چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۵
نگاهي به زندگي و مرگ بتي فريدان، مدافع حقوق زنان در غرب
رازهاي زنانه
010818.jpg
كتاب راز زنانه نتيجه تحقيقات فريدان براي فارغ التحصيلي وي در سال 1957 بود
بتي فريدان، كه جنبش هاي معاصر زنان را به راه انداخت و اساس مناسبات اجتماعي آمريكا را دگرگون كرد، چند هفته پيش در سن 85سالگي درگذشت.وي كه بنيانگذار سازمان زنان بود، حركت اعتصاب زنان را در سال 1970 رهبري كرد.
اميلي بازسون مي گويد: دليل مرگش نارسايي قلبي بوده است.او در كتاب راز زنانه با چشماني باز، مسائلي را كه زندگي زنان را در چند دهه پس از جنگ جهاني دوم تحت تأثير قرار داده بود، مورد بررسي قرار داد. اين مسائل شامل اجبارهاي خانگي و انتظارات كاري متعدد مي شود. كتاب راز زنانه يكي از مؤثرترين كتاب  هاي غيرافسانه اي قرن بيستم بوده است.از اين كتاب در سال۲۰۰۰ بيش از سه ميليون نسخه به فروش رفت و به بسياري از زبان هاي جهاني ترجمه شد. كتاب راز زنانه فريدان را در جهان مشهور ساخت. اين كتاب او را به يكي از پيشگامان آزادي زنان در اواخر دهه۶۰ تبديل كرد.
ندا اسدي
فريدان در سال 1966 اولين انجمن ملي زنان را تشكيل داد و خود رياست آن را برعهده گرفت.
چندين سال پس از آن تعدادي از فمينيست ها كارهاي خانم فريدان را غيرمتداول خواندند. اين در حالي است كه بسياري از جنبه هاي مدرن كه امروز عادي به نظر مي رسند، مانند شركت زنان در فعاليت هاي سياسي، پزشكي، مذهب و ارتش، ثمره فعاليت هاي آن زمان فريدان است.
فريدان دانشجوي نمونه بود كه در سال 1942 از كالج اسميت در رشته روان شناسي فارغ التحصيل شد ولي هرگز در اين رشته به كار گماشته نشد. اگرچه فريدان هرگز به عنوان يك صاحب سبك شناخته نشد،  ولي كتاب راز زنانه وي امروز نيز مانند چهار دهه پيش خواننده را متحير مي كند.
فريدان در مقدمه كتابش نوشت: پس از مدتها به تدريج متوجه شدم كه چيزي در روش زندگي زنان آمريكايي اشكال دارد. من اين موضوع را در زندگي خود به عنوان يك همسر و مادر سه فرزند حس كردم.
وي در مصاحبه هايي كه با زنان انجام داد، دگرگوني  وضعيت زنان را در آمريكا ترسيم كرد.
تصويري كه او بيان كرد، بسيار دلسردكننده بود حتي براي يك زن تحصيلكرده، زندگي منحصراً در كارخانه و بچه داري خلاصه مي شد.
زن تنها مي پخت، اتو مي كرد، جارو مي كرد، مي دوخت و تنها شادي اش گرم نگه داشتن شام شوهرش براي بازگشت وي بود.
زندگي اي كه او ترسيم مي كرد، روياي باورنكردني زنان بود. او واقعاً از زندگي  اش خسته بود و آرزوي چيزي را داشت كه نه زندگي زناشويي و نه امور فراتر از آن ارضايش نمي كرد.
افكارش گاهي اوقات به خودكشي منتهي مي شد. او با تعداد زيادي از پزشكان و روان پزشكان مشورت كرد ولي اكثر آنها كار داوطلبانه  در انجمن هاي خيريه بازي بولينگ را توصيه مي كردند.
راز زنانه نتيجه تحقيقات فريدان براي فارغ التحصيلي وي در سال 1957 بود. او قصد داشت افسانه شايع شده قبل جنگ را مبني به اينكه تحصيلات دانشگاهي زنان را از رسيدگي به نقش هايشان به عنوان مادر و همسر دور مي كند، رد نمايد. او درباره زندگي خصوصي خود قضاوت مي كرد و از همكلاس هايش نيز انتظار داشت كه زندگي خود را تشريح كنند. ولي آنچه وي در پاسخ هاي زنان مي يافت چيزي كاملاً پيچيده بود؛ يك نارضايتي دردناك بي نام كه او به آن نام مشكل بي نام را داد.
وي بعدها اين پرسشنامه را براي فارغ التحصيلان رادفيلر و كالج هاي ديگر فرستاد و نتايج مشابه قبل بود. پاسخ هاي زنان زمينه اوليه كتابش را فراهم كرد.
بتي ناومي گلداشتاين در 4فوريه 1921 در پيوريا متولد شد. پدرش هري مهاجري از روسيه بود كه اوايل يك دكه خياباني دكمه فروشي داشت و بعد يك جواهرفروشي در مركز شهر خريد. مادرش زن با استعدادي به نام مريم بود كه پيش از ترك كار به جهت ازدواج و بچه دار شدن، ويراستار صفحه زنان در يك روزنامه محلي بود.
فريدان يك سال پس از شروع كتاب راز زنانه به ديدن مادرش رفت ولي او با سردي و بي اعتنايي سعي كرد وي را به ترك كار مورد علاقه اش ترغيب كند.
به رغم اينكه او بسيار باهوش بود اما طبق قوانين آن زمان از بسياري از حقوق اجتماعي محروم شد و از شركت در انجمن هاي خيريه مداري بي نصيب ماند. او بعدها گفت كه آن قضيه برايش يك تجربه بوده تا افراد متفاوت اجتماع را بشناسد.
استعدادهاي وي در كالج اسميت شكوفا شد. براي اولين بار او توانست به تيزهوشي و پر جنب و جوشي كه انتظار داشت برسد و به همين دليل 4 سال آن شادي و هيجان را كه توقع داشت به دست آورد.
بتي مدرك ليسانس خود را در سال 1942 با نمره E دريافت كرد. به او براي تحصيل در رشته روان شناسي در دانشگاه كاليفرنياي بركلي بورسيه تحصيلي اعطا شد. در بركلي با روان شناسان مشهوري ازجمله اريك اريكسون همكاري كرد. او بورسيه ديگري را براي تحصيل در مقطع دكتري كسب كرد. ولي در آن زمان با يك فيزيكدان جوان آشنا شد، اين مرد جوان از موفقيت  او ترسيد. بنابراين او را مجبور كرد تا از اين بورسيه صرف نظر كند.
بتي اين كار را كرد ولي بعدها خود او را نيز ترك كرده و پيش از تغيير مكان به روستاي گرينويچ در نيويورك به خانه اش در پيوريا بازگشت.
فريدان در آنجا ويراستاري روزنامه  كار را برعهده گرفت.او در سال 1947 با كارل كه كارگردان تئاتر بود و بعدها به شغل مجري گري تبليغات پرداخت، ازدواج كرد. آنها زندگي مشترك خود را با رفتن به خانه اي قديمي در حومه راكلتر آغاز كردند. اين ازدواج در سال 1969 به طلاق منجر شد و او با سه فرزندش- دنيل، اميلي و جاناتان-، برادر و خواهرش به زندگي ادامه داد.
بسياري از منتقدين معتقدند كه وي در كتاب راز زنانه به سيمون دوبوار و كتاب او با عنوان جنس دوم توجه كافي را مبذول نداشت.
پاسخي كه خوانندگان به اين كتاب مي دادند بسيار دلسردكننده بود و خانم فريدان فهميد كه به چيزي فراتر از لغات نياز دارد تا شرايط زندگي زنان را تغيير دهد. وقتي او همراه خانواده اش به منهتن تغيير مكان داد، شروع به تشكيل يك سازمان مترقي در زمينه حقوق زنان كرد. خانم فريدان همراه تعدادي از همكارانش سازمان ملي زنان را در سال۱۹۶۶ بنيانگذاري كرد و تا سال 1960 رياست اين سازمان را برعهده داشت.
موضوعي كه در زندگي فريدان بسيار چشمگير به نظر مي رسد، اعتصاب زنان براي حقوق شان در 26 آگوست سال۱۹۷۰ در شهر نيويورك بود. ده ها هزار زن در خيابان پنجم نيويورك به تظاهرات پرداختند و خانم فريدان رهبري آنان را برعهده داشت. او قبل از اين راهپيمايي قرار ناهار خوردن را در رستوران ويتس گذاشت. زيرا اين رستوران تا قبل از آن روز فقط از مردان پذيرايي مي كرد.
آنها پلاكاردهايي با عنوان امشب شام نپزيد ، ديگر اتو نكنيد و... را حمل مي كردند و زنان به همراه مرداني كه با آنان موافق بودند، به سمت پايين خيابان حركت مي كردند. اين تظاهرات با گردهمايي جمعيت در پارك بريانت با سخنراني فريدان و استيفن و كيتا مليت به پايان رسيد.
همه فعاليت هاي فريدان موفق نبود. اولين بانك زنان و اتحاديه شركت هاي وابسته كه وي در سال 1973 بنيانگذاري كرد، ديگر به فعاليتش ادامه نداد.
فريدان به عنوان قهرمان آن روزها در تمام جهان بخصوص نزد جنبش هاي جهاني زنان بسيار محبوب بود.
در سال۱۹۷۰ بسياري از فمينيست ها فريدان را به دليل تمركز به زنان سفيد پوست خانواده هاي متوسط و عدم توجه به سياه پوستان و فقرا مورد انتقاد قرار دادند. زندگي خصوصي فريدان نيز بسيار ناآرام و پرآشوب بود.
او سرگذشتش را در كتابي به نام زندگي تا حال به رشته تحرير كشيد و در آن شوهرش را به سوء استفاده و تنبيه بدني متهم كرد و گفت كه بسياري اوقات اطراف چشمش آنقدر سياه مي شده كه در مجامع عمومي و تلويزيون مجبور بود با استفاده از لوازم آرايشي آن را بپوشاند.
ولي آقاي فريدان كه دسامبر گذشته فوت كرد بارها اين اتهام را رد كرده بود و مدتي پس از چاپ اين كتاب گزارش هاي آن را كاملاً ساختگي خواند.
كتاب هاي ديگر خانم فريدان شامل: اعتصاب زنان، زندگي مرا تغيير داد، صحنه دوم، فواره عصر بود، است.وي جوايز و مدارج افتخاري بسياري كسب كرده بود و به عنوان پروفسور در بسياري از دانشگاه ها در آمريكا مانند كلمبيا، تمپل و كاليفرنياي جنوبي به فعاليت پرداخت.
وي در سال هاي اخير با انجمن زنان و كار در دانشگاه كورنل همكاري مي كرد. خانم فريدان با توجه به همه موفقيت هايش همواره به عنوان يك زن خانه دار روستايي كه كتاب راز زنانه را نوشته بود، شناخته شد.
جامعه جديدي كه خانم فريدان پيشنهاد كرده بود بر برابري زن و مرد استوار بود. وي معتقد بود كه زن و مرد برابر با يكديگر خلق شده اند بنابراين بايد داراي حقوق برابر باشند. جامعه پيشنهادي وي هنجارهاي معمول آن زمان را به شدت به چالش مي كشيد. او در مصاحبه اي با مجله لاين در سال 1963 گفت بسياري از مردم فكر مي كنند من مي گويم: شما زنان جهان چيزي را به جز مردانتان براي از دست دادن نداريد، ولي اين حقيقت ندارد.
من معتقدم: شما به جز جاروي برقي تان چيزي براي از دست دادن نداريد.

پنجره
براي رسيدن به مشاركت سياسي برابر
زنان 70 سال با مردان فاصله دارند
010821.jpg
آي پي اس  نيوز- با وجودي كه حدود 17 درصد اعضاي پارلمان هاي دنيا را زنان تشكيل مي دهند، اتحاديه بين المجالس معتقد است شتاب اصلاح در جهت افزايش حضور زنان كند است و 70 سال طول مي كشد تا زنان در عرصه سياست به برابري كامل با مردان برسند.
آمار جديد اتحاديه كه دهم اسفند ماه منتشر شد و 51 كشور را دربرمي گيرد، نشان مي دهد 8/48 درصد كرسي هاي مجلس سفلاي رواندا در دست زنان است و اين كشور از نظر مشاركت زنان مقام اول را در جهان داراست. فقط سه كشور ديگر توانسته اند حضور زنان را به بيش از 30 درصد برسانند. اين سه كشور عبارتند از سوئد (3/47 درصد)، كاستاريكا (6/38 درصد) و هلند (7/36 درصد).
تحقيقات نشان مي دهد در كشورهايي كه نوعي سهميه بندي در مورد انتخاب زنان دارند، حضور آنان به حدود 22 درصد مي رسد، در حالي كه در كشورهايي كه سهميه بندي ندارند، اين رقم به سختي به 12 درصد مي رسد كه اختلاف قابل توجهي است. باربارا پرامر رئيس پارلمان اتريش گفت زنان به روشي ديگر فعاليتهاي سياسي مي كنند. وي افزود: ما مسئوليت پذيري بالايي داريم. زناني كه در قدرت هستند، نبايد گذشته خود را فراموش كنند. آنان در اين مقام به الگو تبديل مي شوند و بايد فكر كنند چه كار مي توانند براي زنان ديگر انجام دهند. بايد ديگر زنان را به جرگه قدرت وارد كنند.
مارگارت منسا ويليامز معاون رئيس شوراي ملي ناميبيا و از مقامات اتحاديه بين المجالس تأكيد كرد زناني كه در قدرت هستند، بايد با رسانه ها در تماس باشند تا حساسيت به موضوعات جنسيتي را در نزد همگان افزايش دهند. آندرس يانسن دبيركل اتحاديه خاطرنشان كرد، شمار زنان رئيس پارلمان بيشتر از هر وقت ديگر است. از حدود 262 منصب رياست پارلمان در سراسر جهان،  35 منصب در اختيار زنان است.
پيشرفت كشورهاي عرب از اين نظر قابل توجه است. امارات متحده عربي بيشترين افزايش شمار نمايندگان زن را در جهان دارد. نسبت نمايندگان زن در پارلمان اين كشور از صفر به 22 درصد رسيد. آمريكاي لاتين بيشترين حضور نمايندگان را در پارلمان دارد. در اكثر 20 دوره انتخابات اخير در اين منطقه، زنان دستاوردهاي خوبي داشتند.
از سوي ديگر نتايج نظرسنجي جديدي كه توسط يك مؤسسه تحقيقاتي، روي بيش از 1300 جوان زير 20سال از 59 كشور انجام شده است، دربرگيرنده اطلاعات سودمندي است. يكي از يافته هاي اصلي آن بود كه پاسخ دهندگان دولتها را مسئول حفاظت از دختران در برابر خشونت و تبعيض مي دانند. وقتي از دختران سؤال شد اگر يك روز همه كاره كشور بودند چه كار مي كردند، بيشترشان گفتند براي دختران فرصت آموزش فراهم مي كردند.
آمار اتحاديه بين المجالس حاكي از آن است كه از 43882 كرسي پارلماني در سراسر جهان، 7436 كرسي در اختيار زنان است. نسبت زنان در مجالس سفلا و مجالس تك صحني در تمام كشورها 1/17 درصد است و در مجالس اعيان و سنا، 16 درصد اعضا زن هستند.

اجتماعي
ادبيات
انديشه
جامعه
سينما
علم
شهرآرا
هنر
|  ادبيات  |   اجتماعي  |  انديشه  |  جامعه  |  سينما  |  علم  |  شهرآرا  |  هنر  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |