پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۳ - سال سيزدهم - شماره - ۳۶۴۱
آشنا و بومي،بوي تربت مي آيد
مسجد كربلا يي ها
چهارراه گلوبندك قلب تهران قديم است، محله اي كه در اين روزهاي سرد زمستاني ميزبان گروه هايي است كه گرد هم آمده اند تا باوجود گذشت بيش از هزار سال از واقعه عاشورا، تاريخ آن روزها را در درون خود زنده  كنند. از اين چهارراه كه به سمت غرب مي رويم  ، چراغ هاي كنار هم رديف شده اي از دور خودنمايي مي كنند. شهر در تاريكي است و تاريكي شب درخشش چراغ ها را دوچندان كرده است 
029919.jpg
آزاده بهشتي 
مسجد كربلايي ها براي آنهايي كه مراسم عزاداري دهه اول محرم را در آنجا برگزار مي كنند، جاي آشنايي است به خصوص اگر عراقي باشي و اين روزها در ديار غربت گذران زندگي كني. مسجد كربلايي ها بنايي است ظاهرا نوساز با معماري ايراني. وسط خيابان و روبه روي مسجد كربلايي ها-مسجدي كه متعلق به عراقي هاي مقيم در آن است- چادري سفيد به ارتفاع بيش از 10متر بنا شده است. پارچه اي سفيد و ضخيم كه در طول روز از دوطرف باز شده و شكل و شمايل خيمه اي به خود مي گيرد كه سرتاسر عرض خيابان را از بالا مي پوشاند. در روزهاي قبل از عاشورا و تاسوعا اين خيابان بازبوده و ماشين ها از زير اين چادر عبور مي كنند اما در طول روز و شب تاسوعا و عاشورا خيابان مسدود و برنامه هاي ويژه اين ايام در آنجا برگزار مي شود. به مسجد كه نزديك مي شويم دو چلچراغ بزرگ در ابتداي در ورودي قرار گرفته كه باچراغ هاي مختلف و نوراني تزئين شده است، اين چلچراغ ها كه نمادي از شركت ياران امام حسين (ع) در جنگ و علم هاي آنها است از جنس آهن بوده كه با روكش طلايي و زرد رنگ پوشيده شده و انعكاس نور چراغ هايي را كه در آن به كار رفته است، بيشتر مي كند. در پايين آن نيز گوي هاي رنگارنگي آويزان شده كه در زمان بلند كردن علم صداي جرينگ و جرينگ خوردن تيغه ها وتوپ هاي علامت به هم، حركت كاروان را در ذهن تماشاگران تداعي مي كند.
029934.jpg
لطميه زنان عرب
مراسم عزاداري براي بازماندگان جنگ كربلا و شهادت امام حسين (ع ) در مسجد كربلايي ها در دو قسمت زنان و مردان به صورت جداگانه برگزار مي شود ، راهرويي باريك ما را به سالني وسيع هدايت مي كند كه مملو از عراقي ها و ايراني هايي است كه براي مراسم عزاداري آمده اند. در ابتدا همه حاضران در جلسه با سر و صورت پوشيده با چادر و روسري نشسته اند. يك مداح زن روي پله چهارم منبري كه در بالاي مسجد قرار گرفته، رفته و با نوحه سرايي او حاضران سينه زني مي كنند. كمي بعد عده اي از حاضران بلند شده چادر، روسري و مقنعه ها را از سر باز مي كنند و در بالاي مسجد و در مقابل منبري كه نوحه خوانان بالاي آن نوحه سرايي مي كنند، حلقه اي را تشكيل مي دهند. با شروع نوحه سرايي، زن ها كه حالا موها را در اطراف خود پريشان كرده اند تا كمر خم شده با دست به صورت زده و بالا مي آيند و درعين حال در دايره اي كه تشكيل داده اند مي چرخند، اين حالت بيشتر با نوحه خواني براي زنان وكودكان بازمانده از جنگ كربلا و براي همراهي با آنها است. مرثيه هايي كه در اين حالت خوانده مي شود براي همراهي با حضرت زينب س است و به اعتقاد آنها، با اين حالت خود را در غم آنها سهيم مي كنند.
البته اين حالت لطميه زدن به سر و صورت در سه نوع متفاوت اجرا مي شود؛ در شروع عزاداري كه هنوز حاضران به هيجان و شور نرسيده اند به صورت تشكيل حلقه و نواختن به سر و صورت همراه است. در نوع ديگري از عزاداري، عزاداران در دو حلقه اي كه در يكديگر تشكيل مي دهند با چرخاندن سر به چپ و راست به زدن بر پيشاني و سر و صورت مي پردازند. بعد از آن نوحه خوان در آخر با سوز و گداز نوحه اي براي حضرت زينب س مي خواند و افرادي كه در اين دو حلقه شركت داشتند به سروصورت و پيشاني خود زده، سر خود را به عقب و جلو تكان داده و در عين حال به بالا و پايين مي پرند. در اين حالت است كه از خود بي خود شده و بعد نوحه خوان با آرامي مجلس را به حالت آرام برمي گرداند. در بيشتر مواقع اشعاري كه در مجلس خوانده مي شد، مرثيه هايي به زبان عربي بود.
در اين حلقه زنان و بيشتر دختران جوان شركت مي كنند، اما در كنار مجلس، كودكان و دختران خردسال و نوجوان با هدايت فردي كه در وسط مي ايستد، اين نوع عزاداري را انجام مي دهند. حاضران در مسجد كربلايي ها تنها عرب هاي مقيم ايران نبوده و حتي اقوام ايراني نيز در اين عزاداري شركت مي كنند.
029931.jpg
تاسوعا و عاشورا و خيمه ها
ظهر عاشورا تمام خيابان هاي ورودي به چهارراه گلوبندك مسدود شده و در وسط آن خيمه اي سفيد و بزرگ برپا مي شود و در اين خيمه كه نمادي از خيمه امام حسين (ع ) در ظهر عاشورا و در صحراي كربلا است به تعزيه خواني آن روز مي پردازند. در اين روز اسب سفيدي به عنوان نماد اسب امام حسين (ع ) با لكه هاي خون و چند تيرسمبليك در بدن تزئين مي شود. سپاه امام حسين (ع) با پرچم هاي سبز از سمت غرب و سپاه يزيد با پرچم هاي قرمز از سمت شرق وارد شده و با حمله شمر به خيمه امام حسين (ع) چادري كه در وسط چهارراه  برپا شده است به آتش كشيده مي شود.
029928.jpg
نذرهايي كه بايد ادا شود
نذورات به عنوان يكي از بندهايي است كه افراد از طريق توسل جستن آن به خدا، گره اي از مشكلات خود باز مي كنند. نذري هايي كه توسط اعراب در اين روزها داده مي شود مانند غذاهاي ايراني است اما يكي از غذاهاي ويژه اين ايام خوراك فاستوني است كه شامل برنج و لوبياي سفيد پخته شده در رب و روغن است. اين غذا كه مانند قيمه است به عنوان نذري اين روزها از سوي اعراب داده مي شود. در عين حال برخي از اين افراد نذر مي كنند تا در تعزيه خواني ظهر عاشورا نقش سپاهيان امام حسين (ع) يا حتي شمر را بازي كنند.

رسم قديمي شام غريبان در كاشان
029916.jpg
يكي از قديمي ترين هيات هاي تهران، هيات شاهزاده علي اصغر ع است كه بانيانش عده اي از بارفروشان كاشاني ميدان ميوه و تره بار در پشت انبار گندم در دهه سي بوده اند، اما امروز اعضاي آن در اكثر مشاغل بازار تهران به كار مشغول هستند.
كاشاني هاي مقيم مركز مانند شهر و ديار خود آن تابوت چوبي بزرگ را كه همه جوانان با شور و اشتياق براي سرور و سالار شهيدان تشييع مي كنند، ندارند. اين مراسم هر ساله در كاشان، ابيانه، مشهد اردهال و يزد با عنوان نخل كه به ارتفاع 2 متر و طول 7 متر است و در مراسمي با شور و نواي خاصي برگزار مي شود كه در اينجا جاي آن را گهواره گرفته است.
متوسلان به حضرت علي اصغر ع درروز عاشوراي حسيني هر ساله يك كودك نوزاد را كه از قبل پدر و مادرش نذر كرده اند در اين روز نقش كوچكترين شهيد واقعه كربلا را داشته باشد انتخاب مي كنند. طوري كه لباسي سفيد بر تن نوزاد مي كنند و با مقداري مواد رنگي، لباس را به رنگ خون در مي آورند و يكي از بزرگان هيات آن را سر دستانش مي گيرد و عده اي كودك پشت سر آنها با لباس هاي سفيد، گهواره چوبي كوچكي را حمل مي كنند و انبوه سينه زنان هم پشت سر آنها هستند.
بيشتر نوحه هاي آنها از شعرهاي شاعر معروف كاشان -محتشم كاشاني كه مي توان دم دست ترين شعرهايش در وصف امام حسين ع را در كتيبه هايي كه در مساجد و هيات ها در ايام سوگواري محرم نصب مي كنند، خواند. طي مسير هر بار كه به مسجد رسيدند چهار پايه اي مي گذارند تا مداح بر سر آن رفته تا همه عزاداران كه در گروه هستند دور آن جمع شده و با خواندن نوحه براي چند دقيقه اي آنجا توقف مي كنند.
غذاي محلي كه در خانه محتشم با آن ديگ بزرگ كه ديدنش براي آنها كه به كاشان مي روند هميشه باعث تعجب مي شود، در اين ايام خود چيزي نيست جز همان آبگوشت گوشت و لوبيا معروف تمامي هيات ها كه هر كس آن را به نحوي مي پزد. اينجا به جاي نخود از لوبيا سفيد در پختش استفاده مي شود و وقتي آن را مي كوبند مانند هليم مي شود و طرفداران خاص خود را دارد.
در غروب شام غريبان تعدادي سيني بزرگ كه در داخلش با گل جاي چند تا شمع را درست كرده اند و در كنار آنها تعدادي كبوتر مي گذارند، در ابتداي دو گروه سينه زني از داخل هيات خارج مي شوند و درب خانه بانيان قديمي و بزرگ هيات مي روند. كاشاني ها اين عقيده را دارند كه اگر در شب شام غريبان عده اي به ياد صحراي تاريك كربلا شمع روشن مي كنند، با ابتكار و اجرا عزاداران كاشاني بوده است. از زمان پايه ريزي هيات منبري اش مرحوم كافي بوده است. مرحوم فلسفي و مرحوم محمد علي غروي از واعظ هاي معروف آن روز تهراني در اين حسينيه بر منبر مي رفتند. مداح هايي مرحوم اصغر ذولفقاري با آن صداي گيرا كه هر چند وقت يكبار در مناسبت ها صدايش از راديو پخش مي شود و احمد شمشيري سازگارو علي انساني در ايام سوگواري اينجا مراسم داشتند. از خاطرات اعضاي قديمي اينجا تلاوت قرآن توسط 2 برادر نوجوان قبل از شروع سخنراني مرحوم كافي در ايام ماه رمضان در مسجد توفيق است امروز آن دو با نام هاي محسن و مرتضي طاهري از مداحان معروف تهران هستند. كاشاني هاي مقيم تهران علم معروف و بزرگي دارند كه 31 تيغه دارد. اين علم كه به دليل سنگيني جابه جا نمي شود، هر سال در حسينيه برپا مي شود. در اين علم حدود 15 كيلو طلا به كار رفته است.

سينه زني مردان عرب
029988.jpg
عكس ها : گلناز بهشتي 
تماشاي عزاداري مردان عرب از بالكن مسجد كربلايي ها خالي از لطف نيست. عزاداري مردان كه تعداد آنها بيش از 500 نفر بوده از نيمه هاي شب آغاز شده و تا حدود ساعت 3 صبح ادامه پيدا مي كند. مسجد كربلايي ها با ديوارهاي سفيد و چراغ هايي متعدد، پرچم هايي كه روي آن يا ابوالفضل العباس و ياحسين نوشته شده پوشيده شده است. مردان با تشكيل يك صف به صورت مربع در دور تا دور مسجد كه سالني وسيع است عزاداري را آغاز مي كنند. در اين حالت مردان پيراهن ها را از تن درآورده و در كنار هم مي ايستند و با ريتمي آهسته و همراهي با نوحه خوان كه بر منبر ايستاده است، آرام و دودستي به سينه خود مي كوبند. اين حالت با حركتي همراه نيست و تنها در جاي خود مي ايستند، بعد از حدود يك ساعت به تعداد جمعيت افزوده شده و چند صف به صورت مربع و دور تا دور در مقابل صف اوليه تشكيل شده و در اين حالت تعداد جمعيت به شور و حرارت مجلس مي افزايد.
افراد بعد از ساعت ها دست ها را بالا برده و با خم شدن به جلو با ضرب و ريتم تند نوحه خوان به سر، صورت و سينه خود مي كوبند. مرثيه هايي كه در اين حالت خوانده مي شود براي همراهي با جنگجويان و ياران امام حسين (ع ) و در لعن و نفرين يزيد و معاويه است. اين حالت از عزاداري مردان را نيز لطميه مي گويند. لطميه بين مردان شامل سينه زني و زنجيرزني است كه اين نوع عزاداري در داخل مسجد انجام مي شود.

افغان ها؛ اين علم ماه بني هاشم است
029922.jpg
ابوذر منصوري- وقتي از غربت آن امام مي خوانند با سوز بيشتري گريه مي كنند. آنها سالهاست كه ديار خود را رها كرده و از دست كشتار و ويراني جنگ به ايران مهاجرت كرده اند. افغان هاي مقيم تهران هر سال مثل ديگر اقليت هاي شيعه ساكن تهران، مراسم خاص خود را در محرم برگزار مي كنند.
حسن آباد فشافويه 
حسينيه ها و تكاياي افغان هاي مقيم تهران در منطقه حسن آباد فشافويه كه در جاده قديم تهران - قم بعد از كهريزك قرار دارد، متمركز شده است. اين حسينيه ها هر سال ميزبان ده ها دسته و هيات هستند و هزاران عزادار را پذيرايي مي كنند، اما امسال عزاداري افغان  ها با سالهاي گذشته تفاوت دارد، آنقدر كه آنها را وادار كرده تا به اين فكر بيفتند كه همه هيات ها برنامه هاي عزاداري خود را به طور مشترك در مصلي حسن آباد برگزار كنند. در يكي، دو سال گذشته تعداد مهاجران افغان به شدت كم شده است و به همين دليل مسوولان هيات ها مي گويند كه اگر 5 يا 6 هيات را در هم ادغام كنيم، به زحمت با جمعيت يك هيات در 3 سال پيش برابري مي كند. به همين دليل مسوولان هيات هاي افاغنه تقاضا كرده اند كه همه هيات ها مراسم خود را به طور مشترك در مصلي حسن آباد فشافويه انجام دهند. هرچند با اين تقاضا موافقت نشد، اما هيات ها برنامه هاي خود را مثل هر سال دنبال كردند.
علم حضرت ابوالفضل 
چه در افغانستان و چه در ايران، افغان هاي شيعه تا شب هفتم محرم عزاداري و سينه زني خود را بي هيچ تفاوتي با ديگران برگزار مي كنند. سينه زني عزاداري از شب اول محرم تا شب سوم شهادت امام حسين (ع ) برگزار مي  شود. مداحان و واعظان كه همه از اهالي افغانستان هستند، نوحه خواني شب اول را با مقتل خواني مسلم بن عقيل آغاز مي كنند.
اما از شب هفتم محرم، عزاداري كمي تغيير مي كند. همين جا بايد بگويم كه هيچ كدام از دسته هاي عزاداري افاغنه علامت علمي مانند آنچه در دسته هاي ايراني هست ندارند. آنها در عوض علم يا بيرقي پرچم دارند كه به بيرق حضرت ابوالفضل (ع ) معروف است وكلا  سنتي نيكوتر و درست تر است.
افغان ها شب هفتم محرم را متعلق به حضرت ابوالفضل مي دانند و براي اين شب مراسم خاصي در نظر مي گيرند. شب هفتم محرم، بيرق حضرت ابوالفضل كه در طول سال در يك محل نگهداري شده است را آماده بردن به حسينيه مي كنند. هر هيات يك علم بردار يا بيرق دار دارد كه معمولا هيات  هم به نام آن علم بردار معروف مي شود، مثل هيات ناصر كاظم كه علم بردار آن ناصر كاظم است يا هيات سيدعظيم. شب هفتم محرم عده اي از بزرگان هيات به همراه علم بردار و چند مرد قوي هيكل به محل نگهداري بيرق كه در نزديكي حسينيه است، مي روند و آن را به حسينيه مي آورند. وقتي كه نوحه خوان هنگام خواندن نوحه به جايي مي رسد كه مشك آب و بيرق امام از دست حضرت ابوالفضل مي افتد و امام بيرق را از روي زمين برمي دارد، علم بردار و همراهانش علم را وارد حسينيه مي كنند. در اين لحظه جلوي پاي علم بردار گوسفند قرباني و همه با شدت گريه مي كنند. بعضي از عزاداران هم تلاش مي كنند تا دست خودشان را به پارچه بيرق برسانند. در همين حين جمعيت بلند مي خوانند: اين علم كيست كه بي صاحب است‎/ اين علم ماه بني هاشم است.
علم حضرت ابوالفضل، سومين روز شهادت امام در حسينيه مي ماند و غروب روز سوم كه هيات از حسينيه خارج مي شود، جلوي بيرق گوسفند مي كشند و بيرق را به محل نگهداري اش مي برند. افغان ها درآن محل كه معمولا خانه شخصي در نزديكي حسينيه است تا نيمه شب سينه مي زنند و مراسم عزاداري تمام مي شود، تا شب اربعين كه دوباره گرد هم مي آيند.
زنجيرهاي خونين 
تا چند سال پيش رسم ديگري هم در هيات هاي مذهبي و عزاداري افاغنه اجرا مي شد. رسم اين بود كه در هيات هاي عزاداري از زنجيرهاي عادي براي زنجيرزني استفاده نمي كردند. آنها زنجيرهاي مخصوصي داشتند كه به چند رشته آن تيغه هاي چاقو وصل بود، تيغه هايي چند پهلو كه از هر طرف به پشت زنجيرزن مي خورد زخمي مي كرد.
مسوولان يكي از حسينيه هاي افغان ها در حسن آباد مي گويند كه اين زنجيرها را هر عزاداري نمي زد و فقط كساني كه به اين كار آشنا بودند و تجربه قبلي داشتند، آن را اجرا مي كردند. يكي از آنها مي گويد: اول 6 نفر زنجيرزن، 2 نفر 2 نفر روبه روي هم دوزانو مي نشستند و زنجير مي زدند. بعد وقتي يكي خسته مي شد، يك نفر ديگر جايگزين او مي شد، زنجير را از نفر اول مي گرفت و در سطل آبي فرو مي كرد و مي زد. پشت زنجيرزنان از ضربات چاقو زخم مي شد، اما صبح كه بيدار مي شدند، هيچ اثر از زخم شب قبل نبود. مي گويند از وقتي كه قمه زدن و زخم زدن به خود ممنوع شد، آنها هم اين زنجير زدن را كنار گذاشتند. بعد هم اضافه مي كنند آن موقع هم كه زنجير تيغ دار مي زدند، زنجيرزني را بيرون از مسجد و حسينيه انجام مي دادند، نه در حسينيه. اينكه حالا دسته يا هياتي از افغان ها اين مراسم را انجام مي دهند يا نه، معلوم نيست، اما گفته مي شود كه اين زنجيرها در مشهد ساخته مي شود.
تهران كجا، افغانستان كجا
مسوولان هيات هاي افاغنه مي گويند مراسمي كه آنها در تهران برگزار مي كنند، اصلا به پاي مراسم عزاداري در افغانستان نمي رسد: در افغانستان از شب اول محرم تا شب سوم شهادت غذاي نذري مي دهند. حلواي مخصوصي هم درست مي كنند كه فقط سينه زن ها مي خورند، اما در اينجا مخارج خيلي سنگين است و نمي شود اين كار را كرد. صندوقي مي گذاريم و هر كس به اندازه توانش كمك مي كند. يك شب قيمه و برنج مي دهيم و يك شب هم آبگوشت.
يكي ديگر از مراسم عزاداري افغانستان اين است كه هيات ها و دسته ها به شهرها يا حسينيه هاي اطراف مي روند و در آنجا هم سينه مي زنند. اين مراسم در تهران در شكل محدودتري انجام مي شود.
يكي ديگر از حاضران در حسينيه مي گويد، در افغانستان رسم بر اين است كه سينه زنان از يك ماه پيش از محرم سينه زني هماهنگ را تمرين مي كنند. در اين تمرين ها فقط كساني حاضر مي شوند كه تا حدودي آشنايي داشته باشند و نظم سينه زني را بر هم نزنند. بعد از اين تمرين ها سينه زن ها در روزهاي محرم، لباس هاي متحدالشكل سياهي مي پوشند كه پشت و جلوي آن باز است.
شب نهم 
در افغانستان عزاداري روز نهم را عزاداري حضرت علي اصغر (ع ) مي دانند. در ايران هم عزاداران افغان در روز تاسوعا همين مراسم را اجرا مي كنند؛ به اين صورت كه يك روز قبل از تاسوعا عده اي از بزرگان در حالي كه در يك بشقاب نقل و شمع روشن گذاشته اند، دور هم گهواره اي درست مي كنند. آن روز هم نوحه خوان، نوحه علي اصغر را مي خواند. وقتي نوحه خوان به جايي مي رسد كه امام حسين (ع ) بدن بي جان علي اصغر را به داخل خيمه مي آورد و مي گويد گهواره او را بياوريد كه بخوابد، همان علم برداري كه بيرق حضرت ابوالفضل (ع )را داخل حسينيه آورده، گهواره علي اصغر را وارد حسينيه مي كند. اين مراسم را عزاداران افغان در تهران هم اجرا مي كنند. در افغانستان روز هشتم محرم هم به عزاداري براي بچه هاي مسلم بن عقيل اختصاص دارد.

هيات چهارده معصوم تواندشتيي هاي مقيم مركز
029925.jpg
كافيست در اين حسينيه با يك نفر كار داشته باشيد و او را با نام خانوادگي پير هادي ، دلشني، ياباجلان، صدا كنيد از كوچك و بزرگ اين جمع فكر مي كنند شخصا فقط او را صدا كرده ايد.
اين هيات پر جمعيت كه براي هر وعده غذايش، آشپز آن بايد براي حداقل 2 هزار نفر غذا تدارك ببيند، همگي از شهرستان تواندشت در استان مركزي هستند. در ابتدا تعداد كمي از اين جمع در سال 1363 سنگ بناي تاسيس اين هيات را بنا نهادند، تا به امروز كه يكي از بزرگترين و پرجمعيت ترين هيات انتهايي ترين محله هاي شهر ، جاهايي چون شهرك كاروان ، مشريه و مسعوديه است.
با آنكه آنها داراي گويش محلي تركي سربندي هستند، اما به علت هم مرز بودن تواندشت وشهرستان بروجرد در استان لرستان بيشتر نوحه هايشان از شاعر معروف و قديمي  اين شهر صامت بروجردي است، اما اين نوحه ها به زبان فارسي و باريتم و نواي محلي خوانده مي شود.
هنگام خروج دسته زنجيرزنان، مسوولان اين هيات بايستي چندنفر را مامور كنند تا با بستن پارچه اي سفيد بر بازو نظم و ترتيب بيرون از صف اين جمعيت را كنترل كنند. البته نيروي انتظامي هم در اين كار به كمك دسته ها مي آيد. گاهي پيش آمده در سر يك چهارراه پرچم ها و ابتداي صف زنجيرزنان رفته اند آن سوي خيابان و ادامه دسته و ماشين مداح در اين سمت خيابان و براي عبور دسته عزاداري اتومبيل ها متوقف شده اند.
معمولا در تمامي هيات ها و تكاياي استان لرستان در روز عاشورا قبل از شروع مراسم عزاداري مقداري از گل را به نشانه عزاداري بر سر خود مي كشند، همين رسم هم اينجا برگزار مي شود. طوري كه خاك رس را در ظرف بزرگي با آب مخلوط مي كنند و يكي از بزرگان هيات با ذكر صلوات و يا حسين روي شانه ها، كتف و سرزنجيرزنان مقداري از اين گل را مي مالد. گل خشك شده و تا پس از مراسم پايان عزاداري آن را از روي لباس خود پاك نمي كنند و با پاي برهنه مسير زنجيرزني را طي مي كنند.
مراسم تعزيه خواني آنها در روز سيزدهم محرم هميشه پر بيننده است. تعدادي از گروه تعزيه خوان حتي در ميان صفوف زنجيرزنان حمل گهواره و اسيري دو طفل مسلم بن عقيل را به نمايش مي گذارند و هر كس هم نذري دارد داخل گهواره چوبي كه به ياد نوزاد شهيد كربلا، حضرت علي اصغر بر سر يكي از اعضاي گروه تعزيه خوان است، مي ريزند.
تا يادمان نرفته به اين نكته اشاره بايد كرد كه اكثريت قريب به اتفاق اين هيات در كارهاي ساختماني، سماورسازي، لوستر سازي و خم كاري مشغولند.

نواي نوحه  ارمني در محرم
029937.jpg
صداي نوحه مي آيد. آهنگ و ريتم صدا اين را در ذهن تداعي مي كند. واژه ها ولي گنگ و ناآشناست. لحظه اي مي ايستيم. در گردونه حافظه دنبال ردپاي مفهوم آن مي گرديم كه صداي جمعي حسين گويان رشته افكار را از هم جدا مي كند. نزديك مي شويم. نام هيات ثارالله است. جوان ارمني مي گويد: حسين بيش از هر چيز انسان بود.
ميدان هفت تير تهران، نقطه اي در مركز شهر چند سالي است به تماشاي عزاداري از جنس ديگر مي ايستد. محرم كه سر مي رسد، نواي دهل و طبل و سنج فضا را مي شكافد و فريادهاي دوستداران حسين دل آسمان را. هيات ثارالله گوشه شمال غربي ميدان پابرجا ايستاده و سال به سال بزرگتر مي شود. بيش از 700 نفر از اقليت هاي مذهبي اينجا گرد هم مي آيند. اغلب جوان هستند و پرشور. بيشتر اين جوانان و نوجوانان سياهپوش، ارمني هستند و پيرو مذهب مسيحيت، با اين همه عزادار حسين (ع )هستند. آنها از حوالي سال 1379 هر سال پيش از محرم تداركات را آماده مي كنند. با آغاز نخستين شب، داربست فلزي بالا مي رود، كف آسفالت، فرش پهن مي كنند و روي داربست را چادر برزنتي بزرگي مي  كشند. آبدارخانه اش با هيات هاي ديگر تفاوتي ندارد. ميز فلزي گوشه چادر بزرگ با سطل هاي آب و استكان هاي باريك و چاي معطر.
دهه محرم كه مي شود، جوانان هيات اقليت هاي ثارالله كنار هم مي نشينند، به سخنان واعظان مسلمان گوش مي سپارند. سپس مداحي و نوحه سرايي آغاز مي شود. ابتدا به زبان فارسي و سپس ارمني. شور كه بينشان مي افتد، برمي خيزند، دسته اي زنجير در دست و دسته اي مشت بر سينه مي كوبند. نظم عجيبي در چادر ثارالله حاكم است. كسي نمي دود. كفش كسي زير پا له و لورده نمي شود. به رديف مي ايستند. از چادر بيرون مي زنند. ساعتي عزاداري در محله و خيابان هاي بهار شيراز و سپس مراجعت به هيات.
آروين دوقانيان جوان 30 ساله اي كه همراه برادر و خواهرزاده اش هر سال به هيات مي آيد، مي گويد: ايراني ها عاشق و شيداي امام حسين هستند. ما هم ايراني هستيم. قوم ارامنه از بدوي ترين روزهاي تاريخ ايران همپاي آريايي ها در اين سرزمين زيسته اند. شادي و غم ما مشترك است. همه يك ملتيم. هيات ثارالله علامت 17 شاخه بزرگي دارد. جوانان و نوجوانان ارمني نذر مي كنند آن را به دوش بكشند. بعضي وقت ها خانواده ها نذر مي كنند.
اگر گذارتان به اين گوشه از مركز شهر افتاد، از اينكه با لهجه و تلفظي ديگر آهنگ نوحه  را مي شنويد، تعجب نكنيد. بين سينه زنان هيات ثارالله علاوه بر اقليت ارمني، هموطنان زرتشتي نيز حضور دارند. آنان امام حسين (ع ) را داماد نژاد ايراني مي دانند. معروف است كه پس از پيروزي اسلام بر ايران، دختر يزدگرد سوم به نام شهربانو كه شاهزاده بود به عقد امام درآمد. زرتشتيان و ارامنه كنار هم عزاداري مي كنند. با هيات بيرون مي روند و مي آيند و شام را مانند ما قيمه ميل مي كنند؛ غذايي مرسوم ايام محرم.در شماره هاي نزديك ايرانشهر گزارش مفصلي از اين مراسم خواهيد خواند .

شهر آرا
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
در شهر
عكاس خانه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  عكاس خانه  |  شهر آرا  |  يك شهروند  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |