مهدي طاهباز
از اين هفته دو فيلم ديگر در سينماهاي تهران اكران مي شوند تا بلكه برخي سالن هاي سينما كه مدتي است رونق چنداني ندارند، با استقبال مواجه شوند.
«شمعي در باد» ساخته پوران درخشنده به جاي «برگ برنده» و «اشك سرما» ساخته عزيزا... حميدنژاد به جاي «معادله» روانه پرده سينماهاي تهران و شهرستان ها خواهند شد.
شمعي در باد فيلمي است متعلق به سينماي اجتماعي. سينمايي كه اين روزها مخاطب چنداني ندارد و مردم به آن روي خوش نشان نمي دهند.
شكست مطلق آثاري چون برگ برنده و «شهر زيبا» در گيشه نشان دهنده اين است كه مردم از شرح و تصويرسازي واقعياتي كه در كنارشان مي گذرد چندان استقبال نمي كنند. اين مسئله حتي در مورد برگ برنده كه با هيجانات سينمايي و عوامل اوليه جذب مخاطب همراه است نيز صدق مي كند.
در سال جاري دو فيلم متعلق به سينماي اجتماعي فروش خوبي داشته اند. اولي «بوتيك» ساخته حميد نعمت ا... و ديگري «سربازهاي جمعه» به كارگرداني مسعود كيميايي. فروش اين فيلم ها دلايلي را به همراه داشته است كه اگر آنها وجود نداشتند، اين دو فيلم نيز سرنوشت چندان جالبي به لحاظ اقتصادي پيدا نمي كردند.
بوتيك جدا از واقع نمايي و واقع گرايي صادقانه و باور پذيرش از سه عامل مهم براي جذب مخاطب برخوردار بود. اول تبليغات مثبتي كه پس از حضور موفق اين فيلم در جشنواره روي آن صورت گرفت. بوتيك بهترين فيلم اول جشنواره شد و قريب به اتفاق منتقدان و سينمايي نويسان از آن به عنوان پديده جشنواره بيست و دوم نام بردند. دومين عامل موفقيت بوتيك سود جستن از حضور بازيگران تماشاگرپسندي مانند محمدرضا گلزار و گلشيفته فراهاني و سومين عامل موفقيت اين فيلم زمان بسيار مناسب اكران آن است.
اكران بوتيك از اواسط اسفندماه سال گذشته و درست در سردترين و بي رونق ترين موقع سال (به لحاظ نمايش آثار جديد سينمايي) آغاز شد. اتفاقاً بيشترين فروش بوتيك به همين روزهاي اسفند سال ۸۲ مربوط مي شود.
و اما سربازهاي جمعه با حضور جمعي از بازيگران جوان و مطرح سينماي ايران، تبليغات فراوان صورت گرفته در متن و حاشيه فيلم از زمان ساخت (و حتي از قبل از آن) تا زمان اكران و از همه مهم تر يدك كشيدن نام كارگرداني چون مسعود كيميايي توسط فيلم از جمله دلايل اقبال نسبي اين فيلم به رغم تلخي و سياهي آن است.
با اين كه سربازهاي جمعه از تبليغات تلويزيوني بي بهره است، اما باور كنيد اين فيلم آنقدر حاشيه دارد كه تقريباً همان كار تيزرهاي تلويزيوني را برايش انجام مي دهد.
مسعود كيميايي هم چه دوست داشته باشيم و چه نداشته باشيم نامي تحريك كننده براي سينما رفتن و ديدن دست پخت يك كارگردان بر روي پرده است.
اما شمعي در باد از برخي معيارهاي ذكر شده در مورد دو فيلم فوق بهره مند است و از برخي بي بهره.
فيلم فضاي جوانانه و يا جوان پسندانه جذاب تري دارد. چند سرنوشت هولناك همراه با شوك براي چند شخصيت اصلي و نيز رفتن قهرمان ماجرا تا مرز نابودي مي تواند براي تماشاگر جذاب باشد.
رابطه جوانان فيلم (بهرام رادان، شهاب حسيني و حسام نواب صفوي) با يكديگر جذاب و ملموس از آب درآمده است. فيلم حول محور قرص هاي روانگردان يا همان اكستاسي مي گذرد كه معضلي امروزي در جامعه ايران است.
ضمناً شمعي در باد هم چند دقيقه اي از آن كوتاه شده ولي روي اين مسئله مانور چنداني از سوي سازندگان داده نشده است.
مهم ترين مشكل شمعي در باد تايم بلند و تعدد شخصيت در آن است كه گويا فيلم در مقايسه با جشنواره قدري كوتاه تر شده و ريتم بهتري پيدا كرده است. موفقيت اقتصادي شمعي در باد در گيشه چيز دور از ذهني به نظر نمي رسد.
اما اشك سرما از چهارشنبه اين هفته جايگزين معادله خواهد شد. فروش معادله طي چند هفته اخير سير نزولي داشت. با اين كه به نظر مي رسيد با اضافه شدن سينما استقلال به جمع سينماهاي نمايش دهنده اين فيلم، فروش معادله بيشتر شود اما به دليل همزماني با اكران «مهمان مامان» و سپس سربازهاي جمعه آخرين ساخته ابراهيم وحيدزاده نتوانست مرز ۲۰۰ ميليون تومان را پشت سر بگذارد.
اشك سرما فيلمي متعلق به سينماي دفاع مقدس است. اما داستان فيلم در جايي متفاوت تر از جاهايي كه ماجراي بقيه فيلم هاي جنگي ايراني مي گذرد، اتفاق مي افتد. فيلم داستان يك خنثي كننده خبره مين را در ارتفاعات پر برف و سرد كردستان بازگو مي كند كه درگير يك رابطه عاطفي مي شود، رابطه اي كه به سرانجام هولناكي ختم مي شود.
اشك سرما فيلمي است كه اگر تماشاگر آن را در سينما ببيند، از آن خوشش خواهد آمد و راضي از سالن بيرون خواهد رفت. اما نكته مهم اين جاست كه به نحوي بايد تماشاگر را به سمت سالن ها جذب كرد و او را به تماشاي فيلم ترغيب. اگر سازندگان اشك سرما بتوانند در يكي دو هفته اول تماشاگران را به نوعي به سمت سينماها بكشانند، فيلم به تدريج جاي خود را باز مي كند و فروش خوبي خواهد داشت.
اشك سرما از آن دسته آثاري است كه موفقيت تجاري آن وابستگي شديدي به شرايط زماني (و حتي مكاني) اكران دارد.
اما ديگر آثار روي پرده؛ از هفته گذشته «فراري» دومين ساخته بلند رضا جعفري در سينماهاي آزاد به نمايش عمومي درآمد.
نكته اي كه در اكران اين فيلم بسيار حايز اهميت و مهم جلوه مي كند اين است كه پس از پنج ماه تازه اكران آزاد معني مي شود و فيلمي خارج از گروه هاي چهارگانه سينمايي و در مجموعه اي از سينماهاي آزاد به نمايش درمي آيد. يكي از خاصيت هاي اكران آزاد اين است كه فيلم ها با چند سينماي آزاد قرارداد ببندند و روانه اكران عمومي شوند.
مسئله اي كه تازه در روزهاي مياني سال ۸۳ به وقوع مي پيوندد.
فراري،سال گذشته در جشنواره كودك و نوجوان اصفهان به نمايش درآمد. حدود سه سال از توليد اين فيلم مي گذرد و ديگر در شرايط فعلي سينما، ماجراي دختران فراري و... موضوع چندان جذابي براي يك فيلم سينمايي به نظر نمي رسد. آن هم با مقدار زيادي شعار و تعليق هاي آبكي و پايان عبرت آموز.
اولين فيلم رضا جعفري تابستان سال ۷۶ به نمايش درآمد و با بليت آن زمان كه چيزي در حدود ۵۰ تومان بود ۲۱ ميليون تومان در تهران فروش كرد و در ميان ۱۰ فيلم پرفروش سال قرار گرفت، اما فراري در بهترين حالت فروشش به ۵۰ ميليون تومان خواهد رسيد.
ديگر اين كه مهمان مامان كماكان به فروش خوبش ادامه مي دهد و اين فيلم در چهارمين هفته نمايشش توانست از مرز فروش ۳۰۰ ميليون تومان بگذرد و تا اين جا لقب سومين فيلم پرفروش سال را به خود اختصاص دهد.
سربازهاي جمعه هم با افت فروش مواجه شده ولي در پايان سومين هفته نمايش  خود مرز ۱۰۰ ميليون تومان را خواهد گذراند. سربازهاي جمعه در بهترين حالت حدود ۲۰۰ ميليون تومان فروش خواهد كرد كه براي اين فيلم رقم خوبي به نظر مي رسد.
اما برگ برنده در كمال ناباوري لقب كم فروش ترين فيلم سال ۸۳ (البته تا پايان ماه پنجم) را به خود اختصاص داد. اين فيلم در پايان پنجمين هفته نمايش خود نيز نتوانست مرز ۵۰ ميليون تومان را پشت سر بگذارد و جايش را به شمعي در باد داد.

آرتا پور ملك
هفته گذشته اجراي دو نمايش «عروسك فرانسوي» در تالار كوچك و «دخمه شيرين» در تالار چهارسوي تئاترشهر به پايان رسيد.
عروسك فرانسوي كاري از ندا هنگامي در مدت ۲۰ روز اجرا در تالار كوچك مجموعه تئاترشهر توانست ۶۷۲ تماشاگر را جذب خود كند كه از اين ميان ۴۱۸ نفر با بليت و ۲۵۴ نفر با كارت مهمان از اين نمايش ديدن كردند.
دخمه شيرين كاري از قطب الدين صادقي نيز موفق شد در مدت ۳۱ روز اجرا ۲۸۱۶ نفر را به سالن چهارسو بكشاند از اين ميان تعداد ۲۰۵۴ نفر با بليت و ۷۶۲ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
اما «سه خواهر» نوشته آنتوان چخوف و به كارگرداني اكبر زنجانپور تاكنون موفق ترين نمايش چند ماهه اخير تئاترشهر به لحاظ جذب مخاطب بوده است.
اين نمايش با ۱۲ اجرايي كه داشته موفق شده ۲۳۲۱ نفر را به سالن اصلي مجموعه تئاترشهر بكشاند. ۱۶۹۱ نفر از تماشاگران «سه خواهر» با بليت و ۶۳۰ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
«پيرسگ خرفت» به كارگرداني داوود دانشور ديگر نمايشي است كه هشت اجرا را در تالار قشقايي پشت سر گذاشته است. اين نمايش در اين مدت موفق شده ۱۷۳ تماشاگر داشته باشد كه از اين ميان ۷۴ نفر بليت خريده اند و ۹۹ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
«پشت شمشادها» كاري از علي رويين تن كه در تالار سايه اجرا مي شود نيز در مدت پنج روز اجرا توانسته ۱۶۲ تماشاگر داشته باشد. ۶۰۰ نفر از تماشاگران اين نمايش با بليت و ۱۰۲ نفر از آنها با كارت مهمان از آن ديدن كرده اند.
ديگر نمايشي كه در تالار سايه اجرا مي شود «اين كدوم پنج شنبه است» كاري از حميدرضا آذرنگ است. اين نمايش در مدت ۱۰ روز اجرا توانسته ۶۰۱ تماشاگر داشته باشد كه ۲۹۵ نفر از آنها با بليت و ۳۰۶ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
«عباس» كاري از حسين محب اهري كه در تالار نو اجرا مي شود با چهار اجرا ۳۸ تماشاگر و «هتل ايران» با ۵ اجرا در همين تالار ۱۹۹ تماشاگر داشته اند. ۲۱ نفر از تماشاگران نمايش اول با بليت و ۱۷ نفر از آنها با كارت مهمان و ۱۰۸ نفر از تماشاگران نمايش دوم با بليت و ۱۹۹ نفر از آنها با كارت مهمان وارد تالارنو شده اند.
اما هفته گذشته سه نمايشنامه نيز در كافه ترياي اصلي تئاترشهر خوانده شدند. «ملكوت» كاري از فرهاد باريان با دو اجرا ۸۴ تماشاگر داشت و ۲۳ هزارتومان فروش كرد. «شرحي كشاف در باب زندگي و مرگ مردي در قبر خود» كاري از سيد علي ميرطالبي پور با يك اجرا ۴۵ تماشاگر و ۱۳ هزارتومان فروش و دست آخر «اطاقي در هتل پلازا» به كارگرداني فرزانه ارسطو با ۱۲ اجرا، ۱۰۶ تماشاگر و ۳۱ هزارتومان فروش.
اما ديگر تالارهاي تهران؛ در تالار سنگلج اجراي نمايش «سيزده» كاري از بنفشه توانايي به پايان رسيد و «هرچي دلت بخواد» كاري از حميد پورآذري جايگزين آن شد.
سيزده در مدت ۳۵ روز اجرا توانست ۷۷۷۶ تماشاگر داشته باشد و در حدود ۵/۳ ميليون فروش كند.
هرچي دلت بخواد نيز در مدت دو روز اول اجراي خود موفق شده  ۳۱ نفر را به تالار سنگلج بكشاند و حدود ۴۱۰ هزارتومان فروش كند. در تالار مولوي نيز سه نمايش بر روي صحنه است.
«حكايت عاشق الكتريك» پس از ۱۵ روز اجرا در تالار اصلي ۵۸۲ تماشاگر داشته كه از اين تعداد، ۲۴۶ نفر مهمان بوده اند.
«ساحره سوزان» كاري از مه لقا باقري نيز كه در همين تالار بر روي صحنه است با ۱۵ اجرا ۳۸۸ نفر را جذب خود كرده است. ۲۴۱ نفر از تماشاگران اين نمايش از كارت مهمان استفاده كرده اند. ديگر نمايشي كه در تالار كوچك مولوي اجرا مي شود، «دو جلاد» كاري از مرجان محمدپور است. اين نمايش در مدت هشت روز اجرا توانسته ۱۷۶ تماشاگر را جذب خود كند كه از اين ميان ۴۴ نفر با كارت مهمان وارد سالن شده اند.
اما قرار است به زودي تالار خانه نمايش اداره تئاتر با اجراي «تاج محل» كاري از امير دژاكام افتتاح شود.
هنوز زمان دقيق اجراي اين نمايش روشن نشده اما گروه تئاتر «ماهان» اميدوارند تا اوايل شهريور بتوانند نمايش خود را در اين سالن بر روي صحنه ببرند.
دژاكام هفته گذشته طي گفت و گويي درباره اجراي نمايش در اداره تئاتر گفت: «تجربه نشان داده كه استقبال تماشاگران از يك نمايش به سالن آن بستگي ندارد چرا كه ما نمايش «روژان» را به مدت ۴۸ شب در همين تالار اجرا كرديم كه موفق هم بود. هنرمندان بزرگي تاكنون در اين سالن كار كرده اند و جاي تاسف است در حالي كه با تراكم اجرا در تئاترشهر روبه رو هستيم، سالني كه مي تواند ارتباط صميمانه اي ميان تماشاگران و بازيگران برقرار كند، خالي بماند. اين هنرمندان هستند كه به سالن ها مفهوم مي دهند و نه اين كه مكان هاي اجرا به خودي خود چنين معنايي داشته باشند.»
ديگر نمايشي كه قرار است در خانه نمايش اداره تئاتر اجرا شود «كافي شاپ ـ داخلي ـ شب» به كارگرداني علي اصغر دشتي است اين نمايش برخلاف كار قبلي  دشتي فضايي كاملاً معاصر دارد و برگرفته از «بيمارستان عشق» مرحوم علي حاتمي است كه توسط مهدي ميرمحمدي و يونس لطفي به همراه علي اصغر دشتي بازنويسي شده است.
تمامي اتفاقات اين نمايش در يك كافي شاپ رخ مي دهد كه توسط يك زن تنها اداره مي شود. او در يك شب باراني با آدم هايي روبه رو مي شود كه هر يك بناچار شب را در آن جا سپري مي كنند و...
ندا مقصودي، يونس لطفي، آرش بزرگ زاده، رامين سياددشتي و... بازيگران اين نمايش را تشكيل مي دهند.
ديگر اين كه قرار است پري صابري نمايش «من از كجا عشق از كجا» را از اواخر آبان تا اوايل دي ماه امسال در سالن اصلي تئاترشهر بر روي صحنه ببرد. تاكنون بازيگران اين نمايش كه برگرفته از اشعار فروغ فرخزاد است، انتخاب نشده اند و تمرينات از اول مهرماه و پس از مشخص شدن بازيگران آغاز خواهد شد.
اما مهم ترين خبر تئاتري هفته گذشته مربوط به احتمال اجراي «افرا» نوشته و كار بهرام بيضايي در تالار اصلي تئاترشهر بود. گفته مي شود «افرا» از آذرماه امسال در سالن اصلي تئاترشهر بر روي صحنه خواهد رفت. اين نمايش را قرار بود بيضايي در سال ۸۱ اجرا كند اما چون زمان اجراي بيضايي به كس ديگري واگذار شد، او كار را تعطيل كرد. بيضايي در اين مدت با اين كه اين نمايشنامه را منتشر كرده ولي اجازه اجراي آن را به هيچ گروه تئاتري (البته به غير از يك گروه دانشجويي شهرستاني در مازندران) نداده است.

سينماي ايران
فروش فيلم ها در سينماهاي تهران
تا تاريخ ۲۶ مرداد
نام فيلم روز نمايش فروش
مهمان مامان ۲۶ ۳۳۰
معادله۴۲۱۷۰
برگ برنده۳۳۴۴فراري ۶۵
سربازهاي جمعه۱۹۹۰
مصائب مسيح۱۰۰۶۵
پينوكيو۲۰۴‎/۵
توضيح: از روز چهارشنبه «شمعي در باد» ساخته پوران درخشنده به جاي فيلم «برگ برنده» در گروه سينماي آفريقا به نمايش درآمد. هفته آينده نيز اكران «معادله» ساخته ابراهيم وحيدزاده، به پايان مي رسد و به جايش «اشك سرما» ساخته عزيزا... حميدنژاد در گروه سينماي استقلال اكران مي شود. از اواسط شهريور نيز «گاو خوني» در سينما سپيده اكران خواهد شد. ضمناً پس از پايان اكران «مهمان مامان» در گروه سينماي عصر جديد به جاي «مزرعه پدري» فيلم «دوشيزه» ساخته محمد درمنش به نمايش درخواهد آمد.
- ارقام به ميليون تومان

سينماي جهان
فروش فيلم ها در سينماهاي
ايالات متحده تا تاريخ ۱۵ آگوست
نام فيلم هفته نمايش فروش كل
بيگانه عليه غارتگر
خاطرات شاهزاده ۲
وثيقه
يوـ گي ـ او! فيلم سينمايي
برتري بورن
دهكده
كانديداي منچوري
كتاب سياه كوچك
من، روبوت
مرد عنكبوتي ۲
ناپلئون ديناميت
هارولد و كمار
به وايت كسل مي روند
توضيح: «بيگانه عليه غارتگر» كه مخلوطي است از دو فيلم «بيگانه» و «غارتگر» توانست با فروشي ۳۸ ميليون دلاري در اولين آخر هفته اكرانش در صدر جدول فروش سينماهاي آمريكا قرار بگيرد.
جديدترين محصول كمپاني فوكس قرن بيستم و موجود اهريمني و هيولاي فيلم هاي بيگانه و غارتگر كنار يكديگر قرار داده تا تماشاگران را جذب خود كند. فروش اين فيلم بسيار بيشتر از آن چيزي كه تصور مي شده، بوده است.
اما در جايگاه دوم فروش فيلم
«خاطرات شاهزاده ۲: نامزدي سلطنتي» ساخته گري مارشال قرار دارد. اين كمدي رومانتيك در هفته اول نمايشش توانست ۳۷ ميليون دلار فروش كند و تنها با يك ميليون اختلاف در جايگاه دوم جدول فروش قرار بگيرد.
«وثيقه» مايكل مان اين هفته ۱۶ ميليون دلار فروخت تا با ۳۵ درصد افت فروش مجموع فروش خود را به ۵۲ ميليون دلار برساند. «يو ـ گي ـ او ـ فيلم سينمايي» تازه ترين انيميشن برادران وارنر توانست با ۹ ميليون دلار فروش در جايگاه چهارم قرار بگيرد.
اما رتبه هاي بعدي متعلق به «برتري بورن» و «دهكده» با هشت و هفت ميليون دلار فروش است. مجموع فروش اين دو فيلم به ترتيب در چهارمين و سومين هفته اكران، به ۱۳۹ و ۱۰۰ ميليون دلار رسيده است. «من، روبوت» نيز اين هفته ۶/۳ ميليون دلار فروش كرد تا مجموع فروشش به ۱۳۳ ميليون دلار برسد.
اما «اسپايدرمن ۲» يا همان مرد عنكبوتي اين هفته با ۴/۳ ميليون دلار فروش در رده دهم جدول قرار گرفت. اين فيلم تاكنون و در مدت هفت هفته اكران ۳۶۱ ميليون دلار فروش داشته است.
- ارقام به ميليون دلار

تئاتر
فروش نمايش هاي تالارهاي تهران
تا تاريخ ۲۴ مردادماه
نام نمايش
سه خواهر
دخمه شيرين
پير سگ خرفت
پشت شمشادها
اين كدوم پنج شنبه است
عروسك فرانسوي
عباس
هتل ايران
سيزده
هرچي دلت بخواد
حكايت الكتريك عاشق
ساحره سوزان
دو جلاد
- ارقام به تومان

جواد قادري
هفته گذشته و پس از مدتي آتش بس باز هم حملات به خانه محترم سينما آغاز شد البته اين بار به جشن خانه سينما. با اعلام اسامي نامزدهاي هشتمين جشن سينما، داد از دل تعدادي از سينماگران كه نسبت به داوري هاي معترض بودند، بلند شد.بيشترين اعتراض به كانديداتوري بهترين فيلم از سوي «هم نفس» و «سربازهاي جمعه» بود. هم نفس مهدي فخيم زاده در هيچ رشته اي به غير از بهترين فيلم نامزد نشده و سربازهاي جمعه كيميايي به غير از بهترين فيلم تنها در رشته بازيگر نقش دوم زن نامزد تنديس شده است. مارمولك هم در كنار بهترين فيلم، براي بازيگر نقش اول مرد كانديدا شده جالب است، نه؟  تنها در اين نقطه از جهان و از سوي نهادي در كوچه سمنان چنين اتفاقاتي روي مي دهد.
جالب تر آن كه نام پيمان قاسم خاني و گوهر خيرانديش كه براي دو فيلم مارمولك و «رسم عاشق كشي» سيمرغ بلورين جشنواره فجر را دريافت كرده بودند، حتي در ميان نامزدها هم ديده نمي شود!
«دوئل» هم كه در جشن شركت نكرد اما در عين ناباوري در بخش بهترين عكس نامزد دريافت تنديس شد!


پس از آن همه تبليغات، گزارش، اعلام برنامه و... كه در مورد سينما يك و سينما چهار انجام شد، هفته گذشته هيچ كدام از اين برنامه ها فيلم هاي موردنظر از پيش اعلام شده را پخش نكردند. گويا رقابت اين دو برنامه به صورت جوانمردانه اي در جريان است چون وقتي سينما يك برنامه موردنظر را پخش نمي كند، سينما چهار نيز متعاقباً همين كار را انجام مي دهد!اما اگر واقعيت ماجرا را بخواهيد، داستان از اين قرار بوده كه هفته گذشته اين دو برنامه به علت حملات نظاميان آمريكا به شهر مقدس نجف برنامه هاي از پيش تعيين شده خود را پخش نكردند و دو فيلم ضدآمريكايي نشان دادند. اما سينما يك «ايستگاه مركزي» را هفته آينده نشان خواهد داد و پنج شنبه ۲۹ مرداد برنامه نخواهد داشت. سينما چهار هم ۳۰ مرداد فيلم «خط باريك قرمز» را پخش خواهد كرد. باور كنيد!


مهدي فخيم زاده قرار است در سريال «مختارنامه» داوود ميرباقري ايفاگر يكي از نقش ها باشد. بازي مهدي فخيم زاده چيز چندان عجيبي نيست ولي خبر فوق از آن جهت قابل اهميت است كه فخيم زاده حدود ۱۴ سال است كه در اثري كه خود كارگردانش نباشد، بازي نكرده است. او آخرين باري كه در فيلمي به كارگرداني كسي غير از خودش بازي كرد، در سال ۷۰ و در فيلم «رنو تهران ۲۹» ساخته سيامك شايقي بود. قرار است مختارنامه سريال خوبي شود شايد در حد امام علي (ع) باور نمي كنيد؟


ايرج قادري هم جلوي دوربين خواهد رفت. پس از ۲۲ سال و در نقش دايي غراب. آخرين بار او سال ۶۱ و در نقش دادا در فيلم «دادا» بر روي پرده ظاهر شد. فيلم در تركيه ساخته خواهد شد و جمعي ديگر از بازيگران مطرح سينماي ايران در آن بازي خواهند كرد. «آفتاب تلخ» فيلم بسيار خوبي خواهد شد اما باور نكنيد.


در فاصله چهل روز مانده به آغاز جشنواره كودك و نوجوان اصفهان فيلم «چاي نت» به كارگرداني حسين قناعت وارد مرحله فيلمبرداري شد تا به جشنواره برسد.
باز هم مورد مشابه با «كودكانه» مسعود كرامتي در سال ۸۲ و... البته اين بار بدشانسي با قناعت همراهي زيادي كرد و گرنه هم اكنون فيلمبرداري فيلمش به پايان رسيده بود. از تعويض تهيه كننده گرفته تا... باعث شدند تا دومين فيلم قناعت ديرتر از آن روزي كه مي بايد، شروع شود. قناعت كارگردان مظلومي است. اولين فيلمش پروانه زرين بهترين فيلم جشنواره گذشته كودكان را گرفت ولي در بين فيلم هاي مسابقه فجر انتخاب نشد! مسئله اي كه او هنوز آن را باور نكرده است.


«طلسم شدگان» داريوش فرهنگ را كه ديده ايد؟ مجموعه اي كه جمعه شب ها از شبكه تهران پخش مي شود و تا اين جا مخاطبان زيادي را هم جلب خود كرده است؛ مجموعه اي كه شرايط لازم يك سريال تلويزيوني مخاطب پسند را كم و بيش داراست و براي مديوم تلويزيون قابل قبول به نظر مي رسد.
اما نكته جالب در مورد اين مجموعه علاقه كارگردانش به دادن كدهايي است كه قرار است به نوعي حضور و سايه او را به بيننده القا كنند.ابتداي قسمت پخش شده در هفته گذشته ناگهان كارگردان محترم در حركتي آوانگارد يك متن به دست جلوي دوربين ظاهر شدند و پس از مدتي سخنراني براي درگذشتگان فاجعه زلزله بم آمرزش طلبيد. سپس بازيگران با ميزانسني خلاقانه پشت سر كارگردان آمدند، كارگردان بلند شد و از كادر خارج شد و بازيگران ماجراي سريال را آغاز كردند!
در اين لحظه ما از اين همه خلاقيت و نوآوري به حيرت فرو رفتيم! اما جالب تر اين كه اواسط سريال دو بازيگر اصلي زن و مرد در پلاني بي ربط به قبل و بعدش به سينمايي مي روند كه «رز زرد» را نمايش مي دهد و دوربين نيز روي پوستر اين فيلم (كه عكس آقاي كارگردان روي آن نقش بسته) چند لحظه اي ثابت مي ماند!
حال از ديالوگ هايي مثل «تو بهترين باباي دنيايي» و... بگذريم! (بهترين باباي دنيا يكي از فيلم هاي داريوش فرهنگ است). همه اين اتفاقات باورنكردني در يك قسمت از اين مجموعه به وقوع پيوست!


راستي حال ما خوب مي باشد. پس از كسالتي مختصر آماده مي باشيم تا در خدمت شما باشيم. باور اين موضوع بر عهده خودتان مي باشد!