جمعه ۱ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۱۴
گفت وگو با حجت الاسلام فتحعلي زاده درباره پيشگيري از جرايم با ورزش
قانون پهلواني
001569.jpg

سيستم قضايي ايران بايد وارد ماجراي ورزش مي شد زماني كه قانون هاي چندپاره و بي مبنا در هر فدراسيون و باشگاهي اجرا مي شود، زماني كه ورزش مي تواند عاملي براي كاهش جرم و خلاف در جامعه باشد، وقتي ورزش به عاملي تاثيرگذار در تمامي شئونات اجتماع تبديل شده است، چرا نبايد از آن بهره جست؟ حركتي كه معاونت اجتماعي و پيشگيري از جرايم قوه قضاييه در مورد استفاده از ورزش براي كاهش آسيب هاي اجتماعي آغاز كرده است شايد تحول عمده اي در اين حيطه ـ جرايم اجتماعي ـ باشد. فتحعلي زاده مديركل ارتباطات و مشاركت هاي مدني قوه قضائيه در اين مورد توضيح مي دهد.
امين ساكت
در نظر بگيريد كه ابعاد پرتاب يك نارنجك مي تواند تا حد محروميت بين المللي و تخريب چهره اجتماع و مردم ايران پيش برود اين را همه مي دانند كه كل استاديوم كه نارنجك پرتاب نمي كنند ما بايد ياد بگيريم كه خودمان يعني مردم مقابل آسيب ها و جرايم را بگيريم تا مواجه با چنين عكس العمل هاي شديدي هم نباشيم
بحث پيشگيري از جرايم و آسيب هاي اجتماعي با استفاده از ورزش و مقوله تربيت بدني، اغلب به صورت حرف و شعار بوده. همه مي دانند كه وقتي يك مسابقه برگزار مي شود بخشي از جرايم اجتماعي كاهش پيدا مي كند، اما هيچگاه استفاده عملي از اين بخش در دستور كار ها قرار نگرفته است. اين كه قوه قضاييه وارد چنين بخشي شود آن هم نه به عنوان قوه قهريه بلكه براي همكاري در كاهش آسيب ها چيز جديدي است.
به نظرم يك مقدمه اي لازم است در مورد اهميت ورزش از ديدگاه ما. نشاط و شادابي لازمه زندگي هر فردي است. ورزش هم در ايجاد نشاط و شادابي موثر است. در بحث آسيب هاي اجتماعي يا جرايم، بايد ابتدا ريشه يابي كنيم كه حالا ضرر اين مشكلات به فرض اعتياد چيست. مسلماً هدف از ايجاد نشاط مقابله با چنين مشكلاتي است. با اين تعريف ورزش به عنوان عاملي براي ايجاد نشاط و در نهايت جلوگيري از جرايم و آسيب هاي اجتماعي موثر است. در اين بحث فقط خود عمل ورزش وجود و حضور ندارد، بلكه قهرمانان ورزشي به عنوان الگو در جامعه نيز مورد بحث هستند. ما مي توانيم ورزشكاراني كه رفتار و اخلاق خوبي دارند و اغلب همين طورند را به عنوان الگو معرفي كنيم. تاثيري را كه ورزش در جامعه و ميان جوانان دارد، امكان دارد يك سخنراني نتواند آنگونه و به راحتي داشته باشد. حتي حركت هاي معنوي ورزشكاران پس از موفقيت بسيار چشمگيرتر و موثرتر به نظر مي رسد.
با توجه به مسايل ذكر شده و با تشكيل معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم، قوه قضاييه، دنبال تقويت جايگاه اجتماعي خود است. در بند پنج اصل ۱۰۵ قانون اساسي هم پيش بيني شده كه براي پيشگيري از وقوع جرم، قوه قضاييه بايد همه نهادها و دستگاه ها را سازماندهي كند و از ظرفيت ها استفاده كند. از سوي ديگر با ديدگاه هاي جديد آيت ا... هاشمي شاهرودي ـ رياست قوه قضاييه ـ حركت ها آسان تر شده است. معاونت اجتماعي و پيشگيري از وقوع جرم در چند فاز فعاليت مي كند كه يكي از آنها بحث ارتباط با نهادهاي مردمي و مشاركت هاي مدني است. هدف ما در اين جا ايجاد ارتباط موثر با ظرفيت هاي جامعه است. جامعه ورزشي هم بزرگترين ظرفيت در جامعه است. ارتباط ما با جامعه ورزش آغاز شده، استقبال شده و اميدواريم با يك برنامه ريزي صحيح بتوانيم از برنامه هاي ورزشي و ورزشكاران براي ايجاد جامعه اي سالم استفاده كنيم.
البته من معتقدم بايد از ابتدا شروع كنيم. اصلاً منشا فكر اين كه ورزش ظرفيت بالايي براي پيشگيري از وقوع جرم دارد كجا بود؟
هدف اين است كه از همه ظرفيت ها براي پيشگيري استفاده شود. ورزش هم از اين قابليت برخوردار است. به هرحال اين سياستي است كه آيت ا... شاهرودي تدوين كرده اند كه در همه ظرفيت ها استفاده شود.
چرا اين نياز الان احساس شد؟
البته دير شده. متاسفانه قبل از حضور آقاي هاشمي شاهرودي اين معاونت ها نبود. كارهاي جديدي دارد انجام مي شود هر چند كه دير شده باشد. به طور مثال ديدارهاي حضوري ايشان به نوعي استفاده از همان ظرفيت هايي است كه گفتم. اين يكي از برنامه هاي جدي قوه قضاييه است.
چه كارهايي انجام شده و چه برنامه هايي داريد؟
البته اين كار تازه شروع شده.
چند وقت است؟
حدود هفت ماهي مي شود. جلساتي هم با مسئولان سازمان تربيت بدني داشته ايم و برنامه ها را براي انجام هماهنگ كرده ايم. البته ما با تمامي دستگاه ها كميته مشتركي تشكيل مي دهيم. با سازمان تربيت بدني هم اين تعامل آغاز شده تا با برنامه ريزي صحيح و موثر كارها را پيگيري كنيم. هدف ما انتقال از وضعيت نامطلوب به مطلوب است. ما هم معتقديم كه اين كار دير شروع شده در عوض بايد سرعت بيشتري به اين حركت بدهيم. متاسفانه ما برنامه هاي نشاط آور براي اوقات فراغت جوانان نداريم. به همين دليل جوانان به مسيرهايي كشيده مي شوند كه نادرست است. اين به عهده ماست. ما بايد براي فراغت آنها برنامه ريزي و سازماندهي كنيم.
اين كه شما مي گوييد بايد از توان و ظرفيت ورزش براي پيشگيري از جرم استفاده كنيم يعني چه؟ قرار است چه كار كنيد؟
مسلماً به معني آن نيست كه ما يك مسابقه ترتيب بدهيم. بلكه مي خواهيم انسان هاي شايسته ورزش را براي اجتماع محرك كنيم و از چنين الگوهايي استفاده كنيم. به طور مثال وقتي مردم فلان ورزشكار را دوست دارند، بيايد و در چنين كارهايي نيز براي سالم سازي اجتماع كمك كند.
يعني چه؟
به طور مثال الگوي  ورزشي با مردم صحبت كند در رابطه با زندگي خودش و پيشرفت هايش، ارتباط ايجاد كند. امكان دارد برنامه هايي ترتيب دهيم و از ورزشكاران بخواهيم در آن جا با مردم صحبت كنند. مردم بايد با زندگي ورزشكار به عنوان فردي كه در جامعه سالم زندگي مي كند آشنا شوند چون هدف ما الگو سازي است؛ الگوسازي عملي، بهترين راه براي پيشگيري از وقوع جرم هم همين است.
راههاي استفاده از اين الگوها چيست؟
در رابطه با خانواده ها و روابط حاكم بر آن مي شود استفاده كرد. زندگي مشترك يك ورزشكار در جامعه قطعاً موثر است. حالا براي رسيدن به اهدافمان راههاي مختلفي وجود دارد. سخنراني، برگزاري سمينارهاي مختلف، الگوسازي و... به اعتقاد من اگر مردم ببينند قوه قضاييه براي پيشگيري از جرم از چهره هاي ورزشي استفاده مي كند، همكاري بيشتري خواهند داشت. ما به اين اعتقاد داريم كه ورزشكار فقط توان گل زدن يا وزنه زدن يا... را ندارد. اخلاق، ايثار، صبر و از خودگذشتگي، نمادهاي ديگر يك ورزشكار است.
قرار است در اين طرح ورزشكاران به صورت عموم شركت داشته باشند يا گلچين شوند؟
البته اگر بتوانيم از همه استفاده كنيم كه عالي است ولي اين كار به صورت تدريجي در طول زمان خواهد بود.
حالا اگر خود اين جامعه ـ ورزش و ورزشكار ـ دچار مشكلاتي باشد چه؟ به طور مثال يك موقعي ما تبليغ مي كنيم كه بياييد از يك ورزشكار الگو بگيريد. بعداً مشخص مي شود كه خود آن ورزشكار دچار مشكلات عديده اي بوده. نتيجه اين كار قاعدتاً منفي است نه مثبت.
اين هم يك نكته خوبي است. اين نكته بايد رعايت شود يعني ورزشكار هم بايد آسيب شناسي شود. بايد به او تذكر داده شود و به او تبيين شود كه رفتار بد شما چقدر تاثير مي تواند داشته باشد. به او بايد گفته شود كه فحاشي تو در زمين چقدر اثر منفي دارد. قطعاً بايد پيش از خارج، داخل محيط ورزش سالم شود و البته با راهكارهاي خاص خودش. اينها تمامش در سايه ارتباط دوستانه و صميمانه است.
001572.jpg

ما امروز اگر مراجعه كنيم به قوه قضاييه، پرونده هاي زيادي از تخلفات اجتماعي ورزشكاران در شعبه هاي مختلف پيدا مي كنيم. من منظورم اين است كه الگو شدن فردي كه خود دچار مشكلات عديده اي است نمي تواند الگو باشد.
اتفاقاً در ارتباطات منظور همين است. به طور مثال يك جواني در ورزش پيشرفت كرده و در اجتماع مطرح شده است. قطعاً اگر از او عمل خلافي سر بزند تاثيرش بالاست. به نظرم همه ما به نظارت احتياج داريم، منتها نمي توانيم به ورزشكار بگوييم بالاي سرت ايستاده ايم. اين كارساز نيست. در سايه ارتباط مي شود ورزشكار را هم به راه درست هدايت كرد. اصل اين است كه به مرحله برخورد نرسد.
منظور من هم همين است. يعني در ابتدا بايد جامعه ورزش سالم شود و بعد ديگران را به سالم بودن هدايت كند.
حركت به سوي قهرماني يك شبه كه نيست. مسلماً تدريجي است. منظور ما اين است كه در كنار ورزش فيزيكي بايد به آسيب هاي آتي و پيش روي ورزشكار نيز توجه شود. همان طوري كه ويژگي هاي فني ورزشكار هميشه تست مي شود بايد جنبه هاي اخلاقي و روحي او نيز مورد آزمايش هميشگي قرار گيرد. حداقل انتظار ما اين است كه مشكلات دروني جامعه ورزش توسط خود اجزا برطرف شود. يكي از مسايل مطرح راه اندازي NGO حفظ ارزش هاي پهلواني در ايران است. جامعه ما در مورد آسيب ها حساس است. تمام اين كارها برنامه ريزي صحيح مي طلبد.
يكي از مسايلي كه توسط فرماندهان نيروي انتظامي مطرح شد اين بود كه زمان برگزاري رقابت هاي مهم ورزشي آمار جرايم در اجتماع كاهش نشان مي دهد. آيا آمار دقيقي در مورد كاهش ميزان جرايم وجود دارد؟
حقيقت اين است كه ما هم آمار دقيقي از اين ميزان تاثيرگذاري نداريم. اين هم نكته خوبي است كه ما بايد يك كار تحقيقاتي و علمي در اين زمينه داشته باشيم.
من مي خواستم به اين مسئله برسيم كه هر كشوري در دنيا در صدد است كه به اشكال متفاوت انرژي جوانانش را در جهت منافع خود در جهتي مناسب تخليه كند. شايد آنها ۱۰۰ فاكتور در اين زمينه داشته باشند. اما ما برخي از اين راهكارها را به دلايل قانوني، عرفي و شرعي صحيح نمي دانيم. يكي از اين راهكارها مي تواند استاديوم باشد. بحثي كه مطرح مي شود اين است كه برخي حركات نشان دهنده اين خواست نيست. به اعتقاد من پيش از اين كه مردم را به اين سمت و سو سوق دهيم بايستي زمينه را برايشان فراهم كنيم. بايد برخي اعتقادات و ديدگاه ها را در ميان مقامات و مسئولان انتظامي يا اجرايي كشور تغيير دهيم. برخي رفتارها در استاديوم توسط مسئولان امنيتي و انتظامي ديده مي شود كه منجر به كاهش سطح علاقه مندي مردم براي حضور در چنين مكان هايي خواهد شد. واقعاً چقدر همت وجود دارد كه ديدگاه ها نيز تصحيح شود؟
در بحث قانونگذاري همان طوري كه گفتيد بايد همه جانبه چنين مسايلي لحاظ شود. بله، قانونگذاري سياست ها، ديدگاه ها موثر است. آمدن به استاديوم و تخليه به عنوان يك مسكن است اما ما بايد به دنبال توسعه فرهنگ پيشگيري باشيم. از طرفي نيروي انتظامي را هم نمي توان مورد بازخواست قرار داد كه چرا اينگونه رفتار مي كنيد به طور مثال نارنجكي كه در بازي ايران ـ كره شمالي منفجر شد آنها را وادار به چنين بازرسي هايي مي كند. اين هم بايد توجيه شود. به نظر من هدف اصلي بايد فرهنگ سازي باشد.
به نظر شما با قوه قهريه مي شود فرهنگ سازي كرد يا نه؟ يعني با زور مي توان به آدم  چيزي آموخت؟
نه. البته در برخي زمان ها نياز است. تلاش ما اين است كه ما با فرهنگ سازي مشكل را حل كنيم. ما بايد مردم را آگاه كنيم كه هر فردي نسبت به آسيب هاي اجتماعي حساسيت به خرج دهد. ما نبايد از فضاسازي فرهنگي غافل شويم. البته بايد متذكر شد، رفتاري كه نيروي انتظامي در استاديوم ها دارد قطعاً مورد توافق و تفاهم با مسئولان سازمان تربيت بدني است. به طور مثال سازمان با نيروي انتظامي به تعاملي در اين جهت مي رسد. اين نيست كه قوه قضاييه در رفتارهاي ماموران نقش دارد، نه، ما تا كنون در اين زمينه وارد نشده ايم.
منظور من اين است كه نبايد از ظاهر و ويترين حركت و فرهنگ سازي غافل شد. اگر ويترين زيبا نباشد مشتري جذب نمي شود. چرا مي گوييم كه وظيفه نيروي انتظامي تامين امنيت داخل استاديوم است، چرا فكر نمي كنيم كه اگر جوان به استاديوم نيايد داخل كوچه و خيابان است و آن جا شرايط براي انحراف مساعدتر است. قاعدتاً كنترل صدهزار جوان در استاديوم به مراتب راحت تر از كوچه و خيابان  و خانه هاي يك شهر بزرگ مثل تهران است.
بالاخره جذب تماشاگر بسيار موثر است. محيط ورزش به طور كامل نشاط آور است. من مي گويم كه همه به قصد تخريب و نارنجك پرت كردن كه به استاديوم نمي آيند. چند نفرند. ما نبايد اين مسئله را بزرگنمايي كنيم.
حرف شما قبول. چند نفر در مجموعه افرادي كه به استاديوم مي روند به جهت تخريب مي روند.
درست.
اما وقتي مي خواهيم به اصطلاح خودمان پيشگيري كنيم كل آدم ها را لاي منگنه قرار مي دهيم. برخورد با تماشاگر شامل همه مي شود نه چند نفر. مسلماً شيپور را كه در خيابان نمي زنند. جاي آن استاديوم است ولي آن جا هم منع مي شود نتيجه اش به نظر شما مثبت است؟
شما بايد در نظر بگيريد كه ابعاد پرتاب يك نارنجك مي تواند تا حد محروميت بين المللي و تخريب چهره اجتماع و مردم ايران پيش برود. اين را هم مي دانند كه كل استاديوم كه نارنجك پرتاب نمي كنند. ما بايد ياد بگيريم كه خودمان يعني مردم مقابل آسيب ها و جرايم را بگيريم تا مواجه با چنين عكس العمل هاي شديدي هم نباشيم. به نظر من بهترين راه براي مقابله با اين معضلات فرهنگ سازي است. ما بايد در همه بخش ها مديريت كارآمد داشته باشيم.
كار عملي شما براي طرح تان چيست؟
تشكيل كميته مشترك، برگزاري سمينار، تشكيل جلسات با مديران باشگاه ها و فدراسيون ها كه برخي از اينها انجام شده و برخي ديگر در دست برنامه ريزي و اجراست.
بيشتر كار ما در بحث پيشگيري مديريت قضيه است، چون اجرا نيازمند امكانات وسيعي است كه در توان و حيطه وظايف ما نيست. اين جزو وظايف ذاتي قوه قضاييه است. اگر ما با مديران باشگاه ها و فدراسيون ها صحبت كرديم، در مرحله اول قصدمان جمع آوري آرا، نظرات و پيشنهادهاي اين قشر از جامعه ـ ورزشي ها ـ بود. ما بايد ديدگاه هاي آنها را شناسايي مي كرديم تا بعد بتوانيم از آنها استفاده كنيم.
چه نتايجي داشته؟
خيلي مثبت بوده.
آنها چه ديدگاه هايي داشتند؟
آنها معتقد بودند كه بايد كميته فعالي در اين زمينه راه اندازي شود. سازمان تربيت بدني، همايش مشترك را پيشنهاد داد. همايشي با شركت سازمان تربيت بدني، قوه قضاييه و نيروي انتظامي و با موضوع نقش ورزش در پيشگيري از وقوع جرم. اغلب مديران باشگاه ها از بي قانوني در حيطه ورزش گله مند بودند. آنها مي خواستند كه قوه قضاييه قوانين خاص ورزشي را تهيه و تدوين كند. اين بحث ها فعلاً در مرحله بررسي است.

يادداشت
پارادوكس ورزش
اميرحسين ناصري
يك دوره پرتنش سياسي در ورزش آغاز شده است. اگر روزي مردان ورزش خواستار ممانعت از حضور سياسيون به محيط ورزش بودند، امروز همانا دعا مي كنند بازي هاي ناخالص و ناسالم سياسي كمتر در اين حيطه اثرگذار باشد. شايد امروز كمتر كسي باشد كه حرف و عمل هاي متناقص و پرشمار مسئولان ورزش كشور را درك نكرده باشد. اما گاهي حركات مديران ورزش حتي از بازي هاي سياسي صحيح نيز عاري است. آنقدر اين بازي ها زشت و بي قاعده انجام مي شود كه هر بي سوادي به ناصوابي نيات مسئولان ورزش پي مي برد. نمونه هاي آن را آنقدر ديده ايم كه ديگر حوصله سرشماري نداريم. گاهي اوقات فكر مي كنم محيط ورزش تبعيدگاهي است كه آدم هاي درونش هركاري كه دلشان مي خواهد انجام مي دهند و كسي آن را پيگيري نمي كند. به طور مثال اگر وزير مثلاً نفت در طول چهار سال وزارتش دو حرف متناقض بزند آنقدر در موردش بحث مي كنند، آنقدر پيگيري از طرف مسئولان رده بالاي نظام و افكار عمومي انجام مي شود كه يا وزير عذرخواهي كند و يا استعفا. اما در محيط ورزش چنين قاعده اي حكمفرما نيست. مدير ورزش آزاد است پر از پارادوكس مديريتي باشد و كسي پيگيرش نباشد. آخر اين جا دنياي ورزش است:
۱ـ يك سال پاياني دوره فعاليت مهندس هاشمي طبا آنقدر پر از تنش ماندن يا رفتن بود كه كمتر كسي به فعاليت هاي يك مدير توجه مي كرد. مدير نالايق ديروز ـ از نظر منتقدانش كه شايد خود من يكي از آنها بودم ـ در پايان دوره كاري در ورزش، دموكراسي را براي ورزش به ميراث گذاشت و رفت.
براي دولتي كه شعار اصلي اش مردم سالاري و دموكراسي بود، استقلال فدراسيون ها ـ نه به لحاظ مالي كه شايد تا يك دهه ديگر هم به طور كامل ميسر نباشد ـ مي توانست عملي ترين شكل اين شعار باشد. انتخاب و بركناري روساي فدراسيون ها توسط مجامع هر فدراسيون پايان سال ها انتصاب سليقه اي يك فرد بود كه در اين صورت فدراسيون هاي ورزشي حركت به سوي تشكيل NGOهاي حمايت شده را آغاز كرده بودند.
اما با رفتن مهندس هاشي طبا و آمدن محسن مهرعليزاده، تلاش براي رعايت اصل دموكراسي متوقف شد. تصويب طرحي كه توسط آن مهرعليزاده اختيار و نصب مديران ورزشي را به حيطه رئيس سازمان تربيت بدني بازگرداند، آن هم توسط هيات دولت در حقيقت عينيت واقعي اين ضرب المثل فرانسوي بود: «دور زدن قانوني قانون». پس از اين كسب اختيار بود كه روساي اغلب فدراسيون هاي ورزشي يكي پس از ديگري يا استعفا كردند، يا كنار گذاشته شدند، يا باز نشسته شدند و يا ... كه تمامي اين حالات يكي بود.
اما پس از پذيرش استعفاي محسن صفايي فراهاني، مهرعليزاده مديران تك شغله و تمام وقت را مطرح كرد و حالا يك تناقض آشكار. عبدا... رمضان زاده سخنگوي دولت به عنوان سرپرست فدراسيون بيسبال منصوب شد. بايد از مديران ارشد سازمان تربيت بدني پرسيد كه چطور مي شود سخنگوي سازمان تربيت بدني كه اطلاعاتش از بيسبال فقط در حد اين است كه مي داند ورزش مورد علاقه مردم آمريكا، استراليا و بعضاً اروپاي غربي است به عنوان سرپرست فدراسيون مشغول به كار شد. اصلاً دليل ورود ايشان به عنوان سرپرستي كه بايد شش ماه ديگر ـ حداكثرـ قدرت را به رئيس قطعي بسپارد چيست؟ قرار است سخنگوي دولت در اين شش ماه در ورزشي كه هيچ شناختي از آن ندارد چه كار كند؟ البته يك ايده باقي مي ماند و آن تلاش براي حضور قطعي او در اين سمت است. بخشش ميز و اتاق مديريتي بين دوستان و رفقا رسم بي معني اي است كه از عالمي غير از ورزش وارد اين محيط شده است.
نمي دانم بايد عذرخواهي كنم يا نه ولي حضور مهرعليزاده در ورزش دو ميراث داشت، اول اين كه حركت در راستاي شعار دولت ـ دموكراسي ـ در ورزش را بي اثر كرد، دوم اين كه با انتخاب و ورود افرادي به مانند سخنگوي دولت، زمينه پيدايش پديده نامانوس «رفيق بازي» را به وجود آورد.
۲ـ رئيس سازمان به طرف سالن نمايشگاه حركت مي كند. مدير روابط عمومي، روابط بين الملل، مشاور عالي و سخنگوي سازمان به سرعت به  طرف غرفه روزنامه مي رود. روزنامه اي كه خود صاحب امتياز و مدير مسئول اش است. درون غرفه مي ايستد و رئيس سازمان بذل توجه اش را به اين روزنامه نشان مي دهد. روزنامه اي كه از رانت هاي موجود در حيطه سازمان تربيت بدني استفاده و رشدي غيرموجه را توجيه مي كند؛ «مگر مي شود ناراحت نباشم؟ حرف من اين است كه اگر چنين خبري صحت دارد چرا قبل از اين كه به خود من اطلاع بدهند به روزنامه اي مي دهند كه مدير مسئول آن مدير مشاور سازمان است؟...» اين حرف هاي شهرياري رئيس سابق فدراسيون بولينگ و بيليارد است در مورد روزنامه محبوب.
۳ـ واقعاً پرداخت بخشي از هزينه هاي ساليانه فدراسيون ها اين حق را به سازمان مي دهد كه روساي آنها را هرگاه كه خواستند بركنار كنند؟ «... وقتي شكستي پيش مي آيد و من فرداي آن روز مي روم مجلس، از من مي پرسند كه چرا اين طوري شد؟ مي گويم به ما ربطي ندارد، فدراسيون ها مستقل اند. مي گويند برو بابا جمع كن، بله اگر فدراسيوني  روي پاي خودش بايستد قبول، ولي فدراسيوني كه حتي پول آب، برق، گاز، تلفن و چاي اش را هم سازمان مي دهد، من قبول ندارم كه نشود بر آن نظارت كرد. نمي تواني بگويي ۱۰۰ ميليون مي دهم ولي كاري به شما ندارم، التماس دعا! چون اگر باختيد، ما بايد جواب بدهيم. با اين شرايط حق سازمان است كه دخالت كند.»
اينها حرف هاي معاون پارلماني رئيس سازمان تربيت بدني است. اما كمي هم از آن طرف ـ تنها يك نمونه ـ بدانيد بد نيست؛ «كل بودجه سالانه ما در سال ۶۰ ميليون است در حالي كه براي يك يا دو صعود در هيماليا بين ۸۰ تا ۱۰۰ ميليون هزينه لازم است.» اين هم حرف هاي يك رئيس فدراسيون. حالا جمع بزنيد بودجه هيات هاي استان ها، هزينه هاي جاري فدراسيون و... . آيا اختصاص ۶۰ ميليون به فدراسيوني مثل كوهنوردي در حالي كه اين فدراسيون در سال بين ۴۰۰ تا ۵۰۰ ميليون هزينه دارد، مي تواند حق عزل و بركناري رئيس اش را به رئيس سازمان بدهد. در مورد تمامي فدراسيون ها وضع به همين منوال است آيا مسئولان سازمان اطلاع دارند كه درآمدهاي فدراسيون ها از كجا است و اين هزينه ها از كجا تامين مي شود؟

نتايج ديدارهاي مقدماتي جام جهاني در آسيا
ايران ۳ قطر ۱
اردن ۵ لائوس صفر
مالزي ۱ هنگ كنگ ۳
يمن ۱ كره شمالي ۱
تركمنستان ۲ سريلانكا صفر
بحرين ۲ سوريه ۱
قرقيزستان ۱تاجيكستان ۲
تركمنستان ۲سريلانكا صفر
امارات ۱تايلند صفر

خبر
عادت كرده ايم
هافبك تيم ملي فوتبال كشورمان پس از پيروزي سه بر يك مقابل قطر گفت: ما عادت داريم مقابل صد هزار تماشاگر فوتبال بازي كنيم و اميدواريم هيچگاه صحنه خالي بودن ورزشگاه آزادي تكرار نشود.
مهدي مهدوي كيا افزود: ما پيش بيني مي كرديم كه بازي مشكلي داشته باشيم به خصوص آن كه تماشاگران نيز حضور نداشته  باشند. وي تصريح كرد: تيم ما بازي را خيلي خوب آغاز كرد و يك گل زود هنگام برتري هاي ما را تثبيت كرد. در نيمه اول بازي بسيار خوبي انجام داديم و در نيمه دوم بيشتر بازي را كنترل كرديم.
مهدوي كيا يادآور شد: مهم ترين مسئله براي ما كسب سه امتياز مسابقه بود كه آن را به دست آورديم. وي در پايان خاطرنشان كرد: تيم كشورمان امروز بازي بسيار زيبايي ارايه كرد و اگر تماشاچيان در ورزشگاه حضور داشتند، مي توانستند به خوبي از اين بازي لذت ببرند.

ايران قهرمان دوچرخه سواري آسيا
تيم ملي دوچرخه سواري جمهوري اسلامي ايران با كسب مقام قهرماني تيمي آسيا در نهمين دوره تور دوچرخه سواري در لانكاوي مالزي بامداد امروز به تهران بازگشت. در اين مسابقه ها كه در سطح دو به دوي جهان برگزار شد تيم كشورمان ضمن كسب مقام قهرماني تيمي مدال طلاي آسياي اين رقابت ها را نيز به دست آورد.
۲۰ تيم در اين مسابقات شركت كردند كه شش تيم آنها آسيايي بود. تيم ملي دوچرخه سواري كشورمان ميان تيم هاي كشورهاي آسيايي به مقام اول رسيد. براساس اين گزارش در رده بندي تيمي جهاني نيز تيم ملي دوچرخه سواري كشورمان يازدهم شد. همچنين قادر ميزباني براي نخستين بار در تاريخ مسابقات دوچرخه سواري آسيا فاتح پيراهن آسيا شد و خود را در رده يازدهم قرار داد.

تلاش ليبي براي ميزباني جام جهاني
ليبي براي ميزباني بازي هاي فوتبال جام جهاني ۲۰۱۰ تلاش گسترده اي را آغاز كرده است. شبكه تلويزيوني الجزيره در برنامه معروف به پرونده هاي ورزشي موضوع تداركات گسترده ليبي براي استقبال از كميته تحقيقاتي و كارشناسي فدراسيون بين المللي فوتبال فيفا و تلاش براي فراهم كردن مقدمات ميزباني را تشريح كرد. قرار است فيفا به زودي گزارش مفصل خود را درباره بررسي امكانات كشورهاي آفريقايي براي ميزباني جام جهاني ۲۰۱۰ منتشر كند.

مراسم درگذشت پانتاني
هزاران نفر در مراسم تدفين ماركو پانتاني دوچرخه سوار ايتاليايي در يكي از شهرهاي بندري ايتاليا شركت كردند.
به گزارش شبكه تلويزيوني يورونيوز، پانتاني پيروزي هاي خود را از سال ۱۹۹۸ در مسابقات جيروي ايتاليا و تولدوي فرانسه كسب كرد. برخي از مردم اعتقاد دارند وي قرباني يك توطئه شده است اما آسيب شناسان علت مرگ وي را آنفلوآنزاي مزمن و ايست قلبي مي دانند.

نتايج شطرنج بازان ايراني در مسكو
احسان قائم مقامي شطرنج باز ايراني شركت كننده در مسابقات بين المللي آزاد مسكو عصر امروز در برابر ساسي كيان، استاد بزرگ شطرنج هندوستان به نتيجه مساوي رسيد. در اين مسابقات تاكنون در نتايج انفرادي الشن مرادي با كسب دو امتياز در صدر جدول گروه B قرار دارد. شجاعت قانع و حسن عباسي فر هر كدام با يك پيروزي و يك باخت در برابر حريفان روسي خود داراي يك امتياز هستند. مسابقات بين المللي شطرنج مسكو كه از ديروز در اين شهر آغاز شده است تا هفتم اسفندماه ادامه دارد. در اين مسابقات كه از معتبرترين مسابقات آزاد شطرنج جهان محسوب مي شوند ۶۰۰ شطرنج باز از جمله ۱۶۰ استاد شطرنج جهان از ۶۰ كشور شركت دارند.

نتايج رقابت هاي دوستانه در اروپا
در حالي كه فقط چهارماه به برگزاري مرحله نهايي رقابت هاي يورو ۲۰۰۴ باقي مانده است بسياري از تيم ها در ديدارهاي دوستانه شركت كرده اند.
به گزارش شبكه تلويزيوني بي.بي.سي، فرانسه مدافع عنوان قهرماني بازي هاي جام ملت هاي اروپا دو بر صفر بلژيك را شكست داد. تيم ملي هلند هم يك بر صفر آمريكا را شكست داد، آلمان هم دو بر يك بر كرواسي پيروز شد. نتيجه ديدار تيم هاي جمهوري چك و ايتاليا دو بر دو مساوي شد.

ورود تيراندازان كشورمان به تهران
تيم هاي ملي تيراندازي بانوان و مردان كشورمان پس از شركت در دهمين دوره رقابت هاي قهرماني آسيا ساعت ۴ بامداد ديروز وارد تهران شدند. در اين دوره از رقابت ها كه در كوالالامپور پايتخت مالزي برگزار شد، خانم نسيم حسن پور از تيم بانوان موفق شد در قسمت كلت بادي جوانان به مدال برنز آسيا دست يابد.

و دوباره شروع شد
001761.jpg
رقابت  براي حضور در بزرگترين تورنمنت ورزشي جهان با جام جهاني فوتبال. رقابت هايي كه براي ما خاطرات خوبي به همراه ندارد. هميشه پيش از شروع فكر مي كرديم به راحتي وسط جام جهاني هستيم، به اواسط بازي ها كه مي رسيديم به اما و اگر متوسل مي شديم و در اواخر بازي ها با دعا و دستاويزهايي مثل غيرت و تعصب منتظر معجزه اي مي نشستيم.
رقابت هايي آغاز شده كه برخلاف آنچه همگان متصورند،  سخت ترين رقابت ها در ميان پنج قاره است. اغراق نيست، اگر به اين مسئله اعتقاد داشته باشيد كه در زمين فوتبال تنها مسايل فني تعيين كننده نتايج نيست مي توانيم به نكات جالبي بپردازيم.
در كدام قاره چند پارگي آداب و رسوم و عقايد و نژادهاي مختلف و رنگارنگ به مانند آسيا وجود دارد؟ در آسيا، تيمي مثل ايران بايد با قطر بازي كند كه بافت فرهنگي اعراب را دارد و فارسي زبانان بي شماري به دلايل تاريخي و هجرت هاي گذشته در آن جا زندگي مي كنند. اگر كسي به فارسي حرفي بزند آنها متوجه مي شوند ولي آنها خود را عرب مي دانند. خود اين تيم تشكيل شده از بازيكنان مهاجري كه از فرانسه، كشورهاي قاره آفريقا و... به اين تيم آمده و مليت خود را تغيير داده اند. يا لائوس كه اگر از بازيكنان تيم ملي بپرسي شايد هيچ كدام اين زبان و حتي موقعيت جغرافيايي اش را ندارند، با بحريني بايد رقابت كرد كه وقتي مقابل ايران پيروز مي شود پرچم كشوري ديگر ـ عربستان ـ را به دست تماشاگرانش مي دهد.
پراكندگي فوق العاده و عجيب اديان در كل آسيا بر فرهنگ و عموماً بر نوع زندگي و فوتبال تاثير گذار است و ما مي انديشيم كه فوتبال فقط توپ است و ۲۲ بازيكن درون زمين. از طرف ديگر تنوع آب و هوايي وضعيت را به مراتب سخت تر مي كند. يك تيم در يك گروه مي بايستي تنوع آب و هوايي حاشيه خليج فارس، آسياي ميانه و جنوب شرق آسيا را تحمل كند و خود را براي بازي در انواع و اقسام آب و هوا ها آماده كند. ارتفاع عمومي كشورها كاملاً متفاوت است و به تبع آن فشار محيطي بر بازيكنان كاملاً متفاوت. در يك طرف قاره اول صبح است و در طرف ديگر مردم آماده مي شوند براي خواب. سفرهايي اين چنيني تنظيم خواب بازيكنان را برهم مي زند.
در يك طرف مردم عربي صحبت مي كنند، در يك طرف روسي، در طرف ديگر ژاپني و پشتو و... در مقابل در كدام قاره چنين تفاوت هايي قابل مشاهده است. تنوع آب و هوايي در اغلب قاره ها يكسان است. زبان ها، نژادها، اديان و... همه جا در هر قاره اي تقريباً يكسان است. شما نمي توانيد نمونه اي مثل بحرين را در آن جا پيدا كنيد، به طور مثال نمي توانيد ببينيد كه مثلاً فرانسه، آلمان را برده باشد و مردمش پرچم ايتاليا را تكان دهند. اروپا، اروپا است، آفريقا، آفريقا. در هيچ قاره اي نمي توانيد سفيدپوست، زردپوست و سياهپوست را به طور همزمان به صورت عمده مشاهده كنيد. يا وجود كشورهاي توسعه يافته، در حال توسعه و به معناي واقعي جهان سومي در كنار هم در كدام قاره وجود دارد؟
اين ذهنيت كه بازي ها در آسيا آسان تر است تفكري واقعاً سطحي است مگر اين كه به عواملي جز مسايل فني در فوتبال اعتقاد نداشته باشيد. تغييرات مداوم در بازيكنان، مربيان و تفكرات حاكم بر نوع بازي ها آنقدر در كشورهاي آسيايي زياد است كه شما قطر امروز را نمي توانيد با قطر دو سال پيش مقايسه كنيد. شايد سال بعد هم شكل ديگري به خود بگيرد. يا همين مالديو كه ۱۷ گل از ما خورد، حالا يك گل از كره جنوبي مي خورد اينگونه است كه معتقديم فوتبال در آسيا به مراتب سخت تر از بازي در اروپا، آفريقا يا آمريكا است.

ورزش
ادبيات
ايران
جامعه
دهكده جهاني
علم
كاغذ اخبار
هنر
صفحه آخر
|  ادبيات  |  ايران  |  جامعه  |  دهكده جهاني  |  علم  |  كاغذ اخبار  |  ورزش  |  هنر  |
|  صفحه آخر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |