سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۸۳
نقطه مشترك
004026.jpg
جهانگير كوثري
در سمينار يا جشنواره اي كه يك ماه پيش در خانه هنرمندان به مناسبت وجوه تشابه فوتبال و سينما شركت كرده بودم، درباره رشته شكوهمند فوتبال و پديده سينما بحث مفصلي با هوشنگ گلمكاني و حميدرضا صدر داشتم. هر چه گشتم نقطه تلاقي و نقطه مشتركي بين فوتبال و سينما پيدا نكردم. روي مواضع خود ايستادم و هر اندازه ازجانب دوستان عزيزم استدلال و دلايل آورده شد، نتوانستم اين دو پديده را به يكديگر پيوند بزنم.
سمينار ديگري در راه است. جشن سينما و فوتبال در موزه هنرهاي معاصر با حضور كارشناسان و منتقدان جهان سينما كه فوتبال را نيز چون سينما دوست دارند و آن را تعقيب مي كنند. در اين مورد منتقدان سينماي داخلي هم به دفاع از وجه مشترك سينما و فوتبال تحليل هاي متفاوت داشته اند و اكثر آنها نيز از شيفتگان فوتبال بوده اند و هستند. نظرات خود را درباره فوتبال در صفحه ۱۳ آورده ايم و بخشي از دست نوشته هاي عباس كيارستمي فيلمساز شهير كشورمان را نيز در اين صفحه مي خوانيد، اميدواريم كه بتوانيم در ادامه اين بحث نقطه مشتركي بين فوتبال و سينما پيدا كنيم. شما هم بخوانيد و نظرات خود را براي ما بفرستيد.

اول زندگي، بعد فوتبال
حدود بيست سال پيش كه براي اولين بار در جشنواره كن شركت كردم، روزي متوجه استقبال عظيم مردم از يك ستاره بودم. در آن جا، مردم معمولاً در برابر كاخ جشنواره جمع مي شوند و براي چهره هاي سرشناس- به خصوص بازيگران مشهور- ابراز احساسات مي كنند. آن روز، هجوم جمعيت فوق العاده بود. سرك كشيدم كه ببينم اين هجوم براي كيست. چشمم به آنتوني كوئين افتاد و فكر كردم كه خب، حتماً براي اوست. اما او كه گذشت، ديدم نگاه ها متوجه جاي ديگري است. مسير نگاه ها را دنبال كردم و ديدم عده اي محافظ، كسي را چنان در ميان گرفته اند كه نمي توانم شخص وسطي را ببينم. او با محافظانش كه از پله ها بالا رفت، بالاي پله ها ايستاد، جمع محافظان از هم باز شدند و سياه پوستي پديدار شد، دست تكان داد و هلهله جمعيت اوج گرفت. ذهنم را جست وجو كردم تا او را بشناسم. ابتدا تصور كردم سيدني پواتيه است، اما دقت كه كردم، ديدم شباهتي به پواتيه ندارد... او پله بود و آن روز ده ها برابر جمعيتي كه معمولاً براي استقبال از ستاره هاي سينما در مقابل كاخ جشنواره جمع مي شوند، به استقبال پله آمده بودند. آن جا دريافتم كه چه تفاوتي است ميان يك ستاره واقعي و يك ستاره سينما كه روي پرده نقش قهرمان را بازي مي كند. فكر مي كنم به مناسبت هزارمين گلي كه به تازگي زده بود، او را به كن دعوت كرده بودند.
ياد مصاحبه اي افتادم كه زماني با پله و ياشين شده بود؛ در باره يك پنالتي تاريخي كه اين دو در مقابل هم ايستادند و الان درست نمي دانم كه پله گل زد يا ياشين توپ او را گرفت. اين مهم نيست. مهم اتفاقي است كه در لحظه هاي نواختن ضربه، در ذهن اين دو افتاد و هركدام، جداگانه آن را در مصاحبه هايشان توصيف كردند: وقتي پله توپ را كاشت، ياشين از چشمان و حالت چهره پله خواند كه او مي خواهد توپ را به چپ دروازه بزند و آماده شد كه به چپ شيرجه برود (اين البته كاري است كه گويا همه دروازه بان ها مي كنند)، اما پله هم از چشمان ياشين دريافت كه او دستش را خوانده است. بنابر اين تصميم گرفت به راست بزند. بار ديگر ياشين فهميد كه پله مسير توپ را از چشمانش خوانده و تصميمش را عوض كرده است. اين خواندن فكرها و عوض كردن تصميم ها، در همان چند لحظه و تا هنگام ضربه زدن به توپ، به سرعت ادامه يافت و تصميم پله در لحظه شوت، يك تصميم آني بود. گفتم كه نمي دانم نتيجه آن پنالتي چه بود. احتمالاً ياشين بايد توپ را گرفته باشد كه تبديل به دروازه باني افسانه اي شد و شايد هم پله گل زد. اما آن چه مهم است، همين ردو بدل شدن نگاه ها، خواندن فكرها؛ عوض شدن پي درپي تصميم ها در لحظه و سپس عزم آخر و ضربه به توپ. ياشين گفته بود كه در لحظه دورخيز او، از چهره اش خواندم كه مي خواهد به راست بزند، اما در چهره خودم، اين را نشان ندادم و او ضربه را زد. اين ديگر فقط ورزش نيست؛ نهايت هوش و ذكاوت است.
* اين مطلب بخشي از نوشته هاي عباس كيارستمي است كه در سال ۱۳۷۷ به مناسبت آغاز شانزدهمين جام جهاني فوتبال و با عنوان فوتبال و سينما در مجله فيلم به چاپ رسيد.

درام هاي فوتبال و سينما
003990.jpg
جهانگير كوثري
پيدا كردن يك دريچه مشترك براي سينما و فوتبال، دغدغه اي است كه ساليان دراز علاقه مندان به اين دو مقوله و پديده به دنبالش بوده اند: درام هاي سينما، درام هاي فوتبال ،نقش اجتماعي و توده اي فوتبال و حضور تماشاگران سينما، زمان نود دقيقه بازي فوتبال و زمان قانوني نود دقيقه اي يك فيلم سينمايي.
شيفتگان سينما و فوتبال براي پيدا كردن نقطه تلاقي اين دو پديده ،گاه از مرزهاي قانوني و حقيقي و چارچوب هاي تعيين شده پا را فراتر گذاشته و وجوه اشتراك فوتبال و سينما را چنان اغراق آميز ترسيم كرده اند كه از هر جز فوتبال يك سهم هم به سينما داده اند. تاريخ پيدايش فوتبال نوين را با تاريخ پيدايش سينما به يكديگر نزديك كرده اند و حتي در عناصري كه ژانرهاي مختلف سينمايي را تشكيل مي دهند، فوتبال را نيز شريك نموده اند. شيفتگان نزديكي اين پديده از فوتبال بخش هاي تراژيك آن را نيز به سينما نسبت داده اند.براي فوتبال پروتاگونيست (قهرمان) و آنتاگونيست(ضدقهرمان) ساخته اند، آنها مي گويند: فوتبال چون سينما فيلمنامه دارد (تاكتيك) و در آن سه عامل فضا(مكان)، زمان و حركت جاري است و مسأله سطح  و اندازه نيز كاملاً  در فوتبال رعايت مي شود.
حوزه ديد دارد و نوع ميزانسن ها در تصويربرداري فوتبال چون سينماست. فوتبال در تلويزيون و تصويربرداري، سه عامل اصلي را رعايت مي كند. توپ داخل كادر، بازيكن خارج از كادر و شخصي كه كادر را مي بندد.
آيا روح حقيقي فوتبال در نماي اصلي و لزوم هماهنگي با آن نهفته است. «شارل تسون» آن را تأييد مي كند، منتقدي كه سينما را دوست دارد، اما عاشق فوتبال است. در عرصه منتقدان سينماي ايران نيز از اين دست عاشقان فوتبال فراوانند، اما وجوه مشترك فوتبال و سينما را من به وضوح نمي بينم و اين موضوع  هميشه براي اين دوستان جاي تعجب، اعتراض و گاه عصبانيت است.
مي توانم فوتبال را به طور مجزا با واژه هاي زيبا بيان كنم و اتفاقاً  بد نيست كه از پيوند فوتبال و سينما بتوانيم تماشاگران اين دو پديده را به يكديگر مربوط كنيم و هر دو طرف از آن سهمي ببرند.
فوتبال بويژه در جام جهاني ارزش هاي اجتماعي، مردمي، فرهنگي و اقتصادي خاص خودش را دارد. جام جهاني فوتبال، پنجره اي تماشايي از اقتصاد بازار، پژواك ويژه اي از نبض و شوق كل جوامع و ستايش اغراق آميزي از فرهنگ فراجهاني است. جام جهاني نمايش نيست، فيلم نيست! جام جهاني يك كاردستي مصنوعي كه با حقه هاي بعد از توليد شكل گرفته نيست!  اين يك اتفاق واقعي، زنده، غيرقابل پيش بيني با همه لحظات اعصاب خردكن همچون اشتباه حياتي يك دروازه بان يا ناراحتي شديد ناشي از دست دادن يك ضربه پنالتي است. جام جهاني همچون موسيقي پاپ، نمايش هاي مد، فروش فروشگاههاي زنجيره اي و نوسانات بازار يكي از كليدهاي درك جهان ماست، اما سينما نيست، فيلم از پيش ساخته شده نيست، در آن درنگ جايز نيست،  ميزانسن، دكوپاژ ، تدوين، موسيقي و درام هايش، همه با هم انجام مي شود.
«به يمن فوتبال كه در سراسر جهان از حلبي آبادهاي نيجريه تا حومه تهران بازي مي شود- زندگي كه براي شكسپير چيزي غير از يك «امر بسيار تأسف انگيز» (تراژدي) نبود به يك سرگرمي هيجان انگيز و امر حيات بخش تبديل شده است.»
همچنين به يمن فوتبال، واقعيت خود را در شكل افسانه انعكاس مي دهد.
آيا اين امر خطرناكي است كه ۵/۲ ميليارد نفر از جمعيت جهان معصومانه در يك محفل و بزم ناسيوناليستي شركت كنند؟ در يك امپراتوري نشانه ها همچون ژاپن و نيز كره جنوبي- جام جهاني - «نامرئي» ديدني تر از جام جهاني واقعي خواهد بود.
003993.jpg
يك نمايش ژئو استراتژيك چيست؟ براي مدت يك ماه (زمان جام جهاني) اربابان عالم، بوش، بلر، شارون، اسامه بن لادن، پوتين، شيراك و شرودر نخواهند بود، بلكه اربابان اين زمان رونالدو، زيدان، بكهام، بالاك و فيگو خواهند بود. آيا سينما نيز چنين خاصيتي دارد؟ اگر باشد هم به وضوح فوتبال ديده نمي شود. به يمن فوتبال آمريكاي جنوبي با اروپا برابر است،  آفريقا قدرتمندتر از خود آمريكا است و ايالات متحده فقط يك تازه كار ناشي است!
به يمن فوتبال ما شاهد تقابل ديگري بين آرژانتين و انگليس شديم. جزاير فالكلند ديگر نبود. از ژنرال هاي تسليم شده زميني و دريايي آرژانتين هم خبري نبود، مارادونا مرد اول سياست و احقاق حقوق آرژانتيني ها بود. او غرور از دست رفته مردم كشورش را از انگليس پس گرفت.
به يمن فوتبال، جست وجوي شناخت خويش در چهره كسي كه ما تصور مي كنيم دشمن است، كار مشكلي نيست. جام جهاني همچون زندگي است، با مقداري اندوه ذاتي كه البته به پاي تراژدي نمي رسد، اين شاهد آن است كه جهان مي تواند يك صحنه رقص باشد نه يك دره اشك.
و سينما در اين عرصه پهناور فوتبال كه همه چيز در آن جاري و روان است و همه چيز در حقيقت به وقوع مي پيوندد و مي توانيم بگوييم مستند است ،چه نقطه تلاقي و وجه اشتراكي پيدا مي كند؟
سينما و فوتبال اگر در هيچ يك از شاخص هاي فرهنگي با يكديگر مشترك نباشند، در بخش اجتماعي و مردمي آن حضور و نقش يكسان دارند. درام هاي انسان هاي امروز در تصوير و قاب سينما چون درام هاي فوتبال است.
ذات فوتبال تصويري است؟ آيا براي پيدا كردن وجوه اشتراك همين دليل كافي است؟

خبرها و نگاه ها
بهانه هاي تكراري براي شكست هاي تكراري
معراج مژده: دگر بار باختيم و بهانه هاي جوراجور از طرف مسئولين تيمها شروع شد. باختيم! همين. پذيرش شكست، خود يك فرهنگ مي خواهد، اينكه ضعيف بوديم - خوب بازي نكرديم، اشكال داشتيم. حرف امروز و هنوز است. داور بد بود. قطري ها صغر سن داشتند، چيني ها خشن بازي مي كردند و اندونزي ها دوپينگ كرده بودند. اين بهانه منطق انتقادپذيري ما را نيز زير سئوال مي برد. چگونه بايد تيمي كه در عرض هشتاد دقيقه، پنج بازيكنش دچار گرفتگي عضله مي شدند بر قطر يا چين پيروز شود؟ آخر چگونه بايد تيمي كه بازيكنانش هنوز رفتار ورزشي را در داخل ميدان نمي دانند پيروز شود؟ اين تيم اصول اوليه شروع بازي را نيز نمي دانست، اين تيم الفباي سرزدن صحيح را نمي دانست، اين تيم نمي دانست چه زمان به حمله برود و چه زمان دفاع كند. تيم جوانان ما اصول دفاع را نياموخته بود. با اين بهانه ها به گونه اي وانمود نكنيم كه جوانان ما احساس كاذب برتر بودن به آنها دست بدهد. تمام مسئولين فوتبال آسيا بيكار ننشسته اند كه براي ما توطئه كنند و با داور تباني نمايند و بازيكن بزرگ جا بزنند و ما را شكست دهند. اين بهانه ها سي سال پيش خريدار داشت، اما در زمان كنوني رئيس كنفدراسيون آسيا براي يك بازي در سطح جوانان تمام سوابق، شخصيت، موقعيت و آينده خود را زير سئوال نمي برد. با شهامت بگوئيم باختيم، اشكال داشتيم و داريم و قصد داريم در آينده آنها را برطرف كنيم. اين بهتر است.
سرپرست تيم جوانان: تمام زحمات يك ساله ما به هدر رفت!
003984.jpg
قاسم پناهگر، گفت: شكايت ايران به مسئولان برگزاري مسابقات تنها جنبه اعتراض دارد چون مي دانيم كه نتيجه هيچ مسابقه اي پس از پايان آن تغيير نمي كند.سرپرست تيم ملي فوتبال جوانان كشورمان گفت:  اعتراض ما تنها براي اين است كه مسئولان كنفدراسيون فوتبا آسيا صداي ما را بشنوند و بدانند كه تمام زحمت ها و تلاش يك ساله  كادر فني و بازيكنان با يك داوري ناجوانمردانه به هدر رفته است.
پناهگر به مشكل صغر سني تيم هاي حاضر در اين رقابت ها اشاره كرد و افزود: بسياري از تيم هاي اين دوره از مسابقات از جمله عراق، قطر و... همانند سال هاي گذشته از بازيكنان صغر سن استفاده كرده  اند اما به دليل اين كه تنها مدارك لازم براي مشخص شدن رده سني در مسابقات جوانان ترجمه مدارك تحصيلي آنها است هيچ كاري نمي توانيم انجام بدهيم. هر چند اين موضوع نيز ضربه بزرگي به تيم ما وارد كرد.وي ادامه داد: آزمايش اشعه X تنها در رده نوجوانان جواب مي دهد چون سن بازيكنان در رده جوانان باعث شده كه حجم استخواني آنها تكميل شده و اين آزمايش جوابگو نخواهد بود و كنفدراسيون فوتبال آسيا بايد براي سالم برگزار شدن اين مسابقات شرايط سخت تري را در نظر گيرد تا تيم هايي همچون ايران كه از بازيكنان سالم استفاده مي كنند از اين مساله ضربه نخورند.
مشت زن مسلمان انگليسي بر سر دوراهي براي ورود به عرصه حرفه اي بوكس
برنده  مدال  نقره  المپيك  و پديده  جوان  بوكس  انگليس  بر سر دوراهي  ادامه  ورزش  آماتوري  يا روي  آوردن  به  رقابتهاي  حرفه اي  قرار دارد.به  دنبال  ابراز تمايل  جدي  اميرخان مشت زن  ۱۷ ساله  مسلمان  انگليسي براي  ورود به  رقابتهاي  حرفه اي  فدراسيون  مشت زني  آماتور انگليس (اي .بي .اي ) در تلاش  است  تا با پرداخت  حقوق  قابل  ملاحظه  ساليانه  به  وي  و مربيانش ، او را براي  مدت  چهار سال  ديگر و تا زمان  المپيك  ۲۰۰۸ ميلادي  پكن  جزو ورزشكاران  آماتور و تيم  ملي  انگليس  حفظ  كند.به  گفته  آصف  ولي مدير برنامه هاي  امير خان ، در روزهاي  اخير چند سرمايه گذار و ترتيب دهنده  رقابتهاي  مشت زني  حرفه اي  با وي  ديدار كرده  و پيشنهادهايي  را براي  حضور وي  در رقابتهاي  حرفه اي  ارائه  كرده اند.با اين  حال  اي .بي .اي  در تلاش  است  تا با پرداخت  سالانه  ۷۰ هزار پوند به  اميرخان  حضور وي  در المپيك  را تضمين  كرده  و اميدهاي  انگليس  براي  كسب  طلاي  مشت  زني  در اين  رقابتها را زنده  نگاه  دارد.
از هم  اكنون  به  نظر مي رسد كه  فدراسيون  مشت زني  آماتور انگليس  براي  حفظ  اين  ورزشكار جوان  مسلمان  از ورود به  دنياي  حرفه اي ، چالش  سختي  را با واسطه هاي  اين  ورزش  در پيش  خواهد داشت .
اميرخان  كه  اهل  بولتون  و ۱۷ ساله  است  در تابستان  امسال  در وزن  ۶۰ كيلوگرم  در المپيك  آتن  به  عنوان  تنها نماينده  انگليس  حضور داشت . وي  با پيروزي  در دورهاي  اوليه  تا نيمه  نهايي  در ديدار نهايي  با قبول  شكست  از حريف  كوبايي  خود به  مدال  نقره  دست  يافت .
رودي فولر: اهميتي به نظر ديگران نمي دهم
003978.jpg
رودي  فولر سرمربي  اسبق  تيم  ملي  فوتبال  آلمان  مدعي  شد اهميتي  براي  نظر ديگران  بعد از استعفا از مربيگري  تيم  رم  قايل  نيست  و تاكيد كرد تصميم  درستي  گرفته  است .فولر ۴۴ ساله  در پي  شكست  ۳ بر صفر رم  مقابل  تيم  ۹ نفره  بولونيا از سمت  خود كناره گيري  كرد و از اين  تصميم  خود آن  هم  تنها پس  از چهار مسابقه  حمايت  مي كند.
وي  در گفت وگو با مجله  كيكر اظهار داشت : به  اينكه  اين  اقدام  در نظر مردم  چگونه  است ، اهميتي  نمي دهم  و از نظر من  فرقي  نمي كند كه  آيا چهار هفته  در اين  تيم  بوده ام  يا چهار سال .
فولر افزود: كارها درست  پيش  نمي رفت  و به  همين  دليل  تصميم  به  ترك  اين  تيم  گرفتم . وي  كه  بازيكن  سالهاي  ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۲ تيم  رم  است ، اوقات  سختي  را در زمان  مربيگري  اين  تيم  به  دليل  جريمه  تيم  رم  در پي  مصدوميت  داور ديدار برابر ديناموكيف  سپري  كرد.ترك  زمين  تمرين  توسط  آنتونيو كاسانو معروف  به  بي باك  يكي  ديگر از مواردي  بود كه  تيم  رم  را به هم  ريخت .فولر با اشاره  به  اين  كه  با بازيكنان  روابط  خوبي  داشته  است ، اقرار كرد: من  خود كاسانو را به  خانه  فرستاده  و به  وي  سه  روز مرخصي  دادم .وي  در ماه  ژوئن  از مربيگري  تيم  ملي  آلمان  استعفا و وعده  كرد اين  حرفه  را كنار خواهد گذاشت .فولر گفت : تصميم  دشواري  بود اما يكي  از تصميماتي  است  كه  من  صددرصد با آن  موافقم .بنابراين  گزارش  به  احتمال  زياد لوييجي  دل  نري مربي  اسبق  تيم  پورتو مربيگري  تيم  رم  را بر عهده  خواهد گرفت .
انتقاد مدير باشگاه سپاهان از صدا و سيما
گروه ورزشي ـ مدير باشگاه  فولاد مباركه  سپاهان  از عملكرد سازمان  صدا و سيما در پوشش  و پخش  ديدارهاي  ليگ  برتر فوتبال  باشگاههاي  كشور انتقاد كرد.
محمدرضا ساكت  در گفت وگو با ايرنا مدعي  شد: صدا و سيما كه  يك  رسانه  ملي  به  شمار مي آيد نگاه  عادلانه اي  به  تيم هاي  شركت كننده  در ليگ  برتر فوتبال  باشگاههاي  كشور ندارد.
وي  ادعا كرد : صدا و سيماي  جمهوري  اسلامي  در پخش  ديدارها و برنامه هاي  ورزشي  خود بويي  از عدالت  نبرده  است .
مدير باشگاه فولاد مباركه  سپاهان  افزود: انتظار مي رفت  با تغيير مديريت  در اين  سازمان  پخش  ديدارهاي  ليگ  برتر فوتبال  كشور عادلانه  شود و در اين  راستا وضع  اين  رسانه  كه  تنها به  تيم هاي  مطرح  كشور توجه  داشت  بهتر شود.
وي  اظهار داشت : اين  رسانه  ملي  در برخي  از برنامه هاي  ورزشي  خود اقدام  به  طرفداري  يك جانبه  از تيم هاي  مطرح  پايتخت  مي كند.
اولريش در مسابقات تايم تريل قهرماني جهان حضور نخواهد داشت
003996.jpg
يان  اولريش  قهرمان  پيشين  رقابتهاي  دوچرخه سواري  توردو فرانس  به  دليل  بيماري ، در مسابقات  تايم تريل  قهرماني  جهان  كه  روز چهارشنبه  در ورونا ايتاليا برگزار خواهد شد، شركت  نمي كند.
اولريش  در اين  مورد اظهار داشت : براي  يك  لحظه  نيز نمي توانم  روي  زين  دوچرخه  بنشينم  و مبارزه  براي  كسب  عنوان  در اين  رقابتها تنها در دو روز برايم  غيرممكن  است .
وي  افزود: در مورد حضور در رقابتهاي  جاده  نيز اواخر هفته  جاري  تصميم  گيري  خواهم  كرد.
اولريش  با اشاره  به  اينكه  نمي تواند هيچ  چيز را بدون  اينكه  بيمار شود، بخورد گفت : نمي دانم  شايد غذاها زهردار و ويروسي  هستند.
اولريش  كه  داراي  عنوان  قهرماني  ۱۹۹۷ تور دوفرانس  و همچنين  قهرماني  المپيك  ۲۰۰۰ سيدني  است ، درصدد كسب  عنوان  در رقابتهاي  قهرماني  جهان  كه  روز دوشنبه  آغاز شد، به  منظور جبران  ناكامي  در رقابتهاي  اخير بود.
اين  دوچرخه  سوار ۳۰ ساله  در رقابتهاي  فصل  گذشته  توردوفرانس  در مكان  چهارم  ايستاد و از كسب  مدال  در بازيهاي  المپيك  آتن  نيز بازماند.
مادريد اولين ايستگاه بازرسان كميته بين المللي المپيك است
003981.jpg
بازرسان  كميته  بين المللي  المپيك  برنامه  بازديد از شهرهاي  نامزد برگزاري  المپيك  سال  ۲۰۱۲ را از ماه  فوريه  و از شهر مادريد پايتخت  اسپانيا آغاز مي كنند.
بنابر اعلام  آي  او سي ، بازرسان  اين  كميته  طي  روزهاي  ۳ تا ۶ فوريه  امكانات  و تجهيزات  شهر مادريد را بازديد كرده  و سپس  عازم  لندن  (۱۶ تا ۱۹ فوريه )، نيويورك  (۲۱ تا ۲۴ فوريه )، پاريس  (۹ تا ۱۲ مارس ) و مسكو (۱۴ تا ۱۷ مارس ) خواهند شد.
هيات  ۱۱ نفره  بازرسان  آي  او سي  به  رياست  نوال  المتوكل  اهل  مراكش ، در طول  بازديدها با مقامات  دولتي  شهري  و دولتي  كشورهاي  ميزبان  و نيز روساي  گروه  پيشنهاددهنده  ديدار و گفت وگو خواهند كرد.
سپس  گزارش  ارزيابي  خود از امكانات  شهرهاي  كانديد نظير ورزشگاه ها، حمل  و نقل ، امنيت ، هتل ها و كيفيت  سرمايه گذاري  را به  كميته  بين المللي  المپيك  ارائه  خواهند كرد.
گزارشات  تدوين  شده  حداقل  يك  ماه  قبل  از انتخاب  شهر ميزبان  در كنگره  سال  آينده  كميته  بين المللي  المپيك  در سنگاپور، منتشر خواهد شد.
بعد از رسوايي  كه  در مورد بازي هاي  زمستاني  سالت  ليك  سيتي  در سالهاي  ۱۹۹۸ و ۹۹ بوجود آمد، اعضاي  كميته  بين المللي  المپيك  از سفر به  شهرهاي  نامزد منع  شده اند.
مهمترين  مرجع  انتخاب  و راي گيري  در مورد ميزبان ، گزارش هاي  ارائه  شده  است  كه  ۱۰۰ عضو مربوطه  به  صورت  مخفي  در آن  شركت  خواهند كرد.
پنج  شهر لندن ، مادريد، نيويورك ، مسكو و پاريس  از ميان  ۹ شهر نامزد به  عنوان  رقباي  اصلي  ميزباني  انتخاب  شده اند.خانم  المتوكل  رييس  گروه  ارزيابي ، قهرمان  دو ۴۰۰ متر با مانع  در المپيك  ۱۹۸۴ لس  آنجلس  از سال  ۱۹۹۸ به  عضويت  كميته  بين المللي  المپيك  درآمده  است .
او اولين  زن  از يك  كشور مسلمان  است  كه  موفق  به  كسب  مدال  در بازي هاي  المپيك  شده  و نيز اولين  ورزشكار صاحب  مدال  طلاي  مراكش  است .

آرسنال، در انديشه قهرماني اروپا
003987.jpg
مريم دري منش- گرچه در پيروزي يك بر صفر در ليگ قهرمانان اروپا برابر آيندهوون هلند، كمي حالت هاي عصبي در آرسنال ديده مي شد، اما آرسن ونگر مربي اين تيم از اينكه اولين ديدار اين جام را با پيروزي پشت سر گذاشته اند راضي به نظر مي رسد.
قهرمان انگليس، سال گذشته كار را براي خود بسيار سخت كرد، چرا كه از سه ديدار اول خود تنها يك امتياز كسب نمود. ونگر در گفت وگو با سايت يوفا اظهار داشت كه توپچي ها امسال كاملاً متفاوت از سال گذشته در اين ديدارها ظاهر خواهند شد.
* آيا امسال آرسنال مي تواند طلسم را شكسته و قهرمان جام باشگاه هاي اروپا شود؟
- مثل هر سال خيلي دشوار خواهد بود. مي دانيم كه تيمي قوي داريم، شايد هم قوي ترين تيم در اين مسابقات. در ليگ برتر انگليس نشان داديم كه مي توانيم يك فصل كامل را بدون شكست پشت سر بگذاريم. اما الان مهم اين است كه اين فرم و تداوم را در جام اروپا هم حفظ كنيم و با خود داشته باشيم.
* فكر مي كنيد آرسنال براي صعود از گروه E مشكل خواهد داشت؟
- در مرحله گروهي، از آنجايي كه راهي طولاني در پيش روي همه تيم هاست، ممكن است اين تصور پيش آيد كه تيم ها كار راحتي خواهند داشت، اما داشتن يك شروع خوب بسيار مهم است. ما در گذشته هميشه مجبور بوديم كار زيادي انجام دهيم تا به مرحله بعدي صعود كنيم، اما امسال زودتر اين منظور را تأمين مي كنيم.
* به نظر مي رسد كه آيندهوون، سخت ترين حريف آرسنال در گروه E باشد. اين تيم را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
- آنها هميشه مجبورند كه بازيكنان خوب خود را به فروش برسانند، اما اين الزاماً بدان معنا نيست كه ما به راحتي مي توانيم آنها را شكست دهيم. آنها خط هافبك بسيار باهوشي در اختيار دارند كه تسلط زيادي در بازي با توپ دارند. به علاوه آنها نيروي خود را تقسيم كرده و از توان خود خيلي مقتصدانه استفاده مي كنند و به سختي به زانو درمي آيند، بخصوص اگر نتوان گل زود هنگامي به آنها زد.
* در مورد تيم هاي ديگر گروه E، پاناتينايكوس و روزنبورگ چه فكري مي كنيد؟
- به خاطر شرايط آب و هوايي خاص مناطق اسكانديناوي، سفر به نروژ هيچ گاه راحت نيست، به همين علت مصاف با روزنبورگ خيلي مشكل بوسد و سپس پاناتينايكوس كه با اطمينان مي خواهد قهرماني تيم ملي يونان در يورو ۲۰۰۴ را تكرار كند. با اين وجود من اطمينان دارم كه ما صعود خواهيم كرد.
* تمام ماههاي تابستان، صحبت از فروش پاتريك ويه را در آينده بود. آيا اين صحبت ها، زندگي در هايبري را نامطبوع كرده است؟
- به هر حال زندگي در هايبري راحت تر نمي شود، به همين خاطر از پاتريك خواسته ام كه هر چه سريع تر تصميمش را بگيرد. هر كس كه آرسنال را در سال قبل ديده باشد، مي داند كه وجود او چقدر براي تيم ما مهم است. او يك رهبر و يك شخصيت برنده است و بازيكني است كه با تأثير خود بر بازي، يك تيم بازنده را مي تواند به تيم برنده تبديل كند. البته هيچ بازيكني وجود ندارد كه مهمتر از باشگاه باشد و با وجود سرو صدا و هياهوي طولاني در مورد ترانسفر بازيكن، به سختي مي توان روي بازي تمركز كرد. خوشبختانه او نزد ما مانده است و اين نشان مي دهد كه او چگونه در مورد توقعات موجود در آرسنال فكر مي كند.
* از اينكه فاب رگاز چنين تأثير فوق العاده اي در هايبري داشته است، خوشحاليد؟
- بله، او هنوز خيلي جوان است و فكر نمي كردم بتوانم به اين زودي روي او حساب كنم. اما او با كارايي عالي خود، پختگي و كيفيت كارش را ثابت كرده است.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |