شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۵
به ياد يار سفر كرده ،تيمور ترنج، شاعر معاصر جنوبي
بهانه اي براي گريستن
008508.jpg
علي الله سليمي
تيمور ترنج، ياري ديگر از قافله شاعران معاصر روزگار ما بود كه اخيراً بار سفر بست و ما را با اندوه هجران خود تنها گذاشت.
نمي دانم تا چه انداز تيمور را مي شناسيد. اما آنچه به صورت پراكنده در اوراق مختلف بر جاي مانده ،او را اين گونه معرفي مي كند: «تيمور ترنج در روز دهم خرداد ماه ۱۳۳۴ در شهر كوچك «هفشجان» در ۱۲ كيلومتري شهركرد واقع در استان چهار محال و بختياري متولد شد. در خرمشهر بزرگ شده و قبل از انقلاب اسلامي به استخدام نيروي دريايي درآمد. وي همزمان با شروع جنگ تحميلي به استان بوشهر منتقل و در آنجا ساكن شد. نخستين جوانه هاي شعري اين شاعر در «روزنامه اطلاعات» و «كيهان فرهنگي» به چاپ رسيد.
در سالهاي بعد كتابهاي «صداي مردم ژرفا» ، «تو چقدر شبيه شعرهاي من گريه مي كني» و «گزيده ادبيات معاصر» از اين شاعر به چاپ رسيد.
در حال حاضر همزمان با ايام درگذشت اين شاعر معاصر نشر قو در تهران مجموعه اي از آخرين سروده هاي وي را در قالب كتابي با عنوان «اوقات دريا هميشه آبي نيست» چاپ و منتشر كرده است.
در كتاب حاضر تازه ترين و آخرين اشعار مرحوم تيمور ترنج در قالب هاي غزل، مثنوي و  سپيد به مخاطبان آثار اين شاعر ارائه شده است.
مرحوم ترنج در اواخر سال ۸۲ به دليل بيماري كبد در بيمارستان گلستان نيروي دريايي تهران بستري شد كه پس از بهبودي نسبي به بوشهر عزيمت كرد. اما در ابتداي سال جاري مجدداً به دليل عارضه كبد در بيمارستان گلستان بستري و جهت عمل پيوند كبد به بيمارستان نمازي شيراز منتقل و بستري شد.
تيمور ترنج به دليل بيماري كبد و فشار خون علي رغم مراقبت هاي پزشكان در بخش آي.سي.يو دچار ايست قلبي شد و مصادف با سالروز تولدش در ساعت ۱۰ صبح روز چهارشنبه سيزدهم خرداد ماه سال ۱۳۸۳ در سن ۴۹ سالگي، نداي حق را لبيك گفت. و در روز پنجشنبه چهاردهم خردادماه بنابر وصيت خودش در محل زادگاهش (هفشجان) به خاك سپرده شد. از اين شاعر سه فرزند(۲ دختر و ۱ پسر) بر جاي مانده است.
در پي درگذشت اين شاعر معاصر نظرات چند تن از شاعران معاصر درباره وي را با هم مرور مي كنيم:
مشفق كاشاني درباره اين شاعر مي گويد: «تيمور ترنج از جمله شاعراني بود كه در زمان حيات ادبي خود از مقتضيات روز و مسائل اجتماعي و مردم غافل نشد. او خرمشهر خونين را كوچه به كوچه قدم زده است و جنگ را با تمام وجود حس كرده و در شعر خود انعكاس داده است. مي توان تيمور ترنج را فرزند صديق دفاع مقدس خواند، زيرا ارادت او به شهداي جنگ در آثارش مشهود است.
منوچهر آتشي نيز معتقد است حس و صميميت دو عامل تأثيرگذار شعر تيمور ترنج بر مخاطبان بود. او مي گويد: «او در بين معاصران خودش از موقعيت شعري خوبي برخوردار بود و به شكل قابل توجهي توانست در زمان خودش شعري تأثيرگذار و حسي بر مخاطبان ارائه كند. ضايعه مرگ او تا مدت ها در بدنه شعر جوان ما محسوس خواهد بود.»
عليرضا قزوه مي گويد: «تيمور ترنج به خوبي توانست شعر انقلاب و دفاع مقدس را در كالبد شعر سپيد پرورش دهد و از اين جهت، تلاش اين اديب دردمند قابل ستايش است.» قزوه افزود: «آثار مرحوم تيمور ترنج از چند زاويه قابل توجه است، نخست اين كه زبان شعري اش با زبان مردم همخواني داشت و سروده هاي ساده اش به هر مخاطبي روح مي بخشيد. توانمندي هاي او در سرودن شعرهاي آزاد نيز از ديگر ويژگي هاي شعر تيمور ترنج است.»
شاعر «از نخلستان تا خيابان» افزود: «ترنج از جمله شاعراني بود كه ادعايي نداشت و همواره در وادي ادبيات به ويژه ادبيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس تلاش مي كرد.» عليرضا قزوه يادآور شد: «حضور او در عرصه هاي دفاع مقدس و پوشيدن لباس رزم (نيروي دريايي) از نزديك او را با حادثه جنگ رو در رو كرد و باعث شد كه آنچه ترنج مي گويد و مي نويسد، زبان زنده و صريح حادثه باشد.»
علي باباچاهي از شاعران معاصر كه برخاسته از خطه جنوب ايران است نظري متفاوت راجع به شعر تيمور ترنج دارد. اين همشهري مرحوم تيمور ترنج با اظهار اين نكته كه يك جريان آشنا و رايج در شعر امروز ايران وجود دارد كه با اين ژانر شعري به كشف وجوهي پنهان نياز ندارد و من اسم اين شعرها را شعر آسان گذاشته ام، يادآوري مي كند: «شعر تيمور ترنج زير اين عنوان قرار مي گيرد. همين قدر كه او حيات ذهني خود را با واژه ها درگير مي كرد و درگيري با واژه ها به معناي فاصله گرفتن از روزمرگي است. براي او حرمت زيادي قائليم.»
خليل عمراني شاعر و مدير مركز آفرينش هاي ادبي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان نيز مي گويد: «تيمور ترنج با شعرهايش نشان داد كه شاعر و هنرمند واقعي همواره بايد در متن جامعه حاضر باشد نه در حاشيه.»
اومي افزايد: «تصويري كه از تيمور ترنج در اذهان نقش بسته است، شاعري مسئول و هنرمندي آگاه به شرايط جامعه است.»
اين شاعر كه اصلاً بوشهري است و سال ها با تيمور ترنج در استان بوشهر مأنوس بوده است يادآوري مي كند: «در مقاطع مختلفي، تيمور ترنج با قلم خود در ميدان حاضر شد و توانست حرف ها و مشاهدات خود را از آنچه مي بيند مطرح  كند كه يكي از نمونه هاي شاخص اين حضور ادبي، صحنه دفاع مقدس است. آنجايي كه تيمور شهادت خيلي از دوستان خود را با چشم خود ديده و درباره اش شعر سرود.»
همچنين عليرضا بهرامي شاعر و محقق ادبيات مي گويد: «تيمور ترنج شاعر متعهدي به معناي واقعي كلمه بود. شاعري وطن پرست با تعهد برخاسته از دل حادثه كه اين گونه تعهد داشتن را به متعهد خوش نشين بودن ترجيح مي داد.» وي يادآوري مي كند: «ترنج و چند نفر ديگر از شاعران با شرايط مشابه او داراي خصوصيتي ويژه هستند. اينان با آن كه در «آخر خط» هاي نقشه جغرافيايي كشور اقامت داشتند در طول دو دهه گذشته به طور مستمر همراه با جريان هاي شعري روز پيش رفتند و حضور خود را از راه بسيار دور، در محافل شعري مركز هر چند به صورت مجازي حفظ كردند.»
بهرامي با اشاره به اين كه حضور ترنج در محيط و سرودن از رويدادهاي اقليمي، او را از تقليدهاي كوركورانه اي كه بسياري به آن دچارند دور كرد مي گويد: «ترنج شاعر متعهد و بي ادعايي بود كه تنها به پويايي مي انديشيد، دبير هيچ جشنواره اي نشد و هيچ مسئوليت فرهنگي را به عهده نگرفت بلكه تمامي خود را وقف شعر و خانواده و از همه مهم تر وطنش كرد.»
علي هوشمند نيز درباره شعر تيمور ترنج مي گويد: «ترنج شعر نو را نه از سر ناآشنايي با وزن بلكه به علت آشنايي عميق با فلسفه شعر نو انتخاب كرد.» وي يادآوري كرد: «زنده ياد تيمور ترنج با آفرينش اشعاري در طول ۸ سال دفاع مقدس و پس از آن در حفظ و جاودانه كردن حماسه ايثارگران نقشي مهم و به ياد ماندني به عهده داشت.»

سايه روشن ادبيات
پس از دوازده سال يك زن ،رئيس انجمن نويسندگان كودك و نوجوان شد
رياست هيأت مديره انجمن نويسندگان كودكان و نوجوانان، در طول شش دوره گذشته برعهده يكي ازآقايان عضو اين انجمن بوده است، اگر چه زنان در پنج دوره عضو هيأت مديره و در دور ششم نيز خارج از هيأت مديره مي توانستند پيشنهادات خود را ارائه كنند، اما اتفاق تازه اي كه در دوره هفتم رخ داد، انتخاب معصومه انصاريان به عنوان رئيس هيأت مديره است
برخلاف دوره گذشته كه در هيأت مديره انجمن نويسندگان كودك و نوجوان هيچ يك از نويسندگان زن حضور نداشتند، معصومه انصاريان در دوره جديد توانست با راي اكثريت به رياست هيأت مديره اين انجمن منصوب شود.
شايد بتوان با بهانه هاي مختلف حضور زنان را در برخي عرصه ها ناديده گرفت. اما ناديده گرفتن آنها در برخي بخش ها و يا تصميم گيري ها ناممكن است و در صورت چنين رخدادي، صدمات جبران ناپذيري را در پي خواهد داشت.از جمله عرصه هايي كه نمي توان حضور زنان و نياز به نظرات آنها را انكار كرد، بخش هاي تصميم گيرنده درباره امور مربوط به كودكان و نوجوانان است.
زنان به خاطر حس مادرانه و صرف وقت بيشتر با كودك و نوجوان، آشنايي بيشتري با خواسته هاي آنها دارند و مي توان گفت كه در بيشتر مواقع بهتر از مردان آنها را درك مي كنند.
رياست هيأت مديره انجمن نويسندگان كودكان و نوجوانان، در طول شش دوره گذشته برعهده يكي از رجال اين انجمن بوده است، اگر چه زنان در پنج دوره عضو هيأت مديره و در دور ششم نيز خارج از هيأت مديره مي توانستند پيشنهادات خود را ارائه كنند، اما اتفاق تازه اي كه در دوره هفتم رخ داد، انتخاب معصومه انصاريان به عنوان رئيس هيأت مديره است.
آيا انصاريان براي جبران حضور ضعيف زنان در هيأت مديره و غيبت آنان در دوره قبلي به رياست انتخاب شده است؟  آيا حضور او تنها براي خالي نبودن صحنه از زنان و به گفته برخي، تنها يك حركت «نمادين» است؟ يا  اين بار مديريت حقيقي به يك زن سپرده شده است؟
معصومه انصاريان در گفت وگو با خبرنگار سرويس فرهنگ و انديشه  ايلنا، اظهار داشت: «عضويت من يك واقعيت است و هيأت مديره دوره هاي ششم و هفتم مرا به عنوان رئيس انجمن نويسندگان كودك و نوجوان برگزيده اند.»
وي تأكيد كرد: «حال اينكه  اين حضور را نمادين بدانيم يا واقعي به نگاه ما بستگي دارد البته گاهي ذهنيت موجود در جامعه ما نسبت به زنان باعث مي شود ما حضور آنها را در عرصه هاي مديريتي نمادين ببينيم؛ اما اگر با نگاهي دقيق به جامعه امروز نگاه كنيم،  اين حضور را به عنوان يك حقيقت مي پذيريم.»
انصاريان تصريح كرد: «انتخابات انجمن در كمال آزادي صورت گرفت، انتخاب من در حالي صورت گرفت كه دو سوم آراي داده شده را به دست آوردم و زنان تنها يك سوم حاضران را تشكيل مي دادند.
نگاه انجمن به حضور زنان مثبت است و حتي مي توان گفت نگاه حمايتگرانه هم دارند.»
آنچه از حرف هاي انصاريان مي توان برداشت كرد اين است كه هيچ مانعي براي حضور زنان در هيأت مديره و شركت كردن در تصميم گيري ها وجود ندارد.
اما زنان  آيا خودشان براي حضور در هيأت مديره و شركت در تصميم گيري ها كوتاهي نكرده اند؟ به نظر مي آيد نويسندگان زن تمايل كمتري براي به دست گرفتن مسئوليت در اين انجمن دارند.
شايد يكي از اين دلايل اين باشد كه در انجمن نويسندگان كودك و نوجوان كه انجمني غيردولتي است، به كسي حقوق پرداخت نمي شود؛ شايد حقيقتا فضا آنگونه كه بايد و شايد براي حضور آنان فراهم نيست.
انصاريان در اينباره معتقد است: «متأسفانه گاهي زنان نويسنده به دلايل زنانه نمي توانند مسئوليت قبول كنند.
يكي از دلايل آن حجم سنگين كارهاي خانه است كه باعث فاصله گيري زنان از كارهاي اجرايي در خارج از خانه مي شود.»
به گفته وي، «در جامعه ما از وظايف خانگي زنان شاغل چيزي كم نمي شود. يك زن مگر چقدر توانايي كار دارد. البته همانطور كه گفتم اين يكي از دلايل دوري زنان از قبول مسئوليت است.»
با تمام دلايل موجود، براي غيبت زنان در عرصه هاي تصميم گيري، بدون شك حضور آنها يك نياز است و بايد جامعه شرايط حضور آنها را در تصميم گيري هاي جامعه فراهم كند.
انصاريان نيز با اين نظر موافق است و مي گويد: « اگر بپذيريم كه نهادهاي جامعه هركدام به مثابه يك خانواده هستند، متوجه مي شويم كه حضور زنان و مردان در كنار هم براي تصميم گيري و اجرا يك ضرورت است.»

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |