرد. نگهبان مجموعه گفته بود كه بيش از ۱۸ كاخ كوچك و بزرگ از دوره هاي قاجار و پهلوي در سعدآباد وجود دارند. كمي آن سوتر، پير مردي با بيل، در گوشه باغي زمين، زنده مي  كند. شايد او همان طبيب مهربان خاك است. چهره اي سوخته دارد، اما از زمختي انگشتان دستش مي توان فهميد كه ساليان درازي است كار مي كند:
«همه درختان اين باغ فرزندان من هستند، من با آنها زندگي مي كنم. وقتي بهار از راه مي رسد. صداي خنده آنها را كه در خروش جويبار دره گم مي شود، مي شنوم. نمي دانم تا كي مي توانم رفيق آنان بمانم ولي دوست دارم مرا در سايه يكي از اين درختان خاك كنند.»
بر زمين مي نشيند. گويي خاطره ايام گذشته او را آزرده است. نگاهش را نمي توان يافت. به آن سويي نگاه مي كند كه درخت كاج هنوز يادگار سرسبزي بهار را به تن اقتدار دارد.
در غير از آب اين رودخانه، دوازده رشته قنات، قسمتهايي از فضاي جنگل، باغات ميوه را آبياري مي كنند: هراش آباد قنات قوام الدوله، كاخ سنگي، جعفرآباد، جواديه،... براي چمن ها از آب رودخانه دربند كه در پشت قلعه جاري است، استفاده مي كنند. سالها قبل منبعي را در ده پس قلعه ساخته اند آب رودخانه وارد آن شده و از طريق يك لوله شش اينچي چدني به استخر تپه عليخان سرازير مي شود. لوله چدني را خاص اين منطقه از بلژيك خريداري كرده بودند.
دلم مي خواهد از خودش،خاطراتش در باغ سخن بگويد. ولي او نيز نيك مي داند كه ما از آنچه كه داريم، هيچ خبري نداريم. مثل پدر بزرگي كه مي خواهد راز گنج خانه اش را بگويد، نگاه مهرباني به من انداخت.
در آن زمانها، از پمپ و موتور خبري نبود. اما به دليل مرتفع بودن تپه عليخان نسبت به سعدآباد، آب هنگام ورود به سعدآباد، فشار ۱۵ اتمسفري داشت كه نياز فضاهاي چمن را از نظر نظافت و فواره هاي... و يا آبياري با شلنگ تأمين مي كرده.
گويي زندگي اش را با باغ گذرانده است.
« از خانواده ام كسي زنده نمانده است. پسري داشتم كه در جواني فوت كرد. همسرم نيز چند سالي است كه مرا تنها گذاشته است. اين باغ شما مونس من است. وقتي از اين بالا به شهر نگاه مي كنم، تأسف مي خورم كه چرا در شهر درختان را قطع مي كنند. گاهي اوقات مي ترسم كه اين شهر آهني مثل موريانه، آرام آرام با خوردن طبيعت، باغ مرا از من بگيرد ولي وقتي به ديوارهاي قلعه نگاه مي كنم، خيالم راحت مي شود. ولي همواره اين ترس رادارم. اول پدر و پسر كه اينجا را ساختند تابستانها به سعدآباد مي آمدند. البته چند بنايي هم از دوره قاجار باقي مانده است.
سرش را پايين انداخته است. گويي نمي خواهد ادامه دهد.
«مي داني جوان، اوايل اين باغ خيلي كوچك بود. ولي حاج آقا رضا رضيع تپه علي خان را از پدر سرتيپ والي خريد تا رضاخان كاخ شهوند (كاخ سبز كنوني) را بر روي آن بنا كند. مادر شاهپور عبدالرضا (عصمت دولتشاهي) در آن كاخ مي نشست. خود رضا خان عادت داشت در باغ، چادر بزند، گاهي هم از ميهمانان خود زير چادر پذيرايي مي كرد.
ياد پيمان سعدآباد افتادم كه در زير چادري، جلوي كاخ سبز امضا شده بود. مي خواهم بنشينم و به حرفهاي او گوش بدهم. ولي او مي داند كه بايد برود.
«مي تواني با درختان حرف بزني. حرفهاي شيريني دارند.»
او رفته بود. مي خواستم به او بگويم من زبان درختان را بلد نيستم. من در سنگ و آهن، دود و خاك زندگي مي كنم. مي خواستم به او بگويم: «كدامين درخت به نفس آلوده من اعتنا مي كند.»
او رفته بود. صداي مرا نشنيد و اگر هم شنيد خنده اي كرد كه مرا در خود فرو برد. او مي داند كه خيلي وقت  پيش ها، در شهر من نيز درختي بود، رودي بود. اما درختان شهر من اينك مرده اند. برگ دارند ولي نفس نمي كشند. آب دارند ولي هميشه تشنه اند.
اين صداي پرنده،  ترنم دلنشين دارد. موسيقي سنتي كه از بلندگو برمي خيزد، پرنده ها را نااميد كرده بود. كودكي را مي بينم كه راه مي رود. جست و خيز مي كند ومادري كه به بازوي پدري تكيه دارد. بي اختيار احساس مي كنيم تمامي ابهت اين شهر پر از دود و آهن و سنگ در پاي درختان، در دامنه كوه مي شكند و آرام فرو مي ريزد. به درختان نگاه مي كنم. گويي مرا مي شناسند. شايد پيروز پيامي به آنها داده است. اما نگاه آنان مرا عذاب مي دهد. من درختي را قطع نكرده ام. من هواي پاك را دوست دارم. درخت گردو، نارون،كاج و چنار،  همه را دوست دارم. اگر من نيز باغي داشتم به سعد آباد مي بخشيدم تا وسعت آن بزرگتر شود. من نمي توانم آب رودخانه اي را بخرم تا درختان را آبياري كنم اما راه آب را نمي بندم. تابلوهايي كه در اين سوي و آنسوي ديده مي شوند، خبر ورود آهن را به باغ داده اند. مي بينم كه چگونه درختي، درب آهني را كه به آن تكيه داده است، از خود دور مي سازد. به راستي راز ماندگاري اين باغ چيست. دنبال پيرمرد مي گردم. مي خواهم به او بگويم من سكوت باغ را، هواي باغ را، درختان و چمنزارهاي باغ را، جويبار و رود باغ را،  همه و همه را دوست خواهم داشت. تاريخ آنها را ورق خواهم زد. از او خواهم خواست كه راز دل باغ را به من نيز بگويد. زيرا راز باغ را جز باغبان نداند.
رضا مصطفي زادگان

همزمان با شانزدهمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران
كتابخواني در اندونزي
آموزه هايي در ترويج فرهنگ كتابخواني-۲
برنامه هاي تشويق مطالعه، بايستي هر ساله مستمراً و به منظور جايگزيني روش هاي سنتي شفاهي براي انتقال اطلاعات با عادت مطالعه پياده شود. البته اين برنامه ها نياز به كتاب را افزايش خواهد داد. به هر حال كتاب بايستي در اختيار مردم قرار گيرد، اما شرايط اجتماعي- اقتصادي كشور، امكان خريد كتاب را براي همه فراهم نمي آورد. لذا تنها راه  حل، استفاده از كتابخانه  است. در يك كشور در حال توسعه، كتابخانه نه تنها عاملي براي سازماندهي و اداره كتب و ديگر موضوعات مطالعه، تبادل نظر در مورد كتب و بررسي آنها است، بلكه بيشتر مؤسسه اي براي ارتقاي آگاهي و سطح مهارت هاي افراد ملت است. يكي از معمول ترين و مهمترين وظايف كتابخانه ها، جلب مردم براي مطالعه است. مركز توسعه كتابخانه ها، هر ساله برنامه هايي به شرح زير به منظور تشويق مطالعه در سطح ملي برگزار مي كند:
۱- ترويج كتابخانه و عادات مطالعه از طريق:
* گسترش و توزيع بروشور و ديگر نشريات دوره اي در سرتاسر كشور.
* توزيع پلاكارد و پوستر در مراكز استان ها.
* برگزاري نمايشگاه هاي كتاب، كتابخانه.
* برگزاري سمينارها و دوره هاي آموزشي براي كساني كه از كتابخانه  استفاده مي كنند.
- و...
۲- مسابقات مطالعه كتب
موضوع مسابقه، تعدادي كتب علمي- تخيلي است كه توسط كميته ملي انتخاب شده است.
۳- فعاليت مربوط به اهداي كتاب به كتابخانه هاي روستايي.
۴- مسابقات كتابخانه اي . هدف اصلي اين برنامه تشويق به ارائه خدمات بهتر در كتابخانه ها به منظور افزايش تمايل به مطالعه و عادات مطالعه در جامعه و آشنا نمودن افراد جامعه با كتابخانه هاست.
۵- سرعت بخشيدن به خدمات كتابخانه هاي سيار. به دليل پراكندگي مناطق و ويژگي هاي جغرافيايي اندونزي تجهيز كتابخانه هاي سيار، مؤثرترين راه حل براي تقويت و سرعت بخشيدن به برنامه هاي تشويقي مطالعه در استان ها بوده است.
۶- انتخاب كتابداران نمونه.
۷- تحقيق در مورد عادات مطالعه.
۸- گسترش عادات مطالعه در مدارس از طريق:
* قصه گويي.
* در نظرگرفتن تكاليفي مربوط به مطالعه كتاب.
* خلاصه نويسي.
* ترغيب به نگارش روزنامه ديواري.
* برگزاري مسابقات مطالعه كتاب.
* آموزش فنون مطالعه.
* مكلف كردن دانش آموزان براي كمك به كتابداران معلم.
موجيتو
از مراكز توسعه كتابخانه هاي اندونزي

ترويج عادات مطالعه در هند
012950.jpg
از جمله اقدامات انجام شده در هند براي ترويج عادات مطالعه، مي توان به موارد زير اشاره كرد:
۱- تقويت نوسوادان و ديگر افراد از طريق فراهم كردن موضوعاتي براي مطالعه آنها.
۲- ترويج گسترده كتب، كتابخانه ها و اتاق هاي مطالعه.
۳- ايجاد تراست ملي كتاب با هدف توليد و تشويق به توليد موضوعات قابل مطالعه با قيمت مناسب و تقويت تمايل به مطالعه در ميان مردم.
۴- برگزاري نمايشگاه هاي كتاب در سطح ملي و منطقه اي.
۵- تأسيس شبكه اي از «جاناشيكسال نيل يافر» به عنوان مراكزي مستقر در نواحي شهري به منظور فراهم آوردن تسهيلاتي براي آموزش مستمر، ترويج گسترده كتب، كتابخانه ها و اتاق هاي مطالعه و...
۶- بهبود كيفيت موضوعات مطالعه.
سيوا سوآمي
مديريت آموزش بزرگسالان هند
ترجمه: شكوه رفيعي

علمي فرهنگي
اجتماعي
اقتصادي
انديشه
خارجي
سياسي
شهري
گلستان كتاب
محيط زيست
ورزش
ورزش جهان
صفحه آخر
همشهري اقتصادي
همشهري جهان
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   انديشه   |   خارجي   |   سياسي   |   شهري   |   علمي فرهنگي   |   گلستان كتاب   |  
|  محيط زيست   |   ورزش   |   ورزش جهان   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |