شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۳
به ياد استاد علي اكبر غفاري احياگر ميراث حديثي شيعه
دستاني كه بوي خدا مي داد
يكي از افتخارات استاد علي اكبر غفاري همكاري و شاگردي محدث و محقق توانا سيدجلال الدين محدث ارموي و همچنين مرحوم علامه ميرزا ابوالحسن شعراني بود . اين دو استاد تاثير زيادي بر آثار تحقيقي مرحوم غفاري داشتند
007389.jpg
محمد ياسر زفر قندي
بعد از وفات پيامبر اسلام(ص) همانگونه كه خود حضرت در حديث معروف ثقلين به آن اشاره كردند دو چيز گرانبها براي مسلمانان باقي ماند. قرآن و عترت همان ماتركي بود كه پيامبر(ص) براي امت بعد از خويش گذارد. قرآن كه كلام ناب و جان فزاي پروردگار است كه بر لسان مبارك پيامبر نازل شده بدون هيچ كم و كاستي و از منظر علما و دانشمندان چه لفظ آن و چه معني آن كاملاً همان است كه پيامبر(ص) از جانب پروردگار مأمور به ابلاغش بوده است و اگرچه در كتابت آن در همان صدر اسلام اغلاطي راه يافته بود اما با كوشش فراوان ائمه اطهار و صحابه و راهنمايي هاي خود پيامبر آنچه كه امروز به عنوان «مابين الدفتين» به ما رسيده است در ميان همه مسلمانان به عنوان اصل و اساس همان كلامي تلقي مي شود كه خداوند از طريق فرشته وحي اش بر رسول اكرم نازل فرموده است. اما عترت كه دومين امانت الهي در نزد ما مسلمانان بود. برخلاف قرآن حضوري دويست و چند ساله بيشتر نداشت و دقيقاً از همين نقطه است كه سنت به عنوان دومين منبع معرفت اسلامي و ميراث شرافت و فضيلت و ايمان معرفي مي شود. سنت كه بعد از قرآن دومين سرچشمه احكام و دستورات اسلامي است در شيعه به مجموعه گفتار و اعمال و تقارير پيامبر و معصومين(ع) گفته مي شود و اين سنت در دانشي به نام حديث در عالم اسلام نمودار شد. اگرچه احاديث نيز در زمان پيامبر مانند قرآن بيشتر به قوت حافظه اعراب انتقال پيدا مي كرد و كمتر مكتوب مي شد اما با گذشت زمان همان گون كه نياز به مكتوب شدن قرآن پيدا شد نيز به نوشتاري كردن احاديث منقول از پيامبر، معصومين و صحابه (كه البته اين مورد اخير از نگاه بعضي از اهل سنت جايز است) پرداختند.
جلال الدين سيوطي صاحب  الاتقان در كتاب تدريب الراوي نقل مي كند كه صحابه و تابعين (كه همان درك كنندگان صحابه محسوب مي شوند) در نوشتاري كردن حديث اختلاف پيدا كردند. گروهي مانند، ابن عمر، ابن مسعود، زيدبن ثابت، ابوموسي، از مكتوب كردن حديث كراهت داشتند و گروهي نيز مانند حضرت علي(ع)، جابر، ابن عباس و عمربن عبدالعزيز آن را جايز مي دانستند كه البته ممانعت از كتابت حديث تا آغاز سده دوم توسط قدرت غالب و به دستور خليفه دوم ادامه يافت. البته اين ممانعت باعث نشد تا ائمه معصومين و پيروان راستين آنها خود ولو در خفا به اين كار همت نگمارند. به هر صورت و به هر دليل كه ممانعت از كتابت حديث ايجاد شده بود (از جمله اين دلايل بعضاً سياسي حرف خليفه دوم بود كه مي گفت: يهود كه اين كار را با منقولات پيغمبرشان انجام دادند، از كتاب خدا دست برداشتند و به سنت پرداختند) در قرن دوم توسط عمربن عبدالعزيز از حصر بيرون آورده شد، عمربن عبدالعزيز كه بعد از معاويه دوم تنها حاكم شيعه دوست مرام بني اميه محسوب مي شد( او همان كسي بود كه دستور داد ديگر امامان جماعت بر منابر علي و خاندانش را سب نكنند) به حاكم مدينه ابوبكربن محمد نوشت: «حديث را جمع كن كه مي ترسم علم علما نابود شود.» از اين زمان بود كه كار تدوين حديث توسط جمعي شروع شد و پس از آن مجموعه هايي از آثار نبوي فراهم آمد و زماني نگذشت كه طبقه اي ديگر از علماي اسلامي به نام محدثين در ميان دانشمندان اسلامي پيدا شدند. محققاني كه غير از جمع آوري احاديث از راه هاي گوناگون به مسائلي پيرامون صحت و سقم آن از نظر متن و راوي مي پرداختند و اينچنين معرفت حديثي كه شامل علومي مانند درايه، رجال، و فقه الحديث است به وجود آمد. از طرفي دانش حديث كه همان سنت محسوب مي شود غير از كاربست معرفتي و كاربردي كه پيدا كرد يعني غير از منبع و سرچشمه احكام اسلامي شدن در بسياري از دانشهاي ابتدايي صدراسلام مانند تفسير، لغه و... كاركردي وثيق و وسيع پيدا كرد. در نزد شيعه از متقدماني كه به تأليف كتاب حديث پرداخته اند (طبق نقل تأسيس الشيعه) سلمان فارسي و ابوذر غفاري مي باشند كه سلمان حديث جاثليق و ابوذر وقايع پس از رسول اكرم را جمع آوري و تدوين نمود و با اين اوصاف مي توان ديد كه اهل بيت در تدوين حديث بر اهل سنت سبقت داشته اند چرا كه اولين مجموعه حديثي اهل سنت از امام مالك (وفات در ۱۷۹ ه ) كه از تابعين است، مي باشد. و اين مجموعه متأخر است از احاديث جمع آوري شده و منقول از ياران حضرت علي و امام باقر و امام صادق(ع) بعد از اين است كه ميراث حديثي شيعه توسط عالمان بزرگي چون شيخ كليني، شيخ صدوق، شيخ طوسي، شيخ مفيد و در دوران متأخرتر علامه مجلسي، علامه نوري، شيخ حرعاملي و... پاسداشته شده است.
007386.jpg
حاصل اين پاسداشت علمي و معرفتي كه ريشه در ايمان و فضيلت جويي اين بزرگان داشته كتب اربعه حديثي شيعه است. اين كتب عبارتند از اصول كافي، تأليف شيخ كليني (وفات ۳۲۹ ه) كه بيست سال براي جمع آوري آن از شيوخ معتمد و ثقات شيعه زحمت كشيد. اين كتاب حاوي ۱۶۱۹۹ حديث است.
استاد غفاري با تصحيح و تنقيح بيش از ۵۰ عنوان كتاب كه در حدود دويست و پنجاه مجلد مي شود توانستند در زمينه ترجمه و تحقيق و بررسي متون اسلامي گامي بسيار مؤثر در ترويج فرهنگ شيعي بردارند
كتاب دوم «من لا يحضر الفقيه» از شيخ صدوق است كه حاوي ۵۹۲۰ حديث است. كتاب سوم و چهارم با نامهاي (تهذيب) و (استبصار) از شيخ طوسي است كه اولي بالغ بر ۱۳۵۹۰ حديث و دومي نيز بالغ بر ۵۵۱۱ حديث است. اين كتب كه به كتب اربعه حديثي شيعه نام بردارند از ديرباز مورد مراجعه عالمان و محققان قرار گرفته بود اما متأسفانه با توجه به وضعيت اسفبار چاپ در گذشته و همچنين نسخه برداري هاي متعدد و ضعف راويان و مشكلات ديگري كه البته در علوم حديث قابل طرح و صحبت است داراي اشكالات اساسي و فني شده بود كه با مجاهدت محققان و متخصصان علوم حديث، امروز ديگر با افتخار مي توانيم اين كتب و بعضي ديگر از كتب حديثي را منقح و تصحيح شده و پيراسته بدانيم.
يكي از اين عالمان خدوم مرحوم استاد ميرزا علي اكبر غفاري بود. محقق برجسته و استاد فرهيخته دانش حديث مرحوم علي اكبر غفاري در سال ۱۳۰۳ شمسي در تهران و در خانواده اي متوسط و مذهبي به دنيا آمد. اين مرد بزرگ كه از همان ابتداي كودكي گويي بر ناصيه اش شكوه يك عمر تحقيق و مطالعه مذهبي را نوشته بودند، در جلسات قرائت قرآن و مجالس علمي و مذهبي تهران شركت مي كرد و دروس حوزوي را در خارج از مدرسه تا پايان شرح لمعه تلمذ كرد و براي شركت در درس تفسير مرحوم آيت الله اشرافي عازم شهر قم گرديد و همزمان نيز از محضر جلسات تفسيري مرحوم ميرزا خليل كمره اي نيز مستفيض مي گشت. يكي از افتخارات استاد علي اكبر غفاري همكاري و شاگردي محدث و محقق توانا سيدجلال الدين محدث ارموي بود كه همچنين تأثير زيادي بر آثار تحقيقي مرحوم غفاري از جهت تحقيق، مقدمه نويسي، تعليق و... داشته است. همچنين مرحوم علامه ميرزا ابوالحسن شعراني كه از نوادر دانش روزگار خويش بودند از ديگر تأثيرگذاران اصلي بر استاد غفاري بود و مرحوم غفاري از ايشان نيز بسيار ياد مي كردند. استاد علي اكبر غفاري در آغاز جواني با كاركردن در كتاب فروشي اسلاميه به سرپرستي آقاي آخوندي به صرافت تحقيق و بررسي و سپس بازچاپ پيراسته اي از متون اسلامي افتادند و اينچنين قدم در راه پرفراز و نشيبي نهادند كه سرانجام به يكي از تك ستارگان آسمان بي بديل تصحيح و تنقيح متون حديثي شيعه بدل شدند، تا آنجا كه در ششمين دوره انتخاب كتاب ولايت و دوازدهمين نمايشگاه بين المللي قرآن كريم به خاطر نيم قرن كوشش صادقانه در تحقيق و انتشار آثار ارزشمند و درخور اسلامي مورد تشويق و تقدير قرار گرفتند و همچنين در دومين همايش چهره هاي ماندگار به عنوان يكي از چهره هاي ماندگار كشور در عرصه تحقيق و پژوهش در علوم اسلامي تجليل شدند. استاد غفاري علاوه بر تحقيق و نشر، سالها در دانشگاه هاي مختلفي مانند دانشگاه تهران، تربيت مدرس، دانشگاه بين المللي امام خميني و دانشگاه امام صادق مشغول تدريس بودند و در اين اواخر مخصوصاً دانشجويان رشته علوم و قرآن حديث دانشگاه امام صادق حضور درخشان و پرتلالو استاد محقق و باتقواي خويش را هرگز فراموش نمي كنند. حضوري كه چنان بزرگان سلف ميراث مكتوب شيعه تا ابد ملازم و مؤانس سترگي آثار به جا مانده از خود خواهد بود.
استاد غفاري كه به خاطر علاقه بسيار به شيخ صدوق (همچنان كه بسياري از آثار اين عالم بزرگ تشيع را تنقيح و تصحيح كردند) حتي نام انتشارات خود را از نام شيخ برگرفته و انتشارات صدوق نام نهادند و با بيش از ۵۰ عنوان كتاب كه حدود دويست و پنجاه جلد مي شود توانستند در زمينه ترجمه و تحقيق و بررسي متون اسلامي گامي بسيار مؤثر در ترويج فرهنگ شيعي بردارند.
پاره اي از عناوين اين كتابها از قرار زير است:
۱- تصحيح و تعليق المحجه البيضاء في تهذيب الاحياء ملامحسن فيض كاشاني ۲- تصحيح و تعليق معاني الاخبار شيخ صدوق ۳ _ ترجمه ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شيخ صدوق ۴ _ تصحيح و تعليق الاختصاص شيخ مفيد ۵ _ تقديم و تعليق و تصحيح الاصول من الكافي شيخ كليني ۶ _ تصحيح و تعليق من لايحضر الفقيه شيخ صدوق ۷ _ تصحيح الخصال شيخ صدوق ۸ _ تحقيق الامالي شيخ مفيد ۹ _ تصحيح و تعليق تهذيب... شيخ طوسي ۱۰ _ تصحيح و تعليق الغيبه شيخ طوسي ۱۱ _ تصحيح و تعليق الاستبصار... شيخ طوسي ۱۲ _ تصحيح وحواشي تفسير روض الجنان و روح الجنان ابوالفتوح رازي...
و بيش از سي و هشت عنوان ديگر كه هركدام شايد چندين مجلد باشد حاصل تلاش اين عالم و محقق فرزانه است.
از ديگر نكات قوت علمي استاد غفاري عربي نويسي و ترجمه هاي دقيق ايشان است كه اين دو مورد در مقدمه نويسي هاي ايشان و همچنين ترجمه متون حديثي كه استاد انجام داده اند به وضوح قابل مشاهده است تا جايي كه آيت الله سبحاني درباره عربي نويسي ايشان مي گويند؛ [استاد غفاري] هر زمان كه به عربي مي نوشت _اگرچه كم مي نوشت- اما بسيار عالي و به نحو احسن انجام مي داد و موردتوجه و قبول جهان عرب واقع مي شد و به نظر من اين كه فردي در تهران بدون اين كه به هيچ كشور عربي سفري داشته باشد، كاملا موردقبول عرب ها بنويسد خود كرامتي ديگر است.
اما از آنجا كه اگر مرگ را حق نبودي شايسته تر از رسول كه بودي براي زندگي جاودانه، روح بي قرار اين مرد محقق و مصحح و اين پاسدار ميراث مكتوب كهن شيعه سرانجام در بامداد چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۳ برابر با ۱۲ رمضان ۱۴۲۵ هجري از قفس جانش پرواز كرد و پس از پنجاه سال تلاش علمي در سن هشتاد و پنج سالگي در جوار مزار شيخ صدوق به جاودانگي پيوست.
روحش قرين كساني باد كه هماره از گفتارشان مي نگاشت.

تازه هاي انديشه
چشم انداز فقهي و حقوقي مالكيت هاي فكري
«با تأكيد بر ديدگاه فقهي امام خميني»
007392.jpg
جواد عربيان، انتشارات پژوهشكده امام خميني و انقلاب اسلامي.،۱۳۸۲ ۲۰۰۰ نسخه، ۱۶۰۰۰ ريال.
گروه انديشه: حقوق مالكيت هاي فكري يا حقوق معنوي از جمله مباحث مستحدثه فقهي و حقوقي است كه در سال هاي اخير با توجه به پيشرفت هاي علمي و صنعتي در عرصه هاي مختلف به ويژه در حوزه تأليف و نشر، مورد توجه محققان و علماي فقه و حقوق واقع شده است. مالكيت هاي فكري معمولاً در دو بخش مالكيت ادبي و هنري و مالكيت صنعتي و تجاري مورد بحث واقع مي شوند.
با توجه به قانون ثبت علائم و اختراعات كه مصوب سال ۱۳۱۰ است بايد گفت مالكيت صنعتي و تجاري در ايران سابقه بيشتري از حقوق مالكيت هاي ادبي و هنري دارد.
اين كتاب كه از سه بخش كليات، تبيين حقوقي «مالكيت هاي فكري» و تبيين فقهي «مالكيت هاي فكري» و حقوق متعلقه تشكيل شده است در هر بخش به دو فصل تقسيم شده و در آنها به ترتيب از بحث معناشناختي (واژگان و اصطلاحات)، پيشينه تاريخي حقوق مالكيت هاي فكري، مالكيت هاي ادبي و هنري، مالكيت هاي صنعتي و تجارتي، حقوق مالكيت هاي فكري در فقه اماميه و حقوق مالكيت هاي فكري در فقه عامه صحبت شده است. در بخش ضمايم كتاب نويسنده با آوردن هفت ضميمه به غناي اطلاعاتي كتاب كمك شاياني كرده است.
اين هفت ضميمه با عنوان ذيل هستند:
قانون ثبت علائم و اختراعات، آيين نامه اصلاحي اجراي قانون ثبت علائم تجارتي و اختراعات (مصوب ۱۳۳۷ با اصلاحات بعدي)، قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (مصوب ۱۱ دي ماه ۱۳۴۸)، آيين نامه اجراي قانون حمايت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (مصوب ۴ دي ماه ۱۳۵۰)، قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي(مصوب ۶ دي ماه ۱۳۵۲) متن استفتاء از محضر حضرت امام خميني، متن استفتاء از محضر حضرت  آيت الله خامنه اي.

انديشه
اقتصاد
اجتماعي
زندگي
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |