پنجشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۱۸
فرش ايران نياز به كارشناسان خبره، مديران كار آزموده و حمايت قاطع دولت دارد
قالي ايراني، قرباني ندانم كاري ها
004476.jpg
عكس: جواد منتظري
رحيم مرندي
طبق گفته كارشناسان و كساني كه از نزديك با فرش ملي ما آشنايند، پاره اي ندانم كاري ها، در سير نزولي فرش ما تاثير زيادي داشته. قالي ايراني از اركان صادرات كشور ما بوده و هست. اگر حالا چنين موقعيتي ندارد، نه گناه بافنده است و نه فرش
در تمامي سفرنامه هاي سياحان خارجي، بدون استثنا از قالي يا همان فرش ايراني به عنوان يكي از اعجاب انگيزترين ساخته  هاي دست بشر ياد شده است. توصيف زيبايي نقوش قالي ما، دقت در طراحي و بافت آن و هماهنگي حيرت انگيز گل ها و نقش ها سبب شده كه در نوشته هاي تاريخي، رمان ها و خاطرات رجال سياسي جهان كه گذري به ايران داشته اند يا به مناسبتي با خصوصيات سرزمين ما آشنا شده اند، ذكر خيري از فرش ايراني بشود، اما سالهاست كه قالي ايراني در سراشيب قرار گرفته و سير نزولي را طي مي كند. اگر در مقاطع زماني خاص با حمايت ها يا تدبيرهايي، يك بهبودي نسبي حاصل شده، اين وضعيت خوب هم پايدار نمانده و همچنان موقعيت و شان مادي و معنوي  فرش ملي ما در سير نزولي قرار دارد. خانواده هايي را مي شناختم در مناطقي مثل گرمسار و نائين كه به اعتبار بافت قالي و صدور آن از ثروتمندان بنام اين مناطق شناخته مي شدند و سوابق درخشان آنها در حفظ حيات قالي ايراني و موقعيت آن در بازارها و تجارت جهاني نيز زبانزد بود. اما بر اثر بحراني كه در دهه 70 در بازار قالي ايران شدت پيدا كرد، اين بافندگان عمده هم خيلي آسيب  ديدند. طبيعي است به هر ميزان كه بافندگان اصيل و راستين به هر دليلي كنار بروند، لطمات بيشتري به پيكر صنعت قاليبافي ايران وارد مي شود. غير از نوسانات اقتصاد جهاني و مسائلي مثل موقعيت دلار و ديگر ارزها كه خواه ناخواه در بازار فرش دستباف ايران هم تاثير گذار بوده و هست، طبق گفته كارشناسان و كساني كه از نزديك با زير و بم هاي فرش ملي ما آشنايند، پاره اي ندانم كاري ها، در اين سير نزولي فرش ما تاثير زيادي داشته است. در نمايشگاه فرش پارسال از يكي از بافندگان قديمي قالي شنيدم كه در يك دوره اي در اواخر دهه 60، ضوابط مربوط به صادرات فرش با كيفيت بهم خورد و كنترلي كه روي اين كار بود، برداشته شد. همين كار خيلي به قالي ما لطمه زد. بعد از آن بعضي از شركت هاي خودروسازي و سازمان هاي دولتي آمدند و براي جبران كسري درآمدشان، قالي صادر كردند! بازار اروپا پر شد از فرش هاي ايراني كه ديگر مرغوب نبودند. استفاده از مواد اوليه نامرغوب و حتي تقلبي هم رايج شد كه هنوز هم ادامه دارد. همه اينها باعث شد كه چيني ها، پاكستاني ها و بافندگان تركيه به خود بيايند و با سوءاستفاده از طرح هاي ايراني كه با دست هاي آشكار و پنهان در اختيارشان گذاشته شد، فرش ببافند و برخلاف ما، از مواد اوليه مرغوب استفاده كنند و به طور خزنده بازارهاي قالي ما را تصرف كنند. براي اينكه سخن به درازا نكشد عرض مي كنم به مسئولان فرش كشور كه بياييد فكري براي اين مسائل بكنيد. ايراني ها عمري فرش بافته اند. قالي ايراني از اركان صادرات كشور ما بوده و هست. اگر حالا چنين موقعيتي ندارد، نه گناه بافنده است و نه فرش، مسئله را بايد در جاي ديگري جست و جو كرد. فرش احتياج به كارشناسان خبره، مديران كارآزموده و حمايت قاطع دولت دارد. كمبود هر يك از اينها، هر راه حلي را با مشكل رو به رو مي كند.

هنوز خاطرات عين القضات، شوريدگي باباطاهر، دانشنامه بوعلي و رازهاي هزارساله لالجين، در سينه همدان محفوظ است
هگمتانه در خم توسعه
004467.jpg
نگار عسلي - اكباتان،  هگمتانه، همدان ... شهرم، زادگاهم، جايي را كه سالهاست از آن دور افتاده ام، دوباره ملاقات مي كنم... . آخرين خاطره هاي مانده در پسينه ذهنم را كه يادگار 5 يا 6 سالگي ام است، مرور مي كنم و آن خانه هشت دري و حياط پر درخت و رويايي اش را به ياد مي آورم. درختان آلبالو، سيب، انجير، قشقرق گنجشك ها و مادربزرگ (عزيز) ام كه برايشان دانه مي پاشيد. حالا به خانه رسيده ايم، اما نه آن خانه كه هنوز تصويرهاي زيبايش را در ذهن دارم. به جايي مي رسيم كه يك خانه تازه ساخت،  چند طبقه است. چه مي شود كرد، شهر قديمي يا به عبارتي باستاني ما هم تغيير كرده است. از پنجره طبقه نمي دانم چندم كه به آن قدم گذاشته ايم، خيابان شلوغ و پر از اتومبيل هاي جورواجور، چشم اندازي است كه پيش روي ماست. ساختمان هاي بلند مرتبه و سر به آسمان سائيده در كنار خانه هاي قديمي كه هنوز بافت اصلي همدان را تشكيل مي  دهند، منظره اي ناخوشايند پيش چشم مي گشايند. بودن ساختماني قديمي و متروكه در كنار هتل يا ساختمان و برجي لوكس توي ذوق بيننده مي زند، انگار مردم هم پابه پاي اين توسعه ناهمگون و ناساز، شتاب گرفته اند.
از هجوم اين همه ماشين آنهم در روز تعطيل در خيابان هاي همدان حيرت مي كنم. جمعه و روزهاي تعطيل، شهر آرامش و خلوتي خاص داشت.
خب، مهاجرت، ترجيع بند شهرهاي ما شده است. مهاجرت از روستاها به شهرها، شلوغ شدن شهرها و خالي ماندن روستاها و بعدش هم، قابل پيش بيني است. همدان هم كم و بيش به همين سو مي رود. ترافيك سنگين و آلودگي هوا،  هنوز به سراغش نيامده اند، اما در چشم انداز آينده حضور دارند، تصميم مي گيرم در شهر گشتي بزنم. به ميدان امام مي روم، همان ميداني كه سابق به شش خيابان شهرت داشت. اين ميدان را يك مهندس آلماني طراحي كرده بود و از معابر زيبا و كم نظير ايران است. گنبدهاي دوازده گانه دور ميدان كه از شگفتي هاي معماري است، هنوز پابرجا مانده اند، اما بسيار فرسوده و آسيب ديده اند. زمزمه هايي در ميان مردم هست كه گويا ميراث فرهنگي، مي خواهد گنبدها را مرمت كند.
اميدوارم حكم نوشداروي پس از مرگ سهراب نباشد! يعني براي ساختن ساختمان چند مرتبه يك بانك، نيش كلنگ با اين بناي زيبا و تاريخي گلاويز نشود،  تجربه تلخي كه زخمش در ميدان حسن آباد تهران به يادگار مانده است. همانطور كه حمام زيبا با معماري كم نظير قديمي كه در همين ميدان بود،  حالا ناپديد شده و ردش را بايد در نقشه ها بگيريم!به طرف خيابان باباطاهر راه مي افتم، اينجا هنوز حال وهواي همدان قديم را دارد و لهجه شيرين همداني بيشتر به گوش مي رسد. به امامزاده عبدالله(ع) مي رسم. ياد  آن زيارت هاي ساده و باورهاي عميق مردم مي افتم، ياد مادربزرگ (عزيز) كه خانه اش همين طرف ها بود. اين محله هم گرفتار تغييرات ناگزير شده است، تغييراتي كه رنگ و بوي مدرن شدن دارند. گذارم به ميدان عين القضات مي افتد. ياد مقبره اش مي افتم و سنگ مرمرين قبرش كه مي گفتند شب ها نوري از آن ساطع مي شد. آنها كه كنجكاوتر بودند مي گفتند، نوع مرمر، طوري بوده كه روزها نور آفتاب را جذب مي كرد و شب ها پخش مي كرد. به هر حال ديدني بود، اما حالا هيچ اثري از آنها نيست!
اگر قرار بر توسعه و پيشرفت شهرهاست كه اجتناب ناپذير است، اما چرا توسعه را طوري هدايت نكنيم كه در شهر باستاني همدان خاطرات عين القضات، مقام علمي ابوعلي سينا،  شوريدگي باباطاهر، بزرگان علويه، رازهاي ماندگار لالجين با 2هزار سال قدمت تاريخي و سفال هاي زيبايش براي نسل هاي آينده هم باقي بماند. ظاهرا، عطش پاساژسازي به قيمت درهم كوبيدن بافت محله هاي قديمي كه طي هزاران سال شكل گرفته اند، از تهران به جاهاي ديگر سرايت كرده است. الگوهاي شهرسازي در دنيا،  فراوان است، اما ما چرا هيچ كدام را الگو قرار نمي دهيم، ميراث هاي كم نظير تاريخي اصفهان را مغلوب برج جهان نما مي كنيم و فضاهاي تاريخي و معماري كم نظير شهرهايمان از جمله همدان را در معرض توسعه بي رويه رها مي سازيم. همسان سازي شهرها و از بين بردن ويژگي ها و معماري بومي آنها، نه با خرد سازگاري دارد و نه با منافع ملي ما. پيشرفت و تجدد خوب است،  اما گذشته را بايد پشتوانه آينده كرد و با زمان پيش رفت. همدان هم بايد راه توسعه را بپيمايد، اما توسعه اي پايدار، آنچنان كه شايسته كهن ترين بام خاكي دنيا،  اكباتان و تمامي ميراث هاي با ارزش فرهنگي و تاريخي همدان باشد.

نمابر، نمايي از تلگراف در آينه زمان
روابط عمومي شركت مخابرات ايران د رپاسخ به مطلب مندرج در روزنامه همشهري مورخ 3/2/84توضيح زير را ارسال كرده است:
۱ - جامعه اطلاعاتي با انواع پيشين جامعه بشري تفاوت ويژه اي دارد زيرا عنصر ماده و ارزش مادي از ويژگي هاي جامعه بشري است، در حالي كه در جامعه اطلاعاتي تنها سرعت انتقال و پردازش اطلاعات است كه رقابت بين شركا را سخت تر مي سازد.
۲ - از زمان پيدايش خط هيروگليف در مصر باستان در سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح تا ابداع خط ميخي در بابل، پاپيروس نويسي در مصر، ابداع الفبا در نزد قوم سامي، شكل گيري اعداد در نزد هندوان، ابداع كاغذپوستي در آسيا تا چاپ گوتنبرگ و در نهايت اختراع تلگراف توسط ساموئل مورس در سال 1844- م در ايالات متحده آمريكا و اختراع تلفن توسط الكساندر گراهام بل در سال 1876- م، نوع برقراري ارتباط بشر براساس نوع استفاده از وسايل ارتباطي تغيير يافت.
۳ - به دنبال آن، ارسال نخستين تصوير در سال۱۹۰۴-م به وسيله دستگاه تلگراف تصويري صورت گرفت، كه پايه اي براي شكل گيري دستگاهي به نام نمابر يا فكس در دهه 60 شد.
۴ - از ميان اشكال گوناگون ارتباطات در تاريخچه مخابرات، تلگراف به عنوان قديمي ترين شكل ارتباطي، جايگاه ويژه اي دارد. در همين راستا گام بعدي در تحول توسعه تلگراف، ماشين تحرير دورنگار بود كه 66واژه در دقيقه مخابره مي كرد. نياز بشر، به سرعت برقراري ارتباط بالاتر و كاهش هزينه در ارسال پيام، موجب شد تا فن آوري ارتباطات دچار تحول دائمي تا به امروز گردد.
۵ - تحول روزافزون فن آوري اطلاعات موجب شد تا تجهيزات قديمي تر به سبد تاريخ بپيوندد و جايگاهي بس ابدي و رفيع در موزه هاي اقصي نقاط جهان پيدا كند و حال وقت آن رسيده كه اين حقيقت انكارناپذير را باور كنيم كه تلگراف ديگر در بين ما نيست و فرزند خلف او يعني نمابر از جايگاهي كاملا ديواني و تشريفاتي نزول كرده و در خانه هاي ما شريك غم ها و شادي هايمان شده است.
۶ - بايد اين حقيقت تلخ را پذيرفت كه تلگراف ديگر متقاضي ندارد.هرچند هنوز در گوشه و كنار برخي واحدهاي مخابراتي داير است. البته ناگفته پيداست، تجليل از يك وسيله ارتباطي قديمي ، تجليل از يك فرهنگ به شمار مي رود و بهتر آن است به طريقي زنگ خاموشي ابدي تلگراف توسط آخرين تلگرافچي وطني با حضور مديرعامل يا حتي وزير ارتباطات و فن آوري اطلاعات، در سالن طبقه پنجم ساختمان مخابرات واقع در ميدان توپخانه ، به صدا درآيد تا پژواك ابدي آن در مارپيچ گوش شهروند گذران از ميدان امام باقي بماند.

پاسخ
احتراما، عطف به مطلب مندرج در شماره 3673 مورخ 7/2/84 درخصوص جدول گذاري و آسفالت خيابان درختي و كوي آشيان در سه راه كامرانيه به استحضار مي رساند:توسط حوزه فني و عمراني لكه گيري آسفالت انجام پذيرفته و جدول گذاري و نهرسازي و روكش آسفالت در دست بررسي بوده و پس از ابلاغ اعتبار، اقدام خواهد شد.
روابط عمومي شهرداري منطقه 3
احتراما، در پاسخ به مطلب مندرج در شماره 3644 مورخ 5/12/83، ستون درددل تحت عنوان تركيدگي 3ماهه  به اطلاع مي رساند: نسبت به تعويض شيرفلكه آبياري قطعه فضاي سبز تقاطع بزرگراه شهيدمحلاتي- خيابان دهم فروردين توسط اداره فضاي سبز منطقه در مورخ 6/12/83 اقدام گرديده است.
روابط عمومي شهرداري منطقه 14
عطف به پيام مندرج در آن روزنامه مردمي به شماره 3683 مورخ 7/2/84 با عنوان لطفا ميدان را بسازيد جهت اطلاع و تنوير افكار عمومي به استحضار مي رساند:اين طرح مصوب كميته فني طرحهاي هندسي سازمان حمل و نقل و ترافيك شهرداري تهران مبني بر حذف ميدان و احداث تقاطع بوده كه اجرا شده است كه از نظر روان سازي ترافيك كارآمدتر وايمن تر از ميدان است.
روابط عمومي شهرداري منطقه 1
احتراما در پاسخ به مطلب مندرج در صفحه 17 مورخ 31/1/1384 خواهشمند است توضيحات زير جهت اطلاع عموم درج شود: اجراي طرح ميادين يكي از طرح هاي موفق ترافيكي در شهر تهران محسوب مي شود و نظرسنجي هاي به عمل آمده، صحت آن را تاييد مي كند. اجراي طرحي گسترده مثل طرح ميادين كه در تمام سطح شهر تهران اجرا مي شود، چه بسا ضعف و نارسائي نيز به همراه داشته باشد كه امروزه با استفاده از تجربيات سنوات گذشته تمام جزئيات و حواشي زايد آن مثل شركت در كلاس آموزشي و انتقال اجباري با جرثقيل و سوراخ كردن گواهينامه از محتواي طرح حذف شده است. در صورتي كه راننده در محل حضور داشته باشد، خودرو بدون استفاده از جرثقيل به پاركينگ منتقل مي شود. دررابطه با مشكل تخلفات، اين شهروند محترم چنانچه اعتراض داشته يا اشتباهي رخ داده، مي تواند با مراجعه به شوراهاي حل اختلاف و اجرائيات تقاضاي احقاق حق نمايد.
راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ
ضمن تشكر از درج مشكلات شهروندان و در پاسخ به مطلب عنوان شده مورخ 15/1/84 در آن روزنامه وزين باستحضار مي رساند: ضمن بررسي به عمل آمده توسط همكاران منطقه برق سعادت آباد، خاموشي روشنايي گلبرگ 4مرتفع گرديد.
روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق شمال غرب تهران
باتوجه به پيام تلفني مندرج در آن روزنامه مورخ 24/1/84 تحت عنوان ايجاد دوربرگردان ، خواهشمند است توضيح ذيل را در پاسخ به اين مطلب درج نماييد: به اطلاع اين شهروند محترم مي رساند، تمام مسير فلكه صادقيه تا فلكه پونك جهت احداث دوربرگردان در دست مطالعه و طراحي قرار دارد.
سازمان حمل ونقل ترافيك

از ميان پيام ها
تلفن :2021130

جوشكاري و مزاحمت
در شهرك اكباتان بين بلوك 1 و 7، عوامل دست اندركار ساخت و ساز، برخلاف مقررات، شب ها هم به جوشكاري ادامه مي دهند كه خواب را بر ساكنان اين محدوده حرام مي كند. ضمن قدرداني از تصميم شهرداري تهران مبني بر تنظيم لايحه اي براي منع پروازهاي شبانه در فرودگاه مهرآباد، لازم دانستم توجه شهرداري را به اين مسئله نيز جلب كنم.
اعلايي – شهرك اكباتان
خطر وسايل غير استاندارد
شاهد سقوط يك كودك از وسايل بازي پارك لاله در بلوار كشاورز بودم كه به علت اصابت سرش به زمين بتني دچار بيهوشي شد. طرح استاندارد وسايل بازي و زمين آن، چرا در پارك هاي كشور به اجرا در نمي آيد؟
عارف روحاني
ديروز ممتاز، امروز بيكار!
در تاييد نامه خانم عاطفه از رشت كه در صفحه سخنگاه درباره مشكلات پزشكان بيكار درج شده بود، بايد بگويم، فارغ التحصيلان رشته پزشكي را مي شناسم كه اغلب دانش آموز و دانشجوي ممتاز بوده اند، اما حالا بيكارند. بايد براي حفظ سرمايه هاي انساني كشور چاره انديشي شود.
خواننده همشهري از لاهيجان
پايانه مسافرتي در كنار مدرسه
ترمينال يا ايستگاه مسافرتي كه ظاهرا با هدف سفر به شهرهاي زيارتي و خارج، در منطقه 5 تهران احداث شده، به دليل كوچك بودن محوطه و قرار داشتن آن در كنار مجمع آموزشي، در آينده باعث مشكلات زيادي خواهد شد. از شهرداري تهران تقاضا داريم در صورت امكان در اين خصوص تجديد نظر نمايد. بخصوص اينكه محل، حريم دكل برق فشار قوي و ديوار به ديوار يك مركز آموزشي است.
ده ها نفر از اهالي پونك تهران
ضرورت اطلاع رساني
شرايط تازه خدمت وظيفه بهتر است به طور جامع به آگاهي مردم و مشمولان برسد.
تهراني
ريا در سهام پذيري
بعضي از شركت ها در درج آگهي پذيرش سهام با هدف عام شدن ، زمان بسيار محدودي را در نظر مي گيرند كه ظاهرا تشريفاتي است و مردم نصيبي از سهام نمي برند. چرا دستگاه هاي مسئول بر اين قبيل فعاليت هاي آميخته به ريا نظارت نمي كنند؟
صورت الله سليمي
آلودگي صوتي
تردد شبانه روزي خودروها روي ورقه هاي آهني لق در خيابان سازمان آب – اطراف بزرگراه يادگار امام - باعث آلودگي صوتي شده است.
جمعي از ساكنان محل
كمبود پل عابر
بلوار جنت آباد به رغم ترافيك سنگين، فاقد پل عابر پياده مي باشد.
صادقي
زمين ورزش مي خواهند
كودكان و نوجوانان محله نظام آباد، خيابان سبلان، موتور آب از داشتن حتي يك زمين ورزش كوچك محرومند. در صورت امكان زمين محصور واقع در نبش خيابان داوود آبادي براي اين منظور در نظر گرفته شود.
پور مصباح
حق بيمه را نمي دهند
به دليل فوريت  پزشكي ناچار به عمل جراحي قلب باز همسرم در بيمارستان قلب جماران شديم كه 6 ميليون و 900 هزار تومان براي ما هزينه داشت. به رغم ارائه مدارك به بيمه خدمات درماني، هنوز موفق به دريافت هزينه يا حداقل قسمتي از آن نشده ام.
باقرآباد ورامين - سيد هاشم موسوي
آموزش و مجازات
براي خروج شهر تهران از چرخه باطل زباله كه باعث افزايش جمعيت موش ها نيز مي شود، پيشنهاد مي كنم كه اولا پيمانكاران آموزش ببينند، ثانيا در صورت عدم توجه و ريختن زباله در نهرها، متخلفان جريمه شوند.
حقيقي منش
جانبازان و بازنشستگي پيش از موعد
در رابطه با بازنشستگي پيش از موعد جانبازان با 20سال سابقه كه درسال۷۶ مطرح شد و در تاريخ 3/3/83 مصوب شد، از طريق تامين اجتماعي پيگيري كرديم، اعلام كردند به علت اينكه براي ما بار مالي دارد مجددا به هيات دولت فرستاديم! وقتي چيزي مصوب و قانوني شده است، بايد اجرا شود.
يك جانباز
اعلام ديرهنگام !
فارغ التحصيل رشته مهندسي مكانيك با معدل 43/12 از دانشگاه دولتي هستم، باوجود سختي و مرارت هاي تحصيل(رشته مكانيك) آيا اين درست است كه پس از مدرك گرفتن و خواندن درس هاي آنچناني، اينگونه ما را سرگردان كنند. بهتر بود از همان ابتدا تكليف معدل هاي بين 12 تا۱۴ را معلوم مي كردند.
اگر صنعت ايران با دهم و صدم معدل و اينگونه ملاك ها مي خواهد پيش برود ما هم موافقيم! اما صنعتي كه الگو از كشورهاي ديگر مي گيرد آيا آن كشورها هم ملاك را معدل دانش آموختگان قرار مي دهند كه پيشرفت مي كنند يا ملاك را بر توانايي هاي علمي و عملي افراد قرار مي دهند؟
مهر – س
بحران شير
از دامداران طالقان هستم. دامداران اين منطقه با مشكل بزرگي روبه رو شده اند. يا شيردام هايشان را نمي خرند يا با قيمت خيلي پايين مي خرند. درآمد دامداران اين منطقه هم فقط از همين راه است. تقاضا داريم وزارت جهاد كشاورزي چاره انديشي كند.

طنزآباد
گنجنامه!
004527.jpg
الف . كوهيار- از شادي در پوستش نمي گنجيد. به او گفته بودند گنجنامه اش اصل است و ردخور ندارد. وقتي به خانه رسيد، يك بار ديگر گنجنامه را زير نور چراغ مطالعه پسرش گرفت و با دقت خواند. توي دلش قند آب مي كردند. نوشته بود: پاي تپه اي كه خاكش به سرخي مي زند، كنار نهر آب، مابين يك درخت توت قديمي و يك درخت بيد، سنگي قرار دارد كه از دور شبيه خروس است. سنگ را برداريد و زيرش را بكاويد، به ديگي مسين پر از سكه هاي زر مي رسيد و ...
بهرام از وقتي كه بازنشسته شده بود براي جبران كسري مخارج، با پيكان مدل قديمي اش مسافركشي مي كرد، اما اين كار غير از دعوا با اين و آن، مخصوصا خطي ها كه اعصابي پولادين مي طلبيد، با توجه به خرج ماشين، خيلي هم با صرفه نبود، بخصوص كه بيشتر پولي كه در مي آورد، خرج كمردردش مي شد. تازگي ها، تاندون  پاي راستش هم كش آمده و قوز بالاي قوز شده بود. با خودش مي گفت: چه كاري بهتر از راه ميانبر و رسيدن به يك پول قلمبه بي دردسر!؟
در يك بعد از ظهر بهاري مسافري كه چانه اش گرم بود، پس از شنيدن درد دل بهرام، به او قول داده بود كه يك گنجنامه اصل برايش جور كند و پس از چانه زني، قرار شد در ازاي يكصد هزار تومان آن گنجنامه را در اختيار او قرار بدهد. طرف، پس از يك هفته تماس و تعقيب و مراقبت، بالاخره گنجنامه را به او رسانده بود و تاكيد كرده بود كه مبادا در اين مورد با كسي حرفي بزند. بهرام حتي موضوع را از همسر و فرزندانش هم مخفي كرده بود تا اگر گنج را پيدا كرد، براي آنها به قول فرنگي ها اوكازيون باشد!
در آن سپيده دم، بهرام مدام كلنگ  مي زد و گاهي هم اطراف را مي پاييد. نخستين نشانه هاي طلوع آفتاب ديده مي شد كه از تيغه كلنگ، صدايي شبيه به برخورد با يك شيءفلزي شنيده شد.
نزديك بود قلبش از كار بيفتد. با سرعت خاك ها را از گودالي كه كنده بود، بيرون ريخت. تازه داشت جنس آن فلز را لمس مي كرد كه ناگهان آب فواره زد و صورتش را خيس كرد.تازه متوجه شد كه نوك تيز كلنگ به يك لوله آب اصابت كرده است. سراسيمه و قبل از آنكه اهالي ده مجاور متوجه شوند، بار و بنه اش را برداشت و با پيكان قديمي اش فرار را بر قرار ترجيح داد. سر راه تهران، پيرزني را كه كنار جاده ايستاده بود، همراه پسر نوجوانش سوار كرد تا حداقل ثوابي كند. در بين راه پيرزن، ضمن نقل خاطرات و حرف و حديث هاي روستا، از مشكل نوظهوري حرف زد. از افراد مردم آزاري كه مدام مي آيند و زير درخت توت لوله آب روستا را سوراخ مي كنند! بهرام تازه متوجه قضيه شد،وقتي آنهاپياده شدند، داشت پيش خودش حساب مي كرد كه چند روز بايد مسافركشي كند تا آن 100 هزار تومان جبران شود.

نكته
۲۷ ساعت سرگرداني
پنج شنبه 13 خرداد ماه، به رغم آنكه يك قطار باري در مسير اهواز- انديمشك از خط خارج و راه مسدود شده بود، به قطار مسافربري به مقصد اهواز در ساعت 21 اجازه حركت به سوي مقصد داده شد، در نتيجه پس از رسيدن به محل حادثه، قطار از حركت باز ايستاد و مسافران در محوطه اي كه بايد بگويم بيابان، سرگردان شدند.
حادثه خبر نمي كند و اجتناب ناپذير است، اما سئوال اين است كه چرا پس از وقوع يك حادثه و مسدود شدن راه به قطارهاي مسافربري اجازه حركت داده مي شود؟ اگر اين اقدام ناشي از بي اطلاعي باشد كه به مثابه عذر بدتر از گناه است.
يك مسافر

در شهر
آرمانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
دخل و خرج
درمانگاه
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  دخل و خرج  |  در شهر  |  درمانگاه  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |