سه شنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره ۳۵۵۰ - Nov 9, 2004
قاتلان تاجر نخ در دايره ۱۰ اداره آگاهي
006168.jpg
ايرج
006165.jpg
مهدي

گروه حوادث: مرد جواني كه در پي ورشكستگي نقشه سرقت از خانه يك تاجر نخ را طراحي كرد و اين تاجر را با همدستي دوستش در ساختمان هاي ASP به قتل رساند، توسط مأموران دايره ۱۰ اداره آگاهي تهران دستگير شد.
اعلام گزارش
به گزارش خبرنگار ما، ساعت ۵ بعدازظهر روز ۱۸ مهرماه امسال از طريق مأموران كلانتري ۱۲۵ يوسف آباد به بازپرس ويژه قتل حسيني- اطلاع داده شد كه پيرمرد ۶۰ساله اي درخانه اي به طرز فجيعي به قتل رسيده است.
بلافاصله مأموران در محل حادثه واقع در ساختمان هاي ASP، برج ،۸ طبقه هفتم حضور يافتند و در بررسي مقدماتي از محل با جسد مرد ۶۰ ساله اي كه داخل حمام افتاده بود، روبه رو شدند. آنان در ادامه تحقيقات متوجه شدند جنازه متعلق به سيد جلال- ل بازنشسته فرهنگي بوده و مدتي در كار تجارت نخ فعاليت مي كرده است.
پس از انتقال جنازه مرد ۶۰ ساله به پزشكي قانوني، با دستور بازپرس حسيني، همسر و فرزند مقتول كه زمان وقوع جنايت داخل خانه بوده اند را تحت بازجويي قرار دادند.
همسر و فرزند مقتول در نخستين اظهارات خود مدعي شدند كه سيد جلال توسط دو سارق كه مسلح به چاقو بودند، به قتل رسيده است. همسر تاجر نخ در اظهاراتش به مأموران گفت: حدود ساعت ۴ بعدازظهر صداي زنگ خانه به صدا درآمد. همسرم كه پس از كار روزانه به خانه آمده بود و در حال استراحت بود، در را باز كرد.
ناگهان با فرياد وي، من و پسرم از آشپزخانه بيرون آمديم و با دو مرد مسلح كه همسرم را گروگان گرفته بودند روبه رو شديم. يكي از سارقان كه ظاهراً علي نام داشت، با تهديد چاقو و اين كه اگر صدايمان بلند شود همسرم را خواهند كشت من و پسرم را به داخل يكي از اتاق ها برد.اين زن در ادامه صحبت هايش بيان كرد: من و پسرم به سختي مي شنيديم. اما متوجه شدم كه سارقان از همسرم پول مي خواهند و او با التماس مي گويد كه هم اكنون پولي در داخل خانه نيست كه به آنها بدهد. اما پس از دقايقي ديگر هيچ صدايي از داخل خانه مان نيامد و وقتي متوجه شديم سارقان جوان از خانه بيرون رفته اند با تلاش پسرم توانستيم دستانمان را باز كنيم.
همسر تاجر نخ در ادامه در حالي كه به شدت گريه مي كرد به مأموران گفت: وقتي بيرون از اتاق خواب آمديم همسرم را صدا زدم. اما جوابي نداد. كه در كمال ناباوري با پيكر خونينش در داخل حمام روبه رو شديم.
آغاز تحقيقات
اين گزارش مي افزايد: رديابي هاي ويژه كارآگاهان اداره آگاهي تهران در حالي ادامه داشت كه، آنان احتمال مي دادند چون همسر و پسر مقتول در مقابل سارقان هيچ مقاومتي نداشته اند، شايد با سارقان جوان آشنايي قبلي داشته و از وقوع جنايت اطلاع داشته باشند. از طرفي كارآگاهان متوجه شدند كه مردان جوان، تنها ۱۰۰ هزار تومان وجه نقد و گوشي تلفن همراه تاجر نخ را به سرقت برده اند. بنابر اين تحقيقات خود را ادامه دادند تا اين كه فرضيه مبني بر همدستي اعضاي خانواده تاجر نخ منتفي شد و كارآگاهان پس از انجام چهره نگاري و رديابي هاي ويژه تلفن همراه توانستند محل سكونت يكي از عاملان جنايت به نام ايرج را در كيانشهر شناسايي كنند. مأموران پس از اطمينان از محل سكونت ايرج وي را در حالي كه قصد سوار شدن به تاكسي را داشت در يك عمليات ضربتي دستگير كردند.
اعترافات عاملان جنايت
پس از دستگيري، ايرج عامل اصلي جنايت، تحت بازجويي قرار گرفت و تنها انگيزه خود را سرقت از خانه تاجر نخ عنوان كرد.ايرج در اعترافاتش درخصوص جزييات حادثه بيان كرد: حدود دو ماه قبل از وقوع سرقت و قتل، زماني كه در محل كار بودم با چند تن از همكارانم در حال بحث كردن بوديم كه يكي از دوستانم درباره سيد جلال شروع به صحبت كرد و گفت كه چه مرد پولداري است. دو ماه پس از اين حادثه، شركت ما ورشكست شد و من بيكار شدم. مدتي دنبال كار گشتم اما فايده اي نداشت. همان موقع بود كه به فكر اين تاجر نخ افتاده بودم. بعد از تلفني كه به دوستم مهدي زدم، توانستم آدرس محل سكونت وي را در ساختمان هاي ASP پيدا كنم. بعد از مدتي نقشه سرقت از خانه اش را طراحي كردم و زماني كه وي را تعقيب مي كردم، دريافتم مبلغ ۱۸ ميليون تومان پول نقد در خانه اش دارد. به همين خاطر، موضوع سرقت را با مهدي در ميان گذاشتم و پس از موافقت وي دو قبضه چاقو خريداري كرديم و روز حادثه به خانه سيد جلال (مقتول) رفتيم.
ايرج در ادامه افزود: زماني كه تاجر نخ در را باز كرد، با تهديد چاقو وارد خانه اش شديم و مهدي پس از بردن همسر و پسر مقتول به داخل اتاق، من با سيد جلال درباره گرفتن پول صحبت كردم. اما او حاضر به دادن پول نشد و همين امر، باعث شد با او درگير شويم.
همان موقع، با چاقو ضربه اي به او زدم و در حالي كه بي حال بر روي زمين افتاد او را كشان كشان به داخل حمام بردم. سپس ضربه ديگري به وي وارد كردم و پس از سرقت ۱۰۰ هزار تومان پول و گوشي تلفن همراه تاجر نخ از محل متواري شديم. كارآگاهان با توجه به اظهارات ايرج، شناسايي و دستگيري همدست وي را در دستور كار ويژه قرار دادند و توانستند مهدي را نيز در بازار مولوي شناسايي و دستگير نمايند.
با دستگيري مهدي و اعتراف وي به سرقت و قتل از خانه شماره هفتم ساختمان ASP، هر دو متهم با قرار در بازداشت به سر مي برند تا تحقيقات تكميلي در خصوص پرونده صورت گيرد.

صدور كيفر خواست براي جنايت جاده ساوه
گروه حوادث: كيفر خواست متهم به قتلي كه در جاده ساوه مرتكب يك جنايت شده بود ، ديروز توسط دادسراي امور جنايي تهران صادر شد.
به گزارش خبرنگار ما، چند ماه قبل خبر وقوع يك جنايت در جاده ساوه به اطلاع ماموران كلانتري آن منطقه رسيد.
وقتي ماموران خود را به صحنه جنايت رساندند، جسد يك پسر جوان بر روي زمين افتاده بود و در چند قدمي وي نيز پدر همان پسر كه با ضربات چاقو مجروح شده بود حضور داشت.
اصغر كه دچار خونريزي شديدي بود به بيمارستان انتقال يافت و جسد روح الله به دستور بازپرس كشيك ويژه قتل بعد از حضور ماموران آگاهي و انجام بررسي هاي اوليه به پزشكي قانوني انتقال يافت.
شاهدان صحنه جنايت در خصوص چگونگي وقوع اين حادثه گفتند:چند ساعت قبل از حادثه يك راننده ،كاميون خود را براي تعمير به گاراژ محل حادثه آورد و بعد از آن كه نقص كاميون وي حل شد براي تشكر يك جعبه شيريني خريد و به علي يكي از شاگردان آن گاراژ داد تا بين همه حاضران پخش كند.
علي در حال پخش كردن شيرين بود كه اصغر به سوي وي آمد و با لحن تندي به او گفت: «به من شيريني كم داده اي ، سه تا ديگه هم مي خواهم» . علي خواسته او را انجام نداد و در نهايت اصغر با پايش محكم زير جعبه شيريني زد و اين عمل وي منجر با ايجاد يك درگيري شد. علي و اصغر با يكديگر گلاويز شده بودند كه پسر اصغر به نام روح الله وارد دعوا شد، حاضران در محل براي جدا كردن آنها به سويشان شتافتند و بدين ترتيب دعوا براي چند دقيقه پايان گرفت. در اين فاصله علي با برادرش وحيد كه ۲۲ سال سن داشت تماس گرفت و ماوقع را براي وي تعريف كرد. وحيد به دفاع از برادر ۱۸ ساله خود به گاراژ آمد. اصغر و روح الله در گوشه اي از گاراژ ايستاده بودند كه وحيد به سوي آنها رفته و بارديگر درگيري از سرگرفته شد.
وحيد كه به شدت عصباني بود ، چاقويي را كه در جيبش بود خارج كرد و يك ضربه محكم به گردن روح الله وارد كرد. روح الله در دم جان سپرد. وحيد دو ضربه چاقو نيز در سينه اصغر وارد كرد و متواري شد .
ماموران بلافاصله بدن نيمه جان اصغر را به بيمارستان فياض بخش انتقال دادند ولي در آن بيمارستان تخت خالي در بخش icu وجود نداشت، به همين دليل اصغر به بيمارستان رامتين منطقه ولنجك تهران برده شد.جست و جوي گسترده براي يافتن مخفيگاه وحيد آغاز شد، ماموران بعد از گذشت ۴۸ ساعت محل اختفاي وحيد را در منزل يكي از اقوامشان واقع در خيابان سيدخندان كشف كرده و طي يك عمليات غافلگيرانه وي را بازداشت كردند. وحيد در جريان بازجويي هاي به بزه انتسابي خود اعتراف كرد.
بازپرس هنرمند تحقيقات لازم در اين خصوص انجام داده و بعد از صدور قرار مجرميت واتهام قتل عمد پرونده براي صدور كيفر خواست ارسال شد.
روز گذشته خاكي نماينده دادستان كيفرخواست اين پرونده را صادر و به دادگاه كيفري استان ارجاع داد.

سارق تحصيل كرده بازداشت شد
گروه حوادث: پسر جواني كه با داشتن ليسانس حسابداري و كار در يك شركت اقدام به سرقت خودرويي كرد، بازداشت و مورد بازجويي قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار ما، چندي پيش سه پرونده با سه شاكي در دادسراي امور جنايي تهران تشكيل شد كه شاكيان آن را يك زن و دو مرد تشكيل مي دادند. زن شاكي به بازپرس توكلي گفت: «كيومرث معروف به عرشيا ۲۵ ساله ليسانس حسابداري مدتي قبل در پي يك آشنايي به خانه وي در شهرستان گنبد مراجعه كرده و قصد ربودن وي با تهديد اسلحه و انتقال او به كشور دبي را داشته است كه شاكي موفق به فرار از دست وي شده است.»
يكي از شاكيان مرد پرونده در خصوص شكايت خود گفت: «كيومرث از دوستان قديمي من بود. دفعه قبل به مقابل در منزل ما آمد و خودروي پژو GLX مرا به امانت براي چند ساعت گرفت. و من چون مي دانستم كيومرث مشكل مالي ندارد، خودرو را به او به امانت دادم ولي ديگر خودروام را به من بازنگرداند.»
شاكي ديگر به بازپرس پرونده گفت: «متهم خودرو پاترول مرا ربوده است و بعد از سرقت به يكي از شهرهاي شمالي كشور رفته و در آنجا با خودرو مسروقه تصادف كرده و خودرو را رها كرده است.»
جست وجوهاي پليس در اين خصوص ادامه يافت تا اين كه يكي از شاكيان پرونده كه پيگير ماجرا بود روزي كه كيومرث به خانه پدري اش واقع در شهرك غرب (قدس) تهران مراجعه كرده بود مأموران را در جريان امر قرار داد.
مأموران انتظامي ساعت ۸ بامداد روز چهارم آبان ماه سال جاري به محل اختفاي متهم مراجعه كرده و بعد از محاصره مخفيگاه موفق به دستگيري كيومرث شدند.
در بازرسي از اتاق متهم يك قبضه سلاح كمري كشف شد كه كيومرث در جريان تحقيقات در خصوص اين موضوع گفت: «پدرم چندي پيش با زني عقد كرده و تمام اموال خود را به نام همسر دوم خود كرده بود. من از اين كه مادرم غمگين شده و پدرم نيز به او خيانت كرده بود بسيار ناراحت شده بودم، مدتي قبل به شهر اشنويه مراجعه كردم و اين سلاح را خريداري كردم تا با آن پدرم را تهديد كرده و حق مادرم را از او بگيرم.»
كيومرث در خصوص شكايت دختر جوان گفت: «روزي كه به خانه آن دختر رفته بودم تازه اسلحه را خريداري كرده حالم زياد خوب نبود، به همين دليل در شرايط ذهني نامناسب حرف هاي نادرستي به او زده ام كه اصلاً قصد اجراي عملي حرف هايم را نداشتم.»
كيومرث سرقت پاترول و خيانت در امانت در خصوص خودروي پژو را نيز قبول كرد.
كيومرث كه خود در يك شركت معتبر به حسابداري مشغول بود و نه خود و نه خانواده اش مشكل مالي داشت بعد از اعتراف به اين اتهامات براي تحقيقات بيشتر روانه اداره آگاهي شد.

دختر فراري در دادگاه:
از دست پدرم فرار كردم
006156.jpg
گروه حوادث: دختر ۲۰ ساله زماني كه به اتهام فرار از خانه توسط مأموران اداره آگاهي تهران دستگير شد، تنها انگيزه خود از فرار را آزار و اذيت توسط پدرش عنوان كرد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل مرد ميانسالي در حالي كه بسيار مضطرب بود به دايره ۱۱ اداره آگاهي تهران مراجعه كرد و مدعي شد كه دختر ۲۰ ساله اش، زماني كه به بهانه خريد از خانه بيرون رفته، ديگر بازنگشته است و از آن زمان به بعد هيچ كس از وي اطلاع دقيقي در دست ندارد.
با اعلام گزارش، تيمي از كارآگاهان دايره ۱۱ اداره آگاهي به دستور شهرياري، داديار دادسراي جنايي تهران، مأمور رسيدگي به پرونده شدند. آنان در بررسي هاي مقدماتي متوجه شدند كه دختر ۲۰ ساله، فهيمه نام دارد و زماني كه بسيار خردسال بوده، پدر و مادرش از يكديگر جدا شده اند و اين دختر به تنهايي با پدرش زندگي مي كرده است.
تحقيقات براي شناسايي اين دختر جوان ادامه داشت تا اين كه يكي از بستگان فهيمه با مأموران تماس گرفت و مدعي شد كه دختر جوان در خانه وي است. بلافاصله مأموران محل مورد نظر را تحت شناسايي قرار دادند و با گرفتن دستور قضايي، فهميه را دستگير كردند.
پس از دستگيري فهيمه وي به اداره آگاهي تهران انتقال يافت و تحت بازجويي قرار گرفت. وي در نخستين اظهارات خود مدعي شد چون پدرش قصد آزار و اذيت به وي را داشته از خانه فرار كرده است.
اين گزارش مي افزايد: صبح ديروز فهيمه و پدرش در حالي كه بسيار عصبي بودند نزد داديار شهرياري حضور يافتند و هر يك به دفاع از خود پرداختند.
در ابتدا داديار شهرياري از فهيمه خواست تا به تشريح واقعه بپردازد. وي در حالي كه دستانش مي لرزيد رو به قاضي كرد و گفت: وقتي خيلي بچه بودم، مادرم به خاطر بداخلاقي پدرم، از او جدا شد. پس از چند سال هم ازدواج كرد. من با پدرم زندگي مي كردم.
يك بار وقتي ۱۴ ساله بودم از خانه فرار كردم. به خاطر اين كه پدرم در چندين مورد مرا مورد آزار و اذيت قرار داده بود، از خانه فرار كردم. اما پس از مدتي به خانه بازگشتم.
فهيمه در ادامه افزود: از حدود ۱۴روز قبل پدرم دوباره چندين مرتبه از من درخواست هاي غيرمشروع كرد اما من مخالفت كردم. تا اين كه روز حادثه وقتي دخترعمويم به خانه ما آمده بود، پيش وي از من درخواست كرد. اين امر باعث شد كه از دست پدرم بسيار عصباني شوم و چون مي دانستم به محض رفتن دخترعمويم مرا اذيت خواهد كرد. به بهانه خريد از خانه بيرون رفتم و ديگر بازنگشتم.
وي بيان كرد: در ابتدا نمي دانستم بايد كجا بروم. اما پس از چند ساعت به خانه خاله پدرم رفتم و سه روزي آن جا بودم. تا اين كه بعد از سه روز به خانه يكي از دوستان قديمي ام رفتم. تا اين كه پس از ۹ روز به خانه خاله ام رفتم و زماني كه متوجه شدم پدرم اعلام فقداني كرده است، به پليس خبر دادم.
در ادامه پدر فهيمه در دفاع از خود ضمن انكار صحبت هاي دخترش گفت: او قصد توجيه كردن خود را دارد. من هرگز چنين قصدي نداشتم و هميشه او را دوست داشته ام.
بر پايه اين گزارش، با دستور داديار شهرياري، فهيمه تا زماني كه شهود خود را براي اثبات ادله اش به دادگاه بياورد در خانه خاله پدرش ساكن خواهد بود. ضمن اين كه پدر فهيمه نيز تا زمان اثبات اين ادعا، آزاد خواهد بود.

رئيس كل دادگستري استان تهران:
بررسي حوادث كودك آزاري آغاز شده است
006153.jpg
گروه حوادث: اگر جرم اسيدپاشي باعث ترس در جامعه شود، مجازاتي مانند اعدام و حبس هاي طولاني مدت خواهد داشت.
صبح ديروز عباس علي عليزاده رئيس كل دادگستري استان تهران در گفت وگوي مطبوعاتي در مورد كافي نبودن مجازات اسيدپاشان گفت: اگر جرم اسيدپاشي براي مرتبه اول اتفاق بيفتد قانون مجازات سنگيني را براي آن در نظر نگرفته است اما اگر مشخص شود كه اسيدپاشي به نوعي در حال فراگير شدن است و فرد ببيند مجازات اسيدپاشي كمتر از بزه هايي مانند چاقوكشي و يا استفاده از اسلحه است و آن را ترجيح دهد، به نوع ديگري برخورد خواهيم كرد. به عبارت ديگر اگر اين طور استنباط شود كه اسيدپاشي در جامعه باب شده است چنان برخورد مي شود كه انگار طرف از اسلحه استفاده كرده است.
در ارتكاب هر جرمي قانون نمي پذيرد مجازات سنگين در نظر گرفته شود مگر اين كه اسيدپاشي تلقي «اخافه الناس» يعني ايجاد رعب و و حشت را داشته باشد. چه بسا در اين مورد مجازات هاي سنگيني چون اعدام و حبس هاي طولاني مدت در نظر گرفته خواهد شد.
وي در مورد حوادث اخير در دانشگاه علم و صنعت و برخورد دادگستري با جرايم صورت گرفته گفت: من در اوايل امسال گفتم سياست دادگستري تهران و دادگاه هاي مربوطه در خصوص پرونده هاي دانشجويي چيست. آنها نبايد وارد اين پرونده ها شوند. در حادثه دانشگاه علم و صنعت مسئله، تخلفات دانشجويي و صنفي بوده است و بايستي در كميته انضباطي دانشگاه حل شود.
عليزاده در مورد جرايمي كه خارج از دانشگاه رخ داده بود گفت: ما نمي توانيم مسائل را طوري رسيدگي كنيم كه ناظر بر يك موضوع باشد. در حوادث دانشجويي سال هاي قبل مانند ۱۸ تير، زماني كه با استدلال اين كه چون خارج از دانشگاه حادثه رخ داده، به مسئله وارد شديم و مسئولين مي گفتند مسائل دانشجويي و صنفي است، الان هم همين مسئله وجود دارد. ما معتقديم خود دانشگاه بايستي رسيدگي كند مگر اين كه مرجع رسيدگي كننده صلب صلاحيت كند كه قطعاً در اين صورت رسيدگي خواهيم كرد. وي در مورد تكرار حادثه كودك آزاري تحت عنوان «باند سياه» بيان داشت: پس از حادثه پاكدشت هيأتي براي بررسي همه جانبه موضوع تشكيل شد. كار اين هيأت هنوز در مرحله كتابخانه اي است و وارد مرحله تحقيق ميداني نشده است. در اين تحقيق قرار است دو مسئله مورد بررسي قرار گيرد: اول اين كه چه محل هايي مستعد به عنوان جرايم (جرم خيز) است و در مرحله بعد چه افرادي در چه شرايط اجتماعي و تربيتي مي توانند آماده انجام وقوع چنين جرايمي باشند.
وي در مورد پرونده بازداشت شدگان سايت هاي اينترنتي و وبلاگ  نويسان گفت: تا آخر اين هفته كيفرخواست آنان صادر خواهد شد و طي هفته آينده نيز دادگاه آنها در يكي از شعبات دادگاه عمومي تهران برگزار خواهد شد.
رئيس كل دادگستري استان تهران در پاسخ به سؤالي درباره موضع دادگستري تهران درباره مسئله تحقيق و تفحص از قوه قضائيه گفت: ديدگاه من با قوه قضائيه يكسان بوده و زماني كه در مشهد دادستان و وكيل بودم تعدادي از نمايندگان مجلس سوم خواستند كه از دادگستري مشهد تحقيق و تفحص نمايند و در آن زمان من نپذيرفتم. آنها از من به دادسراي انتظامي قضات شكايت كردند. دادسراي انتظامي قضات مرا به دليل اين كه اجازه ندادم از دادگستري مشهد تحقيق و تفحص نمايند، تبرئه كردند.
به نظر من تحقيق و تفحص از امور قضائي خلاف قانون اساسي و خلاف استقلال قضائي است. مجلس تنها در امور مالي به دليل اين كه بودجه اي را در سال تعيين مي كند مي تواند تحقيق و تفحص نمايد.
***
پيرمرد و پيرزن هردو بازنشسته اند. از دست دختر ۱۸ساله شان شكايت دارند. روبه روي دادستان مرتضوي مي نشينند تا از او راه حل بخواهند
پدر مي گويد: دخترم ديگر به حرف ما گوش نمي دهد. بدون اجازه ما بيرون مي رود. بعضي وقتها يك ماه مي رود و از او خبري نمي شود.هركاري دلش بخواهد مي كند.
مادر مي گويد: ديگر آبرو و حيثيت برايمان نگذاشته، دو بار خانه مان را عوض كرده ايم. آبرويمان پيش همسايه ها رفته است. ولي هر بار همين كارها را كرده است.
آنها از دادستان تهران مي خواهند براي فساد اخلاقي دخترشان و به راه خلاف رفتن او كاري بكند. دادستان سعيد مرتضوي در گوشه كاغذ ملاقات آنها از رئيس مجتمع ارشاد مي خواند تا پرونده را بررسي و دختر ۱۸ساله پيرمرد و پيرزن را به يكي از كانونهاي اصلاح و تربيت معرفي كند.
«آمده ام تا از آقاي عليزاده بپرسم براي چه متهم پرونده من را بدون وثيقه آزاد كرده ايد؟» اين را مرد ميانسالي مي گويد كه سال ۷۹ وانت بارش را دزديدند ، او حكم دادگاه را نشان مي دهد و مي گويد: «سال ۷۹ دزد وانت باري كه با آن كار مي كردم به ۳ سال حبس محكوم شد. مال من به مانند ۱۴ اتومبيلي كه او به همراه همدستش دزديده بود بازگردانده نشد. مجرم پرونده من دارايي زيادي دارد و الآن آزاد است. دادگاه دو ماه قبل از اينكه ابلاغيه رد مال به دست من برسد سارق را آزاد كرده است و الآن من دستم به هيچ جا بند نيست.
دادستان مرتضوي در خصوص اين پرونده دستور داد تا بشارتي سرپرست دادسراي جنايي از قاضي پرونده در مورد آزاد شدن مجرم قبل از رد مال (بازگرداندن مال) سئوال كرده و مراتب را اطلاع دهد. درملاقات مردمي اين هفته مسئولان و رئيس دادگستري استان تهران به موضوع ۲۹نفر از كساني كه در مراحل رسيدگي به پرونده شان دچار مشكل شده بودند رسيدگي كرد.
گفتني است كه در هفته گذشته به ۹۱نفر ازمراجعان دادگستري تهران مشاوره حقوقي داده شد.

تأييد حكم اعدام عاملان ربودن ۴۰ دختر بچه اصفهاني
ايرنا:قاضي  شعبه  ۵۳ دادگستري  استان  اصفهان  گفت :حكم  اعدام  عاملان  ربودن  حدود ۴۰ كودك  دختر در اصفهان  و شهرستانهاي  نجف آباد،شاهين  شهر،خميني  شهر و فلاورجان  صادر شد.
«حجت الله  اسدي» روز دوشنبه  در جمع  خبرنگاران  افزود: عاملان  اين  جنايتها كه  پدر و پسري  با نامهاي «موسي  علي  محمدي» و «رسول  علي  محمدي» هستند پس  از پيگيريهاي  پليسي  و قضايي  به  اعدام  محكوم  شدند.
وي  تعداد شاكيان  شناسايي  شده  را ۲۵ نفر عنوان  كرد و گفت : تاكنون  ۵۰ درصد شاكيان  حتي  پس  از راي  دادگاه  نيز به  جهت  مسايل  حيثيتي  و بي توجهي  به  ارزش  موارد سرقت ، مراجعه  نكرده  و شناسايي  نشده اند.وي  افزود: اين  دو نفر با شناسايي  و اغفال  كودكان  دختر به  بهانه هاي  مختلف  پس  از سرقت  طلاهاي  آنها و در موارد معدودي  به  آزار و اذيت  جنسي  آنها اقدام  مي كردند.اسدي  خاطرنشان  كرد: دختران  كودك  ربوده  شده  در محدوده  سني  چهار تا ۱۲ سال  مي باشند.وي  يادآور شد: بر اساس  راي  دادگاه  اين  افراد به  جرم  اعمال  غيراخلاقي  و تجاوز به  عنف  به  اعدام  در ملاءعام ، به  جرم  سرقت  به  ۱۰ سال  حبس  و ۷۴ ضربه  شلاق  در ملاءعام  و همچنين  به  جرم  آدم  ربايي  به  ۱۵ سال  حبس  محكوم  شدند.وي  تصريح  كرد: حكم  اين  افراد پس  از راي  دادگاه  تجديدنظر و تاييد ديوان  عالي  كشور قابل  اجراست .
قاضي  رسيدگي  به اين  پرونده ، زمان  دستگيري  اين  افراد را ۲۵ مهرماه سالجاري  و دو روز پس  از آخرين  كودك  ربايي  آنان  عنوان  كرد.وي  گفت : اين  افراد از ۹ ماه  پيش  تازمان  دستگيري  با ايجاد جو رعب  و وحشت  در سطح  استان  به  اين  جنايتها دست  مي زدند.

حادثه در جهان
آغاز دادگاه، قاتل زنجيره اي
006162.jpg
گروه حوادث: كورال وات كه در سال ۱۹۸۲ به قتل ۱۳ زن در ديترويت آمريكا اعتراف كرده بود هرگز تا پيش از اين هفته در مقابل دادگاه قرار نگرفته است.
قرار است كورال اواخر اين هفته به اتهام قتل هلن دوچر كه پليس جنازه وي را در ۱ دسامبر ۱۹۷۹ پيدا كرده بود، محاكمه شود.
پليس كورال را در سال ۱۹۸۲ به اتهام سرقت بازداشت كرد، وي پس از اعتراف به جرم خود و مقرر شدن حبس براي وي، با اعترافات خود پرده از راز ۱۳ جنايت برداشت. دادستان اين پرونده ها به كورال قول داد كه در صورت همكاري با پليس در كشف اجساد مقتولان، وي را به دادگاه نكشد. اين در حالي است كه اگر دادگاه فوق كورال را در مرگ هلن مقصر تشخيص ندهد، وي ظرف يك سال آينده آزاد خواهد شد.
قاضي دادگاهي كه در چند روز آينده تشكيل خواهد شد روز گذشته اعلام كرد كه دادستان اين پرونده مي تواند در دادگاه هلن به اعترافات وي در خصوص سيزده قتل اشاره كند چرا كه ارتكاب اين قتل ها مي تواند بيانگر انگيزه قوي آدم كشي در وي باشد.
وكيل مدافع كورال ضمن اعلام آمادگي براي دفاع از موكلش در خصوص هر سيزده اتهام قتل گفت: هيچ مدرك مستدلي عليه موكل من در خصوص اين سيزده قتل به جز اعترافات شخصي وي وجود ندارد. به علاوه ۲۵ سال از اولين قتل مي گذرد و پليس هيچ گونه مدركي حتي در يكي از صحنه هاي قتل عليه موكل من پيدا نكرده است.
اظهارات وكيل مدافع كورال در حالي مطرح شد كه دادستان پرونده قصد دارد تنها شاهد پرونده را براي اقامه شهادت به دادگاه فرابخواند. هر چند اظهارات اين شاهد تاكنون به پليس در حل اين معما هيچ كمكي نكرده است.
زماني كه كورال در سال ۱۹۸۲ به اتهام سرقت بازداشت شد و پس از اعترافات وي به قتل ها، انتظار مي رفت كه وي حداقل ۶۰ سال در حبس باشد كه اين بدان معنا بود كه وي يا در زندان فوت خواهد كرد يا در سن ۸۰ سالگي از زندان آزاد خواهد شد. اما به دليل حكم دادگاه تجديدنظر مدت حبس وي كاهش يافته و وي در آوريل ۲۰۰۶ و در سن ۵۲ سالگي آزاد خواهد شد.
دادستان پرونده اعلام كرده است كه حدود سي شاهد را براي اقامه شهادت در خصوص قتل هلن به دادگاه فرا خواهد خواند و علاوه بر اين وي قادر است حتي بدون حضور يك شاهد، اتهام كورال را در اين خصوص اثبات كند.
برخي از كارشناسان حقوقي اعتقاد دارند كه بازگشت كورال به درون جامعه با سابقه جنايتي كه وي در پرونده خود دارد، امنيت جامعه را بر هم خواهد زد.
دزد ناشي به بانك خالي زد
006159.jpg
فاكس نيوز: مردي كه قصد سرقت مسلحانه از يكي از شعبه هاي  آمريكن بانك جورجيا را داشت، پس از ورود به بانك متوجه شد كه هيچ پولي در بانك وجود ندارد.
به گزارش پليس جورجيا، مايكل دونالد ۳۹ ساله صبح روز گذشته با اسلحه وارد بانك شده و با تهديد كارمندان بانك از آن ها خواست كه هرچه سريع تر ۵۰۰ دلار در اختيار وي قرار دهند. متأسفانه كارمندان بانك خبر بدي براي مايكل بخت برگشته داشتند. بانك در حال تعمير است و هيچ معامله يا دادوستدي در آن انجام نمي گيرد.
بازپرس اين پرونده در اين خصوص گفت: اين مساله كه بانك در حال تعمير بوده كاملاً مشخص و واضح است. مايكل اگر فقط چند دقيقه قبل از ورود به بانك در مقابل درب آن كشيك مي داد متوجه رفت و آمد كارگران به درون بانك مي شد.مايكل پس از آن كه متوجه اشتباه خود شد قصد فرار و پنهان شدن در خيابان كناري بانك را داشت كه پليس وي را بازداشت كرد. وي در حال حاضر با  اتهام سرقت مسلحانه روبه رو شده است.

اتهام تعرض جنسي براي افسر آمريكايي
آسوشيتدپرس: يك افسر آمريكايي به جرم آدم ربايي و سوءاستفاده جنسي در ايالت «جورجيا» دستگير شد.
چندي قبل پليس آمريكا مردي را به جرم حمله به يك مأمور دستگير كرد، اما در بازجويي ها مشخص شد متهم براي دفاع از خود به پليسي كه او را به قصد سوءاستفاده جنسي ربوده بود حمله كرده است.
اين گزارش حاكي است، اين مامور ۴۷ ساله آمريكايي كه «رونالد دبليو جونز» نام دارد، قصد داشت «ويليام» ۳۳ ساله را ربوده و پس از انتقال وي به منطقه دور افتاده اي، او را مورد هتك حرمت قرار دهد.
ويليام در اين رابطه گفت: وقتي از او پرسيدم مرا كجا مي بري پاسخ داد: همان جايي كه ديگران را برده ام. با اين حرف فهميدم او در كار خود حرفه اي است و ديگر از زنده ماندنم نااميد شدم. وي افزود: جونز مرا در منطقه دور افتاده اي از اتومبيل پياده كرد، اما به محض اينكه خواست به من نزديك شود با او درگير شدم. در اين هنگام با چاقو ضربه اي به سينه ام وارد كرد، اما با اين وجود به اين سو و آن سو مي دويدم تا خودم را نجات دهم. در حال فرار بودم كه چندين گلوله به سويم شليك كرد، ولي خوشبختانه هيچ يك با من برخورد نكرد و در نهايت موفق شدم از چنگ او فرار كنم. اما چند روز بعد مرا به جرم حمله به مأمور قانون دستگير كردند. در همين حال تحقيقات پليس آمريكا نشان مي دهد، تمام اظهارات ويليام صحت دارد و مداركي دال بر سوءسابقه جونز در آدم ربايي و تعرض جنسي وجود دارد كه جرم وي را اثبات مي كند. گفتني است، ديروز از ويليام رد اتهام و او از زندان آزاد شد.

حوادث
اجتماعي
اقتصادي
دانش انفورماتيك
بـورس
خارجي
سياسي
داخلي
شهري
ورزش
يادداشت
صفحه آخر
همشهري ضميمه
همشهري ايرانشهر
|  اجتماعي   |   اقتصادي   |   دانش انفورماتيك   |   بـورس   |   حوادث   |   خارجي   |   سياسي   |   داخلي   |  
|  شهري   |   ورزش   |   يادداشت   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |