يكشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۵۲۱
تهران و ابعاد انساني توسعه
بهبود كيفيت محيط، مستلزم اتخاذ تدابير و اقدامات ويژه اي است كه زمان و امكانات مادي مناسب مي طلبد
اگر ناگزيريم به علت نياز به توسعه، صنعت و تكنولوژي هم تراز آن را داشته باشيم، پس چه بهتر كه فرهنگ آن را با الگوهاي فرهنگي و معيارهاي انساني خودمان مطابقت دهيم 
018702.jpg
عكس:ساتيار
زهرا حقيقي
حفظ و صيانت محيط زيست تهران همزمان با بحث هاي انتقال نقش سياسي آن به مناطق ديگر و تعيين پايتخت جديدي براي ايران، مدت هاست مورد بحث و نظر متوليان امور و كارشناسان مسايل شهري قرار گرفته و معضلات ناشي از رشد جمعيت و به تبع آن توسعه اراضي، همگان را به تعمق در حفظ منابع موجود وا داشته است. شهر تهران در عين حال كه براي ادامه حيات، نياز به منابع طبيعي پيرامون خود دارد، از سويي خود باعث اضمحلال و آلودگي منابع مزبور و محيط زيست مي شود.
واقعيت اين است كه اين شهر براي جمعيتي به اين ميزان طراحي و ايجاد نشده و عدم توجه بين تناسب رشد جمعيت و زنجيره زيست محيطي، موجب اختلال در تمامي حلقه هاي آن شده است. مشكل تامين آب آشاميدني سالم، عدم وجود روش هاي صحيح جمع آوري و دفع زباله، فقدان شبكه ها و سيستم هاي هدايت و دفع فاضلاب، آلودگي هوا، فعاليت صنايع مزاحم در جوار مناطق مسكوني و آلودگي صوتي، نمونه هايي از مشكلات زيست محيطي شهر تهران است، هنوز هيچ منشور تدوين يافته و قانوني آثار باقيمانده از طبيعت موجود در تهران و ساير شهرهاي بزرگ را حمايت نمي كند و در خلاء ناشي از فقدان قوانين، سوداگران تاخت و تاز بيرحمانه اي بر پيكر محيط دارند. جاي تشكيلاتي كه بتواند توسعه شهر تهران و صيانت محيط زيست آن را توامان توازن بخشد خالي مانده است حتي در محافل، سمينارها و مراكز علمي به شهرسازي كمتر بها داده مي شود.
در دهه هاي گذشته ، نگراني هاي ناشي از توسعه شهر و انهدام محيط طبيعي اطراف بافت، از حد بحث خارج نشده و حتي در محافل قانونگذاري انعكاس هم نيافته است. جالب تر آنكه مراكز و سازمان هايي كه به نحوي به اين امر اشتغال داشته اند، گاهي خود به وجود آورنده مشكلات و بي توجهي به حفظ محيط زيست بوده اند.
بهبود كيفيت محيط، مستلزم اتخاذ تدابير و اقدامات ويژه اي است كه زمان و امكانات مادي مناسب مي طلبد، معهذا هرگونه تعلل در اين جهت، خسارت جبران ناپذير همچون گذشته بر پيكر اين شهر وارد خواهد  آورد. مقدماتي از قبيل تغيير الگوي مصرف انرژي به ويژه در وسايط نقليه، استفاده از سيستم هاي پيشرفته جمع آوري و بازيافت زباله، اجراي شبكه هدايت و دفع فاضلاب انساني،  ايجاد شبكه آمد و شد متناسب، بهبود خدمات شهري و توجه به بهداشت رواني ساكنان شهر مي تواند در راس برنامه هاي صيانت محيط زيست شهر تهران قرار گيرد.
اگر ناگزيريم به علت نياز به توسعه، صنعت و تكنولوژي هم تراز آن را داشته باشيم، پس چه بهتر كه فرهنگ آن را با الگوهاي فرهنگي و معيارهاي انساني خودمان مطابقت دهيم. شناخت اين ارزش ها ما را وا مي دارد كه في المثل در زمينه احداث شبكه اصلي آمد و شد تهران، تعقل و طراحي مجدد داشته باشيم و با بها دادن به تسهيلات حمل ونقل عمومي، از عطش ونياز شهرنشينان به داشتن وسايل نقليه شخصي بكاهيم يا بزرگراه ها را به طريقي طراحي كنيم كه بافت شهر كمتر مورد تعرض قرار گيرد. اين بزرگراه ها كه با خود ، آلودگي هوا و صدا و ساير معضلات زيست محيطي را به داخل بافت مي آورند، اكثرا بر اساس طرح هايي گسترش يافته اند كه قدمت آن به بيش از 30 سال پيش باز مي گردد، حال آنكه امروزه بزرگراه ها مي تواند به جاي اشغال اراضي و گسستن بافت و فضاهاي همگون و ايجاد مرزبندي هاي نامتناسب و از ميان بردن محيط طبيعي و باغ هاي حاصلخيز، در بالاي سطح زمين ادامه يافته و به صورت كمربندي يا مستقيم مناطق مختلف شهر را به يكديگر مرتبط سازند.
برنامه ريزي و مديريت 
تهران، مهمترين بخش از مجموعه اقتصادي، اجتماعي و سياسي است كه كشور را مي سازد و برنامه ريزي براي اين شهر در قالب سياست هاي كلان توسعه و سرمايه گذاري هاي متعادل و متجانس جواب خواهد داد. لذا در برنامه هاي عمراني، مي بايست نقش منطقه تهران در چارچوب عمران ساير مناطق شهري و روستايي كشور ديده شود چه هرگونه طرح و ساماندهي مجرد براي اين منطقه بدون در نظر گرفتن عوامل موثري كه تا به امروز تعيين كننده روند رشد و توسعه آن بوده است، محكوم به شكست است.
نقش طراحان و برنامه ريزان شهري در پيشبرد يك چنين نظام برنامه ريزي، گسترده و پر مسووليت است، چرا كه رشد شتابان كالبدي شهر، تنها تابع افزايش جمعيت و مهاجرپذيري آن نيست، بلكه اين برآيند نيروهاي سياسي، مسايل استراتژيك و معادلات نظامي و اقتصادي است كه تهران را به عنوان مركز پر قدرت كشور ابقاء كرده و طالب ايفاي نقش ام القراء كشورهاي اسلامي براي آن است.
طراحي شهر تهران سال هاست كه ريشه در الزام هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي كشور دارد و هر ساختاري كه در طول عمر اين شهر ايجاد شده، نتيجه همين بايست ها و نحوه تلقي نيروهاي شكل دهنده آن است. اگر كاستي هاي آن را مي پذيريم، نه مهر تاييدي است بر آن و نه ناشمردن ارزش هايي كه همواره از آن به عنوان الگوي شهرسازي ياد مي شود. بلكه واقعيت اين است كه رشد و ساختار تهران تابع پارامترها و عواملي است كه بر ساير شهرهاي كشور مترتب نيست و ويژگي هاي خاص خود را دارد. تا بدان جا كه الگوي اداره و مديريت يك چنين كلانشهري نيز نمي تواند مشابهتي با شهرهاي ديگر داشته باشد.
برنامه ريزي و اداره شهر تهران داراي طيف وسيع و ابعاد گسترده در زمينه هاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي بوده و به همين دليل است كه مناسبات و جايگاه فعلي مديريت نتوانسته بر انبوه مشكلات آن فائق آيد.
مجموعه بررسي فوق، نهادينه كردن اداره شهر و ايجاد ارگاني متجانس براي برنامه ريزي و راهبري كلانشهر تهران را الزامي مي كند. نهادي متشكل از دولتمردان، منتخبان واقعي مردم، مراكز اقتصادي، علمي و حرفه اي مي تواند مرجعي ذي صلاح در حفظ صيانت ارزش هاي انساني و اجتماعي و نيز ابعاد رشد و توسعه تهران باشد. اهداف اين نهاد در صورت پيدايش حول محورهاي خلاصه شده به شرح زير شكل مي گيرد:
۱- تدوين منشور توسعه تهران، با توجه به نقش داخلي، فرامرزي و بين المللي آن.
2- تهيه الگوهاي مورد نظر جهت هماهنگي در سياست گذاري رشد شهر.
۳- انتخابي كردن مديريت اجرايي شهر برقراري سيستم انتخاب شهردار با راي مستقيم شهروندان
۴- حذف سيستم هاي تصميم گيري فردي و اتكاي بيشتر به آراء ومشاركت مردمي.
۵- اتخاذ روش هاي مناسب براي رشد متعادل جمعيت.
۶- توجه به توزيع عادلانه ثروت از طريق توازن اقتصادي و ايجاد اشتغال.
۷- گسترش آموزش فرهنگ شهرنشيني درسطح جامعه.
۸- تدوين قوانين صيانت محيط زيست شهري و تبيين ابعادانساني توسعه.
۹- گسترش بهداشت رواني و رفاه اجتماعي شهروندان .
۱۰- اصلاح قوانين موجود مالكيت اراضي شهري.
۱۱- ايجاد مراكز و دوره هاي عالي آموزشي براي دست اندركاران عمران و حفاظت محيط شهر.
۱۲- تبيين معيارهاي طراحي كالبد شهري، خطوط طراحي محيط و زيباسازي شهر.
۱۳- اصلاح الگوهاي سكونت ، كار، اوقات فراغت و آمد و شد.
۱۴- ايجاد سيستم هاي فراگير و يكپارچه  در خدمات عمومي، تسهيلات زيربنايي و تجهيزات شهري.
۱۵- هدايت عمليات برنامه ريزي و طراحي شهر در جهت صرفه جويي انرژي و بهينه سازي اشكال نيرو.
۱۶- سازماندهي مناطق مستقل شهر مبتني بر شبكه اي از مراكز تابع سلسله مراتب.
۱۷- تجديد حيات بافت هاي فرسوده و كهن و حفظ هويت تاريخي شهر.
۱۸- ايجاد فضاهاي سبز وسيع بين مناطق شهر كه يكنواختي بي روح و سرسام آور بافت را تلطيف كند.
۱۹- سالم سازي محيط اجتماعي و برخورد مناسب با ناهنجاري  هاي اجتماعي و فرهنگي .
۲۰- تدوين قوانين لازم در جهت بهينه سازي و بهره وري منابع به كارگرفته شده در ساختار شهر به عنوان سرمايه هاي ملي.
كارشناس جامعه شناسي و كارشناس ارشد برنامه ريزي شهري
عضو انجمن مفاخر معماري ايران 

ايران زمين
مدرسه خان؛ هندسه، آب، نور و تعادل 
018558.jpg
مازيار ذوالفقاري 
مشكل بتوان عنوان كرد كه انديشه اسلامي در ايران ابتدا در كداميك از وجوه به فضا و معماري تبديل شد. به راحتي نمي  توان تكامل و ظهور مقوله هايي چون هندسه، تعادل، تقارن، آب، نور ، حياط و مركزيت را به يكديگر تبديل كرد. همه عناصر و شگردها در نهايت هنر و خلاقيت توامان كوشيده اند تا انديشه و تفكر توحيدي و خداي گرايانه اي را در قالب خشت و گل و سنگ و سفال جاني دوباره دهند و به زمان و مكان ترجمه اي كنند خيال انگيز.
خان از جمله بناهاي مدارس معروف و بزرگ علوم فقهي دوران صفويه است كه در محله اسحاق بيگ شيراز واقع شده است؛ اين بنا به همت الله وردي خان افشار والي شيراز و سپهسالار شاه عباس صفوي بنا گذاشته شد، پس از مرگ ايشان پسرش سردار نامي ايران، امام قلي خان در سال 1024 هجري قمري كار بنا را به اتمام رسانده است. زير بناي اين محل كه به سبك بناهاي درون گرا ساخته شده 7686 متر مربع است كه در زميني به مساحت 5003 متر مربع در دو طبقه بنا شده است، اين بنا داراي يكصد حجره جهت اسكان طلاب بوده كه در حال حاضر 70 حجره به جاي مانده و نيز صحن مدرسه با يك حوض هشت گوش در مركز و 4 باغچه در چهار طرف آن به همراه درختان نارنج و نخل مزين شد است، طول صحن 51 متر و عرض آن 45 متر است.
سردر ورودي با تزئينات بسيار عالي و ارتفاع چشم گير، با كاشي هاي هفت رنگ تزئين شده و گل بوته هاي روي كاشي ها از جمله شاهكارهاي هنر و معماري و كاشيكاري بوده همچنين بالاي سردر، يك كتيبه با خط ثلث عالي و با قلم درشت نوشته شده كه بيانگر ذوق والاي هنر مند ايراني است.
دالان ورودي مدرسه به شكل هشتي با سقفي كه با شكل زيبا به صورت گنبدي با كاشي لاجوردي آبي و گل بوته هاي زيبا مزين شده است.
در زمان ساخت و تا عصر زنديه در طرفين جبهه غربي مدرسه دو گلدسته بلند آجري با تزئينات و كاشيكاري مفصلي وجود داشته كه به دليل مسلط بودن بر ارگ حكومتي كريم خان زند ويران شده است، كاشيكاري هاي سقف مدرسه مثل مسجد شيخ لطف الله در اصفهان است، در حاشيه سقف آيات قرآني با خط ثلث عالي وجود دارد كه در كتيبه آن به سال 1024 هجري قمري نگاشته شده، بالاي دالان، تالار وسيعي است كه روزگاري حكيم ملاصدرا ملقب به صدرالمتالهين فلسفه اشراق در آن تدريس مي كرده است. در 4 سمت حياط 4 طاق نماي بلند با كاشيكاري مزين شده است كه فقط سردر غربي آن به تازگي مرمت شده است.

ميان گستره
داگ ويل؛ تعامل معماري، سينما و تئاتر
018555.jpg
جعفر بزاز
داگ ويل آخرين ساخته لارس فن تري ير كارگردان شهير دانماركي، فيلمي سراسر فضاسازي به معناي خاص خود است؛ منظور از فضاسازي خاص، ساختار نامتعارف فيلم با تمهيداتي ديگرگونه است. …داگ ويل” فيلمي است كه در آن سينما، تئاتر و معماري، هر يك به شكلي متعارف يا نامتعارف در خدمت فضاسازي مطلوب كارگردان به كار گرفته شده اند. فيلم از همان نماي آغازين، نمايش پلان يك شهر كه دوربين عمود بر آن پايين آمده و در وضعيت افقي قرار مي گيرد، تماشاگر را غافلگير مي كند!
فيلم به خاطر نمايش گونگي صحنه ها و ميزانسن هاي تئاتري، حذف ساختمان ها و اشيا در داگ ويل ديواري وجود ندارد؛ خانه ها، كليسا، فروشگاه، معدن متروكه و هر ساختمان ديگري در اين شهر دورافتاده تنها با خطوط ترسيم شده روي زمين مشخص شده است! و طراحي صحنه ميني مال، به  شيوه اي خاص سعي در ايجاد فضايي متكي بر كنش هاي انساني و درونيات آدم ها دارد.
تمام حريم ها در فيلم با استفاده از خطوط ترسيمي روي زمين نشان داده شده اند؛ حتي سگ موجود در شهر كه تا صحنه پاياني تنها صداي پارس كردنش به گوش مي رسد، نيز روي كف خيابان نقاشي شده است! اگر كسي قصد ورود به خانه اي را داشته باشد، به در مي كوبد، به دري كه وجود ندارد، در حاليكه صداي ضربه زدن به در را مي شنويم. در چنين فضايي كه حجاب از شهر بركنده شده، و جزئياتي در كار نيست، همه چيز به گونه اي است كه تماشاگر را فقط بر افكار و خواسته ها و اميال انسان هاي درون فيلم متمركز مي كند. كارگردان با فضاسازي ميني مال سعي در رخنه كردن در اعماق پنهان آدم ها و آشكار كردن جوهر و ذات آنها دارد.
داگ ويل فيلمي است كه بدون استفاده از عناصر آشنا در فضاسازي، به خلق فضا نايل آمده است؛ فضايي كه تماشاگر را وادار مي  كند شهر خانه ها، كليسا، فروشگاه، معدن و بقيه ساختمان ها را در ذهن خود ترسيم كند و باز و بسته شدن در ها را از طريق صداي آن تصور كند. البته بايد توجه داشت كه عمده ترين كاركرد حذف عناصر معماري و اسباب زايد صحنه در اين فيلم خاص، ارتباط پيوسته و مداومي است كه تماشاگر با شخصيت هاي درون قصه  برقرار مي كند.
آخرين نماي فيلم نيز به همان ميزان نماي اول، تماشاگر را مبهوت مي كند؛ خطوط ترسيم شده روي زمين، وسايل روي صحنه، خانه ها، مكان ها و شهر به تدريج از روي صحنه محو مي شود، سگ نقاشي شده روي كف خيابان جان مي گيرد، بلند شده و بالاي سر جنازه ها زوزه مي كشد!

معرفي بنا
مجموعه مسكوني چهار باغ 
018552.jpg
هديه درمان 
آنجايي كه باغ هاي تهران قديم در روند اجتناب ناپذير اسكان شهري، بستر ساخت و ساز خانه هاي ما مي  شوند و آنجايي كه باز هم در تنگناي فقدان فضا زندگي از سطح به ارتفاع مي  گرايد، هر از چند گاهي آثاري در اين ميانه پا به عرصه مي  نهند كه بيشتر تداعي كننده روح و لطافت ايراني هستند تا صلبيت كاركردگرايي انديشه آن سوي آبها!
مجموعه اي مسكوني كه در كوچه باغ هاي الهيه به فراخور انديشه معمارانه خالق آن چهار باغ ناميده شده، همچون نامش تركيبي در خور از باغ و سكونت است؛ مجموعه اي كه در زميني به مساحت 2830 متر مربع و در 9 طبقه طراحي و به اجرا رسيده است. آنچه اين پروژه را نسبت به بناهاي مشابه متمايز مي  سازد كاربري زميني است كه به صورت باغ تعريف شده بود و سطح اشغال زمين را در حد 50 درصد محدود مي كرد. فضاي 10 درصدي مازاد به صورت يك حياط چهارگوش در قلب ساختمان مورد استفاده قرار گرفت كه زندگي خاصي را به فضاهاي داخلي و راهروهاي ورودي طبقات بخشيد.
با اين اوصاف تمام تلاش در طراحي، معطوف به استفاده  بهينه از اين فضاي خالي ايجاد شده شد؛ تمامي راهروهاي ورودي و پنجره هايي كه به قسمت هاي خصوصي واحدها اختصاص يافته و به اين فضا باز مي  شود و با ايجاد فضاهاي سبز در جداره آن و همچنين آب نما و فواره در كف، فضاي دلنشيني براي ساكنان ايجاد شده است. حياط جنوب و قسمت لابي نيز با حركات مواج و منحني طراحي شده تا در تقابل با حجم صلب ساختمان به تعادل نسبي نزديك شود.
در اين بنا از طراحي نماهاي كاذب و تزئيني پرهيز شده و در عوض فضاهاي داخلي مورد توجه قرار گرفته اند. طرح لابي، حياط مركزي و حياط پيراموني به گونه اي است كه ساكنان هنگام عبور از راهروهاي سرسبز همراه با صداي آب از ديد و منظر چشم نوازي برخوردار هستند. در ديوار لابي نيز نقاشي به ابعاد۳ 5x متر با رنگ و روغن كار شده است كه بعد تازه اي به فضا مي بخشد. استفاده از رنگ در تمام فضاهاي داخلي به چشم مي خورد. حياط سازي با استفاده از بافت هاي مختلف سنگ، آبشار، جوي آب و بركه صورت گرفته و در تركيب با درختان، فضاي سبز و خود ساختمان منظره دل انگيزي را ايجاد مي كند. علاوه بر اين از شيب زمين در طراحي حياط به نحو مطلوبي استفاده شده است.

باغ ايراني
018564.jpg
نظام باغ ايراني، تنوع و اندازه هاي گوناگون آن، از كوچكترين حياط خانه تا بزرگترين چهار باغ شهري و باغ شهر را در برمي  گيرد. باغ ايراني در مفهوم وسيع خود دستاورد هنر زيستن است و در ايجاد رابطه ميان انسان و طبيعت و در نظام هستي ره  آورد تمدن پر مايه ايران زمين است. تمدني كه در زمينه محيط زيست، دست آوردهاي ممتازي را ارايه داده است.با توجه به اهميت و جايگاه والاي باغ ايراني در فرهنگ و معماري ايران، نخستين همايش باغ ايراني با همكاري سازمان ميراث فرهنگي كشور و موزه هنرهاي معاصر از 21 تا 23 مهرماه 1383، در تهران برگزار مي شود. در اين ارتباط نمايشگاه باغ ايراني از تاريخ 23 شهريورماه به مدت دو ماه در موزه هنرهاي معاصر تهران بر پا شده است و همزمان با برگزاري اين همايش، نمايشگاه هاي ديگري نيز با موضوع باغ ايراني افتتاح خواهد شد.

نخل هاي اميد!
018561.jpg
آمادگي در برابر زلزله امري نيست كه دولت به تنهايي بتواند با توجه به عمق و گستردگي خطري كه از سوي زمين لرزه متوجه كشور ايران است و نيز عدم وجود انسجام كه همواره دامنگير برنامه ريزي هاي ارگان هاي ذي ربط دولتي است، برآيد اين امر بار ها عملا به اثبات رسيده است؛ در اين بين آنچه بيش از همه اهميت دارد عزم ملي در بين تمامي آحاد ملت در كنار متخصصان ايراني امر زلزله در اين عرصه است.
نمايشگاه و همايشي كه با نخل هاي اميد بم در باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران در حال برگزاري بوده و تا 29 مهر ماه نيز ادامه خواهد داشت به سلسله نشست هايي پيرامون زلزله، مديريت بحران و نيز جلسات آموزش زنده يابي و مقابله با زلزله به همراه نمايشگاه هاي در اين زمينه اختصاص دارد. باشگاه دانشجويان دانشگاه تهران در خيابان 16 آذر واقع است.

ساختمان و كامپيوتر
018567.jpg
در آخرين شماره ماهنامه اطلاع رساني، آموزشي، پژوهشي و خبري ساختمان و كامپيوتر كه به مباحث ساختماني در كنار ارتباط آن با دنياي رايانه مي پردازد، مي  خوانيم: سازمان مجري ساختمان ها و تاسيسات دولتي و عمومي: بزرگترين سازمان تخصصي براي احداث ساختمان هاي دولتي و عمومي، سمينار درس هايي از زلزله بم، مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، بازخواني ارگ بم، از فاجعه بم تا تراژدي تهران، علاج فقط مقاوم سازي، بم حضور در صحنه، زلزله از نگاه آمار، معماران بايد از طبيعت بياموزند، نقش معماران در طراحي و ساخت بناهاي مقاوم در برابر زلزله، نگاهي به آشفتگي طراحي نماي ساختمان در ايران و ....
ساختمان و كامپيوتر كه تا به حال 3 شماره از آن منتشر شده، اولين نشريه در حوزه ساخت و ساز است كه به مباحث ساختمان و رايانه، نگاهي توامان دارد.

نگاه منتقد
هويت ملي؛ دغدغه معماري معاصر ايران 
بهرام هوشيار يوسفي 
زماني كه در دومين جلسه بحث و گفت وگوي فرهنگي شوراي گروه معماري جامعه مهندسان مشاور ايران موضوع حول محور جست وجوي هويت ملي در معماري معاصر ايران قرار گرفت، اين نشست بيش از آنكه به نتيجه گيري بينجامد اگر فرض كنيم بنا بر نتيجه گيري بوده است اين انديشه را هر چه مستحكم تر كرد كه : معماري معاصر ايران هويتي بحران زده دارد؛ در اين ميان، نظرات ارايه شده از طرف چهار معمار مدعو كلانتري، ميرميران، عليزاده و گشايشي هر يك حايز ابعادي در خور توجه در عرصه هويت معماري معاصر ايران بود كه به خودي خود هر چند به غايت درجه صائب مي نمود ولي، به اعتبار ماهيت پيچيده بحث، بيشتر شرح واضحاتي بود كه به روشن شدن موضوع مدد مي داد تا تبيين راهكار جهت روند سازي در حوزه آنچه كه بايد بحران هويت در معماري معاصر ايران بناميم متن كامل اين نشست در دو ماهنامه معمار، شماره 26 موجود است.
اما احمد گشايشي متفاوت سخن گفت؛ معمار 57 ساله، با اشاره به پشتوانه 6 هزار ساله تاريخ معماري ايران، به گسست حادث شده در 150 سال پيش اشاره كرد: از حدود 150 سال پيش تاكنون رابطه منطقي معماري با جامعه به تدريج كمرنگ شده و رخوت و سستي ما نيز باعث تشديد نفوذ عامل خارجي مي شود. يعني آن تداوم تاريخي پيش گفته از هم گسيخته شده و ديگر توانايي حل مشكلات درون خود را نمي يابد و در واقع، مجموعه اي از عوامل اقتصادي، اجتماعي و سياسي زمينه ساز نفوذ فرهنگ خارجي مي شود.... آنچه گشايشي بدان اشاره دارد واقعيتي است كه چندين و چند بار در تاريخ معاصر ايران به وقوع پيوسته است؛ يعني نفوذ فرهنگ بيگانه در عرصه فرهنگ و برخورد ساده لوحانه در تلاش ايرانيزه كردن آن، آنچنان كه در اوايل سده 1300 نيز برخي معماران در تلاشي ناموفق سعي در اعمال همين روند بر فرآورده هاي وارداتي معمارانه داشته و نهايتا با شكست مواجه شدند.
با فرض معماري يك جامعه به عنوان يك كنش اجتماعي تاريخي، هر از چند گاهي گلوگاه هايي فرهنگي در تاريخ معاصر ايران به وجود آمده كه به حق مي  توان آنها را عرصه و فرصتي براي انديشيدن مجدد به آنچه در حال وقوع است دانست؛ گشايشي در گفت وگويي كه با وي داشتم و به زودي در زيباشهر منتشر خواهد شد، يكي از اين فرصت ها را وقوع انقلاب سال 57 مي داند. فرصتي بالقوه كه جايگاهي را براي انديشه مجدد پيرامون آنچه كه در كوران تاثيرپذيري افراطي فكري از منابع انديشه غير ايراني در جريان بود فراهم كرد و سعي در دستيابي به يك روند ملي در عرصه ساختاري خلاقيت در حوزه عملكردي و بنيادي جامعه را به يك رسالت جدي بدل كرد.
گمان داريم كه هم اكنون در آستانه قرن 21 ، بار ديگر بايد به وضعيت ملي، منطقه اي و جهاني خود نگريسته و با تحليل نظام مند گذشته خويش در كنار شناخت كامل آنچه كه در جامعه جهاني حادث مي  شود، بار ديگر در جهت دستيابي به يك معماري با هويت ملي گام برداريم.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
طهرانشهر
محيط زيست
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  طهرانشهر  |  محيط زيست  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |