سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴ - - ۳۷۶۹
كارهايي كه به ضرر ما تمام مي شود
آگاهي از وضع موجود
بيشتر اوقات بين آگاهي و عمل فاصله زيادي وجود دارد، يعني اينكه صرف دانستن يك موضوع سبب نمي شود ما عملكردمان را تغيير دهيم. تكرار رفتارهاي زيانبار ممكن است خطرات جبران   ناپذيري را در پي داشته باشد
003768.jpg
سارا هاشمي نيك
براي اينكه اصل قضيه دستتان بيايد، يك حساب سرانگشتي ساده كافي است تا بفهميد در طول شبانه روز چند بار دست به كارهايي مي زنيد كه مي دانيد به ضررتان تمام مي شوند و چند بار از كارهايي كه مطمئنيد به حالتان مفيدند، اجتناب مي كنيد. مثلا شما مي دانيد كه سيگار مضر است و بازهم سيگار مي كشيد؛ اطمينان داريد كه غذاي پرچرب به ناراحتي هاي قلبي عروقي منجر مي شود، ولي به هيچ وجه از خوردن غذاهاي چرب و خوشمزه دست برنمي داريد؛ اگرچه باور داريد كه بستن كمربند ايمني ضامن سلامتي تان است، اما در بزرگراه، دور از چشم پليس كمربندتان را نمي بنديد و با وجود آنكه مي دانيد اگر در حال موتورسواري تصادف كنيد، خطرناك ترين ضربه ها به سر شما وارد مي شود، كلاه ايمني تان را نمي گذاريد.
اما هيچ وقت از خودتان پرسيده ايد، چرا؟ مگر علم و آگاهي درباره يك موضوع كافي نيست تا انسان رفتارش را تغيير دهد و كاري كه مي داند به صلاحش است را در پيش بگيرد؟
رفتار شما نتيجه شرطي شدنتان است
بيشتر اوقات بين آگاهي و عمل فاصله زيادي وجود دارد، يعني اينكه صرف دانستن يك موضوع سبب نمي شود كه ما عملكردمان را تغيير دهيم. دكتر مسعود غفاري، روانشناس و عضو هيات علمي گروه روانشناسي باليني دانشگاه علامه طباطبايي در توضيح علل بروز يك رفتار مي گويد: رفتار عبارت است از پاسخي كه انسان به يك محرك يا نياز بيروني يا يك انگيزه يا نياز دروني مي دهد. بنابراين، رفتار در خلاء اتفاق نمي افتد و خودبه خودي و بي دليل و منطق صورت نمي گيرد. بسياري از رفتارهاي ما، رفتارهاي شرطي هستند، يعني ما در رابطه با هر موضوع و در مقابل هر نياز يا محركي يك پاسخ از خود نشان مي دهيم؛ حال اگر آن پاسخ با يك تقويت كننده مثبت همراه شود، آن رفتار پايدار و تقويت مي شود، اما اگر رفتاري كه از انسان سرمي زند با يك تقويت كننده منفي مواجه شود و نتيجه اش يك وضعيت نامطلوب باشد، آن رفتار حذف مي شود و از گزينه هاي رفتاري فرد بيرون مي رود.
او دليل شكل گيري رفتارهاي غلط و عادت هاي نامناسب را نيز همين شرطي شدن مي داند و مي گويد: وقتي يك آدم افسرده كه نياز به توجه دارد يا احساس خود كم بيني مي كند، براي جبران كمبودهايش به سيگار روي مي آورد، اگر ماده موجود در سيگار باعث نشئگي او شود و به او لذت و كيف بدهد، اين رفتار اصطلاحا با يك پاسخ تقويت كننده مثبت همراه مي شود. به همين خاطر با وجود آنكه تمام انسان هاي خردمند دنيا مي دانند كه سيگار چيز زيانباري است، تعداد افراد سيگاري جهان كم كه نمي شود هيچ، افزايش هم مي يابد؛ يعني تمام افرادي كه سيگار مي كشند به طور نسبي اين باور را دارند كه سيگار چيز خوبي نيست و هيچ كدام دوست ندارند همسر و فرزندانشان، سيگاري شوند، اما چون اين رفتار باكيف و لذت تقويت شده، پايدار مي شود و باقي مي ماند.
دكتر غفاري بسياري از رفتارهاي نامناسب ما را با تئوري شرطي شدن توجيه مي كند و مي گويد: متاسفانه بايد بگويم كه هر رفتاري كه منجر به كيف شود، تركش مشكل است. مثلا هيچ كس به آمپول زدن معتاد نمي شود، چون اين كار با درد و سوزش همراه است، اما يك معتاد تزريقي به دليل كيف و لذتي كه تزريق مواد مخدر برايش ايجاد مي كند، درد و سوزش تزريق را تحمل مي كند و حتي آن را به آساني پذيرا مي شود يا حتي موارد ديگري كه به اندازه اعتياد منفي نيست، اما خطرناك و تهديدكننده است؛ مثل اضافه وزن و چربي خون كه بسياري از ما در معرض آنها قرار داريم، اما نمي توانيم رژيم تندرستي خوب و كاملي بگيريم.
مثلا ما نمي توانيم به يك شخص بياموزيم به جاي سيب زميني سرخ كرده، هويج و كرفس خرد شده بخورد، در حالي كه اگر از اين آدم بپرسيم كه مصرف كننده عزيز، خوردن هويج مفيد است يا سيب زميني سرخ كرده؟ قطعا مي گويد هويج، اما واقعيت اين است كه از لذت خوردن سيب زميني سرخ كرده نمك زده با سس گوجه فرنگي نمي تواند صرف نظر كند. يا اينكه همه مي دانند مصرف شيريني و كيك هاي خامه اي براي افراد 50 سال به بالا يعني به استقبال خودكشي رفتن، اما چون خوردنشان با لذت توام است، بسياري از افراد نمي توانند از آن پرهيز كنند.
او در مورد برخي رفتارهاي غيرقانوني در سطح اجتماعي مي گويد: اعمالي مثل گذاشتن كلاه ايمني، بستن كمربند ايمني و رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي هم از اين قاعده تبعيت مي كنند.مثلا كلاه ايمني باعث ايجاد اضافه وزن روي سر شخص مي شود، باعث تعريق و ايجاد محدوديت شنوايي و بينايي مي شود و مجموعه اين مسائل، تقويت كننده هاي منفي هستند كه باعث تضعيف رفتار مي شوند. كمربند ايمني اتومبيل هم،  چون موجب ايجاد محدوديت هاي حركتي مي شود، يك تقويت كننده منفي را به همراه دارد و با وجود آنكه همه مردم مي دانند كه كمربند ايمني حافظ جان آنهاست و لازم است كه بي نياز از جريمه و تنبيه و تابلو هاي هشدار دهنده، به استفاده از آن اقدام كنند، باز هم مشاهده مي كنيم كه چون با لذت و كيف همراه نيست، مورد بي توجهي قرار مي گيرد. در نتيجه در همه جاي دنيا مي آيند و اين اقدامات را قانوني مي كنند و قانون عبارت است از عملي كه اگر افراد آن را انجام ندهند، قانونگذار برايشان كيفر در نظر گرفته و جريمه گذاشتن براي چيزي به اين معناست كه مردم به طور معمول به آن كار توجهي ندارند.
در مقابل اين امور، امور ديگري هستند كه لازم نيست برايشان قانون و جريمه در نظر گرفته شود تا مردم به انجام آنها مجبور شوند، مثل عينك آفتابي زدن. عينك آفتابي نور را متناسب مي كند، روي ظاهر فرد تاثير مثبت مي گذارد و اعتماد به نفس او را بيشتر مي كند. اين مجموعه تقويت كننده مثبت باعث مي شود كه افراد خودشان مي روند عينك آفتابي مي خرند و استفاده مي كنند.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي معتقد است كه در اينگونه رفتارها، آگاهي نقش مهمي ندارد و شرطي  شدگي باعث پايدار شدن رفتار نامناسبي مي شود كه تقويت كننده هاي مثبت آن را تثبيت كرده اند.
چاره چيست؟ 
تكرار رفتارهاي زيانبار ممكن است كه خطرات جبران ناپذيري را در پي داشته باشد. دكتر غفاري، درباره روش هاي مقابله با اينگونه رفتارها مي گويد: شيوه اي كه روانشناسان براي درمان اين رفتارها پيشنهاد كرده اند، روش رفتار درماني است. طبق اين روش، زماني كه فرد يك رفتار ناپسند را جزو الگوي رفتاري خود قرار داده، درمانگر يك تقويت كننده منفي را براي آن طراحي مي كند تا موجب حذف رفتار فوق شود؛ مثلا فرد سيگاري را روي صندلي مي نشانند كه يك صندلي ويژه است و هر گاه فرد سيگارش را روشن مي كند، اين صندلي از زير شروع به داغ شدن مي كند و احساس سوزش را براي فرد سيگاري به وجود مي آورد. وقتي اين اتفاق چند بار بيفتد فرد دوباره شرطي مي شود، اما اين  بار تقويت كننده منفي سوزش و داغ شدن، موجب حذف رفتار مي شود. يا در مورد افراد الكليك، موادي را به آنها مي خورانند كه اگر شخص اقدام به نوشيدن الكل كند، اين مواد در معده اش با الكل تركيبات نامناسب ايجاد مي كند و موجب دل درد و تهوع مي شود. در نتيجه فرد براي اينكه تقويت كننده منفي را از خودش دور كند، از نوشيدن الكل پرهيز مي كند. اما مهمترين كار، پيشگيري است، چون هميشه از درمان آسان تر، ارزان تر و كارآمدتر است.
دكتر مسعود غفاري درباره روش هاي پيشگيري مي گويد: با سواد كردن مردم جامعه، از مهمترين روش هاي پيشگيري است. مردم جامعه زماني خردمند مي شوند كه منافع و سودهاي بلند مدت را به لذت هاي كوتاه مدت ترجيح دهند، منافع جمعي و گروهي را نسبت به منافع فردي ارجح بدانند و به جاي فكر كردن به مشكلات، به دنبال راه حل مشكلات باشند. بهترين كار اين است كه ما به جاي نشانه زدايي، علت زدايي كنيم. ما بايد شرايطي را فراهم كنيم كه افراد فرصت پيدا كنند توانايي هاي بالقوه مثبت خود را بالفعل كنند. امكاناتي را پديد آوريم تا نيازهاي زيستي، اجتماعي و رواني افراد از راه هاي قانوني، اخلاقي، شرعي و انساني تامين شود و رشد افراد تنها بر پايه افزايش شايستگي ها صورت بگيرد و بيش از سرمايه گذاري روي مهندسي، كشاورزي و صنعت روي افزايش دانش، سواد، آگاهي و خرد انسان ها سرمايه گذاري كنيم. اگر ما انسان هاي خردمندي پديد بياوريم، بسياري از كاستي هاي اجتماعي مان خود به خود رفع خواهد شد. در يك چنين ساختاري، فرد خود به خود از مجموعه زندگي اش راضي و خرسند خواهد بود؛ چنين فردي نياز به يك محرك بيروني و كيف و نشئگي نخواهد داشت.

بانوان به سرعت پيش مي روند
بانواني كه خود به عنوان مسئول در حوزه هاي مختلف با كار و مشغله دست به گريبان شده اند، بيش از مردان مي توانند جاده را براي حضور زنان هموار سازند
محمد مطلق - اين روزها فعاليت هاي اجتماعي زنان و تلاش مديران براي ساماندهي اين فعاليت ها در اوج خود قرار دارد؛ اخبار مربوط به بانوان جامعه ايران به شكل بي سابقه اي روند صعودي به خود گرفته و همين موضوع به شكل بازخورد سبب شده است تا صاحبنظران حوزه هاي مختلف و مسئولان در بررسي هر پديده اي نگاهي جدي تر از گذشته به مسائل مبتلابه بانوان و فعاليت ها و مشاركت هاي اجتماعي آنان داشته باشند، تا آنجا كه اكنون طرح بررسي آماري زنان ايران در دست اجرا قرار گرفته است. به نقل از خبرگزاري كار، يك استاد دانشگاه در اين باره مي گويد: شناسايي وضعيت زنان در استان هاي مختلف در مقايسه با هم و كمك به تبيين اولويت هاي پژوهشي و كاري براي مسئولان اجرايي وزارت كشور، از مهمترين اهداف طرح بررسي آماري زنان ايران است.
براي انجام اين طرح تيمي متشكل از كارشناسان اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، حقوقي و بهداشتي تشكيل شده تا براساس دستورالعمل مشتركي، براي اعضاي تيم جهت گزينش و تدوين شاخصه ها در هريك از ابعاد مذكور جداول آماري و اطلاعات لازم جمع آوري شود. اين اطلاعات پس از آن به صورت لوح فشرده با قابليت جست وجو و امكان ارائه پيشنهاد آمارسازي در خصوص شاخص هاي مهم در اختيار مديران اجرايي قرار مي گيرد كه بنا به اظهار نظر كارشناسان تاكنون اين اطلاعات فاقد آمارهاي معتبر بوده است.
بدون ترديد اولين گام براي برخورد منطقي با هر پديده اي شناخت علمي و دقيق از آن پديده است و حال كه جمعيت زنان به عنوان نيمي از بدنه جامعه به طور جدي و بيش از پيش خود را مطرح كرده است، مديران كشور نيز بايد گام هاي جدي تري در جهت شناخت از مسائل آنان بردارند. قاعدتا با چنين شناختي، هم مي توان كاستي ها را بهبود بخشيد و هم مي توان جاده پيشرفته و ترقي بانوان را هموارتر كرد.
تلاش براي استحكام خانواده
قطعا پيشرفت و ترقي براي جامعه بانوان صرفا به حضور آنها در محيط كار خارج از خانه خلاصه نمي شود، زنان همچنان كه در عرصه اجتماع پله هاي رشد شخصيت اجتماعي و نقش آفريني را يكي پس از ديگري طي مي كنند، خواهان حضور موثرتر خود به عنوان مديران عاطفي خانواده در اين نهاد مقدس هستند؛ نهادي كه پايه هاي جامعه را شكل مي دهد.
گويا در اين زمينه نيز طرح هاي اميد بخش فراوانند و يكي از آنها طرح آموزش زوجين جوان براي استحكام بنيان خانواده است. يك استاد دانشگاه در اين باره مي گويد: از جمله اهداف اين طرح، تغيير نگرش ها از داشتن به بودن، شناخت باورهاي درست تر زناشويي و ايجاد انگيزه براي تقويت آنها و افزايش رضايت زناشويي است. وي مي افزايد: براي اجراي اين طرح، مشخصات 300 كارشناس و كارشناس ارشد رشته هاي روانشناسي، حقوقي، اجتماعي و علوم تربيتي دريافت شده، 200 نفر از بين آنها انتخاب مي شود و همچنين 200 مربي از
28 استان كشور آموزش داده شد و نيز نشست هاي مشتركي براي مجريان ملي، استاني و كارشناسان امور زنان استانداري ها برگزار شده است. در دوره ها و نشست هاي آموزشي اين طرح، رويكرد سيستمي و خانواده درمان، رويكرد شناختي، رويكردهاي ارتباطي و شناخت مشاهدات و باورهاي غلط و نيازهاي نادرست زناشويي و اصلاح آنها مطرح شده است.
تلاش براي مشاركت اجتماعي
گويا بانواني كه خود به عنوان مسئول و مدير در حوزه هاي مختلف و نهادهاي مختلف با كار و مشغله دست به گريبان شده اند، بيش از مديران مرد مي توانند جاده را براي حضور هرچه بيشتر بانوان در عرصه هاي اجتماعي هموار سازند، زيرا آنها مسائل مبتلابه خود را بهتر تشخيص مي دهند و مديريت موثرتري در اين زمينه دارند بويژه آنكه وقتي به عنوان مدير رسيدگي به مسئله اي خاص در مورد زنان فعاليت مي كنند.
از جمله اين فعاليت ها طي همين ماه تلاش براي ساماندهي سازمان هاي غيردولتي زنان بوده است. مديريت كل امور اجتماعي استانداري تهران اعلام كرد: در جريان تصويب طرح توسعه مشاركت زنان در سطح كشور با تاكيد بر نقش محوري زن درخانواده، موافقتنامه دفتر امور بانوان وزارت كشور و مركز امور مشاركت زنان نهاد
رياست جمهوري در زمينه توانمندسازي سازمان هاي غيردولتي زنان مورد توجه قرار گرفته است.
در اين راستا آموزش به عنوان يكي از محوري ترين برنامه هاي توانمندسازي و روش كارگاهي كه شيوه اي است كارآمد در خصوص افزايش ميزان يادگيري مخاطبان، برگزيده شد.
درمورد اين كارگاه ها عنوان شده: ارتقاي سطح آگاهي هاي سازمان هاي غيردولتي زنان در خصوص مفاهيم اوليه و بنيادي اين سازمان  ها، با تاكيد بر نقش زنان، زمينه سازي آشنايي و تبادل تجربيات بين سازمان هاي غيردولتي زنان در هر استان، ايجاد فضاي تعامل بين سازمان هاي غيردولتي و مسئولان استاني از اهداف اين كارگاه هاست.
گفتني است در جريان اجراي طرح مذكور جمعا 19كارگاه در سراسر كشور برگزار شده و تعداد مخاطبان در سراسر كشور نيز به 620 نفر نيروي آموزش ديده رسيده است.

نگاه
وام سفر
پرداخت وام۲۰۰هزارتوماني به كارمندان دولت براي سفرهاي داخلي آغاز شد كه در نوع خود خبر خوبي است، اعتبار اختصاص داده شده به اين برنامه نيز 2ميليارد تومان بود كه به واسطه آن 10هزار كارمند مي توانند قول خود را عملي كرده و در آخرين روزهاي فراغت تابستاني، خانواده را به ايرانگردي ببرند.
۱۰هزار كارمند يا 10هزار خانوار هم عدد قابل ملاحظه اي است كه برابر با يك صدم كارمندان آموزش و پرورش خواهد بود! اين موضوع را از چند زاويه مي توان بررسي كرد:
الف) بسياري از متخصصان صنعت توريسم، گردشگري داخلي را مقدمه گردشگري خارجي مي دانند. دليل آنها نيز بسيار واضح است، چرا كه گردشگران پيش از تاثيرگذاري در فرهنگ يك منطقه، موجب چرخش اقتصادي و گردش مثبت مالي در آن منطقه مي شوند و اين روند علاوه بر تعديل اقتصاد و بهبود شرايط زندگي رونق هرچه بيشتر و توسعه، عمران و آباداني را سبب خواهد شد. بنابراين كاستي هاي صنعت گردشگري در منطقه شناسايي شده و با رفع آنها نقاط قوت نيز توسط خود مردم بروز و عينيت بيشتري پيدا مي كند. اما در كنار عمران و آباداني و بالا بردن استانداردهاي لازم براي پذيرايي از توريسم داخلي، فرهنگ منطقه نيز دگرگون خواهد شد؛ فرهنگي كه ارزش گردشگري و گردشگران را بخوبي مي داند و با احترام خاصي با آن برخورد مي كند. حتي پررنگ شدن چنين فرهنگي علاوه بر حس احترام، احساس امنيت را هم به مسافران منتقل مي كند كه اين حس جزو اولويت هاي صنعت گردشگري است.
بدون ترديد وقتي فضاي يك منطقه به شاخصه هاي ياد شده نزديك شد، مي توان اميدوار بود كه آن منطقه در پذيرايي از توريست خارجي نيز با كمترين مشكل مواجه مي شود.
ب) منظور ما از توريست داخلي در اين مقال فعلا كارمندان دولت هستند؛ قشري كه از نظر سطح درآمد و رفاه اجتماعي اگر نگوييم جزو ضعيف ترين ها به شمار مي روند، به طورحتم جزو اغنيا هم نيستند. اكثريت اين قشر تا آنجا كه همه ما در سطح جامعه مي بينيم براي امرار معاش و برقراري امنيت مالي به ناچار چند شيفت كار مي كنند، يعني كارمندان دولت نه تنها از نظر مالي، بلكه از نظر وقت هم در تنگنا هستند و چندان فرصتي براي گردش و تفريح خانوادگي نمي يابند. اگر به تعطيلات متوالي كه گاه و بي گاه در طول سال اتفاق مي افتد نگاه دقيقي داشته باشيد، علت اصلي تهي شدن كلانشهري همچون تهران را در اين ايام خواهيد يافت. شايد خانواده هاي تهراني يا به طور دقيق تر، كارمندان ساكن در تهران بيش از ساير مردم كشور قدر چنين روزهايي را بدانند؛ روزهايي كه نه به معناي دقيق تعطيلات، بلكه بيشتر به معناي فرصت فرار از مشكلات كار و زندگي مطرح است. كم خرج ترين سفر هم سفر به شهرستان زادگاه مي تواند باشد كه آنجا لااقل خبري از هزينه هتل و رستوران نيست.
آيا چيزي از سفر اجباري كارمندان يا استراحت هاي اجباري با هزينه دولت در كشورهاي توسعه يافته شنيده ايد؟ گويا در اين كشورها رسم معمول بر اين است كه با كوچكترين افت كارايي و با مشاهده رخوت در چهره كارمندان، آنها را به اجبار راهي سفر كنند. البته اين شرايط ويژه خارج از قاعده معمولي است كه به آن تعطيلات آخر هفته و سفرهاي ماهانه مي گويند. در جهان توسعه يافته، كارمندان براي تجديدقوا و بازيابي انرژي كاري خود بايد به سفر بروند و اگرغير از اين باشد، اخلالي در روند امور صورت گرفته كه مي توان در برابر آن مدعي شد، به مراجع قانوني مراجعه كرد و از مشاوران و روانشناسان كمك گرفت.
با اين زاويه ديد، وام سفر نيز گام مثبتي است كه از مدت ها پيش بحث، تبادل نظر و برنامه ريزي در مورد آن آغاز شده و مي تواند مقدمه اي براي توسعه صنعت توريسم داخلي به حساب آيد. گرچه هميشه در چنين برنامه هايي اما و اگرها به قوت خود باقي مي مانند.
ج) نكته آخر، تبعيض هايي است كه در نظام اداري ما ريشه دوانده و همچون آفتي بزرگ از تاثير و عمق هر برنامه اي حتي با نيت هاي خيرخواهانه مي كاهد.
شايد وام ناقابل سفر هم از اين آفت در امان نماند و شايد تعداد بي شماري از اين وام ها صرف سفر نشود و شايد تعدادي از معرفي نامه ها ...، در هر صورت اين تمامي آن فرهنگ غالبي است كه ما تاكنون ديده ايم، اما شايسته است دولت دكتر احمدي نژاد كه نگاه ويژه اي به رفع تبعيض در زمينه سفر كارمندان دارد در راستاي تجديد قواي كاركنان دولت و نيز رونق بخشيدن به صنعت توريسم آنها را به شكلي عادلانه از سفرهاي ارزان قيمت بهرمند سازد.

امروز
خبرنگارم، پس هستم
وقتي مي بيني در يك جلسه مطبوعاتي پيرمرد يا پيرزني بلند مي شود و خودش را خبرنگار خبرگزاري يا روزنامه اي سراسري معرفي مي كند، به وجد مي آيي و افتخار مي كني كه خبرنگاري؛ اگرچه اين اتفاق در كشور ما كمتر مي افتد، شايد هم دليل عمده آن ورود نسل  جديدي از خبرنگاران به روزنامه ها و خبرگزاري هاي تازه جان گرفته باشد. نسلي كه بيش از يك دهه عمر حرفه اي ندارد، اما همين يك دهه عمر نيز نيازمند بازانديشي است، مثل هر پديده اجتماعي ديگري.
بايد ببينيم چه اتفاقي افتاده و چرا واژه افتخاري و عنوان افتخاري خبرنگار جاي خود را به دبير سرويس، دبير تحريريه، سردبير، مدير مسئول و روزنامه نگار داده است؟
چرا خبرنگار جماعت در معرفي خود تمايل چنداني ندارند كه بگويند خبرنگارم و معمولا از اصطلاحات ديگري مثل مسئول صفحه ام ، دبير خبرم و ... استفاده مي كنند. در حالي كه يك افسر نظامي وقتي به عالي ترين رتبه عمر خود رسيد، خود را سرباز معرفي مي كند و مفتخر به كسب عنوان افتخاري سرباز وطن مي شود. آيا رسالت خبرنگاران كم از سربازان وطن است؟
مطمئن باشيد تصور خودزني نداريم و البته كم نيستند خبرنگاران پا به سن گذاشته اي كه با تجربه بالا در هر يك از شاخه هاي روزنامه نگاري هنوز خود را خبرنگار مي دانند و حتي گاه از پذيرش برخي مسئوليت هاي به ظاهر بالاتر سر باز مي زنند. روزنامه نگاراني كه به تعريف يكي از استادان برجسته علوم ارتباطات، هم سخت افزاري كار را خوب مي شناسند و هم نرم افزار را، هم اهل فكر و تحقيق اند، هم نوشتن و هم ...
بگذريم، همان طور كه عنوان شد قصد خودزني نداريم و هنوز هم شغل پرافتخار خبرنگاري را بايد جزو شريف ترين مشاغل و خبرنگاران را جزو مظلوم ترين اقشار جامعه به حساب آورد. اگر يك روز در تحريريه روزنامه اي باشيد اين را از عمق جان حس خواهيد كرد. شايد بهتر باشد ريشه برخي آسيب ها را جاي ديگري جست و جو كنيم. اگرچه اساسا هدف اصلي از نگارش سطور زير چنين چيزي نبود و بيش از آن، برنامه تجليل از جوانترين و مسن ترين خبرنگار زن ما را بر سر شوق آورد؛ هفدهم مرداد ماه به مناسبت روز خبرنگار جوان ترين و مسن ترين خبرنگار زن در همايش تقدير از خبرنگاران زن برتر كه با پيام رئيس جمهور در مجلس شوراي اسلامي آغاز شد، مورد تقدير قرار گرفتند كه بيشتر بايد از چنين برنامه هايي تقدير شود.
در اين حركت نمادين، نكات فوق العاده و حائز اهميتي قرار دارد كه مرور آنها خالي از لطف نيست:
۱ اگرچه خبرنگاران جزو پركارترين، كم درآمد ترين و مظلوم ترين اقشار جامعه هستند و حرفه آنها نيز از حساسيت هاي بسيار بالايي برخوردار است، اما بايد اعتراف كنيم زنان خبرنگار دچار مظلوميتي مضاعف ترند، آنها حداقل طي چند سال اخير نشان داده اند كه بايد از جسارت و هوش بالاتري به نسبت ديگران برخوردار باشند تا بتوانند در حوزه هاي محدود، موقعيت هاي حساس و گاه خطر آفرين موفق عمل كنند؛ آنجا كه با چنگ و دندان خبرها را از دل حوادث بيرون مي كشي يا با هوش و ذكاوت از هيچ، خبر مي سازي؛ مثل آب سردي كه روي از هوش رفته اي مي ريزي تا تكان بخورد و نفس بكشد.
۲ تقدير از جوان ترين و مسن ترين خبرنگار زن در كنار هم نيز معناساز است و البته هميشه نيروي جواني را بايد در كنار تجربه در نظر گرفت تا از مجموع هر دو مطمئن تر به سوي هدف گام برداشت.
۳ و در نهايت اينكه تقدير از خبرنگاران در خانه ملت يك بار ديگر نشان داد كه اين قشر هنوز هم كه هنوز است، پل هاي واقعي ميان مردم و مديران جامعه هستند؛ آنهايي كه در معرفي خود به ديگران و با هر سن و سالي و با هر ميزاني از تجربه مي گويند:خبرنگارم.

خبر
آموزش براي تفكيك زباله
براي آشنايي شهروندان با تفكيك زباله در مبداء و ضرورت جداسازي زباله هاي خشك و تر ، شهروندان منطقه 14 توسط شهرداري آموزش مي بينند.
محمد محمد دوست، معاون خدمات شهري و فضاي سبز منطقه۱۴ ضمن اعلام اين خبر گفت: زباله ها به دو نوع تر و خشك تفكيك مي شوند كه زباله هاي خشك شامل كاغذ و مقوا، پلاستيك، فلزات، شيشه، منسوجات، چوب و لوازم اسقاطي الكتريكي و الكترونيكي و زباله هاي تر شامل پسماندهاي غذايي، سبزي، ميوه و... است.
او گفت: اجراء آموزش شهروندي و تفكيك زباله تر و خشك از مبدا با روش چهره به چهره در منطقه۱۴ از اواسط خرداد ماه سال جاري با آموزش ۲۵۰۰ خانوار ساكن در ناحيه ۵ مورد اقدام قرار گرفته است .
معاون خدمات شهري و فضاي سبز منطقه 14 گفت : پسماندهاي خشك براي بازيافت جدا شده و پسماندهاي تر به كارخانه هاي كمپوست براي تبديل به كود آلي فرستاده مي شوند.
محمد دوست اطلاع رساني در خصوص نحوه تخليه و جمع آوري پسماندهاي خشك را مهم برشمرد و افزود: تفكيك زباله از مبدا، اصلاح روش هاي جمع آوري زباله و اجراي طرح هاي بازيافتي با هدف جلوگيري از دفن زباله با آموزش شهروندي در سطح منطقه قابل اجراست. وي توزيع ۲۵۰۰برگ بروشور و 4000 بسته كيسه زباله رايگان را از ديگر اقدامات در اين زمينه ذكر كرد.

در شهر
آرمانشهر
ايرانشهر
جهانشهر
خبرسازان
دخل و خرج
زيبـاشـهر
شهر آرا
|  آرمانشهر  |  ايرانشهر  |  جهانشهر  |  خبرسازان   |  دخل و خرج  |  در شهر  |  زيبـاشـهر  |  شهر آرا  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |