شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۳
آشنايي با پژوهش سراهاي دانش آموزي در تهران
مكاني براي بالندگي فراگيران
010500.jpg
ايجاد شرايط و امكاناتي كه رشد و پرورش خلاقيت ها و ارتقاي دانايي و توانايي دانش آموزان را به تناسب استعدادها و علائق آنان فراهم كند، يكي از اهداف اساسي آموزش و پرورش است. تحقق اين هدف، با توجه به تنوع علائق و تفاوت توانمندي هاي دانش آموزان و نيز كثرت جمعيت دانش آموزي كشور، مستلزم دسترسي به ظرفيت هاي مناسبي از امكانات و منابع است. ليكن محدوديت هاي موجود عمدتاً  انجام برنامه هاي اساسي و مبتني بر گسترده استعدادها و تفاوتهاي فردي دانش آموزان را با مشكل مواجه مي كند؛ به گونه اي كه در عمل، رويكرد برنامه ها به پوشش عمومي دانش آموزان معطوف مي شود. بدين جهت برنامه ريزان، مديران و مجريان برنامه هاي آموزش و پرورش در تعامل با دانش آموزان با نيازهايي از آنها مواجه مي شوند كه امكانات موجود قادر به تأمين آنها نيست،لذا ايجاد زمينه هايي علاوه بر شرايط موجود براي افراد علاقه مند و مستعدي كه با روحيه تحقيق و پژوهش در تعميق آموخته هاي خود اهتمام دارند، امري ضروري به نظر مي رسد. تأسيس پژوهش سراهاي دانش آموزي به عنوان يكي از راهكارها براي تأمين هدف  فوق در نظر گرفته شده است. پژوهش سراي دانش آموزي، مركزي است كه به منظور گسترش فرهنگ تحقيق و پژوهش در بين دانش آموزان و هدايت استعدادها و رشد خلاقيت هاي آنان با فراهم ساختن امكانات و تجهيزات لازم تأسيس مي شود و اين اهداف در آن پي گيري مي شود:
* اشاعه فرهنگ پژوهش و تحقيق فردي و گروهي در بين دانش آموزان؛
* رشد و توسعه بنيه علمي و پژوهشي دانش آموزان و ايجاد زمينه براي بروز خلاقيت هاي آنان؛
* تشويق و ترغيب دانش آموزان به تلفيق دانش نظري و فعاليت هاي عملي و كاربردي؛
* هدايت و راهنمايي دانش آموزان در جهت علايق و استعدادهايشان؛
* فراهم كردن امكان دستيابي دانش آموزان به يافته هاي جديد علمي و پژوهشي داخل و خارج از كشور؛
* ايجاد زمينه مشاركت دانش آموزان مستعد در انجام پژوهش هاي ملي و منطقه اي.
وظايف پژوهش سرا براي رسيدن به هدفهاي ياد شده عبارتند از:
010497.jpg
* برنامه ريزي براي ايجاد زمينه هاي بروز خلاقيت و نوآوري دانش آموزان.
* برنامه ريزي براي تقويت روحيه همكاري و مشاركت دانش آموزان در انجام فعاليت.
* برگزاري كنفرانس  ها، همايش ها، جشنواره ها و مسابقه هاي علمي.
* ايجاد بانك اطلاعاتي موردنياز دانش آموزان.
* ايجاد كارگاه ها، آزمايشگاه ها و كتابخانه هاي دانش آموزي.
* حمايت از دانش آموزان پژوهشگر و نظارت و هدايت طرح هاي تحقيقاتي آنان.
* ايجاد زمينه برقراري ارتباط پژوهشگران دانش آموز با ساير مؤسسات علمي و پژوهشي.
* تشكيل انجمن هاي علمي دانش آموزي.
* به كارگيري دبيران و استادان مجرب براي آموزش و راهنمايي طرح هاي پژوهشي دانش آموزان.
* برگزاري كنفرانس ها، همايش ها، جشنواره ها و مسابقات علمي.
در همين ارتباط، چندي پيش در منطقه ۱۶ آموزش و پرورش شهر تهران نيز پژوهش سراي دانش آموزي انديشه در مجتمع فرهنگي شريعتي افتتاح شد و از سوي دانش آموزان و فرهنگيان علاقه مند به تحقيق و پژوهش، مورد استقبال قرار گرفت. كليه دانش آموزان مستعد و علاقه مند مي توانند با عضويت در پژوهش سراها و فعاليت  در قالب يكي از انجمن هاي علمي مورد علاقه خود، از امكانات و تجهيزات مناسب آن شامل آزمايشگاه هاي مجهز شيمي، فيزيك، زيست شناسي،  ربوتيك و سايت رايانه اي متصل به اينترنت پرسرعت و مشاوره  با استادان متخصص استفاده نمايند.
آموزش و پرورش شهر تهران، در صدد طراحي، راه اندازي و توسعه پژوهش  سراهاي دانش آموزي در تمامي مناطق ۱۹ گانه شهر تهران است.

به مناسبت سالروز درگذشت امين الصنايع
زندگي با خاتم
زيور موسوي
استاد محمود صنيع خاتم فرزند استاد محمد حسين صنيع خاتم ملقب به امين الصنايع در آبان ماه سال ۱۲۹۴ شمسي در شيراز در خانواده اي هنرپرور متولد شد. وي از ده سالگي ضمن تحصيل در مدرسه رسماً نزد پدر بر عرصه پر رمز و راز هنر گام نهاد و وارث تمام عيار هنر او شد. در سال ۱۳۱۰ به همراه پدر به منظور راه اندازي كارگاه خاتم سازي در مدرسه جديد التأسيس صنايع قديمه راهي تهران شد و زير نظر پدر مشغول به آموختن هنري شد كه از زمان صفويه در خاندان وي موروثي بود.به واسطه علاقه مندي و پشتكار و پيشرفت وي كه بسيار چشمگير بود در سال ۱۳۱۶ به عنوان هنرمند در وزارت پيشه و هنر اداره هنرهاي زيبا استخدام شد و پا به ميدان هنر آفريني گذاشت.
استاد محمود صنيع خاتم به مرز بيست سالگي نرسيده بود كه به درجه استادي رشته خاتم سازي نايل شد.
وي درسال ۱۳۱۴ در كنار پدر و ديگر هنرمندان در ساخت اتاق خاتم كاخ مرمر شركت كرد. در همين سالها مهارت و ظرافتهاي اين هنرمند جوان سبب شهرت و پيشرفت كار و استخدام وي به طور تمام وقت به عنوان هنرمند خاتم ساز در كارگاه خاتم سازي وزارت فرهنگ و هنر «اداره هنرهاي زيبا» شد.
پس از فوت پدر رياست كارگاه خاتم سازي وزارت فرهنگ و هنر به او واگذار شد و در اين دوره بود كه محمود صنيع خاتم به خلق آثار بسيار زيبا و ظريف در عرصه هنر خاتم پرداخت.
شاهكارهاي او مورد توجه ناظران و علاقه مندان هنر قرار گرفته به طوري  كه كارهاي وي در زمره هدايايي قرار گرفت كه از سوي دربار و مقامات مملكتي بر ميهمانان خارجي و رجال سياسي اهدا مي شد. آثاري نفيس و بي نظير از اين هنرمند در مجموعه خانوادگي و تعدادي نيز از موزه هنرهاي ملي مورد توجه هنردوستان است.
وي علاوه بر نقش آفريني، در چندين نمايشگاه بين المللي خارجي و داخلي شركت كرد كه آثار ارائه شده اش به عنوان آثار برتر انتخاب شد. نمايشگاه بين المللي دمشق در سال ۱۳۳۴ ش، نمايشگاه هنر و نمايشگاه صنايع معادن ايران در سال ۱۳۳۵ ش، نمايشگاه بروكسل در سال ۱۳۳۷ ش. نمايشگاه دوسلدورف ۱۳۷۰ و... از جمله نمايشگاههايي است كه آثار وي در آن به نمايش درآمد و موفق به كسب عنوان اثر برتر دريافت مدال و گواهينامه درجه يك هنري شد.
محمود صنيع خاتم در سال ۱۳۳۴ به افتخار بازنشستگي نايل شد، اما هيچ گاه از كارهاي هنري خود كه به شدت به آن علاقه مند بود جدا نشد. مي توان گفت بسياري از موفقيت هاي استاد در كسب افتخارات به دوران پس از بازنشستگي وي تعلق دارد.اين هنرمند توانا در سال ۱۳۶۸از سوي شوراي ارزشيابي هنرمندان ارزشيابي شد و در سال ۱۳۷۰از سوي شوراي هنرمندان كل كشور موفق به دريافت نشان درجه يك هنري معادل دكترا و درجه استادي شد.وي هنرمندي متين، موقر و با عاطفه بود كه علاوه بر خصلت هاي انساني ممتاز، شعر نيز مي سرود. استاد محمود صنيع  خاتم مدتي نيز به درخواست دانشگاه هنر به تدريس هنر خاتم سازي پرداخت و همواره هنرش را با ارزشهاي والاي انساني عرضه كرد.
بيماري و كهولت سن پس از مدتي مانع از حضور وي در كلاسهاي درس شد اما دانشجويان جهت آموزش در منزل استاد حضور مي يافتند تا هر چه بيشتر از محضر وي استفاده كنند.
سرانجام استاد محمود صنيع خاتم كه هنر خاتم از زمان صفويه به طور ممتاز و استادانه در خانواده وي موروثي بود، در اسفندماه سال ۱۳۷۶ شمسي در سن ۸۲ سالگي ديده از جهان فرو بست و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاك سپرده شد.

چون معلم شدي، جايگاه تو در آسمان هاست!
اولين سال شروع به كارم را به خاطر مي آورم با پايان تحصيلات دانشگاهي ام در حالي كه هزاران اميد و آرزو براي انجام حرفه اي كه نه از سر اجبار، بلكه با كمال ميل باطني آن را برگزيده بودم،داشتم . راهي يكي از مناطق جنوب غرب تهران شدم. فضاي يك مدرسه راهنمايي اولين محل كار من محسوب مي شد كه نوبت بعدازظهر آنجا را براي اولين بار در منطقه جهت دانش آموزان دبيرستان راه اندازي كرده بودند. مثل چند نفر ديگر از همكارانم، همگي اولين تجربه كارمان را در آن مدرسه آغاز كرديم.
در دفتر دبيرستان تابلويي قرار داشت كه با خط زيبايي بر روي آن نوشته بود: چون معلم شدي، جايگاه تو در آسمان هاست.
با خواندن اين جمله احساسي وصف ناپذير در من ايجاد شد كه بيان كردن آن برايم دشوار است. فقط مي توانم بگويم به ياد پدرمان حضرت آدم افتادم، در آن زماني كه فهميد قرار است جانشين خداوند روي زمين باشد، چه احساسي پيدا كرده بود.
اين پيام به من قدرت، جرأت و جسارت بيشتري براي كار مي داد و تمام توان و تلاشم و آموخته ها و حتي تجارب مثبت خودم از زمان محصلي ام را به كار گرفتم تا بلكه شايستگي در آسمان ها بودن را پيدا كنم. بسياري از آن بچه ها، الان براي خودشان خانمي شده اند، مثل محبوبه كه الان قاضي موفقي است، يا سارا كه دبيري توانا است و يا فرزانه كه مشغول ادامه تحصيلات دانشگاهي است و...
به ياد مي  آورم از كلاس هايي كه به طور متوسط جمعيتي بين ۳۸ تا ۶۲ نفر را در خود جاي داده بود و گاهي به دليل كثرت دانش آموزان،  در كلاس يا باز نمي شد و اگر هم باز مي شد، ديگر بسته نمي شد.
مسائل مربوط به كار تدريس براي خودش عالمي دارد كه البته آن  را فقط همكاران دردآشنا مي توانند درك كنند. با گذشت زمان، مفهوم آن پيام برايم تغيير پيدا كرد، چرا كه كم كم متوجه شدم كه اگر جايگاه معلمان در آسمان هاست، نه به اين دليل است كه مثلاً ما جزء كروبيان درگاه حق و يا همنشين فرشتگان شده باشيم، بلكه به دليل مشكلات معيشتي است كه گريبانگير زندگي معلمين بوده و در واقع چون ما قادر نخواهيم بود كه در روي زمين، مسكن يا قطعه زميني از خود داشته باشيم به ناچار جايگاهمان در آسمان ها قرار گرفته است!
بي مناسبت نخواهد بود كه در فرم استخدامي معلمين جديد، اين جمله زيبا را درج كنند تا كساني كه اين حرفه را برمي گزينند از همان ابتدا جايگاه اصلي خود را بدانند. به اين ترتيب مشكل مسكن، خدمات رفاهي و غيره... هم براي فرهنگيان حل خواهد شد و مانند همكاران هم دوره ما، معترض وضعيت معيشتي خود نخواهند بود و يا تقاضاي هماهنگي حقوق با ساير كارمندان را نخواهند داشت و بالاخره اين كه مجبور به تهيه نامه و توضيح مشكلات اظهر من الشمس معيشتي خود به نمايندگان محترم مجالس دوره هاي چهارم، پنجم، ششم و هفتم و... نخواهندبود. ايضاً پيشنهاد مي شود كه وزارت بهداشت و درمان هم يك چنين جمله اي با اين مضمون را در فرم استخدامي پرستاران بنويسند تا آنها نيز از بلاتكليفي فعلي خارج شوند و همه ما كارمندان دولت مخصوصاً معلمين و پرستاران، زندگاني ارزشمندي را كه فقط صد سال اول آن دشوار است، به خوشي و سلامتي بگذرانيم.
فرستنده از جايگاه آسماني يك معلم:
 مهشيد شمشيرگران

بازار فرهنگ
كمپ ۹
نويسنده: سرفراز عبداللهي/ ناشر: اميد آزادگان/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۷۶ صفحه، رقعي/ ۵۰۰ تومان.
كتاب حاضر به ذكر خاطرات دوران اسارت پرداخته و سعي دارد گوشه اي بسيار كوچك از چگونگي اسارت جمعي از فرزندان اين خاك را به تصوير بكشد و مردم عزيز و غيرتمند ايران اسلامي را در جريان مقاومت ها و رشادت هاي بسيجيان جان بركف اين مرز و بوم قرار دهد.
خاطرات اين كتاب مربوط به جمعي از اسراي بسيجي، جمعي لشكر ۱۹ فجر است كه در عمليات پيروزمند قدس،۳ در منطقه دهلران به استعداد ۳ گردان و به صورت ايذايي در سحرگاه ۲۰/۴/۱۳۶۴ انجام گرفته است.
مذهب عشق
نويسنده: ژوزف شعبان/ مترجم: اكرم السادات اميرخليلي/ ناشر: آشيانه كتاب/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۴۴ صفحه، رقعي/ ۱۴۰۰ تومان.
كتاب حاضر به انديشه هاي جبران خليل جبران اختصاص دارد. خليل جبران، كسي كه آثارش بيش از پنجاه سال بيشترين فروش را در جهان داشت، در نزديكي «درخت مقدس لبنان» زاده شد، وي در كودكي با خانواده اش به ايالات متحده مهاجرت كرد. بعد از چهار سال تحصيل در مدارس بوستون، به لبنان بازگشت تا در كالج آمريكايي بيروت تحصيل كند. بارها براي ادامه تحصيل به پاريس رفت، پس از آن به آمريكا بازگشت و در آنجا به نقاشي و نويسندگي پرداخت. خليل جبران به دليل تجربيات و شهرت جهاني اش، مفسر خاورميانه، اروپا و  آمريكا شد و به اين ترتيب او دو فرهنگ شرق و غرب را در تقابل و آشنايي با يكديگر قرار داد. خليل جبران براي خوانندگان عرب زبان خويش، سادگي طرز بيان زبان انگليسي، تجديد حيات آزادي افكار و بي  پرده گويي را كه سبب اصلاحات اجتماعي مي شود به ارمغان آورد و سوغات خوانندگان انگليسي زبان او، شعار، سنت ها و فلسفه خاورميانه با ريشه هاي ديرينه آن است.
رازهاي جاودانه پيروزي
نويسنده و ناشر: داريوش دهقان/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۲۳۹ صفحه، وزيري/ ۲۵۰۰ تومان.
كتاب حاضر حاوي رهنمودهايي براي يك زندگي كامياب است. اين كتاب داراي پنج بخش و چهارده فصل است. انسان ها، فرشتگان زميني/ مهارت هاي لازم براي زيستن با مردم/ وقت، ارزشمندترين سرمايه انسان/ چگونه استعدادها و علاقه هاي خود را آشكار كنيد/ چگونه هدف بسازيد و به آن برسيد، عناوين بخش هاي پنجگانه اين كتاب است.
آفتاب فردا هم نمي آيد
نويسنده: صدرالدين طاهري/ ناشر: گنجينه هنر/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۱۸ صفحه، رقعي/ ۱۲۰۰ تومان.
از تيرها و ترانه ها
به اهتمام: مجيد پرهيزكاري- داريوش همتي/ ناشر: امير محمد/ چاپ اول، ۱۳۸۳/ ۱۰۱ صفحه، رقعي/ ۶۲۰ تومان.
كتاب از تيرها و ترانه ها، آثار شاعران شهرستان ايوان غرب است كه در موضوع دفاع مقدس سروده اند. شاعراني كه خود در بطن بوده اند و با صداي غرش تانك ها و فرياد گلوله ها بزرگ شده اند، شاعراني كه هريك پدر، مادر، برادر، خواهر و يا كسي از دوستان يا نزديكانشان، با بال هاي شهادت، پرواز كردند.

فرهنگ
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |